• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اعتکاف کودک

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



اعتکاف عبارت است از درنگی که مخصوص عبادت و توسط مکلّف مسلمان در مساجد جامع که با داشتن نیّت و گرفتن روزه انجام می‌شود و مدّت آن سه روز یا بیش‌تر است.
در صحت اعتکاف کودک علما اختلاف‌نظر دارند و قول قوی‌تر این است که اعتکاف کودک ممیّز صحیح است و با انجام آن، مستحق اجر و پاداش می‌باشد.
طبق دیدگاه مشهور فقها، اعتکاف مستحب در روز سوّم واجب می‌شود، اما این وجوب شامل کودک ممیز نمی‌شود، زیرا وجوب اتمام اعتکاف در روز سوّم، حکم الزامی است و کودک، مکلّف و ملزم به رعایت حکم الزامی واجب و یا حرمت، نیست.

فهرست مندرجات

۱ - تعریف اعتکاف
۲ - استحباب اعتکاف
۳ - حکم اعتکاف کودک ممیّز
۴ - اتمام اعتکاف در روز سوّم
۵ - محرّمات اعتکاف نسبت به کودک
۶ - احکام اعتکاف‌ از دیدگاه امام خمینی
       ۶.۱ - شرایط صحت اعتکاف‌
              ۶.۱.۱ - عقل
              ۶.۱.۲ - نیت
              ۶.۱.۳ - روزه گرفتن
              ۶.۱.۴ - کمتر از سه روز نبودن، به همراه شب‌های ما بین
              ۶.۱.۵ - در یکی از مساجد چهارگانه‌ بودن
              ۶.۱.۶ - اذن کسی که اذنش معتبر است
              ۶.۱.۷ - ماندن در مسجد به طور مستمر
                     ۶.۱.۷.۱ - در یک مسجد بودن
                     ۶.۱.۷.۲ - جزء مسجد بودن پشت بام، سرداب و محراب‌
                     ۶.۱.۷.۳ - مواردی که خروج از مسجد جایز است
              ۶.۱.۸ - شرط نبودن بلوغ
       ۶.۲ - وجوب اعتکاف در روز سوم
              ۶.۲.۱ - اشتراط دست کشیدن در روز سوم
       ۶.۳ - محرمات اعتکاف
              ۶.۳.۱ - مبطلات اعتکاف
       ۶.۴ - کفاره بطلان اعتکاف
۷ - پانویس
۸ - منبع


اعتکاف در لغت به معنی درنگ و ماندن در مکان مخصوص است، و در اصطلاح فقها عبارت از درنگی است مخصوص عبادت و توسط مکلّف مسلمان در مساجد جامع که با داشتن نیّت و گرفتن روزه انجام می‌شود و مدّت آن سه روز یا بیش‌تر است.


دلیل بر استحباب آن، آیاتی از قرآن است، مانند آن‌که می‌فرماید: ما به ابراهیم و اسماعیل امر کردیم که خانه مرا برای طواف‌کنندگان و مجاوران و رکوع‌کنندگان و سجده‌کنندگان (نمازگزاران) پاکیزه دارید. «وَعَهِدْنا اِلی‌ اِبْراهیمَ وَاِسْماعیلَ اَنْ طَهِّرا بَیْتِیَ لِلطّائِفینَ وَالْعاکِفینَ وَالرُّکَّعِ السُّجُودِ».

هم‌چنین روایات متواتر بر استحباب آن دلالت دارد. امام صادق (علیه‌السّلام) می‌فرماید: روش رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) چنین بود که در دهه آخر ماه مبارک رمضان در مسجد اعتکاف می‌نمود. «کٰانَ رَسُولُ الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) اِذٰا کٰانَ الْعَشْرُ الاَوٰاخِرُ اِعْتَکَفَ فیِ الْمَسْجِدِ».


البته در این‌که آیا اعتکاف کودک ممیّز، صحیح است یا خیر؟ دیدگاه‌های مختلفی مطرح گردیده است:
الف‌: برخی از فقها معتقدند، شرط صحّت اعتکاف، تکلیف است، بنابراین انجام آن از غیربالغ صحیح نیست.
ب: برخی دیگر گفته‌اند، به‌عنوان تمرین بر عبادت، صحیح است.
ج: قول سوّم که قوی‌تر به‌نظر می‌رسد این است که اعتکاف کودک ممیّز صحیح است و با انجام آن، مستحق اجر و پاداش می‌باشد، زیرا عبادات کودک مشروع و صحیح است.
آیت‌الله فاضل لنکرانی در این‌باره می‌نویسد: «در صحّت اعتکاف، بلوغ شرط نیست، چرا که عبادات کودک شرعی است نه تمرینی، و اعتکاف در هیچ وقتی از اوقات، خودش واجب نیست تا وجوب آن از کودک برداشته شود. افزون بر این، اطلاق ادلّه‌ای که بر استحباب اعتکاف دلالت دارد، کودک ممیّز را نیز شامل می‌شود.


اعتکاف مستحب است، ولی با نذر و عهد و ... واجب می‌گردد و بر طبق دیدگاه مشهور فقها، اعتکاف مستحب در روز سوّم واجب می‌شود، به این معنی که معتکف مجاز است در روز اوّل و دوّم اعتکاف خود را فسخ و از مسجد خارج شود، ولی با شروع روز سوّم، حق ندارد آن را فسخ نماید، بلکه واجب است به پایان برساند.
حال آیا این حکم در حق کودک ممیّز، بر فرض صحّت اعتکاف وی، جریان دارد؟ ظاهراً چنین نیست، زیرا وجوب اتمام اعتکاف در روز سوّم، حکم الزامی است و کودک، مکلّف و ملزم به رعایت حکم الزامی واجب و یا حرمت، نیست.
[۲۶] جمعی از نویسندگان، موسوعة احکام الاطفال وادلّتها، ج۵، ص۶۶.



فقیهان در احکام اعتکاف، اموری را بر معتکف حرام دانسته‌اند، مانند لمس و بوسیدن زن نامحرم، زناشویی، استشمام عطر، خرید و فروش، مجادله برای اثبات کلام خویش، در امور دینی باشد و یا دنیوی و... اینک این پرسش مطرح می‌باشد که آیا این امور بر کودک معتکف همانند مکلّفین، حرام است؟ دو وجه ذکر شده است:

وجه اوّل: باید کودک از این امور در زمان اعتکاف اجتناب نماید، زیرا فرض بر این است که اعتکاف وی صحیح و شرعی است؛ البتّه کودک، مخاطب به حکم حرمت نیست، بلکه بر ولیّ وی واجب است او را از ارتکاب محرمات مزبور منع نماید، شبیه باب احرام حج و عمره کودک، که باید ولیّ وی او را از ارتکاب محرّمات احرام منع نماید.

وجه دوّم: اجتناب از محرّمات اعتکاف بر کودک واجب نیست، زیرا قرار دادن اعتکاف به منزله احرام در جمیع احکام نیاز به‌دلیل دارد و در این‌باره دلیلی وارد نشده است.
به عبارت دیگر، وجوب اجتناب محرّمات احرام بر کودک، از ادلّه استفاده می‌گردد و وجهی برای سرایت آن به اعتکاف وی وجود ندارد، زیرا ما انسان‌های عادی، عالم به ملاک و منشا احکام نیستیم و از روایات هم، چنین حکمی استفاده نمی‌شود. در کلمات فقها نیز به‌ آن تصریح نشده است، بنابراین اگر کودک، اعتکاف خود را با ارتکاب محرّمات مانند خوردن و آشامیدن و ... در روز باطل نماید، پرداخت کفّاره بر او واجب نیست نه در حال کودکی و نه بعد از بلوغ وی. هم‌چنین بر ولیّ وی واجب نمی‌باشد. البتّه رعایت احتیاط در جمیع موارد نیکو و پسندیده است.
[۳۴] جمعی از نویسندگان، موسوعة احکام الاطفال و ادلّتها، ج۵، ص۶۴-۶۵.



اعتکاف عبارت است از ماندن در مسجد به قصد اینکه با آن بندگی خدا نماید، و لازم نیست نیّت عبادت دیگری غیر از ماندن در مسجد به آن ضمیمه شود، اگرچه احوط (استحبابی) است. و اعتکاف در اصل شرع اسلام مستحب است و گاهی انجام آن به خاطر نذر یا عهد یا قسم یا اجاره و مانند آن واجب می‌شود. و در هر زمانی که روزه گرفتن صحیح باشد، اعتکاف نیز صحیح است. و بافضیلت‌ترین اوقات آن ماه رمضان است و برترین ایام ماه رمضان دهه آخر آن است.

۶.۱ - شرایط صحت اعتکاف‌

برای صحیح بودن اعتکاف چند چیز شرط است:

۶.۱.۱ - عقل

بنابراین اعتکاف از شخص دیوانه - اگرچه دیوانه ادواری در زمان دیوانگی - و از شخص مست و مانند او از کسانی که فاقد عقل می‌باشند، صحیح نیست.

۶.۱.۲ - نیت

در نیت بعد از معیّن کردن اعتکاف علاوه بر قصد قربت و اخلاص، چیزی معتبر نیست. و قصد وجه؛ یعنی، قصد وجوب یا استحباب، مانند سایر عبادات، لازم نیست (و رعایت قصد وجه به این صورت است) که در اعتکاف واجب قصد وجوب کند و در اعتکاف مستحب قصد استحباب نماید، اگرچه سومین روز در اعتکاف مستحبی واجب می‌شود و بهتر است که از آغاز نیّت، ملاحظه وجوب روز سوم را بکند بلکه در روز سوم نیّتش را (به قصد وجوب) تجدید نماید. و وقت نیّت در آغاز اعتکاف، اول طلوع فجر روز اول است؛ یعنی، تاخیرش از آن جایز نیست، ولی جایز است که در اول شب یا در بین شب، اعتکاف را شروع کند و از همان زمان شروع نیّت اعتکاف می‌کند، بلکه احتیاط (مستحب) آن است که شب اول را نیز در اعتکاف داخل کند و از اول شب نیّت کند.

۶.۱.۳ - روزه گرفتن

پس اعتکاف بدون روزه صحیح نیست و لازم نیست که روزه برای اعتکاف باشد، بلکه روزه غیر اعتکاف هم کفایت می‌کند، چه واجب باشد، چه مستحب، خواه برای خودش انجام دهد و خواه از دیگری به عهده گرفته باشد، بدون اینکه فرقی بین اقسام اعتکاف و انواع روزه باشد، حتی صحیح است اعتکافی را که نذر کرده یا برای انجام آن اجیر شده است در ماه رمضان انجام دهد، اگر قرینه‌ای که آن را منصرف به غیر ماه‌ رمضان کند در بین نباشد، بلکه اگر اعتکاف در روزهای معیّنی را نذر کند و روزه نذر هم به گردنش باشد، اگر روزه نذری را در ایام اعتکاف بگیرد، مجزی است و نذرش ادا می‌شود.

۶.۱.۴ - کمتر از سه روز نبودن، به همراه شب‌های ما بین

نباید اعتکاف کمتر از سه روز به همراه شب‌های ما بین - باشد، اما بیشتر از آن مانعی ندارد و حداکثر ندارد، اگرچه بعد از هر دو روز، سومین روز آن واجب است. پس اگر پنج روز اعتکاف کند، روز ششم واجب است و اگر هشت روز اعتکاف کند، روز نهم بنابر احتیاط (واجب) واجب است و به همین منوال. و روز از طلوع فجر است تا برطرف شدن سرخی طرف مشرق، پس اگر از طلوع فجر (روز اول) تا غروب روز سوم اعتکاف کند کفایت می‌کند. و داخل کردن شب اول و چهارم، در اعتکاف لازم نیست، اگرچه جایز است. و در اینکه اعتکاف سه روز به طور تلفیق صحیح و کافی باشد - یعنی، از ظهر روز اول شروع کند تا ظهر روز چهارم - تامل و اشکال است.

۶.۱.۵ - در یکی از مساجد چهارگانه‌ بودن

اعتکاف باید در «مسجد الحرام، مسجد النبی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، مسجد کوفه و مسجد بصره - باشد و در غیر این مساجد محل اشکال است، پس در سایر مساجد جامع بنابر احتیاط (واجب) باید به قصد رجاء و احتمال مطلوبیّت آورده شود اما در غیر مساجد جامع، مانند مسجد قبیله یا بازار جایز نیست.»

۶.۱.۶ - اذن کسی که اذنش معتبر است

اذن کسی که اذنش معتبر است، مانند مستاجر نسبت به اجیر خاص در صورتی که اجاره طوری باشد که مالک منفعت اعتکاف باشد وگرنه اعتبار اذن او معلوم نیست، بلکه در بعضی از موارد معتبر نبودن آن معلوم است. و مانند شوهر نسبت به زن اگر اعتکاف با حق شوهر منافات داشته باشد، اگرچه محل اشکال است، لیکن احتیاط ترک نشود. و مانند پدر و مادر نسبت به فرزندشان اگر باعث اذیّت آنان باشد وگرنه اذن آنان معتبر نیست، اگرچه احوط (استحبابی) است.

۶.۱.۷ - ماندن در مسجد به طور مستمر

بنابراین اگر عمداً و با اختیار برای غیر آن جهاتی که بیرون رفتن را تجویز می‌کند از مسجد بیرون رود، اعتکاف باطل می‌شود؛ اگرچه جاهل به حکم باشد، البته اگر از روی فراموشی یا اکراه بیرون رود، باطل نمی‌شود.
و همچنین است اگر به حکم ضرورت - عقلی یا شرعی یا عرفی - بیرون رود، مانند اینکه قضای حاجت - بول یا غائط - کند و یا برای غسل جنابت و مانند این‌ها خارج شود. و غسل (جنابت) کردن در مسجد الحرام و مسجد النبی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) جایز نیست و بر او واجب است تیمّم کند و برای غسل کردن از مسجد خارج شود. و در سایر مساجد هم اگر لازمه غسل کردن توقف یا آلوده کردن مسجد باشد جایز نیست، وگرنه جایز است، بلکه (در این صورت) غسل کردن در مسجد احوط است، اگرچه بیرون رفتن برای غسل جایز است.

۶.۱.۷.۱ - در یک مسجد بودن

یک اعتکاف باید در یک مسجد انجام گیرد، بنابراین انجام آن در دو مسجد جایز نیست، اگرچه به هم متّصل باشند، مگر آن‌که یک مسجد حساب شوند. و اگر تمام کردن آن در محلی که نیّت اعتکاف کرده، به خاطر ترس یا خراب شدن مسجد و مانند آن ممکن نباشد، اعتکاف باطل می‌شود و تمام کردن آن در مسجد جامع دیگری برای او مجزی نیست.

۶.۱.۷.۲ - جزء مسجد بودن پشت بام، سرداب و محراب‌

پشت بام‌ها و سرداب‌ها و محراب‌های مساجد جزء مساجد است و مادامی‌که نداند آن‌ها جزء مسجد نیستند، در حکم مسجد می‌باشند، بر خلاف چیزهایی که بر مسجد افزوده می‌شود، مثل راهرو و دهلیز که این چیزها تا وقتی که نداند جزء مسجد است از مسجد حساب نمی‌شود و از آن جمله است، دو بقعه مسلم بن عقیل (علیه‌السلام) و هانی رحمه‌الله که ظاهراً خارج از مسجد کوفه است.

۶.۱.۷.۳ - مواردی که خروج از مسجد جایز است

از موارد ضرورت که بیرون رفتن از مسجد را مباح می‌کند، اقامه شهادت و عیادت مریض است، اگر ارتباطش با مریض به حدّی باشد که عیادتش جزء اموری که ضرورت عرفی دارند به حساب آید. و همچنین است تشییع جنازه و بدرقه و استقبال مسافر و مانند آن اگرچه هیچ یک از آن‌ها بر او تعیّن نداشته باشد. و میزان کلّی این موارد هر چیزی است که عقلاً یا شرعاً و یا عرفاً بیرون رفتن از مسجد برای آن لازم باشد، چه از کارهای واجب باشد و چه از کارهای مستحب، چه مربوط به امور دنیا و چه آخرت، چه ترک آن زیانی داشته باشد و چه نداشته باشد، البته احتیاط (واجب) آن است که مراعات کند تا نزدیک‌ترین راه را انتخاب کند و به مقدار ضرورت و نیاز اکتفا نماید و (وقتی از مسجد بیرون رفت) در صورت امکان نباید در سایه بنشیند و احتیاط (واجب) آن است که اصلاً ننشیند مگر اینکه ناچار باشد، بلکه احتیاط (مستحب) آن است که در سایه راه نرود، اگرچه بنابر اقوی جایز است، اما حضور در نماز جماعت جز در مکه معظّمه محل اشکال است.
اگر بیرون ماندن از مسجد در موارد ضرورت، به قدری طول بکشد که صورت اعتکاف محو شود، اعتکاف باطل می‌شود.

۶.۱.۸ - شرط نبودن بلوغ

برای صحیح بودن اعتکاف، بلوغ شرط نیست و بنابر اقوی از بچه ممیّز هم صحیح است.

۶.۲ - وجوب اعتکاف در روز سوم

در دو روز اول اعتکاف مستحبی می‌تواند از اعتکاف دست بکشد، ولی بعد از تمام شدن دو روز اول، روز سوم واجب است، بلکه بعد از هر دو روز اعتکاف، سومین روز آن - بنابر اقوی در سومین روز اول و سومین روز دوم یعنی روز ششم، و بنابر احتیاط (واجب) در بقیه سومین روزها (مانند روز نهم و دوازدهم) واجب می‌شود. و اما اعتکافی را که نذر کرده است، اگر معیّن باشد، قطع آن مطلقا (حتی روز اول و دوم) جایز نیست وگرنه در حکم اعتکاف مستحبی است.

۶.۲.۱ - اشتراط دست کشیدن در روز سوم

شخصی که اعتکاف می‌کند، می‌تواند هنگام نیّت کردن شرط کند که اگر برای او عذری پیش آید، حتی در روز سوم بتواند دست از اعتکاف بردارد، اگرچه عذر او عرفی باشد - مانند آن‌که همسرش از سفر برگردد - و به کارهای ضروری که باعث مباح شدن کارهای ممنوع می‌شود اختصاص ندارد، بلکه بستگی به شرط دارد که اگر به طور عموم هر عذری را شرط کند در تمام موارد می‌تواند بیرون رود و اگر عذر خاصی را شرط کند در خصوص همان مورد می‌تواند بیرون برود. اما شرط دست برداشتن از اعتکاف بدون هیچ پیشامدی محل اشکال، بلکه ممنوع است. و کسی که اعتکاف را نذر می‌کند می‌تواند در صیغه نذر خود شرط کند که اگر چیزی پیش آید دست از اعتکاف نذری بردارد به این صورت که بگوید: برای خدا بر من است که اعتکاف نمایم به شرط آن‌که اگر فلان چیز مثلًا پیش آمد، بتوانم دست از اعتکاف بردارم، پس می‌تواند (وقتی آن عذر پیدا شد) دست از اعتکاف بردارد، و دست برداشتن از اعتکاف گناه ندارد و مخالفت با نذر نیست و قضا هم ندارد. و احتیاط ترک نشود به اینکه این شرط را در حال شروع اعتکاف‌ هم تکرار کند. و اگر این شرط را قبل از نیّت اعتکاف یا بعد از آن ذکر کند، اعتبار ندارد و اگر این شرط را در وقت نیّت شرط کند و بعد از آن، شرط را ساقط کند، ظاهر آن است که ساقط نمی‌شود.

۶.۳ - محرمات اعتکاف

بر کسی که اعتکاف می‌کند، چند چیز حرام است: از جمله آن‌ها است: مباشرت زن‌ها با جماع و لمس کردن و بوسیدن از روی شهوت، بلکه این کارها اعتکاف را باطل می‌کند.
و بین مردان و زنان فرقی نیست، بنابراین بر زنی که اعتکاف کرده، نیز این کارها حرام است.
و از جمله آن‌ها است: استمناء بنابر احتیاط (واجب).
و از جمله آن‌ها است: بوییدن عطر و گیاهان خوش‌بو برای لذّت بردن، پس اگر کسی فاقد حسّ بویایی باشد از این حکم خارج است.
و از جمله آن‌ها است: خرید و فروش. و بنابر احتیاط (واجب) سایر انواع کسب و تجارت را نیز باید ترک کند، مثل صلح، اجاره و غیر آن‌ها. ولی اگر معامله‌ای انجام دهد، بنابر اقوی صحیح است و اثر بر آن مترتب می‌شود. و اشتغال به امور دنیوی که برای گذراندن زندگی است، حتی خیّاطی و بافندگی و مانند این‌ها اشکال ندارد، اگرچه احتیاط (مستحب) ترک آن است. البته در صورتی که ناچار باشد مانعی ندارد، بلکه اگر برای خوردن و نوشیدن نیاز به خرید و فروش باشد و نتواند وکیل بگیرد، بلکه اگر نقل و انتقال بدون خریدوفروش ممکن نباشد در این صورت نیز خریدوفروش مانعی ندارد.
و از جمله آن‌ها است: مجادله در امر دنیوی یا دینی اگر به خاطر غلبه کردن بر طرف مقابل و اظهار فضیلت باشد، بنابراین اگر به خاطر روشن شدن حق و برگرداندن طرف از اشتباه باشد اشکالی ندارد. و بنابر احتیاط (مستحب) کسی که اعتکاف می‌کند، باید از چیزهایی که مُحرِم اجتناب می‌کند اجتناب نماید، لیکن بنابر اقوی اجتناب لازم نیست، مخصوصاً پوشیدن لباس دوخته و برطرف کردن موی بدن و خوردن گوشت شکار و عقد نکاح، که تمام این‌ها برای او جایز است.
در حرام بودن تمام آنچه شنیدی بر معتکف، بین شب و روز فرقی نیست، مگر افطار کردن.

۶.۳.۱ - مبطلات اعتکاف

هر چیزی که روزه را باطل می‌کند، اعتکاف را هم باطل می‌کند، چون شرط صحت آن روزه است، پس باطل شدن روزه سبب باطل شدن اعتکاف می‌شود. و همچنین جماع آن را باطل می‌کند، هر چند در شب انجام گیرد و همچنین است لمس کردن و بوسیدن از روی شهوت. و جماع کردن اگرچه از روی سهو باشد، اعتکاف را باطل می‌کند و اما در سایر کارهای حرامی که گفته شد بنابر احتیاط (واجب) اگر عمداً یا سهواً مرتکب شود و نیز در مورد لمس کردن و بوسیدن با شهوت که از روی سهو باشند، اگر اعتکاف واجب معیّن باشد باید آن را تمام کند و سپس قضا نماید و اگر واجب معیّن نباشد در صورتی که این محرّمات را روز اول یا دوم انجام دهد باید اعتکاف را از نو شروع کند و اگر در روز سوم انجام دهد آن را تمام کند و بعد از سر بگیرد. و هر وقت اعتکاف را باطل کند، چنانچه واجب معیّن باشد قضای آن واجب است و لازم نیست فوراً قضا کند، اگرچه احوط (استحبابی) است و اگر واجب غیر معیّن باشد، از سرگرفتن آن واجب است. و همچنین اگر اعتکاف مستحب را بعد از روز دوم باطل کند، قضای آن واجب است و اما قبل از آن، چیزی بر او نیست، بلکه مشروع بودن قضای آن محل اشکال است. البته در صورتی باید اعتکاف واجب را قضا کند یا از سر بگیرد که دست برداشتن از آن را - به نحوی که گذشت - شرط نکرده باشد وگرنه قضا و از سرگرفتن لازم نیست.

۶.۴ - کفاره بطلان اعتکاف

اگر اعتکاف واجب را به واسطه جماع باطل کند، هرچند در شب باشد، باید کفّاره بدهد و همچنین است در مورد اعتکاف مستحب بنابر احتیاط (واجب) اگر بدون دست برداشتن از اعتکاف جماع کند و اما اگر با دست برداشتن از اعتکاف جماع کند، بنابر اقوی کفّاره ندارد - چنان که در سایر محرّمات کفّاره واجب نیست - اگرچه احوط (استحبابی) است. و کفّاره اعتکاف مانند کفّاره ماه رمضان است اگرچه احتیاط (مستحب) آن است که مانند کفّاره ظهار ترتیبی باشد.
اگر اعتکاف واجب را با جماع کردن در روز ماه رمضان باطل کند، به گردن او دو کفّاره است و همچنین است در قضای ماه رمضان وقتی بعد از ظهر باشد و اگر همسر روزه‌دارش را در ماه رمضان بر جماع اکراه کند، پس اگر همسرش اعتکاف نکرده باشد، به گردن مرد دو کفّاره برای خودش هست: برای اعتکافش و روزه‌اش، و یک کفّاره هم از طرف همسرش برای روزه همسرش و همچنین است بنابر اقوی اگر همسرش نیز اعتکاف کرده باشد، اگرچه احتیاط (مستحب) ثبوت کفّاره چهارم است، از طرف همسرش برای اعتکاف او. و اما اگر زن راضی باشد به گردن هر یک از آنان، یک کفّاره است، اگر جماع در شب باشد و دو کفّاره است، اگر در روز باشد.



۱. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۹، ص۲۵۵.    
۲. فیومی، احمد بن محمد، مصباح المنیر، ص۴۲۴.    
۳. جمعی از نویسندگان، معجم الوسیط، ج۲، ص۶۱۹.    
۴. محقق حلی، جعفر بن حسن، المعتبر، ج۲، ص۷۲۵.    
۵. مقدس اردبیلی، احمد بن محمد، مجمع الفائدة و البرهان، ج۵، ص۳۵۰.    
۶. طباطبایی، سیدعلی، ریاض المسائل، ج۵، ص۵۱۳.    
۷. طباطبایی یزدی، سیدمحمدکاظم، العروة الوثقی مع تعلیقات عدة من الفقهاء، ج۳، ص۶۶۷.    
۸. بقره/سوره۲، آیه۱۲۵.    
۹. حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۰، ص۵۳۳-۵۳۴، باب ۱ من ابواب اعتکاف، ح۱‌‌۳.    
۱۰. طوسی، محمد بن حسن، المبسوط، ج۱، ص۲۸۹.    
۱۱. ابن ادریس، محمد بن منصور، السرائر، ج۱، ص۴۲۱.    
۱۲. بیهقی کیدری، قطب‌الدین، اصباح الشیعه، ص۱۴۵.    
۱۳. محقق حلی، جعفر بن حسن، شرائع الاسلام، ج۱، ص۱۵۸.    
۱۴. شهید ثانی، زین‌الدین بن علی، مسالک الافهام، ج۲، ص۹۲.    
۱۵. نراقی، ملااحمد، مستند الشیعه، ج۱۰، ص۵۴۶.    
۱۶. علامه حلی، حسن بن یوسف، منتهی المطلب، ج۹، ص۴۷۰.    
۱۷. مقدس اردبیلی، احمد بن محمد، مجمع الفائدة و البرهان، ج۵، ص۳۶۴.    
۱۸. طباطبایی یزدی، سیدمحمدکاظم، العروة الوثقی مع تعلیقات عدة من الفقهاء، ج۳، ص۶۸۵.    
۱۹. سبزواری، سیدعبدالاعلی، مهذب الاحکام، ج۱۰، ص۳۸۸.    
۲۰. امام خمینی، سیدروح‌الله، تحریر الوسیلة، ج۱، ص۳۲۳.    
۲۱. فاضل لنکرانی، محمد، تفصیل الشریعة (کتاب الصوم)، ص۳۵۹.    
۲۲. حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۰، ص۵۳۳، باب ۱ من ابواب الاعتکاف، ح۱‌‌۳‌.    
۲۳. حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۰، ص۵۳۴، باب ۱ من ابواب الاعتکاف، ح۵.    
۲۴. محقق ثانی، علی بن حسین، جامع المقاصد، ج۳، ص۹۴.    
۲۵. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۷، ص۶۹۷.    
۲۶. جمعی از نویسندگان، موسوعة احکام الاطفال وادلّتها، ج۵، ص۶۶.
۲۷. محقق حلی، جعفر بن حسن، شرائع الاسلام، ج۱، ص۱۶۱.    
۲۸. علامه حلی، حسن بن یوسف، تذکرة الفقهاء، ج۶، ص۲۵۳-۲۵۴.    
۲۹. امام خمینی، سیدروح‌الله، تحریر الوسیلة، ج۱، ص۳۲۶.    
۳۰. طوسی، محمد بن حسن، المبسوط، ج۱، ص۳۲۹.    
۳۱. طوسی، محمد بن حسن، النهایة، ص۱۷۱-۱۷۲.    
۳۲. علامه حلی، حسن بن یوسف، تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۲.    
۳۳. مقدس اردبیلی، احمد بن محمد، مجمع الفائدة و البرهان، ج۶، ص۲۳۳.    
۳۴. جمعی از نویسندگان، موسوعة احکام الاطفال و ادلّتها، ج۵، ص۶۴-۶۵.
۳۵. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج۱، ص۳۲۱، کتاب الصوم، خاتمة فی الاعتکاف، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۳۶. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج۱، ص۳۲۱، کتاب الصوم، خاتمة فی الاعتکاف، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۳۷. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج۱، ص۳۲۱، کتاب الصوم، خاتمة فی الاعتکاف، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۳۸. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج۱، ص۳۲۱، کتاب الصوم، خاتمة فی الاعتکاف، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۳۹. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج۱، ص۳۲۲، کتاب الصوم، خاتمة فی الاعتکاف، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۴۰. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج۱، ص۳۲۲، کتاب الصوم، خاتمة فی الاعتکاف، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۴۱. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج۱، ص۳۲۲، کتاب الصوم، خاتمة فی الاعتکاف، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۴۲. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج۱، ص۳۲۲، کتاب الصوم، خاتمة فی الاعتکاف، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۴۳. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج۱، ص۳۲۴، کتاب الصوم، خاتمة فی الاعتکاف، مسالة۶، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۴۴. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج۱، ص۳۲۴، کتاب الصوم، خاتمة فی الاعتکاف، مسالة۷، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۴۵. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج۱، ص۳۲۴، کتاب الصوم، خاتمة فی الاعتکاف، مسالة۹، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۴۶. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج۱، ص۳۲۵، کتاب الصوم، خاتمة فی الاعتکاف، مسالة۱۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۴۷. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج۱، ص۳۲۳، کتاب الصوم، خاتمة فی الاعتکاف، مسالة۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۴۸. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج۱، ص۳۲۳، کتاب الصوم، خاتمة فی الاعتکاف، مسالة۳، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۴۹. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج۱، ص۳۲۵، کتاب الصوم، خاتمة فی الاعتکاف، القول فی احکام الاعتکاف، مسالة۱۳، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۵۰. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج۱، ص۳۲۶، کتاب الصوم، خاتمة فی الاعتکاف، القول فی احکام الاعتکاف، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۵۱. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج۱، ص۳۲۶، کتاب الصوم، خاتمة فی الاعتکاف، القول فی احکام الاعتکاف، مسالة۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۵۲. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج۱، ص۳۲۶، کتاب الصوم، خاتمة فی الاعتکاف، القول فی احکام الاعتکاف، مسالة۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۵۳. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج۱، ص۳۲۷، کتاب الصوم، خاتمة فی الاعتکاف، القول فی احکام الاعتکاف، مسالة۳، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۵۴. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج۱، ص۳۲۷، کتاب الصوم، خاتمة فی الاعتکاف، القول فی احکام الاعتکاف، مسالة۴، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    



انصاری، قدرت‌الله، احکام و حقوق کودکان در اسلام، ج۲، ص۱۵۳-۱۵۵، برگرفته از بخش «فصل دوازدهم عبادات کودک»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۹/۱/۵.    
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر)    ، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی    






جعبه ابزار