• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اخلاق نیکو

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



اخلاق نیکو، عبارت است از خوش‌رویی، خوش‌رفتاری، حسن معاشرت و برخورد پسندیده با دیگران. دین مقدس اسلام، همواره پیروان خود را به نرم‌خویی و ملایمت در رفتار با دیگران دعوت می‌کند و آنان را از درشتی و تندخویی باز می‌دارد.



حسن خلق دو معنا دارد: معنای عام و معنای خاص. حسن خلق به معنای عام عبارت است از مجموعه خصلت‌های پسندیده‌ای که لازم است انسان روح خود را به آنها بیاراید. حسن خلق به معنای خاص عبارت است از خوش‌رویی، خوش‌رفتاری، حسن معاشرت و برخورد پسندیده با دیگران. امام صادق (علیه‌السّلام) در بیان حسن خلق به معنای خاص فرمود: «تُلَیِّنُ جانِبَکَ وَ تُطَیِّبُ کَلامَکَ وَ تَلْقی اَخاکَ بِبِِشرٍ حَسَنٍِ؛ حسن خلق آن است که برخوردت را نرم کنی و سخنت را پاکیزه سازی و برادرت را با خوش‌رویی دیدار نمایی.» در کتاب‌های اخلاق و روایات اسلامی هر جا سخن از حسن خلق است، اغلب مراد، همین معنای دوم است.


دین مقدس اسلام، همواره پیروان خود را به نرم‌خویی و ملایمت در رفتار با دیگران دعوت می‌کند و آنان را از درشتی و تندخویی باز می‌دارد. قرآن کریم در ستایش پیغمبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌فرماید: «اِنَّکَ لَعَلی خُلُقٍ عَظیمٍ؛بدرستی که تو به اخلاق پسندیده و بزرگی آراسته شده‌ای.»
حسن خلق و گشاده‌رویی از بارزترین صفاتی است که در معاشرت‌های اجتماعی باعث نفوذ محبت شده و در تاثیر سخن اثری شگفت‌انگیز دارد. به همین جهت خدای مهربان، پیامبران و سفیران خود را انسان‌هایی عطوف و نرم‌خو قرار داد تا بهتر بتوانند در مردم اثر گذارند و آنان را به سوی خود جذب نمایند. این مردان بزرگ برای تحقّق بخشیدن به اهداف‌ الهی خود، با برخورداری از حسن خلق و شرح صدر، چنان با ملایمت و گشاده‌رویی با مردم رو به رو می‌شدند که نه تنها هر انسان حقیقت‌جویی را به آسانی شیفته خود می‌ساختند و او را از زلال هدایت سیراب می‌کردند، بلکه گاهی دشمنان را نیز شرمنده و منقلب می‌کردند.
مصداق کامل این فضیلت، وجود مقدّس رسول گرامی اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) است. قرآن کریم، این مزیّت گران‌بهای اخلاقی را عنایتی بزرگ از سوی ذات مقدس خداوند دانسته، می‌فرماید: «فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ‌لَو کُنْتَ فَظّاً غَلیظَ الْقَلْبِ لانْفَضوُا مِنْ حَولِکَ؛در پرتو رحمت و لطف خدا با آنان مهربان و نرم‌خو شده‌ای و اگر خشن و سنگدل بودی، از گردت پراکنده می‌شدند.»
بسیار اتفاق می‌افتاد که افراد با قصد دشمنی و به عنوان اهانت و اذیّت به حضور ایشان می‌رفتند ولی در مراجعت مشاهده می‌شد که نه تنها اهانت نکرده‌اند بلکه با کمال صمیمیت اسلام را پذیرفته و پس از آن، رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) محبوب‌ترین فرد در نزد آنان به شمار می‌رفت. ارزشی که اسلام برای انسان خوش‌رفتار قائل است، تنها به مؤمنان محدود نمی‌شود، بلکه غیر آنان نیز اگر این فضیلت را دارا باشند، از مزایای ارزشی آن بهره مند می‌شوند.
در تاریخ چنین آمده است: علی (علیه‌السّلام) از سوی پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) مامور شد تا با سه نفر که برای کشتن ایشان هم پیمان شده بودند، پیکار کند. آن حضرت، یکی از سه نفر را کشت و دو نفر دیگر را اسیر کرد و خدمت پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) آورد. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) اسلام را بر آن دو عرضه کرد و چون نپذیرفتند، فرمان اعدام آنان را به جرم توطئه‌گری صادر کرد. در این هنگام جبرئیل بر رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نازل شد و عرض کرد: خدای متعال می‌فرماید، یکی از این دو نفر را که مردی خوش خلق و سخاوتمند است، عفو کن، پیامبر نیز از قتل او صرف نظر کرد، وقتی علّت عفو را به فرد مزبور اعلام کردند و دانست که به خاطر داشتن این دو صفت نیکو مورد عفو الهی واقع شده، شهادتین را گفت و اسلام آورد. رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) درباره‌اش فرمود: «او از کسانی است که خوش‌خویی و سخاوتش او را به سمت بهشت کشانید.»


از جمع‌بندی آیات و روایات و سیره معصومین (علیهم‌السّلام) به دست می‌آید. که حسن خلق از نظر آیین مقدّس اسلام «ارزش ذاتی» دارد، چه در برخورد با مؤمن باشد و چه در برخورد با کافر، اکنون برای روشن شدن حدود حسن خلق، موضوع را از چند جهت بررسی می‌کنیم:

۳.۱ - در مؤمنان با یکدیگر

بدیهی است که خوش‌رفتاری مؤمنان با یکدیگر، یکی از ارزش‌های والای اخلاقی به حساب می‌آید. قرآن کریم، یاران رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را به این صفت ستوده، می‌فرماید: «مُحَمَّدٌ رَسوُلُ اللهِ وَ الَّذینَ مَعَهُ اَشِدّاءُ عَلَی الْکُفّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ؛ محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرستاده خداست و کسانی که با او هستند در برابر کفار سرسخت و در میان خود مهربانند.» براساس این آیه، مسلمانان باید نسبت به عموم امّت، مهربان و دلسوز باشند، با آنان خوش‌رفتاری نمایند، به کمک‌شان بشتابند، در غم و شادی مردم سهیم باشند و با چهره‌ای متبسم، مؤدّب و خوش‌رویی با آنان رو به رو شوند و از این راه سبب ترویج حسن خلق و پیوند با مردم شوند.

۳.۲ - با مجرمان و منحرفان

جرم و انحراف با روح شریعت، سر ناسازگاری دارد و از هر کس که سر بزند زیانبار است و خردمندان موظند از آن جلوگیری کنند و عقل و شرع می‌گوید؛ خندیدن به روی مجرم، کاری نابخردانه است. بنابراین مسلمانان گرچه از خصلت زیبای حسن خلق برخوردارند، ولی مجرمان و منحرفان، شایسته چنین موهبتی نیستند و نباید لبخند را تایید اعمال ناشایست خود بدانند. بلکه در این گونه موارد وظیفه اسلامی، عمل به نخستین مرحله نهی از منکر است که روی‌گردانی و نشان دادن حالت تنفّر و انزجار از عمل خلاف است و اگر خلافکار با ترش‌رویی و گرفتگی چهره ما دست از خلاف نکشد، نوبت به امر و نهی زبانی می‌رسد که البته در این مقام باید مستدّل، محکم، منطقی و در عین حال با خوش خلقی و ادب، خلافکار را نصیحت و موعظه کنیم چنان که قرآن مجید می‌فرماید: «اُدْعُ اِلی سَبیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ و جادِلْهُم بالَّتی هیَ اَحْسَنُ؛با حکمت و‌ اندرز نیکو، به راه پروردگارت دعوت کن و با آنها با نیکوترین وجه، مناظره نما.»
در چنین مواردی باید به ذکر آیه یا روایت یا طرح قانون و مقررات یا بیان صلاح و مصلحت فرد و مملکت، همین‌طور بازگو‌کردن آثار ناهنجار گناه و خلاف و پیامدهای زیانبار آن، خلافکار را به اشتباهی که مرتکب شده واقف کرد تا آن را ترک گوید و باید دانست که حلاوت گفتار، خوش‌رویی، استدلال قوی و منطق در سخن و اخلاص و دلسوزی بیش از هر چیز دیگر برطرف مقابل تاثیر می‌گذارد و سبب اصلاح می‌شود.

۳.۳ - پرهیز از چاپلوسی

متاسفانه بعضی به دلیل عدم‌شناخت و آگاهی لازم، حسن خلق و رفتار نیکو را با تملّق و چاپلوسی اشتباه می‌گیرند و به نا حقّ به مدح و ستایش صاحبان زور و زر می‌پردازند و در برابر آنان کرنش و کوچکی می‌کنند و شخصیت و ارزش والای انسانی خود را لگدکوب می‌سازند و با کمال وقاحت نام این رفتار ناشایست را حسن خلق و رفق و مدارا با مردم می‌گذارند، نشانه چنین کسانی آن است که وقتی به افراد عادی و تهیدست می‌رسند، گشاده‌رویی و نرم‌خویی را فراموش می‌کنند و حتّی چهره‌ای عبوس و خشن به خود می‌گیرند. این صفت ناپسند نه تنها یک ارزش نیست، بلکه گناهی بزرگ است که موجب خشم خداوند می‌شود. رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در این باره می‌فرماید: «اِذا مُدِحَ الْفاجِرُ اهْتَزَّ الْعَرشُ وَ‌ غَضِبَ الرَّبُّ؛ هرگاه شخص فاجری ستایش شود، عرش الهی می‌لرزد و خداوند خشمگین می‌شود.» پس ضروری است که در برخوردهای اجتماعی خود، رفتار پسندیده را با چاپلوسی اشتباه نگیریم و افراد متخلّفی را که گاه درصددند با چرب زبانی و چاپلوسی، حق و باطل را بر ما مشتبه کنند، طرد کرده و خود را از نیرنگ آنان ایمن سازیم.

۳.۴ - خوش خلقی و مزاح

یکی دیگر از موضوعات مرتبط با حسن خلق، بحث مزاح است. باید دانست که مزاح و شوخی در حدّی که موجب زدودن غم و‌اندوه و شادکردن مؤمن باشد و به گناه و افراط و جسارت و سخنان زشت و دور از ادب کشیده نشود، عملی پسندیده است. آنچه در این باره از پیشوایان دین به ما رسیده، در همین محدوده است. پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: «اِنّی لَاَمْزَحُ وَ لا اَقوُلُ اِلّا حَقّاً؛ من شوخی می‌کنم، ولی جز سخن حق نمی‌گویم.»
شخصی به نام یونس شیبانی می‌گوید: حضرت صادق (علیه‌السّلام) از من پرسید: مزاح شما با یکدیگر چگونه است؟ عرض کردم بسیار‌ اندک! حضرت فرمود: «این‌گونه نباشید، چراکه مزاح‌کردن از حسن خلق است و تو می‌توانی به وسیله آن برادر دینی‌ات را شادمان کنی. پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نیز با افراد شوخی می‌کرد و منظورش شادکردن آنان بود.»

۳.۵ - بودن یا نبودن حسن خلق

از نظر اسلام، حسن خلق هرگز به این معنا نیست که اگر با منکری رو به رو شدیم، در برابر آن سکوت کرده، لبخند بزنیم، یا در برابر اعمال زشت دیگران واکنش منفی نشان ندهیم. زیرا برخورد منفی و توام با تندی و خشونت، زمانی مذموم و ناپسند است که پای بی‌اعتنایی به دین و ارزش‌های والای آن در میان نباشد وگرنه رنجیدن نزدیک‌ترین افراد به انسان نیز اگر به دلیل حفظ ارزش‌ها و پایبندی به آن باشد، نه تنها زشت نیست، بلکه در ردیف مهم‌ترین وظایف شرعی و از مراتب نهی از منکر است.
به فرموده امام علی (علیه‌السّلام) : «اَمَرنا رَسوُلُ اللهِ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) اَنْ نَلْقی اَهْلَ الُمَعاصی بِوُجوُهٍ مُکْفَهِرَّةٍ؛ پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به ما دستور داده است که با معصیت‌کاران با چهره‌های عبوس روبه رو شویم.»


حسن خلق دارای آثار و فواید فراوانی است. با بهره‌گیری از فرموده‌های پیشوایان بزرگوار اسلام به شمّه‌ای از آنها اشاره می‌کنیم:

۴.۱ - آثار دنیوی

۱: پیوندهای دوستی را محکم و پایدار می‌کند. پیامبرگرامی اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: «حُسْنُ الْخُلْقِ یُثَبِّتُ الْمَوَدَّة؛خوشرویی دوستی را پایدار می‌کند.»
۲: موجب آبادی سرزمین‌ها و طول عمر می‌گردد. امام صادق (علیه‌السّلام) در این باره فرمود: «اِنَّ الْبِرَّ وَ حُسْنَ الْخُلْقِ یَعْمُرانِ الدَّیارَ‌ وَ یَزیدانِ‌فِی الْاَعْمارِ؛ بدرستی که نیکوکاری و خوش خلقی، سرزمین‌ها را آباد می‌کند و بر عمرها می‌افزاید.»
۳: روزی را زیاد می‌کند. به بیان علی (علیه‌السّلام) : «فی سِعَةِ الْاَخلاقِ کُنُوزُ الْاَرزاقِ؛ گنجینه‌های روزی در نرم‌خویی و گشاده رویی است.»
۴: موقعیت اجتماعی انسان را بهبود می‌بخشد. همان حضرت می‌فرماید: «کَمْ مِنْ وَضیعٍ رَفَعَهُ حُسْنُ خُلْقِهِ؛
[۱۵] خوانساری، سید جمال، شرح غررالحکم، ج۴، ص۵۵۸.
چه بسیار فرد بی‌مقداری که خوش‌رویی اش او را برتری بخشیده است.»
۵: مشکلات و ناهمواری‌های زندگی را هموار می‌سازد؛ همان امام فرمود: «مَنْ حَسُنَ خُلْقُهُ سَهُلَتْ لَهُ طُرُقُهُ؛
[۱۶] خوانساری، سید جمال، شرح غررالحکم، ج۵، ص۳۰۶.
هرکس خلقش نیکو شد، راه‌های زندگی برایش هموار می‌گردد.»

۴.۲ - آثار اخروی

۱: موجب نیل به درجات عالی می‌شود؛ پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: «اِنَّ الْعَبْدَ لَیَبْلُغُ بِحُسْنِ خُلْقِهِ عَظیمَ دَرجاتِ الاخِرَةِ وَ اَشْرَفَ‌ الْمَنازِلِ وَ اِنَّهُ ضَعیفُ الْعِبادَةِ؛ به درستی که بنده، در سایه خوش خلقی خود به درجات بزرگ و مقامات والایی در آخرت می‌رسد، با آنکه عبادتش ضعیف است.»
۲: حساب را آسان می‌کند؛ امام علی (علیه‌السّلام) می‌فرماید: «حَسَّنْ خُلْقَکَ یُخَفِّفِ اللهُ حِسابَکَ؛اخلاقت را نیکو کن تا خداوند حسابت را آسان کند.»
۳: آمرزش گناهان؛ امام صادق (علیه‌السّلام) فرمود: «اِنَّ الْخُلْقَ الْحَسَنَ یُمیثُ الْخَطیئَةَ کَما تُمیثُ الشَّمْسُ الْجَلیدَ؛ بدرستی که اخلاق نیکو لغزش‌ها را ذوب می‌کند همان گونه که آفتاب یخ را.»
۴: ورود به بهشت؛ رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: «اَکْثَرُ ما تَلْجُ بِهِ اُمَّتیَ الْجَنَّةَ تُقْوی اللهِ وَ حُسْنُ الْخُلْقِ؛ بیشترین امتیازی که امت من به سبب داشتن آن به بهشت می‌رود، تقوای الهی و خوش خلقی است.»


۱. نراقی، محمد مهدی، جامع السعادات، ج۱، ص۳۴۴-۳۴۵.    
۲. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۷۱، ص۳۸۹.    
۳. قلم/سوره۶۸، آیه۴.    
۴. آل عمران/سوره۳، آیه۱۵۹.    
۵. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۷۱، ص۳۹۰.    
۶. فتح/سوره۴۸، آیه۲۹.    
۷. نحل/سوره۱۶، آیه۱۲۵.    
۸. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۷۷، ص۱۵۲.    
۹. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۱۶، ص۲۹۸.    
۱۰. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۶۶۳.    
۱۱. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۴۱۳.    
۱۲. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۷۷، ص۱۵۰.    
۱۳. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۷۱، ص۳۹۵.    
۱۴. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۷۸، ص۵۳.    
۱۵. خوانساری، سید جمال، شرح غررالحکم، ج۴، ص۵۵۸.
۱۶. خوانساری، سید جمال، شرح غررالحکم، ج۵، ص۳۰۶.
۱۷. فیض کاشانی، محمد، محجة البیضاء، ج۵، ص۹۳.    
۱۸. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۷۱، ص۳۸۳.    
۱۹. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۷۱، ص۳۷۵.    
۲۰. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۱۰۰.    



سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «اخلاق نیکو»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱۰/۲۲.    






جعبه ابزار