• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

سلام (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف




سَلام (به فتح سین) از واژگان قرآن کریم به معنای سلامت و كنار بودن از آفات ظاهرى و باطنى است.



سَلام و سلامت يعنى كنار بودن از آفات ظاهرى و باطنى است.


کاربردهای سلام در آیات قرآن عبارتند از:

۲.۱ - سلام خارجی

يكدفعه سلام، خارجى است به معنى سلامت مثل‌:
(ادْخُلُوها بِسَلامٍ‌ ذلِكَ يَوْمُ الْخُلُودِ) «به سلامت وارد بهشت شويد. آن روز خلود است.»
و مثل‌ (يا نارُ كُونِي بَرْداً وَ سَلاماً عَلى‌ إِبْراهِيمَ) (سرانجام او را به آتش افكندند؛ ولى ما گفتيم: اى آتش! بر ابراهيم سرد و سالم باش.) سلام بودن آتش بى حرارت و بى سوزش بودن آن است نسبت به ابراهیم (علیه‌السّلام).
و ايضا (يَهْدِي بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَهُ سُبُلَ‌ السَّلامِ‌ ...) (خداوند به بركت آن، كسانى را كه از رضاى او پيروى كنند، به راههاى سلامت و امنيت، هدايت مى‌كند....)
(لَهُمْ دارُ السَّلامِ‌ عِنْدَ رَبِّهِمْ ...) (براى آنها نزد پروردگارشان در بهشت سراى امن و آرامش خواهد بود....)
كه همه اينها به معنى سلامت و سلام خارجى است.

۲.۲ - سلام قولی

يكدفعه سلام، قولى است مثل‌
(وَ إِذا جاءَكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِآياتِنا فَقُلْ‌ سَلامٌ‌ عَلَيْكُمْ ...) (هرگاه كسانى كه به آيات ما ايمان دارند نزد تو آيند، به آنها بگو: سلام بر شما!....)
(وَ نادَوْا أَصْحابَ الْجَنَّةِ أَنْ‌ سَلامٌ‌ عَلَيْكُمْ ...) (و بهشتيان را صدا مى‌زنند كه: درود بر شما باد!....)
سلام قولى در اسلام همين است و آن دعا و خواستن سلامت از خداوند به شخص است‌. سَلامٌ عَلَيْكُمْ‌ يعنى «سلامت باد از خدا بر شما» و چون از جانب خداست لذا تحيّتى است از خدا و با برکت و پاک و دلچسب است‌.
(فَسَلِّمُوا عَلى‌ أَنْفُسِكُمْ تَحِيَّةً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُبارَكَةً طَيِّبَةً ...) (بر خويشتن سلام كنيد، سلام و تحيّتى از سوى خداوند، سلامى پربركت و پاكيزه....)
(سَلامٌ‌ قَوْلًا مِنْ رَبٍّ رَحِيمٍ) (سلام (و درود الهى بر آنها)، سخنى است از سوى پروردگارى مهربان.) اين سلام قولى از جانب خداوند است كه به اهل بهشت اعلام می‌شود و می‌دانند كه پيوسته در سلامت و امن خواهند بود ممكن است مراد از آن قول ملائکه باشد كه به اهل بهشت گويند (سَلامٌ‌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ) (و به آنان مى‌گويند: سلام بر شما بخاطر صبر و استقامتتان! چه نيكوست سرانجام سراى جاويدان!) چون سلام ملائكه با اجازه خداست لذا در سوره یس سلام خدا خوانده شده است و ممكن است بگوئيم: خداوند صدا خلق می‌كند و اهل بهشت می‌شنوند مثل وحی به موسی در طور سیناء.
(وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقى‌ إِلَيْكُمُ‌ السَّلامَ‌ لَسْتَ مُؤْمِناً ...) (به كسى كه اظهار صلح و اسلام مى‌كند نگوييد: مسلمان نيستى...) ظاهرا مراد از آن سلام قولى است چنانكه در سبب نزول آيه نقل شده كه اسامة بن زید و يارانش مردى را كه اسلام آورده بود و به آنها سلام داد و شهادتین گفت كشتند و گوسفندانش را به غنیمت گرفتند. در نتيجه آيه فوق نازل شد.
(وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً) (و هنگامى كه جاهلان آنها را مخاطب سازند (و سخنان نابخردانه گويند)، به آنها سلام مى‌گويند (و با بزرگوارى مى‌گذرند)) ممكن است‌ «سَلاماً» مفعول فعل محذوف باشد يعنى «نطلب منكم‌ السَّلَامَةَ» و شايد صفت محذوف باشد يعنى «قالوا قولا سَلَاماً»

۲.۲.۱ - سلام بر انبیاء

(سَلامٌ‌ عَلى‌ نُوحٍ فِي الْعالَمِينَ‌) (سَلامٌ‌ عَلى‌ إِبْراهِيمَ‌) (سَلامٌ‌ عَلى‌ مُوسى‌ وَ هارُونَ‌) (سَلامٌ‌ عَلى‌ إِلْ‌ياسِينَ‌) (وَ سَلامٌ‌ عَلَى الْمُرْسَلِينَ) اين آيات از آیه ۷۹ صافات تا آیه ۱۸۱ واقع‌اند. و در ما قبل هر دو آيه اول و آيه چهارم اين آيه هست‌ «وَ تَرَكْنا عَلَيْهِ فِي الْآخِرِينَ» اينها سلام و تحيّت قولى است از جانب خدا و اثر واقعى و خارجى دارد آيه پنجم شامل تمام مرسلین است و آيه اول درباره نوح (علیه‌السّلام) از همه وسيع است كه در آن لفظ «فِي الْعالَمِينَ» هست. مراد از آن عالم بشر و يا عالم جن و انس و ملائکه است. و ظاهرا عالم بشر و ادوار بشرى مراد باشد.
به نظر می‌آيد «فِي الْعالَمِينَ» حال‌ باشد از سلام يعنى سلام بر نوح در حاليكه آن سلام پيوسته در ميان عالميان هست و خواهد بود. ظاهرا براى همين است كه المیزان گويد: اين سلام تحيّتى است براى نوح از خدا هديّه می‌شود بر او از جانب امّت‌هاى انسانيت مادامی كه چيزى از خيرات قولا و عملا در جوامع بشرى واقع شود. چون او (عليه‌السّلام) اول كسى است كه به دعوت توحید بر خاسته و شرک و اثر آن را كوبيده و در حدود هزار سال در اين راه رنج برده ... پس براى اوست نصيبى از هر خير تا روز قيامت و در تمام قرآن سلامى به اين وسعت جز درباره نوح يافته نيست.
راغب گويد: اين سلام‌ها روشن می‌كنند كه خدا خواسته بپيامبران ثنا و دعا شود.

۲.۲.۲ - سخن بهشتیان

(لا يَسْمَعُونَ فِيها لَغْواً وَ لا تَأْثِيماً • إِلَّا قِيلًا سَلاماً سَلاماً) (در آنجا نه لغو و بيهوده‌اى مى‌شنوند نه سخنان گناه‌آلود؛ تنها سخنى كه مى‌شنوند سلام است سلام.) بهتر است بگوئيم مراد از سلام قولى و فعلى هر دو است يعنى «به هم‌ديگر سلام گويند و از هم‌ديگر در سلام باشند.» و شايد قولى مراد باشد يعنى «نطلب لكم سلاما».

۲.۲.۳ - سلام به اصحاب یمین

(وَ أَمَّا إِنْ كانَ مِنْ أَصْحابِ الْيَمِينِ • فَسَلامٌ‌ لَكَ مِنْ أَصْحابِ الْيَمِينِ) (امّا اگر از اصحاب یمین باشد، به او گفته مى‌شود: سلام بر تو از سوى اصحاب يمين (كه از ياران تواند).)) ممكن است مراد از اين سلام همان باشد كه درباره اهل بهشت آمده‌ (لا يَسْمَعُونَ فِيها لَغْواً إِلَّا سَلاماً ...) (در آن جا هرگز گفتار لغو و بيهوده‌اى نمى‌شنوند....) ولى‌ «سَلاماً سَلاماً» در سوره واقعه راجع به مقربین است معنى آيه چنين می‌شود: «اما اگر شخص متوفى از اصحاب يمين باشد سلام آنها مخصوص تو است.» و شايد «لَكَ» خطاب به حضرت رسول (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بوده باشد.

۲.۳ - سلام بودن شب قدر

(سَلامٌ‌ هِيَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ) «هِيَ» راجع به لیله قدر است يعنى «آن شب تا طلوع فجر سلام و سلامت است.» درست فهميده نمی‌شود كه چگونه سلام است آيا براى همه يا براى افراد به خصوصى؟! از كلام امام سجاد (علیه‌السّلام) به دست می‌آيد كه براى عدّه به خصوصى است در دعای ۴۴ صحیفه چنين آمده‌
«سَمَّاهَا لَيْلَةَ الْقَدْرِ ... سَلَامٌ‌ دَائِمُ الْبَرَكَةِ إِلَى طُلُوعِ الْفَجْرِ عَلَى مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ بِمَا أَحْكَمَ مِنْ قَضَائِهِ.» «و آن را شب قدر نامید ... و آن شب سلامتى و بركت پيوسته است تا سپيده دم بر هر كس از بندگانش كه بخواهد به جهت قضايش كه لازم‌الاجراء دانسته است.» در اين صورت براى كسانى سلامت است كه تقديرشان در آن شب به نحو احسن معين می‌گردد. مثل قرآن كه براى مؤمنان شفاست و کافران را جز خسارت نيافزايد. (وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاء وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ وَ لا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَساراً) (و از قرآن، آنچه شفا و رحمت براى مؤمنان است، نازل مى‌كنيم؛ ولى ستمکاران را جز خسران و زيان نمى‌افزايد.)

۲.۴ - سلام از اسماءالله

(هُوَ اللَّهُ الَّذِي لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ‌ السَّلامُ‌ ...) (او خداوند يگانه‌اى است كه معبودى جز او نيست، حاكم و مالک اوست، از هر عيب منزّه است، به كسى ستم نمى‌كند، امنيّت‌بخش است....) سلام از اسماء حسنی است. راغب گويد: گفته‌اند علّت توصيف خداوند به سلام آن است كه عيوب و آفات به حضرتش راه ندارد چنانكه به خلائق می‌رسد. در اين صورت سلام به معنى سالم است. طبرسی گويد: سلام يعنى آنكه بندگان از ظلمش سالم‌اند و گفته‌اند: آن به معنى سالم از هر نقص و عيب و آفت است. صدوق در توحيد آن را سلامت دهنده و سالم از هر عيب گفته است. ابن اثیر نيز مثل راغب گفته و بیضاوی آن را اختيار كرده است. در اقرب نيز چنين است.
[۱۲۸] شرتونی، سعید، اقرب الموارد.
در جوامع الجامع و کشّاف نيز سلامت‌دهنده يا سالم از هر عيب ذكر شده. المیزان آن را تقريبا بى آزار معنى كرده گويد: سلام كسى است كه با تو به سلامت و عافيت ملاقات كند بدون شرّ و ضرر.
خلاصه آنكه: معنى سلام يا سلامت‌دهنده و يا سالم از هر عيب است. و در صورت اول از صفات فعل و در صورت دوم از صفات جلال است و آن در اصل مصدر است و از باب مبالغه وصف حق تعالى آمده. اقرب الموارد عقيده دارد كه در اسماء الله جز سلام، مصدر نيامده است.
[۱۳۳] شرتونی، سعید، اقرب الموارد.



۱. قرشی بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۳، ص۲۹۶.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۴۲۱.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۶، ص۸۳.    
۴. ق/سوره۵۰، آیه۳۴.    
۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۳۵۵.    
۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۵۳۱.    
۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۲۲۴.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۳، ص۲۷۶.    
۹. انبیاء/سوره۲۱، آیه۶۹.    
۱۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۲۷.    
۱۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۳۰۳.    
۱۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۴۲۷.    
۱۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۸۷.    
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۶، ص۱۴۱.    
۱۵. مائده/سوره۵، آیه۱۶.    
۱۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۱۰.    
۱۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۵، ص۲۴۴.    
۱۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۵، ص۳۹۹.    
۱۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۲۷۰.    
۲۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۶، ص۲۵۴.    
۲۱. انعام/سوره۶، آیه۱۲۷.    
۲۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۴۴.    
۲۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۷، ص۳۴۵.    
۲۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۷، ص۴۷۵.    
۲۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۵۶۲.    
۲۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۸، ص۲۶۹.    
۲۷. انعام/سوره۶، آیه۵۴.    
۲۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۳۴.    
۲۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۷، ص۱۰۴.    
۳۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۷، ص۱۴۸.    
۳۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۴۷۶.    
۳۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۸، ص۱۰۸.    
۳۳. اعراف/سوره۷، آیه۴۶.    
۳۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۵۶.    
۳۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۸، ص۱۲۹.    
۳۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۸، ص۱۶۱.    
۳۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۶۵۳.    
۳۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۹، ص۱۱۷.    
۳۹. نور/سوره۲۴، آیه۶۱.    
۴۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۵۸.    
۴۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۱۶۵.    
۴۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۲۲۹.    
۴۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۲۴۶.    
۴۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۷، ص۱۷۳.    
۴۵. یس/سوره۳۶، آیه۵۸.    
۴۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۴۴.    
۴۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۱۰۱.    
۴۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۱۵۱.    
۴۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۶۷۱.    
۵۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۴۲۴.    
۵۱. رعد/سوره۱۳، آیه۲۴.    
۵۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۵۲.    
۵۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۱، ص۳۴۷.    
۵۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۱، ص۴۷۵.    
۵۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۴۴۵.    
۵۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۳، ص۵۶.    
۵۷. یس/سوره۳۶، آیه۵۸.    
۵۸. نساء/سوره۴، آیه۹۴.    
۵۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۹۳.    
۶۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۵، ص۴۱.    
۶۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۵، ص۶۳.    
۶۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۱۴۵.    
۶۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۵، ص۳۰۸.    
۶۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۵، ص۴۴.    
۶۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۵، ص۶۸.    
۶۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۱۴۵.    
۶۷. فرقان/سوره۲۵، آیه۶۳.    
۶۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۶۵.    
۶۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۲۳۹.    
۷۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۳۳۱.    
۷۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۲۷۹.    
۷۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۷، ص۲۲۲.    
۷۳. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۴۲۲.    
۷۴. صافات/سوره۳۷، آیه۷۹.    
۷۵. صافات/سوره۳۷، آیه۱۰۹.    
۷۶. صافات/سوره۳۷، آیه۱۲۰.    
۷۷. صافات/سوره۳۷، آیه۱۳۰.    
۷۸. صافات/سوره۳۷، آیه۱۸۱.    
۷۹. صافات/سوره۳۷، آیه۷۹.    
۸۰. صافات/سوره۳۷، آیه۷۹.    
۸۱. صافات/سوره۳۷، آیه۷۸.    
۸۲. صافات/سوره۳۷، آیه۱۰۸.    
۸۳. صافات/سوره۳۷، آیه۱۲۹.    
۸۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۱۴۶.    
۸۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۲۲۱.    
۸۶. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۴۲۲.    
۸۷. واقعه/سوره۵۶، آیات۲۵ - ۲۶.    
۸۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۳۵.    
۸۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۱۲۳.    
۹۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۲۱۱.    
۹۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۳۲۸.    
۹۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۴، ص۱۴۵.    
۹۳. واقعه/سوره۵۶، آیات۹۰ - ۹۱.    
۹۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۳۷.    
۹۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۱۳۹.    
۹۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۲۴۲.    
۹۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۳۴۴.    
۹۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۴، ص۱۹۱.    
۹۹. مریم/سوره۱۹، آیه۶۲.    
۱۰۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۰۹.    
۱۰۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۷۹.    
۱۰۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۱۰۶.    
۱۰۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۸۰۴.    
۱۰۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۵، ص۱۸۶.    
۱۰۵. واقعه/سوره۵۶، آیه۲۶.    
۱۰۶. قدر/سوره۹۷، آیه۵.    
۱۰۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۳۳۲.    
۱۰۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۵۶۴.    
۱۰۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۷۹۰.    
۱۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۷، ص۲۰۵.    
۱۱۱. صحیفه سجادیه، ترجمه حسین انصاریان، دعای۴۴، ص۲۲۱.    
۱۱۲. اسراء/سوره۱۷، آیه۸۲.    
۱۱۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۹۰.    
۱۱۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۱۸۲.    
۱۱۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۳، ص۲۵۲.    
۱۱۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۶۷۳.    
۱۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۴، ص۱۹۷.    
۱۱۸. حشر/سوره۵۹، آیه۲۳.    
۱۱۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۴۸.    
۱۲۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۲۲۲.    
۱۲۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۳۸۲.    
۱۲۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۴۰۰.    
۱۲۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۴، ص۳۴۸.    
۱۲۴. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۴۲۲.    
۱۲۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۴۰۰.    
۱۲۶. ابن اثیر، مبارک بن محمد، النهایه، ج۲، ص۳۹۳.    
۱۲۷. بیضاوی، عبدالله بن عمر، تفسیر البیضاوی، ج۵، ص۲۰۲.    
۱۲۸. شرتونی، سعید، اقرب الموارد.
۱۲۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، ج۳، ص۵۳۹.    
۱۳۰. زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف، ج۴، ص۵۰۹.    
۱۳۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۲۲۲.    
۱۳۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۳۸۲.    
۱۳۳. شرتونی، سعید، اقرب الموارد.



قرشی بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «سلم»، ج۳، ص۲۹۶.    






جعبه ابزار