• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

دمغ (مفردات‌نهج‌البلاغه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





دَمْغ (به فتح دال و سکون میم) از واژگان نهج البلاغه به معنای زخم زدنى كه به مغز برسد، است. از این لفظ فقط یک مورد در نهج‌ البلاغه آمده است.



دَمْغ: به معنای زخم زدنى كه به مغز برسد. «دمغه دمغا» يعنى او را زخم زد و زخم به مغزش رسيد، دامغه زخمى است كه عمق آن تا دماغ و مغز سر برسد.


حضرت علی (علیه‌السلام) در وصف رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم) فرموده: «اللَّهُمَّ ...اجْعَلْ شَرَائِفَ صَلَوَاتِكَ... عَلَى مُحَمَّد عَبْدِكَ وَرَسُولِكَ .... وَ الدَّافِعِ جَيْشَاتِ الاَْباطِيلِ، وَ الدَّامِغِ صَوْلاَتِ الاَْضَالِيلِ» «خدايا بهترين صلوات خويش را قرار بده بر محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم) بنده و رسولت كه از بين برنده لشكريان باطل و شكننده مغز سطوت‌ها ضلالت بود.» (شرح‌های خطبه: ) اباطيل جمع باطل و اضاليل جمع ضلالت است.


این کلمه فقط یک بار در نهج‌ البلاغه آمده است.


۱. قرشی بنایی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، ج۱، ص۳۹۴.    
۲. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین ت-الحسینی، ج۵، ص۸.    
۳. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۱۳۲، خطبه ۷۱.    
۴. عبده، محمد، نهج البلاغه - ط مطبعه الاستقامه، ص۱۱۷، خطبه ۷۰.    
۵. صالح، صبحی، نهج البلاغه، ص۱۰۱، خطبه ۷۲.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۱۳۷، خطبه ۷۲.    
۷. بحرانی، ابن میثم، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۴۲۴.    
۸. بحرانی، ابن میثم، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۴۲۷.    
۹. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیر المومنین(ع)، ج۳، ص۱۸۲.    
۱۰. هاشمی خویی، حبیب‌الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه،، ج۵، ص۱۹۴.    
۱۱. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۶، ص۱۴۰.    
۱۲. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۱۳۲، خطبه ۷۱.    



قرشی بنایی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «دمغ»، ج۱، ص۳۹۴.    






جعبه ابزار