• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

استضعاف (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





اِسْتِضْعاف (به کسر الف، سکون سین و کسر تاء) از واژگان قرآن کریم به معنای ضعیف شمردن و ناتوان دیدن است.



اِسْتِضْعاف به معنای ضعیف شمردن و ناتوان دیدن است.
در مجمع البیان فرماید: «الِاسْتِضْعَافُ‌: وِجْدَانُ الشَّی‌ءِ ضَعِیفاً» راغب اصفهانی در مفردات گوید: «اسْتَضْعَفْتُهُ‌» یعنی او را ضعیف یافتم. در قاموس المحیط و الصحاح گفته «اسْتَضْعَفَهُ‌» او را ضعیف شمرد. در اقرب الموارد آمده: «اسْتَضْعَفَهُ‌: رَآهُ‌ ضَعِیفاً».
[۸] شرتونی، سعید، اقرب الوارد، ماده ضعف.

در مقدمه المنجد تصریح شده: یکی از معانی استفعال یافتن مفعول بر وصفی است، مثل «استحسنه» یعنی او را نیکو یافت «استعظمه» او را بزرگ یافت.
[۹] لویس معلوف، المنجد، مقدمه.



(قالَ ابْنَ اُمَّ اِنَّ الْقَوْمَ‌ اسْتَضْعَفُونِی‌ وَ کادُوا یَقْتُلُونَنِی) «پسر مادرم قوم مرا ناتوان دیدند، خواستند بکشند مرا.»
(وَ جَعَلَ اَهْلَها شِیَعاً یَسْتَضْعِفُ‌ طائِفَةً مِنْهُمْ) «اهل زمین را فرقه‌ها کرد، گروهی را ضعیف و حقیر می‌شمرد.»
(وَ قالَ الَّذِینَ‌ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِینَ اسْتَکْبَرُوا بَلْ مَکْرُ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ) (و مستضعفان به مستكبران مى‌گويند: «مکر و نيرنگ شما در شب و روز مايه گمراهی ما شد...)


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۴، ص۱۸۳.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ج۱، ص۵۰۷.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۵، ص۸۶.    
۴. شیخ طبرسی، مجمع البیان، ج۳، ص۱۶۹.    
۵. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ج۱، ص۵۰۷.    
۶. فیروزآبادی، مجدالدین، قاموس المحیط، ج۱، ص۸۳۰.    
۷. جوهری، الصحاح‌ تاج اللغة و صحاح العربیه، ج۴، ص۳۹۰.    
۸. شرتونی، سعید، اقرب الوارد، ماده ضعف.
۹. لویس معلوف، المنجد، مقدمه.
۱۰. اعراف/سوره۷، آیه۱۵۰.    
۱۱. قصص/سوره۲۸، آیه۴.    
۱۲. سبا/سوره۳۴، آیه۳۳.    
۱۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۳۲.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «استضعاف»، ج۴، ص۱۸۳.    






جعبه ابزار