• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ازدواج برده (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



زن یا شوهر دادن بردگانِ «صالح» تکلیف اخلاقی صاحبان آنان است حتی ازدواج مرد یا زن مسلمان آزاد با برده مسلمان، اگر لازم باشد، جایز است.



و انکحوا الایـمی... و امائکم...
«مردان و زنان بی‌همسر را همسر دهید و همچنین غلامان و کنیزان صالح و درستکارتان را، اگر فقیر و تنگدست باشند خداوند آنان را از فضل خود بی‌نیاز می‌سازد، خداوند واسع و آگاه است».


... فانکحوا ما طاب لکم من النسآء مثنی و ثلـث و ربـع... فان خفتم الاتعدلوا فوحدة او ما ملکت‌ ایمـنکم...
«و اگر می‌ترسید از اینکه (به هنگام ازدواج با دختران یتیم) عدالت را رعایت نکنید، (از ازدواج با آنان، چشم پوشی کنید و) با زنان پاک (دیگر) ازدواج نمایید، دو یا سه یا چهار همسر، و اگر می‌ترسید عدالت را (درباره همسران متعدد) رعایت نکنید تنها یک همسر بگیرید، و یا از زنانی که مالک آنهایید هستید استفاده کنید. این کار، بهتر از ظلم و ستم جلوگیری می‌کند». (مقصود آیه این نیست که رعایت عدالت در مورد کنیزان لازم نیست و می‌توان در حق آنان ستم کرد، بلکه از جهت تشریع نشدن حق همخوابگی برای کنیزان، اجرای عدالت بین آنان آسان‌تر خواهد بود. (گفتنی است که منظور از «ما ملکت ایمانکم» ازدواج معهود (که همراه با عقد و تعیین مهریه است) نمی‌باشد، بلکه منظور، مالک شدن کنیز (از راه‌های مشروع) است، بنابراین مطرح کردن ازدواج با برده، تسامحی و عرفی است).


یـایها النبی... • لایحل لک النساء من بعد... الا ما ملکت یمینک...«ای پیامبر! ما همسران تو را که مهرشان را پرداخته‌ای برای تو حلال کردیم، و همچنین کنیزانی که از طریق غنائمی که خدا به تو بخشیده است مالک شده‌ای و دختران عموی تو، و دختران عمه‌ها، و دختران دائی تو و دختران خاله‌ها که با تو مهاجرت کردند، هر گاه زن با ایمانی خود را به پیامبر ببخشد (و مهری برای خود قائل نشود) چنانچه پیامبر بخواهد می‌تواند با او ازدواج کند اما چنین ازدواجی تنها برای تو مجاز است نه سایر مؤمنان، ما می‌دانیم برای آنها در مورد همسرانشان و کنیزانشان چه حکمی مقرر داشته‌ایم (و مصالح آنها چه ایجاب می‌کند) این به خاطر آن است که مشکلی (در ادای رسالت) بر تو نبوده باشد، و خداوند آمرزنده و مهربان است. بعد از این دیگر زنی بر تو حلال نیست و نمی‌توانی همسرانت را به همسران دیگری تبدیل کنی (بعضی را طلاق دهی و همسر دیگری بجای او برگزینی) هر چند جمال آنها مورد توجه تو واقع شود، مگر آنچه که به صورت کنیز در ملک تو در آید و خداوند ناظر و مراقب هر چیز است (و به این ترتیب فشار قبائل را در اختیار همسر از آنها، از تو برداشتیم)».


و من لم یستطع منکم طولا ان ینکح المحصنت المؤمنـت فمن ما ملکت‌ایمـنکم من فتیاتکم المؤمنـت... فانکحوهن باذن اهلهن وءاتوهن اجورهن بالمعروف...
«و آنـهـا کـه تـوانایی ازدواج با زنان (آزاد) پاکدامن با ایمان ندارند می‌توانند با زنـان پـاکدامن از بردگانی با ایمان که در اختیار دارید ازدواج کنند، خدا آگاه به ایمان شماست، و همگی اعضای یک پیکرید، و آنها را به اجازه صاحبان آنان ازدواج نمایید و مهر آنـهـا را به خودشان بدهید، مشروط بر اینکه پاکدامن باشند نه مرتکب زنا بطور آشکار شـونـد و نـه دوسـت پـنـهـانـی بـگـیـرنـد، و در صـورتـی کـه محصنه باشند و مرتکب عمل منافی عفت شوند نصف مجازات زنان آزاد را خواهند داشت، این اجازه (ازدواج با کنیزان) برای آنها است که (از نظر غریزه جنسی) شدیدا در زحمت باشند و اگر خودداری کنید (از ازدواج با آنان) برای شما بهتر است و خداوند آمرزنده و مهربان است».


ومن لم یستطع منکم طولا ان ینکح المحصنـت المؤمنـت فمن ما ملکت‌ایمـنکم من فتیـتکم المؤمنـت والله اعلم بایمـنکم بعضکم من بعض فانکحوهن باذن اهلهن وءاتوهن اجورهن بالمعروف...
«و مراد از اینکه فرمود: (و آتوهن اجورهن بالمعروف)، این است که مهریه آنانرا به طور کامل و تا دینار آخر بپردازید، البته پرداخت مهریه آنان به این است که آن مهریه را به مولایشان بپردازند، و با آوردن کلمه (معروف) به این معنا ارشاد فرمود که در دادن آن امروز و فردا نکنید، و به خاطر اینکه کنیز است مهریه را کم نگیرید، و او را آزرده خاطر نسازید».


و من لم یستطع منکم طولا ان ینکح المحصنـت المؤمنـت فمن ما ملکت‌ ایمـنکم من فتیاتکم المؤمنـت...
«هر مسلمانی نمی‌تواند از زنان مؤمنه و آزاد بگیرد، زیرا بنیه مالیش آنچنان زیاد نیست که بتواند سنگینی مهر و نفقه او را تحمل کند، می‌تواند با کنیزان مؤ‌منه‌ای که در دست سایر مسلمانان است ازدواج کند و مجبور نیست آنقدر خود را در فشار تجرد نگه دارد که خدای نخواسته در معرض خطر فحشا و در نتیجه در معرض شقاوت و بدبختی قرار دهد.
بنابراین مراد از این نکاح، نکاح دائم است، و آیه شریفه در زمینه تنزل دادن و آسان کردن تکلیف است، می‌فرماید اگر دسترسی به آن ندارید به این اکتفا کنید».


و لاتنکحوا المشرکـت حتی یؤمن و لامة مؤمنة خیر من مشرکة و لو اعجبتکم و لاتنکحوا المشرکین حتی یؤمنوا و لعبد مؤمن خیر من مشرک و لو اعجبکم... «و با زنان مشرک و بت‌پرست، تا ایمان نیاورده‌اند، ازدواج نکنید! (اگر چه جز به ازدواج با کنیزان، دسترسی نداشته باشید، زیرا) کنیز با ایمان، از زن آزاد بت‌پرست، بهتر است، هر چند (زیبایی، یا ثروت، یا موقعیت او) شما را به شگفتی آورد. و زنان خود را به ازدواج مردان بت‌پرست، تا ایمان نیاورده‌اند، در نیاورید! (اگر چه ناچار شوید آنها را به همسری غلامان با ایمان در آورید، زیرا) یک غلام با ایمان، از یک مرد آزاد بت‌پرست، بهتر است، هر چند (مال و موقعیت و زیبایی او،) شما را به شگفتی آورد. آنها دعوت به سوی آتش می‌کنند، و خدا دعوت به بهشت و آمرزش به فرمان خود می‌نماید، و آیات خویش را برای مردم روشن می‌سازد، شاید متذکر شوند!».


و من لم یستطع منکم طولا ان ینکح المحصنـت... فمن ما ملکت‌ ایمـنکم... محصنـت غیر مسـفحـت...
مراد از کلمه (محصنات) زنان عفیف است، زیرا زنان شوهردار قابل نکاح کردن نیستند، و مراد از مسافحات معنائی مقابل جمله (متخذات اخدان) است، و کلمه (اخدان) جمع کلمه (خدن) به کسره خا است، که به معنای دوست است و این کلمه مذکر و مؤنثش و مفرد و جمعش یکسان است، یعنی هم به دوست مذکر خدن گفته می‌شود، و هم به دوست مؤنث هم به جماعت دوستان خدن گفته می‌شود و هم به یک فرد، و اگر در مورد بحث به صیغه جمع آمده، برای این بود که در دلالت بر کثرت و زیادی تصریح داشته باشد، و بفهماند وقتی کسی به منظور فحشا و زنا کردن دوستی می‌گیرد، به او و به مثل او قناعت نمی‌کند، چون نفس آدمی حریص است، اگر قرار باشد خواست نفس را برآورد، و آنرا اطاعت کند حتما دوستان زیادی برای فحشا می‌گیرد.


حرمت علیکم... • والمحصنـت من النسآء الا ماملکت‌ایمـنکم... (بر اساس حدیثی که از امام علی علیه‌السّلام نقل شده مقصود از «... ما ملکت ایمانکم» زنی است که در جنگ اسیر شده و همسر دارد. ).
یکی دیگر از زنانی که ازدواج با آنان حرام است زن شوهردار است، مگر برده‌ای که در جنگ به چنگ شما آمده، که در عین اینکه شوهر دارد می‌توانید با او نزدیکی کنید، ما ناموس آنها را برای شما مسلمین حلال کردیم.


و من لم یستطع منکم طولا ان ینکح المحصنـت... فمن ما ملکت‌ایمـنکم من فتیـتکم المؤمنـت...
(مقید شدن «فتیاتکم» به «مؤمنات»، اشاره به عدم جواز ازدواج با کنیزان غیر مؤمن، اعم از کتابی و مشرک است. ).


۱. نور/سوره۲۴، آیه۳۲.    
۲. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۴، ص۴۵۶.    
۳. نساء/سوره۴، آیه۳.    
۴. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۱۶۸.    
۵. احزاب/سوره۳۳، آیه۵۰.    
۶. احزاب/سوره۳۳، آیه۵۲.    
۷. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۷، ص۳۷۶.    
۸. نساء/سوره۴، آیه۲۵.    
۹. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۳، ص۳۸۶.    
۱۰. نساء/سوره۴، آیه۲۵.    
۱۱. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۴، ص۴۴۳.    
۱۲. نساء/سوره۴، آیه۲۵.    
۱۳. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۴، ص۴۳۹.    
۱۴. بقره/سوره۲، آیه۲۲۱.    
۱۵. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲، ص۱۳۱.    
۱۶. نساء/سوره۴، آیه۲۵.    
۱۷. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۴، ص۴۴۳.    
۱۸. نساء/سوره۴، آیه۲۳.    
۱۹. نساء/سوره۴، آیه۲۴.    
۲۰. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۵۹.    
۲۱. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۴، ص۴۵۶.    
۲۲. نساء/سوره۴، آیه۲۴.    
۲۳. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۵، ص۳۲۸.    
۲۴. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۲۷۶.    



مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۶، ص۱۹۳، برگرفته از مقاله «ازدواج برده».    


رده‌های این صفحه : ازدواج | برده داری | موضوعات قرآنی




جعبه ابزار