• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اصل عدالت اجتماعی (سیره نبوی)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



عدالت به معنای اعتدال و توازن در تمامی امور و برقراری میان دو چیز است. در اسلام عدالت اجتماعی مترادف با عدالت انسانی بوده و همان‌طور که قرآن هدف برانگیختگی پیامبران و به طور کلی حکومت نبوی را عدالت می‌داند، برای تبیین بهتر معنای عدالت اجتماعی به سیره پیامبر اسلام که طبق آیات قرآن اسوه و الگو برای بشریت است باید رجوع کرد تا به عدالت اجتماعی برسیم.



عدالت از ریشه عدل و به معنی راستی، سادگی، داد و انصاف و داوری و درستی است.
[۱] فیروزآبادی، یعقوب، القاموس المحیط، ص۵۸۱، لبنان، دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، ۱۴۱۲.
و در اصطلاح به معنای اعتدال و توازن در امور، استقامت در طریق و منحرف نشدن از راه راست به سوی هوای نفس، تساوی برقرار کردن میان دو چیز آمده است.


در اسلام عدالت اجتماعی مترادف با عدالت انسانی است که حیات مادی و حیات معنوی بشر را در بر می‌گیرد. خداوند در آیات بسیاری از قرآن همواره انسان را به بر پا داشتن حق و عدالت فرا می‌خواند. هر چند به ضرر خود یا پدر و مادر باشد که انجام خواست خداوند سزاوارتر است.


همان‌طور که قرآن هدف برانگیختگی پیامبران و به طور کلی حکومت نبوی را عدالت می‌داند: «ما پیامبران خود را با دلایل روشن فرستادیم و به آن‌ها کتاب و میزان نازل کردیم تا مردم به عدالت قیام کنند.»
از مطالعه سیره و حکومت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نیز چنین برمی‌آید که برقراری عدالت در همه‌ی زمینه‌ها از مهم‌ترین دغدغه‌های پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بوده است. زیرا ایجاد جامعه‌ای مطابق با معیارهای الهی جز از راه عدالت امکان‌پذیر نیست.
مهم‌ترین کار پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در فرآیند مبارزه با نابرابری‌های حاکم، تغییر و از میان برداشتن ارزش‌های جاهلی از جمله ثروت‌اندوزی و اشرافیت‌گرایی، رباخواری، و... بود که نظام ناعادلانه جاهلی، بر آن استوار بود.


اسلام آیینی کامل و منطبق با حقایق زندگی انسان‌هاست و زندگی دنیوی را مقدمه‌ای برای راه یافتن به کمال و رستگاری در سرای باقی می‌داند و از آن رو که انسان موجودی اجتماعی است و رشد فکری و روحی او در جامعه شکل یافته و محقق می‌شود.
بدون برقراری عدالت اجتماعی نمی‌توان شرایط مساعدی برای تعالی روح و ‌اندیشه‌اش فراهم کرد یا زندگی اجتماعی را بر اساس ارزش‌های الهی بنیان نهاد و او را به سرمنزل مقصود؛ یعنی شناخت خدا، خداپرستی و عبودیت رساند.
چگونه ممکن است، فرد از نظر قوای فکری و روحی به تکامل برسد و واجد صفات انسانی باشد؛ در حالی که در جامعه ظلم و بی‌عدالتی و ارزش‌های ضدانسانی حاکم باشد.
از این رو عدالت اجتماعی مهم‌ترین مقدمه و زمینه برای رسیدن فرد به شناخت خویش و رشد استعدادهایش و شناخت و عبودیت پروردگارش خواهد بود.

۴.۱ - محال بودن عبودیت بدون عدالت

آیا می‌توان آیینی را که برای تمامی ابعاد زندگی فردی و اجتماعی و حیات مادّی و معنوی انسان‌ها وضع شده، به حوزه فردی زندگی افراد محدود کرد؟ در حالی که حتی زندگی فردی نیز در اجتماع شکل می‌گیرد.
پس بدون وجود عدالت اجتماعی حاکمیت خداوند بر تمامی ابعاد حیات انسان (عبودیت) مفهومی نخواهد داشت. رسیدن به عبودیت با برقراری عدالت هموار می‌شود، همان‌گونه که ظلم و ستم نیز به اِلحاد و بت‌پرستی می‌انجامد.
[۹] ر.ک: طبرسی، حسن، مجمع البیان، ج۳-۴، ص۲۱۵، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۲ه ج/۱۹۹۲م، طبع اول.



پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) که برای برپایی عدل و داد برانگیخته شد، سیره‌اش، سیره عدل و انصاف و منطقش جداکننده حق و باطل بود.
[۱۱] دلشاد تهرانی، مصطفی، سیره نبوی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۷۲، ج۲، ص۲۰۵، (به نقل از نهج البلاغه، خطبه۷۲.



وجود عدل در جامعه و برخورداری همگان از خدمات اجتماعی بیانگر بینش و عمل کرد صحیح نهادهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی دولت‌هاست.
عدالت با بخشش به نیازمندان برقرار نخواهد شد، بلکه با برآوردن نیازهای واقعی آنان از قبیل فراهم نمودن موقعیت‌های شغلی مناسب، ارائه خدمات رفاهی و درمانی و... مرتفع می‌شود.


در مدینة‌النبی، بخشی از فقر موجود، دائمی بوده و به دلیل خشکسالی و قحطی‌های پی‌درپی و زراعت نامطلوب، فقدان منابع طبیعی و کمی درآمد حکومت مدینه بود. با این وجود پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) با تلاش پی‌گیر درصدد برطرف کردن وضع موجود برآمد که به اهم آن اشاره خواهد شد.

۷.۱ - ایجاد بازار

ایجاد بازار فروش کالا برای مسلمانان بدون گرفتن مالیات از آنان؛
[۱۲] زرگری نژاد، غلامحسین، تاریخ صدر اسلام، ص۴۷۹، تهران، سمت، ۱۳۷۸
(اشاره به رباخواری یهودیان دارد.). زیرا فروشندگان یهودی و مشرک کالاهای خود را گران و با کیل و پیمانه کم به مسلمانان می‌فروختند. (اشاره به وجود این وضعیت در بازار مدینه و بعدها شیوع آن در میان فروشندگان مسلمان دارد.) و تا پیش از تحریم رباخواری، (تحریم رباخواری را برخی در سال۴ و برخی سال۸ هجری می‌دانند.) بهره‌های سنگینی از مسلمانان می‌گرفتند. از این رو با ایجاد بازار توسط خود مسلمانان به بهره‌کشی‌های‌ فرصت‌طلبان خاتمه داد.
البته گاه مسلمانان نیز به طمع سود بیشتر با غَش در معامله کالاهایشان را می‌فروختند که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) آنان را سرزنش و از این کار نهی کرده است و رسیدگی به احوال نیازمندان را توصیه کرده است.

۷.۲ - اجاره زمین

واگذاری زمین‌هایی که در شمار انفال و متعلق به دولت اسلامی بود به فقرا به صورت اجاره.

۷.۳ - وقف

تشویق مسلمانان به وقف اموال و یا زمین‌های مزروعی خود که مورد نیاز آنان نبود.

۷.۴ - برنامه آزادی بردگان

برنامه‌ریزی تدریجی برای فراهم نمودن شرایط آزادی بردگان.
از طریق مخدوش کردن پایه تفاوت‌های مالی و نژادی، از جمله ایجاد عقد اخوت میان بردگان مسلمان شده با مسلمانان سرشناس انصار و مهاجر.
به عنوان مثال میان بلال بن ریاح (برده) و ابورویحه، حمزه، عموی پیامبر، با زید بن حارثه غلام آزاد شده پیامبر، ابوبکر بن ابی‌قحافه با خارجة بن زبیر عقد اخوت جاری شد.
[۲۴] قاضی ابرقوه، سیرت رسول الله، تحقیق اصغر مهدوی، ج۱، ص۴۸۵-۴۸۶، تهران، خوارزمی، ۱۳۷۳، چ۳.

پایه‌گذاری عقد مکاتبه‌ای توسط پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بر اساس آیاتی از قرآن کریم.
[۲۵] ر. ک مقداد، محمد، الموالی و نظام الولاء من الجاهلیة الی اواخر العصر الاموی، ص۳۵، دارالفکر، دمشق، ۱۴۰۸ق.

اختصاص بخشی از زکات برای خرید و آزادسازی بردگان.
به عنوان مثال آزادسازی سلمان فارسی با پرداخت ۱۴۰ اوقیه از اموال حکومتی.
آزاد سازی بردگان در ازای جرایم عبادی.


عدالت اقتصادی زیربنای عدالت اجتماعی و عامل ایجاد امنیت در جامعه است. افراد تا از ضروری‌ترین نیازهای حیات؛ خوراک، پوشاک، مسکن، آسوده خاطر نباشند، چگونه به جهاد با نفس و تزکیه پرداخته و خالصانه خدا را پرستش خواهند کرد.
یقیناً برقراری عدالت اجتماعی مستلزم وجود نظامی عادلانه برای حفظ و نظارت آن از بهره‌جویی‌ها و منفعت طلبی‌های قومی و گروهی است.

۸.۱ - راه حل قرآنی

قرآن کریم با تاکید بر نفی انحصار و گردش ثروت در جامعه (آیات نخست سوره مبارکه انفال.) که سیاست اقتصادی – اجتماعی اسلام بر اساس آن شکل گرفته، بخشی از ثروت‌های موجود در دارالاسلام را به عنوان ثروت‌های عمومی برای مصرف عموم مردم در اختیار حکومت اسلامی قرار داد.
[۳۱] ابن هشام، عبدالملک، السیرة النبویه، تحقیق مصطفی السقا و دیگران، ج۴، ص۱۳۴-۱۳۵، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ۱۹۸۵ م.


۸.۲ - عدالت اقتصادی پیامبر

بدین منظور پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) با تقسیم عادلانه منابع اقتصادی و توزیع ثروت‌های حاصل از غنایم و... به حاکمیت ناعادلانه اشراف بر عرصه‌های سیاسی، اقتصادی خاتمه داد.
اما قلمرو عدالت را تنها به این دو حوزه محدود نکرد، بلکه کوشید با ترویج تعالیم مساوات طلبانه، عدالت‌خواهی و عدالت طلبی را به صورت فرهنگ خصیصه اخلاقی مردم درآورد تا هر کس به تناسب موقعیت خویش، آن را پاس دارد و قربانی مطامع شخصی خویش نسازد.

۸.۳ - برنامه پیامبر برای عدالت اقتصادی

پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) برای برقراری عدالت اقتصادی و زدودن آثار فقر و تهی‌دستی از جامعه تدابیر اقتصادی را به کار بست و تمام افراد را در ثروت‌های موجود در جامعه سهیم کرد که عبارت است از:
۱) پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به جز بخشی از غنایم که برای تحریض جنگاوران به آنان وعده داده شده بود بقیه غنایم را به مساوات میان مسلمانان تقسیم می‌کرد.
۲) دریافت خمس و زکات و ترویج سنت انفاق به نیازمندان و نیز واگذاری زمین‌های مزروعی مفتوحه به صورت اجاره به مستمندان.
۳) تحدید مالکیت‌های خصوصی و اختصاص بخشی از ثروت‌های موجود در جامعه به عنوان ثروت‌های عمومی برای مصرف عموم مردم به صورت وقف.
۴) به عنوان نمونه در غزوه بنی‌نضیر که مسلمانان بدون درگیری نظامی غنایم بسیاری کسب کردند(همچنین تصریح آیه ۷ سوره حشر به اختصاص غنایم به انفال و مشمولین دریافت آن.) به دستور پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) تمام آن میان مهاجرین و چند تن از انصار تقسیم شد؛ زیرا این عده کاشانه و اموال خود را از دست داده و در فشار شدید اقتصادی به سر برده و با انصار در یک خانه زندگی می‌کردند. این اقدام گامی برای زدودن نابرابری‌ها و سوق دادن جامعه به سوی همگونی مالی بود.


تحقق عدالت اجتماعی نیازمند حکومتی است که خود مجری عدالت بوده و بر اساس عدالت شکل گرفته باشد تا عدالت را در حوزه‌های مختلف، اعمال نماید.

۹.۱ - اصلی‌ترین هدف بعث رسل

خداوند برقراری عدل در جوامع انسانی را اصلی‌ترین هدف ارسال پیامبران با بینات، کتاب و میزان برمی‌شمرد. (قرآن کریم در آیات بسیاری از جمله حدید/ ۲۵، مائده/ ۸، نساء/ ۵۷ و ۱۳۵ به رعایت عدل و داد تاکید می‌ورزد.)

۹.۲ - عدالت در کلام نبوی

پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) که پرورش یافته تعالیم وحی است در این باره می‌فرماید: عدالت، نیکوست؛ ولی از زمامداران، نیکوتر است. و نیز «از میان مردم چهار تن، شدیدترین عذاب را در روز قیامت خواهند داشت: شیطان، فرعون، قاتل انسان و حاکم ستمگر».

۹.۳ - فضای مدینه در زمان ورود پیامبر

پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در حالی وارد مدینه شد که اشراف با در اختیار گرفتن منابع اصلی ثروت، فاصله‌های طبقاتی شدیدی را به وجود آورده و با برخورداری از اقتدار سیاسی و اقتصادی خود، حتی محاکم قضایی را نیز تصاحب کرده و با ارائه "تهمت، شهادت دروغ و ناروا و ارضاء نفسانیات
[۴۶] زرگری نژاد، غلامحسین، تاریخ صدر اسلام، تهران، سمت، ۱۳۷۸، ص۴۴۴.
خویش" بی‌گناهانی را که از پایگاه سیاسی- اقتصادی فروتر برخوردار بودند در معرض مجازات‌های شدیدی قرار می‌دادند.

۹.۴ - اقدامات پیامبر برای حکومت عادلانه

پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) برای برقراری حکومتی بر پایه عدل و قسط، دو اقدام اساسی را به انجام رسانید.
۱) ایجاد نظم: ایجاد نظام عادلانه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی برای برپایی عدالت اجتماعی.
۲) ترویج عدالت طلبی: پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) با تلاوت آیات قرآن که مسلمانان را به رعایت عدالت امر می‌فرمود به تحکیم ایمان مردم تازه مسلمان مدینه می‌پرداخت.
«همانا خدا (خلق را) فرمان به عدل و احسان می‌دهد و به بذل و عطاء خویشاوندان امر می‌کند و از افعال زشت و منکر و ظلم نهی‌ می‌کند و به شما از روی مهربانی پند می‌دهد، باشد که موعظه خدا را بپذیرید.» و برای تجسم عینی برابری انسان‌ها آنان را مانند دندانه‌های شانه با یکدیگر برابر دانست و آنچنان بر اجرای عدالت بر خود سخت‌گیر بود که حتی، در نگاه کردن به اصحاب خویش جانب مساوات را رعایت می‌کرد.
[۴۸] الصفار، سالم، سیره پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در رهبری و انسان‌سازی، تهران، مؤسسه انتشارات امیرکبیر، ۱۳۸۳، ص۶۴.

۳) عدالت قضایی: هم‌چنین به دلیل فقدان نظام عادلانه قضایی در سال‌های نخست دوره مدنی، مبنای رفع اختلافات رای پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بود که از وحی نشات می‌گرفت.
[۴۹] الصفار، سالم، سیره پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در رهبری و انسان‌سازی، تهران، مؤسسه انتشارات امیرکبیر، ۱۳۸۳، ص۶۴.

گویند زنی از طائفه بنی‌مخزوم ـ از قبیله‌های سرشناس ـ دزدی کرد. هنگامی که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) خواست حکم خداوند را درباره او اجرا کند، خویشاوندان زن برای رهایی از بدنامی قبیله اُسامه را - که فرزند پسر خوانده پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و نزد ایشان دارای منزلتی بود - واسطه کردند تا حد، درباره این زن اجرا نشود.
پیامبر خشمگین به اسامه فرمود: «اسامه، آیا واسطه می‌شوی تا حکم خدا اجرا نشود؟! علت هلاکت امّت‌های پیشین، این بود که از اجرای حدود الهی نسبت به افراد سرشناس، چشم پوشی؛ و تنها درباره افراد فرودست و گمنام، اعمال می‌شد. به خدا سوگند که اگر دخترم فاطمه هم سرقت کند، دستش را قطع می‌کنم».
۴) تاسیس نظام حقوقی: با نزول تدریجی آیات قرآن کریم در عرصه‌های قضایی از سال چهارم هجری به بعد مسلمانان دارای قوانین و نظام حقوقی مستقلی شدند که تحت نفوذ هیچ ارگان و نهاد سیاسی قرار نداشت و میان مسلمانان و غیر مسلمانان به عدل و انصاف قضاوت می‌کرد.
۵) دعوت به رعایت عدالت: در حجة‌الوداع نیز با تاکید بر اینکه پروردگار همه یکی و همه‌ فرزند آدم و از خاک آفریده شده‌اند، هرگونه برتری طلبی را نفی کرد و مسلمانان را در همه حال به رعایت عدالت دعوت فرمود.
منابع:


َ 
۱. فیروزآبادی، یعقوب، القاموس المحیط، ص۵۸۱، لبنان، دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، ۱۴۱۲.
۲. طریحی، فخر الدین، مجمع البحرین، تحقیق السید الحُسید، ج۵، ص۴۲۱، تهران، المکتبة المرتضویه، چاپ سوم، ۱۳۶۲.    
۳. رحمان/سوره۵۵، آیه۷.    
۴. مائده/سوره۵، آیه۸.    
۵. نساء/سوره۴، آیه۱۳۵.    
۶. نساء/سوره۴، آیه۱۳۵.    
۷. ر. ک. طبرسی، حسن، مجمع البیان، ج۳، ص۱۸۹-۱۹۱.    
۸. حدید/سوره۵۷، آیه۲۵.    
۹. ر.ک: طبرسی، حسن، مجمع البیان، ج۳-۴، ص۲۱۵، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۲ه ج/۱۹۹۲م، طبع اول.
۱۰. اعراف/سوره۷، آیه۲۹.    
۱۱. دلشاد تهرانی، مصطفی، سیره نبوی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۷۲، ج۲، ص۲۰۵، (به نقل از نهج البلاغه، خطبه۷۲.
۱۲. زرگری نژاد، غلامحسین، تاریخ صدر اسلام، ص۴۷۹، تهران، سمت، ۱۳۷۸
۱۳. نساء/سوره۴، آیه۱۶۱.    
۱۴. انعام/سوره۶، آیه۱۵۲.    
۱۵. روم/سوره۳۰، آیه۳۹.    
۱۶. بقره/سوره۲، آیه۲۷۸.    
۱۷. بقره/سوره۲، آیه۲۷۵.    
۱۸. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۳۰.    
۱۹. ر.ک:واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۱، ص۳۲۰    
۲۰. العاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعه، تحقیق ربانی شیرازی، ج۱۲، ص۲۱۱- ۲۰۸، تهران، مکتبة الاسلامیه، ۱۴۰۳ ه.    
۲۱. طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان، ترجمه، ج۲، ص۲۸۲.    
۲۲. طوسی، محمدبن حسن، تهذیب الاحکام، ج۷، کتاب التجارات، باب بیع الثمار، ص۸۴-۱۴۷.    
۲۳. الراوندی، قطب الدین، فقه القرآن، تحقیق احمد الحسینی، ج۲، ص۲۹۰، قم، مطبعة الولایه، ۱۴۰۵ ه. ق.    
۲۴. قاضی ابرقوه، سیرت رسول الله، تحقیق اصغر مهدوی، ج۱، ص۴۸۵-۴۸۶، تهران، خوارزمی، ۱۳۷۳، چ۳.
۲۵. ر. ک مقداد، محمد، الموالی و نظام الولاء من الجاهلیة الی اواخر العصر الاموی، ص۳۵، دارالفکر، دمشق، ۱۴۰۸ق.
۲۶. توبه/سوره۹، آیه۶۰.    
۲۷. بیهقی، احمد بن حسین، دلائل النبوه، تحقیق الدکتور عبدالمعطی قلمجی، ج۲، ص۹۷، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۰۵ق.    
۲۸. نساء/سوره۴، آیه۹۲.    
۲۹. مجادله/سوره۵۸، آیه۳.    
۳۰. مائده/سوره۵، آیه۸۹.    
۳۱. ابن هشام، عبدالملک، السیرة النبویه، تحقیق مصطفی السقا و دیگران، ج۴، ص۱۳۴-۱۳۵، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ۱۹۸۵ م.
۳۲. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، تحقیق مارسدن جونس، ج۱، ص۱۰۰، تهران، اسماعیلیان، بی تا.    
۳۳. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، تحقیق مارسدن جونس، ج۱، ص۱۰۴، تهران، اسماعیلیان، بی تا.    
۳۴. طوسی، محمدبن الحسن، تهذیب الاحکام، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۹۰ ه، ج۷، کتاب التجارات، باب بیع الثمار، ص۸۴.    
۳۵. طوسی، محمدبن الحسن، تهذیب الاحکام، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۹۰ ه، ج۷، کتاب التجارات، باب احکام الارضین،۱۴۷.    
۳۶. مزمل/سوره۷۳، آیه۲۰.    
۳۷. الراوندی، قطب الدین، فقه القرآن، تحقیق احمد الحسینی، ج۲، ص۲۹۰، قم، مطبعة الولایه، ۱۴۰۵ ه. ق.    
۳۸. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۱، ص۳۶۸ به بعد.    
۳۹. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۱، ص۳۷۹.    
۴۰. حدید/سوره۵۷، آیه۲۵.    
۴۱. مائده/سوره۵، آیه۲۵.    
۴۲. نساء/سوره۴، آیه۵۷.    
۴۳. نساء/سوره۴، آیه۱۳۵.    
۴۴. حضرت محمد (صل‌الله‌علیه‌وآله)، نهج الفصاحه، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران:دنیای دانش، سوم، ۱۳۸۰، ص۵۷۸.    
۴۵. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۷۶، ص۳۶۷.    
۴۶. زرگری نژاد، غلامحسین، تاریخ صدر اسلام، تهران، سمت، ۱۳۷۸، ص۴۴۴.
۴۷. نحل/سوره۱۶، آیه۹۰.    
۴۸. الصفار، سالم، سیره پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در رهبری و انسان‌سازی، تهران، مؤسسه انتشارات امیرکبیر، ۱۳۸۳، ص۶۴.
۴۹. الصفار، سالم، سیره پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در رهبری و انسان‌سازی، تهران، مؤسسه انتشارات امیرکبیر، ۱۳۸۳، ص۶۴.
۵۰. ابن کثیر، اسماعیل، السیرة النبویه، تحقیق مصطفی عبدالواحد، بیروت، دارالمعرفه، ۱۳۹۳ق، ج۳، ص۶۰۱.    
۵۱. حضرت محمد (صل‌الله‌علیه‌وآله)، نهج الفصاحه، ترجمه ابوالقاسم پاینده، ج۳، ص۳۶۵.    



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله « اصل عدالت اجتماعی در سیره نبوی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۰۶/۰۴    






جعبه ابزار