• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ادعای حیض (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



در مسئله حیض، پاک شدن و باردارى، گواهی خود زن كافى است و شهادت و سوگند و يا دلیل ديگرى لازم نيست؛ امّا بر زنان حرام است كه خلاف واقع بگويند.



پذیرفته بودن ادعای زنان، در مورد حیض:
• «والمطـلقـت یتربصن بانفسهن ثلـثة قروء ولا یحل لهن ان یکتمن ما خلق الله فی ارحامهن...؛ و زنان طلاق داده شده باید مدت سه پاكى (از عادت زنانه) خود را در انتظار دارند (عدّه نگه دارند) و اگر به خدا و روز واپسین ایمان دارند بر آنها جایز نیست كه آنچه را خداوند در رحم‌هایشان آفریده (از خون حیض یا فرزند) پنهان دارند (مثلا حیض سوم را دیده ولى انكار كنند تا به وسیله رجوع به شوهر اول بازگردند یا ندیده ادعاى دیدن كنند تا مانع از رجوع شوهر شوند یا وجود اولاد را انكار نمایند تا شوهر دیگر كنند)، و شوهران‌شان (در طلاق رجعی) سزاوارترند آنها را در زمان عده (به همسرى) بازگردانند اگر قصد آشتى و سازش دارند، و براى آنها بر عهده مردان (در سنت فطرت و حکم شریعت) حقوقى شایسته است (چون حق استمتاع و نفقه و حسن معاشرت و ارث) مانند حقوقى كه (براى مردان) بر عهده آنهاست (مثل حق طلاق، استمتاع، حسن معاشرت، و انتخاب همسر دیگر، منع از سفر، ولایت بر اولاد، ارث و غیره) و مردان را (به شهادت اختلاف کمّ و کیف حقوق) بر آنها برترى است. و خداوند مقتدر و حکیم مصلحت‌دان (در تکوین و تشریع) است.»


قروء جمع قرء (بر وزن قفل) هم به معنى عادت ماهیانه و هم پاك شدن از آن گفته شده، ولى این دو معنى را مى‌توان در یك مفهوم كلى جمع كرد و آن انتقال از یكى از دو حالت به حالت دیگر است، راغب در مفردات معتقد است كه‌ قرء در حقیقت، اسم براى داخل شدن از حالت حیض به پاكى است، و چون هر دو عنوان در آن مطرح است گاهى بر حالت حیض و گاهى به پاكى اطلاق مى‌شود، از بعضى از روایات و بسیارى از كتب لغت نیز استفاده مى‌شود كه قرء به معنى جمع است و چون در حالت پاكى زن خون عادت در وجود او جمع مى‌شود، این واژه به پاكى اطلاق شده است، به هر حال در روایات متعددى، تصریح شده كه منظور از ثلاثة قروء كه حد عده است سه مرتبه پاك شدن زن از خون حیض است‌. قرء اصلا به معنى جمع شدن است، و جمع شدن با حالت طهر و پاكى، تناسب بیشترى دارد، زیرا در این حالت خون در رحم تدریجا جمع مى‌گردد، و در هنگام عادت بیرون مى‌ریزد و پراكنده مى‌شود.


یکی از مواردی که که در آن مورد قول زن حجت است و نیازی به شهادت و سوگند و يا دلیل نيست ادعای به حیض است چون حیض از مواردی است که اطلاع مرد از آن به دشواری صورت می‌گیرد بنابراین در چنین مواردی قول او حجت است. صاحب جواهر در عنوان بحث یقبل الاقرار بالمبهم مسئله قبوا ادعای زن درباره حیض را مطرح نموده است. در کتاب وسائل الشیعه شیخ حر عاملی روایاتی را در ذیل این عنوان «وجوب الرجوع في العدة والحيض إلى المرأة وتصديقها فيهما» آورده که دلالت دارند بر اینکه ادعای زن در مورد حیض حجت است مانند این روایت«العدة والحيض للنساء إذا ادعت صدقت.»


۱. بقره/سوره۲، آیه۲۲۸.    
۲. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص۴۰۲، ذیل«قرء».    
۳. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲، ص۱۸۵.    
۴. خوئی، أبوالقاسم، التنقیح فی شرح العروة الوثقی، ج۷، ص۳۸۶.    
۵. نجفی جواهری، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۳۵، ص۱۱۸.    
۶. انصاری، مرتضی، کتاب الطهارة، ج۱، ص۲۳۵.    
۷. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۲، ص۵۹۶.    
۸. طوسی، محمد بن حسن، الاستبصار، ج۳، ص۳۵۶.    



مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱۲، ص۲۴۶، برگرفته از مقاله «ادعای حیض».    






جعبه ابزار