• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

انار در قرآن

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



انار نام میوه ای است که در قرآن به مناسبت از آن یاد شده است.



برابر عربی، انار « رمّان » است که ریشه آن را «ر م م»
[۱] مفردات، ص ۳۶۵، «رمّ».
[۳] مجمع‌البیان، ج ۹، ص ۳۱۷.
یا «ر م ن» دانسته‌اند.
با توجه به وجود این واژه در زبانهای پهلوی ، سریانی ، عبری و... برخی آن را واژه‌ای دخیل در زبان عربی با ریشه و اصل نامعلوم می‌دانند؛ همچنین احتمال داده‌اند «رمّان» واژه‌ای ماقبل سامی باشد که سامیان از آن بهره برده‌اند
[۵] واژه‌های دخیل، ص ۲۲۵ -۲۲۶.
و بدین‌سان به مجموعه زبانهای سامی وارد شده است.


انار در دورانهای بسیار قدیم شناخته شده و نخستین محل رویش آن، ایران بوده است.
[۶] معارف گیاهی، ج ۲، ص ۲۷.

انواع میوه آن خواص ویژه‌ای داشته و در طب قدیم برای درمان بیماریها به‌کار می‌رفته است؛ همچنین برای جوشانده شکوفه، پوست و ریشه آن و نیز شاخه‌های آن خواصی ذکر کرده‌اند.
[۷] الکافی، ج ۶، ص ۳۵۷-۳۵۸.
[۸] الطب من الکتاب و السنه، ص ۱۰۹.
[۹] مع الطب فی القرآن، ص ۶۹-۷۰.
[۱۰] الغذاء الشافی من القرآن، ص ۱۲۱ -۱۲۲.

دسته‌ای از روایات نیز به بیان ارزش این میوه پرداخته، از آن با وصفِ بهترین میوه یا یکی از ۵ میوه بهشتی موجود در دنیا یاد کرده است.
[۱۱] الکافی، ج۶، ص۳۵۵؛

طبق نقل عهد قدیم، یهود از عصاره آن شراب می‌ساختند
[۱۳] کتاب مقدس، سرود سلیمان ۸:۴.
و لباس و ردای رئیس کاهنان با انار مزین می‌گشت که به این منظور، درختهای انار فراوانی در اماکن مختلف کاشته می‌شد.
[۱۴] کتاب مقدس، اول پادشاهان ۷:۱۸.
[۱۵] قاموس کتاب مقدس، ص ۱۰۹، «انار».



از انار در سه آیه از قرآن
[۱۶] قاموس کتاب مقدس، ص ۱۴۱.
نام برده شده است.

۳.۱ - مقصود از شجره طیبه

افزون بر این سه آیه، برخی از مفسران مقصود از شجره طیبه در آیه ۲۴ ابراهیم را انار و نخل و هر درخت ثمردار دیگر دانسته‌اند.
[۱۹] غریب القرآن، ص ۲۵۱.


۳.۲ - امر به نگریستن در باغهای انار

در آیه ۹۹ سوره انعام پس از ذکر برخی از نشانه‌های الهی به فرود آمدن آب از آسمان و رویانیدن گیاهان و باغهای میوه از جمله انار اشاره و به نگریستن در میوه‌های آن امر شده است:
«... وهُوَ الَّذی اَنزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَاَخرَجنا بِهِ... وجَنّت مِن اَعناب والزَّیتونَ والرُّمّانَ...» همچنین آیه۱۴۱ همین‌سوره با همان سیاق به وصف خداوند به‌عنوان ایجادکننده باغهای گوناگون میوه از جمله انار پرداخته است:
«و هُوَ الَّذی اَنشَاَ جَنَّت مَعروشت وغَیرَ مَعروشت والنَّخلَ والزَّرعَ مُختَلِفًا اُکُلُهُ والزَّیتونَ والرُّمّانَ...» در آیه نخست پس از اشاره به گیاهان و باغها به نگریستن در میوه‌های آن امر شده:«انظُروا اِلی ثَمَرِه...» و در این آیه با همان شیوه به خوردن آن میوه‌ها سفارش شده است:«کُلوا مِن ثَمَرِه...» که این به جهت اختلاف مقام در دو آیه است
[۲۱] تفسیر المنار، ج ۸، ص ۱۳۴-۱۳۵.
، زیرا آیه نخست در مقام توجه دادن به خالق و معرفی اوست
[۲۲] مجمع‌البیان، ج ۴، ص ۵۲۹.
؛ ولی آیه دوم در مقام زدودن برخی باورهای خرافی در تحریم بعضی از نعمتها یا بیان اباحه آن پس از به ثمر نشستن درختان است
[۲۳] مجمع‌البیان، ج ۴، ص۵۷۸-
[۲۴] تفسیرالمنار، ج۸، ص۱۳۵-۱۳۶.
؛ همچنین در آیه نخست پس از ذکر باغهای انار و... قید «مُشتَبِهًا و غَیرَ مُتَشبِه» و در آیه دوم قید «مُتَشبِهًا و غَیرَ مُتَشبِه» آورده شده که بنابر گفته گروهی این دو قید، معنایی نزدیک به هم دارند
[۲۵] مفردات، ص ۲۵۴، «شبه».
، هرچند برخی دومی را أعم از اولی دانسته‌اند.
[۲۶] تفسیر المنار، ج ۷، ص ۶۴۲-۶۴۳.

این شباهت و عدم شباهت ممکن است نسبت به یک نوع میوه باشد؛ مثلاً دو انار از نظر شکلِ درخت و میوه، شبیه و از نظر رنگ و طعم متفاوت‌اند، چنان‌که ممکن است این امر نسبت به دو میوه مختلف باشد؛ مثلاً درخت انار و زیتون شبیه و میوه‌هایشان غیر متشابه است، افزون بر این ممکن است تشابه و عدم تشابه در مورد همه میوه‌های یاد شده در آیه باشد؛ نه خصوص زیتون و انار.
[۲۸] مجمع‌البیان، ج ۴، ص ۵۲۹.
[۲۹] تفسیر قرطبی، ج ۷، ص ۳۳.

آیه دوم پس از بیان اباحه تصرف در میوه پس از به ثمر نشستن درختان، به پرداخت حق ( مستمندان ) هنگام برداشت دستور داده است:«و ءَاتوا حقَّه یوم حصاده...» در نوع این حق ( زکات یا غیر زکات بودن آن)
[۳۰] المحلی، ج۴، ص ۱۸، ۲۱.
[۳۲] مجمع‌البیان، ج ۴، ص ۵۷۸.
و نیز در حکم ( وجوب یا عدم وجوب آن)
[۳۳] احکام القرآن، ج ۳، ص ۱۴-۱۵.
[۳۴] منتهی المطلب، ج ۲، ص ۷۵۹.
[۳۵] المجموع، ج ۵، ص ۴۵۲، ۴۵۴.
میان مفسران و فقیهان بحث است، ولی در عدم وجوب زکات انار اختلافی نیست.
[۳۶] الموطأ، ج ۱، ص ۲۷۶.
[۳۷] تفسیر قرطبی، ج ۷، ص ۶۸.
[۳۸] منتهی المطلب، ج ۱، ص ۴۷۴.


۳.۳ - ذکرانار به عنوان میوه بهشتی

در آیه ۶۸ سوره الرحمن در ادامه وصف (دو باغ از) بهشت ، به وجود میوه، به طور عام، و خرما و انار، به طور خاص، در آن (دو باغ ) اشاره شده است:«فیهِما فکِهَةٌ و نَخلٌ و رُمّان» ذکر «خرما» و «انار» پس از فاکهه (میوه) گروهی را بر این پندار داشته که این دو، در مفهوم «فاکهه» داخل نیست و با توجه به همین پندار برخی از فقیهان اهل‌سنت ، خوردن خرما و انار را موجب حنث سوگندِ پرهیز از خوردن «فاکهه» نمی‌دانند.
[۴۵] تفسیر بیضاوی، ج ۴، ص ۲۲۸.

البته این پندار از سوی لغویان و برخی مفسران رد شده و بنابر اصل رایج، عطف خاص بر عام، امتیاز و فضل خاص را می‌فهماند
[۴۶] جامع‌البیان، مج ۱۳، ج ۲۷، ص ۲۰۳.
[۴۸] مجمع‌البیان، ج ۹، ص ۳۱۹.
، چنان‌که چنین عطفی در آیات دیگر نیز دیده می‌شود.
[۵۱] جامع البیان، مج ۱۳، ج ۲۷، ص ۲۰۳.
[۵۲] تفسیر قرطبی، ج ۱۷، ص ۱۲۱.

برخی نیز وجه جدا آوردن خرما و انار را آن دانسته‌اند که این دو، افزون بر فاکهه بودن، طعام و دوا نیز هست
[۵۳] تفسیر قرطبی، ج ۱۷، ص ۱۲۱.
یا این‌که جدا ذکر کردن به جهت ارزش و منزلت این دو نوع میوه نزد عرب بوده، چنان‌که وجه اختصاص برخی میوه‌ها مانند زیتون و انار در آیات پیشین نیز شاید همین بوده است، همان‌طور که برخی از مفسران، دستور به نگریستن و تأمل در خلقت شتر در برخی آیات را از این باب دانسته‌اند.
[۵۴] التفسیر الکبیر، ج ۷، ص ۴۷.

برخی نیز ذکر ایندو میوه را از میان انبوه میوه‌های بهشتی، به جهت تنوع آن دو از نظر طبیعت (سردی و گرمی) و مکان رویش و... دانسته‌اند.
[۵۵] التفسیر الکبیر، ج ۱۰، ص ۳۸۰.

به نظر می‌رسد وجود چنین تنوعی در دیگر میوه‌ها، این نظریه را تضعیف می‌کند.


احکام القرآن، جصاص؛ انوارالتنزیل و اسرارالتأویل، بیضاوی؛ بحارالانوار؛ بدایة المجتهد و نهایة المقتصد؛ التبیان فی تفسیر القرآن؛ التفسیرالکبیر؛ تفسیرالمنار؛ جامع البیان عن تأویل آی القرآن؛ الجامع لاحکام القرآن، قرطبی؛ شرح شافیة ابن الحاجب؛ الطب من الکتاب والسنة؛ الغذاء الشافی من القرآن؛ الکافی؛ کتاب الخلاف؛ کتاب مقدس؛ المبسوط فی فقه الامامیه؛ مجمع‌البیان فی تفسیر القرآن؛ المجموع فی شرح المهذب؛ المحلی بالآثار؛ معارف گیاهی؛ مع‌الطب فی القرآن بین تشخیص الداء و معرفة‌الدواء؛ المغنی والشرح الکبیر؛ مفردات الفاظ القرآن؛ منتهی‌المطلب؛ الموطأ؛ واژه‌های دخیل در قرآن مجید.


۱. مفردات، ص ۳۶۵، «رمّ».
۲. التبیان، ج ۹، ص ۴۸۴.    
۳. مجمع‌البیان، ج ۹، ص ۳۱۷.
۴. شرح شافیه، ج ۲، ص ۳۸۸.    
۵. واژه‌های دخیل، ص ۲۲۵ -۲۲۶.
۶. معارف گیاهی، ج ۲، ص ۲۷.
۷. الکافی، ج ۶، ص ۳۵۷-۳۵۸.
۸. الطب من الکتاب و السنه، ص ۱۰۹.
۹. مع الطب فی القرآن، ص ۶۹-۷۰.
۱۰. الغذاء الشافی من القرآن، ص ۱۲۱ -۱۲۲.
۱۱. الکافی، ج۶، ص۳۵۵؛
۱۲. بحارالانوار، ج۶۳، ص۱۶۳، ۱۶۵.    
۱۳. کتاب مقدس، سرود سلیمان ۸:۴.
۱۴. کتاب مقدس، اول پادشاهان ۷:۱۸.
۱۵. قاموس کتاب مقدس، ص ۱۰۹، «انار».
۱۶. قاموس کتاب مقدس، ص ۱۴۱.
۱۷. رحمن/سوره۵۵، آیه۶۸.    
۱۸. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۲۴.    
۱۹. غریب القرآن، ص ۲۵۱.
۲۰. انعام/سوره۶، آیه۹۹.    
۲۱. تفسیر المنار، ج ۸، ص ۱۳۴-۱۳۵.
۲۲. مجمع‌البیان، ج ۴، ص ۵۲۹.
۲۳. مجمع‌البیان، ج ۴، ص۵۷۸-
۲۴. تفسیرالمنار، ج۸، ص۱۳۵-۱۳۶.
۲۵. مفردات، ص ۲۵۴، «شبه».
۲۶. تفسیر المنار، ج ۷، ص ۶۴۲-۶۴۳.
۲۷. التبیان، ج ۴، ص ۲۱۷، ۲۹۵.    
۲۸. مجمع‌البیان، ج ۴، ص ۵۲۹.
۲۹. تفسیر قرطبی، ج ۷، ص ۳۳.
۳۰. المحلی، ج۴، ص ۱۸، ۲۱.
۳۱. التبیان، ج ۴، ص ۲۹۵.    
۳۲. مجمع‌البیان، ج ۴، ص ۵۷۸.
۳۳. احکام القرآن، ج ۳، ص ۱۴-۱۵.
۳۴. منتهی المطلب، ج ۲، ص ۷۵۹.
۳۵. المجموع، ج ۵، ص ۴۵۲، ۴۵۴.
۳۶. الموطأ، ج ۱، ص ۲۷۶.
۳۷. تفسیر قرطبی، ج ۷، ص ۶۸.
۳۸. منتهی المطلب، ج ۱، ص ۴۷۴.
۳۹. رحمن/سوره۵۵، آیه۶۸.    
۴۰. الخلاف، ج‌۶‌، ص‌۱۸۱‌-۱۸۲.    
۴۱. المبسوط، ج‌۶‌، ص‌۲۴۸.    
۴۲. التبیان، ج‌۹، ص‌۴۸۴.    
۴۳. الخلاف، ج۶، ص۱۸۱.    
۴۴. المبسوط، ج ۶، ص ۲۴۸.    
۴۵. تفسیر بیضاوی، ج ۴، ص ۲۲۸.
۴۶. جامع‌البیان، مج ۱۳، ج ۲۷، ص ۲۰۳.
۴۷. التبیان، ج ۹، ص ۴۸۴.    
۴۸. مجمع‌البیان، ج ۹، ص ۳۱۹.
۴۹. بقره/سوره۲، آیه۹۸.    
۵۰. بقره/سوره۲، آیه۲۳۸.    
۵۱. جامع البیان، مج ۱۳، ج ۲۷، ص ۲۰۳.
۵۲. تفسیر قرطبی، ج ۱۷، ص ۱۲۱.
۵۳. تفسیر قرطبی، ج ۱۷، ص ۱۲۱.
۵۴. التفسیر الکبیر، ج ۷، ص ۴۷.
۵۵. التفسیر الکبیر، ج ۱۰، ص ۳۸۰.



دائرة المعارف قران کریم جلد چهارم، برگرفته از مقاله "انار".    



جعبه ابزار