• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

امیرحسین خزیمه علم

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



"امیرحسین خزیمۀ علم" در سال ۱۲۹۲ (ه. ش) در شهر بیرجند متولد شد. وی فرزند امیر "معصوم خان حسام الدوله" از حاکمان قاینات و سیستان بود.
[۱] شاهدی، مظفر، مردی برای تمام فصول اسدالله علم و سلطنت محمدرضاشاه، ص۴۳، تهران، موسسه ی مطالعاتی و پژوهش‌های سیاسی، ۱۳۷۹.
وی دارای فعالیتهای سیاسی از جمله فرمانداری کل سیستان و بلوچستان و سه دوره به عنوان نماینده مجلس بود، و در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ در براندازی دولت دکتر مصدق نقش داشت.



وی تحصیلات دانشگاهی خود را در مقطع فوق دیپلم از دانشگاه آمریکایی بیروت اخذ کرد و سپس لیسانس مهندسی کشاورزی را از دانشکدۀ سلطنتی فلاحتی وی تحصیلات دانشگاهی خود را در مقطع فوق دیپلم از دانشگاه آمریکایی بیروت اخذ کرد و سپس لیسانس مهندسی کشاورزی را از دانشکدۀ سلطنتی فلاحتی وابسته به دانشگاه پریستل انگلیس بود اخذ کرد، وی همچنین در انستیوی مهندسین کشاورزی انگلستان عضویت داشت.
[۲] شاهدی، مظفر، مردی برای تمام فصول اسدالله علم و سلطنت محمدرضاشاه، ص۴۲، تهران، موسسه ی مطالعاتی و پژوهش‌های سیاسی، ۱۳۷۹.
و ظاهرا به زبان‌های زنده‌ی دنیا از جمله انگلیسی، عربی و فرانسوی آشنایی داشت.


طبق مدارک برجای مانده وی با یکی از دختران علم به نام «بی‌بی فاطمه» ازدواج کرد، (در کتاب مظفر شاهدی آمده است که وی با یکی از خواهران اسدالله علم ازدواج کرده است.)
[۳] باستانی پاریزی، محمدابراهیم، از سیرتا پیاز، ص۵۴۸، تهران، علم، بی‌تا.
[۴] شاهدی، مظفر، مردی برای تمام فصول اسدالله علم و سلطنت محمدرضاشاه، ص۱۴۰.
که حاصل این ازدواج چهار فرزند به نام‌های «طاهره، امیرپرویز، امیر داریوش و زیبا بود.»
[۵] شاهدی، مظفر، مردی برای تمام فصول اسدالله علم و سلطنت محمدرضاشاه، ص۴۲، تهران، موسسه ی مطالعاتی و پژوهش‌های سیاسی، ۱۳۷۹.



وی در ابتدا منصب فرمانداری کل منطقه سیستان و بلوچستان را در دوره "رضاخان" را در مدت ۲۲سال برعهده داشت (سال‌ها قبل از به قدرت رسیدن اسدالله علم) و چندین مقام دیگر هم در وزارت کشاورزی و وزارت کشور هم برعهده داشت.
[۶] شاهدی، مظفر، مردی برای تمام فصول اسدالله علم و سلطنت محمدرضاشاه، ص۴۲، تهران، موسسه ی مطالعاتی و پژوهش‌های سیاسی، ۱۳۷۹.
وی سه دوره به عنوان نماینده مجلس انتخاب شد، هم‌چنین با حمایت‌های علم به مجلس سنا هم راه یافت.
[۷] شاهدی، مظفر، زندگی سیاسی خاندان علم، ص۱۶۹، تهران، موسسه مطالعاتی تاریخ معاصر ایران، نظر، ۱۳۷۷.
[۸] زهیری، علیرضا، عصرپهلوی به روایت اسناد، ص۲۸۱، قم، معارف، ۱۳۷۹، ش. سند: ۲۰۴.
و از اعضای سرشناس فراماسونری لژ پهلوی هم محسوب می‌شود.
[۹] طلوعی، محمود، راز بزرگ فراماسونها و سلطنت پهلوی، ج۲، ص۶۸۸، تهران، علم، ۱۳۸۰.



درباره خاندان علم آمده است که این خاندان از سران طوایف عرب«خزیمه» بوده‌اند که سابقه‌ی تاریخی آن‌ها به قرن دوم هجری باز می‌گردد با این حال تا اواخر دوره‌ی صفوی هیچ گونه ذکری از این خاندان به میان نیامده است.
[۱۰] آیتی، محمدحسین، مشهد، بهارستان در تاریخ و تراجم رجال قاینات و قهستان، ص۱۰۰-۱۰۱، دانشگاه فردوسی، ۱۳۷۱.
از آغاز ورود آنان به سازمان دولتی ایران اطلاع دقیقی در دست نیست و در کتب تاریخی هم سابقه‌ی دقیقی بدست نمی‌دهد که از چه زمانی رجال و شخصیت‌های این خاندان به دربار پهلوی راه یافتند و مقام و منزلت کسب کرده‌اند.
[۱۱] سرپرسی، سایکس، سفرنامه‌ی ژنرال سرپرسی سایکس، ص۳۸۹، ترجمه‌ی حسین سعادت نوری، تهران، لوحه، ۱۳۶۳.
وارد محدوده تحت تسلط خانواده علم قاینات و سیستان بود.
[۱۲] شاهدی، مظفر، زندگانی سیاسی خاندان علم، ص۲- ۷.
هم‌چنین در دوره حکمرانی برخی از امیران خاندان علم به دلیل ابراز لیاقت و انجام خدماتی مهم در جهت حفظ حکومت مرکزی، از سوی پادشاهان وقت به عنوان قدردانی از وفاداری آن‌ها اداره برخی نقاط از کشور به آنان واگذار می‌گردید. اما قاینات ناحیه‌ای بود که از ابتدای قدرت‌یابی خاندان علم تا زمان زوال آنان همواره تحت حاکمیت آن‌ها بود.
[۱۳] شاهدی، مظفر، زندگانی سیاسی خاندان علم، ص۱۳- ۱۹.

طایفه علم از اواخر سلطنت «شاه سلطان حسین» در ناحیه جنوب خراسان قدرت یافتند. از آن پس در طی سالیان متمادی حکومت ناحیه را به طور موروثی، پسر بعد از پدر، در اختیار گرفته و در تاریخ نام و نشانی از خود باقی گذاشتند.
اولین فرد از این خاندان که نامش در تاریخ ناحیه آمده است «اسماعیل خان خزیمۀ علم» است که در واقع می‌توان او را سر سلسله خاندان علم بشمار آورد. زیرا از زمان او بود که قدرت‌یابی و اهمیت این خاندان آغاز شده و آنان در امور سیاسی و وقایع اجتماعی ایران، بویژه جنوب خراسان، ایفاگر نقش‌های مهم و حساس شدند. قدرت و حاکمیتی که تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی‌ تداوم یافت.
[۱۴] فردوست، حسین، از ظهور تا سقوط سلطنت پهلوی، ج۲، ص۲۳۲، تهران، اطلاعات، ۱۳۷۰.
در میان با نفوذترین افراد این طایفه می‌توان از اسماعیل‌خان خزیمه، «امیر علم خان اول»، «امیر علم خان سوم»، «امیر اسماعیل‌خان شوکت الملک» (پدر اسدالله علم بودند.)، «امیرمحمد ابراهیم خان علم» و «امیر اسدالله علم» نام برد.
[۱۵] شاهدی، مظفر، زندگانی سیاسی خاندان علم، ص۱۹- ۲۴.
[۱۶] منصف، محمدعلی، امیرشوکت الملک علم (امیر قاین)، ص۲۴-۳۱، تهران، امیرکبیر، ۱۳۵۴.
این خاندان از همان اوایل قرن۱۳ه. ق/۱۹م. نقش خود را در تاریخ تحولات ایران پررنگ کردند، که شاخص‌ترین نقش خود را در دوره پهلوی نشان دادند.
[۱۷] بهارستان، در تاریخ و تراجم رجال قاینات و قهستان، ص۱۰۱.



امیرحسین‌خزیمه‌ی علم زندگی سیاسی خود را چندی قبل از آغاز عمر سیاسی "اسدالله‌علم" در سال ۱۳۱۸ در هنگامی‌که کشور هنوز بر سریر قدرت "رضاخان‌پهلوی" بود، شروع کرد. از فعالیت‌های سیاسی و اداری وی تا قبل از سال (۱۳۱۸ش) اطلاعات دقیقی در دست نیست.
[۱۸] شاهدی، مظفر، مردی برای تمام فصول اسدالله علم و سلطنت محمدرضاشاه، ص۴۲، تهران، موسسه ی مطالعاتی و پژوهش‌های سیاسی، ۱۳۷۹.
در سال ۱۳۱۸ او به عنوان معاون عمرانی وزارت کشور منصوب شد، این سمت وی چند ماهی بیشتر به طول نینجامید که در بهمن ماه همان سال به فرمانداری کل سیستان و بلوچستان منصوب گردید که تا سال ۱۳۲۳ش ادامه یافت.
[۱۹] موسسه مطالعاتی تاریخ معاصر ایران، سند۱-۳۲۲-۷۹۴-ع.
تصدی خزیمه‌ی علم بر فرمانداری کل بلوچستان منجر به شروع نارضایتی‌هایی از سوی مردم زابل شد، و وی بدون این‌که به طور جدی توانسته باشد به اغتشاشات و ناامنی‌های منطقه پایان دهد تا سال ۱۳۲۳ ادامه یافت و سپس وی به وزارت کشاورزی راه یافت و به سمت مدیر کل اقتصاد وزارت دارایی تا سال ۱۳۲۶ در تهران به کار مشغول شد، و هنگامی‌که ایران و افغانستان در صدد برآمدند با میانجی‌گری آمریکا به اختلافات دو کشور درباره‌ی تقسیم آب رود هیرمند پایان دهند خزیمه‌ی علم از سوی دولت ایران ریاست نمایندگی ایران را طی مذاکراتی برعهده گرفت.
[۲۰] شاهدی، مظفر، مردی برای تمام فصول اسدالله علم و سلطنت محمدرضاشاه، ص۱۴۳-۱۴۴، تهران، موسسه ی مطالعاتی و پژوهش‌های سیاسی، ۱۳۷۹.
[۲۱] موسسه مطالعات تاریخ معاصر، سند۱-۰۳-۱۲۱-ع.
از مهم‌ترین بخش‌های فعالیت‌های سیاسی وی نمایندگی مجالس ملی و سنا بود، اولین باری که به مجلس را یافت دوره شانزدهم انتخابات مجلس بود که از اواخر سال ۱۳۲۸ آغاز و در اواسط سال ۱۳۳۰ پایان یافت، وی در این دوره با توجه به اقتدار و نفوذش به صورت «نماینده‌ی تحمیلی» مردم زابل و سیستان به نمایندگی مجلس شورای ملی انتخاب شد.
[۲۲] شاهدی، مظفر، مردی برای تمام فصول اسدالله علم و سلطنت محمدرضاشاه، ص۱۴۴، تهران، موسسه ی مطالعاتی و پژوهش‌های سیاسی، ۱۳۷۹.



شورش‌ها و نارضایتی‌های مردم سیستان نسبت به انتخاب خزیمه‌ی علم به نمایندگی مجلس سیستان موجب اعتراضات گسترده‌ای از سوی مردم زابل شد، زمانی که خاندان پهلوی با حمایت آمریکا حکومت می‌کردند با خیزش مردم زابل، کاخ آمال و آرزوهای دیرینه خاندان خزیمه را سرنگون و به سلطه صد ساله این خاندان خزیمه در آن منطقه پایان بخشیدند. این قیام همان خیز شهادتی تاریخی ۱۹ بهمن سال ۱۳۳۰ کاندیدای راستین مردم سیستان "آیت ا... میرزا ابراهیم شریفی" از روحانیون خوش نام سیستان بود، زیرا سردار "محمدرضا خان"، "پردلی" (سرابندی) رهبر قیام مردمی‌ اعلام داشته بود، نماینده سیستان در دوره‌ی انتخابات مجلس هفدهم باید یک سیستانی باشد و دولت و حکومت نمی‌تواند خواسته خود را به مردم سیستان تحمیل کند.
[۲۳] تاریخ معاصر ایران، مجموعه‌ی مقالات، ص۲۵۷-۲۵۸، کتاب دهم، انتشارات موسسه مطالعت تاریخ معاصر ایران، ۱۳۷۵.
به دنبال تصمیمات شاه و "اسدالله علم" در دوره‌ی هفدهم بود که سیل در خواست‌های نمایندگی از سوی نامزدها‌ی مختلف به سوی علم وزیر کشور روانه می‌شد.
[۲۴] علم، اسدالله، یاداشت‌های علم، ص۴۱، به‌کوشش علی‌نقی عالی خانی، جاول، تهران، کتابسرا، ۱۳۷۱.
این امر به ویژه در شرق کشور که تحت نفوذ خاندان علم بود، بیشتر محسوس بود و بدون رضایت "اسدالله علم" هرگز امکان نداشت کسی به نمایندگی مجلس راه یابد و اغلب هم اعضای نزدیک وی از جمله امیرحسین خزیمه علم به این مقام برگزیده می‌شدند، دولت با حاکمیت "اسدالله علم" شخص دوم مملکت با تمام قدرت از خزیمه علم حمایت می‌کرد، "اسدالله" هم‌چنین به بازرس اعزامی‌ و فرماندار اعلام داشته بود که باید خزیمه از صندوق آرا بیرون بیاید.
[۲۵] طلوعی، محمود، پدر و پسر، ص۶۹۲، تهران، علم، چاپ اول، ۱۳۷۲.
بنابراین چند روز قبل از روز انتخابات با حمایت و دسیسه رئیس ثبت احوال زابل تمامی‌ صندوق‌ها را به نام امیرحسین خزیمه انباشتند و صبح روز ۱۹ بهمن صندوق‌ها را به محل شعب اخذ آرا در شهر و بخش‌های تابعه فرستادند. به این امید که صندوق‌های پرشده را عصر به شهر برگردانند و به ولی نعمتان خود در تهران اعلام نمایند که دستور و خواسته شما برآورده شد.
[۲۶] موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، سند: ۱-۳۲۳-۷۴۹-ع.
و بار دیگر امیر خزیمه به نمایندگی مردم این منطقه ظلم و ستم خود را آغاز کرد. تا این‌که در دوره هجدهم انتخابات نمایندگی مجلس این آرزوی خود و طرفدارانش را به گور برد و مخالفت‌های مردم زابل و سیستان بر ضد اقدامات و کارشکنی‌های وی و "اسدالله علم" کارگر افتاد و در این هنگام سال (۱۳۳۲ش) به رغم سقوط "مصدق" اوضاع سیاسی اجتماعی زابل در حدی فروکش نکرده بود که پذیرای دوباره امیرحسین خزیمه‌ی علم باشد، با این اوضاع وی دیگر هیچ‌گاه نتوانست کرسی نمایندگی مردم زابل را در مجلس شورای ملی اشغال کند.
[۲۷] شاهدی، مظفر، مردی برای تمام فصول اسدالله علم و سلطنت محمدرضاشاه، ص۱۴۹، تهران، موسسه ی مطالعاتی و پژوهش‌های سیاسی، ۱۳۷۹.



خزیمه‌ی علم به همراه پسر عمویش "اسدالله ‌علم" نقش مهمی‌ در تحریکات و هدایت نیروهای داخلی کودتا ایفا کردند، در عین حال از تماس‌های مداوم با کودتاچیان انگلیسی و آمریکایی برحذر نبودند، از این تاریخ به بعد "اسدالله‌ علم" به خاطر مخالفت با "دکتر مصدق" به بیرجند تبعید شد و وی به صورت غیابی توسط ماموران و محافظینش از پیشرفت کار کودتاچیان مطلع می‌شود و با آنان همکاری می‌کرد.
[۲۸] خاطرات وحید، شماره‌ی ۱۸، ص۸۰.
در گزارش «حزب ایران» که توسط "دکتر سنجابی" به اطلاع "دکتر مصدق" می‌رسید. در این باره آمده است:
«جناب آقای نخست ‌وزیر، به طوری‌که از "حزب ‌ایران" شهرستان بیرجند گزارش می‌دهند، آقایان "اسد‌الله ‌علم" و خزیمه‌ی علم در نواحی جنوب خراسان مشغول تحریک و اغوای مردم ساده‌لوح و عناصر ناراضی می‌باشند که در مواقع حساس و بحرانی بر علیه دولت و نهضت‌ ملی بلوا و آشوب فراهم آوردند. مخصوصا مقارن با طرح استیضاح اقلیت در مجلس در حدود ۲۰۰ نفر از رعایا و طرفداران خود را به بیرجند آورده به امید اینکه دولت ملی جناب "مصدق" با مشکلات و خطراتی مواجه خواهد شد و آنان خواهند توانست در آن حدود انقلاب برپا ساخته‌، کشور را متشنج و دولت را ضعیف و ناتوان جلوه دهند...»
[۲۹] سازمان اسناد ملی ایران، سند ۲۹۰، فیش ۷۰۶۱۹.
"اسد‌الله‌ علم" با همکاری خزیمه‌ی‌ علم سعی کردند با تحریکات مردم منطقه‌ی بیرجند و قاینات بر ضد دولت "مصدق" اسباب سقوط دولت "مصدق" را فراهم آورند. علمیات خرابکارانه علم و خزیمه‌ی‌علم و طرفدارانشان در بیرجند و قاینات تا وقوع کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ کماکان ادامه داشته تا اینکه تلاش‌های داخلی و خارجی جهت براندازی "دکتر مصدق" کارساز شد و بالاخره کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ دولت مصدق را عملا ساقط کرد.
[۳۰] شاهدی، مظفر، زندگانی سیاسی خاندان علم، ص۱۵۸ـ۱۵۹.



از میان افراد این خاندان اگر شخص "اسدالله‌ علم" را مستثنا کنیم کمتر کسی از خاندان علم را می‌توان یافت که طی دوران سلطنت "محمدرضا‌ شاه‌ پهلوی" به‌اندازه‌ی امیرحسین‌ خزیمه‌ی‌ علم دارای نفوذ و قدرت شده باشد، وی پسر عموی "اسدالله ‌علم" شخصیت نفوذی دربار بود که از همین طریق در "محمدرضا‌ شاه" نفوذ یافت.
[۳۱] شاهدی، مظفر، زندگانی سیاسی خاندان علم، ص۴۲.
[۳۲] فردوست، حسین، از ظهور تا سقوط سلطنت پهلوی، ج۱، ص۴۳۹، تهران، اطلاعات، ۱۳۷۰.
وی هم‌چنین علاوه بر این، از افراد بسیار متنفذ منطقه‌ی سیستان و بلوچستان هم محسوب می‌شد که هرگاه وارد زاهدان می‌شود باید استاندار و مقامات نظامی‌ و غیرانتظامی‌ در فرودگاه حاضر می‌شدند و هر کدام که حاضر نمی‌شدند، باید از کار برکنار می‌شدند،
[۳۳] فردوست، حسین، از ظهور تا سقوط سلطنت پهلوی، ج۱، ص۴۹۳، تهران، اطلاعات، ۱۳۷۰.
که از نمونه‌های این مورد این است که: یک بار که توسط "نصیری" مسئله‌ی مسافرت سناتور "خزیمۀ‌ی علم" به زاهدان مطرح شد که به علت بی‌اعتنایی و بدون داشتن عذر موجه رئیس ساواک سیستان و بلوچستان بود که همین که مسئله به اطلاع "علم" (وزیر دربار) رسید تقاضای تنبیه او را نمود که "نصیری" مسئله را در شورای عالی هماهنگی مطرح کرد که منجر به برکناری رئیس ساواک سیستان و بلوچستان شد.
[۳۴] فردوست، حسین، از ظهور تا سقوط سلطنت پهلوی، ج۱، ص۴۳۹، تهران، اطلاعات، ۱۳۷۰.
[۳۵] فردوست، حسین، از ظهور تا سقوط سلطنت پهلوی، ج۱، ص۲۵۵، تهران، اطلاعات، ۱۳۷۰.
این مسئله در این منطقه هم‌چنان رسمیت داشت و احیانا اگر کسی از سایر سازمان‌ها در مراسم استقبال علم یا خزیمۀ‌ علم حاضر نمی‌شد باید منتظر تنبیه باشد، تا بقیه حساب کار خود را بکنند تا به اقتدار این خانواده کوچکترین خدشه‌ای وارد نشود.
[۳۶] فردوست، حسین، از ظهور تا سقوط سلطنت پهلوی، ج۱، ص۲۵۶، تهران، اطلاعات، ۱۳۷۰.



امیرحسین ‌خزیمه‌ی‌ علم از مهم‌ترین افرادی بود که در طول زندگی سیاسی اجتماعی‌اش یکی از مهره‌های قدرتمند و اثر بخش "اسدالله‌ علم" به شمار می‌رفت و "اسدالله" بخش معتنابهی از قدرت بلامنازع خودش را مدیون رفتار سیاسی، اجتماعی خزیمه است. طبق اسناد و مدارک موجود، در یک روند تدریجی و مداوم ارشدیت سیاسی و اجتماعی، و نه سنی "اسدالله علم" بر اعضای خاندان علم امری محرز شده بود و در نهایت اعضای خاندان علم را دنباله‌رو سیاست‌ها و خط مشی‌های سیاسی و اجتماعی "اسدالله علم" ساخت.
[۳۷] شاهدی، مظفر، مردی برای تمام فصول اسدالله علم و سلطنت محمدرضاشاه، ص۱۴۱، تهران، موسسه ی مطالعاتی و پژوهش‌های سیاسی، ۱۳۷۹.
بنابراین شخص امیرحسین‌ خزیمه‌ی‌ علم با اینکه داماد"اسدالله علم" هم بود و از لحاظ سنی هم بر "اسدالله علم" ارشدیت داشت و به رغم برخی حساسیت‌های درون خاندانی همواره نسبت به "اسدالله علم" وفادار ماند که با توجه به قرابت خانوادگی و پیشینه‌ی طولانی مشترک بیش از هر کس دیگر می‌توانست در پیشبرد اهداف و برنامه‌های سیاسی و اجتماعی "اسدالله علم" مثمر ثمر واقع شود. خزیمه‌ی علم در هر پست و مقام و محلی که قرار داشت با توجه به قدرت و نفوذش از اعتبار زیادی برخوردار بود
[۳۸] موسسه مطالعات تاریخ معاصرایران، سند۱۲۱ -۰۳-۱خ.
و همواره به عنوان چشم و گوش پسر عموی صاحب اقتدارش، "اسدالله علم" عمل می‌کرد و از جمله معدود کسانی بود که علم به او اعتمادی راسخ داشت. او از بازوان قدرت و نفوذ علم محسوب می‌شد که بدون مواجهه با مشکل با شخص شاه ارتباط مستقیم داشت.
[۳۹] شاهدی، مظفر، مردی برای تمام فصول اسدالله علم و سلطنت محمدرضاشاه، ص۱۴۲، تهران، موسسه ی مطالعاتی و پژوهش‌های سیاسی، ۱۳۷۹.
بالاخص این‌که "اسدالله علم" چون پسری نداشت مسئولیت منطقه‌ی زاهدان را به امیرحسین‌ خزیمه‌ی ‌علم، شخصیت قدرتمند خاندان علم پس از "اسدالله علم" سپرده بود که تا انقلاب سناتور بود و علم سخت مراقب حفظ اقتدار او بود.
[۴۰] فردوست، حسین، از ظهور تا سقوط سلطنت پهلوی، ج۱، ص۲۵۶، تهران، اطلاعات، ۱۳۷۰.



امیرحسین ‌خزیمه‌ی‌ علم در سال‌های پایانی رژیم، اقدامات اساسی با همکاری "اسدالله علم" انجام دادند، از جمله اینکه آنان قصد داشتند در منطقه بیرجند موزه‌ای مناسب بنا نهند و در واقع آن اشیاء نفیس و با ارزش تاریخی که طی نسل‌ها از اسلاف به اخلاف و سپس به آنان رسیده بود را در معرض نمایش قرار دهند تا هم ضمن حفظ این آثار تاریخی پرارزش در مکانی امن و مناسب، میراث و عظمت تاریخی این خاندان در معرض دید همگان قرار گیرد و گویا مقدمات گشایش این موزه هم فراهم شده بود و اشیا نفیس و احیانا بی‌نظیر خاندان علم در این موزه گزارده شده بود و موزه آماده‌ی افتتاح بود که انقلاب اسلامی‌ در رسید و اوضاع را دگرگون کرد.... و چندی بعد خبر فروش این عتیقه‌ها در بازارهای اروپا از رادیوهای بیگانه به گوش می‌رسید...».
[۴۱] قاضی (شکیب)، نعمت الله، علل سقوط رضاشاه، ص۵۴، تهران، آثار، ۱۳۷۲.
وی تا دوره‌ی هفتم مجلس سنا که از ۱۷شهریور ۱۳۵۴ آغاز به کار کرد فعالیت‌های دولتی خود را در پیش گرفته بود؛ ولی قبل از این‌که مدت قانونی مجلس انقضا یابد انقلاب اسلامی‌ در ۲۲بهمن بر آن مهر باطل زد.
[۴۲] شاهدی، مظفر، مردی برای تمام فصول اسدالله علم و سلطنت محمدرضاشاه، ص۱۵۱، تهران، موسسه ی مطالعاتی و پژوهش‌های سیاسی، ۱۳۷۹.
[۴۳] موسسه موطالعات تاریخ معاصر، سند: ۱-۰۳-۱۲۱-خ.
وی پس از انقلاب از ایران متواری شد. در خصوص حیات وی اطلاعات دقیقی در دست نیست؛ ولی در چند سال اخیر طی گفتگویی با "الموتی" در لندن گفته‌های "فردوست" را با حقیقت قرین ندانسته و طی گفتگویش با الموتی می‌گوید: «حرف‌های فردوست درباره‌ی من دروغ است، این‌که من می‌خواستم همواره در سفر به سیستان، استاندار و مقامات محلی به استقبال من بیایند صحت ندارد.»
[۴۴] موتی، مصطفی، ایران در عصر پهلوی، ص۳۸۶-۳۸۷، لندن، انتشارات پکا، جدوم، ۱۳۷۰



۱. شاهدی، مظفر، مردی برای تمام فصول اسدالله علم و سلطنت محمدرضاشاه، ص۴۳، تهران، موسسه ی مطالعاتی و پژوهش‌های سیاسی، ۱۳۷۹.
۲. شاهدی، مظفر، مردی برای تمام فصول اسدالله علم و سلطنت محمدرضاشاه، ص۴۲، تهران، موسسه ی مطالعاتی و پژوهش‌های سیاسی، ۱۳۷۹.
۳. باستانی پاریزی، محمدابراهیم، از سیرتا پیاز، ص۵۴۸، تهران، علم، بی‌تا.
۴. شاهدی، مظفر، مردی برای تمام فصول اسدالله علم و سلطنت محمدرضاشاه، ص۱۴۰.
۵. شاهدی، مظفر، مردی برای تمام فصول اسدالله علم و سلطنت محمدرضاشاه، ص۴۲، تهران، موسسه ی مطالعاتی و پژوهش‌های سیاسی، ۱۳۷۹.
۶. شاهدی، مظفر، مردی برای تمام فصول اسدالله علم و سلطنت محمدرضاشاه، ص۴۲، تهران، موسسه ی مطالعاتی و پژوهش‌های سیاسی، ۱۳۷۹.
۷. شاهدی، مظفر، زندگی سیاسی خاندان علم، ص۱۶۹، تهران، موسسه مطالعاتی تاریخ معاصر ایران، نظر، ۱۳۷۷.
۸. زهیری، علیرضا، عصرپهلوی به روایت اسناد، ص۲۸۱، قم، معارف، ۱۳۷۹، ش. سند: ۲۰۴.
۹. طلوعی، محمود، راز بزرگ فراماسونها و سلطنت پهلوی، ج۲، ص۶۸۸، تهران، علم، ۱۳۸۰.
۱۰. آیتی، محمدحسین، مشهد، بهارستان در تاریخ و تراجم رجال قاینات و قهستان، ص۱۰۰-۱۰۱، دانشگاه فردوسی، ۱۳۷۱.
۱۱. سرپرسی، سایکس، سفرنامه‌ی ژنرال سرپرسی سایکس، ص۳۸۹، ترجمه‌ی حسین سعادت نوری، تهران، لوحه، ۱۳۶۳.
۱۲. شاهدی، مظفر، زندگانی سیاسی خاندان علم، ص۲- ۷.
۱۳. شاهدی، مظفر، زندگانی سیاسی خاندان علم، ص۱۳- ۱۹.
۱۴. فردوست، حسین، از ظهور تا سقوط سلطنت پهلوی، ج۲، ص۲۳۲، تهران، اطلاعات، ۱۳۷۰.
۱۵. شاهدی، مظفر، زندگانی سیاسی خاندان علم، ص۱۹- ۲۴.
۱۶. منصف، محمدعلی، امیرشوکت الملک علم (امیر قاین)، ص۲۴-۳۱، تهران، امیرکبیر، ۱۳۵۴.
۱۷. بهارستان، در تاریخ و تراجم رجال قاینات و قهستان، ص۱۰۱.
۱۸. شاهدی، مظفر، مردی برای تمام فصول اسدالله علم و سلطنت محمدرضاشاه، ص۴۲، تهران، موسسه ی مطالعاتی و پژوهش‌های سیاسی، ۱۳۷۹.
۱۹. موسسه مطالعاتی تاریخ معاصر ایران، سند۱-۳۲۲-۷۹۴-ع.
۲۰. شاهدی، مظفر، مردی برای تمام فصول اسدالله علم و سلطنت محمدرضاشاه، ص۱۴۳-۱۴۴، تهران، موسسه ی مطالعاتی و پژوهش‌های سیاسی، ۱۳۷۹.
۲۱. موسسه مطالعات تاریخ معاصر، سند۱-۰۳-۱۲۱-ع.
۲۲. شاهدی، مظفر، مردی برای تمام فصول اسدالله علم و سلطنت محمدرضاشاه، ص۱۴۴، تهران، موسسه ی مطالعاتی و پژوهش‌های سیاسی، ۱۳۷۹.
۲۳. تاریخ معاصر ایران، مجموعه‌ی مقالات، ص۲۵۷-۲۵۸، کتاب دهم، انتشارات موسسه مطالعت تاریخ معاصر ایران، ۱۳۷۵.
۲۴. علم، اسدالله، یاداشت‌های علم، ص۴۱، به‌کوشش علی‌نقی عالی خانی، جاول، تهران، کتابسرا، ۱۳۷۱.
۲۵. طلوعی، محمود، پدر و پسر، ص۶۹۲، تهران، علم، چاپ اول، ۱۳۷۲.
۲۶. موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، سند: ۱-۳۲۳-۷۴۹-ع.
۲۷. شاهدی، مظفر، مردی برای تمام فصول اسدالله علم و سلطنت محمدرضاشاه، ص۱۴۹، تهران، موسسه ی مطالعاتی و پژوهش‌های سیاسی، ۱۳۷۹.
۲۸. خاطرات وحید، شماره‌ی ۱۸، ص۸۰.
۲۹. سازمان اسناد ملی ایران، سند ۲۹۰، فیش ۷۰۶۱۹.
۳۰. شاهدی، مظفر، زندگانی سیاسی خاندان علم، ص۱۵۸ـ۱۵۹.
۳۱. شاهدی، مظفر، زندگانی سیاسی خاندان علم، ص۴۲.
۳۲. فردوست، حسین، از ظهور تا سقوط سلطنت پهلوی، ج۱، ص۴۳۹، تهران، اطلاعات، ۱۳۷۰.
۳۳. فردوست، حسین، از ظهور تا سقوط سلطنت پهلوی، ج۱، ص۴۹۳، تهران، اطلاعات، ۱۳۷۰.
۳۴. فردوست، حسین، از ظهور تا سقوط سلطنت پهلوی، ج۱، ص۴۳۹، تهران، اطلاعات، ۱۳۷۰.
۳۵. فردوست، حسین، از ظهور تا سقوط سلطنت پهلوی، ج۱، ص۲۵۵، تهران، اطلاعات، ۱۳۷۰.
۳۶. فردوست، حسین، از ظهور تا سقوط سلطنت پهلوی، ج۱، ص۲۵۶، تهران، اطلاعات، ۱۳۷۰.
۳۷. شاهدی، مظفر، مردی برای تمام فصول اسدالله علم و سلطنت محمدرضاشاه، ص۱۴۱، تهران، موسسه ی مطالعاتی و پژوهش‌های سیاسی، ۱۳۷۹.
۳۸. موسسه مطالعات تاریخ معاصرایران، سند۱۲۱ -۰۳-۱خ.
۳۹. شاهدی، مظفر، مردی برای تمام فصول اسدالله علم و سلطنت محمدرضاشاه، ص۱۴۲، تهران، موسسه ی مطالعاتی و پژوهش‌های سیاسی، ۱۳۷۹.
۴۰. فردوست، حسین، از ظهور تا سقوط سلطنت پهلوی، ج۱، ص۲۵۶، تهران، اطلاعات، ۱۳۷۰.
۴۱. قاضی (شکیب)، نعمت الله، علل سقوط رضاشاه، ص۵۴، تهران، آثار، ۱۳۷۲.
۴۲. شاهدی، مظفر، مردی برای تمام فصول اسدالله علم و سلطنت محمدرضاشاه، ص۱۵۱، تهران، موسسه ی مطالعاتی و پژوهش‌های سیاسی، ۱۳۷۹.
۴۳. موسسه موطالعات تاریخ معاصر، سند: ۱-۰۳-۱۲۱-خ.
۴۴. موتی، مصطفی، ایران در عصر پهلوی، ص۳۸۶-۳۸۷، لندن، انتشارات پکا، جدوم، ۱۳۷۰



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «امیر حسین خزیمه ی علم» تاریخ بازیابی ۹۵/۰۳/۲۷.    






جعبه ابزار