• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

احکام اسارت (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



در آیات قرآن به برخی ازاحکام اسارت اشاره شده است.



احکام اسارت زنان بنا به آیات قرآن عبارت است از:

۱.۱ - بهره‌گیری جنسی

جواز بهره‌گیری جنسی از زنان اسیر شده برای مالک وی:
«حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ ... • وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاء إِلاَّ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ...؛حرام شده است بر شما، ... و زنان شوهردار بر شما حرام است؛ مگر آنها را كه در جنگ با كفار اسير كرده و مالك شده‌ايد....»
برداشت براساس حدیثی منقول از امام علی علیه‌السّلام در تفسیر «ما ملکت ایمانکم» است.

۱.۲ - بطلان عقد ازدواج

اسارت زنان شوهردار کافر، سبب بطلان عقد ازدواج آنان:
«حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ ... • وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاء إِلاَّ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ...؛حرام شده است بر شما، ... و زنان شوهردار بر شما حرام است؛ مگر آنها را كه در جنگ با كفار اسير كرده و مالك شده‌ايد....»

۱.۳ - ازدواج با زنان اسیر

جواز ازدواج با زنان اسیر کافر شوهردار، در صورت تملک آنان از سوی مسلمانان:
«حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهَاتُكُمْ ... • وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاء إِلاَّ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ...؛حرام شده است بر شما، مادرانتان ... و زنان شوهردار بر شما حرام است؛ مگر آنها را كه در جنگ با كفار اسير كرده و مالك شده‌ايد....»
«ما ملکت ایمانکم» استثنا از زنان شوهردار است که ازدواج و [آمیزش (قرآن)|[آمیزش]] با آنان حرمت دارد؛ بنابراین، زنان کافر اسیر شده در جنگ که به ملکیت مسلمانان درآمده‌اند، از حکم پیشین استثنا شده و آمیزش با آنان جایز است. این مطلب را حدیثی از امام علی علیه‌السّلام تایید می‌کند.


حرمت اسیر گرفتن بر پیامبران الهی پیش از غلبه بر دشمن:
۱. «مَا كَانَ لِنَبِيٍّ أَن يَكُونَ لَهُ أَسْرَى حَتَّى يُثْخِنَ فِي الأَرْضِ ...؛هيچ پيامبرى حق ندارد اسيرانى ازدشمن بگيرد تا زمانى كه كاملًا بر آنها غلبه كند....»
۲. «فَإِذا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّى إِذَا أَثْخَنتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ ...؛و هنگامى‌كه با كافران جنايت‌پيشه در ميدان جنگ روبرو شديد گردنهايشان را بزنيد، تا آنها را از پا در آوريد؛ در اين هنگام اسيران را محكم ببنديد....»


جواز فدیه گرفتن از اسیران کافر در برابر آزاد ساختن آنان:
۱. «يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُل لِّمَن فِي أَيْدِيكُم مِّنَ الأَسْرَى إِن يَعْلَمِ اللّهُ فِي قُلُوبِكُمْ خَيْرًا يُؤْتِكُمْ خَيْرًا مِّمَّا أُخِذَ مِنكُمْ ...؛اى پيامبر! به كسانى كه در دست شما اسيرند بگو: اگر خداوند، خيرى در دلهاى شما ببيند، و نيّات پاكى داشته باشيد، بهتر از آنچه از شما گرفته شده به شما مى‌دهد....»
۲. «فَإِذا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّى إِذَا أَثْخَنتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاء ...؛و هنگامى‌كه با كافران جنايت‌پيشه در ميدان جنگ روبرو شديد گردنهايشان را بزنيد، تا آنها را از پا در آوريد؛ در اين هنگام اسيران را محكم ببنديد؛ سپس يا منّت گذاريد و آزادشان كنيد يا در برابر آزادى از آنان فديه (غرامت‌) بگيريد؛ و آزادشان كنيد....»


جواز اسیر گرفتن از اهل کتاب، در صورت جنگ با آنان:
«وَأَنزَلَ الَّذِينَ ظَاهَرُوهُم مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مِن صَيَاصِيهِمْ وَقَذَفَ فِي قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ فَرِيقًا تَقْتُلُونَ وَتَأْسِرُونَ فَرِيقًا؛و خداوند گروهى از اهل كتاب (يهود) را كه از آنان (مشركان عرب‌) حمايت كردند از قلعه‌هاى محكمشان پايين كشيد و در دلهايشان وحشت افكند؛ و كارشان به جايى رسيد كه گروهى را به قتل مى‌رسانديد و گروهى را اسير مى‌كرديد.»


وجوب اسیر گرفتن از کافران حربی، پس از سرکوبی آنان:
«فَإِذا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّى إِذَا أَثْخَنتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ ...؛و هنگامى‌كه با كافران جنايت‌پيشه در ميدان جنگ روبرو شديد گردنهايشان را بزنيد، تا آنها را از پا در آوريد؛ در اين هنگام اسيران را محكم ببنديد....»


حکم اسارت مشرکان بنا به آیات قرآن عبارت است از:

۶.۱ - اسارت بعد از اسلام

عدم جواز اسیر گرفتن مشرکان در صورت اسلام آوردن آنان:
«... فَاقْتُلُواْ الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ ... فَإِن تَابُواْ وَأَقَامُواْ الصَّلاَةَ وَآتَوُاْ الزَّكَاةَ فَخَلُّواْ سَبِيلَهُمْ ...؛... مشركان را هر جا يافتيد به قتل برسانيد؛ و آنها را اسير سازيد؛ و محاصره كنيد؛ ... ولى اگر توبه كنند، و نماز را برپا دارند، و زکات را بپردازند، آنها را رها سازيد....»

۶.۲ - اسارت پیمان‌شکنان

وجوب قتل یا اسیر گرفتن مشرکان پیمان شکن پس از گذشت ماه‌های حرام :
«بَرَاءةٌ مِّنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى الَّذِينَ عَاهَدتُّم مِّنَ الْمُشْرِكِينَ • إِلاَّ الَّذِينَ عَاهَدتُّم مِّنَ الْمُشْرِكِينَ ... • فَإِذَا انسَلَخَ الأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُواْ الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ ... فَإِن تَابُواْ وَأَقَامُواْ الصَّلاَةَ وَآتَوُاْ الزَّكَاةَ فَخَلُّواْ سَبِيلَهُمْ ...؛اين، اعلام بيزارى از سوى خدا و پيامبر او، به كسانى از مشركان است كه با آنها پيمان بسته‌ايد! مگر كسانى از مشركان كه با آنها پيمان بستيد، ... و هنگامى كه ماههاى حرام پايان گرفت، مشركان را هر جا يافتيد به قتل برسانيد؛ و آنها را اسير سازيد؛ و محاصره كنيد؛ ... ولى اگر توبه كنند، و نماز را برپا دارند، و زكات را بپردازند، آنها را رها سازيد....»


جواز آزادسازی اسیران بدون فدیه گرفتن از آنان:
«فَإِذا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّى إِذَا أَثْخَنتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ ...؛و هنگامى‌كه با كافران جنايت‌پيشه در ميدان جنگ روبرو شديد گردنهايشان را بزنيد، تا آنها را از پا در آوريد؛ در اين هنگام اسيران را محكم ببنديد؛ سپس يا منّت گذاريد و آزادشان كنيد....»


جواز آزادسازی اسیر با پرداخت فدیه در بنی‌اسرائیل، از جمله احکام کتاب آسمانی آنان (تورات):
«وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ ... • وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ لاَ تَسْفِكُونَ دِمَاءكُمْ وَلاَ تُخْرِجُونَ أَنفُسَكُم مِّن دِيَارِكُمْ ثُمَّ أَقْرَرْتُمْ وَأَنتُمْ تَشْهَدُونَ ﴿۸۴﴾
ثُمَّ أَنتُمْ هَؤُلاء تَقْتُلُونَ أَنفُسَكُمْ وَتُخْرِجُونَ فَرِيقًا مِّنكُم مِّن دِيَارِهِمْ تَظَاهَرُونَ عَلَيْهِم بِالإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَإِن يَأتُوكُمْ أُسَارَى تُفَادُوهُمْ وَهُوَ مُحَرَّمٌ عَلَيْكُمْ إِخْرَاجُهُمْ أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ ...؛ و به ياد آوريد زمانى را كه از بنى‌اسرائيل پيمان گرفتيم ... و شما آنهايى هستيد كه يكديگر را مى‌كشيد و جمعى از خودتان را از سرزمينشان بيرون مى‌كنيد؛ و در اين گناه و تجاوز، از يكديگر پشتيبانى مى‌كنيد؛ و اينها همه نقض پيمانى است كه با خدا بسته‌ايد در حالى كه اگر بعضى از آنها به صورت اسيران نزد شما آيند، فديه آنان را مى‌دهيد (و آزادشان مى‌كنيد)؛ با اين‌كه بيرون ساختن آنان بر شما حرام بود. آيا به بعضى از دستورات كتاب خدا ايمان مى‌آوريد، و به بعضى كافر مى‌شويد؟!....»
جمله «افتؤمنون ببعض الکتاب» دلالت دارد که آزادسازی اسیران، از احکام تورات بوده است.


وجوب محکم بستن اسیران جنگی هنگامه نبرد:
«فَإِذا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّى إِذَا أَثْخَنتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ ...؛و هنگامى‌كه با كافران جنايت‌پيشه در ميدان جنگ روبرو شديد گردنهايشان را بزنيد، تا آنها را از پا در آوريد؛ در اين هنگام اسيران را محكم ببنديد....»


ممنوعیت کشتن نیروهای دشمن پس از به اسارت درآوردن آنان:
«فَإِذا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّى إِذَا أَثْخَنتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاء حَتَّى تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا ذَلِكَ وَلَوْ يَشَاءُ اللَّهُ لَانتَصَرَ مِنْهُمْ وَلَكِن لِّيَبْلُوَ بَعْضَكُم بِبَعْضٍ وَالَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَلَن يُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ؛و هنگامى‌كه با كافران جنايت‌پيشه در ميدان جنگ روبرو شديد گردنهايشان را بزنيد، تا آنها را از پا در آوريد؛ در اين هنگام اسيران را محكم ببنديد؛ سپس يا منّت گذاريد و آزادشان كنيد يا در برابر آزادى از آنان فديه (غرامت‌) بگيريد؛ و آزادشان كنيد؛ و اين وضع را ادامه دهيد تا جنگ بار سنگين خود را بر زمين نهد؛ آرى وظيفه اين است؛ و اگر خدا مى‌خواست خودش آنها را مجازات مى‌كرد، امّا مى‌خواهد بعضى از شما را با بعضى ديگر بيازمايد؛ و كسانى كه در راه خدا كشته شدند، خداوند هرگز اعمالشان را از بين نمى‌برد.»
«منا» و «فداء» در برابر «ضرب الرقاب» مطرح شده است که از مقابله آن‌ها استفاده می‌شود پس از اسارت، دیگر قتل در کار نیست.


اسیر گرفتن از دشمن پیش از انهدام کامل آنان، امری ممنوع و ناروا:
۱. «مَا كَانَ لِنَبِيٍّ أَن يَكُونَ لَهُ أَسْرَى حَتَّى يُثْخِنَ فِي الأَرْضِ ...؛هيچ پيامبرى حق ندارد اسيرانى ازدشمن بگيرد تا زمانى كه كاملًا بر آنها غلبه كند....»
۲. «فَإِذا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّى إِذَا أَثْخَنتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاء حَتَّى تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا ...؛و هنگامى‌كه با كافران جنايت‌پيشه در ميدان جنگ روبرو شديد گردنهايشان را بزنيد، تا آنها را از پا در آوريد؛ در اين هنگام اسيران را محكم ببنديد؛ سپس يا منّت گذاريد و آزادشان كنيد يا در برابر آزادى از آنان فديه (غرامت‌) بگيريد؛ و آزادشان كنيد؛ و اين وضع را ادامه دهيد تا جنگ بار سنگين خود را بر زمين نهد....»


اسیر گرفتن از دشمن به قصد دستیابی به منافع مادی، امری ناپسند و مورد نکوهش خداوند :
«مَا كَانَ لِنَبِيٍّ أَن يَكُونَ لَهُ أَسْرَى حَتَّى يُثْخِنَ فِي الأَرْضِ تُرِيدُونَ عَرَضَ الدُّنْيَا وَاللّهُ يُرِيدُ الآخِرَةَ ...؛هيچ پيامبرى حق ندارد اسيرانى ازدشمن بگيرد تا زمانى كه كاملًا بر آنها غلبه كند. شما متاع ناپايدار دنيا را مى‌خواهيد؛ و مايليد اسيران بيشترى بگيريد، تا با گرفتن فديه آزاد كنيد؛ ولى خداوند، سراى ديگر را براى‌شما مى‌خواهد....»


ممنوعیت اسیر گرفتن از مشرکان در زمان معاهده ترک جنگ با مسلمانان:
«إِلاَّ الَّذِينَ عَاهَدتُّم مِّنَ الْمُشْرِكِينَ ثُمَّ لَمْ يَنقُصُوكُمْ شَيْئًا وَلَمْ يُظَاهِرُواْ عَلَيْكُمْ أَحَدًا فَأَتِمُّواْ إِلَيْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلَى مُدَّتِهِمْ إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ • فَإِذَا انسَلَخَ الأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُواْ الْمُشْرِكِينَ ...؛مگر كسانى از مشركان كه با آنها پيمان بستيد، و چيزى از آن را در حق شما فروگذار نكردند، و هيچ كس را بر ضدّ شما تقويت ننمودند؛ پيمان آنها را در حق آنان تا پايان مدّتشان محترم بشمريد؛ زيرا خداوند پرهيزگاران را دوست دارد. و هنگامى كه ماههاى حرام پايان گرفت، مشركان را هر جا يافتيد به قتل برسانيد....»

۱۳.۱ - اسارت در ماه‌های حرام

اسیر گرفتن از مشرکان معاهد در ماه‌های حرام، امری ممنوع:
«فَإِذَا انسَلَخَ الأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُواْ الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُواْ لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ فَإِن تَابُواْ وَأَقَامُواْ الصَّلاَةَ وَآتَوُاْ الزَّكَاةَ فَخَلُّواْ سَبِيلَهُمْ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ؛و هنگامى كه ماههاى حرام پايان گرفت، مشركان را هر جا يافتيد به قتل برسانيد؛ و آنها را اسير سازيد؛ و محاصره كنيد؛ و در هر كمينگاه، بر سر راه آنها بنشينيد. ولى اگر توبه كنند، و نماز را برپا دارند، و زكات را بپردازند، آنها را رها سازيد؛ زيرا خداوند آمرزنده و مهربان است.»
برداشت یاد شده بر این اساس است که مقصود از «اشهر حرم»، ماه‌های حرام معروف باشد؛ نه چهار ماهی که در آیه دوم آمده است.


حکم اسیر (قرآن).


۱. نساء/سوره۴، آیه۲۳.    
۲. نساء/سوره۴، آیه۲۴.    
۳. نساء/سوره۴، آیه۲۳.    
۴. نساء/سوره۴، آیه۲۴.    
۵. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۵۳.    
۶. عروسی حویزی، عبدعلی بن جمعه، تفسیر نورالثقلین، ج۴، ص۲۹۴.    
۷. نساء/سوره۴، آیه۲۳.    
۸. نساء/سوره۴، آیه۲۴.    
۹. انفال/سوره۸، آیه۶۷.    
۱۰. محمد/سوره۴۷، آیه۴.    
۱۱. انفال/سوره۸، آیه۷۰.    
۱۲. محمد/سوره۴۷، آیه۴.    
۱۳. احزاب/سوره۳۳، آیه۲۶.    
۱۴. محمد/سوره۴۷، آیه۴.    
۱۵. توبه/سوره۹، آیه۵.    
۱۶. توبه/سوره۹، آیه۱.    
۱۷. توبه/سوره۹، آیه۴.    
۱۸. توبه/سوره۹، آیه۵.    
۱۹. محمد/سوره۴۷، آیه۴.    
۲۰. بقره/سوره۲، آیه۸۳.    
۲۱. بقره/سوره۲، آیه۸۵.    
۲۲. محمد/سوره۴۷، آیه۴.    
۲۳. محمد/سوره۴۷، آیه۴.    
۲۴. انفال/سوره۸، آیه۶۷.    
۲۵. محمد/سوره۴۷، آیه۴.    
۲۶. انفال/سوره۸، آیه۶۷.    
۲۷. توبه/سوره۹، آیه۴.    
۲۸. توبه/سوره۹، آیه۵.    
۲۹. توبه/سوره۹، آیه۵.    
۳۰. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۱۵.    



مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۳، ص۷۶، برگرفته از مقاله «احکاماسارت».    






جعبه ابزار