• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

بلوغ در قرآن

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



بلوغ، آغاز مرحله‌ای از زندگی انسان که مشمول تکالیف و بسیاری از حقوق می‌شود.



بلوغ واژه‌ای عربی و به معنای رسیدن به مراد، رسیدن یا نزدیک شدن به انتهای امر یا پایان مقصد زمانی، مکانی یا جز اینها، کامل و رسیده شدن میوه ، ادراک و رسیدن کودک به سن رشد و بالندگی است.

۱.۱ - در کاربرد رایج

در کاربرد رایج، مراد از بلوغ آغاز مرحله‌ای طبیعی در زندگی کودک است که در آن، با پیدایی و شکوفایی غریزه جنسی و پدید آمدن برخی دگرگونیهای جسمی و روانی و رشد عقلی و ادراکی، وی به مرتبه مردان یا زنان نایل می‌شود.
[۷] المدخل الفقهی العام، ص۷۷۷.
[۸] بلوغ دختران، ص۱۲۹-۱۳۰.


۱.۲ - در کاربرد فقهاء

به نظر برخی مراد از بلوغ در کاربرد فقها همان بلوغ طبیعی و جنسی است
[۱۰] بلوغ دختران، ص۲۵۷.
[۱۱] الاحوال الشخصیة فی فقه اهل البیت علیهم‌السّلام، ص۱۶.
؛ ولی هرچند امارات و نشانه‌های طبیعیِ بلوغ شرعی ، همان علامتهای بلوغ طبیعی است، با توجه به اینکه از میان نشانه‌های بلوغ طبیعی تنها برخی از آنها در فقه پذیرفته شده و سن بلوغ نیز در فقه اسلامی معین گردیده، باید گفت که واژه‌های بلوغ و بالغ در فقه و حقوق اسلامی به اصطلاحی خاص تبدیل شده و معنای آنها با مفهوم لغوی و عرفی آنها انطباق کامل ندارد.


اهمیت بلوغ در فقه و حقوق از آن روست که این مقطع از زندگی انسان نقطه آغاز شمول تکالیف و بسیاری از احکام شرعی و حقوق نسبت به او به شمار می‌رود و به همین سبب گاه سن بلوغ «سن تکلیف» نیز نامیده می‌شود.


در قرآن کریم سه تعبیر درباره بلوغ ذکر شده که به معنای اصطلاحی بلوغ مربوط است: بلوغ حُلُم، بلوغ نِکاح و بلوغ اَشُدّ. در برخی احادیث
[۱۵] السنن الکبری، ج۶، ص۵۷.
[۱۶] السنن الکبری، ج۶، ص۵۹.
مراد از این سه تعبیر، احتلام ذکر شده که یکی از نشانه‌های مهم بلوغ است (همین مقاله تعابیر قرآنی درباره بلوغ)؛ همچنین قرآن به مرحله پیش از بلوغ در زندگی انسان با واژگانی چون طِفْل، صَبیّ و یتیم اشاره کرده است. به نظر مفسران، مراد از این واژه‌ها در همه یا غالب مواردِ کاربرد آنها در قرآن، کسی است که در پیش از بلوغ قرار دارد. در آیات مربوط به بلوغ در قرآن کریم، شماری از مهم‌ترین احکام بلوغ مانند نشانه‌های بلوغ، جایگاه بلوغ در ثبوت تکلیف و نیز پاره‌ای از احکام وضعی بیان شده است.

۳.۱ - بلوغ نکاح

شماری از مفسران همانند برخی از احادیث
[۳۹] السنن الکبری، ج۶، ص۵۷.
[۴۰] السنن الکبری، ج۶، ص۵۹.
مراد از این تعبیر را که یک بار در قرآن به کار رفته: «وابتَلوا الیَتـمی‌حَتّی اِذا بَلَغوا النِّکاح» احتلام ذکر کرده اند؛ بدین معنا که کودک با فعلیت یافتن احتلام به مرحله بلوغ وارد شود؛ ولی برخی دیگر مراد از آن را رسیدن به سنی دانسته‌اند که در آن توانایی نکاح و زناشویی پیدا می‌شود، حتی اگر بالفعل احتلام صورت نگیرد که در برخی منابع فقهی این مفهوم پذیرفته شده است.
[۴۹] الاشباه والنظائر، ج۱، ص۲۲۴.


۳.۲ - بلوغ حُلُم

این تعبیر دو بار در آیات ۵۸-۵۹ نور آمده است: «یـاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا لِیَستَـذِنکُم... والَّذینَ لَم یَبلُغُوا الحُلُمَ مِنکُم... • و اِذا بَلَغَ الاَطفـلُ مِنکُمُ الحُلُمَ فَلیَستَـذِنوا...». ماده «حِلْم» در لغت به معانی بردباری، عقل ، خواب دیدن و جز اینها به کار رفته است و واژه «حُلُم» به معنای خواب دیدن و آمیزش در خواب است. به نظر مفسران مراد از تعبیر قرآنی «بلوغ حُلُم» رسیدن به اوان بلوغ جنسی با احتلام است.
[۵۸] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۷، ص۲۴۲-۲۴۳.
البته برخی فقها مراد از آن را هرگونه بیرون آمدن منی از مرد یا زن دانسته‌اند؛ در خواب باشد یا در بیداری. به نوشته راغب اصفهانی ، زمان بلوغ از آن رو بلوغ حُلُم نامیده شده که انسان بالغ توانایی حِلم یعنی نگاهداری خود را از خشم دارد. فخر رازی با اشاره به مفهوم عقل برای واژه حلم ، همزمانیِ بلوغ جنسی با کمال عقلانی انسان را از جمله حکمتهای لطیف الهی دانسته است، زیرا در واقع، رشد عقلیِ انسان است که بلوغ شرعی او و ثبوت تکلیف را برای وی موجّه می‌سازد. به تعبیر برخی دیگر، رسیدن فرد بالغ به این درجه از رشد جسمی و تواناییِ عقلی، مناط اصلی وجود تکلیف برای اوست.
[۶۴] المدخل الفقهی العام، ص۷۷۷.
[۶۵] المدخل الفقهی العام، ص۷۸۰.
[۶۶] الفقه الاسلامی، ج۴، ص۱۲۳.


۳.۳ - بلوغ اَشُدّ

این تعبیر ۸ بار در قرآن کریم آمده و تفاسیر گوناگونی از آن شده است. درباره واژه «اَشُدّ» آرای گوناگونی مطرح شده؛ برخی آن را جمع کلمه شَدّ مصدر شَدَّ (توانا و غالب شدن، نیرو دادن) و برخی جمع شِدَّة (توانایی، استواری و صلابت) و شماری جمع شِدّ (به معنای شِدّت) دانسته‌اند و برخی دیگر این کلمه را مفرد می‌دانند. بنابر آیات ۲۲ یوسف و ۱۴ قصص خداوند پس از بلوغ اشد به حضرت یوسف و حضرت موسی (علیهما السلام) نبوت و دانش عطا کرد. در آیه دوم کلمه «اِستَوی» نیز آمده است: «و لَمّا بَلَغَ اَشُدَّهُ واستَوی ءاتَینـهُ حُکمـًا و عِلمـًا...». از دو آیه ۵ حجّ: «ثُمَّ نُخرِجُکُم طِفلاً ثُمَّ لِتَبلُغوا اَشُدَّکُم» و ۶۷ غافر : «ثُمَّ یُخرِجُکُم طِفلاً ثُمَّ لِتَبلُغوا اَشُدَّکُم...» می‌توان دریافت که «بلوغ اشد» مرحله‌ای از زندگی انسان پس از دوران کودکی است. برخی مفسران مراد از «بلوغ اَشُدّ» را احتلام و بالغ شدن دانسته اند، چنان که در برخی احادیث این مفهوم برای آن ذکر شده است.
[۷۸] جامع احادیث الشیعه، ج۱، ص۴۲۱-۴۲۲.
شماری دیگر مراد از آن را کامل شدن قوای جسمانی و بدنی یا کمال عقل ذکر کرده‌اند. برخی مفسران مراد از این تعبیر را به طور کلی یا در خصوص دو آیه ۱۵۲ انعام و ۳۴ اسراء ، که از نزدیک شدن به مال یتیم تا زمان بلوغ اشد برحذر داشته‌اند: «و لا تَقرَبوا مالَ الیَتیمِ اِلاّ بِالَّتی هِیَ اَحسَنُ حَتّی یَبلُغَ اَشُدَّه»، رسیدن کودک به سن بلوغ و رشد دانسته‌اند.
مفسران برای بلوغ اشد سنین خاصی ذکر کرده‌اند؛ از جمله ۱۰، ۱۵،
[۹۳] سرخسی، المبسوط، ج۶، ص۵۴.
۲۰، ۲۵، ۳۰، ۳۳ و ۴۰ سالگی. از جمله مستندات قول به ۴۰ سالگی را آیه ۱۵ احقاف دانسته‌اند که در آن رسیدن به این سن تصریح شده است: «حَتّی اِذا بَلَغَ اَشُدَّهُ و بَلَغَ اَربَعینَ سَنَةً». برخی مفسران، «اشد» را نه یک مقطع سنی خاص بلکه دوره‌ای از زندگی انسان شمرده‌اند؛ مانند فاصله میان ۱۸ تا ۳۰ سالگی یا فاصله بلوغ تا ۴۰ سالگی.


آیات الاحکام؛ احکام القرآن، جصاص؛ الاحوال الشخصیة فی فقه اهل البیت علیهم‌السّلام؛ الاشباه والنظائر؛ اعلام الموقعین عن رب العالمین؛ الام؛ ایضاح الفوائد فی شرح اشکالات القواعد؛ بحارالانوار؛ بدائع الصنائع فی ترتیب الشرائع؛ بدایة المجتهد و نهایة المقتصد؛ البلوغ؛ بلوغ دختران؛ تاج العروس من جواهر القاموس؛ التبیان فی تفسیر القرآن؛ تذکرة الفقهاء؛ تفسیر اطیب البیان؛ التفسیر الکبیر؛ التفسیر المنیر فی العقیدة و الشریعة و المنهج؛ التقریر و التحبیر؛ تهذیب الاحکام؛ جامع احادیث الشیعة فی احکام الشریعه؛ جامع البیان عن تاویل آی القرآن؛ الجامع لاحکام القرآن، قرطبی؛ جامع المدارک فی شرح المختصر النافع؛ جواهرالعقود و معین القضاة والموقعین و الشهود؛ جواهرالکلام فی شرح شرایع الاسلام؛ الحدائق الناضرة فی احکام العترة الطاهره؛ الدرالمنثور فی التفسیر بالماثور؛ روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم؛ الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیه؛ زاد المسیر فی علم التفسیر؛ زبدة البیان فی براهین احکام القرآن؛ السنن الکبری؛ شرایع الاسلام فی مسائل الحلال والحرام؛ العناوین الفقهیه؛ عوائد الایام؛ فتح العزیز فی شرح الوجیز؛ الفقه الاسلامی و ادلته؛ الفقه علی المذاهب الاربعه؛ القاموس المحیط؛ القواعد الفقهیه؛ الکافی؛ کتاب البیع؛ کتاب الخمس؛ الکشاف؛ کشف القناع عن وجه حجیة الاجماع؛ کیهان اندیشه؛ لسان العرب؛ مبانی العروة الوثقی؛ المبسوط؛ المبسوط فی فقه الامامیه؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن؛ مجمع الفائده و البرهان؛ المجموع فی شرح المهذب؛ مختلف الشیعة فی احکام الشریعه؛ مدارک الاحکام فی شرح شرایع الاسلام؛ المدخل الفقهی العام؛ المدونة الکبری؛ مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام؛ مستدرک الوسائل؛ مستندالشیعة فی احکام الشریعه؛ مستند العروة الوثقی؛ مسند احمد بن حنبل؛ مصباح الفقاهه؛ المصباح المنیر؛ معجم مقاییس اللغه؛ مغنی المحتاج الی معرفة معانی الفاظ المنهاج؛ المغنی و الشرح الکبیر؛ مفردات الفاظ القرآن؛ المکاسب؛ المیزان فی تفسیر القرآن؛ نهایة المرام فی شرح مختصر شرائع الاسلام؛ وسائل الشیعه.


۱. المفردات فی غریب القرآن، راغب اصفهانی، حسین بن محمد، ص۱۴۴.    
۲. فیروزآبادی، مجدالدین، القاموس المحیط، ج۳، ص۱۰۳.    
۳. ابن فارس، مقاییس اللغه، ج۱، ص۳۰۱-۳۰۲، «بلغ».    
۴. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۱، ص۴۸۶.    
۵. فیومی، احمد بن محمد، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، ص۳۶، «بلغ».    
۶. نجفی جواهری، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۲۶، ص۴-۵.    
۷. المدخل الفقهی العام، ص۷۷۷.
۸. بلوغ دختران، ص۱۲۹-۱۳۰.
۹. نجفی جواهری، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۲۶، ص۴-۵.    
۱۰. بلوغ دختران، ص۲۵۷.
۱۱. الاحوال الشخصیة فی فقه اهل البیت علیهم‌السّلام، ص۱۶.
۱۲. نجفی جواهری، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۲۶، ص۴-۵.    
۱۳. حسینی مراغی، عبدالفتاح، العناوین الفقهیه، ج۲، ص۷۳۲.    
۱۴. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۰۰، ص۱۶۱-۱۶۵.    
۱۵. السنن الکبری، ج۶، ص۵۷.
۱۶. السنن الکبری، ج۶، ص۵۹.
۱۷. نور/سوره۲۴، آیه۳۱ ۵۹.    
۱۸. حج/سوره۲۲، آیه۵.    
۱۹. غافر/سوره۴۰، آیه۶۷.    
۲۰. مریم/سوره۱۹، آیه۱۲.    
۲۱. مریم/سوره۱۹، آیه۲۹.    
۲۲. انعام/سوره۶، آیه۱۵۲.    
۲۳. بقره/سوره۲، آیه۸۳.    
۲۴. بقره/سوره۲، آیه۱۷۷.    
۲۵. بقره/سوره۲، آیه۲۱۵.    
۲۶. بقره/سوره۲، آیه۲۳۰.    
۲۷. نساء/سوره۴، آیه۲.    
۲۸. نساء/سوره۴، آیه۳.    
۲۹. نساء/سوره۴، آیه۶.    
۳۰. نساء/سوره۴، آیه۸.    
۳۱. نساء/سوره۴، آیه۱۰.    
۳۲. نساء/سوره۴، آیه۳۶.    
۳۳. نساء/سوره۴، آیه۱۲۷.    
۳۴. طوسی، محمد بن حسن، التبیان، ج۵، ص۱۲۴.    
۳۵. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۴، ص۴۶۴.    
۳۶. قرطبی، محمد بن احمد، تفسیر القرطبی، ج۱۲، ص۱۲.    
۳۷. زحیلی، وهبة، التفسیر المنیر فی العقیدة و الشریعة و المنهج، ج۴، ص۲۲۷-۲۲۹.    
۳۸. نوری طبرسی، حسین، مستدرک الوسائل، ج۱۴، ص۱۲۴-۱۲۵.    
۳۹. السنن الکبری، ج۶، ص۵۷.
۴۰. السنن الکبری، ج۶، ص۵۹.
۴۱. نساء/سوره۴، آیه۶.    
۴۲. مجمع البیان، طبرسی، ج۳، ص۲۰.    
۴۳. زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج۱، ص۴۷۳.    
۴۴. فخررازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، ج۹، ص۴۹۸.    
۴۵. نجفی جواهری، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۲۶، ص۲۱.    
۴۶. طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۱۱۶.    
۴۷. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۳، ص۲۰.    
۴۸. خمینی، روح الله، کتاب البیع، ج۲، ص۱۶.    
۴۹. الاشباه والنظائر، ج۱، ص۲۲۴.
۵۰. نور/سوره۲۴، آیه۵۸ ۵۹.    
۵۱. ابن فارس، مقاییس اللغه، ج۲، ص۹۳.    
۵۲. فیومی، احمد بن محمد، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، ص۱۴۸.    
۵۳. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص۲۵۳-۲۵۴، «حلم».    
۵۴. ابن فارس، مقاییس اللغه، ج۲، ص۹۳.    
۵۵. زبیدی، مرتضی، تاج العروس، ج۱۶، ص۱۶۶-۱۶۷، «حلم».    
۵۶. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، ص۲۱۵.    
۵۷. روح المعانی، الوسی، شهاب الدین، ج۹، ص۴۰۲.    
۵۸. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۷، ص۲۴۲-۲۴۳.
۵۹. عاملی جبعی، علی بن احمد، مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام، ج۴، ص۱۴۳.    
۶۰. خوانساری، احمد، جامع المدارک فی شرح المختصر النافع، ج۳، ص۳۶۳.    
۶۱. سبحانی، جعفر،البلوغ حقیقته علاماته و أحکامه، ص۱۰-۱۱.    
۶۲. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص۲۵۳، «حلم».    
۶۳. فخررازی،محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، ج۲۸، ص۲۱۳-۲۱۴.    
۶۴. المدخل الفقهی العام، ص۷۷۷.
۶۵. المدخل الفقهی العام، ص۷۸۰.
۶۶. الفقه الاسلامی، ج۴، ص۱۲۳.
۶۷. طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۳۱۸.    
۶۸. قرطبی، محمد بن احمد، تفسیر القرطبی، ج۷، ص۱۳۵-۱۳۶.    
۶۹. ابن فارس، مقاییس اللغه، ج۳، ص۱۷۹-۱۸۰، «شد».    
۷۰. یوسف/سوره۱۲، آیه۲۲.    
۷۱. قصص/سوره۲۸، آیه۱۴.    
۷۲. حج/سوره۲۲، آیه۵.    
۷۳. غافر/سوره۴۰، آیه۶۷.    
۷۴. طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۳۱۸.    
۷۵. فخررازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، ج۲۳، ص۲۰۵.    
۷۶. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۷، ص۱۲۸-۱۲۹.    
۷۷. حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۸، ص۴۱۲.    
۷۸. جامع احادیث الشیعه، ج۱، ص۴۲۱-۴۲۲.
۷۹. طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۳۱۸.    
۸۰. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۷، ص۱۲۸.    
۸۱. فخررازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، ج۲۳، ص۲۰۵.    
۸۲. انعام/سوره۶، آیه۱۵۲.    
۸۳. اسراء/سوره۱۷، آیه۳۴.    
۸۴. طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۳۱۸.    
۸۵. طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۶، ص۴۷۶.    
۸۶. قرطبی، محمد بن احمد، تفسیر القرطبی، ج۷، ص۱۳۵.    
۸۷. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۷، ص۳۷۶.    
۸۸. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۳، ص۹۱.    
۸۹. سیوطی، عبدالرحمان بن ابی بکر، الدر المنثور فی التفسیر بالماثور، ج۳، ص۳۸۴.    
۹۰. سیوطی، عبدالرحمان بن ابی بکر، الدر المنثور فی التفسیر بالماثور، ج۴، ص۵۱۸.    
۹۱. طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۳۱۸.    
۹۲. طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۶، ص۴۷۶.    
۹۳. سرخسی، المبسوط، ج۶، ص۵۴.
۹۴. سیوطی، عبدالرحمان بن ابی بکر، الدر المنثور فی التفسیر بالماثور، ج۴، ص۵۱۸.    
۹۵. طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۳۱۸.    
۹۶. طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۶، ص۱۱۷.    
۹۷. فخررازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، ج۱۸، ص۴۳۶.    
۹۸. احقاف/سوره۴۶، آیه۱۵.    
۹۹. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۹، ص۱۴۳.    
۱۰۰. سبحانی، جعفر، البلوغ حقیقته علاماته و أحکامه، ص۱۰-۱۵.    
۱۰۱. فخررازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، ج۲۳، ص۲۰۵.    
۱۰۲. جعفر، سبحانی، البلوغ حقیقته علاماته و أحکامه، ص۱۰-۱۵.    



دائرةالمعارف قرآن کریم، جلد ششم، برگرفته از مقاله«بلوغ در قرآن».    
دائرةالمعارف قرآن کریم، جلد ششم، برگرفته از مقاله«تعابیر قرانی درباره بلوغ».    



جعبه ابزار