• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

منع (مفردات‌نهج‌البلاغه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





مَنْع (به فتح میم و سکون نون) از واژگان نهج البلاغه به معنای بازداشتن، ضدّ عطا كردن است.



مَنْع به معنای باز داشتن، ضدّ عطا كردن است. اِمْتِناع به معنای خوددارى است. مواردی از این کلمه در نهج‌ البلاغه آمده است.


امام علی (علیه‌السّلام) درباره خودش فرموده است: «فَقُمْتُ بِالاَْمْرِ حِينَ فَشِلُوا ، وَ تَطَلَّعْتُ حِينَ تَعْتَعُوا وَ نَطَقْتُ حِينَ تَمنَّعُوا» يعنى: «من به كار ارشاد و امر به معروف قيام كردم آن‌گاه كه ديگران سست شدند، آشكار شدم آن‌گاه كه ديگران مخفى گرديدند و سخن گفتم آنگاه كه آن‌ها زبان بستند و از سخن گفتن امتناع كردند.» (شرح‌های خطبه: ) محمد عبده گويد: اين سخن اشاره به حال آن حضرت و امر به معروف و نهی از منکر در زمان عثمان است. تَمَنَّعَ از باب تفعّل به معنى كفّ و امتناع است.


۱. قرشی بنایی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، ج۲، ص۹۹۴.    
۲. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت-الحسینی، ج۴، ص۳۹۲.    
۳. زبیدی، مرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، ج۱۱، ص۴۶۴.    
۴. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۹۹، خطبه ۳۷.    
۵. عبده، محمد، نهج البلاغة - ط مطبعة الإستقامة، ص۸۴، خطبه ۳۷.    
۶. صالح، صبحی، نهج البلاغه، ص۸۰، خطبه ۳۷.    
۷. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۹۷، خطبه ۳۷.    
۸. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۲۰۱.    
۹. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۲۰۲.    
۱۰. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمومنین، ج۲، ص۳۸۴.    
۱۱. هاشمی خویی، حبیب‌الله‌، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۱۴۲.    
۱۲. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۲۸۵.    
۱۳. عبده، محمد، نهج البلاغه، ط مطبعة الإستقامة، ص۸۴، خطبه ۳۷.    
۱۴. زبیدی، مرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، ج۱۱، ص۴۶۴.    
۱۵. شرتونی، سعید، اقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ج۵، ص۲۷۲.    



قرشی بنایی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «منع»، ج۲، ص۹۹۴.    






جعبه ابزار