• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

استسعا

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



وادار کردن برده به کسب برای تکمیل آزادی یا پرداخت بدهی خویش را استسعاء گویند. از آن در باب‌های تجارت، قرض، دین، مضاربه، وصیّت و مکاتبه سخن رفته است.




از نظر مشهور، استسعاء برده‌ای که در اصل تجارت از مولایش اجازه داشته لیکن، بدون اذن مولایش در ارتباط با تجارت مدیون دیگری شده است، پیش از آزادی وی جایز نیست.

۱.۱ - عیب بودن این حالت برای برده


این حالت برای برده از عیوب شمرده می‌شود و خریدار که بدون اطّلاع چنین برده‌ای را خریده، حق فسخ معامله را دارد.



سبب این نوع استسعاء دو گونه است:

۲.۱ - سبب اختیاری


در جواز استسعای فرزندان برده مکاتب مطلق- در فرض مردن مکاتب پیش از پرداخت همۀ مال الکتابه‌اش- اختلاف است.

۲.۲ - سبب قهری


مانند عتق بعض عبد که موجب سرایت قهری آن به تمامی عبد شود.

۲.۲.۱ - مثال اول


برای مثال، اگر در مضاربه، عامل، برده‌ای مانند پدرش را- که به طور قهری بر او آزاد می‌شود- بخرد و معامله نیز سود داشته باشد، برده به مقدار سهم عامل، آزاد می‌شود و به طور قهری آزادی به کل عبد سرایت می‌کند لکن جهت پرداخت عوض آن مقداری که سهم مالک بوده، استسعاء می‌شود؛ هر چند در این که استسعاء در صورت تنگ‌دستی عامل است یا به طور مطلق، اختلاف است.

۲.۲.۲ - مثال دوم


مثال دیگر، وصیّت به عتق برده است که در صورت کافی نبودن ثلث میّت برای آزادی کامل وی، جهت پرداخت عوض آن مقدار که سهم وارث است، استسعاء می‌شود.


 
۱. جواهر الکلام ج۲۵، ص۸۱.    
۲. جواهر الکلام ج۲۳، ص۲۶۰.    
۳. جواهر الکلام ج۳۴، ص۲۹۵.    
۴. العروة الوثقی ج۲، ص۶۷۳.    
۵. جواهر الکلام ج۲۸، ص۳۷۸-۳۷۹.    



فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۱، ص۴۴۰.    






جعبه ابزار