• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ایقاظ الهمم فی شرح الحکم‌ (کتاب)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



«ایقاظ الهمم فی شرح الحکم»، به زبان عربی، اثر ابو العباس احمد بن العجیبة الحسنی، در تشریح مباحث عرفانی کتاب ارزنده «الحکم العطائیة»، تصنیف احمد بن محمد بن عبد الکریم بن عطاء الله است.



این شرح، در حقیقت، دو کتاب ارزنده و دو گوهر گران بها از دو عارف بزرگ را در بر گرفته است و گسترده‌ترین و محققانه‌ترین شرحی است که بر کتاب «الحکم» نوشته شده و در میان شروح آن، بی نظیر است.
شارح، در آغاز هر باب، قسمتی از کلام مصنف را ذکر می‌کند و در ذیل آن، به شرح و تفصیل می‌پردازد.
شارح، علم تصوف را بدان جهت که مغز شریعت و کانون تابش انوار حقیقت است، ارزنده‌ترین و بزرگ‌ترین علم می‌داند و بزرگ‌ترین کتابی را که در این علم تصنیف شده است، کتاب «الحکم العطائیة» می‌خواند و آن را دربردارنده مواهب لدنی و اسرار ربانی معرفی می‌نماید و از بزرگی نقل می‌کند که گفته است: کتاب «الحکم» ابن عطاء، به وحی الهی بودن، نزدیک است و اگر نماز بدون قرآن روا بود، می‌شد آن را با کلام «الحکم» خواند.
شارح، در ادامه، انگیزه خود را از نگارش این شرح، اجابت درخواست استاد عارف واصل و محقق کامل خویش، جناب محمد بوزیدی حسنی که از وی خواسته که شرحی متوسط بر کتاب مزبور بنگارد، معرفی می‌کند.
وی، آن گاه، دو مقدمه را ذکر می‌کند که در یکی، به تعریف تصوف، موضوع آن، واضع آن، اسم آن، استمداد آن، حکم شارع در باره آن، تصور مسائل آن، فضیلت آن، نسبت آن و ثمره آن می‌پردازد و در دیگری، به ترجمه شیخ و ذکر محاسن وی همت می‌گمارد. او، در مقدمه اول، موارد مزبور را چنین بیان می‌کند:


تعریف‌های گوناگونی برای تصوف ذکر شده است، مثل: «تصوف آن است که حق تعالی، تو را از خودت بمیراند و به خودش زنده گرداند»، «تصوف آن است که بدون هیچ وابستگی، با خدا همراه شوی» و...


موضوع آن، ذات بلندمرتبه خدا یا به قولی، نفس‌ها و دل‌ها و ارواح است.


واضع آن، پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم با وحی و الهام الهی است.


اصول اقوال، در باره اشتقاق لفظ تصوف، پنج تاست:
۱. از صوفه، به معنای قطعه‌ای پشم، گرفته شده، چون صوفی در برابر خدا همچون قطعه‌ای پشم دورافکنده شده است که هیچ تدبیری ندارد.
۲. از صوفة القفا، به معنای موهای نرم و کرک مانند پشت گردن، گرفته شده، چون صوفی، نرم خو و آسان گیر است.
۳. از صفة (صفت) گرفته شده، چون خلاصه آن، اتصاف به صفات پسندیده و ترک اوصاف ناپسند است.
۴. از صفاء، به معنای پاک و باصفا شدن، گرفته شده است.
۵. منقول است از صفه مسجد نبوی که جایگاه «اهل صفه» بود، چون صوفی در صفاتی که خدا در این آیه: «و اصبر نفسک مع الذین یدعون ربهم بالغداة و العشی یریدون وجهه»، برای آنان ثابت کرده، تابع آنهاست.


استمداد آن، از کتاب و سنت و الهامات صالحین و فتوحات عارفین است.


به قول غزالی ، این علم فرض عینی است، چون احدی از عیب و مرض خالی نمی‌باشد؛ مگر انبیاء علیه‌السّلام .


مسائل آن، معرفت اصطلاحات و کلماتی است که میان صوفیه متداول است، مانند اخلاص ، صدق، توکل ، زهد، ورع، رضا، تسلیم، محبت، فناء، بقاء و...
(التحقیق فی مسائل هذا العلم انها القضایا التی یبحث عنها السالک فی حال سیره، لیعمل بمقتضاها ککون الاخلاص شرطا فی العمل و کون الزهد رکنا فی طریق السیر و اسقاط الحال شرطا فی تحقیق ذروة کمال الاخلاص و الاعراض عن الکونین شرطا فی کمال الشهود و...


چون که موضوع این علم، ذات بلندمرتبه خداست و او افضل علی الاطلاق است، پس علمی هم که به آن مربوط است افضل علی الاطلاق می‌باشد.


نسبتش به همه علوم، همچون نسبت جان به کالبد است.


فایده آن، تهذیب قلوب و معرفت علام الغیوب یا بگو ثمره آن، سخاوت نفوس و سلامت صدور و حسن خلق با هر مخلوقی است.
شارح ادامه می‌دهد که: «این علم تنها لقلقه زبان و قیل و قال نیست، بلکه ذوق و وجدان است که در خدمت رجال و صحبت اهل کمال حاصل می‌شود».
وی، در مقدمه دوم، شیخ را چنین معرفی می‌کند: «او، شیخ و امام و تاج دین و ترجمان عارفین، ابو الفضل، احمد بن محمد بن عبد الکریم بن عبد الرحمن بن عبدالله بن احمد بن عیسی بن حسین بن عطاء الله است. وی اعجوبه زمان و نخبه عصر خویش است که در جمادی الاخر سال ۷۰۹ درگذشته است. وی، جامع انواع علوم، مانند تفسیر و حدیث و فقه و نحو و اصول و... بوده است.


شارح، در معرفی کتاب «الحکم» آن را متضمن چهار امر می‌داند:
علم یادآوری و اندرز که درخور عوام است؛
علم پاک کردن اعمال و درست نمودن احوال به سبب آراستن درون به خوهای پسندیده و پیراستن آن از خوهای ناپسند که این شایسته راستان و رهروان تازه کار است؛
تحقیق در باره ی احوال و مقامات و اذواق و منازلات است که بهره اهل اشراق از مریدین و عارفان تازه کار است؛
معارف و علوم الهامی است که مطالب این کتاب، مشحون از آنهاست.


«الباب الاول:
من علامة الاعتماد علی العمل نقصان الرجاء عند وجود الزلل.
الاعتماد علی الشی ء هو الاستناد علیه و الرکون الیه و العمل حرکة الجسم او القلب، فان تحرک بما یوافق الشریعة سمی طاعة و ان تحرک بما یخالف الشریعة سمی معصیة و الاعمال عند اهل الفن علی ثلاثة اقسام: عمل الشریعة و عمل الطریقة و عمل الحقیقة او تقول: عمل الاسلام و عمل الایمان و عمل الاحسان او تقول: عمل العبادة و عمل العبودیة و عمل العبودة؛ ‌ای الحریة او تقول: عمل اهل البدایة و عمل اهل التوسط و عمل اهل النهایة؛ فالشریعة ان تعبده و الطریقة ان تقصده و الحقیقة ان تشهده او تقول: الشریعة لاصلاح الظواهر و الطریقة لاصلاح الضمائر و الحقیقة لاصلاح السرائر او تقول: الشریعة لتطهیر الجوارح من لوث الهفوات و الطریقة تطهیر القلوب من الغفلات و الحقیقة تطهیر الاسرار من الفترات و اصلاح الجوارح بثلاثة امور: بالتوبة و التقوی و الاستقامة و اصلاح القلوب بثلاثة امور: بالاخلاص و الصدق و الطمانینة و اصلاح السرائر بثلاثة امور: بالمراقبة و المشاهدة و المعرفة.


کتاب، توسط محمد عبد القادر نصار، تحقیق و تصحیح شده است. وی، در مقدمه خویش، به معرفی مصنف و شارح و روش تحقیق خویش در مورد این کتاب و نسخه‌های خطی آن پرداخته است.
فهرست محتویات در آخر کتاب ذکر شده است.
پاورقی‌ها، به ذکر منابع روایات و موارد اختلاف نسخ خطی و چاپی و مشخص کردن مرجع برخی از ضمیرها و... اختصاص یافته است.


۱. کهف/سوره۱۸، آیه۲۸.    



نرم افزار عرفان۳، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.



جعبه ابزار