قلم (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
قَلَم (به فتح قاف و لام) از
واژگان قرآن کریم وسیله نوشتن و جمع آن
اَقلام است که در آیاتی از
قرآن کریم به کار رفته است. ذکر قلم و تعلیم در اولین سوره نازله بر
پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) حکایت از اهمیّت قلم و
تعلیم در دنیای بشریّت دارد.
قَلَم آلت و وسیله نوشتن است. اصل قلم (بر وزن فلس) قطع گوشه چیزی است، مثل گرفتن
ناخن و تراشیدن نی، در
اقرب الموارد گفته تا تراشیده نشود قلم نگویند بلکه
قصبه گویند.
(ن وَ الْقَلَمِ وَ ما یَسْطُرُونَ) «
سوگند به قلم و آنچه مینویسند.»
(اقْرَاْ وَ رَبُّکَ الْاَکْرَمُ • الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ) «بخوان خدای محترم تو همان است که با قلم بیاموخت.»
قلم از نعمتهای بزرگ خداوندی است که
خداوند در مقام امتنان فرموده:
(عَلَّمَ بِالْقَلَمِ • عَلَّمَ الْاِنْسانَ ما لَمْ یَعْلَمْ) (همان كسى كه بوسيله قلم تعليم نمود، • و به
انسان آنچه را نمىدانست آموخت.)
قلم زبان دوم بشر است که با آن ما فی الضمیر خویش را اظهار و آثار گذشته را ضبط و حفظ میکند،
سوره علق اولین سوره نازله است، ذکر قلم و تعلیم در اولین سوره حکایت از اهمیّت قلم و تعلیم در دنیای بشریّت دارد. در آیه اول قسم به قلم ظاهرا دلیل نفی جنون از رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) است یعنی اگر قلم به دست گیرند و گفتههای تو را بنویسند و روی آن حساب کنند خواهند دید تو پیامبری نه دیوانه و خواهند دانست که
(ما اَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّکَ بِمَجْنُونٍ) (كه به لطف و نعمت پروردگارت تو مجنون نيستى.)
ظاهرا مراد از قلم در هر دو آیه قلم معمولی و متعارف است. در روایات وارد است که «ن» نهری است در
بهشت و قلم، قلمی است از نور که در
لوح محفوظ نوشته،
ایضا «ن» و قلم نام دو
فرشته است.
در
نهج البلاغه خطبه ۹۳ به قلمهای
کرام کاتبین اطلاق شده:
«الصُّحُفُ مَنْشُورَةٌ وَ الْاَقْلَامُ جَارِیَةٌ وَ الْاَبْدَانُ صَحِیحَةٌ.»جمع قلم اقلام است.
(وَ لَوْ اَنَّ ما فِی الْاَرْضِ مِنْ شَجَرَةٍ اَقْلامٌ وَ الْبَحْرُ یَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَةُ اَبْحُرٍ ما نَفِدَتْ کَلِماتُ اللَّهِ) (و اگر همه درختان روى زمين قلم شود، و دريا براى آن مركّب گردد، و هفت دريا به آن افزوده شود، اينها همه تمام مىشود ولى كلمات خدا پايان نمىگيرد...)
(وَ ما کُنْتَ لَدَیْهِمْ اِذْ یُلْقُونَ اَقْلامَهُمْ اَیُّهُمْ یَکْفُلُ مَرْیَمَ) «تو در نزد آنها نبودی آندم که تیرهای خویش را بهم میزدند تا کدام یک مریم را کفالت نماید.» مراد از اقلام تیرهای قرعه است.
اقرب الموارد علّت این تسمیه را تراشیده شدن تیر ذکر میکند.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «قلم»، ج۶، ص۳۲-۳۳.