• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

جمع محلی به لام

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



جمع محلی به لام اسم جمعِ داراى الف و لام جنس و از الفاظ عموم است و به جمع محلی به لام، جمع محلی بالف و لام، جمع محلی به ال، جمع معرف بادات و جمع معرف به لام نیز گفته می‌شود.



جمع محلى به لام، به اسم جمعى مى گویند که بر سر آن الف و لام جنس وارد می‌شود.
اکثر قریب به اتفاق علمای اصول جمع محلى به لام را از الفاظ عموم مى‌دانند.


اصولیون در چگونگی استفاده عموم از جمع محلی به لام اختلاف دارند:
برخى آن را از طریق وضع " ال " براى دلالت بر عموم توجیه نموده‌اند و براى صحت ادعاى خود به تبادر تمسک نموده و ادعا کرده‌اند در مواردى که الف و لام جمع دلالت بر عهد نکند از آن عموم متبادر مى گردد؛
گروهى آن را از طریق اطلاق و مقدمات حکمت اثبات نموده‌اند؛
عده اى به دلیل عقلی استدلال نموده‌اند؛ به این بیان که جمع محلى به لام مرکب از دو چیز است:
الف _ اسم جمع؛
ب _ " ال " تعریف.
اسم جمع بر افراد نامعینى دلالت مى کند، اما " ال " تعریف، بر تعیین دلالت مى نماید؛ به این صورت، مجموع این دو بر روى هم بر افراد معین دلالت مى نمایند.
در پاسخ به این پرسش که در جمع، کدام مرتبه از مراتب آن، معین است، گفته شده که در هر جمعى اقصى ( بالاترین ) مراتب آن معین است؛ بنابراین، اگر در یک اجتماع نه نفره از علما ، پدر به فرزندش بگوید: " اکرم العلما "، فرزند مى داند که حکم اکرام بر روى همه افراد رفته است و به همین خاطر از آن عموم استفاده مى شود.
اگر اشکال شود که در جمع، ادنى ( پایین ترین ) مراتب آن نیز معین است _ که سه نفر مى باشد _ در جواب گفته مى شود که در مثال بالا مى توان سه دسته سه نفرى فرض کرد و این که فرزند کدام را باید اکرام کند، از جمع محلى به لام فهمیده نمى شود؛ در حالى که مجموع اسم جمع و " ال " تعریف باید بر اکرام افراد معینى دلالت کند و به این دلیل این ابهام موجب مى شود که فقط اقصى مراتب افراد جمع، معین باشد.

۲.۱ - تفصیل بین جمع و مفرد محلى به لام

برخى از اصولى‌ها معتقدند عمومیت در " جمع محلى به لام " به وضع است، اما در " مفرد محلی به لام " از راه مقدمات حکمت به دست مى آید و تفاوت دیگرى بین این دو نیست. برخى دیگر بر این اعتقادند که عموم جمع عبارت است از " کل جماعة جماعة "؛ یعنى برای مثال، اگر مولا گفت: " اکرم العلما "، مکلف باید در هر بار جماعتى از علما را که دست کم سه نفر باشند، اکرام نماید تا یک امتثال صدق کند؛ به خلاف عموم مفرد که به معناى " کل فرد فرد " است.
[۳] اصول فقه، رشاد، محمد، ص۱۴۷.
[۵] شرح اصول فقه، محمدی، علی، ص۳۰۹ و ۳۱۲.
[۶] تحریرالمعالم، مشکینی، علی، ص۹۷.
[۸] الاصول، شیرازی، محمد، ج۵، ص۲۱.
[۹] تحریرالمعالم، مشکینی، علی، ص۱۰۲
[۱۴] التمهید فى تخریج الفروع على الاصول، اسنوی، عبد الرحیم بن حسن، ص۳۱۰.
[۱۵] الوجیز فى اصول الفقه، زحیلی، وهبه، ص۱۹۴.



۱. انوارالاصول، مکارم شیرازی، ناصر، ج۲، ص۹۵.    
۲. معالم الدین وملاذالمجتهدین، صاحب معالم، حسن بن زین الدین، ص۱۰۴.    
۳. اصول فقه، رشاد، محمد، ص۱۴۷.
۴. دروس فی علم الاصول، صدر، محمد باقر، ج۱، ص۲۴۵.    
۵. شرح اصول فقه، محمدی، علی، ص۳۰۹ و ۳۱۲.
۶. تحریرالمعالم، مشکینی، علی، ص۹۷.
۷. اصول الاستنباط، حیدری، علی نقی، ص۱۳۱.    
۸. الاصول، شیرازی، محمد، ج۵، ص۲۱.
۹. تحریرالمعالم، مشکینی، علی، ص۱۰۲
۱۰. انوارالاصول، مکارم شیرازی، ناصر، ج۲، ص۹۳.    
۱۱. محاضرات فی اصول الفقه، خویی، ابو القاسم، ج۱، ص۷.    
۱۲. قوانین الاصول، میرزای قمی، ابوالقاسم بن محمد حسن، ج۱، ص۲۱۶.    
۱۳. الموجز فی اصول الفقه، سبحانی، جعفر، ج۱،۲، ص۱۸۶.    
۱۴. التمهید فى تخریج الفروع على الاصول، اسنوی، عبد الرحیم بن حسن، ص۳۱۰.
۱۵. الوجیز فى اصول الفقه، زحیلی، وهبه، ص۱۹۴.
۱۶. محاضرات فی اصول الفقه، خویی، ابو القاسم، ج۵، ص۱۵۷.    



فرهنگ‌نامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، ص۳۸۲، برگرفته از مقاله «جمع محلی به لام».    






جعبه ابزار