• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ادبیت

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



ادبیت، مؤلفه‌های بارز و معینی است که زبان ادبی را می‌سازد.



ادبیّت، مؤلفه‌های بارز و معینی است که زبان ادبی را می‌سازد. به عبارت دیگر، یعنی همان ویژگی‌هایی که نوشته‌ای را به اثر ادبی مبدل می‌کند و باعث می‌شود که آثار ادبی از سایر آثار متمایز شوند.


ادبیت برحسب نظریه‌های شکل‌گرایان روس، مجموع خصلت‌ها و خصوصیت‌های زبانی و شکلی است که در متن‌های ادبی وجود دارد. مؤلفه‌هایی مشخص که زبان ادبی را از متن‌های غیر ادبی متمایز می‌کند. ادبیت، هدف مهم مطالعات ادبی در مرحله‌ی اول فعالیت‌های شکل‌گرایان روس بود.
[۱] راه‌نمای داستان‌نویسی، میرصادقی، جمال؛ تهران، انتشارات سخن، ۱۳۸۷، چاپ اول، ص ۲۱۶.
به بیان دیگر، اگرچه فرمالیست‌ها همواره بر روی متون منفرد کار می‌کردند، اما کانون توجه آنها، نقطه اشتراک همه‌ی متون ادبی یا عنصر مشترک و مسلط ادبی این متون بود.
[۲] مبانی نظریه‌ی ادبیات، برتنس، هانتس؛ ترجمه‌ی محمدرضا ابوالقاسمی، تهران، نشر ماهی، ۱۳۸۳، چاپ اول، ص۴۶.


۲.۱ - دیدگاه مکاریک

مکاریک درباره‌ی ادبیات می‌گوید: فرمالیست‌ها بر این باورند که موضوع مطالعات ادبی، کلیت ادبیات نیست؛ بلکه ادبیت وجه ممیّزه‌ی ادبیات است.
[۳] نقد ادبی، تسلیمی، علی؛ تهران، نشر آمه، ۱۳۸۸، چاپ اول، ص۴۳.


۲.۲ - دیدگاه یاکوبسن

یاکوبسن، زبان‌شناس روسی، در سال ۱۹۲۱م در مقاله‌ی شعر نو روسی بیان کرد که موضوع علم ادبیات، نه ادبیات، بلکه ادبیت است؛ یعنی آنچه که از اثری معین، اثری هنری می‌سازد.
[۴] نقد ادبی در سده‌ی بیستم، ایوتادیه، ژان؛ ترجمه‌ی محمدرحیم احمدی، تهران، انتشارات سوره، ۱۳۷۷، چاپ اول، ص۲۲.
بنابراین وی به جنبه‌های بیانی و نمایشی متون ادبی توجه نمی‌کرد، در عوض به خصوصیاتی از متن عنایت داشت که به زعمش منحصرا ویژگی ادبی دارد.

۲.۳ - دیدگاه یان موکاروفسکی

از دیدگاه یان موکاروفسکی، نظریه‌پرداز چک، ادبیت اثر شامل "غایت تشخیص بیان" می‌باشد؛ یعنی "تشخیص کنش بیان و کنش گفتار" شعر باعث راندن جنبه‌ی ارجاعی و ارتباطات منطقی زبان به پس زمینه‌ی موجب می‌شود. کلمات خود چون نشانه‌های صوتی "ملموس و محسوس" می‌شوند.
[۵] فرهنگ اصطلاحات ادبی، داد، سیما؛ تهران، انتشارات گلشن، ۱۳۸۲، چاپ اول، ص۲۵.



از نظر شکل‌گرایان، کار منتقد، کشف قوانین ادبیت و مؤلفه‌های عمده‌ای است که در آثار ادبی وجود دارد؛ از‌این‌رو منتقد شکل‌گرا به‌جای آن‌که ورای یافتن اساس ادبیات در جست‌و‌جوی کیفیت‌های مجردی از قبیل تخیل باشد، کوشش خود را صرف تعریف و مشخص کردن مقدمات می‌کند که در متن‌های ادبی باعث پیش‌نماسازی یعنی مشخص شدن زبان شده است. تمهیداتی نظیر وزن و قافیه یا به کار گرفتن کلماتی که به نحوی (مثلا از طریق تکرار صداها در آن) تشخص یافته است.

۳.۱ - دیدگاه ویکتور شکلوفسکی

طبق نظر ویکتور شکلوفسکی، فرمالیست روسی، غرض ادبیات از این‌گونه تشخص، آن است که آشنایی‌زدایی کند. به عبارت دیگر جهان عادی و روزمره را غیر از آن‌چه هست، نشان بدهد و خواننده بتواند استعداد از دست رفته خود را در تجربه‌ی تازه‌ی حسی، دوباره پیدا کند.
[۶] راه‌نمای داستان‌نویسی، میرصادقی، جمال؛ تهران، انتشارات سخن، ۱۳۸۷، چاپ اول، ص ۲۱۶.



شعر برای این منظور، گستره‌ی شگفت‌انگیزی از تمهیدات را به کار می‌گیرد. برای مثال شعر از اشکال گوناگون تکرار استفاده‌ می‌کند. از جمله این اشکال می‌توان به قافیه، وزن یا قطعه‌بندی در بسیاری از اشعار اشاره کرد. در حالی که این تمهیدات در زبان روزمره یافت نمی‌شود.
[۷] مبانی نظریه‌ی ادبیات، برتنس، هانتس؛ ترجمه‌ی محمدرضا ابوالقاسمی، تهران، نشر ماهی، ۱۳۸۳، چاپ اول، ص۴۶.


شعر همچنین از تمهیداتی مانند استعاره و نمادها استفاده می‌کند که می‌توانند در زبان غیر شاعرانه هم به کار روند؛ اما نه به همان قوت زبان شاعرانه. با توجه به این موارد باید گفت که آشنایی‌زدایی اصلی‌ترین معیار ادبیت است.
[۸] مبانی نظریه‌ی ادبیات، برتنس، هانتس؛ ترجمه‌ی محمدرضا ابوالقاسمی، تهران، نشر ماهی، ۱۳۸۳، چاپ اول، ص۴۶.



ادبیت دقیقا با آشنایی‌زدایی که به مفهوم هنجارگریزی از زبان عادی است، همراه است؛ و باید گفت که ادبیت از راه برجسته‌سازی حاصل می‌شود که باعث می‌گردد چیزها در روشن‌ترین حالت در معرض توجه قرار گیرند. این دو مفهوم (آشنایی‌زدایی و ادبیت)، نظریه‌ی مهم شکل‌گرایان روسی را که عوامل مشخص‌کننده‌ی اثر ادبی در شکل آن وجود دارند، مورد تأکید قرار می‌دهد.
[۹] راه‌نمای داستان‌نویسی، میرصادقی، جمال؛ تهران، انتشارات سخن، ۱۳۸۷، چاپ اول، ص ۲۱۷.



وقتی دو متن ادبی و غیر ادبی را که هر دو یک موضوع را بیان می‌کنند با هم می‌سنجیم در زبان آن دو، فرق‌هایی می‌بینیم که همان ادبیت است. مثلا به جای آن که بگوییم: سحر چون خورشید بر کوه تابید، بگوییم: سحر چون خسرو خاور علم بر کوهساران زد. در این جا دو کنایه خسرو خاور (خورشید) و علم بر کوهساران زد (طلوع کردن) وجوه ادبیت متن‌اند. به این ترتیب وقتی از کسی خواسته می‌شود وجوه ادبی بودن متنی را توضیح دهد، آن شخص باید با استعانت از علوم ادبی مخصوصا بیان و بدیع، بتواند حیثیت ادبی کلام را تبیین کند و امروزه این سؤال (وجه ادبی بودن این بیت چیست؟) جای (معنی این بیت چیست؟) را گرفته است.

۶.۱ - دیدگاه تینیانوف

به نظر تینیانوف، نظریه‌پرداز روسی، ادبیات وقتی علم است که موضوع بحث آن ادبیت کلام باشد.
[۱۰] نقد ادبی، سیروس، شمیسا؛ تهران، انتشارات فردوسی، ۱۳۷۸، چاپ سوم، ص۱۶۳.




۱. راه‌نمای داستان‌نویسی، میرصادقی، جمال؛ تهران، انتشارات سخن، ۱۳۸۷، چاپ اول، ص ۲۱۶.
۲. مبانی نظریه‌ی ادبیات، برتنس، هانتس؛ ترجمه‌ی محمدرضا ابوالقاسمی، تهران، نشر ماهی، ۱۳۸۳، چاپ اول، ص۴۶.
۳. نقد ادبی، تسلیمی، علی؛ تهران، نشر آمه، ۱۳۸۸، چاپ اول، ص۴۳.
۴. نقد ادبی در سده‌ی بیستم، ایوتادیه، ژان؛ ترجمه‌ی محمدرحیم احمدی، تهران، انتشارات سوره، ۱۳۷۷، چاپ اول، ص۲۲.
۵. فرهنگ اصطلاحات ادبی، داد، سیما؛ تهران، انتشارات گلشن، ۱۳۸۲، چاپ اول، ص۲۵.
۶. راه‌نمای داستان‌نویسی، میرصادقی، جمال؛ تهران، انتشارات سخن، ۱۳۸۷، چاپ اول، ص ۲۱۶.
۷. مبانی نظریه‌ی ادبیات، برتنس، هانتس؛ ترجمه‌ی محمدرضا ابوالقاسمی، تهران، نشر ماهی، ۱۳۸۳، چاپ اول، ص۴۶.
۸. مبانی نظریه‌ی ادبیات، برتنس، هانتس؛ ترجمه‌ی محمدرضا ابوالقاسمی، تهران، نشر ماهی، ۱۳۸۳، چاپ اول، ص۴۶.
۹. راه‌نمای داستان‌نویسی، میرصادقی، جمال؛ تهران، انتشارات سخن، ۱۳۸۷، چاپ اول، ص ۲۱۷.
۱۰. نقد ادبی، سیروس، شمیسا؛ تهران، انتشارات فردوسی، ۱۳۷۸، چاپ سوم، ص۱۶۳.



پژوهشکده باقرالعلوم.    


رده‌های این صفحه : اصطلاحات ادبی | واژه شناسی




جعبه ابزار