• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اجزا در اصول

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



اِجزا در اصول به اکتفا به امتثال اصل عملی از امتثال امر واقعی، بعد از رفع جهل و کشف خلاف اطلاق می‌شود.



اِجزا در اصول، از اقسام اجزای مأمورٌبه امر ظاهری و مقابل اجزا در امارات می‌باشد. در ذیل این عنوان، این بحث مطرح است که اگر مأموربه، بر اساس اصل عملی انجام یابد، سپس جهل مکلف بر طرف شده و مخالفت مؤدای آن اصل عملی با امر واقعی اولی آشکار گردد، آیا مأموربه انجام شده به جای مأموربه امر واقعی می‌نشیند و از آن کفایت می‌نماید یا خیر.


برای مثال، در موردی که مکلف شک در نجاست لباس خود دارد و با اجرای استصحاب طهارت یا قاعده طهارت ، به طهارت ظاهری آن حکم کرده و نماز را با آن لباس به جا می‌آورد، سپس متوجه مخالفت مؤدای امر ظاهری با واقع می‌شود، این سؤال مطرح می‌گردد که آیا مأموربه انجام یافته، از مأموربه واقعی کفایت می‌کند، یا این‌که مکلف باید نماز خود را با لباس دیگر اعاده یا قضا نماید.


بین اصولیون نسبت به اجزا یا عدم اجزای در اصول، اختلاف نظر وجود دارد:

۳.۱ - قائلین به اجزا

صاحب «کفایه» به اجزا اعتقاد دارد؛ به این بیان که: اصول عملی ، ناظر به ادله واقعی اولی بوده و نسبت به آن‌ها جنبه تفسیر و توضیح دارد؛ بنابراین، اگرچه ظاهر دلیل واقعی این است که طهارت واقعی، شرط نماز است، ولی دلیل حاکم و مفسر «کل شیء طاهر»، بیان می‌کند که شرط نماز، خصوص طهارت واقعی نیست، بلکه شامل طهارت ظاهری و واقعی است؛ در نتیجه نمازی که با اجرای استصحاب طهارت یا قاعده طهارت خوانده شده، صحیح است.
« محقق بروجردی » نیز در این مورد به اجزا قائل شده و دلیل آن را چنین بیان نموده که ظهور عرفی از امر ظاهری مولی نسبت به مأمور به ظاهری این است که در صورت کشف خلاف آن نیز مجزی است.

۳.۲ - قائلین به عدم اجزا

بعضی از اصولیون به عدم اجزا معتقد شده‌اند؛ به این بیان که: حکومت اصول، همانند حکومت ادله امارات ، حکومت ظاهری است؛ یعنی مفاد توسعه و تضییق، در عالم اثبات فقط تا هنگامی است که کشف خلاف نشده باشد، اما وقتی که جهل بر طرف گردید و حکم واقعی ، کشف شد، معلوم می‌شود که از ابتدا طهارتی وجود نداشته است.


برخی از اصولی‌ها اعتقاد دارند اصول عملی شرعی، مانند: قاعده طهارت ، قاعده حلیت ، قاعده برائت شرعی و قاعده استصحاب ، همگی در بحث اجزا داخل می‌باشد؛ یعنی می‌توان این سؤال را نسبت به آن‌ها مطرح کرد که آیا عملی که طبق آن‌ها انجام گرفته در صورت کشف خلاف، مجزی است یا نه.
اما اصول عملی عقلی، مانند: برائت عقلی و اصالت اشتغال ، از بحث اجزا خارج است و در مورد اصل عملی تخییر ، گفته شده در مواردی که دوران بین وجوب و حرمت باشد از بحث اجزا خارج است، اما در مواردی که دوران محذورین بین مانعیت و جزئیت باشد و عمل قابلیت تکرار نداشته باشد، در بحث اجزا داخل است.
[۱] فاضل لنکرانی، محمد، سیری کامل در اصول فقه، ج۴، ص ۴۰۰-۳۸۲.
[۴] عراقی، ضیاء الدین، منهاج الاصول، ج۱، ص۲۴۲.
[۷] موسوی بجنوردی، محمد، مقالات اصولی، ص ۸۴-۸۲.



۱. فاضل لنکرانی، محمد، سیری کامل در اصول فقه، ج۴، ص ۴۰۰-۳۸۲.
۲. فاضل لنکرانی، محمد، ایضاح الکفایة، ج۲، ص۱۳۸.    
۳. عراقی، ضیاء الدین، نهایة الافکار، ج۱، ۲، ص۲۴۷.    
۴. عراقی، ضیاء الدین، منهاج الاصول، ج۱، ص۲۴۲.
۵. اصفهانی، محمدحسین، الفصول الغرویة فی الاصول الفقهیة، ص۱۱۷.    
۶. اصفهانی، محمدحسین، بحوث فی الاصول، ج۱، ص۱۱۹.    
۷. موسوی بجنوردی، محمد، مقالات اصولی، ص ۸۴-۸۲.
۸. مکارم شیرازی، ناصر، انوار الاصول، ج۱، ص ۳۳۸-۳۲۲.    
۹. مظفر، محمد رضا، اصول الفقه، ج۱، ص۲۳۸.    
۱۰. نائینی، محمد حسین، فوائد الاصول، ج۱، ۲، ص۲۴۶.    
۱۱. نائینی، محمدحسین، اجود التقریرات، ج۱، ص ۱۹۸-۱۹۷.    
۱۲. خمینی، مصطفی، تحریرات فی الاصول، ج۱، ص۳۳۴.    
۱۳. خمینی، مصطفی، تحریرات فی الاصول، ج۱، ص۳۳۸.    
۱۴. مشکینی، علی، اصطلاحات الاصول، ص ۲۲-۲۱.    



فرهنگ‌نامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، ص۷۸، برگرفته از مقاله «اِجزا در اصول».    


رده‌های این صفحه : اجزای مأمور به امر ظاهری‌




جعبه ابزار