• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

جرز (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف




جَرْز (به فتح جیم و سکون راء) از واژگان قرآن کریم به معنای قطع و زمین بی‌علف و خشک می‌باشد.



جَرْز به معنی قطع است. در اقرب الموارد آمده: «جَرَزَهُ‌ جَرْزاً: قطعه» جُرُز (به ضمّ اوّل و دوّم) زمینی که علف نداشته باشد.


(اَ وَ لَمْ یَرَوْا اَنَّا نَسُوقُ الْماءَ اِلَی الْاَرْضِ‌ الْجُرُزِ فَنُخْرِجُ بِهِ زَرْعاً...) «آیا ندانسته‌اند که ما آب را به زمین خشک و بی‌علف‌ کشانده و به وسیله آن کشت می‌رویانیم؟»
(وَ اِنَّا لَجاعِلُونَ ما عَلَیْها صَعِیداً جُرُزاً) «ما آنچه را که در روی زمین است به شکل زمین خالی و خشک خواهیم آورد.» صعید به معنی روی زمین، و جرز به معنی بی‌علف است. در مجمع البیان آمده: جرز زمینی است که چیزی نمی‌رویاند گوئی علف را می‌خورد.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۲، ص۲۶.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ج۱، ص۱۹۱.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۴، ص۹.    
۴. شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ج۱، ص۴۱۹.    
۵. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ج۱، ص۱۹۱.    
۶. سجده/سوره۳۲، آیه۲۷.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۲۶۶.    
۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۴۰۰.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۵۲۲.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۹، ص۲۳۷.    
۱۱. کهف/سوره۱۸، آیه۸.    
۱۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۲۴۱.    
۱۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۳، ص۳۳۳.    
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۶۹۵.    
۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۵، ص۱۰.    
۱۶. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۸، ص۱۱۳.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله "جرز"، ج۲، ص۲۶-۲۷.    






جعبه ابزار