• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تفسیر عرفانی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



شیوه های تفسیری به کار گرفته شده در تفسیر قرآن چند دسته هستند از جمله: تفسیر قرآن به قرآن، تفسیر قرآن به روایات، تفسیر عقلی و ... یکی از این شیوه ها تفسیر عرفانی است

فهرست مندرجات

۱ - تعریف عرفان
۲ - تعریف تفسیر عرفانی
۳ - شیوها
       ۳.۱ - ریشه
۴ - تعریف عرفان
۵ - تفسیر عرفانی
       ۵.۱ - برداشت استعاری
       ۵.۲ - عصر نزول
       ۵.۳ - اشارات مخفی
       ۵.۴ - مشرب شیعی
۶ - اهل عرفان
       ۶.۱ - محی الدین
              ۶.۱.۱ - تفسیر به رأی
       ۶.۲ - نظر قرآن پژوهان
       ۶.۳ - تاریخچه
       ۶.۴ - اصحاب‌ پیامبر
              ۶.۴.۱ - ابن‌عباس‌
       ۶.۵ - نخستین‌ نمونه‌ها
۷ - مبنای تفسیرعرفانی
       ۷.۱ - وجه تمایز
۸ - اشارت
۹ - ظاهر و باطن
       ۹.۱ - احادیث
              ۹.۱.۱ - امام‌ صادق‌(ع)
       ۹.۲ - استناد عارفان
              ۹.۲.۱ - ابونصر سرّاج‌
              ۹.۲.۲ - ابوطالب‌ مکی
              ۹.۲.۳ - ابن‌عربی
۱۰ - تفسیر روشمند
       ۱۰.۱ - علامه طباطبایی
       ۱۰.۲ - آیت‌الله معرفت
       ۱۰.۳ - امام خمینی (ره)
۱۱ - انواع تفسیرعرفانی
       ۱۱.۱ - فیضی
              ۱۱.۱.۱ - جایگاه محکمات
       ۱۱.۲ - عرفان‌ نظری
۱۲ - تفاسیر عرفانی
       ۱۲.۱ - سهل‌ تُستری
       ۱۲.۲ - حقائق‌التفسیر
       ۱۲.۳ - لطائف‌الاشارات‌
       ۱۲.۴ - کشف‌ الاسرار
              ۱۲.۴.۱ - تفاسیر دیگر
              ۱۲.۴.۲ - اعجاز البیان‌ فی کشف‌
              ۱۲.۴.۳ - المحیط‌ الاعظم‌
۱۳ - فهرست منابع‌
۱۴ - پانویس
۱۵ - منبع
۱۶ - دیدگاه ذهبی
۱۷ - بطن قران در روایات
۱۸ - دیدگاه علامه طباطبایی
۱۹ - دیدگاه امام خمینی (ره)
۲۰ - نمونه های تفاسیر عرفانی معتبر
۲۱ - پانویس
۲۲ - منبع


عرفان در اصطلاح عبارت است از معرفت قلبی که از طریق کشف و شهود، نه بحث و استدلال حاصل می‌شود و آن را علم «وجدانی» هم می‌خوانند و کسی را که واجد مقام عرفان است «عارف» می‌گویند و دانشی که مبتنی بر عرفان است را «معرفت» می‌نامند.
[۱] ـ دایرة المعارف فارسی، ج ۲ ، ص ۱۷۲۹.

اما عرفانی که در جامعه اسلامی به شکوفایی رسیده سعی نموده که معارف خود را بر اساس کتاب و سنت تنظیم نماید و معارف قرآنی و عرفانی را به یکدیگر تطبیق دهد.


اساساً اهل عرفان برای درک حقایق از جمله حقایق قرآنی روش بحث و استدلال را کنار گذاشته (نه اینکه منکر آن باشند) و به روش دریافت‌های باطنی و ذوقی روی آورده‌اند و آیات قرآن کریم را تفسیر و تأویل می‌کنند و تلاشی برای اثبات نظرات خود ندارند و صرفاً آن را به دریافت‌های ذوقی خود مستند می‌کنند، مثلاً محی‌الدین عربی می‌گوید: همان طور که تنزیل اصل قرآن بر پیامبر(ص) از پیش خداوند بوده، تنزیل فهم قرآن نیز بر قلوب مؤمنان از ناحیه او صورت می‌گیرد
[۲] ـ‌ الفتوحات المکیه، محی‌الدین ابن عربی، ج ۱، ص ۲۷۹.
لذا مفسران
تفسیر عرفانی مبتنی بر تأویل‌ ظاهر الفاظ‌ قرآن‌ است‌.


شیوه‌های تفسیری به کار گرفته شده در تفسیر قرآن چند دسته هستند از جمله: تفسیر قرآن به قرآن ، تفسیر قرآن به روایات ، تفسیر عقلی و... یکی از این شیوه‌ها تفسیر عرفانی است.

۳.۱ - ریشه

این‌ نوع‌ تفسیر ریشه‌ در نوعی تلقی از قرآن‌ دارد که‌ بر اساس‌ آن‌ در ورای ظاهر الفاظ‌، بطن‌ یا بطونی هست‌ که‌ کشف‌ و شهود عرفانی از اسرار آن‌ پرده‌ بر می‌دارد.
این‌ نوع‌ مواجهه‌ با قرآن‌، با تفسیر به‌ معنای مصطلح‌ آن‌، که‌ مبتنی بر قواعد ویژه‌ای است‌، تفاوت‌ دارد.
[۳] عبدالرحمان‌بن‌ ابی بکر سیوطی، الاتقان‌ فی علوم ‌القرآن‌، ج‌ ۴، ص‌۲۰۰ـ۲۰۵، چاپ‌ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌، قاهره‌ ۱۹۶۷، چاپ‌ افست‌ قم‌ ۱۳۶۳ ش‌.
[۴] عبدالرحمان‌ عک‌، اصول‌التفسیر و قواعده‌، عک‌، ص‌۳۰، بیروت‌ ۱۴۰۷.

==!==

برای ورود به بحث تفسیر عرفانی نخست باید عرفان را تعریف کرد: عرفان در اصطلاح عبارت است از معرفت قلبی که از طریق کشف و شهود، نه بحث و استدلال حاصل می‌شود و آن را علم وجدانی هم می‌خوانند و کسی را که واجد مقام عرفان است « عارف » می‌گویند و دانشی که مبتنی بر عرفان است را « معرفت » می‌نامند.

اما عرفانی که در جامعه اسلامی به شکوفایی رسیده سعی نموده که معارف خود را بر اساس کتاب و سنت تنظیم نماید و معارف قرآنی و عرفانی را به یکدیگر تطبیق دهد.



برخی هم گفته‌اند که‌ تفسیر عرفانی، عبارت‌ است‌ از مجموعه‌ دریافتهای درونی عارف‌
[۵] محمدبن‌ بهادر زرکشی، البرهان‌ فی علوم‌القرآن‌، ج‌ ۲، ص‌ ۳۱۱، چاپ‌ یوسف‌ عبدالرحمان‌ مرعشلی، جمال‌ حمدی ذهبی، و ابراهیم‌ عبداللّه‌ کردی، بیروت‌ ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
[۶] عبدالرحمان‌بن‌ ابی بکر سیوطی، الاتقان‌ فی علوم ‌القرآن‌، ج‌ ۴، ص‌ ۲۲۴، چاپ‌ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌، قاهره‌ ۱۹۶۷، چاپ‌ افست‌ قم‌ ۱۳۶۳ ش‌
و نیز حاصل‌ تأملات‌ و استنباطهایی است‌ که‌ از ذوق‌ و تجربه عرفانی او سرچشمه‌ می‌گیرد.

۵.۱ - برداشت استعاری

بر اساس‌ دیدگاهی دیگر، تفسیر عرفانی برداشتی است‌ استعاری و مجازی و رمزی از قرآن‌ که‌ فقهایی که‌ از آیات‌ و واژگان‌ قرآن‌ عمدتاً برداشتهای لغوی و اصطلاحی و فقهی دارند، آن‌ را نمی‌پذیرند.

۵.۲ - عصر نزول

محمدحسین ذهبی در کتاب التفسیر و المفسرون می‌نویسد: تفسیر اشاری امر جدیدی در بیان معانی قرآن کریم نیست بلکه این روش یک شیوه شناخته شده و مورد قبول از عصر نزول بر پیامبر اکرم (ص) است و قرآن کریم به این روش اشاره دارد و رسول گرامی (ص) نیز به آن آگاهی داده و به صحابه خود آموخته است.
[۷] محمدحسین الذهبی، التفسیر و المفسرون، ج۲، ص۳۵۳.
ایشان سپس برای مستدل کردن سخن خود به روایاتی که دال بر بطن داشتن قرآن است استشهاد می‌کند.

۵.۳ - اشارات مخفی

عبدالرحمن العک نیز می‌گوید: «تفسیر اشاری به اشارات مخفی گفته می‌شود که در آیات قرآن کریم موجود است و بر اساس عبور از ظواهر قرآن و اخذ به باطن استوار است.»
[۸] شیخ خالد عبدالرحمن العک، اصول التفسیر و قواعده، ج۱، ص۲۰۹.

تفسیر عرفانی را تفسیر تمثیلی و نمادین‌ هم‌ خوانده‌اند.
به‌ این‌ لحاظ‌، این‌ نوع‌ تفسیر وابسته‌ به‌ متن‌ قرآن‌ و مبتنی بر آن‌ است‌.


۵.۴ - مشرب شیعی

تفسیر عرفانی، به‌لحاظ‌ روش‌ و رویکرد تأویلی، با برخی مشربهای فلسفی و کلامی، همچون‌ مشرب‌ شیعی، وجه‌ اشتراک‌ دارد.
[۹] آدام‌ متز، تمدن‌ اسلامی در قرن‌ چهارم‌ هجری، ج‌ ۱، ص‌ ۲۲۷، یا، رنسانس‌ اسلامی، ترجمه علیرضا ذکاوتی قراگزلو، تهران‌ ۱۳۶۴ ش‌.



اساساً اهل عرفان برای درک حقایق از جمله حقایق قرآنی روش بحث و استدلال را کنار گذاشته (نه این‌که منکر آن باشند) و به روش دریافت‌های باطنی و ذوقی روی آورده‌اند و آیات قرآن کریم را تفسیر و تأویل می‌کنند و تلاشی برای اثبات نظرات خود ندارند و صرفاً آن را به دریافت‌های ذوقی خود مستند می‌کنند.

۶.۱ - محی الدین

مثلاً محی‌الدین عربی می‌گوید:‌ همان طور که تنزیل اصل قرآن بر پیامبر (ص) از پیش خداوند بوده، تنزیل فهم قرآن نیز بر قلوب مؤمنان از ناحیه او صورت می‌گیرد
[۱۰] ابن‌عربی (محمدبن‌ علی)، الفتوحات‌المکیه، ج ۱، ص ۲۷۹، بیروت‌: دارصادر.


۶.۱.۱ - تفسیر به رأی

لذا مفسران علوم رسمی این روش را بیشتر « تفسیر به رأی » می‌دانند.
[۱۱] محمدهادی معرفت‌، التفسیر و المفسّرون‌ فی ثوبه‌ القشیب‌، ج ۲، ۳۳۷.، مشهد ۱۴۱۸ـ۱۴۱۹.
البته صاحب‌نظران روش عرفانی را دارای منشأ شرعی معرفی می‌کنند.

۶.۲ - نظر قرآن پژوهان

قرآن‌پژوهان‌ در جواز یا عدم‌ جواز این‌ نوع‌ تفسیر اختلاف‌نظر دارند؛
گروهی آن‌ را غیرمجاز و حتی بدعت‌ می‌دانند.
[۱۲] ابن‌صلاح‌، فتاوی و مسائل‌ ابن‌الصلاح‌ فیالتفسیر والحدیث‌ والاصول‌ و الفقه‌، ج‌ ۱، ص‌ ۱۹۶ـ۱۹۷، چاپ‌ عبدالمعطی امین‌ قلعجی، بیروت‌ ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
[۱۳] محمدبن‌ بهادر زرکشی، البرهان‌ فی علوم‌القرآن‌، زرکشی، ج‌ ۲، ص‌ ۳۱۱، چاپ‌ یوسف‌ عبدالرحمان‌ مرعشلی، جمال‌ حمدی ذهبی، و ابراهیم‌ عبداللّه‌ کردی، بیروت‌ ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
اما برخی عقیده‌ دارند که‌ در صورت‌ حفظ‌ اصولِ تفسیر و جمع‌ ظواهر الفاظ‌ و دقایق‌ نکات‌ باطنی آن‌ها، که‌ کمال‌ ایمان‌ و عرفان‌ محض‌ است‌،
[۱۴] عبدالرحمان‌بن‌ ابی بکر سیوطی، الاتقان‌ فی علوم ‌القرآن‌، ج‌ ۴، ص‌ ۲۲۴، چاپ‌ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌، قاهره‌ ۱۹۶۷، چاپ‌ افست‌ قم‌ ۱۳۶۳ ش‌.
این‌ نوع‌ تفسیر اشکالی ندارد.
[۱۵] مسعود بن‌ عمر تفتازانی، شرح‌ العقائد النسفیّه، ج۱، ص‌ ۱۸۹ـ۱۹۰، استانبول‌ ۱۳۲۶، چاپ‌ افست‌ بغداد.
[۱۶] محمد عبدالعظیم‌ زرقانی، مناهل‌العرفان‌ فی علوم‌القرآن‌، ج‌ ۲، ص‌ ۸۹ ـ۹۰، قاهره‌۱۹۸۰.
[۱۷] سلیمان‌ آتش‌، مکتب‌ تفسیر اشاری، ص‌ ۱۴ـ ۱۵، ترجمه توفیق‌ هسبحانی، تهران‌ ۱۳۸۱ ش‌.
به‌نظر عبدالوهاب‌ شعرانی ،
[۱۸] عبدالوهاب ‌بن‌ احمد شعرانی، الطبقات ‌الکبری، ج‌ ۱، ص‌ ۴، بیروت‌ ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
این‌ شیوه تفسیر مذموم‌ نیست‌، زیرا عارفان‌ می‌توانند به‌ معناهایی دست‌ یابند که‌ رسیدن‌ به‌ آن‌ها برای عالمانِ اهل‌ظاهر میسّر نیست‌.

۶.۳ - تاریخچه

پیشینه تفسیر عرفانی به‌ دوران‌ صدر اسلام‌ و روزگار پیامبر می‌رسد.
[۱۹] علی بن‌ عثمان‌ هجویری، کشف‌المحجوب‌، ج۱، ص‌۵۰، چاپ‌ و ژوکوفسکی، لنینگراد ۱۹۲۶، چاپ‌ افست‌ تهران‌ ۱۳۵۸ ش‌.
[۲۰] سلیمان‌ آتش‌، مکتب‌ تفسیر اشاری، ص‌۲۰ـ۲۶، ترجمه توفیق‌ ه سبحانی، تهران‌ ۱۳۸۱ ش‌


برخی آیات‌ قرآن‌ که‌ به‌ کار استوارکردن‌ طرز تلقی صوفیه‌ می‌آمد، دست‌آویزی برای تفسیر عرفانی شد.
[۲۴] ابونصر سراج‌، کتاب ‌اللُّمَع‌ فی التصوف‌، ج۱، ص‌ ۱۰۵ـ۱۰۶، چاپ‌ رینولد آلن‌ نیکلسون‌، لیدن‌ ۱۹۱۴، چاپ‌ افست‌ تهران‌) بی‌تا.
[۲۵] ابراهیم‌بن‌ موسی شاطبی، الموافقات‌ فی اصول‌الشریعه، ج‌ ۳، ص‌ ۳۸۲ـ۳۸۳، چاپ‌ محمد عبداللّه‌ دراز، بیروت‌ ۱۳۹۵/۱۹۷۵
[۲۶] ایگناتس‌ گولد تسیهر، مذاهب‌التفسیرالاسلامی، ص‌ ۲۰۴ـ ۲۰۵، ترجمه عبدالحلیم‌ نجار، بیروت‌ ۱۴۰۵/۱۹۸۵
آنچه‌ در شتاب‌ بخشیدن‌ به‌ این‌ رویکرد مؤثر بود، وجود الفاظ‌ و عبارات‌ مجازی در قرآن‌ است‌ که‌ به‌نظر سیوطی
[۲۷] عبدالرحمان‌بن‌ ابی بکر سیوطی، الاتقان‌ فی علوم ‌القرآن‌، ج‌ ۳، ص‌ ۱۲۰، چاپ‌ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌، قاهره‌ ۱۹۶۷، چاپ‌ افست‌ قم‌ ۱۳۶۳ ش‌.
انکارناپذیر است‌ و اگر این‌ واژه‌های مجازی در قرآن‌ نبود، نیمی از زیبایی کتاب‌ وحی از بین‌ می‌رفت.

۶.۴ - اصحاب‌ پیامبر

به‌بعضی اصحاب‌ پیامبر، اخباری منسوب‌ است‌ که‌ بنا بر آن‌ها، نباید صرفاً معنای ظاهری قرآن‌ را مراد دانست. ‌
[۳۵] ابن‌ حنبل‌، مسنداحمدبن‌ حنبل‌، ج‌ ۱، ص‌ ۷۹، استانبول‌ ۱۴۰۲/ ۱۹۸۲.
[۳۶] ابوطالب‌ مکی، کتاب‌ قوت‌القلوب‌ فی معامله المحبوب‌ و وصف‌ طریق‌المرید الی مقام‌التوحید، ابوطالب‌ مکی، ج‌ ۱، ص‌ ۴۹، قاهره‌ ۱۳۱۰، چاپ‌ افست‌ بیروت‌.


۶.۴.۱ - ابن‌عباس‌

پیش‌ از تدوین‌ تفاسیر عرفانی، گفته ابن‌عباس‌ در باره آیه دوازدهم‌ سوره طلاق‌ (اگر تفسیر آن‌ را بگویم‌ مرا سنگسار می‌کنید، و به‌ تعبیری دیگر، مرا کافر می‌خوانید) شهرت‌ بسیار داشت‌ و بدان‌ استشهاد می‌شد.
[۳۷] محمدبن‌ محمد غزالی، احیاء علوم‌الدین‌، ج‌ ۴، ص‌ ۳۵۶، بیروت‌ ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
در دوره تابعین‌ نیز اشخاصی، از جمله‌ حسن‌ بصری، آیات‌ را به‌شیوه اشاری تفسیر می‌کردند.
[۳۸] سلیمان‌ آتش‌، مکتب‌ تفسیر اشاری، ج۱، ص‌ ۳۱، ترجمه توفیق‌ ه سبحانی، تهران‌ ۱۳۸۱ ش‌.


۶.۵ - نخستین‌ نمونه‌ها

پل ‌نویا معتقد است‌ که‌ نخستین‌ نمونه‌های تفسیر عرفانی در آموزه‌های امام‌ صادق‌ (علیه اسلام)، بویژه‌ در زمینه‌هایی مانند علم‌ جفر و حوزه تجربه عرفانی، دیده‌ می‌شود
[۳۹] ، پل‌نویا، فسیر قرآنی و زبان‌ عرفانی، ج۱، ص‌ ۱۳۶ـ۱۳۹، ترجمه اسماعیل‌ سعادت‌، تهران‌ ۱۳۷۳ ش‌.
که‌ ضمن‌ حقائق‌ التفسیر سُلَمی آمده‌ است‌، اگرچه‌ در اصالت‌ و اعتبار این‌ انتساب‌ تردید هست‌.
[۴۰] محمدتقی سبحانی، «قرآن‌ و سرچشمه‌های تصوف‌ از دیدگاه‌ خاورشناسان‌ معاصر: نگاهی انتقادی به‌ کتاب‌ تفسیر قرآنی و زبان‌ عرفانی اثر پل‌ نویا، ج۱، ص‌ ۹۹، بیّنات‌، سال‌۲، ش‌ ۳ (پاییز۱۳۷۴).
به‌ نوشته پل‌ نویا، جنبه تخیلی و استعاری التفسیرالکبیر مُقاتِل‌بن‌ سلیمان‌ (متوفی ۱۵۰)، الهام‌بخش‌ عارفانی چون‌ حکیم‌ ترمذی (متوفی ۲۸۵) نیز بوده‌ است‌.
[۴۱] پل‌نویا، تفسیر قرآنی و زبان‌ عرفانی، ج۱، ص‌ ۹۸، ترجمه اسماعیل‌ سعادت‌، تهران‌ ۱۳۷۳ ش‌.
[۴۲] محمدتقی سبحانی، «قرآن‌ و سرچشمه‌های تصوف‌ از دیدگاه‌ خاورشناسان‌ معاصر: نگاهی انتقادی به‌ کتاب‌ تفسیر قرآنی و زبان‌ عرفانی) اثر) پل‌ نویا»، بیّنات‌، سال‌۲، ش‌ ۳ ،ص‌ ۹۷ـ۹۹، (پاییز۱۳۷۴).



تفسیر عرفانی نوعی تفسیر است‌ که‌ در آن‌ عارف‌، بر مبنای تعالیم‌ عرفانی یا ذوق‌ وجدانی حاصل‌ از شهود باطنی ، به‌ تأویل‌ ظواهر آیات‌ قرآن‌ می‌پردازد.

۷.۱ - وجه تمایز

وجه‌ تمایز این‌ نوع‌ تفسیر از دیگر روشهای تفسیری، به ‌کار بردن‌ «زبان‌ اشارت‌» و مصطلحات‌ ویژه‌ای است‌ که‌ طبیعتِ تجربه عرفانی آن‌ را اقتضا می‌کند.
[۴۳] اسماعیل‌بن‌ محمد مستملی، شرح‌ التعرف‌ لمذهب‌ التصوف‌، ج‌ ۳، ص‌۱۱۶۰ـ۱۱۶۱، چاپ‌ محمد روشن‌، تهران‌ ۱۳۶۳ـ۱۳۶۶ ش‌.
[۴۴] احمدبن‌ محمد غزالی، سوانح‌، ص‌ ۷۳ـ۷۴، اچاپ‌ نصراللّه‌ پورجوادی، تهران‌ ۱۳۵۹ ش‌
به‌همین‌ سبب‌، برخی به‌تفسیر عرفانی، تفسیر اشاری هم‌ می‌گویند
[۴۵] عبدالکریم‌ بن‌ هوازن‌ قشیری، لطائف‌الاشارات‌، ج‌ ۱، ص‌ ۴۱، چاپ‌ ابراهیم‌ بسیونی، قاهره‌ ۱۹۸۱ـ۱۹۸۳.
[۴۶] عبدالرحمان‌بن‌ ابی بکر سیوطی، الاتقان‌ فی علوم ‌القرآن‌، ج‌ ۴، ص‌ ۲۲۴، عبدالرحمان‌بن‌ ابی بکر سیوطی، الاتقان‌ فی علوم ‌القرآن‌، چاپ‌ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌، قاهره‌ ۱۹۶۷، چاپ‌ افست‌ قم‌ ۱۳۶۳ ش‌
[۴۷] محمد عبدالعظیم‌ زرقانی، مناهل‌العرفان‌ فی علوم‌القرآن‌، ج‌ ۲، ص‌ ۷۸، قاهره۱۹۸۰ .
[۴۸] سلیمان‌ آتش‌، مکتب‌ تفسیر اشاری، ص۱۲، ترجمه توفیق‌ ه سبحانی، تهران‌ ۱۳۸۱ ش‌
این‌ اشارات‌ عرفانی گاه‌ با ظواهر الفاظ‌ قرآن‌ قابل‌ جمع‌اند.
[۴۹] محمد عبدالعظیم‌ زرقانی، مناهل‌العرفان‌ فی علوم‌القرآن‌، ج‌ ۲، ص‌ ۷۸، قاهره‌) ۱۹۸۰.
ابن‌عربی
[۵۰] ابن‌عربی (محمدبن‌ علی)، الفتوحات‌المکیه، ج‌ ۱، ص‌ ۲۷۹، بیروت‌: دارصادر.



شیوه عارفان‌ را در شرح‌ و تبیین‌ مراد وحی ، اشارت‌ نامیده‌ و سبب‌ آنکه‌ اهل‌ حقیقت‌ معنای حاصل‌ از آیات‌ را اشارت‌ می‌نامند، تقیه‌ دانسته‌ و گفته‌ است‌ که‌ دلیل‌ آن‌ بیم‌ از عالمان‌ ظاهربین‌ و فقیهان‌ است. ‌
[۵۱] محمد عبدالعظیم‌ زرقانی، مناهل‌العرفان‌ فی علوم‌القرآن‌، ج‌ ۲، ص‌ ۷۸، قاهره‌ ۱۹۸۰.


به‌ نظر سیدحیدر آملی
[۵۲] حیدربن‌ علی آملی، تفسیرالمحیط‌ الاعظم‌ و البحرالخضم‌ فی تأویل‌ کتاب‌ اللّه‌ العزیزالمحکم‌، ج‌ ۱، ص‌ ۲۰۶، چاپ‌ محسن‌ موسوی تبریزی، تهران‌ ۱۴۱۶/ ۱۹۹۵.
تأویل‌ آیات‌ الاهی همان‌ تفسیر انفسی است‌؛
یعنی، تطبیق‌ جهان‌ خارج‌ (آفاق‌) با نفس‌ عارف‌ (انفس‌)، که‌ در واقع‌ برداشتی است‌ از آیه «سَنُریِهم‌ آیاتِنا فی الا «فاقِ و فی اَنْفُسِهِمْ حتّی یَتَبَیَّنَ لَهُمْ اَنَّهُ الحَقُّ اَوَلَم‌ یَکْفِ بِرَبِّکَ اَنَّهُ علی» کلِّ شَیءِ شَهید».

بنابراین‌، بین‌ عالَم‌ (کتاب‌ تکوین‌) و قرآن‌ (کتاب‌ تدوین‌)، تطبیقی صورت‌ می‌گیرد که‌ از طریق‌ تأویل‌ (تفسیر انفسی) حاصل‌ می‌شود.
[۵۴] حیدربن‌ علی آملی، تفسیرالمحیط‌ الاعظم‌ و البحرالخضم‌ فی تأویل‌ کتاب‌ اللّه‌ العزیزالمحکم‌، ج‌ ۱، ص‌ ۲۰۶‌، چاپ‌ محسن‌ موسوی تبریزی، تهران‌ ۱۴۱۶/ ۱۹۹۵.


این‌ رویکرد ویژه تفسیری، در واقع‌ برآیندِ مبانی ویژه هستی‌شناسی و معرفت‌شناسی عارفان‌ است‌.


عارفان‌ برای جهان‌ هستی ظاهر و باطنی قائل‌اند و معتقدند که‌ هستی در هر لحظه‌، از بطون‌ به‌ظهور می‌آید و دوباره‌ از ظهور به‌ بطون‌ می‌رود و همانند تنفس‌ دارای قبض‌ و بسط‌ است. ‌
[۵۵] ابن‌عربی (محمدبن‌ علی)، الفتوحات‌المکیه، ج‌ ۲، ص‌ ۳۹۱ـ۳۹۲، بیروت‌: دارصادر.
[۵۶] محمودبن‌ عبدالکریم‌ شبستری، گلشن‌راز، ص‌ ۶۷ـ ۶۸، چاپ‌ احمد مجاهد و محسن‌ کیانی، تهران‌ ۱۳۷۱ ش‌.
انسان‌ نیز، مانند جهان‌، از جسم‌ و روح‌ ترکیب‌ شده‌ که‌ جسمش‌ ظاهر او و روحش‌ باطن‌ اوست. ‌
[۵۷] عبداللّه‌بن‌ محمد نجم‌ رازی، مرصادالعباد، ج۱، ص‌ ۳۱۱، چاپ‌ محمدامین‌ ریاحی، تهران‌ ۱۳۶۵ ش‌.
[۵۸] جلال‌الدین‌ محمدبن‌ محمد مولوی، مثنوی معنوی، تصحیح‌ رینولد آلن‌ نیکلسون‌، ج‌ ۲، دفتر سوم‌، بیت‌ ۴۲۴۸، چاپ‌ نصراللّه‌ پورجوادی، تهران‌ ۱۳۶۳ ش‌.
قول‌ به‌ همانندی انسان‌ و قرآن‌، به‌لحاظ‌ ظاهر و باطن‌، در برخی آثار حکیمان‌ نیز دیده‌ می‌شود.
[۵۹] محمدبن‌ ابراهیم‌ صدرالدین‌ شیرازی، مفاتیح‌الغیب‌، ج۱، ص‌ ۲۳، با تعلیقات‌ علی نوری، چاپ‌ محمد خواجوی، تهران‌ ۱۳۶۳ ش‌.
[۶۰] داریوش‌ شایگان‌، هانری کربن‌: آفاق‌ تفکر معنوی در اسلام‌ ایرانی، ص۱۱۰ترجمه باقر پرهام‌، تهران‌ ۱۳۷۱ ش‌.


۹.۱ - احادیث

در برخی متون‌ روایی، احادیثی دالّ بر ظاهر و باطن‌ و حد و مُطَّلَع‌ (مَطْلع‌) داشتن‌ قرآن‌ وارد شده‌ است‌.
بنا بر این‌ احادیث‌، هر آیه قرآن‌ دارای ظاهر و باطنی است‌ و هر حرف‌ آن‌ دارای حدی است‌ و هر حدی نیز دارای مَطلعی است.
[۶۱] محمدبن‌ حسن‌ صفار قمی، بصائرالدرجات‌الکبری فی فضائل‌ آل‌ محمد (ص‌)، ج۱، ص‌ ۲۲۳، تهران‌ ۱۳۶۲ ش‌.
[۶۲] محمدبن‌ مسعود عیاشی، التفسیر، ج‌ ۱، ص‌ ۸۶ـ۸۷، قم‌ ۱۴۲۱.
[۶۳] عبدالرحمان‌بن‌ ابی بکر سیوطی، الاتقان‌ فی علوم ‌القرآن‌، ج‌ ۴، ص‌ ۲۲۵، چاپ‌ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌، قاهره‌ ۱۹۶۷، چاپ‌ افست‌ قم‌ ۱۳۶۳ ش‌
[۶۴] مجلسی، بحارالانوار.ج‌ ۸۹، ص‌ ۹۴.


۹.۱.۱ - امام‌ صادق‌(ع)

در حدیثی از امام‌ صادق‌ علیه‌السلام‌ آمده‌ که‌ قرآن‌ مشتمل‌ بر چهار چیز است‌: عبارات‌، اشارات‌، لطایف‌ و حقایق‌.
[۶۵] حیدربن‌ علی آملی، جامع‌الاسرار و منبع‌الانوار، ج۱، ص‌۵۳۰، چاپ‌ هانری کوربن‌ و عثمان‌ اسماعیل‌ یحیی، تهران‌، ۱۳۶۸ ش‌.
[۶۶] مجلسی، بحارالانوار. ج‌ ۸۹، ص‌ ۱۰۳.


۹.۲ - استناد عارفان

با استناد به‌ اینگونه‌ روایات‌، عارفان‌ معتقد شده‌اند که‌ در پس‌ ظاهر کلمات‌ و آیات‌ قرآن‌ معانی پنهان‌ وجود دارد و آن‌ معانی نیز متضمن‌ معانی دیگر است‌ و این‌ لایه‌های معنایی را تا هفت‌ بطن‌ و لایه‌ دانسته‌اند.
[۶۷] حیدربن‌ علی آملی، المقدمات‌ من‌ کتاب‌ نص‌النصوص‌ فی شرح‌ فصوص‌ الحکم‌ لمحیی الدین‌ ابن‌العربی، ج‌ ۱، ص‌ ۱۲، ج‌ ۱، چاپ‌ هانری کوربن‌ و عثمان‌ اسماعیل‌ یحیی، تهران‌ ۱۳۵۳ ش‌.
[۶۸] حیدربن‌ علی آملی، جامع‌الاسرار و منبع‌الانوار، حیدربن‌ علی آملی، جامع‌الاسرار و منبع‌الانوار، ج‌ ۱، ص‌ ۱۲، چاپ‌ هانری کوربن‌ و عثمان‌ اسماعیل‌ یحیی، تهران‌، ۱۳۶۸ ش‌.
عارفان‌ از این‌ روایات‌ در توجیه‌ و تحکیم‌ مبانی تفسیری خود بهره‌ گرفته‌اند.

۹.۲.۱ - ابونصر سرّاج‌

ابونصر سرّاج‌
[۶۹] ابونصر سراج‌، کتاب ‌اللُّمَع‌ فی التصوف‌، ج۱، ص‌ ۱۰۵ـ۱۰۶، چاپ‌ رینولد آلن‌ نیکلسون‌، لیدن‌ ۱۹۱۴، چاپ‌ افست‌ تهران‌) بی‌تا.
در ذیل‌ مبحثی با عنوان‌ «مستنبطات‌»، به‌موضوع‌ ظاهر و باطن‌ می‌پردازد و از آن‌ نتیجه‌ می‌گیرد که‌ قرآن‌ و سنّت‌ دارای ظاهر و باطن‌ است‌.

۹.۲.۲ - ابوطالب‌ مکی

ابوطالب‌ مکی
[۷۰] ابوطالب‌ مکی، کتاب‌ قوت‌القلوب‌ فی معامله المحبوب‌ و وصف‌ طریق‌المرید الی مقام‌التوحید، ج‌ ۱، ص‌ ۱۵۶ـ۱۵۷، قاهره‌ ۱۳۱۰، چاپ‌ افست‌ بیروت‌.
با ذکر شواهدی از قرآن‌، ضمن‌ اذعان‌ به‌وجود ظاهر و باطن‌ برای آن‌، بر برتری علم‌ باطن‌ نسبت‌ به‌ علم‌ ظاهر تأکید کرده‌ است‌.

۹.۲.۳ - ابن‌عربی

ابن‌عربی
[۷۱] ابن‌عربی (محمدبن‌ علی)، الفتوحات‌المکیه، ج‌ ۱، ص‌ ۲۷۹، بیروت‌: دارصادر.
نیز بر این‌ باور است‌ که‌ هر آیه‌ از کتاب‌ مُنزَل‌ دو وجه‌ وجودی دارد: یک‌ وجه‌، وجود باطنی آن‌ است‌ که‌ اهل‌ حق‌ آن‌ را در آیینه جانهای خود می‌بینند.
وجه‌ دیگر، همان‌ کلمات‌ و آیات‌ است‌ که‌ در خارج‌ از جانهای اهل‌ حق‌ است‌.
اینکه قرآن مجید دارای ظهر و بطن است و روایات متعددی به این مطلب تأکید دارد امری مسلم است.

روایات نقل شده از امام سجاد ع) و امام صادق(ع) : مانند: «کتاب الله علی اربعة‌ اشیاء، علی العبارة و الاشارة و اللطائف و الحقایق فالعبارة للعوام و الاشارة للخواص و اللطائف للاولیاء و الحقایق للانبیاء
[۷۲] مجلسی، بحارالانوار، ج۷۵، ص ۲۷۸.

کتاب خداوند بر چهار امر استوار است: بر عبارت و اشارت و لطایف و حقایق سپس عبارت‌های آن برای عموم مردم است و اشارات آن برای افراد خاص است و لطایف قرآن برای دوستان و اولیاست و حقایق قرآن برای پیامبران است.» و یا فرمایش امیرالمؤمنین(ع) که فرمود: «و ان القرآن ظاهره انیق و باطنه عمیق لا تفنی عجائبه و لا تنقضی غرائبه و لا تکشف الظلمات الابه؛ همانا قرآن دارای ظاهر زیبا و باطنی ژرف است مطالب شگفت‌انگیز آن تمام نمی‌شود و اسرار نهفته آن پایان نمی‌پذیرد و تاریکی‌ها بدون قرآن برطرف نخواهد شد» و روایات دیگری که به این مضمون از رسول خدا (ص) و ائمه معصومین (ع) نقل شده است و موجب این شده که اهل عرفان دریافت‌های خود را از نوع دریافت اشارات و لطایف تلقی کنند که برای عموم مردم قابل درک نیست.

در مقدمه قیصری آمده است: و چون برای کتاب خداوند ظاهر و باطن و حد و مطلع است...

مفهوم اولی که‌ همان ظهر باشد برای عوام است و مفهوماتی که لازمه آن ظاهر است برای خواص می‌باشد که عوام به آن دسترسی ندارند و حد کتاب برای کاملین از خواص است و مطلع برای برجسته‌ترین از برگزیدگان خواص مانند بزرگان از اولیاست.
[۷۳] عرفان نظری، سیدیحیی یثربی ص ۳۶۸.



البته بایستی دقت داشت که صرف ادعای این‌که مفسر در مقام بیان باطن است نمی‌تواند هر گونه تأویل را صحیح جلوه بدهد و طبعاً برای آن متد و روش خاصی در نظر گرفته شده تا منجر به تفسیر به رأی ممنوع و حرام نشود.

۱۰.۱ - علامه طباطبایی

علامه طباطبایی می‌فرماید: «اگر توجه به ظاهر و باطن توأمان بشود و مفسر را از ظاهر آیه غافل نکند و شخص مفسر مدعی آن نشود که غیر از تفسیر اشاری و باطنی آیه تفسیر دیگری ندارد رعایت روش شده است»
[۷۴] علامه طباطبایی، تفسیر المیزان، ج۱، ص۷.


۱۰.۲ - آیت‌الله معرفت

مرحوم آیت‌الله معرفت دو قید دیگر می‌افزاید که عبارت است از:

۱- قرینه معتبر عقلی یا نقلی داشته باشد.
۲- مفهوم و قاعده کلی استخراج شده به نحوی باشد که مورد آیه یکی از مصادیق آن باشد.
[۷۵] محمدهادی معرفت‌، التفسیر و المفسّرون‌ فی ثوبه‌ القشیب‌، ج۱، ص۲۸، مشهد ۱۴۱۸ـ۱۴۱۹.



۱۰.۳ - امام خمینی (ره)

در این زمینه امام خمینی می‌فرماید: مفسران که از علمای شریعت هستند بر ظاهر الفاظ قرآن توقف می‌کنند ولی اهل تحقیق یا صوفیه این تفسیر ظاهری را قبول می‌کنند و آن را اصل می‌دانند ولی نمی‌گویند تفسیر ظاهری تنها مراد است چون این موجب محدودیت کلام خدا می‌شود که نامحدود است.

پس اگر رعایت این چهار نکته بشود تفسیر روشمندِ عرفانی است والّا مفسر دچار تأویلاتی می‌شود که مصداق تفسیر به رأی است که نمونه‌های متعدد آن در فتوحات مکیه قابل مشاهده است.
[۷۶] ابن‌عربی (محمدبن‌ علی)، الفتوحات‌المکیه، ج ۱، ص ۱۱۵، بیروت‌: دارصادر.




تفسیر عرفانی را می‌توان‌ به‌ دو نوع‌ تقسیم‌ کرد: یکی تفسیر فیضی ـ اشاری، دیگری تفسیر مبتنی بر عرفان‌ نظری است.
[۷۷] محمدحسین‌ ذهبی، التفسیر و المفسّرون‌، ج‌ ۲، ص‌ ۳۶۸، بیروت‌ ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
برخی قرآن‌پژوهان‌ به‌ این‌ تقسیم‌ اعتراض‌ کرده‌اند و جز در شدت‌ و ضعف‌ تأویلات‌، تفاوتی میان‌ این‌ دو نوع‌ تفسیر قائل‌ نشده‌اند.
[۷۸] محمدهادی معرفت‌، التفسیر و المفسّرون‌ فی ثوبه‌ القشیب‌، ج‌ ۲، ص‌ ۵۳۸ ـ ۵۳۹، مشهد ۱۴۱۸ـ۱۴۱۹.



۱۱.۱ - فیضی

تفسیر فیضی ـ اشاری، روشی است‌ که‌ در آن‌ اهل‌ سیروسلوک‌ آیات‌ قرآن‌ را، بر خلاف‌ مفاهیم‌ ظاهری آن‌ و به‌ مقتضای اشارات‌ پنهانی و مرموز، تأویل‌ می‌کنند.
این‌ شیوه تفسیری مبتنی بر مفاهیم‌ نظری عرفانی نیست‌ و در اغلب‌ موارد با ظاهر الفاظ‌ قابل‌ جمع‌ است‌ و در واقع‌ کوششی است‌ برای جمع‌ بین‌ شریعت‌ و حقیقت‌.
[۷۹] عبدالرحمان‌بن‌ ابی بکر سیوطی، کتاب‌ طبقات ‌المفسرین‌، ج۱، ص‌ ۲۱، چاپ‌ مورسینگ‌، لیدن‌ ۱۸۳۹، چاپ‌ افست‌ تهران‌ ۱۹۶۰.


اگر چه‌ این‌ نوع‌ تفسیر نوعی تأویل‌ است‌، چون‌ تأویل‌ کنندگان‌ می‌کوشند ظاهر آیه‌ را به‌ معنایی بازگردانند که‌ با آنچه‌ پیش‌ و پس‌ از آن‌ می‌آید موافق‌ بوده‌ با کتاب‌ و سنّت‌ مغایر نباشد، تأویلی پسندیده‌ به‌ شمار می‌آید.
[۸۰] عبدالحسین‌ زرین‌کوب‌، سرّنی: نقد و شرح‌ تحلیلی و تطبیقی مثنوی، ج‌ ۱، ص‌ ۳۴۸، تهران‌ ۱۳۶۴ ش‌.


اساس‌ تفسیر فیضی ـ اشاری ریاضت‌ و مجاهدت‌ نفسانی است‌ که‌ از رهگذر آن‌، عارف‌ به‌ کشف‌ و شهود نایل‌ می‌شود.

این‌ دسته‌ از مفسران‌ عارف‌ معتقدند که‌ وجوه‌ معنایی متعددی در ورای معنای ظاهری آیات‌ وجود دارد.
[۸۱] محمدحسین‌ ذهبی، التفسیر و المفسّرون‌، ج‌ ۲، ص‌ ۳۸۱ـ ۳۸۲، بیروت‌ ۱۴۰۷/۱۹۸۷.


تفسیر فیضی ـ اشاری را نمی‌توان‌ از تفسیرهای باطنی، که‌ عدول‌ از ظواهر قرآنی است‌، به‌شمار آورد، زیرا آن‌ تفاسیر، به‌ سبب‌ عدم‌ تطبیق‌ با قواعد و علم‌ تفسیر، غالباً متضمن‌ ادعاهایی بی‌مبناست‌.
[۸۲] سلیمان‌ آتش‌، مکتب‌ تفسیر اشاری، ج۱، ص‌ ۱۶ـ۱۷، ترجمه توفیق‌ ه سبحانی، تهران‌ ۱۳۸۱ ش‌.


گرچه‌ در تفسیر فیضی ـ اشاری نیز غالباً اصول‌ تصوف‌ عملی از رهگذر آیات‌ قرآنی مورد استناد قرار می‌گیرد
[۸۳] عبدالکریم‌ بن‌ هوازن‌ قشیری، لطائف‌الاشارات‌، ج۲، ص۳۱۶-۳۱۷، چاپ‌ ابراهیم‌ بسیونی، قاهره‌ ۱۹۸۱ـ۱۹۸۳.
[۸۴] عبدالکریم‌ بن‌ هوازن‌ قشیری، لطائف‌الاشارات‌، ج۲، ۴۰۷، صچاپ‌ ابراهیم‌ بسیونی، قاهره‌ ۱۹۸۱ـ۱۹۸۳.
[۸۵] عبدالکریم‌ بن‌ هوازن‌ قشیری، لطائف‌الاشارات‌، ج۲، ص۱۳۱، چاپ‌ ابراهیم‌ بسیونی، قاهره‌ ۱۹۸۱ـ۱۹۸۳.
[۸۶] احمدبن‌ محمد میبدی، ج‌۱۰، ص‌ ۶۵۴، احمدبن‌ محمد میبدی، کشف‌الاسرار وعده الابرار، چاپ‌ علی اصغر حکمت‌، تهران‌ ۱۳۶۱ ش‌

از نظر برخی صوفیان‌، تأویل‌ نباید مجوزی برای وانهادن‌ معنای ظاهری قرآن‌ باشد.
بنابراین‌، این‌ تأویل‌ها با تأویلهای برخی فلاسفه‌ و متکلمان‌ و باطنیان‌ متفاوت‌ است‌.
[۸۷] محمدبن‌ محمد غزالی، احیاء علوم‌الدین‌، ج‌ ۱، ص‌ ۴۹، بیروت‌ ۱۴۱۲/۱۹۹۲. محمدبن‌ محمد غزالی، احیاء علوم‌الدین‌، ج‌ ۱، ص‌ ۴۹، بیروت‌ ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
[۸۸] محمدبن‌ محمد غزالی، مشکاه الأنوار و مصفاه الأسرار،ص۱۶۰.

[۸۹] احمدبن‌ محمد میبدی، کشف‌الاسرار وعده الابرار، ج‌ ۵، ص‌ ۳۰۷، چاپ‌ علی اصغر حکمت‌، تهران‌ ۱۳۶۱ ش‌.
[۹۰] عبدالکریم‌ سروش‌، «تأویل‌ در مثنوی»، در نامه شهیدی: جشن‌نامه استاد دکتر سید جعفر شهیدی، ص‌ ۳۹۶ـ۳۹۹، به‌ اهتمام‌ علی اصغر محمد خانی، تهران‌: طرح‌ نو، ۱۳۷۴ ش‌.


۱۱.۱.۱ - جایگاه محکمات

محکمات‌ و آیات‌ احکام‌ از دایره این‌ تفسیر و تأویل‌ بیرون‌اند و فقط‌ متشابهات‌ و آیات‌ مربوط‌ به‌ احوال‌ انسان‌ و اسرار کائنات‌ در این‌ تفسیر مورد توجه‌ و توجیه‌ صوفیانه‌ قرار می‌گیرند.
[۹۱] عبدالحسین‌ زرین‌کوب‌، سرّنی: نقد و شرح‌ تحلیلی و تطبیقی مثنوی، ج‌ ۲، ص‌ ۳۴۹، تهران‌ ۱۳۶۴ ش‌.


۱۱.۲ - عرفان‌ نظری

تفسیر مبتنی بر عرفان‌ نظری، تحت‌ تأثیرِ مکتب‌ و آثار عرفانی ابن‌عربی، بویژه‌ آموزه وحدت‌ وجود، پدید آمد.

صدرالدین‌ قونیوی (متوفی ۶۷۳) شاگرد و پسرخوانده ابن‌عربی، و عبدالرزاق‌ کاشانی در تفسیر قرآن‌ از روش‌ ابن‌عربی پیروی کردند.

هدف‌ اصلی در این‌ شیوه تفسیری، تطبیق‌ اندیشه‌های عرفان‌ نظری، همچون‌ وحدت‌ وجود، با آیات‌ قرآن‌ است. ‌
[۹۲] محمدهادی معرفت‌، التفسیر و المفسّرون‌ فی ثوبه‌ القشیب‌، ج‌ ۲، ص‌ ۵۷۷، مشهد ۱۴۱۸ـ۱۴۱۹.
[۹۳] سلیمان‌ آتش‌، مکتب‌ تفسیر اشاری، ص۱۷۴، ترجمه توفیق‌ ه سبحانی، تهران‌ ۱۳۸۱ ش‌
تفسیر رحمةٌمن‌ الرحمن‌، فراهم‌ آمده‌ از آثار قرآنی و عرفانی ابن‌عربی همچون‌ ایجاز البیان‌ فی الترجمه عن‌ القرآن‌، الجمع‌ و التفصیل‌ فی اسرار معانی التنزیل‌، و الفتوحات‌ المکیه، از جمله‌ این‌ تفاسیر است‌.
[۹۴] محمدهادی معرفت‌، التفسیر و المفسّرون‌ فی ثوبه‌ القشیب‌، ج‌ ۲، ص‌ ۵۷۲، مشهد ۱۴۱۸ـ۱۴۱۹.


بر اساس‌ یک‌ نظر، ابن‌عربی بویژه‌ در بحث‌ وحدت‌ وجود و تفسیر حروف‌، متأثر از ابن‌بَرَّجان‌ (متوفی ۵۳۶) بوده‌ است. ‌
[۹۵] سلیمان‌ آتش‌، مکتب‌ تفسیر اشاری، ج۱، ص‌ ۱۲۵، ترجمه توفیق‌ ه سبحانی، تهران‌ ۱۳۸۱ ش‌.




آیت‌الله معرفت بعضی از تفاسیر عرفانی که کمتر دچار انحراف از متد صحیح روش عرفانی شده‌اند را اینگونه معرفی می‌کند: ۱ـ تفسیر تستری (م ۲۸۳) ۲ـ تفسیرسلمی (م ۴۱۲) ۳- لطائف الاشارات ابوالقاسم قشیری (م ۴۶۵) ۴ـ کشف‌الاسرار و عدة الابرار ( میبدی و خواجه عبدالله انصاری ) قرن ششم، اما بعضی دیگر دچار لغزش‌های فاحش هستند.
[۹۶] محمدهادی معرفت‌، التفسیر و المفسّرون‌ فی ثوبه‌ القشیب‌، ج ۲، ص ۳۶۹، مشهد ۱۴۱۸ـ۱۴۱۹.


۱۲.۱ - سهل‌ تُستری

از مهمترین‌ و کهنترین‌ تفاسیر فیضی ـ اشاری، تفسیر سهل‌ تُستری (متوفی ۲۸۳) است‌ که‌ بر مفسران‌ صوفی بعد از تستری تأثیر فراوانی نهاده‌، از جمله‌ ابوعبدالرحمان‌ سُلَمی در حقائق‌التفسیر از آن‌ بهره‌ برده‌ است.

۱۲.۲ - حقائق‌التفسیر

حقائق‌التفسیر سلمی نیز از تفاسیر مهم‌ فیضی ـ اشاری است‌ که‌ بر تفسیرهای بعدی، همچون‌ لطائف‌الاشارات‌ قشیری (متوفی ۴۶۵)، تأثیر داشته‌ است‌.
[۹۷] عبدالکریم‌ بن‌ هوازن‌ قشیری، لطائف‌الاشارات‌، ج‌ ۱، ص‌ ۱۱، چاپ‌ ابراهیم‌ بسیونی، قاهره‌ ۱۹۸۱ـ۱۹۸۳.
تفسیر سلمی مجموعه‌ای است‌ از تفاسیر منسوب‌ به‌ امام‌ صادق‌ علیه‌السلام‌، تفسیر ابوالحسین‌ نوری (متوفی ۲۹۵)، تفسیر حسین‌بن‌ منصور حلاج‌ (متوفی ۳۰۹) و تفسیر ابن‌عطا (متوفی ۳۰۹)
[۹۸] محمدبن‌ حسین‌ سلمی، مجموعه آثار ابوعبدالرحمن‌ سلمی: بخشهایی از حقائق ‌التفسیر و رسائل‌ دیگر، ج‌ ۱، ص۱۴-۱۵، چاپ‌ نصراللّه‌ پورجوادی، تهران‌ ۱۳۶۹ـ۱۳۷۲ ش‌.


۱۲.۳ - لطائف‌الاشارات‌

لطائف‌الاشارات‌ قشیری نیز از تفاسیر فیضی ـ اشاری است. ‌
[۹۹] ابن‌عربی (محمدبن‌ عبدالله‌)، قانون‌التأویل‌، ج۱، ص‌ ۲۰۷، چاپ‌ محمد سلیمانی، بیروت‌ ۱۹۹۰.
محمدحسین‌ ذهبی
[۱۰۰] محمدحسین‌ ذهبی، التفسیر و المفسّرون‌، ج‌ ۲، ص‌ ۴۱۲ـ۴۴۳، بیروت‌ ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
و محمدهادی معرفت‌
[۱۰۱] محمدهادی معرفت‌، التفسیر و المفسّرون‌ فی ثوبه‌ القشیب‌، ج‌ ۲، ص‌ ۵۳۹ ـ ۵۸۸، مشهد ۱۴۱۸ـ۱۴۱۹.
تفاسیر مهم‌ فیضی ـ اشاری را معرفی کرده‌اند.
رشیداحمد ، (رشیداحمد، ص‌ ۵۷) لطائف‌الاشارات‌ قشیری را اولین‌ تفسیر عرفانی دانسته‌ که‌ شخصی متکلم‌ و صوفی نگاشته‌ است‌، زیرا آثار تستری و سلمی را، به‌ معنای مصطلح‌، تفسیر عرفانی نمی‌داند.
تفسیر قشیری برای مفسران‌ پس‌ از وی مأخذی معتبر بوده‌ است‌.
از جمله‌، روزبهان‌ بَقلی شیرازی (متوفی ۶۰۶) در تفسیر عَرائس‌ البیان‌ فی حقائق‌ القرآن‌، تفسیر قشیری را یکی از منابع‌ خود معرفی کرده‌ و محمدبن‌ یوسف‌ حسینی مشهور به‌ گیسودراز ، صوفی و عارف‌ هندی (متوفی ۸۲۵)، در تفسیر الملتَقَط‌ مطالبی را بدون‌ تصریح‌ به‌نام‌ قشیری از تفسیر او نقل‌ کرده‌ است. ‌
[۱۰۲] عبدالوهاب ‌بن‌ احمد شعرانی، الطبقات ‌الکبری، ج۱، ص‌ ۶۷ـ ۶۸، بیروت‌ ۱۴۰۸/۱۹۸۸.

الفصول‌، نوشته ابوحنیفه‌ عبدالوهاب‌بن‌ محمد ، تفسیری است‌ عرفانی ـ کلامی که‌ بر مذاق‌ کرّامیه‌ نوشته‌ شده‌ که‌ هنوز چاپ‌ نشده‌است‌.
ویژگی این‌ تفسیر اشتمال‌ آن‌ بر اقوال‌ محمدبن‌ کرّام‌ و دیگر علما و عرفای کرّامی و نیزعقاید آنهاست‌.
در این‌ اثر، تصویر نسبتاً واقعی از عقاید کرّامیان‌ ترسیم‌ شده‌ است. ‌
[۱۰۳] محمدرضا شفیعی کدکنی، «چهره دیگر محمدبن‌ کرام‌ سجستانی در پرتو سخنان‌ نو یافته‌ از او»، ج۱، ص‌ ۶۱ـ۱۱۳، در ارج‌نامه ایرج‌: به‌ پاس‌ نیم‌ قرن‌ سوابق‌ درخشان‌ فرهنگی و دانشگاهی استاد ایرج‌ افشار، ج‌ ۲، به‌ کوشش‌ محسن‌ باقرزاده‌، تهران‌: توس‌، ۱۴۱۸ـ۱۴۱۹.


۱۲.۴ - کشف‌ الاسرار

کشف‌ الاسرار و عُدّه الابرار (تألیف‌ ۵۲۰) به‌ فارسی، از دیگر تفاسیر عرفانی است‌.
میبدی
[۱۰۴] احمدبن‌ محمد میبدی، کشف‌الاسرار وعده الابرار، ج‌ ۱، ص‌ ۱، چاپ‌ علی اصغر حکمت‌، تهران‌ ۱۳۶۱ ش‌.
روش‌ خود را در تفسیر، نخست‌ ترجمه آیه‌، سپس‌ بیان‌ تفسیر و در نهایت‌ تأویل‌ آیات‌ ذکر کرده‌ است‌.وی نوبت‌ سوم‌ این‌ تفسیر را به‌روش‌ عرفانی و به‌ مذاق‌ صوفیان‌ سامان‌ داده است‌.

۱۲.۴.۱ - تفاسیر دیگر

عرائس‌ البیان‌ فی حقائق‌ القرآن‌ نوشته روزبهان‌ بقلی از دیگر تفسیرهای عرفانی است‌.
مفسر، در عین‌ اعتراف‌ به‌ معنای ظاهر در اکثر قریب‌ به‌اتفاق‌ آیات‌، رویکردی اشاری ـ ذوقی و تأویل‌ گرایانه‌ نسبت‌ به‌ آیات‌ دارد.
[۱۰۵] جنید بن‌ محمود جنید شیرازی، شدّالازارفی حطّ الاوزارعن‌ زوّارالمزار، ج۱، ص‌ ۲۴۴، چاپ‌ محمد قزوینی و عباس‌ اقبال‌، تهران‌ ۱۳۲۸ ش‌، چاپ‌ مجدد تهران‌ ۱۳۶۶ ش‌.
[۱۰۶] علینقی منزوی، فهرست‌ کتابخانه اهدائی آقای سیدمحمد مشکوه به‌ کتابخانه دانشگاه‌ تهران‌، ج‌ ۱، ص‌۱۷۰، ج‌ ۱ـ۲، تهران‌ ۱۳۳۰ـ۱۳۳۲ ش‌
[۱۰۷] روزبهان‌نامه‌، ص‌ ۸، چاپ‌ محمدتقی دانش ‌پژوه‌، تهران‌: انجمن‌ آثار ملی، ۱۳۴۷ ش‌
[۱۰۸] صلاح‌ صاوی، «روزبهان‌ و تفسیر عرائس‌البیان‌»، ص‌ ۱۲، تحقیقات‌ اسلامی، سال‌ ۱، ش‌ ۲ـ سال‌ ۲، ش‌ ۱، (۱۳۶۵ـ۱۳۶۶ ش‌)
بحرالحقائق‌ و المعانی فی تفسیر السبع‌ المثانی نوشته نجم‌الدین‌ رازی ، معروف‌ به‌ نجم‌الدین‌ دایه‌ ، نیز از جمله‌ تفاسیر عرفانی است‌.
این‌ تفسیر، که‌ تا آیه هجده‌ سوره ذاریات‌ را در بر دارد، با اهتمام‌ بر جمع‌ بین‌ ظاهر و باطن‌ آیات‌ و تأیید اصول‌ تصوف‌ سامان‌ یافته‌ است‌.
کار نجم‌الدین‌ دایه‌ را علاءالدوله‌ سمنانی ادامه‌ داد.
[۱۰۹] محمدحسین‌ ذهبی، التفسیر و المفسّرون‌، ج‌ ۲، ص‌ ۴۲۹ـ۴۳۰، بیروت‌ ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
[۱۱۰] مکتب‌ تفسیر اشاری، ص‌ ۱۴۵، ترجمه توفیق‌ ه سبحانی، تهران‌ ۱۳۸۱ ش‌

مثنوی معنوی، سروده جلال‌الدین‌ محمد مولوی ، را هم‌ به‌سبب‌ اشتمال‌ آن‌ بر تفسیر و تأویل‌ عرفانیِ بخشِ عمده‌ای از آیات‌ قرآن‌ می‌توان‌ از تفاسیر عرفانی قرآن‌ کریم‌ به‌شمار آورد.
[۱۱۱] عبدالحسین‌ زرین‌کوب‌، سرّنی: نقد و شرح‌ تحلیلی و تطبیقی مثنوی، ج‌ ۲، ص‌ ۳۷۳، تهران‌ ۱۳۶۴ ش‌.

اسماعیل‌ بن‌ مصطفی حقی ، صاحب‌ تفسیر روح‌البیان‌، با بهره‌گیری از تفاسیر عرفانی پیشین‌ (مانند تأویلات‌ عبدالرزاق‌ کاشانی و بحرالحقائق‌ و المعانی فی تفسیر السبع‌ المثانی) و با بهره‌گیری از اشعار عرفانی مولوی و حافظ‌ و سعدی تفسیری ذوقی تألیف‌ کرده‌ است‌.
[۱۱۲] اسماعیل‌بن‌ مصطفی حقی، تفسیر روح‌البیان‌، ج‌۳، ص‌۴۵۰، بیروت‌ ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
[۱۱۳] اسماعیل‌بن‌ مصطفی حقی، تفسیر روح‌البیان‌، ج‌۳، ص۴۵۳، بیروت‌ ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
[۱۱۴] اسماعیل‌بن‌ مصطفی حقی، تفسیر روح‌البیان‌، ج‌۶، ص‌۱۷۷، بیروت‌ ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
[۱۱۵] اسماعیل‌بن‌ مصطفی حقی، تفسیر روح‌البیان‌، ج‌۶، ص۱۸۸، بیروت‌ ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
[۱۱۶] اسماعیل‌بن‌ مصطفی حقی، تفسیر روح‌البیان‌، ج‌۶، ص۲۰۱، بیروت‌ ۱۴۰۵/۱۹۸۵.


بیان‌السعاده تألیف‌ حاج‌ ملاّ سلطان‌محمد گنابادی ، معروف‌ به‌ سلطان‌علیشاه‌ (متوفی ۱۳۲۷)، نیز از تفاسیر فیضی ـ اشاری است‌.
[۱۱۷] فهدبن‌ عبدالرحمان‌ رومی، اتجاهات‌التفسیر فی القرن‌الرابع‌ عشر، ج‌ ۱، ص‌ ۳۷۶، ریاض‌ ۱۴۰۷/۱۹۸۶.

در میان‌ تفاسیر فیضی ـ اشاری، تفاسیری وجود دارد که‌ در آن‌ها فقط‌ یک‌ سوره‌ یا یک‌ آیه‌ تفسیر شده‌ است‌، از جمله‌: مشکاه الانوار و مصفاه الاسرار امام‌محمد غزالی (متوفی ۵۰۵) در تفسیر آیه ۳۵ سوره نور.

بحرالمحبه فی اسرار المودّه از احمد غزالی (متوفی ۵۲۰)، الستّین‌ الجامع‌ لِلَطائف‌ البساتین‌ از احمدبن‌ محمدبن‌ زید طوسی (از مؤلفان‌ قرن‌ ششم‌)، و حدائق‌الحقایق‌ از معین‌الدین‌ فراهی هروی مشهور به‌ ملامسکین‌ (از عارفان‌ قرن‌ دهم‌)، هر سه‌ در تفسیر سوره یوسف‌ به‌ زبان‌ فارسی است.
[۱۱۸] سلیمان‌ آتش‌، مکتب‌ تفسیر اشاری، ج۱، ص‌ ۵۶ ـ۲۵۷، ترجمه توفیق‌ ه سبحانی، تهران‌ ۱۳۸۱ ش‌.


۱۲.۴.۲ - اعجاز البیان‌ فی کشف‌

برخی دیگر از تفاسیر مهم‌ و مشهور عرفان‌ نظری عبارت‌اند از: اعجاز البیان‌ فی کشف‌ بعض‌ اسرار امّ القرآن‌ اثر صدرالدین‌ قونیوی ، در تفسیر سوره حمد؛ تفسیر القرآن‌ الکریم‌ از عبدالرزاق‌ کاشانی و رساله‌ای در تأویل‌ آیه بسم‌اللّه‌ از داود قیصری (از شارحان‌ فصوص‌الحکم‌).

۱۲.۴.۳ - المحیط‌ الاعظم‌

تفسیر المحیط‌ الاعظم‌ سیدحیدر آملی هم‌ از تفاسیر مهم‌ عرفانیِ مبتنی بر آموزه‌های ابن‌عربی است‌ که‌ در آن‌ تشیع‌ و تصوف‌ باهم‌ تطبیق‌ داده‌ شده‌اند.این‌ تفسیر قرآنی، به‌گفته مؤلف‌ آن‌، جامع‌ تأویل‌ و تفسیر یا جامع‌ شریعت‌ و طریقت‌ و حقیقت‌ است‌.
[۱۱۹] حیدربن‌ علی آملی، تفسیرالمحیط‌ الاعظم‌ و البحرالخضم‌ فی تأویل‌ کتاب‌ اللّه‌ العزیزالمحکم‌، ج‌ ۱، ص‌ ۱۹۵، چاپ‌ محسن‌ موسوی تبریزی، تهران‌ ۱۴۱۶/ ۱۹۹۵.





(۱) علاوه‌ بر قرآن‌.

(۱) سلیمان‌ آتش‌، مکتب‌ تفسیر اشاری، ترجمه توفیق‌ ه سبحانی، تهران‌ ۱۳۸۱ ش‌.

(۳) حیدربن‌ علی آملی، تفسیرالمحیط‌ الاعظم‌ و البحرالخضم‌ فی تأویل‌ کتاب‌ اللّه‌ العزیزالمحکم‌، چاپ‌ محسن‌ موسوی تبریزی، تهران‌ ۱۴۱۶/ ۱۹۹۵.

(۴) حیدربن‌ علی آملی، جامع‌الاسرار و منبع‌الانوار، چاپ‌ هانری کوربن‌ و عثمان‌ اسماعیل‌ یحیی، تهران‌، ۱۳۶۸ ش‌.

(۵) حیدربن‌ علی آملی، المقدمات‌ من‌ کتاب‌ نص‌النصوص‌ فی شرح‌ فصوص‌ الحکم‌ لمحیی الدین‌ ابن‌العربی، ج‌ ۱، چاپ‌ هانری کوربن‌ و عثمان‌ اسماعیل‌ یحیی، تهران‌ ۱۳۵۳ ش‌.

(۶) ابن‌ حنبل‌، مسنداحمدبن‌ حنبل‌، استانبول‌ ۱۴۰۲/ ۱۹۸۲.

(۷) ابن‌صلاح‌، فتاوی و مسائل‌ ابن‌الصلاح‌ فیالتفسیر والحدیث‌ والاصول‌ و الفقه‌، چاپ‌ عبدالمعطی امین‌ قلعجی، بیروت‌ ۱۴۰۶/۱۹۸۶.

(۸) ابن‌عربی (محمدبن‌ عبدالله‌)، قانون‌التأویل‌، چاپ‌ محمد سلیمانی، بیروت‌ ۱۹۹۰.

(۹) ابن‌عربی (محمدبن‌ علی)، الفتوحات‌المکیه، بیروت‌: دارصادر.

(۱۰) ابوطالب‌ مکی، کتاب‌ قوت‌القلوب‌ فی معامله المحبوب‌ و وصف‌ طریق‌المرید الی مقام‌التوحید، قاهره‌ ۱۳۱۰، چاپ‌ افست‌ (بیروت‌).

(۱۱) ابونصر سراج‌، کتاب ‌اللُّمَع‌ فی التصوف‌، چاپ‌ رینولد آلن‌ نیکلسون‌، لیدن‌ ۱۹۱۴، چاپ‌ افست‌ تهران‌) بی‌تا .

(۱۲) مسعود بن‌ عمر تفتازانی،) شرح‌ (العقائد النسفیّه، استانبول‌ ۱۳۲۶، چاپ‌ افست‌ بغداد) بی‌تا .

(۱۳) جنید بن‌ محمود جنید شیرازی، شدّالازارفی حطّ الاوزارعن‌ زوّارالمزار، چاپ‌ محمد قزوینی و عباس‌ اقبال‌، تهران‌ ۱۳۲۸ ش‌، چاپ‌ مجدد تهران‌ ۱۳۶۶ ش‌.

(۱۴) اسماعیل‌بن‌ مصطفی حقی، تفسیر روح‌البیان‌، بیروت‌ ۱۴۰۵/۱۹۸۵.

(۱۵) محمدحسین‌ ذهبی، التفسیر و المفسّرون‌، بیروت‌ ۱۴۰۷/۱۹۸۷.

(۱۶) روزبهان‌نامه‌، چاپ‌ محمدتقی دانش ‌پژوه‌، تهران‌: انجمن‌ آثار ملی، ۱۳۴۷ ش‌.

(۸۶) فهدبن‌ عبدالرحمان‌ رومی، اتجاهات‌التفسیر فی القرن‌الرابع‌ عشر، ریاض‌ ۱۴۰۷/۱۹۸۶.

(۱۷) محمد عبدالعظیم‌ زرقانی، مناهل‌العرفان‌ فی علوم‌القرآن‌، قاهره‌) ۱۹۸۰.

(۱۸) محمدبن‌ بهادر زرکشی، البرهان‌ فی علوم‌القرآن‌، چاپ‌ یوسف‌ عبدالرحمان‌ مرعشلی، جمال‌ حمدی ذهبی، و ابراهیم‌ عبداللّه‌ کردی، بیروت‌ ۱۴۱۰/۱۹۹۰.

(۱۹) عبدالحسین‌ زرین‌کوب‌، سرّنی: نقد و شرح‌ تحلیلی و تطبیقی مثنوی، تهران‌ ۱۳۶۴ ش‌.

(۲۰) محمدتقی سبحانی، «قرآن‌ و سرچشمه‌های تصوف‌ از دیدگاه‌ خاورشناسان‌ معاصر: نگاهی انتقادی به‌ کتاب‌ تفسیر قرآنی و زبان‌ عرفانی) اثر) پل‌ نویا»، بیّنات‌، سال‌۲، ش‌ ۳ (پاییز۱۳۷۴).

(۲۱) عبدالکریم‌ سروش‌، «تأویل‌ در مثنوی»، در نامه شهیدی: جشن‌نامه استاد دکتر سید جعفر شهیدی، به‌ اهتمام‌ علی اصغر محمد خانی، تهران‌: طرح‌ نو، ۱۳۷۴ ش‌.

(۲۲) محمدبن‌ حسین‌ سلمی، مجموعه آثار ابوعبدالرحمن‌ سلمی: بخشهایی از حقائق ‌التفسیر و رسائل‌ دیگر، چاپ‌ نصراللّه‌ پورجوادی، تهران‌ ۱۳۶۹ـ۱۳۷۲ ش‌.

(۲۳) عبدالرحمان‌بن‌ ابی بکر سیوطی، الاتقان‌ فی علوم ‌القرآن‌، چاپ‌ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌، قاهره‌ ۱۹۶۷، چاپ‌ افست‌ قم‌ ۱۳۶۳ ش‌.

(۲۴) عبدالرحمان‌بن‌ ابی بکر سیوطی، کتاب‌ طبقات ‌المفسرین‌، چاپ‌ مورسینگ‌، لیدن‌ ۱۸۳۹، چاپ‌ افست‌ تهران‌ ۱۹۶۰.

(۲۵) ابراهیم‌بن‌ موسی شاطبی، الموافقات‌ فی اصول‌الشریعه، چاپ‌ محمد عبداللّه‌ دراز، بیروت‌ ۱۳۹۵/۱۹۷۵.

(۲۶) داریوش‌ شایگان‌، هانری کربن‌: آفاق‌ تفکر معنوی در اسلام‌ ایرانی، ترجمه باقر پرهام‌، تهران‌ ۱۳۷۱ ش‌.

(۲۷) محمودبن‌ عبدالکریم‌ شبستری، گلشن‌راز، چاپ‌ احمد مجاهد و محسن‌ کیانی، تهران‌ ۱۳۷۱ ش‌.

(۲۸) عبدالوهاب ‌بن‌ احمد شعرانی، الطبقات ‌الکبری، بیروت‌ ۱۴۰۸/۱۹۸۸.

(۲۹) محمدرضا شفیعی کدکنی، «چهره دیگر محمدبن‌ کرام‌ سجستانی در پرتو سخنان‌ نو یافته‌ از او»، در ارج‌نامه ایرج‌: به‌ پاس‌ نیم‌ قرن‌ سوابق‌ درخشان‌ فرهنگی و دانشگاهی استاد ایرج‌ افشار، ج‌ ۲، به‌ کوشش‌ محسن‌ باقرزاده‌، تهران‌: توس‌، ۱۴۱۸ـ۱۴۱۹.

(۳۰) صلاح‌ صاوی، «روزبهان‌ و تفسیر عرائس‌البیان‌»، تحقیقات‌ اسلامی، سال‌ ۱، ش‌ ۲ـ سال‌ ۲، ش‌ ۱ (۱۳۶۵ـ۱۳۶۶ ش‌).

(۳۱) محمدبن‌ ابراهیم‌ صدرالدین‌ شیرازی، مفاتیح‌الغیب‌، با تعلیقات‌ علی نوری، چاپ‌ محمد خواجوی، تهران‌ ۱۳۶۳ ش‌.

(۳۲) محمدبن‌ حسن‌ صفار قمی، بصائرالدرجات‌الکبری فی فضائل‌ آل‌ محمد (ص‌)، تهران‌ ۱۳۶۲ ش‌.

(۳۳) عبدالرحمان‌ عک‌، اصول‌التفسیر و قواعده‌، بیروت‌ ۱۴۰۷.

(۳۴) محمدبن‌ مسعود عیاشی، التفسیر، قم‌ ۱۴۲۱.

(۳۵) احمدبن‌ محمد غزالی، سوانح‌، چاپ‌ نصراللّه‌ پورجوادی، تهران‌ ۱۳۵۹ ش‌.

(۳۶) محمدبن‌ محمد غزالی، احیاء علوم‌الدین‌، بیروت‌ ۱۴۱۲/۱۹۹۲.

(۳۷) محمدبن‌ محمد غزالی، مشکاه الأنوار و مصفاه الأسرار، چاپ‌ عبدالعزیز عزالدین‌ سیروان‌، بیروت‌ ۱۴۰۷/۱۹۸۶.

(۳۸) عبدالکریم‌ بن‌ هوازن‌ قشیری، لطائف‌الاشارات‌، چاپ‌ ابراهیم‌ بسیونی، قاهره‌ ۱۹۸۱ـ۱۹۸۳.

(۳۹) ایگناتس‌ گولد تسیهر، مذاهب‌التفسیرالاسلامی، ترجمه عبدالحلیم‌ نجار، بیروت‌ ۱۴۰۵/۱۹۸۵.

(۴۰) آدام‌ متز، تمدن‌ اسلامی در قرن‌ چهارم‌ هجری، یا، رنسانس‌ اسلامی، ترجمه علیرضا ذکاوتی قراگزلو، تهران‌ ۱۳۶۴ ش‌.

(۴۰) مجلسی، بحارالانوار.

(۴۱) اسماعیل‌بن‌ محمد مستملی، شرح‌ التعرف‌ لمذهب‌ التصوف‌، چاپ‌ محمد روشن‌، تهران‌ ۱۳۶۳ـ۱۳۶۶ ش‌.

(۴۲) محمدهادی معرفت‌، التفسیر و المفسّرون‌ فی ثوبه‌ القشیب‌، مشهد ۱۴۱۸ـ۱۴۱۹.

(۴۳) علینقی منزوی، فهرست‌ کتابخانه اهدائی آقای سیدمحمد مشکوه به‌ کتابخانه دانشگاه‌ تهران‌، ج‌ ۱ـ۲، تهران‌ ۱۳۳۰ـ۱۳۳۲ ش‌.

(۴۴) جلال‌الدین‌ محمدبن‌ محمد مولوی، مثنوی معنوی، تصحیح‌ رینولد آلن‌ نیکلسون‌، چاپ‌ نصراللّه‌ پورجوادی، تهران‌ ۱۳۶۳ ش‌.

(۴۵) احمدبن‌ محمد میبدی، کشف‌الاسرار وعده الابرار، چاپ‌ علی اصغر حکمت‌، تهران‌ ۱۳۶۱ ش‌.

(۴۶) عبداللّه‌بن‌ محمد نجم‌ رازی، مرصادالعباد، چاپ‌ محمدامین‌ ریاحی، تهران‌ ۱۳۶۵ ش‌.

(۴۷) پل‌نویا، تفسیر قرآنی و زبان‌ عرفانی، ترجمه اسماعیل‌ سعادت‌، تهران‌ ۱۳۷۳ ش‌.

(۴۸) علیبن‌ عثمان‌ هجویری، کشف‌المحجوب‌، چاپ‌ و ژوکوفسکی، لنینگراد ۱۹۲۶، چاپ‌ افست‌ تهران‌ ۱۳۵۸ ش‌.

(۴۹) عرفان نظری، سیدیحیی یثربی.

(۵۰) محمدحسین الذهبی، التفسیر و المفسرون.

(۵۱) شیخ خالد عبدالرحمن العک، اصول التفسیر و قواعده.

(۵۲) نهج البلاغه.

(۵۳) علامه طباطبایی، تفسیر المیزان.



 
۱. ـ دایرة المعارف فارسی، ج ۲ ، ص ۱۷۲۹.
۲. ـ‌ الفتوحات المکیه، محی‌الدین ابن عربی، ج ۱، ص ۲۷۹.
۳. عبدالرحمان‌بن‌ ابی بکر سیوطی، الاتقان‌ فی علوم ‌القرآن‌، ج‌ ۴، ص‌۲۰۰ـ۲۰۵، چاپ‌ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌، قاهره‌ ۱۹۶۷، چاپ‌ افست‌ قم‌ ۱۳۶۳ ش‌.
۴. عبدالرحمان‌ عک‌، اصول‌التفسیر و قواعده‌، عک‌، ص‌۳۰، بیروت‌ ۱۴۰۷.
۵. محمدبن‌ بهادر زرکشی، البرهان‌ فی علوم‌القرآن‌، ج‌ ۲، ص‌ ۳۱۱، چاپ‌ یوسف‌ عبدالرحمان‌ مرعشلی، جمال‌ حمدی ذهبی، و ابراهیم‌ عبداللّه‌ کردی، بیروت‌ ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
۶. عبدالرحمان‌بن‌ ابی بکر سیوطی، الاتقان‌ فی علوم ‌القرآن‌، ج‌ ۴، ص‌ ۲۲۴، چاپ‌ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌، قاهره‌ ۱۹۶۷، چاپ‌ افست‌ قم‌ ۱۳۶۳ ش‌
۷. محمدحسین الذهبی، التفسیر و المفسرون، ج۲، ص۳۵۳.
۸. شیخ خالد عبدالرحمن العک، اصول التفسیر و قواعده، ج۱، ص۲۰۹.
۹. آدام‌ متز، تمدن‌ اسلامی در قرن‌ چهارم‌ هجری، ج‌ ۱، ص‌ ۲۲۷، یا، رنسانس‌ اسلامی، ترجمه علیرضا ذکاوتی قراگزلو، تهران‌ ۱۳۶۴ ش‌.
۱۰. ابن‌عربی (محمدبن‌ علی)، الفتوحات‌المکیه، ج ۱، ص ۲۷۹، بیروت‌: دارصادر.
۱۱. محمدهادی معرفت‌، التفسیر و المفسّرون‌ فی ثوبه‌ القشیب‌، ج ۲، ۳۳۷.، مشهد ۱۴۱۸ـ۱۴۱۹.
۱۲. ابن‌صلاح‌، فتاوی و مسائل‌ ابن‌الصلاح‌ فیالتفسیر والحدیث‌ والاصول‌ و الفقه‌، ج‌ ۱، ص‌ ۱۹۶ـ۱۹۷، چاپ‌ عبدالمعطی امین‌ قلعجی، بیروت‌ ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
۱۳. محمدبن‌ بهادر زرکشی، البرهان‌ فی علوم‌القرآن‌، زرکشی، ج‌ ۲، ص‌ ۳۱۱، چاپ‌ یوسف‌ عبدالرحمان‌ مرعشلی، جمال‌ حمدی ذهبی، و ابراهیم‌ عبداللّه‌ کردی، بیروت‌ ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
۱۴. عبدالرحمان‌بن‌ ابی بکر سیوطی، الاتقان‌ فی علوم ‌القرآن‌، ج‌ ۴، ص‌ ۲۲۴، چاپ‌ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌، قاهره‌ ۱۹۶۷، چاپ‌ افست‌ قم‌ ۱۳۶۳ ش‌.
۱۵. مسعود بن‌ عمر تفتازانی، شرح‌ العقائد النسفیّه، ج۱، ص‌ ۱۸۹ـ۱۹۰، استانبول‌ ۱۳۲۶، چاپ‌ افست‌ بغداد.
۱۶. محمد عبدالعظیم‌ زرقانی، مناهل‌العرفان‌ فی علوم‌القرآن‌، ج‌ ۲، ص‌ ۸۹ ـ۹۰، قاهره‌۱۹۸۰.
۱۷. سلیمان‌ آتش‌، مکتب‌ تفسیر اشاری، ص‌ ۱۴ـ ۱۵، ترجمه توفیق‌ هسبحانی، تهران‌ ۱۳۸۱ ش‌.
۱۸. عبدالوهاب ‌بن‌ احمد شعرانی، الطبقات ‌الکبری، ج‌ ۱، ص‌ ۴، بیروت‌ ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
۱۹. علی بن‌ عثمان‌ هجویری، کشف‌المحجوب‌، ج۱، ص‌۵۰، چاپ‌ و ژوکوفسکی، لنینگراد ۱۹۲۶، چاپ‌ افست‌ تهران‌ ۱۳۵۸ ش‌.
۲۰. سلیمان‌ آتش‌، مکتب‌ تفسیر اشاری، ص‌۲۰ـ۲۶، ترجمه توفیق‌ ه سبحانی، تهران‌ ۱۳۸۱ ش‌
۲۱. نساء/سوره۴، آیه۸۰.    
۲۲. محمد/سوره۴۷، آیه۲۴.    
۲۳. نور/سوره۲۴، آیه۳۵.    
۲۴. ابونصر سراج‌، کتاب ‌اللُّمَع‌ فی التصوف‌، ج۱، ص‌ ۱۰۵ـ۱۰۶، چاپ‌ رینولد آلن‌ نیکلسون‌، لیدن‌ ۱۹۱۴، چاپ‌ افست‌ تهران‌) بی‌تا.
۲۵. ابراهیم‌بن‌ موسی شاطبی، الموافقات‌ فی اصول‌الشریعه، ج‌ ۳، ص‌ ۳۸۲ـ۳۸۳، چاپ‌ محمد عبداللّه‌ دراز، بیروت‌ ۱۳۹۵/۱۹۷۵
۲۶. ایگناتس‌ گولد تسیهر، مذاهب‌التفسیرالاسلامی، ص‌ ۲۰۴ـ ۲۰۵، ترجمه عبدالحلیم‌ نجار، بیروت‌ ۱۴۰۵/۱۹۸۵
۲۷. عبدالرحمان‌بن‌ ابی بکر سیوطی، الاتقان‌ فی علوم ‌القرآن‌، ج‌ ۳، ص‌ ۱۲۰، چاپ‌ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌، قاهره‌ ۱۹۶۷، چاپ‌ افست‌ قم‌ ۱۳۶۳ ش‌.
۲۸. انعام‌/سوره۶، آیه۱۳۲.    
۲۹. اعراف‌/سوره۷، آیه۱۷۵۱۷۶.    
۳۰. فرقان‌/سوره۲۵، آیه۱۲.    
۳۱. مریم‌/سوره۱۹، آیه۴.    
۳۲. یس‌/سوره۳۶، آیه۳۷.    
۳۳. فتح‌/سوره۴۸، آیه۲۹.    
۳۴. صف‌/سوره۶۱، آیه۴۶.    
۳۵. ابن‌ حنبل‌، مسنداحمدبن‌ حنبل‌، ج‌ ۱، ص‌ ۷۹، استانبول‌ ۱۴۰۲/ ۱۹۸۲.
۳۶. ابوطالب‌ مکی، کتاب‌ قوت‌القلوب‌ فی معامله المحبوب‌ و وصف‌ طریق‌المرید الی مقام‌التوحید، ابوطالب‌ مکی، ج‌ ۱، ص‌ ۴۹، قاهره‌ ۱۳۱۰، چاپ‌ افست‌ بیروت‌.
۳۷. محمدبن‌ محمد غزالی، احیاء علوم‌الدین‌، ج‌ ۴، ص‌ ۳۵۶، بیروت‌ ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
۳۸. سلیمان‌ آتش‌، مکتب‌ تفسیر اشاری، ج۱، ص‌ ۳۱، ترجمه توفیق‌ ه سبحانی، تهران‌ ۱۳۸۱ ش‌.
۳۹. ، پل‌نویا، فسیر قرآنی و زبان‌ عرفانی، ج۱، ص‌ ۱۳۶ـ۱۳۹، ترجمه اسماعیل‌ سعادت‌، تهران‌ ۱۳۷۳ ش‌.
۴۰. محمدتقی سبحانی، «قرآن‌ و سرچشمه‌های تصوف‌ از دیدگاه‌ خاورشناسان‌ معاصر: نگاهی انتقادی به‌ کتاب‌ تفسیر قرآنی و زبان‌ عرفانی اثر پل‌ نویا، ج۱، ص‌ ۹۹، بیّنات‌، سال‌۲، ش‌ ۳ (پاییز۱۳۷۴).
۴۱. پل‌نویا، تفسیر قرآنی و زبان‌ عرفانی، ج۱، ص‌ ۹۸، ترجمه اسماعیل‌ سعادت‌، تهران‌ ۱۳۷۳ ش‌.
۴۲. محمدتقی سبحانی، «قرآن‌ و سرچشمه‌های تصوف‌ از دیدگاه‌ خاورشناسان‌ معاصر: نگاهی انتقادی به‌ کتاب‌ تفسیر قرآنی و زبان‌ عرفانی) اثر) پل‌ نویا»، بیّنات‌، سال‌۲، ش‌ ۳ ،ص‌ ۹۷ـ۹۹، (پاییز۱۳۷۴).
۴۳. اسماعیل‌بن‌ محمد مستملی، شرح‌ التعرف‌ لمذهب‌ التصوف‌، ج‌ ۳، ص‌۱۱۶۰ـ۱۱۶۱، چاپ‌ محمد روشن‌، تهران‌ ۱۳۶۳ـ۱۳۶۶ ش‌.
۴۴. احمدبن‌ محمد غزالی، سوانح‌، ص‌ ۷۳ـ۷۴، اچاپ‌ نصراللّه‌ پورجوادی، تهران‌ ۱۳۵۹ ش‌
۴۵. عبدالکریم‌ بن‌ هوازن‌ قشیری، لطائف‌الاشارات‌، ج‌ ۱، ص‌ ۴۱، چاپ‌ ابراهیم‌ بسیونی، قاهره‌ ۱۹۸۱ـ۱۹۸۳.
۴۶. عبدالرحمان‌بن‌ ابی بکر سیوطی، الاتقان‌ فی علوم ‌القرآن‌، ج‌ ۴، ص‌ ۲۲۴، عبدالرحمان‌بن‌ ابی بکر سیوطی، الاتقان‌ فی علوم ‌القرآن‌، چاپ‌ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌، قاهره‌ ۱۹۶۷، چاپ‌ افست‌ قم‌ ۱۳۶۳ ش‌
۴۷. محمد عبدالعظیم‌ زرقانی، مناهل‌العرفان‌ فی علوم‌القرآن‌، ج‌ ۲، ص‌ ۷۸، قاهره۱۹۸۰ .
۴۸. سلیمان‌ آتش‌، مکتب‌ تفسیر اشاری، ص۱۲، ترجمه توفیق‌ ه سبحانی، تهران‌ ۱۳۸۱ ش‌
۴۹. محمد عبدالعظیم‌ زرقانی، مناهل‌العرفان‌ فی علوم‌القرآن‌، ج‌ ۲، ص‌ ۷۸، قاهره‌) ۱۹۸۰.
۵۰. ابن‌عربی (محمدبن‌ علی)، الفتوحات‌المکیه، ج‌ ۱، ص‌ ۲۷۹، بیروت‌: دارصادر.
۵۱. محمد عبدالعظیم‌ زرقانی، مناهل‌العرفان‌ فی علوم‌القرآن‌، ج‌ ۲، ص‌ ۷۸، قاهره‌ ۱۹۸۰.
۵۲. حیدربن‌ علی آملی، تفسیرالمحیط‌ الاعظم‌ و البحرالخضم‌ فی تأویل‌ کتاب‌ اللّه‌ العزیزالمحکم‌، ج‌ ۱، ص‌ ۲۰۶، چاپ‌ محسن‌ موسوی تبریزی، تهران‌ ۱۴۱۶/ ۱۹۹۵.
۵۳. فصّلت‌/سوره۴۱، آیه۵۳.    
۵۴. حیدربن‌ علی آملی، تفسیرالمحیط‌ الاعظم‌ و البحرالخضم‌ فی تأویل‌ کتاب‌ اللّه‌ العزیزالمحکم‌، ج‌ ۱، ص‌ ۲۰۶‌، چاپ‌ محسن‌ موسوی تبریزی، تهران‌ ۱۴۱۶/ ۱۹۹۵.
۵۵. ابن‌عربی (محمدبن‌ علی)، الفتوحات‌المکیه، ج‌ ۲، ص‌ ۳۹۱ـ۳۹۲، بیروت‌: دارصادر.
۵۶. محمودبن‌ عبدالکریم‌ شبستری، گلشن‌راز، ص‌ ۶۷ـ ۶۸، چاپ‌ احمد مجاهد و محسن‌ کیانی، تهران‌ ۱۳۷۱ ش‌.
۵۷. عبداللّه‌بن‌ محمد نجم‌ رازی، مرصادالعباد، ج۱، ص‌ ۳۱۱، چاپ‌ محمدامین‌ ریاحی، تهران‌ ۱۳۶۵ ش‌.
۵۸. جلال‌الدین‌ محمدبن‌ محمد مولوی، مثنوی معنوی، تصحیح‌ رینولد آلن‌ نیکلسون‌، ج‌ ۲، دفتر سوم‌، بیت‌ ۴۲۴۸، چاپ‌ نصراللّه‌ پورجوادی، تهران‌ ۱۳۶۳ ش‌.
۵۹. محمدبن‌ ابراهیم‌ صدرالدین‌ شیرازی، مفاتیح‌الغیب‌، ج۱، ص‌ ۲۳، با تعلیقات‌ علی نوری، چاپ‌ محمد خواجوی، تهران‌ ۱۳۶۳ ش‌.
۶۰. داریوش‌ شایگان‌، هانری کربن‌: آفاق‌ تفکر معنوی در اسلام‌ ایرانی، ص۱۱۰ترجمه باقر پرهام‌، تهران‌ ۱۳۷۱ ش‌.
۶۱. محمدبن‌ حسن‌ صفار قمی، بصائرالدرجات‌الکبری فی فضائل‌ آل‌ محمد (ص‌)، ج۱، ص‌ ۲۲۳، تهران‌ ۱۳۶۲ ش‌.
۶۲. محمدبن‌ مسعود عیاشی، التفسیر، ج‌ ۱، ص‌ ۸۶ـ۸۷، قم‌ ۱۴۲۱.
۶۳. عبدالرحمان‌بن‌ ابی بکر سیوطی، الاتقان‌ فی علوم ‌القرآن‌، ج‌ ۴، ص‌ ۲۲۵، چاپ‌ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌، قاهره‌ ۱۹۶۷، چاپ‌ افست‌ قم‌ ۱۳۶۳ ش‌
۶۴. مجلسی، بحارالانوار.ج‌ ۸۹، ص‌ ۹۴.
۶۵. حیدربن‌ علی آملی، جامع‌الاسرار و منبع‌الانوار، ج۱، ص‌۵۳۰، چاپ‌ هانری کوربن‌ و عثمان‌ اسماعیل‌ یحیی، تهران‌، ۱۳۶۸ ش‌.
۶۶. مجلسی، بحارالانوار. ج‌ ۸۹، ص‌ ۱۰۳.
۶۷. حیدربن‌ علی آملی، المقدمات‌ من‌ کتاب‌ نص‌النصوص‌ فی شرح‌ فصوص‌ الحکم‌ لمحیی الدین‌ ابن‌العربی، ج‌ ۱، ص‌ ۱۲، ج‌ ۱، چاپ‌ هانری کوربن‌ و عثمان‌ اسماعیل‌ یحیی، تهران‌ ۱۳۵۳ ش‌.
۶۸. حیدربن‌ علی آملی، جامع‌الاسرار و منبع‌الانوار، حیدربن‌ علی آملی، جامع‌الاسرار و منبع‌الانوار، ج‌ ۱، ص‌ ۱۲، چاپ‌ هانری کوربن‌ و عثمان‌ اسماعیل‌ یحیی، تهران‌، ۱۳۶۸ ش‌.
۶۹. ابونصر سراج‌، کتاب ‌اللُّمَع‌ فی التصوف‌، ج۱، ص‌ ۱۰۵ـ۱۰۶، چاپ‌ رینولد آلن‌ نیکلسون‌، لیدن‌ ۱۹۱۴، چاپ‌ افست‌ تهران‌) بی‌تا.
۷۰. ابوطالب‌ مکی، کتاب‌ قوت‌القلوب‌ فی معامله المحبوب‌ و وصف‌ طریق‌المرید الی مقام‌التوحید، ج‌ ۱، ص‌ ۱۵۶ـ۱۵۷، قاهره‌ ۱۳۱۰، چاپ‌ افست‌ بیروت‌.
۷۱. ابن‌عربی (محمدبن‌ علی)، الفتوحات‌المکیه، ج‌ ۱، ص‌ ۲۷۹، بیروت‌: دارصادر.
۷۲. مجلسی، بحارالانوار، ج۷۵، ص ۲۷۸.
۷۳. عرفان نظری، سیدیحیی یثربی ص ۳۶۸.
۷۴. علامه طباطبایی، تفسیر المیزان، ج۱، ص۷.
۷۵. محمدهادی معرفت‌، التفسیر و المفسّرون‌ فی ثوبه‌ القشیب‌، ج۱، ص۲۸، مشهد ۱۴۱۸ـ۱۴۱۹.
۷۶. ابن‌عربی (محمدبن‌ علی)، الفتوحات‌المکیه، ج ۱، ص ۱۱۵، بیروت‌: دارصادر.
۷۷. محمدحسین‌ ذهبی، التفسیر و المفسّرون‌، ج‌ ۲، ص‌ ۳۶۸، بیروت‌ ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
۷۸. محمدهادی معرفت‌، التفسیر و المفسّرون‌ فی ثوبه‌ القشیب‌، ج‌ ۲، ص‌ ۵۳۸ ـ ۵۳۹، مشهد ۱۴۱۸ـ۱۴۱۹.
۷۹. عبدالرحمان‌بن‌ ابی بکر سیوطی، کتاب‌ طبقات ‌المفسرین‌، ج۱، ص‌ ۲۱، چاپ‌ مورسینگ‌، لیدن‌ ۱۸۳۹، چاپ‌ افست‌ تهران‌ ۱۹۶۰.
۸۰. عبدالحسین‌ زرین‌کوب‌، سرّنی: نقد و شرح‌ تحلیلی و تطبیقی مثنوی، ج‌ ۱، ص‌ ۳۴۸، تهران‌ ۱۳۶۴ ش‌.
۸۱. محمدحسین‌ ذهبی، التفسیر و المفسّرون‌، ج‌ ۲، ص‌ ۳۸۱ـ ۳۸۲، بیروت‌ ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
۸۲. سلیمان‌ آتش‌، مکتب‌ تفسیر اشاری، ج۱، ص‌ ۱۶ـ۱۷، ترجمه توفیق‌ ه سبحانی، تهران‌ ۱۳۸۱ ش‌.
۸۳. عبدالکریم‌ بن‌ هوازن‌ قشیری، لطائف‌الاشارات‌، ج۲، ص۳۱۶-۳۱۷، چاپ‌ ابراهیم‌ بسیونی، قاهره‌ ۱۹۸۱ـ۱۹۸۳.
۸۴. عبدالکریم‌ بن‌ هوازن‌ قشیری، لطائف‌الاشارات‌، ج۲، ۴۰۷، صچاپ‌ ابراهیم‌ بسیونی، قاهره‌ ۱۹۸۱ـ۱۹۸۳.
۸۵. عبدالکریم‌ بن‌ هوازن‌ قشیری، لطائف‌الاشارات‌، ج۲، ص۱۳۱، چاپ‌ ابراهیم‌ بسیونی، قاهره‌ ۱۹۸۱ـ۱۹۸۳.
۸۶. احمدبن‌ محمد میبدی، ج‌۱۰، ص‌ ۶۵۴، احمدبن‌ محمد میبدی، کشف‌الاسرار وعده الابرار، چاپ‌ علی اصغر حکمت‌، تهران‌ ۱۳۶۱ ش‌
۸۷. محمدبن‌ محمد غزالی، احیاء علوم‌الدین‌، ج‌ ۱، ص‌ ۴۹، بیروت‌ ۱۴۱۲/۱۹۹۲. محمدبن‌ محمد غزالی، احیاء علوم‌الدین‌، ج‌ ۱، ص‌ ۴۹، بیروت‌ ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
۸۸. محمدبن‌ محمد غزالی، مشکاه الأنوار و مصفاه الأسرار،ص۱۶۰.
۸۹. احمدبن‌ محمد میبدی، کشف‌الاسرار وعده الابرار، ج‌ ۵، ص‌ ۳۰۷، چاپ‌ علی اصغر حکمت‌، تهران‌ ۱۳۶۱ ش‌.
۹۰. عبدالکریم‌ سروش‌، «تأویل‌ در مثنوی»، در نامه شهیدی: جشن‌نامه استاد دکتر سید جعفر شهیدی، ص‌ ۳۹۶ـ۳۹۹، به‌ اهتمام‌ علی اصغر محمد خانی، تهران‌: طرح‌ نو، ۱۳۷۴ ش‌.
۹۱. عبدالحسین‌ زرین‌کوب‌، سرّنی: نقد و شرح‌ تحلیلی و تطبیقی مثنوی، ج‌ ۲، ص‌ ۳۴۹، تهران‌ ۱۳۶۴ ش‌.
۹۲. محمدهادی معرفت‌، التفسیر و المفسّرون‌ فی ثوبه‌ القشیب‌، ج‌ ۲، ص‌ ۵۷۷، مشهد ۱۴۱۸ـ۱۴۱۹.
۹۳. سلیمان‌ آتش‌، مکتب‌ تفسیر اشاری، ص۱۷۴، ترجمه توفیق‌ ه سبحانی، تهران‌ ۱۳۸۱ ش‌
۹۴. محمدهادی معرفت‌، التفسیر و المفسّرون‌ فی ثوبه‌ القشیب‌، ج‌ ۲، ص‌ ۵۷۲، مشهد ۱۴۱۸ـ۱۴۱۹.
۹۵. سلیمان‌ آتش‌، مکتب‌ تفسیر اشاری، ج۱، ص‌ ۱۲۵، ترجمه توفیق‌ ه سبحانی، تهران‌ ۱۳۸۱ ش‌.
۹۶. محمدهادی معرفت‌، التفسیر و المفسّرون‌ فی ثوبه‌ القشیب‌، ج ۲، ص ۳۶۹، مشهد ۱۴۱۸ـ۱۴۱۹.
۹۷. عبدالکریم‌ بن‌ هوازن‌ قشیری، لطائف‌الاشارات‌، ج‌ ۱، ص‌ ۱۱، چاپ‌ ابراهیم‌ بسیونی، قاهره‌ ۱۹۸۱ـ۱۹۸۳.
۹۸. محمدبن‌ حسین‌ سلمی، مجموعه آثار ابوعبدالرحمن‌ سلمی: بخشهایی از حقائق ‌التفسیر و رسائل‌ دیگر، ج‌ ۱، ص۱۴-۱۵، چاپ‌ نصراللّه‌ پورجوادی، تهران‌ ۱۳۶۹ـ۱۳۷۲ ش‌.
۹۹. ابن‌عربی (محمدبن‌ عبدالله‌)، قانون‌التأویل‌، ج۱، ص‌ ۲۰۷، چاپ‌ محمد سلیمانی، بیروت‌ ۱۹۹۰.
۱۰۰. محمدحسین‌ ذهبی، التفسیر و المفسّرون‌، ج‌ ۲، ص‌ ۴۱۲ـ۴۴۳، بیروت‌ ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
۱۰۱. محمدهادی معرفت‌، التفسیر و المفسّرون‌ فی ثوبه‌ القشیب‌، ج‌ ۲، ص‌ ۵۳۹ ـ ۵۸۸، مشهد ۱۴۱۸ـ۱۴۱۹.
۱۰۲. عبدالوهاب ‌بن‌ احمد شعرانی، الطبقات ‌الکبری، ج۱، ص‌ ۶۷ـ ۶۸، بیروت‌ ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
۱۰۳. محمدرضا شفیعی کدکنی، «چهره دیگر محمدبن‌ کرام‌ سجستانی در پرتو سخنان‌ نو یافته‌ از او»، ج۱، ص‌ ۶۱ـ۱۱۳، در ارج‌نامه ایرج‌: به‌ پاس‌ نیم‌ قرن‌ سوابق‌ درخشان‌ فرهنگی و دانشگاهی استاد ایرج‌ افشار، ج‌ ۲، به‌ کوشش‌ محسن‌ باقرزاده‌، تهران‌: توس‌، ۱۴۱۸ـ۱۴۱۹.
۱۰۴. احمدبن‌ محمد میبدی، کشف‌الاسرار وعده الابرار، ج‌ ۱، ص‌ ۱، چاپ‌ علی اصغر حکمت‌، تهران‌ ۱۳۶۱ ش‌.
۱۰۵. جنید بن‌ محمود جنید شیرازی، شدّالازارفی حطّ الاوزارعن‌ زوّارالمزار، ج۱، ص‌ ۲۴۴، چاپ‌ محمد قزوینی و عباس‌ اقبال‌، تهران‌ ۱۳۲۸ ش‌، چاپ‌ مجدد تهران‌ ۱۳۶۶ ش‌.
۱۰۶. علینقی منزوی، فهرست‌ کتابخانه اهدائی آقای سیدمحمد مشکوه به‌ کتابخانه دانشگاه‌ تهران‌، ج‌ ۱، ص‌۱۷۰، ج‌ ۱ـ۲، تهران‌ ۱۳۳۰ـ۱۳۳۲ ش‌
۱۰۷. روزبهان‌نامه‌، ص‌ ۸، چاپ‌ محمدتقی دانش ‌پژوه‌، تهران‌: انجمن‌ آثار ملی، ۱۳۴۷ ش‌
۱۰۸. صلاح‌ صاوی، «روزبهان‌ و تفسیر عرائس‌البیان‌»، ص‌ ۱۲، تحقیقات‌ اسلامی، سال‌ ۱، ش‌ ۲ـ سال‌ ۲، ش‌ ۱، (۱۳۶۵ـ۱۳۶۶ ش‌)
۱۰۹. محمدحسین‌ ذهبی، التفسیر و المفسّرون‌، ج‌ ۲، ص‌ ۴۲۹ـ۴۳۰، بیروت‌ ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
۱۱۰. مکتب‌ تفسیر اشاری، ص‌ ۱۴۵، ترجمه توفیق‌ ه سبحانی، تهران‌ ۱۳۸۱ ش‌
۱۱۱. عبدالحسین‌ زرین‌کوب‌، سرّنی: نقد و شرح‌ تحلیلی و تطبیقی مثنوی، ج‌ ۲، ص‌ ۳۷۳، تهران‌ ۱۳۶۴ ش‌.
۱۱۲. اسماعیل‌بن‌ مصطفی حقی، تفسیر روح‌البیان‌، ج‌۳، ص‌۴۵۰، بیروت‌ ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
۱۱۳. اسماعیل‌بن‌ مصطفی حقی، تفسیر روح‌البیان‌، ج‌۳، ص۴۵۳، بیروت‌ ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
۱۱۴. اسماعیل‌بن‌ مصطفی حقی، تفسیر روح‌البیان‌، ج‌۶، ص‌۱۷۷، بیروت‌ ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
۱۱۵. اسماعیل‌بن‌ مصطفی حقی، تفسیر روح‌البیان‌، ج‌۶، ص۱۸۸، بیروت‌ ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
۱۱۶. اسماعیل‌بن‌ مصطفی حقی، تفسیر روح‌البیان‌، ج‌۶، ص۲۰۱، بیروت‌ ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
۱۱۷. فهدبن‌ عبدالرحمان‌ رومی، اتجاهات‌التفسیر فی القرن‌الرابع‌ عشر، ج‌ ۱، ص‌ ۳۷۶، ریاض‌ ۱۴۰۷/۱۹۸۶.
۱۱۸. سلیمان‌ آتش‌، مکتب‌ تفسیر اشاری، ج۱، ص‌ ۵۶ ـ۲۵۷، ترجمه توفیق‌ ه سبحانی، تهران‌ ۱۳۸۱ ش‌.
۱۱۹. حیدربن‌ علی آملی، تفسیرالمحیط‌ الاعظم‌ و البحرالخضم‌ فی تأویل‌ کتاب‌ اللّه‌ العزیزالمحکم‌، ج‌ ۱، ص‌ ۱۹۵، چاپ‌ محسن‌ موسوی تبریزی، تهران‌ ۱۴۱۶/ ۱۹۹۵.
۱۲۰. تفسیر و مفسران، محمدهادی معرفت، ج ۲، ۳۳۷.
۱۲۱. ـ التفسیر و المفسرون، محمدحسین الذهبی، ج ۲، ص ۳۵۳.
۱۲۲. ـ‌ اصول التفسیر و قواعده، شیخ خالد عبدالرحمن العک، ص ۲۰۹.
۱۲۳. بحار الانوار، ج۷۵، ص ۲۷۸    
۱۲۴. ـ نهج البلاغه، خطبه ۱۸.
۱۲۵. ـ مقدمه قیصری بر تأئیه ابن فارض، ر.ک عرفان نظری، سیدیحیی یثربی، ص ۳۶۸.
۱۲۶. تفسیر المیزان، ج۱، ص۷    
۱۲۷. ـ تفسیر و مفسران، محمدهادی معرفت، ج ۱، ص ۲۸.
۱۲۸. ـ پرواز در ملکوت مشتمل بر آداب الصلوة امام خمینی(ره) ج۲، ص ۱۱۲- ۱۱۳.
۱۲۹. ـ فتوحات مکیه، محی الدین عربی، ج ۱، ص ۱۱۵.
۱۳۰. ـ تفسیر و مفسران، محمدهادی معرفت، ج ۲ ، ص ۳۶۹.





دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «تفسیر عرفانی»، شماره۵۰۱۲.    
علوم رسمی این روش را بیشتر «تفسیر به رأی» می‌دانند.
[۱۲۰] تفسیر و مفسران، محمدهادی معرفت، ج ۲، ۳۳۷.
البته صاحب‌نظران روش عرفانی را دارای منشأ شرعی معرفی می‌کنند.


محمدحسین ذهبی در کتاب التفسیر و المفسرون می‌نویسد: تفسیر اشاری امر جدیدی در بیان معانی قرآن کریم نیست بلکه این روش یک شیوه شناخته شده و مورد قبول از عصر نزول بر پیامبر اکرم(ص) است و قرآن کریم به این روش اشاره دارد و رسول گرامی(ص) نیز به آن آگاهی داده و به صحابه خود آموخته است.
[۱۲۱] ـ التفسیر و المفسرون، محمدحسین الذهبی، ج ۲، ص ۳۵۳.
ایشان سپس برای مستدل کردن سخن خود به روایاتی که دال بر بطن داشتن قرآن است استشهاد می‌کند.
عبدالرحمن العک نیز می‌گوید: «تفسیر اشاری به اشارات مخفی گفته می‌شود که در آیات قرآن کریم موجود است و بر اساس عبور از ظواهر قرآن و اخذ به باطن استوار است.»
[۱۲۲] ـ‌ اصول التفسیر و قواعده، شیخ خالد عبدالرحمن العک، ص ۲۰۹.



اینکه قرآن مجید دارای ظهر و بطن است و روایات متعددی به این مطلب تأکید دارد امری مسلم است. روایات نقل شده از امام سجاد(ع) و امام صادق(ع): مانند: «کتاب الله علی اربعة‌ اشیاء، علی العبارة و الاشارة و اللطائف و الحقایق فالعبارة للعوام و الاشارة للخواص و اللطائف للاولیاء و الحقایق للانبیاء؛ کتاب خداوند بر چهار امر استوار است: بر عبارت و اشارت و لطایف و حقایق سپس عبارت‌های آن برای عموم مردم است و اشارات آن برای افراد خاص است و لطایف قرآن برای دوستان و اولیاست و حقایق قرآن برای پیامبران است.» و یا فرمایش امیرالمؤمنین(ع) که فرمود: «و ان القرآن ظاهره انیق و باطنه عمیق لا تفنی عجائبه و لا تنقضی غرائبه و لا تکشف الظلمات الابه؛
[۱۲۴] ـ نهج البلاغه، خطبه ۱۸.
همانا قرآن دارای ظاهر زیبا و باطنی ژرف است مطالب شگفت‌انگیز آن تمام نمی‌شود و اسرار نهفته آن پایان نمی‌پذیرد و تاریکی‌ها بدون قرآن برطرف نخواهد شد» و روایات دیگری که به این مضمون از رسول خدا(ص) و ائمه معصومین(ع) نقل شده است و موجب این شده که اهل عرفان دریافت‌های خود را از نوع دریافت اشارات و لطایف تلقی کنند که برای عموم مردم قابل درک نیست.
در مقدمه قیصری آمده است: و چون برای کتاب خداوند ظاهر و باطن و حد و مطلع است... مفهوم اولی که همان ظهر باشد برای عوام است و مفهوماتی که لازمه آن ظاهر است برای خواص می‌باشد که عوام به آن دسترسی ندارند و حد کتاب برای کاملین از خواص است و مطلع برای برجسته‌ترین از برگزیدگان خواص مانند بزرگان از اولیاست.
[۱۲۵] ـ مقدمه قیصری بر تأئیه ابن فارض، ر.ک عرفان نظری، سیدیحیی یثربی، ص ۳۶۸.

البته بایستی دقت داشت که صرف ادعای اینکه مفسر در مقام بیان باطن است نمی‌تواند هر گونه تأویل را صحیح جلوه بدهد و طبعاً برای آن متد و روش خاصی در نظر گرفته شده تا منجر به تفسیر به رأی ممنوع و حرام نشود.


علامه طباطبایی می‌فرماید: «اگر توجه به ظاهر و باطن توأمان بشود و مفسر را از ظاهر آیه غافل نکند و شخص مفسر مدعی آن نشود که غیر از تفسیر اشاری و باطنی آیه تفسیر دیگری ندارد رعایت روش شده است»
مرحوم آیت‌الله معرفت دو قید دیگر می‌افزاید که عبارت است از:
۱- قرینه معتبر عقلی یا نقلی داشته باشد.
۲- مفهوم و قاعده کلی استخراج شده به نحوی باشد که مورد آیه یکی از مصادیق آن باشد.
[۱۲۷] ـ تفسیر و مفسران، محمدهادی معرفت، ج ۱، ص ۲۸.



در این زمینه امام خمینی می‌فرماید: مفسران که از علمای شریعت هستند بر ظاهر الفاظ قرآن توقف می‌کنند ولی اهل تحقیق یا صوفیه این تفسیر ظاهری را قبول می‌کنند و آن را اصل می‌دانند ولی نمی‌گویند تفسیر ظاهری تنها مراد است چون این موجب محدودیت کلام خدا می‌شود که نامحدود است.
[۱۲۸] ـ پرواز در ملکوت مشتمل بر آداب الصلوة امام خمینی(ره) ج۲، ص ۱۱۲- ۱۱۳.

پس اگر رعایت این چهار نکته بشود تفسیر روشمندِ عرفانی است والّا مفسر دچار تأویلاتی می‌شود که مصداق تفسیر به رأی است که نمونه‌های متعدد آن در فتوحات مکیه قابل مشاهده است.
[۱۲۹] ـ فتوحات مکیه، محی الدین عربی، ج ۱، ص ۱۱۵.



آیت‌الله معرفت بعضی از تفاسیر عرفانی که کمتر دچار انحراف از متد صحیح روش عرفانی شده‌اند را اینگونه معرفی می‌کند: ۱ـ تفسیر تستری(م ۲۸۳) ۲ـ تفسیر سلمی(م ۴۱۲) ۳ـ لطائف الاشارات ابوالقاسم قشیری (م ۴۶۵) ۴ـ کشف‌الاسرار و عدة الابرار (میبدی و خواجه عبدالله انصاری) قرن ششم، اما بعضی دیگر دچار لغزش‌های فاحش هستند.
[۱۳۰] ـ تفسیر و مفسران، محمدهادی معرفت، ج ۲ ، ص ۳۶۹.




۱. ـ دایرة المعارف فارسی، ج ۲ ، ص ۱۷۲۹.
۲. ـ‌ الفتوحات المکیه، محی‌الدین ابن عربی، ج ۱، ص ۲۷۹.
۳. عبدالرحمان‌بن‌ ابی بکر سیوطی، الاتقان‌ فی علوم ‌القرآن‌، ج‌ ۴، ص‌۲۰۰ـ۲۰۵، چاپ‌ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌، قاهره‌ ۱۹۶۷، چاپ‌ افست‌ قم‌ ۱۳۶۳ ش‌.
۴. عبدالرحمان‌ عک‌، اصول‌التفسیر و قواعده‌، عک‌، ص‌۳۰، بیروت‌ ۱۴۰۷.
۵. محمدبن‌ بهادر زرکشی، البرهان‌ فی علوم‌القرآن‌، ج‌ ۲، ص‌ ۳۱۱، چاپ‌ یوسف‌ عبدالرحمان‌ مرعشلی، جمال‌ حمدی ذهبی، و ابراهیم‌ عبداللّه‌ کردی، بیروت‌ ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
۶. عبدالرحمان‌بن‌ ابی بکر سیوطی، الاتقان‌ فی علوم ‌القرآن‌، ج‌ ۴، ص‌ ۲۲۴، چاپ‌ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌، قاهره‌ ۱۹۶۷، چاپ‌ افست‌ قم‌ ۱۳۶۳ ش‌
۷. محمدحسین الذهبی، التفسیر و المفسرون، ج۲، ص۳۵۳.
۸. شیخ خالد عبدالرحمن العک، اصول التفسیر و قواعده، ج۱، ص۲۰۹.
۹. آدام‌ متز، تمدن‌ اسلامی در قرن‌ چهارم‌ هجری، ج‌ ۱، ص‌ ۲۲۷، یا، رنسانس‌ اسلامی، ترجمه علیرضا ذکاوتی قراگزلو، تهران‌ ۱۳۶۴ ش‌.
۱۰. ابن‌عربی (محمدبن‌ علی)، الفتوحات‌المکیه، ج ۱، ص ۲۷۹، بیروت‌: دارصادر.
۱۱. محمدهادی معرفت‌، التفسیر و المفسّرون‌ فی ثوبه‌ القشیب‌، ج ۲، ۳۳۷.، مشهد ۱۴۱۸ـ۱۴۱۹.
۱۲. ابن‌صلاح‌، فتاوی و مسائل‌ ابن‌الصلاح‌ فیالتفسیر والحدیث‌ والاصول‌ و الفقه‌، ج‌ ۱، ص‌ ۱۹۶ـ۱۹۷، چاپ‌ عبدالمعطی امین‌ قلعجی، بیروت‌ ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
۱۳. محمدبن‌ بهادر زرکشی، البرهان‌ فی علوم‌القرآن‌، زرکشی، ج‌ ۲، ص‌ ۳۱۱، چاپ‌ یوسف‌ عبدالرحمان‌ مرعشلی، جمال‌ حمدی ذهبی، و ابراهیم‌ عبداللّه‌ کردی، بیروت‌ ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
۱۴. عبدالرحمان‌بن‌ ابی بکر سیوطی، الاتقان‌ فی علوم ‌القرآن‌، ج‌ ۴، ص‌ ۲۲۴، چاپ‌ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌، قاهره‌ ۱۹۶۷، چاپ‌ افست‌ قم‌ ۱۳۶۳ ش‌.
۱۵. مسعود بن‌ عمر تفتازانی، شرح‌ العقائد النسفیّه، ج۱، ص‌ ۱۸۹ـ۱۹۰، استانبول‌ ۱۳۲۶، چاپ‌ افست‌ بغداد.
۱۶. محمد عبدالعظیم‌ زرقانی، مناهل‌العرفان‌ فی علوم‌القرآن‌، ج‌ ۲، ص‌ ۸۹ ـ۹۰، قاهره‌۱۹۸۰.
۱۷. سلیمان‌ آتش‌، مکتب‌ تفسیر اشاری، ص‌ ۱۴ـ ۱۵، ترجمه توفیق‌ هسبحانی، تهران‌ ۱۳۸۱ ش‌.
۱۸. عبدالوهاب ‌بن‌ احمد شعرانی، الطبقات ‌الکبری، ج‌ ۱، ص‌ ۴، بیروت‌ ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
۱۹. علی بن‌ عثمان‌ هجویری، کشف‌المحجوب‌، ج۱، ص‌۵۰، چاپ‌ و ژوکوفسکی، لنینگراد ۱۹۲۶، چاپ‌ افست‌ تهران‌ ۱۳۵۸ ش‌.
۲۰. سلیمان‌ آتش‌، مکتب‌ تفسیر اشاری، ص‌۲۰ـ۲۶، ترجمه توفیق‌ ه سبحانی، تهران‌ ۱۳۸۱ ش‌
۲۱. نساء/سوره۴، آیه۸۰.    
۲۲. محمد/سوره۴۷، آیه۲۴.    
۲۳. نور/سوره۲۴، آیه۳۵.    
۲۴. ابونصر سراج‌، کتاب ‌اللُّمَع‌ فی التصوف‌، ج۱، ص‌ ۱۰۵ـ۱۰۶، چاپ‌ رینولد آلن‌ نیکلسون‌، لیدن‌ ۱۹۱۴، چاپ‌ افست‌ تهران‌) بی‌تا.
۲۵. ابراهیم‌بن‌ موسی شاطبی، الموافقات‌ فی اصول‌الشریعه، ج‌ ۳، ص‌ ۳۸۲ـ۳۸۳، چاپ‌ محمد عبداللّه‌ دراز، بیروت‌ ۱۳۹۵/۱۹۷۵
۲۶. ایگناتس‌ گولد تسیهر، مذاهب‌التفسیرالاسلامی، ص‌ ۲۰۴ـ ۲۰۵، ترجمه عبدالحلیم‌ نجار، بیروت‌ ۱۴۰۵/۱۹۸۵
۲۷. عبدالرحمان‌بن‌ ابی بکر سیوطی، الاتقان‌ فی علوم ‌القرآن‌، ج‌ ۳، ص‌ ۱۲۰، چاپ‌ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌، قاهره‌ ۱۹۶۷، چاپ‌ افست‌ قم‌ ۱۳۶۳ ش‌.
۲۸. انعام‌/سوره۶، آیه۱۳۲.    
۲۹. اعراف‌/سوره۷، آیه۱۷۵۱۷۶.    
۳۰. فرقان‌/سوره۲۵، آیه۱۲.    
۳۱. مریم‌/سوره۱۹، آیه۴.    
۳۲. یس‌/سوره۳۶، آیه۳۷.    
۳۳. فتح‌/سوره۴۸، آیه۲۹.    
۳۴. صف‌/سوره۶۱، آیه۴۶.    
۳۵. ابن‌ حنبل‌، مسنداحمدبن‌ حنبل‌، ج‌ ۱، ص‌ ۷۹، استانبول‌ ۱۴۰۲/ ۱۹۸۲.
۳۶. ابوطالب‌ مکی، کتاب‌ قوت‌القلوب‌ فی معامله المحبوب‌ و وصف‌ طریق‌المرید الی مقام‌التوحید، ابوطالب‌ مکی، ج‌ ۱، ص‌ ۴۹، قاهره‌ ۱۳۱۰، چاپ‌ افست‌ بیروت‌.
۳۷. محمدبن‌ محمد غزالی، احیاء علوم‌الدین‌، ج‌ ۴، ص‌ ۳۵۶، بیروت‌ ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
۳۸. سلیمان‌ آتش‌، مکتب‌ تفسیر اشاری، ج۱، ص‌ ۳۱، ترجمه توفیق‌ ه سبحانی، تهران‌ ۱۳۸۱ ش‌.
۳۹. ، پل‌نویا، فسیر قرآنی و زبان‌ عرفانی، ج۱، ص‌ ۱۳۶ـ۱۳۹، ترجمه اسماعیل‌ سعادت‌، تهران‌ ۱۳۷۳ ش‌.
۴۰. محمدتقی سبحانی، «قرآن‌ و سرچشمه‌های تصوف‌ از دیدگاه‌ خاورشناسان‌ معاصر: نگاهی انتقادی به‌ کتاب‌ تفسیر قرآنی و زبان‌ عرفانی اثر پل‌ نویا، ج۱، ص‌ ۹۹، بیّنات‌، سال‌۲، ش‌ ۳ (پاییز۱۳۷۴).
۴۱. پل‌نویا، تفسیر قرآنی و زبان‌ عرفانی، ج۱، ص‌ ۹۸، ترجمه اسماعیل‌ سعادت‌، تهران‌ ۱۳۷۳ ش‌.
۴۲. محمدتقی سبحانی، «قرآن‌ و سرچشمه‌های تصوف‌ از دیدگاه‌ خاورشناسان‌ معاصر: نگاهی انتقادی به‌ کتاب‌ تفسیر قرآنی و زبان‌ عرفانی) اثر) پل‌ نویا»، بیّنات‌، سال‌۲، ش‌ ۳ ،ص‌ ۹۷ـ۹۹، (پاییز۱۳۷۴).
۴۳. اسماعیل‌بن‌ محمد مستملی، شرح‌ التعرف‌ لمذهب‌ التصوف‌، ج‌ ۳، ص‌۱۱۶۰ـ۱۱۶۱، چاپ‌ محمد روشن‌، تهران‌ ۱۳۶۳ـ۱۳۶۶ ش‌.
۴۴. احمدبن‌ محمد غزالی، سوانح‌، ص‌ ۷۳ـ۷۴، اچاپ‌ نصراللّه‌ پورجوادی، تهران‌ ۱۳۵۹ ش‌
۴۵. عبدالکریم‌ بن‌ هوازن‌ قشیری، لطائف‌الاشارات‌، ج‌ ۱، ص‌ ۴۱، چاپ‌ ابراهیم‌ بسیونی، قاهره‌ ۱۹۸۱ـ۱۹۸۳.
۴۶. عبدالرحمان‌بن‌ ابی بکر سیوطی، الاتقان‌ فی علوم ‌القرآن‌، ج‌ ۴، ص‌ ۲۲۴، عبدالرحمان‌بن‌ ابی بکر سیوطی، الاتقان‌ فی علوم ‌القرآن‌، چاپ‌ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌، قاهره‌ ۱۹۶۷، چاپ‌ افست‌ قم‌ ۱۳۶۳ ش‌
۴۷. محمد عبدالعظیم‌ زرقانی، مناهل‌العرفان‌ فی علوم‌القرآن‌، ج‌ ۲، ص‌ ۷۸، قاهره۱۹۸۰ .
۴۸. سلیمان‌ آتش‌، مکتب‌ تفسیر اشاری، ص۱۲، ترجمه توفیق‌ ه سبحانی، تهران‌ ۱۳۸۱ ش‌
۴۹. محمد عبدالعظیم‌ زرقانی، مناهل‌العرفان‌ فی علوم‌القرآن‌، ج‌ ۲، ص‌ ۷۸، قاهره‌) ۱۹۸۰.
۵۰. ابن‌عربی (محمدبن‌ علی)، الفتوحات‌المکیه، ج‌ ۱، ص‌ ۲۷۹، بیروت‌: دارصادر.
۵۱. محمد عبدالعظیم‌ زرقانی، مناهل‌العرفان‌ فی علوم‌القرآن‌، ج‌ ۲، ص‌ ۷۸، قاهره‌ ۱۹۸۰.
۵۲. حیدربن‌ علی آملی، تفسیرالمحیط‌ الاعظم‌ و البحرالخضم‌ فی تأویل‌ کتاب‌ اللّه‌ العزیزالمحکم‌، ج‌ ۱، ص‌ ۲۰۶، چاپ‌ محسن‌ موسوی تبریزی، تهران‌ ۱۴۱۶/ ۱۹۹۵.
۵۳. فصّلت‌/سوره۴۱، آیه۵۳.    
۵۴. حیدربن‌ علی آملی، تفسیرالمحیط‌ الاعظم‌ و البحرالخضم‌ فی تأویل‌ کتاب‌ اللّه‌ العزیزالمحکم‌، ج‌ ۱، ص‌ ۲۰۶‌، چاپ‌ محسن‌ موسوی تبریزی، تهران‌ ۱۴۱۶/ ۱۹۹۵.
۵۵. ابن‌عربی (محمدبن‌ علی)، الفتوحات‌المکیه، ج‌ ۲، ص‌ ۳۹۱ـ۳۹۲، بیروت‌: دارصادر.
۵۶. محمودبن‌ عبدالکریم‌ شبستری، گلشن‌راز، ص‌ ۶۷ـ ۶۸، چاپ‌ احمد مجاهد و محسن‌ کیانی، تهران‌ ۱۳۷۱ ش‌.
۵۷. عبداللّه‌بن‌ محمد نجم‌ رازی، مرصادالعباد، ج۱، ص‌ ۳۱۱، چاپ‌ محمدامین‌ ریاحی، تهران‌ ۱۳۶۵ ش‌.
۵۸. جلال‌الدین‌ محمدبن‌ محمد مولوی، مثنوی معنوی، تصحیح‌ رینولد آلن‌ نیکلسون‌، ج‌ ۲، دفتر سوم‌، بیت‌ ۴۲۴۸، چاپ‌ نصراللّه‌ پورجوادی، تهران‌ ۱۳۶۳ ش‌.
۵۹. محمدبن‌ ابراهیم‌ صدرالدین‌ شیرازی، مفاتیح‌الغیب‌، ج۱، ص‌ ۲۳، با تعلیقات‌ علی نوری، چاپ‌ محمد خواجوی، تهران‌ ۱۳۶۳ ش‌.
۶۰. داریوش‌ شایگان‌، هانری کربن‌: آفاق‌ تفکر معنوی در اسلام‌ ایرانی، ص۱۱۰ترجمه باقر پرهام‌، تهران‌ ۱۳۷۱ ش‌.
۶۱. محمدبن‌ حسن‌ صفار قمی، بصائرالدرجات‌الکبری فی فضائل‌ آل‌ محمد (ص‌)، ج۱، ص‌ ۲۲۳، تهران‌ ۱۳۶۲ ش‌.
۶۲. محمدبن‌ مسعود عیاشی، التفسیر، ج‌ ۱، ص‌ ۸۶ـ۸۷، قم‌ ۱۴۲۱.
۶۳. عبدالرحمان‌بن‌ ابی بکر سیوطی، الاتقان‌ فی علوم ‌القرآن‌، ج‌ ۴، ص‌ ۲۲۵، چاپ‌ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌، قاهره‌ ۱۹۶۷، چاپ‌ افست‌ قم‌ ۱۳۶۳ ش‌
۶۴. مجلسی، بحارالانوار.ج‌ ۸۹، ص‌ ۹۴.
۶۵. حیدربن‌ علی آملی، جامع‌الاسرار و منبع‌الانوار، ج۱، ص‌۵۳۰، چاپ‌ هانری کوربن‌ و عثمان‌ اسماعیل‌ یحیی، تهران‌، ۱۳۶۸ ش‌.
۶۶. مجلسی، بحارالانوار. ج‌ ۸۹، ص‌ ۱۰۳.
۶۷. حیدربن‌ علی آملی، المقدمات‌ من‌ کتاب‌ نص‌النصوص‌ فی شرح‌ فصوص‌ الحکم‌ لمحیی الدین‌ ابن‌العربی، ج‌ ۱، ص‌ ۱۲، ج‌ ۱، چاپ‌ هانری کوربن‌ و عثمان‌ اسماعیل‌ یحیی، تهران‌ ۱۳۵۳ ش‌.
۶۸. حیدربن‌ علی آملی، جامع‌الاسرار و منبع‌الانوار، حیدربن‌ علی آملی، جامع‌الاسرار و منبع‌الانوار، ج‌ ۱، ص‌ ۱۲، چاپ‌ هانری کوربن‌ و عثمان‌ اسماعیل‌ یحیی، تهران‌، ۱۳۶۸ ش‌.
۶۹. ابونصر سراج‌، کتاب ‌اللُّمَع‌ فی التصوف‌، ج۱، ص‌ ۱۰۵ـ۱۰۶، چاپ‌ رینولد آلن‌ نیکلسون‌، لیدن‌ ۱۹۱۴، چاپ‌ افست‌ تهران‌) بی‌تا.
۷۰. ابوطالب‌ مکی، کتاب‌ قوت‌القلوب‌ فی معامله المحبوب‌ و وصف‌ طریق‌المرید الی مقام‌التوحید، ج‌ ۱، ص‌ ۱۵۶ـ۱۵۷، قاهره‌ ۱۳۱۰، چاپ‌ افست‌ بیروت‌.
۷۱. ابن‌عربی (محمدبن‌ علی)، الفتوحات‌المکیه، ج‌ ۱، ص‌ ۲۷۹، بیروت‌: دارصادر.
۷۲. مجلسی، بحارالانوار، ج۷۵، ص ۲۷۸.
۷۳. عرفان نظری، سیدیحیی یثربی ص ۳۶۸.
۷۴. علامه طباطبایی، تفسیر المیزان، ج۱، ص۷.
۷۵. محمدهادی معرفت‌، التفسیر و المفسّرون‌ فی ثوبه‌ القشیب‌، ج۱، ص۲۸، مشهد ۱۴۱۸ـ۱۴۱۹.
۷۶. ابن‌عربی (محمدبن‌ علی)، الفتوحات‌المکیه، ج ۱، ص ۱۱۵، بیروت‌: دارصادر.
۷۷. محمدحسین‌ ذهبی، التفسیر و المفسّرون‌، ج‌ ۲، ص‌ ۳۶۸، بیروت‌ ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
۷۸. محمدهادی معرفت‌، التفسیر و المفسّرون‌ فی ثوبه‌ القشیب‌، ج‌ ۲، ص‌ ۵۳۸ ـ ۵۳۹، مشهد ۱۴۱۸ـ۱۴۱۹.
۷۹. عبدالرحمان‌بن‌ ابی بکر سیوطی، کتاب‌ طبقات ‌المفسرین‌، ج۱، ص‌ ۲۱، چاپ‌ مورسینگ‌، لیدن‌ ۱۸۳۹، چاپ‌ افست‌ تهران‌ ۱۹۶۰.
۸۰. عبدالحسین‌ زرین‌کوب‌، سرّنی: نقد و شرح‌ تحلیلی و تطبیقی مثنوی، ج‌ ۱، ص‌ ۳۴۸، تهران‌ ۱۳۶۴ ش‌.
۸۱. محمدحسین‌ ذهبی، التفسیر و المفسّرون‌، ج‌ ۲، ص‌ ۳۸۱ـ ۳۸۲، بیروت‌ ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
۸۲. سلیمان‌ آتش‌، مکتب‌ تفسیر اشاری، ج۱، ص‌ ۱۶ـ۱۷، ترجمه توفیق‌ ه سبحانی، تهران‌ ۱۳۸۱ ش‌.
۸۳. عبدالکریم‌ بن‌ هوازن‌ قشیری، لطائف‌الاشارات‌، ج۲، ص۳۱۶-۳۱۷، چاپ‌ ابراهیم‌ بسیونی، قاهره‌ ۱۹۸۱ـ۱۹۸۳.
۸۴. عبدالکریم‌ بن‌ هوازن‌ قشیری، لطائف‌الاشارات‌، ج۲، ۴۰۷، صچاپ‌ ابراهیم‌ بسیونی، قاهره‌ ۱۹۸۱ـ۱۹۸۳.
۸۵. عبدالکریم‌ بن‌ هوازن‌ قشیری، لطائف‌الاشارات‌، ج۲، ص۱۳۱، چاپ‌ ابراهیم‌ بسیونی، قاهره‌ ۱۹۸۱ـ۱۹۸۳.
۸۶. احمدبن‌ محمد میبدی، ج‌۱۰، ص‌ ۶۵۴، احمدبن‌ محمد میبدی، کشف‌الاسرار وعده الابرار، چاپ‌ علی اصغر حکمت‌، تهران‌ ۱۳۶۱ ش‌
۸۷. محمدبن‌ محمد غزالی، احیاء علوم‌الدین‌، ج‌ ۱، ص‌ ۴۹، بیروت‌ ۱۴۱۲/۱۹۹۲. محمدبن‌ محمد غزالی، احیاء علوم‌الدین‌، ج‌ ۱، ص‌ ۴۹، بیروت‌ ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
۸۸. محمدبن‌ محمد غزالی، مشکاه الأنوار و مصفاه الأسرار،ص۱۶۰.
۸۹. احمدبن‌ محمد میبدی، کشف‌الاسرار وعده الابرار، ج‌ ۵، ص‌ ۳۰۷، چاپ‌ علی اصغر حکمت‌، تهران‌ ۱۳۶۱ ش‌.
۹۰. عبدالکریم‌ سروش‌، «تأویل‌ در مثنوی»، در نامه شهیدی: جشن‌نامه استاد دکتر سید جعفر شهیدی، ص‌ ۳۹۶ـ۳۹۹، به‌ اهتمام‌ علی اصغر محمد خانی، تهران‌: طرح‌ نو، ۱۳۷۴ ش‌.
۹۱. عبدالحسین‌ زرین‌کوب‌، سرّنی: نقد و شرح‌ تحلیلی و تطبیقی مثنوی، ج‌ ۲، ص‌ ۳۴۹، تهران‌ ۱۳۶۴ ش‌.
۹۲. محمدهادی معرفت‌، التفسیر و المفسّرون‌ فی ثوبه‌ القشیب‌، ج‌ ۲، ص‌ ۵۷۷، مشهد ۱۴۱۸ـ۱۴۱۹.
۹۳. سلیمان‌ آتش‌، مکتب‌ تفسیر اشاری، ص۱۷۴، ترجمه توفیق‌ ه سبحانی، تهران‌ ۱۳۸۱ ش‌
۹۴. محمدهادی معرفت‌، التفسیر و المفسّرون‌ فی ثوبه‌ القشیب‌، ج‌ ۲، ص‌ ۵۷۲، مشهد ۱۴۱۸ـ۱۴۱۹.
۹۵. سلیمان‌ آتش‌، مکتب‌ تفسیر اشاری، ج۱، ص‌ ۱۲۵، ترجمه توفیق‌ ه سبحانی، تهران‌ ۱۳۸۱ ش‌.
۹۶. محمدهادی معرفت‌، التفسیر و المفسّرون‌ فی ثوبه‌ القشیب‌، ج ۲، ص ۳۶۹، مشهد ۱۴۱۸ـ۱۴۱۹.
۹۷. عبدالکریم‌ بن‌ هوازن‌ قشیری، لطائف‌الاشارات‌، ج‌ ۱، ص‌ ۱۱، چاپ‌ ابراهیم‌ بسیونی، قاهره‌ ۱۹۸۱ـ۱۹۸۳.
۹۸. محمدبن‌ حسین‌ سلمی، مجموعه آثار ابوعبدالرحمن‌ سلمی: بخشهایی از حقائق ‌التفسیر و رسائل‌ دیگر، ج‌ ۱، ص۱۴-۱۵، چاپ‌ نصراللّه‌ پورجوادی، تهران‌ ۱۳۶۹ـ۱۳۷۲ ش‌.
۹۹. ابن‌عربی (محمدبن‌ عبدالله‌)، قانون‌التأویل‌، ج۱، ص‌ ۲۰۷، چاپ‌ محمد سلیمانی، بیروت‌ ۱۹۹۰.
۱۰۰. محمدحسین‌ ذهبی، التفسیر و المفسّرون‌، ج‌ ۲، ص‌ ۴۱۲ـ۴۴۳، بیروت‌ ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
۱۰۱. محمدهادی معرفت‌، التفسیر و المفسّرون‌ فی ثوبه‌ القشیب‌، ج‌ ۲، ص‌ ۵۳۹ ـ ۵۸۸، مشهد ۱۴۱۸ـ۱۴۱۹.
۱۰۲. عبدالوهاب ‌بن‌ احمد شعرانی، الطبقات ‌الکبری، ج۱، ص‌ ۶۷ـ ۶۸، بیروت‌ ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
۱۰۳. محمدرضا شفیعی کدکنی، «چهره دیگر محمدبن‌ کرام‌ سجستانی در پرتو سخنان‌ نو یافته‌ از او»، ج۱، ص‌ ۶۱ـ۱۱۳، در ارج‌نامه ایرج‌: به‌ پاس‌ نیم‌ قرن‌ سوابق‌ درخشان‌ فرهنگی و دانشگاهی استاد ایرج‌ افشار، ج‌ ۲، به‌ کوشش‌ محسن‌ باقرزاده‌، تهران‌: توس‌، ۱۴۱۸ـ۱۴۱۹.
۱۰۴. احمدبن‌ محمد میبدی، کشف‌الاسرار وعده الابرار، ج‌ ۱، ص‌ ۱، چاپ‌ علی اصغر حکمت‌، تهران‌ ۱۳۶۱ ش‌.
۱۰۵. جنید بن‌ محمود جنید شیرازی، شدّالازارفی حطّ الاوزارعن‌ زوّارالمزار، ج۱، ص‌ ۲۴۴، چاپ‌ محمد قزوینی و عباس‌ اقبال‌، تهران‌ ۱۳۲۸ ش‌، چاپ‌ مجدد تهران‌ ۱۳۶۶ ش‌.
۱۰۶. علینقی منزوی، فهرست‌ کتابخانه اهدائی آقای سیدمحمد مشکوه به‌ کتابخانه دانشگاه‌ تهران‌، ج‌ ۱، ص‌۱۷۰، ج‌ ۱ـ۲، تهران‌ ۱۳۳۰ـ۱۳۳۲ ش‌
۱۰۷. روزبهان‌نامه‌، ص‌ ۸، چاپ‌ محمدتقی دانش ‌پژوه‌، تهران‌: انجمن‌ آثار ملی، ۱۳۴۷ ش‌
۱۰۸. صلاح‌ صاوی، «روزبهان‌ و تفسیر عرائس‌البیان‌»، ص‌ ۱۲، تحقیقات‌ اسلامی، سال‌ ۱، ش‌ ۲ـ سال‌ ۲، ش‌ ۱، (۱۳۶۵ـ۱۳۶۶ ش‌)
۱۰۹. محمدحسین‌ ذهبی، التفسیر و المفسّرون‌، ج‌ ۲، ص‌ ۴۲۹ـ۴۳۰، بیروت‌ ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
۱۱۰. مکتب‌ تفسیر اشاری، ص‌ ۱۴۵، ترجمه توفیق‌ ه سبحانی، تهران‌ ۱۳۸۱ ش‌
۱۱۱. عبدالحسین‌ زرین‌کوب‌، سرّنی: نقد و شرح‌ تحلیلی و تطبیقی مثنوی، ج‌ ۲، ص‌ ۳۷۳، تهران‌ ۱۳۶۴ ش‌.
۱۱۲. اسماعیل‌بن‌ مصطفی حقی، تفسیر روح‌البیان‌، ج‌۳، ص‌۴۵۰، بیروت‌ ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
۱۱۳. اسماعیل‌بن‌ مصطفی حقی، تفسیر روح‌البیان‌، ج‌۳، ص۴۵۳، بیروت‌ ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
۱۱۴. اسماعیل‌بن‌ مصطفی حقی، تفسیر روح‌البیان‌، ج‌۶، ص‌۱۷۷، بیروت‌ ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
۱۱۵. اسماعیل‌بن‌ مصطفی حقی، تفسیر روح‌البیان‌، ج‌۶، ص۱۸۸، بیروت‌ ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
۱۱۶. اسماعیل‌بن‌ مصطفی حقی، تفسیر روح‌البیان‌، ج‌۶، ص۲۰۱، بیروت‌ ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
۱۱۷. فهدبن‌ عبدالرحمان‌ رومی، اتجاهات‌التفسیر فی القرن‌الرابع‌ عشر، ج‌ ۱، ص‌ ۳۷۶، ریاض‌ ۱۴۰۷/۱۹۸۶.
۱۱۸. سلیمان‌ آتش‌، مکتب‌ تفسیر اشاری، ج۱، ص‌ ۵۶ ـ۲۵۷، ترجمه توفیق‌ ه سبحانی، تهران‌ ۱۳۸۱ ش‌.
۱۱۹. حیدربن‌ علی آملی، تفسیرالمحیط‌ الاعظم‌ و البحرالخضم‌ فی تأویل‌ کتاب‌ اللّه‌ العزیزالمحکم‌، ج‌ ۱، ص‌ ۱۹۵، چاپ‌ محسن‌ موسوی تبریزی، تهران‌ ۱۴۱۶/ ۱۹۹۵.
۱۲۰. تفسیر و مفسران، محمدهادی معرفت، ج ۲، ۳۳۷.
۱۲۱. ـ التفسیر و المفسرون، محمدحسین الذهبی، ج ۲، ص ۳۵۳.
۱۲۲. ـ‌ اصول التفسیر و قواعده، شیخ خالد عبدالرحمن العک، ص ۲۰۹.
۱۲۳. بحار الانوار، ج۷۵، ص ۲۷۸    
۱۲۴. ـ نهج البلاغه، خطبه ۱۸.
۱۲۵. ـ مقدمه قیصری بر تأئیه ابن فارض، ر.ک عرفان نظری، سیدیحیی یثربی، ص ۳۶۸.
۱۲۶. تفسیر المیزان، ج۱، ص۷    
۱۲۷. ـ تفسیر و مفسران، محمدهادی معرفت، ج ۱، ص ۲۸.
۱۲۸. ـ پرواز در ملکوت مشتمل بر آداب الصلوة امام خمینی(ره) ج۲، ص ۱۱۲- ۱۱۳.
۱۲۹. ـ فتوحات مکیه، محی الدین عربی، ج ۱، ص ۱۱۵.
۱۳۰. ـ تفسیر و مفسران، محمدهادی معرفت، ج ۲ ، ص ۳۶۹.



سایت حوزه    



جعبه ابزار