• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

استیعاب

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



فراگیری و شمول را استیعاب گویند و عنوان استیعاب در بسیاری از باب‌ها مانند طهارت، صلات، خمس، حج، دین و قصاص به کار رفته است.




تفاوت استیعاب با استغراق در اصل آن است که استغراق در مواردی به کار می‌رود که دارای افرادی باشد، مانند کلیّات و مطلقات، بر خلاف استیعاب که صرف شمول، مصحّح اطلاق آن است، لیکن استغراق در فقه، به معنای استیعاب به کار رفته است.



شستن اعضای وضو و همۀ بدن هنگام غسل به نحو استیعاب- به معنای جاری ساختن آب به همۀ آن مواضع- واجب است، لیکن در مسح سر- چه از عرض یا طول- و نیز به قول مشهور در مسح پا از عرض، در وضو استیعاب واجب نیست و مسمّای مسح، کفایت می‌کند.
[۱] العروة الوثقی ج۱، ص۲۰۸.




به قول مشهور، در مسح پا از طول، استیعاب به معنای مسح سر انگشتان تا برآمدگی روی پا یا مفصل- بنابر اختلاف اقوال- واجب است.



در این که در وضوی جبیره، استیعاب مسح بر تمام جبیره واجب است یا نه، اختلاف می‌باشد. وجوب استیعاب به ظاهر کلمات مشهور نسبت داده شده است.



استیعاب مسح در اعضای تیمّم به معنای مسح همۀ مواضع مسح، واجب است،لیکن در وجوب استیعاب ماسح به معنای مسح مواضع واجب با تمامی کف دست یا کفایت مسح با بعض کف دست، اختلاف است.



استیعاب در اعضای هفتگانۀ سجده- که هنگام سجده بر زمین نهاده‌ می‌شوند- واجب نیست، بلکه مسمّای آن کفایت می‌کند.



قضای نمازهای روزانه بر دیوانه، بی‌هوش، کودک، حائض و نفسائی که اوصاف یاد شده نسبت به آنان تمامی اوقات نماز را در برگیرد، واجب نیست.



به قول مشهور، در پرداخت خمس به مستحقان، توزیع آن به نحو استیعاب همۀ افراد از اصناف سه‌گانه واجب نیست و می‌توان آن را به یک یا چند نفر داد.



زمان وقوف در عرفات از اول ظهر تا غروب آفتاب است، لیکن در این که مقدار واجب، استیعاب حقیقی یعنی وقوف در همۀ این مدّت است- تا اخلال به جزئی از اجزای زمان یاد شده جایز نباشد- یا استیعاب عرفی به معنای اشتغال به مقدّمات مستحبی وقوف در حدود عرفات و سپس وقوف در عرفات تا غروب آفتاب و یا کفایت مسمّای وقوف، اختلاف است.



در صورت استیعاب بدهی‌های میّت نسبت به همۀ ترکه، در انتقال آن به ورثه به مجرّد مرگ، اختلاف است.



عضوی که بر اثر جنایت آسیب دیده، اگر از نظر حجم با عضو همسان در جانی تفاوت داشته باشد- مانند آن که جانی سر دو وجبی را به اندازۀ یک وجب بشکافد، در حالی که سر خود او یک وجب است- به همان اندازه از جانی قصاص می‌شود؛ هر چند آن مقدار همۀ سر او را فرابگیرد. صورت عکس آن نیز چنین است.


 
۱. العروة الوثقی ج۱، ص۲۰۸.
۲. جواهر الکلام ج۲، ص۲۰۸-۲۱۴.    
۳. جواهر الکلام ج۲، ص۲۹۸.    
۴. الحدائق الناضرة ج۲، ص۳۸۵.    
۵. جواهر الکلام ج۵، ص۲۲۰.    
۶. جواهر الکلام ج۵، ص۱۹۵.    
۷. جواهر الکلام ج۱۰، ص۱۴۲-۱۴۶.    
۸. جواهر الکلام ج۱۳، ص۲-۶.    
۹. جواهر الکلام ج۱۶، ص۱۰۱-۱۰۴.    
۱۰. مستند الشیعة ج۱۲، ص۲۱۶-۲۲۰.    
۱۱. جواهر الکلام ج۲۶، ص۸۴.    
۱۲. جواهر الکلام ج۳۹، ص۷۴.    
۱۳. تحریر الوسیلة ج۲، ص۵۴۳.    



فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۱، ص۴۹۹-۵۰۰.    


رده‌های این صفحه : تیمم | طهارت | فقه | وضو




جعبه ابزار