• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تفسیر موضوعی قرآن کریم (جوادی آملی)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



تفسیر موضوعی قرآن کریم اثر آیت‌الله جوادی آملی فقیه، فیلسوف، عارف، مفسر قرآن، مدرّس حوزه علمیه قم و از مراجع تقلید شیعه است. وی از شاگردان امام خمینی و علامه طباطبایی بوده و حدود شصت سال در حوزه‌های علمیه قم و تهران، علومی چون فلسفه، عرفان، فقه و تفسیر را تدریس کرده است.
تفسیر مورد نظر بر مبنای تفسیر قرآن به قرآن است و در عین‌حال، برای تتمیم و تکمیل هر بحث از روایات معصومین (علیهم‌السّلام) نیز استفاده شده است. این تفسیر، سرشار از معارف اسلامی، به شیوه عارفان حقیقی است که با عمق‌نگری و جامعیت نسبتا کاملی تقریر و تنظیم گردیده است.



تفسیر موضوعی قرآن کریم آیت‌الله جوادی آملی که با گرایشی کاملا عرفانی نگارش یافته، سبک تفسیری آن بر مبنای تفسیر قرآن به قرآن است و در عین‌حال، برای تتمیم و تکمیل هر بحث از روایات معصومین (علیهم‌السّلام) نیز استفاده شده است.
مباحث کتاب از حیث جامعیت مطالب، ظرافت و عمق و نیز ترتیب منطقی مباحث در سطح مناسبی است؛ با آنکه مباحث کتاب از ثقل ویژه‌ای در محتوا برخوردار است، از نظم قلم و نگارش تا حدود زیادی سعی شده تا با زبانی روان و رسا بیان شود تا علاوه بر فضلا و طلاب حوزه، فرهنگیان و دانشگاهیان نیز بتوانند بیشترین بهره مندی را از آن داشته باشند.
این تفسیر، سرشار از معارف اسلامی، به شیوه عارفان حقیقی است که با عمق‌نگری و جامعیت نسبتا کاملی تقریر و تنظیم گردیده و در موقع تحقیق و تنظیم، با مراجعه به استاد برای رفع شبهات و ابهامات، مطالب ارزنده‌ای بر آن اضافه شده که غالبا در پایان هر بحث با واژه‌های گفتنی است و تذکر آمده است و با این عمل، هرگونه خلل محتمل رفع و تدارک شده است و به‌صورت تکمیل یافته ارائه گردیده است که از این‌جهت قابل توجه است.
استاد جوادی آملی با ارتباط مداوم علمی با قرآن، تعلیم و تدریس این مباحث را از دیرباز در مراکز علمی و دینی (اعم از حوزه‌های علمی و دانشگاهی) آغاز کرده که یکی از جلوه‌های بارز آن، پخش از سیمای جمهوری اسلامی ایران، به‌عنوان تفسیر موضوعی قرآن است که از سال‌های ۶۱ - ۱۳۶۰ شمسی آغاز شده و تاکنون ادامه دارد.
[۱] جوادی آملی، عبدالله، تفسیر موضوعی، مقدمه ناشر بر کتاب، ج۱، ص۱۶-۱۸.



فهرست اجمالى مطالب این کتاب به قرار ذیل است:
جلد نخست: شناخت قرآن و نزول سه‌گانه آن، مساله اعجاز، رسالت قرآن، جاودانگی و خاتمیت آن، تحریف‌ناپذیری قرآن و فهم قرآن بحث شده است؛
جلد دوم: مبدأ و معاد، وحی و راه‌های جهان‌بینی، دلائل توحید، معیارهای اخلاق، هدف آفرینش و نبوت و عصمت؛
جلد سوم: وحی و رسالت، خرد و دانش، حیات و ممات از نظر قرآن؛
جلد چهارم: وحی و تفکر، علم و عمل، معاش و معاد و برخی از مشاهدات قیامت؛
جلد پنجم: بحث پیرامون فطرت، گرایش‌های صادق و کاذب از دیدگاه قرآن و راه‌های تزکیه نفس؛
جلد ششم: نبوت عامه و سیره انبیا: آدم، ادریس، نوح، هود، صالح و ابراهیم؛
جلد هفتم؛ ادامه سیره انبیا: لوط، اسحاق، یعقوب، یوسف، ایوب، شعیب، موسی، خضر، لقمان، الیاس، داوود، سلیمان، یونس، زکریا، مریم، یحیی و عیسی (علیهم‌السّلام)؛
جلد هشتم: سیره حضرت رسول (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در دو بخش: معارف توحیدی، وحی و نبوت و رسالت؛
جلد نهم: ادامه مباحث نبوت، معاد و نصایح و مواعظ؛
جلد دهم: مبادی اخلاق در قرآن، مقامات عارفان در نگاه ابن سینا، گزارشی از رسالة الطیر فریدالدین عطار؛
جلد یازدهم: مراحل اخلاق در قرآن، راه‌های رسیدن به کمال انقطاع و پایان ناپذیری وحدت شهود؛
جلد دوازدهم: فطرت در قرآن، فطری بودن بینش و گرایش به خدا و دین و اخلاق؛ و عوامل موانع شکوفایی فطرت در انسان؛
جلد سیزدهم: معرفت‌شناسی در قرآن، ارکان و مبانی شناخت، میزان منطقی شناخت عقلی، شناخت شهودی و موانع شناخت.

چیزی که در این تفسیر، جلب توجه می‌کند محوریّت دیدگاه‌های ابن عربی است که به‌عنوان اساس و پایه رهنمودهای عرفانی شناخته شده است. در سیره دیدگاه‌های ابن عربی است که به‌عنوان اساس و پایه رهنمودهای عرفانی شناخته شده است.
در سیره حضرت هود (علیه‌السلام) پیرامون آیه «ما من دابة الا هو آخذ بناصیتها ان ربی علی صراط مستقیم؛ هیچ جنبنده‌ای نیست مگر اینکه او مهار هستی‌اش را در دست دارد؛ براستی پروردگار من بر راه راست است.» چنین می‌نویسد: عارف نامدار ابن عربی چنین فرموده‌اند که آیه، دلیل جبری‌هاست؛ زیرا ظاهرش آن است که زمام هر جنبنده‌ای (اعم از انسان و غیره) به‌دست خدا است و هیچ موجودی هیچ کاری را خارج از زمام‌داری و تحریک و رهبری خدا نمی‌کند...
لیکن بعد از توجه به اصول و مبانی عرفان که شیخ اکبر از بزرگترین بنیانگذاران آن است، معلوم می‌شود که منظور ایشان همانا توحید افعالی است نه جبر مصطلح اشاعره...
البته با تدبر بیشتر در نوشتار تفسیری این بزرگ پرچمدار عرفان در ذیل آیه مزبور، معارف عمیق و مطالب فراوانی استفاده می‌شود که آنچه اشاره شد گوشه‌ای از آن میدان فسیح و شمه‌ای از آن بیان فصیح و توشه‌ای از آن خرمن انبوه و مخزن مملو است.
[۳] جوادی آملی، عبدالله، تفسیر موضوعی، ج۶، ص۴۰۰-۴۰۱.

در جای جای کتاب، از وی با عظمت و فخامت یاد می‌کند
[۵] جوادی آملی، عبدالله، تفسیر موضوعی، ج۱، ص۸۰.
و او را اسوه اهل تحقیق و عرفان عمیق به‌شمار می‌آورد. می‌گوید: عرفانی که ابن عربی ارائه کرد، با آنچه قبل بود و یا بعد آمد قابل قیاس نیست؛ زیرا وحدت شخصی حقیقت وجود، با بَنان و بَیان این عارف نامور و سالک و منادی معرفت در بیابان حیرت و‌ هاتف تعالوا در وادی کثرت و امام انسجام در جماعت متشتتان. به عارفان و نیز به حکیمان متاله رسیده و او در این باب، بی‌نظیر است.
[۶] جوادی آملی، عبدالله، تفسیر موضوعی، ج۱۰، ص۲۸۱.

درباره حدیث معروف شیبتنی سوره هود، هم از حکیم سبزواری و هم از علامه طباطبائی، شرح و بیانی نقل می‌کند؛ آنگاه از صاحب فتوحات مطلبی می‌آورد و در پی آن می‌گوید: سخن مرحوم سبزواری از یک دید حق است و سخن علامه طباطبائی از دیدی دیگر؛ و گفتار بلند صاحب فتوحات همانند سایر گفتارهای نغز این عارف نامدار از جهت دیگر حق است.
[۷] جوادی آملی، عبدالله، تفسیر موضوعی، ج۱۰، ۳۹۰-۳۹۱.

پیرامون آیه «ورفعناه مکانا علیا؛ و او را به مقام بلند ارتقا دادیم» می‌گوید: عارف نامدار جناب ابن عربی بر این‌باور است که ادریس (علیه‌السلام) هنوز زنده است و در آسمان چهارم به‌سر می‌برد.
[۹] جوادی آملی، عبدالله، تفسیر موضوعی، ج۶، ص۳۱۰.

درباره آیه «انها ان تک مثقال حبة من خردل؛ اگر (عمل تو) هموزن دانه خردلی...» ضمیر را به خصلت و صفت برمی‌گرداند؛ آنگاه می‌گوید: ولی عارف گرانقدر جناب ابن عربی، در تفسیر
[۱۱] ابن عربی، محمد بن‌ علی‌، تفسیر، ج۳، ص۳۶۵.
و در فصوص (فص لقمانی) ضمیر را به حبه رزق برگردانده و آیه را راجع به تامین رزق جنبنده‌ها دانسته، از معنای معروف آن منصرف شده‌اند.
[۱۲] جوادی آملی، عبدالله، تفسیر موضوعی، ج۷، ص۴۰۲.

درباره واژه مسیح و تفسیر آن، از ابن عربی چنین نقل می‌کند: آنچه از تفسیر عارف نامدار ابن عربی برمی‌آید این است که مسیح، یعنی کسی که زمین محیط زیست خود را بپیماید و اطراف آن را سیاحت و گذر و نظر کند تا آثار پروردگار خود را ببیند.
[۱۳] جوادی آملی، عبدالله، تفسیر موضوعی، ج۷، ص۵۸۲.
[۱۴] ابن عربی، محمد بن‌ علی‌، تفسیر، ج۱، ص۴۴۱.

و در جاهای دیگر: او را عارف نامور
[۱۵] جوادی آملی، عبدالله، تفسیر موضوعی، ج۷، ص۵۸۴.
و جناب شیخ اکبر
[۱۶] جوادی آملی، عبدالله، تفسیر موضوعی، ج۷، ص۵۹۷.
می‌خواند و از تفسیر منسوب به وی به‌عنوان تفسیر گران‌سنگ شیخ اکبر ابن عربی
[۱۷] جوادی آملی، عبدالله، تفسیر موضوعی، ج۷، ص۴۷۲.
و جز آن، فراوان یاد می‌کند.
از سخنان استاد آملی برمی‌آید که تفسیر منسوب به ابن عربی را تفسیر وی می‌داند و با قاطعیت بدو نسبت می‌دهد.


این کتاب، در قطع وزیرى، به همت نشر اسراء چاپ و منتشر شده است.


۱. جوادی آملی، عبدالله، تفسیر موضوعی، مقدمه ناشر بر کتاب، ج۱، ص۱۶-۱۸.
۲. هود/سوره۱۱، آیه۵۶.    
۳. جوادی آملی، عبدالله، تفسیر موضوعی، ج۶، ص۴۰۰-۴۰۱.
۴. ابن عربی، محمد بن‌ علی‌، تفسیر، ج۱، ص۳۲۷.    
۵. جوادی آملی، عبدالله، تفسیر موضوعی، ج۱، ص۸۰.
۶. جوادی آملی، عبدالله، تفسیر موضوعی، ج۱۰، ص۲۸۱.
۷. جوادی آملی، عبدالله، تفسیر موضوعی، ج۱۰، ۳۹۰-۳۹۱.
۸. مریم/سوره۱۹، آیه۵۷.    
۹. جوادی آملی، عبدالله، تفسیر موضوعی، ج۶، ص۳۱۰.
۱۰. لقمان/سوره۳۱، آیه۱۶.    
۱۱. ابن عربی، محمد بن‌ علی‌، تفسیر، ج۳، ص۳۶۵.
۱۲. جوادی آملی، عبدالله، تفسیر موضوعی، ج۷، ص۴۰۲.
۱۳. جوادی آملی، عبدالله، تفسیر موضوعی، ج۷، ص۵۸۲.
۱۴. ابن عربی، محمد بن‌ علی‌، تفسیر، ج۱، ص۴۴۱.
۱۵. جوادی آملی، عبدالله، تفسیر موضوعی، ج۷، ص۵۸۴.
۱۶. جوادی آملی، عبدالله، تفسیر موضوعی، ج۷، ص۵۹۷.
۱۷. جوادی آملی، عبدالله، تفسیر موضوعی، ج۷، ص۴۷۲.



معرفت، محمدهادی، تفسیر و مفسران، ج۲، ص۵۳۶-۵۴۰.    






جعبه ابزار