• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

النفس من کتاب الشفاء (کتاب)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



النفس من کتاب الشفاء



«النفس من کتاب الشفاء» تحقیق و تصحیح فن ششم از کتاب طبیعیات شفای ابن سینا ، به قلم آیة الله حسن زاده است. نویسنده، بر کتاب، تعلیقات ارزش مندی نیز افزوده است.

۱.۱ - ساختارکتاب

کتاب، با یک مقدمه آغاز و در پنج مقاله تدوین شده که به ترتیب عبارتند از: ۱- در اثبات نفس و تعریف آن. ۲- در تحقیق قوای منسوبه به نفس نباتی. ۳- در نور و روشنایی و رنگ. ۴- حواس باطنی حیوان. ۵- کیفیت نفس انسانی. هر یک از مقالات نیز مشتمل بر چند فصل است.

۱.۲ - گزارش محتوا

آیة الله حسن زاده، در مقدمه کتاب می‌نویسد: از دیرباز بزرگان علم به تصنیف کتب نورانی در شناخت نفس انسانی توجه داشته‌اند... از جمله این آثار، کتاب نفس الشفاء شیخ الرئیس است که من آن را نزد شیخ اعظم علامه شعرانی رحمة‌الله‌علیه خواندم و پس از آن با جد و جهد به تصحیح و تدریس و تعلیق بر آن همت گماشتم.
[۱] : النفس من كتاب الشفاء، آيت الله حسن زاده آملى‌، ناشر: مكتب الاعلام الاسلامى، مركز النشر، قم‌، ۱۴۱۷، چاپ اول‌، ص۶.


۱.۳ - پیشینه علم النفس

از گذشته‌های دور، شناخت جنبه ناپیدای واقعیت آدمی که آن را نفس نامیده‌اند، از موضوعات مهم فلسفه بوده است. ارسطو به احتمال فراوان نخستین کسی بوده که شاخه‌ای از دانش‌های فلسفی را تحت عنوان نفس شناسی مطرح نموده و به طور مفصل و مستقل این دانش را تدوین کرده است. اما به دلایل و شواهد فراوانی می‌توان گفت که ابن سینا، فیلسوف و پزشک نام دار مسلمان، بار دیگر این علم را با عنوان علم النفس تدوین کرد و اساس دیگری برای آن بنیان نهاد. علم النفس ابن سینا علی رغم اشتراکات بسیار با نفس شناسی ارسطو، از بنیاد با آن متفاوت است.

۱.۴ - تفاوت علم النفس ابن سینا با ارسطو

ابن سینا، در ابتدای فن ششم طبیعیات در باره ماهیت نفس و اینکه چرا در طبیعیات داخل شده، می‌گوید: وقتی ما شناختیم که نفس کمال است، با آن تعریفی که به طور مفصل در باره کمال گفتیم، آن گاه ماهیت نفس را هنوز نشناخته‌ایم، بلکه نفس بودن نفس را شناخته‌ایم؛ زیرا نام نفس نه از جهت جوهریتش، بلکه از آن نظر که مدبر بدن است و با آن مقایسه می‌شود، بر نفس اطلاق می‌شود و به همین دلیل است که در تعریف نفس، بدن وارد می‌شود... و بدین دلیل، مطالعه نفس از جمله مباحث علم طبیعی شده است، زیرا بررسی نفس از آن نظر که نفس است، مطالعه نفس از جهت ارتباط با ماده و حرکت است، اما برای آن که ذات نفس را بشناسیم، باید بحث دیگری را مستقلا مطرح کنیم.

۱.۴.۱ - مادی نبودن نفس

نگاه متفاوت ابن سینا به مسئله مادی یا مادی نبودن نفس و نسبت آن با جسم، بقا یا فنای نفس پس از بدن، به ضمیمه نوآوری‌های او در مباحثی چون اثبات وجود نفس، ماهیت ذهن، ادراکات حسی، حس باطن، قوای عقلی، تعامل نفس و بدن، نسبت عقل فعال با عقل انسانی ، مسائل فراوان علم نبوات و رابطه آنها با ماهیت و کارکرد نفس و ده‌ها مسئله دیگر، باعث شد تا او نفس شناسی را جدا از مجموعه علوم طبیعیات، به طور مستقل مطالعه کند و در حقیقت، علم النفس را از نو، بر پایه‌های متفاوت با دیدگاه ارسطو، بنیان نهد و تدوین نماید.

۱.۴.۲ - افزودن علم الهی و علم نبوات

ابن سینا در تقسیم بندی علوم، دو علم دیگر را در تقسیم ارسطویی گنجانده است: علم الهی در شاخه نظری و شناخت نبوت در شاخه عملی. مراد وی از شناخت نبوت، چنان که در مقدمه منطق المشرقیین می‌گوید، آن است که ما در کنار سیاست مدن یا تدبیر مدینه، به طور خاص نیازمندیم که در باره متولی این تدبیر هم شناخت پیدا کنیم. این متولی از نظر او همان نبی است. اما علم نبوات که از آگاهی‌های نفس ناطقه به امور غیبی سخن می‌گوید، برآمده از همین تفکر نبوت شناسی است. اساس نبوات، این است که آدمی به درجات مختلف در خواب و بیداری از پدیده‌های ناپیدا، مستور و غیبی عالم مطلع می‌شود و اینها همه از قدرت نفس بر اطلاع و تصرف در عالم سرچشمه می‌گیرد. دانش نبوات از خواب‌های صادق، حس ششم، دورآگاهی، کرامات، اعمال خارق العاده مرتاضان، ذهن خوانی، الهامات و امثال آن بحث می‌کند که امروزه آنها را در علم فراروان شناسی مطالعه می‌کنند.

۱.۴.۳ - تعریف نفس و رابطه ی آن با بدن

نویسنده، به جای تعبیر اصل حیاتی یا محرک بودن، ویژگی مدبر بودن را برای نفس در نظر گرفت. وی همانند ارسطو، ماهیت و تعریف نفس را به بحث می‌گذارد و جوهریت، صورت بودن و کمال بودن را برای نفس می‌پذیرد، اما هم در معنای صورت و هم در معنای کمال، متفاوت با ارسطو سخن می‌گوید و مهم تر آن که ویژگی «در بدن» بودن نفس را جانشین ویژگی «با بدن» بودن می‌کند و به تعبیر ساده تر، جسمانیت و انطباع نفس در بدن را نمی‌پذیرد و به روحانیت و تعلق نفس به بدن معتقد می‌شود.
[۲] : النفس من كتاب الشفاء، آيت الله حسن زاده آملى‌، ناشر: مكتب الاعلام الاسلامى، مركز النشر، قم‌، ۱۴۱۷، چاپ اول‌، ص۲۸۸.

ابن سینا در باره اینکه نفس، صورت بدن است یا کمال آن، می‌گوید: کمال دو گونه است: کمال اول و کمال ثانی. کمال اول آن است که نوع، به سبب آن به صورت بالفعل نوعیت می‌یابد؛ مثل شکل برای شمشیر و کمال ثانی امری است که در فعل و انفعال خود تابع نوع شی ء است؛ مثل بریدن برای شمشیر و فکر و احساس برای انسان. وی در باره بهتر بودن کاربرد صورت یا کمال در تعریف نفس، بر خلاف ارسطو که هر دو را به کار برده، نفس را صورت و صورت را کمال دانسته و می‌گوید: تعریف نفس به کمال بهتر است؛ زیرا هر صورتی کمال است، اما هر کمالی صورت نیست؛ مثلا سلطان کمال شهر است، اما صورت آن نیست بنا بر این، کمال‌های مفارق نفس     در حقیقت صورت ماده و فی الماده نیستند؛ زیرا صورت، منطبع در ماده و قائم به آن است. البته مگر اینکه قرارداد شود که به کمال نوع، صورت نوع گفته شود.
ارسطو و ابن سینا هر دو، نفس را جوهر می‌دانند، اما آیا هر دو یک معنا برای این جوهریت قائلند؟ ارسطو برای جوهر سه معنا مطرح می‌کند: ماده، صورت، و شی ء مرکب از آن دو؛ یعنی جوهر مادی، جوهر صوری و جسم که مرکب از آن دو است. وی در این مورد، اجسام را از سایر اشیا سزاوارتر به جوهریت می‌خواند، آن گاه بیان می‌کند که نفس بالضروره جوهر است، بدین معنا که صورت برای جسمی است که حیات بالقوه دارد، اما ابن سینا نفس را منطبع در بدن نمی‌داند و در نتیجه جوهریت آن را همانند جوهریت صورت قلمداد نمی‌کند. در واقع، او به جای رابطه انطباعی ، رابطه تعلقی نفس و بدن را مطرح کرده است.
[۳] : النفس من كتاب الشفاء، آيت الله حسن زاده آملى‌، ناشر: مكتب الاعلام الاسلامى، مركز النشر، قم‌، ۱۴۱۷، چاپ اول‌، ص۴۱.

در باره اثبات وجود نفس، به این دلیل می‌رسد: ما اجسامی را مشاهده می‌کنیم که حس داشته و به اراده خود حرکت می‌کنند، بلکه اجسامی را مشاهده می‌کنیم که تغذیه، نمو و تولید مثل دارند. این ویژگی‌ها به خاطر جسمیت آنها نیست، پس به خاطر دلیل دیگری غیر از جسمیت آنهاست و جز این نیست که در ذات آنها یک مبادی غیر جسمانی برای این کار باشد. آن چیزی را که مبدا صدور این افعال است و به طور خلاصه هر چه را که مبدا صدور افعال گوناگون باشد و نه فعل واحد که بدون اراده هم ممکن است، نفس می‌نامیم.
[۴] : النفس من كتاب الشفاء، آيت الله حسن زاده آملى‌، ناشر: مكتب الاعلام الاسلامى، مركز النشر، قم‌، ۱۴۱۷، چاپ اول‌، ص۱۳.


۱.۵ - نظم بخشی نوین به سخنان ارسطو

ابن سینا مجموعه سخنان ارسطو را نظمی نو بخشیده و دو نوع ادراک غیر عقلی را مطرح کرده است: ادراک حس ظاهر و ادراک حس باطن. در ادراک حس باطن، وی پنج حس یا قوه ادراکی را برمی شمارد: حس مشترک، خیال، تخیل، وهم و حافظه (یا ذاکره). این پنج نوع حس، به صورت محدود در نفس حیوانی و به گونه کمال یافته در نفس ناطقه حصول یافته‌اند. نام گذاری این پنج حس به ادراکات باطنی درست به موازات هستی شناسی ابن سینا صورت گرفته است که نفس را عالم میان عالم حس و عالم عقل قلمداد می‌کند؛ زیرا این ادراکات هم واسطه‌ای میان ادراکات حسی و ادراکات عقلی هستند.
نظریه عقل و نظریه معرفت (فرآیند پیدایش علم در نفس آدمی) در دیدگاه ابن سینا جزئیات فراوان دارد. تعریف عقل، تقسیم آن به نظری و عملی، تقسیم عقل نظری به مراتب هیولانی، بالملکه، بالفعل و بالمستفاد، تطبیق این مراتب با آموزه‌های قرآنی مثل مشکات، زجاجه، نار، عقل فعال، عقل قدسی، مفهوم تفکر، قدرت حدس، معنا و فرآیند تعقل، قدرت تصرف نفس در خارج از وجود خود که در دانش نبوات تبیین شده است، نحوه ساخته شدن یک مفهوم عقلی از معلومات حسی، عملیات ذهنی و عقلی، تجرید و... همه از مسائل این دو نظریه محسوب می‌شوند.

۱.۶ - وضعیت کتاب

کتاب، مشتمل بر حواشی ارزش مند آیة الله حسن زاده بوده و در انتهای اثر نیز فهرست تفصیلی مطالب آمده است.


۱- مقدمه و متن کتاب.
۲- نوآوری‌های ابن سینا در علم النفس، دیباجی، سید محمد علی، مجله پژوهش‌های فلسفی- کلامی، پاییز ۱۳۸۵، شماره ۲۹، از صفحه ۵۷- ۸۷.


۱. : النفس من كتاب الشفاء، آيت الله حسن زاده آملى‌، ناشر: مكتب الاعلام الاسلامى، مركز النشر، قم‌، ۱۴۱۷، چاپ اول‌، ص۶.
۲. : النفس من كتاب الشفاء، آيت الله حسن زاده آملى‌، ناشر: مكتب الاعلام الاسلامى، مركز النشر، قم‌، ۱۴۱۷، چاپ اول‌، ص۲۸۸.
۳. : النفس من كتاب الشفاء، آيت الله حسن زاده آملى‌، ناشر: مكتب الاعلام الاسلامى، مركز النشر، قم‌، ۱۴۱۷، چاپ اول‌، ص۴۱.
۴. : النفس من كتاب الشفاء، آيت الله حسن زاده آملى‌، ناشر: مكتب الاعلام الاسلامى، مركز النشر، قم‌، ۱۴۱۷، چاپ اول‌، ص۱۳.



نرم افزار مجموعه آثار حکیم ابوعلی سینا، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی(نور).


رده‌های این صفحه : آثار ابن سینا | کتاب شناسی | کتب فلسفی




جعبه ابزار