• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تایبادی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



تایبادی، زین‌الدین ابوبکر، عارف ایرانی قرن هشتم می‌باشد.



از تاریخ ولادت و زادگاه و نیز از وقایع زندگی او اطلاع زیادی در دست نیست.


شوشتری
[۱] نوراللّه بن شریف الدین شوشتری، مجالس‌المؤمنین، ج۲، ص۴۰، تهران ۱۳۵۴ ش.
او را همنام جدش، زین‌الدین علی، دانسته است.


کنیه ابوبکر را، که سایر منابع
[۲] عبدالرحمان بن احمد جامی، نفحات‌الانس، ج۱، ص۴۹۸، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۷۰ ش.
[۳] خواندمیر، تاریخ حبیب‌السیر، ج۳، ص۵۴۳.
[۴] دولتشاه سمرقندی، ذکرة‌الشعراء، ج۱، ص۲۰۲، چاپ محمد رمضانی، تهران ۱۳۳۸ ش.
[۵] مدرس تبریزی، ریحانة‌الادب، ج۷، ص۴۰.
به او نسبت داده‌اند، نپذیرفته ولی کنیه دیگری نیز برای وی ذکر نکرده است.


تایبادی، چنان‌که از گزارش شوشتری
[۶] نوراللّه بن شریف الدین شوشتری، مجالس‌المؤمنین، ج۲، ص۴۱، تهران ۱۳۵۴ ش.
برمی آید، شیعه بوده است.


او علوم ظاهری را نزد نظام‌الدین هروی آموخت.
[۷] عبدالرحمان بن احمد جامی، نفحات‌الانس، ج۱، ص۴۹۸، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۷۰ ش.
[۸] خواندمیر، تاریخ حبیب‌السیر، ج۳، ص۵۴۳.



به گزارش جامی،
[۹] عبدالرحمان بن احمد جامی، نفحات‌الانس، ج۱، ص۴۹۹، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۷۰ ش.
در طریقت و سلوک باطنی، اویسی بود.


تایبادی، از طریق روحانیت شیخ احمد جامی معروف به شیخ جام که سه قرن پیش از وی می‌زیست، تربیت معنوی و صفای باطنی یافت و مدت سی سال همواره به زیارت مرقد شیخ جام می‌رفت و در آن‌جا به عبادت و تلاوت قرآن می‌پرداخت.
پس از آن، به اشارت شیخ احمد جامی، به زیارت مرقد امام رضا علیه‌السلام رفت و سپس، در پی رؤیایی که دیده بود، به طوس سفر کرد و در آن‌جا بابا محمود طوسی را، که درویشی مجذوب بود، ملاقات کرد.
تایبادی پس از آن، هر سال، از طریق واسطه‌ای که نزد بابا محمود می‌فرستاد، از سخنان و اشارات او بهره می‌برد.
[۱۰] عبدالرحمان بن احمد جامی، نفحات‌الانس، ج۱، ص۵۰۰، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۷۰ ش.

شوشتری
[۱۱] نوراللّه بن شریف الدین شوشتری، مجالس‌المؤمنین، ج۲، ص۴۰، تهران ۱۳۵۴ ش.
تایبادی را مرید ابوطاهر خوارزمی خوانده و سلسله ارادت او را، با دو واسطه، به شیخ علاءالدوله سمنانی متصل دانسته است.


درباره مریدان و ملازمان وی گزارشی در دست نیست.
به نوشته جامی
[۱۲] عبدالرحمان بن احمد جامی، نفحات‌الانس، ج۱، ص۵۰۰، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۷۰ ش.
خواجه بهاءالدین نقش‌بند برای تایبادی احترام و منزلت خاصی قایل بود؛ چنان‌که اصحاب خود را، که عزم حج داشتند، به ملاقات و مصاحبت با وی توصیه می‌کرد و خود نیز هنگام بازگشت از یکی از سفرهای حج، در میان راه از قافله جدا شد و برای ملاقات وی به تایباد رفت و سه روز در خانه او به سر برد.
بهاءالدین درباره تایبادی گفته است که او را مانند دریایی از معارف یافتم.
[۱۳] نوراللّه بن شریف الدین شوشتری، مجالس‌المؤمنین، ج۲، ص۴۰، تهران ۱۳۵۴ ش.

خواجه محمد پارسا از این‌که به مقام و منزلت تایبادی آگاه نبوده و همراه خواجه بهاءالدین نقش‌بند در آن سفر به ملاقات تایبادی نرفته اظهار پشیمانی کرده است.
[۱۴] عبدالرحمان بن احمد جامی، نفحات‌الانس، ج۱، ص۵۰۰، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۷۰ ش.

در منابع دیگر نیز آمده است که جمع بسیاری از علما، مانند میر سیدشریف جرجانی و سعدالدین تفتازانی، به مقامات تایبادی اذعان کرده‌اند.
[۱۵] نوراللّه بن شریف الدین شوشتری، مجالس‌المؤمنین، ج۲، ص۴۰، تهران ۱۳۵۴ ش.
[۱۶] مدرس تبریزی، ریحانة‌الادب، ج۷، ص۴۰.



شوشتری
[۱۷] نوراللّه بن شریف الدین شوشتری، مجالس‌المؤمنین، ج۲، ص۴۰، تهران ۱۳۵۴ ش.
به رساله‌ای درباره شرح احوال و مقامات تایبادی، که یکی از مریدان وی آن را تألیف کرده است، اشاره می‌کند.
این امر نیز می‌تواند حاکی از اهمیت و اعتبار تایبادی در زمان خودش باشد.
در شرح حال شمس‌الدین محمد حافظ شیرازی نقل است که او به راهنمایی تایبادی با افزودن بیتی به غزلی که مقطع آن (گر مسلمانی از این است که حافظ دارد/ وای اگر از پی امروز بود فردایی) در ظاهر کنایه به انکار قیامت داشت، توانست از آزار و ایذای شاه شجاع در امان بماند،
[۱۸] خواندمیر، تاریخ حبیب‌السیر، ج۳، ص۳۱۵.
که بی اساس می‌نماید.
تایبادی همچنین از توجه و احترام خاص بعضی از سلاطین برخوردار بود؛ چنان‌که امیرتیمور در ۷۸۲ به ملاقات تایبادی رفت و تایبادی او را به رعایت عدالت و دوری از ظلم به مردم توصیه کرد.
[۱۹] احمد بن محمد خوافی، مجمل فصیحی، ج۳، ص۱۱۶، چاپ محمود فرخ، مشهد ۱۳۳۹ـ ۱۳۴۱ ش.
[۲۰] شرف‌الدین علی یزدی، ظفرنامه: تاریخ عمومی مفصل ایران در دوره تیموریان، ج۱، ص۲۳۹، چاپ محمد عباسی، تهران ۱۳۳۶ ش.

تیمور همچنین در حل مسائل دینی از تایبادی کمک می‌گرفته است.
[۲۱] نوراللّه بن شریف الدین شوشتری، مجالس‌المؤمنین، ج۲، ص۴۱، تهران ۱۳۵۴ ش.

هدایت
[۲۲] رضاقلی بن محمدهادی هدایت، تذکرة‌ ریاض‌العارفین، ج۱، ص۱۲۴، چاپ مهرعلی گرکانی، تهران (۱۳۴۴ ش).
می‌نویسد که در تزوکات تیموری پاره‌ای از حالات تایبادی آمده است، اما در نسخه موجود تزوکات (افست از چاپ آکسفورد ۱۷۷۳) حتی نامی از او ذکر نشده است.
نیز نامه‌ای منسوب به تایبادی موجود است که خطاب به تیمور است و در آن به رعایت احوال فرزندان شیخ جام و دیگر مشایخ سفارش شده است.
[۲۳] اسناد و مکاتبات تاریخی ایران: از تیمور تا شاه اسماعیل، چاپ عبدالحسین نوائی، ج۱، ص۱ـ۳، تهران ۱۳۵۶ ش.

به گزارش دولتشاه سمرقندی
[۲۴] دولتشاه سمرقندی، ذکرة‌الشعراء، ج۱، ص۲۰۲، چاپ محمد رمضانی، تهران ۱۳۳۸ ش.
تایبادی همچنین ملک غیاث‌الدین، حکمران هرات و سرخس و نواحی دیگری در خراسان قدیم، را به عدالت و مراعات حال مردم موعظه کرده است.
جامی
[۲۵] عبدالرحمان بن احمد جامی، نفحات‌الانس، ج۱، ص۴۹۸ـ۵۰۱، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۷۰ ش.
از چنین روابطی میان تایبادی و بعضی سلاطین و حکام چیزی گزارش نکرده است.


در تذکره‌ها گزارشی از آثار مکتوب تایبادی نداده‌اند.
معلوم نیست که آیا او اساساً تألیفی نداشته و یا این‌که آثار او برجا نمانده است.
جز نامه یادشده و چند رباعی منسوب به او که در بعضی منابع
[۲۶] نوراللّه بن شریف الدین شوشتری، مجالس‌المؤمنین، ج۲، ص۴۱، تهران ۱۳۵۴ ش.
[۲۷] رضاقلی بن محمدهادی هدایت، تذکرة‌ ریاض‌العارفین، ج۱، ص۱۲۴، چاپ مهرعلی گرکانی، تهران (۱۳۴۴ ش).
نقل شده، در مجله ارمغان
[۲۸] ارمغان، سال ۱۷، ش ۴ (تیر ۱۳۱۵) ،ص ۳۱۹.
نیز نامه‌ای به تایبادی نسبت داده شده که به عبدالرحمان جامی نوشته است.
انتساب هر دو نامه به تایبادی بدون سند است و در آن‌ها نشانی از نویسنده و مخاطب دیده نمی‌شود تا این انتساب را قابل قبول سازد.


تایبادی در محرّم ۷۹۱ در تایباد درگذشت و در همان‌جا دفن شد.
[۲۹] احمد بن محمد خوافی، مجمل فصیحی، ج۳، ص۱۳۱، چاپ محمود فرخ، مشهد ۱۳۳۹ـ ۱۳۴۱ ش.

در زمان شاهرخ پسر تیمور بر مزار او ایوانی وسیع بنا گردید که تاکنون برجا مانده و یکی از آثار نفیس آن دوره به شمار می‌رود.
[۳۰] ادوارد براون، ج ۳: از سعدی تا جامی، ترجمه با حواشی علی اصغر حکمت، ص۳۷۶، پانویس ۱، تاریخ ادبی ایران، تهران ۱۳۵۷ش.



(۱) ارمغان، سال ۱۷، ش ۴ (تیر ۱۳۱۵).
(۲) اسناد و مکاتبات تاریخی ایران: از تیمور تا شاه اسماعیل، چاپ عبدالحسین نوائی، تهران ۱۳۵۶ ش.
(۳) ادوارد براون، تاریخ ادبی ایران، ج ۳: از سعدی تا جامی، ترجمه با حواشی علی اصغر حکمت، تهران ۱۳۵۷ش.
(۴) عبدالرحمان بن احمد جامی، نفحات‌الانس، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۷۰ ش.
(۵) احمد بن محمد خوافی، مجمل فصیحی، چاپ محمود فرخ، مشهد ۱۳۳۹ـ ۱۳۴۱ ش.
(۶) خواندمیر، تاریخ حبیب‌السیر.
(۷) دولتشاه سمرقندی، ذکرة‌الشعراء، چاپ محمد رمضانی، تهران ۱۳۳۸ ش.
(۸) شرف‌الدین علی یزدی، ظفرنامه: تاریخ عمومی مفصل ایران در دوره تیموریان، چاپ محمد عباسی، تهران ۱۳۳۶ ش.
(۹) نوراللّه بن شریف الدین شوشتری، مجالس‌المؤمنین، تهران ۱۳۵۴ ش.
(۱۰) مدرس تبریزی، ریحانة‌الادب.
(۱۱) رضاقلی بن محمدهادی هدایت، تذکرة‌ ریاض‌العارفین، چاپ مهرعلی گرکانی، تهران (۱۳۴۴ ش).


۱. نوراللّه بن شریف الدین شوشتری، مجالس‌المؤمنین، ج۲، ص۴۰، تهران ۱۳۵۴ ش.
۲. عبدالرحمان بن احمد جامی، نفحات‌الانس، ج۱، ص۴۹۸، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۷۰ ش.
۳. خواندمیر، تاریخ حبیب‌السیر، ج۳، ص۵۴۳.
۴. دولتشاه سمرقندی، ذکرة‌الشعراء، ج۱، ص۲۰۲، چاپ محمد رمضانی، تهران ۱۳۳۸ ش.
۵. مدرس تبریزی، ریحانة‌الادب، ج۷، ص۴۰.
۶. نوراللّه بن شریف الدین شوشتری، مجالس‌المؤمنین، ج۲، ص۴۱، تهران ۱۳۵۴ ش.
۷. عبدالرحمان بن احمد جامی، نفحات‌الانس، ج۱، ص۴۹۸، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۷۰ ش.
۸. خواندمیر، تاریخ حبیب‌السیر، ج۳، ص۵۴۳.
۹. عبدالرحمان بن احمد جامی، نفحات‌الانس، ج۱، ص۴۹۹، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۷۰ ش.
۱۰. عبدالرحمان بن احمد جامی، نفحات‌الانس، ج۱، ص۵۰۰، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۷۰ ش.
۱۱. نوراللّه بن شریف الدین شوشتری، مجالس‌المؤمنین، ج۲، ص۴۰، تهران ۱۳۵۴ ش.
۱۲. عبدالرحمان بن احمد جامی، نفحات‌الانس، ج۱، ص۵۰۰، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۷۰ ش.
۱۳. نوراللّه بن شریف الدین شوشتری، مجالس‌المؤمنین، ج۲، ص۴۰، تهران ۱۳۵۴ ش.
۱۴. عبدالرحمان بن احمد جامی، نفحات‌الانس، ج۱، ص۵۰۰، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۷۰ ش.
۱۵. نوراللّه بن شریف الدین شوشتری، مجالس‌المؤمنین، ج۲، ص۴۰، تهران ۱۳۵۴ ش.
۱۶. مدرس تبریزی، ریحانة‌الادب، ج۷، ص۴۰.
۱۷. نوراللّه بن شریف الدین شوشتری، مجالس‌المؤمنین، ج۲، ص۴۰، تهران ۱۳۵۴ ش.
۱۸. خواندمیر، تاریخ حبیب‌السیر، ج۳، ص۳۱۵.
۱۹. احمد بن محمد خوافی، مجمل فصیحی، ج۳، ص۱۱۶، چاپ محمود فرخ، مشهد ۱۳۳۹ـ ۱۳۴۱ ش.
۲۰. شرف‌الدین علی یزدی، ظفرنامه: تاریخ عمومی مفصل ایران در دوره تیموریان، ج۱، ص۲۳۹، چاپ محمد عباسی، تهران ۱۳۳۶ ش.
۲۱. نوراللّه بن شریف الدین شوشتری، مجالس‌المؤمنین، ج۲، ص۴۱، تهران ۱۳۵۴ ش.
۲۲. رضاقلی بن محمدهادی هدایت، تذکرة‌ ریاض‌العارفین، ج۱، ص۱۲۴، چاپ مهرعلی گرکانی، تهران (۱۳۴۴ ش).
۲۳. اسناد و مکاتبات تاریخی ایران: از تیمور تا شاه اسماعیل، چاپ عبدالحسین نوائی، ج۱، ص۱ـ۳، تهران ۱۳۵۶ ش.
۲۴. دولتشاه سمرقندی، ذکرة‌الشعراء، ج۱، ص۲۰۲، چاپ محمد رمضانی، تهران ۱۳۳۸ ش.
۲۵. عبدالرحمان بن احمد جامی، نفحات‌الانس، ج۱، ص۴۹۸ـ۵۰۱، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۷۰ ش.
۲۶. نوراللّه بن شریف الدین شوشتری، مجالس‌المؤمنین، ج۲، ص۴۱، تهران ۱۳۵۴ ش.
۲۷. رضاقلی بن محمدهادی هدایت، تذکرة‌ ریاض‌العارفین، ج۱، ص۱۲۴، چاپ مهرعلی گرکانی، تهران (۱۳۴۴ ش).
۲۸. ارمغان، سال ۱۷، ش ۴ (تیر ۱۳۱۵) ،ص ۳۱۹.
۲۹. احمد بن محمد خوافی، مجمل فصیحی، ج۳، ص۱۳۱، چاپ محمود فرخ، مشهد ۱۳۳۹ـ ۱۳۴۱ ش.
۳۰. ادوارد براون، ج ۳: از سعدی تا جامی، ترجمه با حواشی علی اصغر حکمت، ص۳۷۶، پانویس ۱، تاریخ ادبی ایران، تهران ۱۳۵۷ش.



دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «تایبادی»، شماره۳۱۹۳.    






جعبه ابزار