• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

جمیل بن عبدالله معمر عذری

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



جمیل بن عبدالله معمر عذری
نسب‌شناسی
نام جمیل بن عبدالله بن معمر عُذری قضاعی
لقب جمیل بثینه
قبیله از تیره بنی عُذره، قبیله قضاعه
ولادت/وفات
محل زندگیمنطقه وادی القری بین شام و مدینه
تاریخ وفات سال ۸۲ قمری
کشور وفات مصر
مدفن مصر
اطلاعات مذهبی
دین اسلام
فعالیت‌ها
تالیفات دیوان شعر
از شعرای عصر اموی

ابوعمرو جمیل بن عبدالله بن معمر عُذری قضاعی معروف به جمیل بثینه (م ۸۲ هـ)، از شاعران مشهور عرب و از شعرای عصر اموی بود که دلباخته بثینه بنت حیان شده که عمده اشعارش در توصیف او بود.



ابوعمرو جمیل بن عبدالله بن معمر بن حارث بن ظبیان عذری قضاعی، معروف به جمیل بثینه، از تیره بنی عُذره، قبیله قضاعه و شاعری پرآوازه بود. در منطقه وادی القری، از نواحی بین شام و مدینه می‌زیست.
وی از شاعران مشهور عرب و بیشتر اشعارش در غزل، فخر و سروده‌های عاشقانه بود.
او شاعری از عاشقان عرب بود که دلباخته بثینه، دختر حیان بن ثعلبه‌ عذری شد. جمیل، بثینه را از پدرش خواستگاری کرد، اما او تقاضایش را نپذیرفت و دختر خود را به ازدواج مرد دیگری در آورد. آن دو با هم ماجراهای عاشقانه‌ای داشتند که زبانزد مردم گردید.
جمیل درباره بثینه اشعاری سروده است که لطافت و زیبایی خاصی دارد. عمده اشعار وی در توصیف محبوب خویش و نیز غزل و بیان فخر است و بخش ناچیزی از آن مدیحه‌سرائی است.
[۹] ابوالفرج اصفهانی، على بن حسين، الاغانی، ج۸، ص۹۵.

وقتی به او اعتراض شد که چرا به جای شعر به قرآن روی نمی‌کند، گفت که از انس بن مالک شنیدم که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: «در شعر نیز حکمت‌هایی نهفته است».
وی روایتگر اشعار هدبة بن خشرم بود و کثیر عزه اشعار او را روایت می‌کرد.


مجموعه سروده‌هایش در دیوانی گردآوری شده که به دیوان جمیل معروف است.


جمیل در پایان عمر به مصر مسافرت کرد و به عبدالعزیز بن مروان پیوست و در مدح و ثنای او اشعاری سرود و صله و پاداش گرفت. سرانجام پس از مدتی اقامت در مصر، در سال ۸۲ هـ در همان‌جا درگذشت. در تاریخ وفات او اختلاف است.
[۲۱] دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه دهخدا، ج۵، ص۶۹۰۲.



برای مطالعه بیشتر به منابع زیر مراجعه شود.
[۲۳] جمحی، محمد بن سلّام، طبقات فحول الشعراء، ص۱۳۷.
[۲۴] جمحی، محمد بن سلّام، طبقات فحول الشعراء، ص۱۴۰ - ۱۴۱.



۱. ابن‌جوزی، عبدالرحمن بن علی، المنتظم، ج۶، ص۴۲.    
۲. ابن خلکان، احمد بن محمد، وفیات الاعیان، ج۱، ص۳۶۶.    
۳. بغدادی، عبدالقادر، خزانة الادب، ج۱، ص۳۹۷.    
۴. حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم البلدان، ج۵، ص۳۴۵.    
۵. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، ج۶، ص۱۶۹.    
۶. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۳۸۵.    
۷. زرکلی، خیرالدین بن محمود، الاعلام، ج۲، ص۱۳۸.    
۸. ابن‌خلکان، احمد بن محمد، وفیات الاعیان، ج۱، ص۴۳۶.    
۹. ابوالفرج اصفهانی، على بن حسين، الاغانی، ج۸، ص۹۵.
۱۰. ابن‌عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۱، ص۲۵۶.    
۱۱. ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، الاغانی، ج۸، ص۲۸۹.    
۱۲. جمحی، محمد بن سلّام، طبقات فحول الشعراء، ج۲، ص۵۴۵.    
۱۳. حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله، کشف الظنون، ج۱، ص۷۸۲.    
۱۴. کحاله، عمر رضا، معجم المؤلفین، ج۳، ص۱۶۱.    
۱۵. موسوی خوانساری، محمد باقر، روضات الجنات، ج۲، ص۲۴۵.    
۱۶. بابانی، اسماعیل بن محمد، هدیة العارفین، ج۱، ص۲۵۸.    
۱۷. ابن‌منظور، محمد بن مکرم، مختصر تاریخ دمشق، ج۶، ص۱۱۴.    
۱۸. ابن‌عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۱، ص۲۸۱.    
۱۹. ابن‌عماد حنبلی، عبدالحی بن احمد، شذرات الذهب، ج۱، ص۳۳۶.    
۲۰. بابانی، اسماعیل بن محمد، هدیة العارفین، ج۱، ص۲۵۸.    
۲۱. دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه دهخدا، ج۵، ص۶۹۰۲.
۲۲. ابن‌جوزی، عبدالرحمن بن علی، المنتظم، ج۶، ص۴۲.    
۲۳. جمحی، محمد بن سلّام، طبقات فحول الشعراء، ص۱۳۷.
۲۴. جمحی، محمد بن سلّام، طبقات فحول الشعراء، ص۱۴۰ - ۱۴۱.



پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی، دائرة المعارف مؤلفان اسلامی، ج۱، ص۲۳۱، برگرفته از مقاله «ابوعمرو جمیل بن عبدالله عذری».
عبدالسلام ترمانینی، رویدادهای تاریخ اسلام، ترجمه پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ج۱، ص۲۴۹.






جعبه ابزار