• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حقیقت جمره

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



قراین تاریخی و روایی بسیاری وجود دارد که نشان می‌دهد، جمرات همان محل اجتماع سنگریزه‌ها بوده نه ستونها.



از تواریخ معروف؛ مانند تاریخ «مروج الذهب» مسعودی و «تاریخ کامل» ابن اثیر استفاده می‌شود که در عصر جاهلیت، قبر بعضی از افراد منفور و خیانتکار را سنگباران می‌کردند.
مسعودی در «مروج الذهب» می‌گوید: هنگامی که «ابرهه» همراه لشکر فیل برای خراب کردن کعبه آمد، نخست به «طائف» رفت (همان شهری که در فاصله کمی از مکه قرار دارد).
قبیله «بنی ثقیف» شخصی به نام «ابورغال» را همراه او فرستادند تا راه آسان به سوی مکه را به او نشان دهد. «ابورغال» در اثنای طریق، در محلی به نام «مغمس» (میان طائف و مکه) ناگهان از دنیا رفت و او را در همان محل دفن کردند و بعد از آن، عرب «قبر او را (همه ساله) به خاطر خیانتش سنگسار می‌کرد». حتی این کار به صورت ضرب المثل در آمد چنان که یکی از شعرا، که با فرزدق مخالف بوده، می‌گوید:
اذا مات الفرزدق فارجموه • کما ترمون قبر ابی رغال
هنگامی که فرزدق از دنیا می‌رود (قبر) او را رجم کنید، همان گونه که قبر «ابورغال» را رمی می‌کنید.
همان مورخ در نقل دیگری می‌گوید: «بعضی گفته‌اند: «ابورغال» کسی بود که در عصر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در ماموریتی که از سوی آن حضرت در امر جمع آوری زکات پیدا کرده بود، خیانت کرد. قبیله‌اش (بنی ثقیف) او را کشتند و هر سال قبرش را رجم می‌کردند و در این زمینه این شاعر گفته است: ارجم قبره فی کل عام• کرجم الناس قبر ابی رغال
[۱] مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ج۲، ص۵۳، ذکر الیمن و ملوکها.

این احتمال نیز وجود دارد که «ابورغال» نام دو نفر بوده است؛ یکی در زمان «ابرهه» و دیگری در دوران حکومت اسلامی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در مدینه و هر دو خیانت کردند و قبر هر دو را سنگسار می‌کردند.
«طبری» نیز در کتاب معروف تاریخ خود، داستان ابرهه و ابورغال را نقل کرده، بعد از ذکر مرگ او در محلی به نام «مغمس»، می‌گوید: «فرجمت العرب قبره فهو القبر الذی یرجم».
در سفینة البحار، در داستان ابولهب (واژه لهب) آمده است: بعد از مرگ ابولهب، جسد او سه روز گندیده به روی زمین افتاده بود؛ تا این که آن را در بعضی از ارتفاعات مکه (سر راه عمره) زیر سنگی دفن کردند و بعد از نشر اسلام قبر او را سنگباران می‌کردند!
از این تعبیرات استفاده می‌شود که عرب، قبل و بعد از اسلام، قبور افراد منفور را رمی می‌کردند و ظاهرا آن را از رمی جمرات گرفته بودند و در هیچ یک از این تواریخ دیده نشده است که ستونی بر بالای قبور مزبور ساخته باشند و آن را «رمی» کنند، بلکه مجموعه‌ای از سنگریزه یا قطعات سنگ بوده است و با توجه به این که آنها این برنامه را به احتمال قوی از «رمی جمرات» گرفته بودند، اگر واقعا در آن زمان در جمرات ستونی وجود داشت، مناسب بود که عرب به همان صورت تقلید کنند و ستونی بالای آن قبرها بسازند و آن را رمی کنند. این نکته می‌تواند قرینه خوبی بر نفی وجود ستونها در آن اعصار بوده باشد و به عنوان یک مؤید مورد استفاده قرار گیرد.


در بسیاری از کلمات بزرگان مانند: «محقق حلی» در «شرائع الاسلام» و علامه در «منتهی» آمده است که حجاج هفتاد سنگ برای رمی از داخل محدوده حرم بر می‌چینند (خواه از مشعر الحرام باشد یا از خود منا ) ۷ سنگ برای روز اول که فقط جمره عقبه را رمی می‌کنند و ۲۱ سنگ برای روز دوم برای رمی هر سه جمره، و ۲۱ سنگ برای روز دوم و ۲۱ سنگ نیز برای روز سوم (هرگاه سه روز در منی بمانند) که مجموعا ۷۰ سنگ ریزه می‌شود.
کمتر کسی گفته است حجاج بیش از این مقدار جمع آوری کنند، این نشان می‌دهد پرتاب سنگ به جمره بسیار آسان بوده که کمتر احتمال عدم اصابت می‌رفته است، هرگاه جمره مجتمع الحصی (محل اجتماع سنگریزه‌ها) باشد پرتاب سنگ بر آن آسان است ولی اگر بخواهد سنگها در آن ازدحام عجیب به ستون بخورد به یقین بیش از این مقدار باید جمع آوری کرد چون احتمال عدم اصابت بسیار زیاد است و این قرینه دیگری است.


قرینه دیگر عکسهای قدیمی ستونها است که نشان می‌دهد در کنار آن چراغی برای روشنایی در شبها جهت آنها که در شب رمی می‌کردند آویزان بوده، اگر سنگها را می‌بایست به ستونها بزنند همان روز اول چراغ درهم می‌شکست و از بین می‌رفت زیرا همان گونه که دیده‌ایم مردم در انداختن سنگها نشانه گیری دقیق ندارند.
این بحث را با گواهی روشنی که در کتاب «تاریخ مکة» آمده است پایان می‌دهیم:در جلد ششم «التاریخ القویم لمکة و بیت الله الکریم» نوشته «محمد طاهر الکردی المکی» که از مهمترین کتابهایی است که در عصر ما درباره تاریخ مکه نوشته شده و زیر نظر مقامات حجاز چاپ شده است چنین می‌خوانیم: «و بوسط کل جمرة من الجمرات الثلاث علامة کالعامود المرتفعة نحو قامة، مبنیة بالحجارة، اشارة الی موضع الرمی، و هذه العلامات علی الجمرات لم تکن فی صدر الاسلام و انما احدثت فیما بعد»
[۵] کردی، محمدطاهر، التاریخ القویم لمکة و بیت الله الکریم، ج۶، ص۱۵.
«در وسط هریک از جمرات سه گانه علامتی است مانند ستون که ارتفاع آن به اندازه قامت یک انسان است و از سنگ ساخته شده به عنوان اشاره و علامت برای محل رمی، و این علامتها در صدر اسلام نبوده و بعدا پیدا شده است».


از بررسی بحث‌های گذشته به این نتیجه‌ها دست می‌یابیم:
۱- نه تنها دلیلی بر لزوم اصابت سنگریزه‌ها به ستونها از نظر فقه اسلامی؛ اعم از فقه شیعه و اهل سنت در دست نیست؛ بلکه کفایت رمی ستونها اگر سنگریزه‌ها در دایره اطراف ستونها نیفتد، محل تامل است، همان گونه که گروهی از فقها به آن تصریح کرده‌اند. آنچه مسلم است کفایت پرتاب سنگریزه‌ها در همان دایره اطراف ستونهاست (به واژه پرتاب دقت شود).
۲- بنابر آنچه شرح داده شد، حجاج محترم نباید به خود زحمت دهند و به استقبال خطرات مختلف بروند و ستونها را رمی کنند، بلکه به راحتی می‌توانند هفت سنگ کوچک به دایره اطراف ستونها پرتاب کنند و بی درنگ از محل دور شوند و راه را برای بقیه بگشایند.
۳- هرگاه پرتاب به سوی حوضچه‌ها را نیت کرده و سنگها احیانا به ستونها بخورد و در پای آن بیفتد کافی است، ولی اگر سنگ بعد از اصابت به ستونها به خارج از محیط جمره بیفتد کافی نمی‌باشد و بعضی صریحا به این مطلب فتوا داده‌اند.
۵- سزاوار است همه محققان اسلامی این مسئله را مورد بررسی قرار دهند و هرگاه علمای اعلام شیعه و بزرگان اهل سنت، پس از بررسی لازم، بر این مسئله توافق کنند، یکی از مشکلات عظیم حج، که سبب ازدحام می‌شود و بارها موجب اتلاف نفوس و یا مجروح شدن گروه زیادی از حجاج عزیز گردیده، ان شاء الله حل خواهد شد، و عملشان ان شاء الله هماهنگ با اعمال رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و امامان اهل بیت علیهم‌السّلام خواهد بود و الله العالم...


رمی نمودن جمره عقبه با حصی (ریگ) اولین واجب از اعمال منی در روز عید قربان است. و «وقت آن از طلوع آفتاب روز عید تا غروب آن روز است.» و «کسانی که عذر دارند از اینکه روز رَمْی کنند، می‌توانند شب (عید) عمل کنند، هر وقت شب که باشد.» همچنین «رمی جمرات سه‌گانه یعنی جمره اولی و وسطی و عقبه، در روز شب‌هایی که باید بیتوته کند واجب است، حتی روز سیزدهم برای کسی که بیتوته شب سیزدهم بر او واجب است» و وقت آن «از طلوع آفتاب تا غروب است، پس اختیاراً در شب جایز نیست و اگر دارای عذری مثل خوف و مرض یا علتی باشد و یا چوپان باشد، در شب (قبل از) آن روز یا شب بعدی جایز است.»

۵.۱ - شرایط رمی

رمی جمرات عبادت است از این روی باید؛
اول: «مانند بقیه عبادات با نیّت خالص برای خدای متعال» انجام شود. و کم‌وکیف و شرایط آن را ادله معتبر فقهی معین می‌کند. بر همین اساس علاوه بر اخلاص و قصد قربت که واجب اول است، «چند چیز دیگر نیز در رمی جمرات واجب است.
دوم: افکندن آن‌ها است به‌طوری که رمی (انداختن) نامیده شود، بنابراین اگر با دست آن‌ها را روی جمره قرار دهد کفایت نمی‌کند.
سوم: اینکه‌انداختن با دست باشد، پس اگر با پا بیندازد کافی نیست، و احتیاط (مستحب) آن است که با وسیله‌ای پرتاب نشود مانند «فلاخن» اگرچه بعید نیست که جایز باشد.
چهارم: رسیدن سنگ‌ها به جمره، پس سنگ‌هایی که به جمرات نرسد حساب نمی‌شود.
پنجم: رسیدن آن به جمره به‌واسطه پرتاب او باشد، بنابراین اگر‌انداختن ناقص باشد (که به جمره نمی‌رسد) و حرکت دیگری از حیوان یا انسان آن را کامل کند (و موجب رسیدن آن سنگ به جمره شود) کفایت نمی‌کند، ولی اگر رمی کند و به سنگی یا مانند آن بخورد (کمانه کند) و از آنجا بلند شود و به جمره بخورد صحیح است.
ششم: آنکه شماره‌اش هفت (سنگ) باشد.
هفتم: آنکه سنگ‌ها دنبال یکدیگر باشند، پس اگر یک‌دفعه آن‌ها را بزند یک سنگ حساب می‌شود، ولو اینکه پی‌درپی به جمره بخورند، چنان که اگر آن‌ها را پی‌درپی بزند اگرچه یک‌دفعه برسند صحیح است.

۵.۲ - راه چاره ازدحام و دشواری‌های رمی

دشواری رمی به سبب ازدحام، به‌خصوص در روز عید قربان و مخاطرات آن برای حجاج به‌ویژه برای بانوان و سالمندان، عمواره از دل‌مشغولی‌های مؤمنین بوده و هست. در این که این وضعیت را باید چاره ‌نمود جای سخن و تردید نیست، کلام در این است که آن چاره کدام است؟ از نظر امام خمینی، پاک‌کردن صورت مساله با عدول از لوازم ادله معتبر، راه‌حل مشکل نیست. به همین لحاظ در پاسخ به استفتائات خیرخواهانه و دلسوزانه؛ با تاکید بر این‌که «شخص باید به‌طوری رمی کند که ریگ‌های او به جمره اصابت نماید»، راه چاره منطبق بر قواعد را رمی «در وقت خلوت، یا در طبقه فوقانی» می‌دانند. مضافاً این‌که هرگاه که روز عید، رمی جمره بسیار کار دشواری شده و شب‌ها هم ایاب‌وذهاب خیلی سخت شده باشد «در صورت عذر، جایز است» برای زن‌ها و مریض‌ها و پیرمردها و می‌توانند جهت رمی جمره نایب بگیرند به طوری که اصلاً خودشان از خیمه منی‌ بیرون نروند.


۱. مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ج۲، ص۵۳، ذکر الیمن و ملوکها.
۲. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۱، ص۵۵۲.    
۳. محقق حلی، جعفر بن حسن، شرائع الاسلام، ج۱، ص۱۹۱.    
۴. علامه حلی، حسن بن یوسف، منتهی المطلب، ج۱۱، ص۱۰۷.    
۵. کردی، محمدطاهر، التاریخ القویم لمکة و بیت الله الکریم، ج۶، ص۱۵.
۶. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۴۶۹، کتاب الحج، القول فی واجبات منی.    
۷. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۴۷۰، کتاب الحج، القول فی واجبات منی، مسالة ۱.    
۸. موسوعة الامام الخمینی، ج۳۱، مناسک حج، ص۲۱۷، مساله ۱۷.    
۹. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۴۸۲، کتاب الحج، القول فی رمی الجمار الثلاث، مسالة ۱.    
۱۰. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۴۸۳، کتاب الحج، القول فی رمی الجمار الثلاث، مسالة ۳.    
۱۱. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۴۷۰، کتاب الحج، القول فی واجبات منی، مسالة ۲.    
۱۲. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۴۷۰، کتاب الحج، القول فی واجبات منی، مسالة ۲.    
۱۳. موسوعة الامام الخمینی، ج۳۶، استفتائات امام خمینی، ج۵، ص۱۵۸، سؤال۵۸۵۳.    
۱۴. موسوعة الامام الخمینی، ج۳۶، استفتائات امام خمینی، ج۵، ص۱۵۸، سؤال۵۸۵۳.    
۱۵. موسوعة الامام الخمینی، ج۳۶، استفتائات امام خمینی، ج۵، ص۱۶۱، سؤال۵۸۵۸.    



پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت‌الله‌العظمی مکارم شیرازی، برگرفته از مقاله «حقیقت جمره».    
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر)    ، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی    






جعبه ابزار