• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

امام حسن عسکری (علیه‌السلام)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



حرم عسکریین ابومحمد حسن بن علی (علیه‌السّلام) (۲۳۲-۲۶۰ ق)، ملقب به عسکری، نقی، زکی، فاضل و امین، فرزند امام علی هادی (علیه‌السلام)، پدر حضرت مهدی (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) و یازدهمین پیشوای شیعیان است.
آن حضرت بعد از شهادت پدرش در ۲۲ سالگی به امامت رسید و به مدت ۶ سال امامت شیعیان را بر عهده داشت. امامت ایشان در زمان خلفای عباسی و تحت کنترل شدید حکومت وقت قرار داشت، اما با همۀ فشارها و پی جویی‌های پیوستۀ حکومت عباسی، یک سلسله فعالیت‌های سیاسی، اجتماعی و علمی، در راستای حفظ اسلام و مبارزه با افکار ضد اسلامی انجام می‌داد؛ دفاع از اسلام و رد شبهات و تربیت شاگردان برجسته، گسترش حلقۀ ارتباطی با شیعیان از طریق نمایندگان، رهبری فعالیت‌های سیاسی سری، آگاهی‌بخشی سیاسی نسبت به رجال مهم شیعه، پشتیبانی مالی از شیعیان، معرفی حضرت مهدی (علیه‌السّلام) به عنوان جانشینی خود، آماده‌سازی شیعیان برای دوران غیبت و موارد دیگر از جمله فعالیت‌های آن حضرت بود.
سرانجام امام حسن در تاریخ هشتم ربیع الاول ۲۶۰ قمری به دستور معتمد عباسی مسموم و به شهادت رسید و در همان شهر سامرا و در کنار مزار پدرشان به خاک سپرده شد و امروزه دارای حرم و بارگاهی است که محل زیارت و عبادت زائران است.



امام حسن عسکری (علیه‌السّلام) فرزند امام علی النقی (علیه‌السلام)، پدر حضرت مهدی (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) و یازدهمین پیشوای شیعیان است. مادرش بانویی پارسا و شایسته به نام «حدیثه» (علیهاالسّلام)، بود که برخی، از او به نام «سوسن» یاد کرده‌اند.
او ۲۲ ساله بود که پدرش به شهادت رسید. مدت امامتش شش سال و عمرش ۲۸ سال بود. امام عسکری (علیه‌السّلام) در سال ۲۶۰ق در حالی که یگانه پسر او در جایگاه آخرین حجت الهی در سن پنج سالگی قرار داشت، به شهادت رسید و در خانۀ خود در سامرا، کنار مرقد پدرش به خاک سپرده شد.


امام حسن عسکری (علیه‌السّلام) در ماه ربیع الاول یا ربیع الثانی سال ۲۳۱ یا ۲۳۲ق در مدینه، چشم به جهان گشود.


از آن‌جا که پیشوای یازدهم به دستور خلیفۀ عباسی در «سامرا»، در محلۀ «عسکر» سکونت اجباری داشت، «عسکری» نامیده می‌شود.
از مشهورترین لقب‌های آن حضرت، «نقی»، «زکی»، «فاضل»، «امین» و کنیه‌اش «ابومحمد» است.


دربارۀ ویژگی‌های آن حضرت آورده‌اند: رنگش گندمگون، چشمانش درشت و سیاه، رویش زیبا، قامتش معتدل و اندامش متناسب بود. با آن‌که جوان بود، بزرگان قریش و دانشمندان زمان خود را تحت تاثیر و نفوذ قرار می‌داد. دوست و دشمن به برتری او در دانش، بردباری، بخشش، پارسایی، پروای الهی و دیگر مکارم اخلاقی باور داشتند.


مدت کوتاه عمر امام به سه دوره تقسیم می‌شود: تا چهار سال و چند ماهگی (و بنا به یک قول تا سیزده سالگی)، در مدینه به سر برد. تا ۲۳ سالگی به اتفاق پدر بزرگوارش در سامرا می‌زیست و تا ۲۸ سالگی (شش سال و اندی پس از شهادت امام دهم)، در سامرا ولایت بر امور و پیشوایی شیعیان را بر عهده داشت.
روایاتی از رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌واله‌وسلم) و اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) بر امامت دوازده امام وارد شده و در آن‌ها، به روشنی، به نام ایشان -از جمله امام حسن بن علی عسکری (علیهماالسلام)- اشاره شده است. اضافه بر آنکه در روایات نقل شده از پدر بزرگوارش، به امامت آن حضرت تصریح شده است.
جابر بن عبدالله انصاری، با اشاره به لوحی که در دستان حضرت زهرا (علیهاالسّلام) مشاهده کرده بود، به امامت و نام امام عسکری (علیه‌السّلام) تصریح کرده است.


مشهور بین شیعه آن است که امام عسکری (علیه‌السّلام) فرزندی جز امام مهدی (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) از خود به یادگار نگذاشت. آن حضرت، با همۀ فشارها و پی جویی‌های پیوستۀ حکومت عباسی، یک سلسله فعالیت‌های سیاسی، اجتماعی و علمی، در راستای حفظ اسلام و مبارزه با افکار ضد اسلامی انجام می‌داد. گوشه‌ای از این فعالیت‌ها که پیوند بیشتری با موضوع مهدویت دارد، به شرح زیر است:

۶.۱ - کوشش علمی

کوشش علمی آن حضرت در دفاع از اسلام و رد شبهات بود.
امام عسکری (علیه‌السّلام) به دلیل شرایط نامساعد و تنگناهای شدید حکومت عباسی، در گسترش دانش بی‌کران خود در همۀ جامعه پیروزی چندانی به دست نیاورد، اما شاگردانی تربیت کرد که هر کدام در گسترش معارف اسلام و رفع شبهات دشمنان، نقش مؤثر و ارزنده‌ای داشتند.
شیخ طوسی، شمار شاگردان آن حضرت را افزون بر یک صد نفر ثبت کرده است. میان آنان چهره‌ها و شخصیت‌های برجسته و وارسته‌ای مانند احمد بن اسحاق اشعری قمی، ابوهاشم داود بن قاسم جعفری، ابوعمرو عثمان بن سعید عمری، علی بن جعفر و محمد بن حسن صفار به چشم می‌خورند.

۶.۲ - ایجاد شبکه ارتباطی وکالت

از جمله فعالیت‌های امام حسن عسکری گسترش حلقۀ ارتباطی با شیعیان از طریق نمایندگان است. در پی تلاش‌های فراوان امامان پیشین (علیهم‌السلام)، در زمان امام عسکری (علیه‌السّلام) تشیع در مناطق و شهرهای مختلف، گسترده شده و شیعیان در گسترۀ وسیعی زندگی می‌کردند. گستردگی و پراکندگی مراکز شیعی، وجود سازمان ارتباطی منظمی را ایجاب می‌کرد، تا پیوند شیعیان را با حوزۀ امامت و نیز ارتباط آنان را با همدیگر برقرار سازد و از این رهگذر، آنان را از نظر دینی و سیاسی، رهبری و سازماندهی کند.
این نیاز، از زمان امام نهم (علیه‌السّلام) احساس می‌شد و چنان‌که در روش آن حضرت و امام دهم (علیه‌السّلام) آمده، شبکۀ ارتباطی وکالت و نصب نمایندگان در مناطق گوناگون، از آن زمان وجود داشته است. این برنامه، زمان امام عسکری (علیه‌السّلام) نیز پی‌گیری شد. بنا بر یافته‌ها و شواهد تاریخی، آن حضرت نمایندگانی از میان شخصیت‌های برجستۀ شیعه، در مناطق فراوان نصب کرده و با آنان در ارتباط بود و از این راه، شیعیان را در همۀ مناطق زیر نگاه داشت.
یکی از نمایندگان امام «احمد بن اسحاق بن عبدالله قمی اشعری»، از یاران ویژۀ امام و از شخصیت‌های بزرگ شیعی در قم بود. برخی از دانشمندان علم رجال، از او به عنوان رابط بین قمی‌ها و امام و از جمله اصحاب خاص آن حضرت یاد کرده‌اند. اما دانشمندان دیگر، او را وکیل و نماینده امام دانسته‌اند.
[۱۱] طبسی، محمد جواد، حیاة الامام العسکری علیه‌السلام، ص۳۳۳.

در راس وکیل‌های امام، «محمد بن عثمان عمری» قرار داشت و وکیل‌های دیگر، به وسیلۀ او با امام در ارتباط بودند. آنان نوعا اموال و وجوهات جمع‌آوری شده را به وی تحویل می‌دادند و او آن‌ها را به امام (علیه‌السّلام) می‌رساند.
افزون بر شبکه ارتباطی وکالت، امام از طریق فرستادن پیک، با شیعیان و پیروان خود ارتباط برقرار می‌ساخت و مشکلات آنان را برطرف می‌کرد. امام، گذشته از پیک‌ها، از طریق نامه‌نگاری نیز با شیعیان ارتباط داشت و آنان را در موقعیت‌های حساس راهنمایی می‌کرد.
نامه‌ای که امام به «ابن‌ بابویه» نوشته، نمونه‌ای از این نامه‌ها است. امام دو نامه نیز به شیعیان قم و آبه (آوه) نوشته که متن آن‌ها در کتاب‌ها گرد آمده است.
[۱۲] حرانی، حسن بن علی، تحف العقول، ص۴۸۶.

بر اساس روایتی، امام عسکری (علیه‌السّلام) بامداد روز هشتم ربیع الاول سال ۲۶۰ق اندکی پیش از رحلت، نامه‌های فراوانی به مردم مداین نوشت.

۶.۳ - رهبری فعالیت‌های سیاسی

امام عسکری (علیه‌السّلام) با وجود همۀ محدودیت‌ها و کنترل‌های دستگاه خلافت، یک زنجیره فعالیت‌های سیاسی سری را رهبری می‌کرد که با گزینش شیوه‌های پنهان کاری، از چشم جاسوسان دربار، به دور می‌ماند.
برای نمونه، عثمان بن سعید عمری -از نزدیک‌ترین و صمیمی‌ترین یاران امام (علیه‌السّلام)- در پوشش روغن‌فروشی فعالیت می‌کرد. شیعیان و پیروان آن حضرت، اموال و وجوه خود را به او می‌رساندند و او آن‌ها را در ظرف‌های روغن قرار داده، به حضور امام (علیه‌السّلام) می‌رساند.

۶.۴ - آگاهی‌بخشی سیاسی

از دیگر فعالیت‌های سیاسی امام عسکری (علیه‌السّلام)، تقویت و توجیه سیاسی رجال مهم شیعه، برابر فشارها و سختی‌های مبارزات سیاسی، برای حمایت از آرمان‌های بلند تشیع بود. از آن‌جا که شخصیت‌های بزرگ شیعه در فشار بیشتری بودند، امام به تناسب مورد، آنان را راهنمایی می‌کرد و روحیۀ آنان را بالا می‌برد. همچنین می‌کوشید صبر و آگاهی آنان در برابر فشارها، تنگناها و تنگدستی‌ها فزونی یابد، تا بتوانند مسؤولیت بزرگ اجتماعی و سیاسی و وظایف دینی خود را به خوبی انجام دهند

۶.۵ - پشتیبانی مالی از شیعیان

یکی دیگر از موضع گیری‌های امام عسکری (علیه‌السّلام)، حمایت مالی از شیعیان- به ویژه از یاران خاص و نزدیک آن حضرت- بود. این کار سبب شد آنان زیر فشار مالی، جذب دستگاه حکومت عباسی نشوند.

۶.۶ - بهره‌گیری از دانش غیبی

امامان معصوم (علیهم‌السلام)، در پرتو ارتباط با پروردگار جهان، از دانش غیبی برخوردار بودند و در مواردی که اساس حقانیت اسلام یا مصالح بلند مرتبۀ امت اسلامی، در خطر قرار می‌گرفت، از این آگاهی به صورت «ابزار هدایت» استفاده می‌کردند.
پیش‌گویی‌ها و گزارش‌های غیبی آنان، بخش مهمی از زندگی ایشان را در بر می‌گیرد؛ با مطالعه در زندگی امام عسکری (علیه‌السّلام)، چنین به نظر می‌رسد که آن حضرت، بیش از امامان دیگر، دانش غیبی خود را آشکار می‌ساخته است.
[۲۰] طبسی، محمد جواد، حیاة الامام العسکری علیه‌السلام، ص۱۲۱.

پس از انتقال امام هادی (علیه‌السّلام) به سامرا، آن حضرت تحت مراقبت و کنترل شدید بود، از این‌رو امکان معرفی فرزندش «امام حسن (علیه‌السّلام)» به عموم شیعیان، در جایگاه امام بعدی وجود نداشت. به‌طور اصولی این کار، زندگی او را از ناحیۀ حکومت وقت، در معرض خطر جدی قرار می‌داد. به همین سبب کار معرفی امام عسکری (علیه‌السّلام) به شیعیان و گواه گرفتن آنان در این باب، در ماه‌های پایانی عمر امام هادی (علیه‌السّلام) صورت گرفت؛ به گونه‌ای که هنگام رحلت آن حضرت، گروهی از شیعیان از امامت امام عسکری (علیه‌السّلام)، آگاهی نداشتند. امام عسکری (علیه‌السّلام) برای زدودن زنگار شک‌ها و تردیدها و نیز برای حفظ یاران خود از خطر یا هدایت گمراهان، ناگزیر می‌شد پرده‌های حجاب را کنار زده، از آن سوی جهان ظاهر خبر دهد.

۶.۷ - معرفی جانشین

یکی از مسؤولیت‌های بزرگ امام عسکری (علیه‌السّلام)، معرفی حضرت مهدی (علیه‌السّلام) به جانشینی خود بود. این امر، زمانی سخت‌تر می‌شد که آن حضرت می‌بایست بنا به دلایلی، فرزند خود را در پردۀ «پنهان زیستی» نگه دارد، تا از گزند بدخواهان در امان بماند. با این حال در موارد فراوانی، به معرفی جانشین خود به افراد مورد اطمینان پرداخته است.
تعابیری که امام یازدهم برای معرفی حضرت مهدی (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) به کار برده، بدین قرار است:
- «هذا صاحبکم بعدی...؛ این، بعد از من صاحب شما است...»
- «ان ابنی هو القائم من بعدی...؛ همانا فرزندم، قائم بعد از من است....»
- «هذا امامکم من بعدی و خلیفتی علیکم... ؛ این پیشوای شما پس از من و جانشین من بر شما است....»
- «ابنی محمد هو الامام الحجة بعدی...؛ فرزندم محمد، همان امام و حجت پس از من است....»
و مواردی از این دست که در کتاب‌ها بدان اشاره شده است.

۶.۸ - آماده‌سازی شیعیان برای دوران غیبت

از آن‌جا که پنهان شدن پیشوا و رهبر هر جمعیت، یک حادثه غیرطبیعی و نامانوس است و باور کردن آن و نیز تحمل مشکلات ناشی از آن، برای مردم دشوار است، پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌واله‌و‌سلم) و امامان (علیهم‌السلام)، به تدریج مردم را با این موضوع آشنا ساخته، افکار را برای پذیرش آن آماده می‌کردند.
این تلاش، در عصر امام هادی و عسکری (علیهما‌السلام)، به صورت جدی‌تری به چشم می‌خورد، چنان‌که امام هادی (علیه‌السّلام) بعضی از کارها را به وسیلۀ نمایندگان انجام می‌داد و خود کمتر با افراد تماس می‌گرفت. این امر در زمان امام عسکری (علیه‌السّلام)، جلوۀ بیشتری یافت، زیرا با وجود تاکید بر تولد حضرت مهدی (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف)، او را فقط به شیعیان خاص و بسیار نزدیک نشان می‌داد. از سوی دیگر، تماس مستقیم شیعیان با خود آن حضرت نیز روز به روز محدودتر و کمتر می‌شد، به گونه‌ای که حتی در شهر سامرا از طریق نامه یا به وسیلۀ نمایندگان خویش، به مردم پاسخ می‌داد. بدین‌ترتیب، آنان را برای پذیرش اوضاع و شرایط عصر غیبت و ارتباط غیرمستقیم با امام آماده می‌ساخت. این همان روشی است که امام دوازدهم (علیه‌السّلام) در زمان غیبت صغرا در پیش گرفت و به تدریج شیعیان را برای دوران غیبت کبرا آماده ساخت.


بیشتر علمای شیعه بر این اعتقاد هستند که حضرت مسموم شده است و همچنین پدرش و جدّش و همه امامان دیگر به شهادت رسیده‌اند. و در این‌باره به آنچه از امام صادق (علیه‌السّلام) و امام رضا (علیه‌السّلام) روایت شده استدلال کرده‌اند که فرمودند: به خدا سوگند! هیچ‌کدام از ما نیست جز این‌که شهید می‌شود.
حضرت در روز جمعه هشتم ربیع الاول ۲۶۰ق به شهادت رسید. ‌
بعد از آن بود که شیعیان برای اقامه نماز در خانه آن حضرت جمع شدند و جعفر برادر امام یازدهم، خود را برای پیش افتادن در نماز آماده می‌کرده که ناگاه حاضران دیدند که نوجوانی آمده و دامن جعفر را گرفته و او را از کنار پیکر امام دور کرده و خود بر ایشان نماز خواند و مردم نیز با او به اقامه نماز پرداختند و سپس محل را ترک کرده و ناپدید شد و مردم نفهمیدند که از کدام سو رفت.

۷.۱ - سبب شهادت

فرزند عبیدالله بن خاقان می‌گوید: روزی برای پدرم که وزیر معتمد عباسی بود خبر آوردند که امام حسن (علیه‌السّلام) بیمار است. پدرم با عجله خبر را به خلیفه داد. خلیفه به پنج نفر از معتمدانش – از جمله نحریر خادم - دستور داد که خانه حضرت را زیر نظر داشته باشند و طبیبی را مقرّر کرد که هر صبح و شام از احوال ایشان آگاه شود. بعد از دو روز خبر آوردند که بیماری آن‌ حضرت شدیدتر شده است. پدرم نزد ‌حضرتشان رفته و به پزشگان دستور داد که از آنجا دور نشوند و از قاضی القضات نیز خواست که ده نفر از دانشمندان سرشناس را پیوسته نزد امام (علیه‌السّلام) نگهدارد.
[۳۷] قمی، عباس، ‌منتهی الآمال فی تواریخ النبی و الآل‌، ج‌۳، ص۱۹۴۰، قم، دلیل ما، ۱۳۷۹ش‌.

به نظر می‌رسد تمام اینها صحنه‌سازی‌هایی بود که مرگ آن حضرت را طبیعی جلوه دهند. به هر حال، امام به شهادت رسید و در همان شهر سامرا و در همان خانه‌ای که پدرشان در آن دفن شده بود به خاک سپرده شد.

۷.۲ - حوادث پس از شهادت

سوگمندانه پس از امام عسکری (علیه‌السّلام)، پدیده‌های ناگواری رخ داد که برخی بدین قرار است:
۱. بازجویی حاکمان ستمگر از خانۀ آن حضرت، برای دستیابی به حضرت مهدی (علیه‌السّلام)؛
۲. برخورد جعفر کذاب با مادر امام عسکری (علیه‌السّلام) بر سر میراث؛
۳. ترور، حبس، تهدید و اذیت و آزار شیعیان؛
شیخ مفید، تهدیدات بر ضد شیعه پس از شهادت امام عسکری (علیه‌السّلام)، را یکی از تلخ‌ترین فرازهای تاریخ تشیع یاد کرده است.
۴. اختلاف و چنددستگی بین شیعیان.
یکی از حادثه‌های کمرشکن پس از شهادت امام عسکری (علیه‌السّلام)، تفرقه‌ای بود که در میان برخی از شیعیان پدید آمد و آن‌ها را از یکپارچگی خارج کرد. البته این تفرق پیش از آن، از سوی امام عسکری (علیه‌السّلام) پیش‌بینی شده بود. ابوغانم می‌گوید: از امام عسکری (علیه‌السّلام) شنیدم که می‌فرمود: «در سال ۲۶۰ پیروانم فرقه فرقه می‌شوند.»
آن‌گاه در ادامه ابوغانم می‌گوید:
در آن سال امام عسکری (علیه‌السّلام) رحلت فرمود و پیروان و یارانش متفرق شدند. دسته‌ای خود را منتسب به جعفر -پسر امام دهم- کردند، گروهی سرگردان شدند، عده‌ای به شک افتادند، دسته‌ای در حالت سرگردانی ایستادند و جمعی دیگر به توفیق خدای سبحانه و تعالی بر دین خود ثابت ماندند.


زيارت امام عسكرى (عليه‌السّلام) در سامرا و دعا نزد قبر آن حضرت مستحب است.


امام خمینی همه ائمه معصوم (علیهم‌السّلام) را انسان کامل می‌داند و مستحب شمرده از امام عسکری (علیه‌السلام) و دیگر امامان به عنوان «ائمة المؤمنین» و حجت‌های خداوند بر همه مردم یا شود و مراد از لیالی عشر در آیه «والفجر و لیالٍ عشر» را ده تن از ائمه، امام حسن مجتبی تا امام حسن عسکری (علیهم‌السّلام) شمرده است. ایشان با استناد به برخی روایات اهل بیت، روز پنجشنبه را متعلق به امام حسن عسکری (علیه‌السلام) شمرده و سزاوار دانسته است که مؤمنان در تعقیب نماز صبح برای در امان ماندن از شر شیطان و نفس اماره و برای تکمیل اعمال ناقص به حضرت امام حسن عسکری (علیه‌السلام) متوسل شوند. امام خمینی در موارد متعددی برای بیان احکام دین از جمله موضوع تقلید از فقیه، حرمت غیبت و حدود آن و موارد دیگر به روایت امام عسکری (علیه‌السلام) استدلال کرده است. در تحلیل امام خمینی، امام حسن عسکری (علیه‌السلام) وظیفه خود می‌دید که راه درست را به مردم بنماید و با ستم مبارزه کند و بی‌لیاقت بودن حاکمان عباسی برای خلافت اسلامی را بر مردم آشکار سازد. حضرت امام حسن عسکری (علیه‌السلام) برای تبلیغ دین و جلوگیری از ستم مبارزه می‌کرد و برای این کار زندانی می‌شد؛ چنان‌که زندانی شدن امام حسن عسکری (علیه‌السلام) در اردوگاه ارتش به سبب نماز خواندن یا انتساب به پیامبر نبود. این شدت عمل به سبب عدالت‌خواهی و قیام علویان علیه حکومت‌های ستمگر بود.
[۵۱] خمینی، روح الله، دانشنامه امام خمینی، ج۴، ص۴۲۸، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.



امام علی (علیه‌السّلام)امام حسن (علیه‌السّلام)امام حسین (علیه‌السّلام)امام سجاد (علیه‌السّلام)امام محمد باقر (علیه‌السّلام)امام صادق (علیه‌السّلام)امام کاظم (علیه‌السّلام)امام رضا (علیه‌السّلام)امام جواد (علیه‌السلام)امام هادی (علیه‌السّلام)امام مهدی (علیه‌السّلام)


۱. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۵۰۳.    
۲. طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ج۶، ص۹۲    
۳. پیشوایی، مهدی، سیره پیشوایان علیهم‌السلام، ص۶۸۳-۶۸۴.    
۴. صدوق، محمد بن علی، علل الشرایع، ج۱، باب ۱۷۶، ص۲۴۱.    
۵. صدوق، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۴۰.    
۶. صدوق، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۲۶۹.    
۷. مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج۲، ص۳۳۹.    
۸. طوسی، محمد بن حسن، رجال الطوسی، ص۳۹۷ به بعد.    
۹. نجاشی، احمد بن علی، رجال نجاشی، ص۹۱.    
۱۰. طوسی، محمد بن حسن، الفهرست، ص۷۰.    
۱۱. طبسی، محمد جواد، حیاة الامام العسکری علیه‌السلام، ص۳۳۳.
۱۲. حرانی، حسن بن علی، تحف العقول، ص۴۸۶.
۱۳. طوسی، محمد بن حسن، الغیبة، ص۳۵۴.    
۱۴. مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج۲، ص۳۳۰.    
۱۵. ابن‌شهر آشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۵۳۸.    
۱۶. مسعودی، علی بن حسین، اثبات الوصیة، ص۲۵۰.    
۱۷. امین، محسن، اعیان الشیعة، ج۲، ص۴۰.    
۱۸. طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری، ج۲،ص۱۴۰.    
۱۹. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۵۰۸.    
۲۰. طبسی، محمد جواد، حیاة الامام العسکری علیه‌السلام، ص۱۲۱.
۲۱. مسعودی، علی بن حسین، اثبات الوصیة، ص۲۳۴.    
۲۲. مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج۲، ص۳۴۸.    
۲۳. صدوق، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص۵۲۴، ح ۴.    
۲۴. صدوق، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص۴۳۵.    
۲۵. صدوق، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص۴۰۹.    
۲۶. پیشوایی، مهدی، سیره پیشوایان علیهم‌السلام، ص۶۸۳-۷۳۵.    
۲۷. طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری باعلام الهدی، ج‌۲، ص۱۳۱.    
۲۸. طبری آملی، محمد بن جریر، دلائل الامامة، ص۴۲۴، قم، بعثت، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.    
۲۹. ابن‌ شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی‌طالب (علیهم‌السّلام)، ج‌۲، ص۵۱.    
۳۰. صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج‌۲، ص۵۸۵، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.    
۳۱. طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری باعلام الهدی، ج‌۲، ص۱۳۲.    
۳۲. ابن‌ شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی‌طالب (علیهم‌السّلام)، ج‌۲، ص۵۱.    
۳۳. مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج‌۲، ص۳۱۳.    
۳۴. طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری باعلام الهدی، ج‌۲، ص۱۳۱.    
۳۵. صدوق، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، ج‌۲، ص۴۷۵، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ دوم، ۱۳۹۵ق.    
۳۶. طوسی، محمد بن حسن، الغیبة، ص۲۱۸ – ۲۱۹.    
۳۷. قمی، عباس، ‌منتهی الآمال فی تواریخ النبی و الآل‌، ج‌۳، ص۱۹۴۰، قم، دلیل ما، ۱۳۷۹ش‌.
۳۸. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج‌۱، ص۵۰۳.    
۳۹. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۵۰۵.    
۴۰. صدوق، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۴۳.    
۴۱. مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج۲، ص۳۲۵.    
۴۲. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۵۰، ص۳۳۴.    
۴۳. صدوق، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص۴۰۸.    
۴۴. عاملی، محمد بن مکی‌، الدروس الشرعیة ج۲، ص۷.    
۴۵. عاملی، محمد بن مکی‌، الدروس الشرعیة ج۲، ص۱۵.    
۴۶. خمینی، روح الله، توضیح المسائل، ص۹۸، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۱.    
۴۷. خمینی، روح الله، آداب الصلاة، ص۳۳۰، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.    
۴۸. خمینی، روح الله، آداب الصلاة، ص۳۷۹، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.    
۴۹. خمینی، روح الله، معتمد الاصول، ج۲، ص۴۵۷، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۶.    
۵۰. خمینی، روح الله، صحیفه امام، ج۴، ص۲۲-۲۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۹.    
۵۱. خمینی، روح الله، دانشنامه امام خمینی، ج۴، ص۴۲۸، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.



سلیمانیان، خدامراد، فرهنگ نامه مهدویت، ج۱، ص۶۴.    
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (علیهم‌السلام)، ج‌۳، ص۳۰۲.    
سایت اسلام کوئیست، برگرفته از مقاله «زندگی‌نامه حضرت امام حسن عسکری (ع)» تاریخ بازیابی ۱۴۰۰/۰۸/۱۵.    
• دانشنامه امام خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰ شمسی.






جعبه ابزار