• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

سازماندهی نظامی در سیره نبوی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) پس از هجرت به مدینه حدود بیست و هفت غزوه را با فرماندهی هوشمندانه خویش هدایت کرد و به پیروزی رسانید؛ به صورت اجمالی سازماندهی نظامی که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) برای جنگهای مختلف در نظر می‌گرفتند دارای معیارهایی بود که در چند عنوان بیان می‌شود.



پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) پس از هجرت به مدینه حدود بیست و هفت غزوه را با فرماندهی هوشمندانه خویش هدایت کرد و به پیروزی رسانید؛ اما معیار انتخاب فرماندهان جنگی در سریه‌ها بر اساس میزان آگاهی و شناخت فرمانده از وضعیت نیروهای دشمن، وجود ویژگی‌های شخصیتی لازم در فرمانده برای در هم شکستن دشمن و تخصص‌ها و تاکتیک‌های متناسب با حمله صورت می‌گرفت، نه بر اساس موقعیت اجتماعی، سابقه نظامی و یا سابقه در اسلام.
این شیوه انتخاب فرماندهان جنگی از بررسی اجمالی بیوگرافی و ویژگی‌های شخصیتی فرماندهان و افراد تحت فرماندهی آنان به روشنی مشخص است؛
[۲] زهری، محمد بن مسلم‌، المغازی النبویه، ص۷۷.
[۳] زهری، محمد بن مسلم‌ بن عبدالله بن شهاب، المغازی النبویه، ص۱۵۰.
مثلاً پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در محرم سال چهارم هجری «ابی‌سلمه بن عبدالاسد» را برای سرکوبی قبیله «بنی اسد» به «قطن» (کوهی در ناحیه بید که آبی متعلق به بنی‌اسد در آن وجود داشت) فرستاد؛ در حالی که در سپاه او بزرگانی از صحابه مانند: ارقم ابن ابی‌ارقم ، اسید بن الحضیر، ابوقناده بن نعمان و عباده ابن بشر، شرکت داشتند که از لحاظ منزلت و موقعیت از او برتری بودند.
همچنین حضرت در سال یازدهم هجری لشکری به فرماندهی اسامه بن زید، برای تهاجم به رومیان آماده کرد. اسامه، جوانی هیجده ساله بود که سوابق جنگی نداشت؛ اما قدرت فرماندهی و هدایت سپاه در وی چنان بود که در سپاهش تمامی انصار و مهاجران و سابقین در اسلام جز علی (علیه‌السّلام) و عباس عموی پیامبر حضور داشتند. عمرو ‌بن‌ عاص نیز به فرماندهی سریه‌ای انتخاب شد. در سپاه وی، افرادی همچون ابوعبیده جراح و فرماندهان بزرگی با سابقه طولانی‌تری در اسلام حضور داشتند؛ حال آنکه تنها چند ماه از اسلام آوردنش می‌گذشت.


در هر نبردی، تخصص‌های نظامی گوناگونی مورد نیاز است. سپاه اسلام هم از این قاعده مستثنا نیست و برای رسیدن به اهداف مطلوب در هر نبرد به تخصص‌های نظامی از قبیل: «جمع‌آوری اطلاعات»، «سواره نظام»، «نیروی پیاده»، «تیراندازان» و...نیازمند است؛ از این‌رو پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در هر جنگی، افراد را بر اساس مهارت‌ها و ویِژگی‌های شخصیتیِ مورد نیاز برای هر گروه، بدون توجه به رابطه خویشاوندی برمی‌گزید و در منصب‌های نظامی قرار می‌داد. برای نمونه برای ماموریت‌های اطلاعاتی از شخصیت‌های آگاه، توانا، بردبار و راز دار، مانند «حباب‌ بن ‌منذر، عبدالله ‌بن‌ جحش و حذیفة ‌بن ‌یمان» بهره می‌جست. پرچمدار سپاه را از میان افراد شجاع و جسور همچون علی (علیه‌السّلام) و حمزة بن ‌عبدالمطلب و سوارکاران
[۱۳] ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، ج۲، ص۵۴۰.
را از افرادی انتخاب می‌کرد که محکم و استوار بر اسب می‌جنگیدند.


در زمان رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) مشاغل نظامی، ثابت و رسمی نبود و مناصب نظامی متغیر بود؛ از این رو تقسیم کار به عواملی از قبیل: نوع مامورریت، (اطلاعاتی، جنگی، و...) نوع نبرد، قدرت دشمن و سلاح‌های آنان، توان جنگی لازم برای مقابله و مکان جنگی بستگی داشت؛ اما تعیین افراد در مناصب نظامی بر اساس میزان تخصص و کارایی آنان در سیره پیامبر به عنوان روشی ثابت دیده می‌شود.
بر این اساس، حضرت، نیروها را به یگان‌هایی تقسیم، و وظیفه هر گروه و دسته را مشخص می‌کرد. این شیوه سازماندهی نیروها، امر فرماندهی و تسّلط بر نیروها را در زمان جنگ، آسان و تحرک یا استقرار را امکان‌پذیر می‌ساخت؛ چنان که در فتح مکه البته بر حسب شرایط، هر تیره و قبیله را در ستون‌های مجزایی قرار داد. مهاجران را در ۳ ستون ۲۰۰ نفری، اوس را در ۶ ستون ۳۵۰ نفری و قبیله اسلم را در یک ستون ۲۰۰ نفری منظم کرد و فرماندهی هر ستون را به رئیس قبیله واگذار کرد؛ برای نمونه «بریدة بن الحصیب و ناجیة بن الاعجم» از فرماندهان قبیله اسلم بودند که هر یک، فرماندهی افراد قبیله خود را عهده‌دار شدند.
هر قبیله در یک ردیف و به شکل هرمی (تکی، دو، سه و چهارتایی) سازماندهی می‌شد؛ مثلاً قبایل « کنانه، بنی‌حمزه، بنی‌لیث و سعد‌بن‌بکر» به شیوه «هرم فردی» و تحت فرماندهی «ابی‌واقد اللیثی»؛ قبیله «اشجع» به شکل «هرم دوتایی»؛ قبیله «مزینه» به صورت هرم سه تایی و «قبیله جهینه» به شکل هرم چهار‌تایی آرایش یافت. با این شیوۀ سازماندهی نیروها، حرکت و سرعت برای دستیابی به موقعیت‌های جنگی فراهم می‌شد.
[۲۵] ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، ج۴، ص۹۴.



بنابر اهمیّت فوق‌العاده اطلاعات و معلومات کسب‌شده از دشمن، پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در برنامه‌ریزی و هدایت جنگ به سوی پیروزی، خود شخصاً فرماندهی کل اداره اطلاعات را بر عهده می‌گرفت
[۲۸] ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، ج۱، ص۶۰۰ - ۶۰۱.
و گاهی حتی نقشه‌ها و تدابیر اتخاذ شده را از نیروهای اطلاعاتی، پنهان نگه می‌داشت.
سریه عبدالله‌بن‌جحش، عملیات فتح مکه و سریه ابی‌قتادة‌ بن ‌ربعی ‌انصاری
[۳۶] ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، ج۴، ص۳۶.
و بسیاری دیگر از غزوه‌ها و سریه‌ها نشان‌دهنده اهتمام ویِژه پیغمبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به این بخش از سازماندهی جنگی است.

۴.۱ - چهار محور اصلی اطلاعات

اطلاعات جمع‌آوری شده، حول چهار محور اصلی صورت می‌گرفت:

۴.۱.۱ - منطقه عملیاتی دشمن

الف) آگاهی از منطقه عملیاتی دشمن به وسیله قرار گرفتن در مسیر کاروان‌های دشمن و یا شنیدن گفتگوهای سپاه دشمن در شب یا اوضاع بد آب و هوایی.

۴.۱.۲ - تعداد سپاه دشمن

ب) تعیین تعداد سپاه دشمن به وسیله کسب خبر از قبایل دوست
[۳۹] ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، ج۲، ص۲۴.
و هم‌پیمان و یا نیروهای اطلاعاتی، مانند اطلاعات جمع‌آوری شده در جنگ خندق به وسیله زبیر‌بن‌عوام؛

۴.۱.۳ - اهداف جنگی دشمن

ج) شناسایی اهداف جنگی دشمن به وسیله عوامل اطلاعاتی موجود در میان دشمن، مانند اطلاعات «عباس‌ بن‌ عبدالمطلب» در میان قریش، به کارگیری حیله‌های جنگی، مانند غزوه‌های احد و ذات‌الرقاع و خندق که با گوش‌دادن مخفیانه به گفتگوهای فرماندهان و با خبرشدن سپاهیان از اهداف نظامی آنان.
[۴۶] ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، ج۳‌، ص۵۸۱.


۴.۱.۴ - محورهای ناشناخته

د) شناسایی راه‌ها و محورهای ناشناخته و خارج از مسیر برای دفع حرکت‌های غافلگیرانه یا غافلگیر کردن دشمن و یا مقابله با حمله‌های احتمالی دشمن به وسیله پیش‌قراولان،
[۴۷] زهری، محمد بن مسلم‌، المغازی النبویه، ج۳، ص۹۲.
راهنمایان و ساکنان محلی.
[۴۹] ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، ج۲، ص۴۵۲.

نیروهای اطلاعاتی که وظیفه آنان کسب اخبار صحیح و کامل مربوط به دشمن بود، از میان افرادی انتخاب می‌شدند که از هوش، استعداد فراوان، سلامتی و دقت کامل برخوردار بودند؛ افرادی مانند: «حباب‌بن‌منذر» و «حذیفه‌بن‌یمان».


این اقدام براساس شرایط ذیل انجام می‌پذیرفت:
الف) استقرار نیرو برای تحرک آسان نیروهای خودی و سخت‌شدن تحرکات سپاه دشمن؛
ب) واقع‌شدن خورشید در پشت سر نیروها (همانند نبرد بدر
ج) قرار گرفتن استحکامات طبیعی در پشت سر نیروها (همچون غزوه احد
د) نزدیک بودن به چشمه آب و راه‌ها؛
ر) امکان تامین استتار و اختفای نیروها در صورت لزوم؛
[۵۹] ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، ج۳، ص۶۹.

ز) وجود مراتع و چراگاه در محل استقرار نیروها؛
[۶۰] یاقوت حموی، شهاب الدین، معجم البلدان، ج۱، ص۱۱۸.

س) دارا بودن شرایط مناسب بهداشتی؛
ش) توان جابه‌جایی و انتقال نیروها به مکانی دیگر در صورت قطع امدادرسانی
[۶۲] ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، ج۳، ص۱۹۹.
و یا توان الحاق نیروهای کمکی به دشمن؛
[۶۳] ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، ج۳، ص۳۴۴.

ص) قراردادن مقر فرماندهی بر بلندی، برای مشرف‌بودن بر سپاه و اداره جنگ و دیده‌بانی.


۱. ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، ج۴، ص۱۰۲۷.    
۲. زهری، محمد بن مسلم‌، المغازی النبویه، ص۷۷.
۳. زهری، محمد بن مسلم‌ بن عبدالله بن شهاب، المغازی النبویه، ص۱۵۰.
۴. ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۳۸.    
۵. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۱، ص۳۴۳- ۳۴۵.    
۶. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۳، ص۱۱۱۷.    
۷. ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، ج۴، ص۱۰۴۰.    
۸. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۱، ص۲۱۷.    
۹. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۲، ص۴۵۷.    
۱۰. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۱، ص۱۳.    
۱۱. ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، ج۲، ص۴۳۱.    
۱۲. ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، ج۳، ص۷۹۱.    
۱۳. ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، ج۲، ص۵۴۰.
۱۴. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۱، ص۲۱۹.    
۱۵. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۲، ص۷۹۹.    
۱۶. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۲، ص۵۸۲.    
۱۷. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۳، ص۹۰۳.    
۱۸. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۲، ص۸۰۰.    
۱۹. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۲، ص۸۱۲.    
۲۰. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۲، ص۸۱۸- ۸۱۹.    
۲۱. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۲، ص۸۱۹.    
۲۲. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۲، ص۷۹۹- ۸۰۰.    
۲۳. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۲، ص۸۰۲.    
۲۴. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۲، ص۸۱۲.    
۲۵. ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، ج۴، ص۹۴.
۲۶. ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۵.    
۲۷. ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۹۶.    
۲۸. ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، ج۱، ص۶۰۰ - ۶۰۱.
۲۹. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۲، ص۷۹۶.    
۳۰. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۱، ص۱۳.    
۳۱. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۲، ص۷۹۶.    
۳۲. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۲، ص۸۰۲.    
۳۳. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۲، ص۸۰۵.    
۳۴. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۲، ص۸۱۵.    
۳۵. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۲، ص۷۷۷.    
۳۶. ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، ج۴، ص۳۶.
۳۷. ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۶۳.    
۳۸. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۲، ص۷۵۰- ۷۵۱.    
۳۹. ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، ج۲، ص۲۴.
۴۰. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۱، ص۲۰۷.    
۴۱. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۲، ص۴۵۷.    
۴۲. ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۴۵.    
۴۳. ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۱.    
۴۴. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۲، ص۵۳۶.    
۴۵. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۲، ص۶۵۱.    
۴۶. ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، ج۳‌، ص۵۸۱.
۴۷. زهری، محمد بن مسلم‌، المغازی النبویه، ج۳، ص۹۲.
۴۸. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۱، ص۱۹۴.    
۴۹. ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، ج۲، ص۴۵۲.
۵۰. ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۲۵.    
۵۱. ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، ج۲، ص۴۵۲.    
۵۲. ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۲۸.    
۵۳. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۱، ص۵۶.    
۵۴. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۱، ص۲۲۰.    
۵۵. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۱، ص۱۹۹.    
۵۶. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۱، ص۲۲۰.    
۵۷. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۱، ص۵۶.    
۵۸. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۱، ص۲۲۰.    
۵۹. ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، ج۳، ص۶۹.
۶۰. یاقوت حموی، شهاب الدین، معجم البلدان، ج۱، ص۱۱۸.
۶۱. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۲، ص۶۴۴ – ۶۴۶.    
۶۲. ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، ج۳، ص۱۹۹.
۶۳. ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، ج۳، ص۳۴۴.



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «سازمان‌دهی نظامی در سیره نبوی»، تاریخ بازیابی ۹۵/۵/۲۶.    






جعبه ابزار