• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

بدیل بن ورقاء

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف




بدیل بن ورقاء ساکن مکه و از بزرگان قبیله خُزاعه بود. ایشان از راویان حدیث پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)؛ نقش‌آفرین در صلح حدیبیه، فتح مکه، غزوه تبوک، غزوه حنین و از کارگزاران پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بوده است. مورخان درباره اسلام آوردن بدیل اختلاف نظر دارند؛ برخی آن را هنگام فتح مکه و برخی بعد از فتح گزارش کرده‌اند. بدیل فرزندانی داشت که شماری از ایشان از یاران نزدیک امیر مؤمنان (علیه‌السّلام) بودند. بیشتر سیره‌نویسان، وفات او را پیش از رحلت پیامبر اکرم و مدت عمر وی را حدود ۱۰۰ سال گزارش کرده‌اند.



در منابع نام جد او عبدالعزی بن ربیعه و عمرو بن ربیعه از تیره کعب بن عمرو از قبیله خزاعه، شاخه‌ای از عرب قحطانی آمده است.


درباره زندگی بُدَیل بن وَرقاء پیش از اسلام آوردنش آگاهی چندان در دست نیست. بر پایه شماری از گزارش‌ها او ساکن مکه بوده است.

۲.۱ - ساخت خانه‌های چهارگوش

نخستین کسی است که در بخشی از معابر آن شهر، روشنایی نهاد و خانه‌ای چهار گوش شبیه خانه خدا ساخت و برای آن پنجره و دریچه‌هایی قرار داد. پیش از وی به احترام کعبه کسی چنین کاری نکرده بود و برای متمایز بودن کعبه از دیگر بناها، از ساختن خانه‌هایی همانند آن خودداری می‌کردند.

۲.۲ - گمراه کردن مردم

شماری از مفسران ذیل آیه ۱۱۹ سوره انعام: «...وَاِنَّ کَثِیرًا لَیُضِلُّونَ بِاَهْوَائِهِمْ بِغَیْرِ عِلْمٍ...» بدیل را کسی برشمرده‌اند که پیش از مسلمان شدنش همراه شماری از مشرکان از روی هوا و هوس، درباره حرام و حلال بدون آن که از شریعت و دینی الهام گرفته باشند، سخن می‌گفتند و موجب گمراهی مردم می‌شدند.

۲.۳ - خرده‌گیری به کار مسلمانان

ذیل آیه ۶۷ سوره حج: «لِکُلِّ اُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنْسَکًا هُمْ نَاسِکُوهُ فَلا یُنَازِعُنَّکَ فِی الامْرِ...» نیز او را در شمار کسانی دانسته‌اند که به شماری از کارهای مسلمانان خرده می‌گرفتند؛ مثلاً به آنان می‌گفتند: چرا از خوردن گوشت مردار پرهیز می‌کنید، اما از گوشت ذبح شده به دست خودتان استفاده می‌نمایید؟ از این رو، خداوند اینان را به سبب ستیزه‌جویی و جدال نکوهش نمود.


همه سیره‌نویسان و مفسران از نقش بدیل در پیمان حدیبیه (۶ق) سخن گفته و آورده‌اند که او با شماری از بزرگان قبیله خود و به نمایندگی از قریش به حضور پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) رسید که برای گزاردن عمره تا حدیبیه آمده بود.

۳.۱ - آگاه کردن پیامبر از نبرد

وی رسول خدا را از آمادگی قریش برای نبرد با او آگاه ساخت. نیز در پی آگاهی از علت سفر رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) برای انجام سفر به قصد عمره، گزارش آن را به مشرکان مکه رساند؛ اما قریش به رغم آن که او را به نمایندگی نزد پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرستاده بودند، به سخنش اعتماد نکردند و وی را به سازش با پیامبر متهم نمودند.

۳.۲ - ارسال نامه برای بدیل

بر پایه گزارشی، رسول خدا در پی صلح حدیبیه، حدود سه ماه پیش از فتح مکه به سال ۸ق نامه‌ای به خط علی (علیه‌السّلام) برای بدیل فرستاد. در این نامه، جمله «کریم‌ترین اهل تهامه نزد من شمایید» نشان دهنده جایگاه بدیل و قبیله خزاعه نزد پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) است. نوشته‌اند که بدیل این نامه را به فرزندش مسلم سپرد و گفت: مادام که این نامه با شما است، خیر و برکت با شما خواهد بود.

۳.۳ - پناه به خانه بدیل

قبیله خزاعه در پی صلح حدیبیه، هم‌پیمان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بودند و بر پایه گزارش‌هایی همه افراد این قبیله، اعم از مشرک و مسلمان، رازدار و امین سرّ و هواخواه پیامبر بودند و آن چه را در مکه می‌گذشت، از ایشان پنهان نمی‌کردند. بر پایه گزارشی، بنی‌بکر با پشتیبانی مشرکان قریش و بر خلاف پیمان حدیبیه، شبانه به قبیله خزاعه هجوم بردند و در پی کشتار شماری از آنان، خزاعیان را تا ستون‌های حرم تعقیب کردند و آنان به ناچار به خانه بدیل پناه آوردند.

۳.۴ - شکایت از قریش

در پی پیمان‌شکنی قریش، خزاعه که هم‌پیمان رسول خدا بودند، نمایندگانی را نزد ایشان به مدینه فرستادند تا او را از عهدشکنی قریش آگاه سازند. بدیل از کسانی بود که نزد پیامبر آمد و از قریش شکایت کرد. ایشان در پاسخ وی پیش‌بینی فرمود که ابوسفیان به زودی برای تجدید پیمان حدیبیه به مدینه خواهد آمد و بدون نتیجه بازخواهد گشت. نیز آمده است که رسول خدا سوگند یاد کرد که برای یاری تیره بنی‌کعب از خزاعه که به آنان حمله شده‌، اقدام خواهد کرد.


در آستانه فتح مکه، هنگامی که پیامبر به مَرُّ الظَّهْران، جایی به فاصله یک منزلی مکه، رسیده بود، گویا بدیل در انتظار ایشان به سر می‌برد؛ زیرا ابوسفیان که برای جاسوسی آمده بود، به او برخورد کرد. بر پایه پاره‌ای از گزارش‌ها، در فتح مکه خانه بدیل و مولایش رافع از مکان‌های امنی بود که قریش به دستور پیامبر می‌توانستند به آن جا پناهنده شوند. آورده‌اند که هنگام فتح مکه (۸ق) آن گاه که عباس عموی پیامبر، بدیل را از این رو که شماری از جده‌های رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از قبیله خزاعه بودند، دایی وی معرفی کرد، ایشان از مدت عمر بدیل پرسید. او خود را ۹۷ ساله خواند و پیامبر او را دعا کرد.


درباره هنگام اسلام آوردن بدیل، سیره‌نویسان بر یک دیدگاه نیستند. مشهور مورخان، اسلام آوردن وی را هنگام فتح مکه (۸ق) نوشته و از او به عنوان یکی از بزرگ مسلمانان فتح مکه نام برده‌اند. گزارش‌هایی دیگر حکایت دارند که اسلام او پیش از فتح مکه بوده است. مؤید این سخن، تمایل و دلبستگی بدیل به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و هم‌پیمانی قبیله خزاعه با مسلمانان و این گزارش است که در پی صلح حدیبیه، همه خزاعیان مسلمان شدند و پیامبر را تصدیق کردند.


بدیل در پی اسلام آوردن، در غزوه‌های حُنَیْن و طائف که بی‌درنگ پس از فتح مکه انجام شد، شرکت داشت. در پی پیروزی مسلمانان در غزوه حنین، پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بدیل را مامور نگهبانی از اسیران و غنایم این غزوه کرد.


در غزوه تبوک (۹ق) نیز از سوی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ماموریت یافت تا بنی‌کعب، از زیر مجموعه‌های خزاعه، را برای نبرد با رومیان بسیج کند.


آورده‌اند که بدیل در حجة الوداع (۱۰ق) سوار بر شتر اعلان کرد که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به او ماموریت داده تا مردم را از روزه گرفتن در ایام تَشْریق (سه روز در پی عید قربان) باز دارد و بگوید که این روزها هنگام خوردن و آشامیدن است.


بیشتر سیره‌نویسان وفات او را پیش از رحلت پیامبر اکرم (۱۰ق) و مدت عمر وی را حدود ۱۰۰ سال گزارش کرده‌اند.


بدیل فرزندانی داشت که شماری از ایشان از یاران نزدیک امیر مؤمنان علی (علیه‌السّلام) بودند و دو یا سه تن از آنان در نبرد صفین در رکاب ایشان به شهادت رسیدند. رافع بن بدیل که پیش از پدرش اسلام آورد، در فاجعه بئر مَعُونَه (۴ق) به شهادت رسید. عبدالله بن بدیل از صحابه بود و در فتح مکه و غزوه حنین شرکت داشت. بر پایه نوشته بلاذری، او از سوی خلیفه دوم ماموریت فتح اصفهان را یافت. نیز وی همدان و اصفهان را در روزگار عمر فتح کرد. عبدالله در نبرد جمل از فرماندهان امیر مؤمنان بود.
[۵۵] ابن شهرآشوب، رشیدالدین، مناقب، ج۲، ص۳۵۲.
وی در نبرد صفین به شهادت رسید. فرزند دیگر بدیل، عبدالرحمن، نیز از نخستین شهیدان صفین بود.
آورده‌اند که پسر دیگر بدیل، ابوعمرو، نیز در قیام بر ضدّ عثمان نقش داشته است. حبیب بن بدیل نیز از راویان حدیث غدیر است.


شاید به سبب نقش فرزندان بدیل در نبرد صفین و نیز انتساب افرادی همچون ابوالفتوح رازی مفسر و دعبل خزاعی شاعر اهل بیت: به خاندان بدیل، برخی خاندان بدیل را شیعه قلمداد کرده‌اند. بدیل از راویان حدیث پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بود و کسانی چون پسرش سلمه و نیز حبیبه دختر شُرَیْق، از او روایت کرده‌اند.


(۱) الاستیعاب، ابن عبدالبر (م،۴۶۳ق)، به کوشش البجاوی، بیروت، دار الجیل، ۱۴۱۲ق.
(۲) اسد الغابه، ابن اثیر علی بن محمد الجزری (م،۶۳۰ق)، بیروت، دار الکتاب العربی.
(۳) الاصابه، ابن حجر العسقلانی (م،۸۵۲ق)، به کوشش علی محمد و دیگران، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق.
(۴) اعیان الشیعه، سید محسن الامین (م،۱۳۷۱ق)، به کوشش حسن الامین، بیروت، دار التعارف.
(۵) البحر المحیط، ابوحیان الاندلسی (م،۷۵۴ق)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۲ق.
(۶) تاریخ الیعقوبی، احمد بن یعقوب (م،۲۹۲ق)، بیروت، دار صادر، ۱۴۱۵ق.
(۷) تفسیر قرطبی (الجامع لاحکام القرآن)، القرطبی (م،۶۷۱ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق.
(۸) جمهرة انساب العرب، ابن حزم (م،۴۵۶ق)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
(۹) دانشنامه جهان اسلام، زیر نظر حداد عادل و دیگران، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۷۸ش.
(۱۰) رجال الطوسی، الطوسی (م،۴۶۰ق)، به کوشش قیومی، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۵ق.
(۱۱) روض الجنان، ابوالفتوح رازی (م،۵۵۴ق)، به کوشش یاحقی و ناصح، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۵ش.
(۱۲) السیرة النبویه، ابن هشام (م،۲۱۳/۲۱۸ق)، به کوشش السقاء و دیگران، بیروت، المکتبة العلمیه.
(۱۳) صبح الاعشی، احمد بن علی القلقشندی (م،۸۲۱ق)، مصر، وزارة الثقافة و الارشاد القومی، ۱۳۸۳ق.
(۱۴) الطبقات الکبری، ابن سعد (م،۲۳۰ق)، بیروت، دار صادر.
(۱۵) الغدیر، الامینی (م،۱۳۹۰ق)، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۶ش.
(۱۶) فتوح البلدان، البلاذری (م،۲۷۹ق)، به کوشش صلاح الدین، قاهره، النهضة المصریه، ۱۹۵۶م.
(۱۷) قاموس الرجال، محمدتقی شوشتری، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۸ق.
(۱۸) قرب الاسناد، الحمیری (م. قرن۳ق)، قم، آل البیت:، ۱۴۱۳ق.
(۱۹) الکشاف، الزمخشری (م،۵۳۸ق)، قم، بلاغت، ۱۴۱۵ق.
(۲۰) المستدرک علی الصحیحین، الحاکم النیشابوری (م،۴۰۵ق)، به کوشش مرعشلی، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ق.
(۲۱) معجم رجال الحدیثف الخوئی (م،۱۴۱۳ق)، بیروت، ۱۴۰۹ق.
(۲۲) المغازی، الواقدی (م،۲۰۷ق)، به کوشش مارسدن جونس، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۹ق.
(۲۳) من لا یحضره الفقیه، الصدوق (م،۳۸۱ق)، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۴ق.
(۲۴) مناقب آل ابی‌طالب، ابن شهرآشوب (م،۵۸۸ق)، به کوشش گروهی از اساتید، نجف، المکتبة الحیدریه، ۱۳۷۶ق.


۱. ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۲۹۴.    
۲. ابن حزم، علی بن احمد، جمهرة انساب العرب، ص۲۳۹.    
۳. ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب، ج۱، ص۱۵۰.    
۴. ابن اثیر جزری، عزالدین، اسد الغابه، ج۱، ص۱۷۰.    
۵. عسقلانی، ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۴۰۸.    
۶. ابن حزم، علی بن احمد، جمهرة انساب العرب، ص۲۳۵.    
۷. نک:ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب، ج۱، ص۱۵۰.    
۸. عسقلانی، ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۴۰۸.    
۹. قلقشندی، أحمد بن علی، صبح الاعشی، ج۱، ص۴۸۵.    
۱۰. بنیاد دائرة المعارف اسلامی، دانشنامه جهان اسلام، ص۸۲۵.    
۱۱. اندلسی، ابوحیان، البحرالمحیط، ج۴، ص۶۳۱.    
۱۲. انعام/سوره۶، آیه۱۱۹.    
۱۳. حج/سوره۲۲، آیه۶۷.    
۱۴. ابوقاسم، الکشاف، ج۳، ص۱۶۹.    
۱۵. اندلسی، ابوحیان، البحر المحیط، ج۷، ص۵۳۴.    
۱۶. ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویه، ج۲، ص۳۱۱.    
۱۷. رازی، ابوالفتوح، روض الجنان، ج۱۷، ص۳۵۴.    
۱۸. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۲، ص۷۴۹-۷۵۰.    
۱۹. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۲، ص۷۵۰.    
۲۰. ابن اثیر جزری، عزالدین، اسد الغابه، ج۱، ص۱۷۰.    
۲۱. ابن اثیر جزری، عزالدین، اسد الغابه، ج۱، ص۱۷۰.    
۲۲. عسقلانی، ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۴۱۰.    
۲۳. شوشتری، محمدتقی، قاموس الرجال، ج۲، ص۲۵۵.    
۲۴. ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویه، ج۲، ص۳۱۲.    
۲۵. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۲، ص۵۹۳-۵۹۴.    
۲۶. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۲، ص۷۸۳.    
۲۷. ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویه، ج۲، ص۳۹۵-۳۹۶.    
۲۸. قرطبی، شمس الدین، تفسیر قرطبی، ج۸، ص۶۴-۶۵.    
۲۹. یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۵۸.    
۳۰. ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب، ج۱، ص۱۵۰.    
۳۱. عسقلانی، ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۴۰۹.    
۳۲. شوشتری، محمدتقی، قاموس الرجال، ج۲، ص۲۵۵-۲۵۶.    
۳۳. عسقلانی، ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۴۰۹.    
۳۴. شوشتری، محمدتقی، قاموس الرجال، ج۲، ص۲۵۵.    
۳۵. ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب، ج۱، ص۱۵۰.    
۳۶. ابن اثیر جزری، عزالدین، اسد الغابه، ج۱، ص۱۷۰.    
۳۷. ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویه، ج۲، ص۳۹۵-۳۹۶.    
۳۸. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۲، ص۷۴۹.    
۳۹. ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۲۹۴.    
۴۰. ابن اثیر جزری، عزالدین، اسد الغابه، ج۱، ص۱۷۰.    
۴۱. ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۲۹۴.    
۴۲. صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۵۰۹، پانویس.    
۴۳. حمیری، ابوالعباس، قرب الاسناد، ص۱۹.    
۴۴. عسقلانی، ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۴۰۹.    
۴۵. ابن اثیر جزری، عزالدین، اسد الغابه، ج۱، ص۱۷۰.    
۴۶. عسقلانی، ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۴۰۸.    
۴۷. بنیاد دائرة المعارف اسلامی، دانشنامه جهان اسلام، ص۸۲۵.    
۴۸. طوسی، محمد بن حسن، رجال الطوسی، ص۷۰.    
۴۹. خوئی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۱۰، ص۳۴۰.    
۵۰. ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۲۹۴.    
۵۱. ابن حزم، علی بن احمد، جمهرة انساب العرب، ص۲۳۹.    
۵۲. حاکم نیشابوری، ابوعبدالله، المستدرک، ج۳، ص۴۴۶.    
۵۳. بلاذری، أحمد بن یحیی، فتوح البلدان، ج۲، ص۳۸۳.    
۵۴. یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۵۷.    
۵۵. ابن شهرآشوب، رشیدالدین، مناقب، ج۲، ص۳۵۲.
۵۶. خوئی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۱۰، ص۳۴۰.    
۵۷. خوئی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۱۱، ص۱۲۶.    
۵۸. شوشتری، محمدتقی، قاموس الرجال، ج۶، ص۹۵.    
۵۹. ابن حزم، علی بن احمد، جمهرة انساب العرب، ص۲۳۹.    
۶۰. امین، سید محسن، اعیان الشیعه، ج۴، ص۵۳۹.    
۶۱. امینی، عبدالحسین، الغدیر، ج۱، ص۱۹۰.    
۶۲. ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان، ج۱۷، ص۳۵۴.    
۶۳. امین، سید محسن، اعیان الشیعه، ج۳، ص۵۵۰.    
۶۴. ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب، ج۱، ص۱۵۰.    
۶۵. ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب، ج۴، ص۱۴۸۹.    



دانشنامه حج و حرمین شریفین، برگرفته از مقاله «بُدَیل بن وَرقاء»، تاریخ بازیابی۱۴۰۰/۰۵/۰۲.    






جعبه ابزار