• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

امیراصلان افشار

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



امیراصلان افشار فرزند جان‌محمد در سال ۱۲۹۸ه.ش در شهر مراغه به دنیا آمد.
[۱] عاقلی، باقر، شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، تهران، نشر گفتار، چاپ اول ۱۳۸۰، ج۱ ص۱۵۰.
امیراصلان افشار در سال ۱۳۳۵ه.ش، در دوره نوزدهم انتخابات مجلس شورای ملی از طرف شهر مراغه به مجلس راه یافت. در زمان حضور وی در ریاست تشریفات، وی پیام‌های مهمی را از طرف شاه به دیگران ابلاغ می‌کرد و ماموریت‌هایی نیز از شخص شاه انجام می‌داد.



امیراصلان افشار فرزند جان‌محمد در سال ۱۲۹۸ه.ش در شهر مراغه به دنیا آمد.
[۲] عاقلی، باقر، شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، تهران، نشر گفتار، چاپ اول ۱۳۸۰، ج۱ ص۱۵۰.
وی تحصیلات ابتدایی خود را در ایران گذراند و پس از طی تحصیلات مقدماتی، برای ادامه تحصیل به خارج از کشور رفت و پس از تحصیل در کشورهای آلمان، اتریش و سویس، دکترای خود را دریافت نمود. امیراصلان افشار در سال ۱۳۲۶ه.ش به ایران بازگشت و مدتی در وزارت امور خارجه به کار مشغول شد. سپس مدتی نیز به عنوان دبیر سوم سفارت ایران، در لاهه بود. امیراصلان افشار پس از اشتغال در سفارت لاهه به ایران آمد و در سال ۱۳۲۸ه.ش با دختر محمد ساعد مراغه نخست‌وزیر دوره رضاخان ازدواج نمود
[۳] الموتی، مصطفی، بازیگران سیاسی از مشروطیت تا سال۱۳۵۷، لندن، نشر پکا، چاپ اول، ۱۳۷۴ه.ش ۱۹۹۵م، ج۲، ص۱۷.
و به واسطه این ازدواج توانست به مشاغل مهمی دست یابد.


امیراصلان افشار در سال ۱۳۳۵ه.ش، در دوره نوزدهم انتخابات مجلس شورای ملی از طرف شهر مراغه به مجلس راه یافت. وی همچنین در دوره بیستم مجلس نیز از شهر مراغه در مجلس شورای ملی حضور داشت و تا پایان کار این مجلس در سال ۱۳۳۹ه.ش از اعضای مجلس بود
[۴] اسامی نمایندگان مجلس شورای ملی از آغاز مشروطیت تا دوره ۲۴قانونگذاری و نمایندگان مجلس سنا در هفت دوره تقنینیه از ۲۵۰۸ تا ۲۵۳۶ شاهنشاهی، بی جا، خرداد ۲۵۳۶شاهنشاهی، ص۴۲۷
؛ درباره حضور و فعالیت‌های وی در مجلس، گزارشی به دست نیامد.


پس از انحلال مجلس بیستم توسط امینی نخست‌وزیر وقت، امیراصلان افشار مجدد به وزارت امور خارجه بازگشت و در شورای عالی وزارت امور خارجه به مقام وزارت مختاری رسید. وی در سال ۱۳۴۶ ه.ش به عنوان سفیر کبیر به اتریش رفت
[۵] وزارت امور خارجه، سیاستگزاران و رجال سیاسی در روابط خارجی ایران، بی جا، ۱۳۶۵، ص۳۰.
و سپس در مهرماه سال ۱۳۴۸ه.ش به سفارت آمریکا رفت و به عنوان سفیر کبیر ایران در آمریکا، تا اسفندماه سال ۱۳۵۱ه.ش مامور آن سفارت گردید.
[۶] وزارت امور خارجه، سیاستگزاران و رجال سیاسی در روابط خارجی ایران، بی جا، ۱۳۶۵، ص۲۸.
[۷] هروی، مهدی، سمیعی، احمد، ۲۲ نخست وزیر در ۳۷ سال، تهران، نشر نوگل، چاپ اول، ۱۳۸۴، ص۲۶۲.
بعد از آن در سال ۱۳۵۲ه.ش به عنوان سفیر آلمان به آن کشور سفر نمود و مدت چهار سال عهده‌دار این منصب بود.
[۸] وزارت امور خارجه، سیاستگزاران و رجال سیاسی در روابط خارجی ایران، بی جا، ۱۳۶۵، ص۲۸.

امیراصلان افشار در سال ۱۳۵۶ه.ش به ایران بازگشت و ریاست تشریفات دربار را به عهده گرفت و تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی ریاست تشریفات را عهده‌دار بود.
[۹] طباطبائی، محمد حسن، خاطرات پراکنده رجال پهلوی، تهران، نشر آبی، چاپ اول، ۱۳۸۱ ص۱۴۷.
[۱۰] طباطبائی، محمد حسن، خاطرات پراکنده رجال پهلوی، تهران، نشر آبی، چاپ اول، ۱۳۸۱ ص۱۴۸.



در زمان حضور وی در ریاست تشریفات، وی پیام‌های مهمی را از طرف شاه به دیگران ابلاغ می‌کرد و ماموریت‌هایی نیز از شخص شاه انجام می‌داد؛ از جمله وی از طرف شاه مامور شد تا با دیدار با سفیر آمریکا در تهران، از آمریکا برای حلّ بحران‌های سیاسی موجود در سراسر کشور کمک بخواهد؛ ولی کاخ سفید که فایده‌ای برای حضور خود در ایران نمی‌دید، از کمک به شاه ایران دریغ نمود؛ از سوی دیگر امیراصلان افشار نظر غیررسمی آمریکا را به شاه ابلاغ کرد: «بهتر است به جای بی‌تابی در برابر حوادث، صبور بوده و خود تصمیم بگیرد؛ و انتظار نداشته باشد دولتی که شعار اصلیش لزوم محترم‌شمردن آزادی‌های فردی بوده است، به او در سرکوبی مردم کمک کند.
[۱۱] بهنود، مسعود، از سیدضیاء تا بختیار، تهران، انتشارات جاویدان، چاپ سوم، ۱۳۶۹، ص۷۵۴.
»
از دیگر ماموریت‌های وی در زمان تصدی ریاست تشریفات، رایزنی با کشورهای مختلف برای پیداکردن مقصدی مناسب برای شاه ایران در زمان فرار از کشور بود؛ پس از انتخاب شاپور بختیار به سمت نخست‌وزیری، یکی از شرایط بختیار برای عهده‌دار شدن این منصب، خروج محمدرضا شاه پهلوی از ایران و واگذاری اختیارات شاه به شورای سلطنتی بود؛ به همین جهت شاه تصمیم گرفت به خارج از کشور برود. انگلیس، آمریکا و دیگر کشورهای اروپایی فقط حاضر شده بودند که از شاه به عنوان یک «توریست برجسته» استقبال کنند؛ و این به معنای پذیرایی بسیار کوتاه مدت از شخصی است که در طول سالیان دراز از حکومت وی حمایت می‌کردند؛ تنها انور سادات رییس‌جمهور مصر بود که حاضر شد از «اعلیحضرت همچون یک سلطان مقتدر» استقبال نماید.
[۱۲] بهنود، مسعود، از سیدضیاء تا بختیار، تهران، انتشارات جاویدان، چاپ سوم، ۱۳۶۹، ص۸۶۹.
در زمان خارج‌شدن شاه از ایران، امیراصلان افشار تلاش بسیاری کرد تا خروج و فرار محمدرضاشاه از ایران، تا آخرین لحظات مخفی بماند تا دیگر مقامات رژیم برای گرفتن اجازه انتقال ارز و همچنین گرفتن کمک‌های مالی به شاه ایران متوسل نشوند. وی با محمدرضا شاه از ایران خارج شد و در خارج از کشور نیز تا آخر عمر همراه شاه بود.
[۱۳] الموتی، مصطفی، بازیگران سیاسی از مشروطیت تا سال۱۳۵۷، لندن، نشر پکا، چاپ اول، ۱۳۷۴ه.ش ۱۹۹۵م، ج۲، ص۴۶.
درباره حیات و یا ممات وی مطلبی یافت نشد.


۱. عاقلی، باقر، شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، تهران، نشر گفتار، چاپ اول ۱۳۸۰، ج۱ ص۱۵۰.
۲. عاقلی، باقر، شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، تهران، نشر گفتار، چاپ اول ۱۳۸۰، ج۱ ص۱۵۰.
۳. الموتی، مصطفی، بازیگران سیاسی از مشروطیت تا سال۱۳۵۷، لندن، نشر پکا، چاپ اول، ۱۳۷۴ه.ش ۱۹۹۵م، ج۲، ص۱۷.
۴. اسامی نمایندگان مجلس شورای ملی از آغاز مشروطیت تا دوره ۲۴قانونگذاری و نمایندگان مجلس سنا در هفت دوره تقنینیه از ۲۵۰۸ تا ۲۵۳۶ شاهنشاهی، بی جا، خرداد ۲۵۳۶شاهنشاهی، ص۴۲۷
۵. وزارت امور خارجه، سیاستگزاران و رجال سیاسی در روابط خارجی ایران، بی جا، ۱۳۶۵، ص۳۰.
۶. وزارت امور خارجه، سیاستگزاران و رجال سیاسی در روابط خارجی ایران، بی جا، ۱۳۶۵، ص۲۸.
۷. هروی، مهدی، سمیعی، احمد، ۲۲ نخست وزیر در ۳۷ سال، تهران، نشر نوگل، چاپ اول، ۱۳۸۴، ص۲۶۲.
۸. وزارت امور خارجه، سیاستگزاران و رجال سیاسی در روابط خارجی ایران، بی جا، ۱۳۶۵، ص۲۸.
۹. طباطبائی، محمد حسن، خاطرات پراکنده رجال پهلوی، تهران، نشر آبی، چاپ اول، ۱۳۸۱ ص۱۴۷.
۱۰. طباطبائی، محمد حسن، خاطرات پراکنده رجال پهلوی، تهران، نشر آبی، چاپ اول، ۱۳۸۱ ص۱۴۸.
۱۱. بهنود، مسعود، از سیدضیاء تا بختیار، تهران، انتشارات جاویدان، چاپ سوم، ۱۳۶۹، ص۷۵۴.
۱۲. بهنود، مسعود، از سیدضیاء تا بختیار، تهران، انتشارات جاویدان، چاپ سوم، ۱۳۶۹، ص۸۶۹.
۱۳. الموتی، مصطفی، بازیگران سیاسی از مشروطیت تا سال۱۳۵۷، لندن، نشر پکا، چاپ اول، ۱۳۷۴ه.ش ۱۹۹۵م، ج۲، ص۴۶.



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «امیراصلان افشار»، تاریخ بازیابی۹۵/۸/۱.    






جعبه ابزار