برهان بر معقول
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
برهان بر
معقول یکی از
اصطلاحات بهکار رفته در
علم منطق بوده و به معنای اقامه برهان بر
صورت معقول
مجرد است که محسوس و فسادپذیر نیست.
محسوسات از آن لحاظ که محسوس و شخصیاند برهان و
حد ندارند، بلکه از لحاظ طبیعت عقلانیشان، برهان و حد دارند؛ بنابراین برهان مثلاً بر «خورشید» محسوس اقامه نمیشود، بلکه بر خورشیدی اقامه میشود که از سایر عوارضِ لاحق و تشخصات عارضی مجرد است و همین طور، خورشید از لحاظ شخصیت نیز حدّ ندارد؛ بنابراین، برهان بر صورت معقول
مجرد از
ماده تعلق میگیرد که محسوس و فسادپذیر نیست.
در واقع،
روح این بحث در برهان، مفاد این قاعده در حد (
تعریف) است که جزئی نه کاسب است و نه مکتسب، زیرا احساس خصوصیات یک جزئی خاص، باعث علم به این نمیشود که یکی دیگر از جزئیات نیز دارای این ویژگیها است، بلکه باید آن جزئی دیگر نیز بشخصه احساس شود تا حالات خاصش معلوم شود؛ پس جزئی به لحاظ جزئی بودن ممکن نیست کاسب یعنی مفید شناسایی و علم به چیز دیگری شود. به همین سبب است که حد به محسوس و برهان بر محسوس درست نیست.
ناگفته پیداست که حس در
تصور معقولات کمک میکند (مانند: رسم شکل مثلث) و به همین سبب گفتهاند: «من فَقَدَ حسّاً فقدْ فَقَدَ علماً»، ولی هیچگاه سبب و
واسطه علم به چیزی یا برهان برچیزی نمیشود.
در تنظیم این مقاله از منابع ذیل استفاده شده است:
•
قوام صفری، مهدی، ترجمه برهان شفا. • مجتهد خراسانی (شهابی)، محمود، رهبر خرد.
• ابنسینا، حسین بن عبدالله، الشفا (منطق).
•
حلی، حسن بن یوسف، الجوهر النضید.
پایگاه مدیریت اطلاعات علوم اسلامی، برگرفته از مقاله «برهان بر معقول»، تاریخ بازیابی۱۳۹۵/۱۲/۱.