• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حلق (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



از عناوین و موضوعات مطرح شده در آیات قرآن، «حلق» است.



اصل حلق به معناى عضو معروف (گلو) است و سپس در بريدن و كوتاه كردن مو به كار رفته است‌ و در اينجا معناى اصطلاحى آن، كه تراشيدن سر و از اعمال حج و عمره است، مقصود مى‌باشد.
در این عنوان آیاتی معرفی می‌شوند که در آن‌ها از واژه‌ «حلق» استفاده شده است.


سوم از واجبات منی‌: تقصیر است.
بعد از ذبح واجب است حلق (سر بتراشد) یا تقصیر نماید و بین آن دو مخیّر است، مگر چند دسته:
اول: زنان که بر عهده آن‌ها تقصیر است نه حلق؛ پس اگر حلق نمایند کفایتشان نمی‌کند.
دوم: صروره یعنی کسی که اوّلین حج او است؛ که بنابر احتیاط (واجب) بر عهده او حلق است.
سوم: ملبّد و او کسی است که موی سرش را - با چیز چسبنده‌ای مانند عسل یا صمغ به منظور جلوگیری از شپش و مانند آن - چسبانده است که بنابر احتیاط (واجب) بر عهده این شخص سر تراشیدن است.
چهارم: کسی که موی خود را جمع نموده و پیچانده و گره زده است که بنابر احتیاط (واجب) بر عهده این شخص سر تراشیدن است.
پنجم: خنثای مشکل که اگر از این سه دسته اخیر نباشد بر او تقصیر واجب است وگرنه بنابر احتیاط (واجب) باید بین تقصیر و حلق جمع نماید.

۲.۱ - کیفیت تقصیر

در تقصیر، چیدن مقداری از مو یا ناخن با هر وسیله‌ای که بخواهد کفایت می‌کند، ولی بهتر آن است که مقداری از مو و مقداری هم از ناخن بگیرد. و برای کسی که باید حلق نماید احتیاط (واجب) آن است که همه سرش را بتراشد. و در تقصیر و حلق جایز است که خودش انجام دهد یا به دیگری واگذار نماید، و در هر دو نیّت با شرایطش‌ واجب است و باید خودش نیّت کند و بهتر آن است که وقتی به دیگری موکول نموده او هم نیّت کند.

۲.۱.۱ - کیفیت حلق یا تقصیر کسی که مو ندارد

اگر سر تراشیدن بر او تعیّن پیدا کرده و بر سرش مویی نباشد، تیغ کشیدن بر سرش کافی است و کفایت از تراشیدن می‌کند. و اگر کسی که مو ندارد بین تقصیر و حلق مخیّر باشد بر او متعیّن است که تقصیر نماید. و اگر، نه مویی- حتی در ابرو - داشته باشد و نه ناخنی، برای او کشیدن تیغ بر سرش کفایت می‌کند.

۲.۱.۲ - عدم کفایت تراشیدن ریش

اکتفا به کوتاه کردن موی عانه (زیر ناف) یا زیر بغل اشکال دارد. و تراشیدن ریش نه از تقصیر کفایت می‌کند و نه از حلق.

۲.۲ - زمان و مکان حلق و تقصیر

احتیاط (مستحب) آن است که حلق و تقصیر در روز عید باشد؛ اگرچه بعید نیست که تاخیر‌انداختن تا آخر ایام تشریق جایز باشد و محل هر دوی آن‌ها منی‌ است و در غیر منی‌ اختیاراً جایز نیست. و اگر آن‌ها را در منی‌ ترک کند و (از منی‌) کوچ نماید بر او واجب است به منی برگردد و فرقی بین عالم و جاهل و ناسی و غیر ناسی نیست و اگر نمی‌تواند برگردد همان جا سرش را بتراشد یا تقصیر نماید و در صورت امکان مویش را به منی‌ بفرستد و مستحب است آن را در محل چادر خودش زیر خاک کند.

۲.۳ - بعد از قربانی بودن حلق و تقصیر

احتیاط (واجب) آن است که حلق و تقصیر را از قربانی، و قربانی را از رمی عقب بیندازد؛ پس اگر سهواً این ترتیب را به هم بزند برای تحصیل آن اعاده واجب نیست، و بعید نیست که جاهل به حکم مانند شخصی باشد که سهو کرده است. و اگر (به هم زدن ترتیب) از روی علم و عمد باشد، احتیاط (واجب) آن است که در صورت امکان آن را تحصیل کند.

۲.۴ - وجوب تقدیم حلق و تقصیر بر طواف و سعی در حج

واجب است که طواف و سعی بعد از تقصیر یا حلق باشد، پس اگر عمداً آن‌ها را جلو بیندازد واجب است برگردد و تقصیر یا حلق نماید سپس طواف و نماز و سعی را اعاده کند و یک گوسفند بر عهده او است و همچنین است اگر عمداً طواف را مقدم بدارد. و در جلو‌انداختن سعی کفّاره نیست؛ اگرچه اعاده و تحصیل ترتیب واجب است. و اگر از روی جهل به حکم یا فراموشی یا از روی سهو، آن دو (طواف و سعی) را جلو بیندازد همچنین است (که باید برگردد و حلق یا تقصیر نماید سپس آن‌ها را اعاده کند) مگر در کفّاره که کفّاره‌ای بر او نیست.

۲.۵ - اعاده طواف و سعی در صورت رعایت نکردن ترتیب

اگر بعد از طواف یا سعی تقصیر یا حلق نماید احتیاط (واجب) آن است که برای تحصیل ترتیب، اعاده نماید، و اگر خصوص حلق بر او (واجب) بوده احتیاطاً تیغ را بر سرش بکشد.

۲.۶ - محرمات احرام که با حلق یا تقصیر برداشته می‌شود

بعد از رمی و قربانی و حلق یا تقصیر، هر چیزی که بر مُحرم به واسطه احرام، حرام شده بود حلال می‌شود مگر زن‌ها و بوی خوش و بعید نیست که صید هم حلال باشد، البته صید کردن در حرم برای مُحرم و غیر محرم به خاطر احترام حرم، حرام است.

۲.۷ - تقصیر در عمره

در عمره تمتع تقصیر متعیّن است و سر تراشیدن‌ جایز نیست و در عمره مفرده بین تقصیر و سر تراشیدن‌ مخیّر است.»


احکام حلق (قرآن)، حلق اضطراری (قرآن)، حلق در حج (قرآن)، حلق در عمره (قرآن)، حلق مسلمانان صدر اسلام (قرآن)، فضیلت حلق (قرآن).


۱. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص۱۲۹.    
۲. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج‌۱، ص۴۷۶، کتاب الحج، القول فی واجبات منی، الثالث، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۳. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج‌۱، ص۴۷۶، کتاب الحج، القول فی واجبات منی، مسالة۲۷، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۴. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج‌۱، ص۴۷۶، کتاب الحج، القول فی واجبات منی، مسالة۲۸، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۵. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج‌۱، ص۴۷۷، کتاب الحج، القول فی واجبات منی، مسالة۲۹، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۶. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج‌۱، ص۴۷۷، کتاب الحج، القول فی واجبات منی، مسالة۳۰، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۷. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج‌۱، ص۴۷۷، کتاب الحج، القول فی واجبات منی، مسالة۳۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۸. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج‌۱، ص۴۷۷، کتاب الحج، القول فی واجبات منی، مسالة۳۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۹. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج‌۱، ص۴۷۷، کتاب الحج، القول فی واجبات منی، مسالة۳۳، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۱۰. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج‌۱، ص۴۷۸، کتاب الحج، القول فی واجبات منی، مسالة۳۴، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۱۱. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج‌۱، ص۴۷۸، کتاب الحج، القول فی واجبات منی، مسالة۳۵، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۱۲. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج‌۱، ص۴۳۰، کتاب الحج، القول فی صورة حج التمتع اجمالاً، مسالة۹، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    



مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱۲، ص۱۱۷، برگرفته از مقاله «حلق».    
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر)    ، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی    






جعبه ابزار