• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ابوطالب مکّی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



ابوطالب مکی با نام کامل ابوطالب محمد بن علی بن عطیه مکی (د ۳۸۶ق/۹۹۶ م)، از زاهدان، عارفان و مؤلفان مشهور صوفیه در قرن چهارم هجری قمری بود.
آگاهی درباره زندگانی و احوال شخصی او بسیار اندک است اما از مطالب کتابش برمی‌آید که در علوم مرسوم زمان خود به تحصیل و تعلم مشغول بوده و خصوصا به استماع حدیث و روایت آن رغبت و توجه تمام داشته است. وی روزگاری به ریاضت‌های سخت عمر می‌گذرانده و مدتی زعامت مذهب سالمیه را بر عهده داشت. چندین اثر از ابوطالب برجای مانده که کتاب قوت القلوب فی معاملة المحبوب مهم‌ترین تالیف او محسوب می‌شود.



ابوطالب مکی با نام کامل محمد بن علی بن عطیه، زاهد و عارفی که در اصل از مردم جبل ایران بود و چون در مکه پرورش یافته بود، به مکی معروف شد.
با آنکه ابوطالب از مؤلفان مشهور صوفیه بوده است و در دوره‌های بعد همواره به اقوال و روایات او استناد می‌کرده‌اند، آگاهی درباره زندگانی و احوال شخصی او بسیار اندک است و مؤلفان کتاب‌های طبقات و تراجم صوفیه، چون ابونعیم اصفهانی، سلمی، قشیری، انصاری و عطار از او سخنی نگفته‌اند، اما از گستردگی و تنوع مطالب و موضوعاتی که در کتاب قوت القلوب او دیده می‌شود، چنین برمی‌آید که وی در اوایل عمر -و ظاهرا مدتی دراز- در علوم مرسوم زمان خود به تحصیل و تعلم مشغول بوده و خصوصا به استماع حدیث و روایت آن رغبت و توجه تمام داشته است. وی صحیح بخاری را نزد ابوزید استماع کرده و از عبدالله بن جعفر بن فارس اجازه روایت گرفته بود. و از کسانی چون ابوبکر آجری، علی بن احمد مصیصی، محمد بن عبدالحمید صنعانی و احمد ضحاک روایت می‌کرد و کسانی چون عبدالعزیز ازجی و محمد بن مظفر خیاط از او روایت کرده‌اند.


ابوطالب روزگاری به ریاضت‌های سخت عمر می‌گذرانده و گفته‌اند که سال‌ها خوراکش برگ و ریشه گیاهان صحرا بوده است، تا جایی که رنگ چهره‌اش دگرگون شده بود.


نسبت ابوطالب در تصوف به دو واسطه از طریق ابوالحسن احمد و پدر او ابوعبدالله محمد بن سالم به سهل تستری۲۸۳ق/ ۸۹۶ م) می‌رسید.
[۱۳] جامی، عبدالرحمن بن احمد، نفحات الانس، ص۱۲۱.
وی با ابن جلاء نیز مصاحبت داشت و از او با عنوان شیخنا ابوبکر بن جلاء یاد می‌کند.


بعد از وفات ابوالحسن بن سالم در بصره در فاصله سال‌های ۳۵۰ تا ۳۶۰ق/۹۶۱-۹۷۱ م ابوطالب به نشر آراء او پرداخت و زعامت مذهب سالمیه را بر عهده گرفت.
وی نخست در بصره و سپس در بغداد به وعظ و تبلیغ مشغول شد و مردم بسیار در مجالس او گرد می‌آمدند، اما گه‌گاه در سخنان او نکات و تعبیراتی شنیده می‌شد که با عقاید رایج مردم سازگار نبود و مورد انکار و انتقاد متشرعان قرار می‌گرفت، چنانکه از او نقل کرده‌اند که می‌گفت: «لیس علی المخلوقین اضر من الخالق». از این‌رو به سخنان ناروا و بدعت‌آمیز متهم شد، مردم از او روی گردان شدند و ناگزیر تا پایان عمر دیگر مجلس نگفت.


ابوطالب مکی در ۳۸۶ق در بغداد درگذشت و در جانب شرقی مقبره مالکیه به خاک سپرده شد.


روش ابوطالب مکی در تصوف، چنانکه اشاره شد، بر مجاهدت و ریاضت نفس و بر زهد و ترک و تجرد مبتنی بوده است. وی جوع و سهر و صمت و خلوت را اساس سلوک می‌دانسته و ظاهرا در مواردی در این روش از حد اعتدال بیرون می‌رفته است. اما از سوی دیگر در برخی موارد وسعت نظر و سماحت و اعتدال از خود نشان داده است، چنانکه بر خلاف استاد خود ابن سالم -که بایزید بسطامی را به سبب شطح معروف او تکفیر کرده بود
[۲۸] سراج طوسی، عبدالله بن علی، اللمع فی التصوف، ص۳۹۰-۳۹۵.
بایزید را از موحدان می‌داند و نام او را در کنار نام عارفان بزرگی چون ابراهیم ادهم، شقیق بلخی و سهل تستری می‌آورد و بر خلاف بسیاری از زهاد زمان خود سماع را، اگر از روی لهو و برای لذت نفسانی نباشد، حلال می‌داند و می‌گوید: «هر که سماع را منکر آید، هفتاد صدیق را منکر شده باشد».
[۳۱] باخرزی، یحیی، اوراد الاحباب و فصوص الآداب، ج۲، ص۲۲۷.
[۳۲] سهروردی، عبدالقاهر بن عبدالله، عوارف المعارف، ص۱۸۴.

ابوطالب از نمایندگان برجسته مکتب سالمیه به شمار می‌رود و بسیاری از آراء این مکتب از طریق او به صوفیه دوره‌های بعد و کسانی چون محمد غزالی، ابن برجان، ابوالحسن شاذلی و ابن عربی انتقال یافته است.
[۳۳] Massignon, L., Essai sur les origins du lexique technique de la mystique musulmane, Paris, ۱۹۶۸.، p۳۰۰-۲۹۷.
[۳۴] ابن عطاء‌الله، احمد بن محمد، لطائف المنن، ص۱۷۹-۱۸۰.



ابن حجر عسقلانی گوید که ابن ندیم، ابوطالب مکی را در شمار مصنفان معتزله آورده است و در بعضی از نسخه‌های کتاب الفهرست نیز از شخصی به نام محمد بن علی مکی از مصنفان معتزله یاد شده است.
[۳۸] ابن ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ص۲۲۰.
ولی این شخص ابوطالب مکی نیست، زیرا اولا این قول از ابوالقاسم بلخی نقل شده است که در ۳۰۹ق درگذشته
[۳۹] ابن ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ص۲۲۰.
و در این زمان ابوطالب مکی یا به دنیا نیامده بوده، یا بسیار کم سال بوده است؛ ثانیا گرچه ابوطالب مکی در برخی از مسائل کلامی، چون موضوع ذات و صفات و یگانه بودن آن دو، نظری نزدیک یا مشابه آراء معتزله دارد،
[۴۰] ابویعلی، محمد بن حسین، المعتمد فی اصول الدین، ص۲۱۷.
اما در بیشتر موارد با آنان مخالف است.
[۴۲] ابوطالب مکی، محمد بن علی، قوت القلوب، ج۲، ص۲۷۱.
[۴۳] ابویعلی، محمد بن حسین، المعتمد فی اصول الدین، ص۱۷۵-۱۷۹.
وی در مسائل علمی و کلامی خود را پیرو حسن بصری دانسته، درباره او گوید: «و هو امامنا فی هذا العلم.»


تالیفات ابوطالب عبارتند از:

۸.۱ - قوت القلوب

قوت القلوب فی معاملة المحبوب مهم‌ترین اثری است که از ابوطالب بر جای مانده و از آغاز همواره از شهرت و اعتباری خاص برخوردار بوده است. گرچه بعضی از مؤلفان متشرع چون ابن جوزی و ابن تیمیه -که وی ابوطالب را بیش از سایر صوفیه به کتاب و سنت مقید می‌داند
[۴۶] ابن تیمیه، احمد، مجموعة الرسائل و المسائل، ج۵، ص۲۵۶.
- بر برخی از احادیث این کتاب خرده گرفته و آنها را بی اصل دانسته‌اند. و خطیب بغدادی نکات قوت القلوب را در باب صفات، ناشایست و ناروا شمرده است، اما عین القضاة همدانی گوید که ابوطالب را در این علوم، کلامی است که پیش از آن کسی را نبوده
[۴۹] عین القضات همدانی، رسالة شکوی الغریب، ص۲۶.
و از آغاز اسلام در این علم کتابی چون قوت القلوب تصنیف نشده است
[۵۰] عین القضات همدانی، رسالة شکوی الغریب، ص۱۸.
[۵۱] جامی، عبدالرحمن بن احمد، نفحات الانس ص۱۲۱.
از قول ابوالحسن شاذلی نقل کرده‌اند که «کتاب الاحیاء، یورثک العلم و کتاب القلوب یورثک النور» و نیز «علیکم بالقوت فانه قوت»
[۵۲] ابن عطاء‌الله، احمد بن محمد، لطائف المنن، ص۱۷۹-۱۸۰.
و ابن عباد رندی این کتاب را از هر جهت بر دیگر کتب صوفیه مقدم می‌شمارد.
[۵۳] ابن عباد رندی، محمد بن ابراهیم، الرسائل الصغری، ص۲۱-۲۲-۵۷-۵۸.

قوت القلوب در حیات فکری و روحی بسیاری از عرفای دوران‌های بعد، چون ابوحامد محمد غزالی، شهاب‌الدین سهروردی، ابوالحسن شاذلی و صوفیه طریقه شاذلیه، تاثیر کلی داشته و معمولا برای سالکان همچون کتاب راهنما و جامع احکام لوازم و شرایط سلوک به شمار می‌رفته است.
[۵۵] مولوی، جلال‌الدین محمد، مثنوی معنوی، ص۱۱۷۲.
[۵۶] جندی، مؤیدالدین، نفحة الروح و تحفة الفتوح، ص۱۶۶.
[۵۷] باخرزی، یحیی، اوراد الاحباب و فصوص الآداب، ص۱۸۳-۱۹۰.
[۵۸] باخرزی، یحیی، اوراد الاحباب و فصوص الآداب، ص۴۴.
[۵۹] باخرزی، یحیی، اوراد الاحباب و فصوص الآداب، ص۹۲.
[۶۰] باخرزی، یحیی، اوراد الاحباب و فصوص الآداب، ص۱۱۵.
ابوحامد غزالی در تالیف احیاء العلوم از طرح و شیوه تصنیف این کتاب پیروی کرده است و در هر دو کتاب بسیاری از آیات و احادیث و اخبار و نیز شماری از حکایات و روایاتی که در بیان مطالب به آنها استشهاد و استناد شده، مشابه است. ابوطالب در قوت القلوب بسیاری از آراء مکتب سالمیه را با بسط و تفصیل تمام باز گفته و در این کار جانب اعتدال را به نوعی مراعات کرده است که عرفای دوره‌های بعد در بیان مقاصد خود بدان نظر داشته و از آن بهره گرفته‌اند، چنانکه ابن عربی در بیان فرق میان مشیت و اراده حق
[۶۲] عفیفی، ابوالعلاء، تعلیقات بر فصوص الحکم، ص۲۷۶-۲۷۷.
[۶۳] عفیفی، ابوالعلاء، تعلیقات بر فصوص الحکم، ص۲۲۷.
و عدم تکرار تجلیات
[۶۴] ابن عربی، محمد بن علی، الفتوحات المکیة، ج۳، ص۱۷۲.
در واقع نظر سالمیه را باز می‌گوید.
قوت القلوب را می‌توان روشن‌ترین و کامل‌ترین بیان تصوف زاهدانه سده‌های اولیه و از نخستین کوشش‌های جامع و منظم در تطبیق و سازگار کردن آداب و آراء صوفیه با موازین شریعت به شمار آورد.
تاریخ تالیف این کتاب به درستی معلوم نیست، ولی چون در آن ابوالحسن بن سالم را چون درگذشتگان با عبارت رحمة‌الله یاد می‌کند، می‌توان گفت که زمان نگارش آن بعد از ۳۶۰ق بوده است. قوت القلوب در تالیف چند کتاب مهم در عرفان و اخلاق تاثیر کلی داشته و چندین تهذیب و تلخیص نیز از آن صورت گرفته است. این کتاب تاکنون دو بار به چاپ رسیده است: بار اول در مصر (۱۳۱۰ق) در دو مجلد که در حواشی آن، دو کتاب سراج القلوب و علاج الذنوب علی معیری فنانی و حیاة القلوب فی کیفیة الوصل الی المحبوب عمادالدین اموی نیز چاپ شده است، بار دوم نیز در مصر ۱۳۸۱ق/۱۹۶۱ م در دو مجلد.

۸.۲ - علم القلوب

علم القلوب، کتابی است که به ابوطالب مکی منسوب است و تاکنون دو نسخه از آن شناخته شده است: یکی در دارالکتب مصر و دیگری در اسکوریال این کتاب در ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴ م از روی نسخه دارالکتب با مقدمه‌ای کوتاه در معرفی کتاب و خاتمه‌ای در اثبات صحت انتساب آن به ابوطالب مکی به قلم مصحح طبع شده است. اینکه علم القلوب را در این نسخه‌ها به ابوطالب مکی نسبت داده‌اند، از آن روست که در سراسر آن نقل اقوال مکی و استشهاد به سخنان او بیش از گفته‌های سایر بزرگان صوفیه است؛ لیکن از جهات دیگر قبول این انتساب بسیار دشوار به نظر می‌رسد، زیرا اولا در هیچ یک از منابع قدیم در ذکر احوال و آثار مکی، از این کتاب نامی دیده نمی‌شود؛ ثانیا در مقایسه آن با مطالب قوت القلوب، اختلافات اساسی میان آن دو موجود است.

۸.۳ - اختلافات علم القلوب و قوت القلوب

۱. در علم القلوب به هیچ یک از آراء خاص سالمیه اشاره‌ای نیست و ذکری از ابوعبدالله و ابوالحسن بن سالم در آن نیامده است.
۲. ابوطالب در قوت القلوب از سهل بن عبدالله تستری با تکریم و به عنوان «عالمنا» یاد می‌کند، در حالی‌که در علم القلوب، تنها به صورت «سهل بن عبدالله» یا «سهل»، یا «ابومحمد سهل بن عبدالله» به نام او اشاره می‌رود.
[۶۹] ابوطالب مکی، محمد بن علی، علم القلوب، ص۶۵.
[۷۰] ابوطالب مکی، محمد بن علی، علم القلوب، ص۸۱.

۳. در قوت القلوب هیچ‌گونه ذکری از حسین بن منصور حلاج دیده نمی‌شود، در حالی‌که در علم القلوب چندین‌بار به اقوال و آراء او استشهاد شده است.
[۷۱] ابوطالب مکی، محمد بن علی، علم القلوب، ص۳۴.
[۷۲] ابوطالب مکی، محمد بن علی، علم القلوب، ص۷۳.
علاوه بر اینها، در این کتاب در چند مورد از قوت القلوب به گونه‌ای سخن رفته است که از آن آشکارا برمی‌آید که مؤلف شخص دیگری است،
[۷۳] ابوطالب مکی، محمد بن علی، علم القلوب، ص۴۴.
[۷۴] ابوطالب مکی، محمد بن علی، علم القلوب، ص۸۰.
ولی به هر حال شک نیست که این کتاب از تالیفات صوفیانه سده چهارم است (زیرا نام هیچ یک از بزرگان سده‌های بعد در آن به نظر نمی‌رسد) و مؤلف در بسیاری از موارد گفته‌های ابوطالب مکی را در کتاب خود نقل کرده است.

۸.۴ - المجمل المختصر

ابوطالب مکی ظاهرا کتابی به نام المجمل المختصر نیز داشته که امروز اثری از آن موجود نیست و گفته‌اند که وی اربعینی هم متضمن ۴۰ حدیث برای خود ترتیب داده بود.


قوت القلوب (کتاب)


(۱) ابن تیمیه، احمد، مجموعة الرسائل و المسائل، بیروت، ۱۴۰۳ ق/۱۹۸۳ م.
(۲) ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، تلبیس ابلیس، بیروت، ۱۳۶۸ ق.
(۳) ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، المنتظم، حیدرآباد دکن، ۱۳۵۸ ق.
(۴) ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، لسان المیزان، بیروت، ۱۴۰۶ ق ۱۹۸۶ م.
(۵) ابن خلکان، احمد بن محمد، وفیات الاعیان.
(۶) ابن عباد رندی، محمد بن ابراهیم، الرسائل الصغری، به کوشش ب. ع. نویا یسوعی، بیروت، ۱۹۵۷ م.
(۷) ابن عربی، محمد بن علی، الفتوحات المکیة، به کوشش عثمان یحیی، قاهره، ۱۴۰۵ ق/۱۹۸۵ م.
(۸) ابن عربی، محمد بن علی، فصوص الحکم، به کوشش ابو العلاء عفیفی، بیروت، ۱۴۰۰ ق/۱۹۸۰ م.
(۹) ابن عطاء‌الله، احمد بن محمد، لطائف المنن، به کوشش عبد الحلیم محمود، قاهره، ۱۹۷۴ م.
(۱۰) ابن کثیر، البدایه.
(۱۱) ابن ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست.
(۱۲) احمد عطا، مقدمه بر علم القلوب، قاهره، ۱۳۸۴ ق/۱۹۶۴ م.
(۱۳) ابوطالب مکی، محمد بن علی، قوت القلوب، قاهره، ۱۳۸۱ ق/۱۹۶۱ م.
(۱۴) ابویعلی، محمد بن حسین، المعتمد فی اصول الدین، به کوشش ودیع زیدان حداد، بیروت، ۱۹۸۶ م.
(۱۵) باخرزی، یحیی، اوراد الاحباب و فصوص الآداب، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۴۵ ش.
(۱۶) جامی، عبدالرحمن بن احمد، نفحات الانس، به کوشش مهدی توحیدی پور، تهران، ۱۳۳۶ ش.
(۱۷) جندی، مؤیدالدین، نفحة الروح و تحفة الفتوح، به کوشش نجیب مایل هروی، تهران، ۱۴۰۳ ق/۱۳۶۲ ش.
(۱۸) خدیویه، فهرست؛ خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ ق.
(۱۹) ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، به کوشش عمر عبد السلام تدمری، بیروت، ۱۴۰۹ ق/۱۹۸۸ م.
(۲۰) ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط، بیروت، ۱۴۰۴ ق/۱۹۸۴ م.
(۲۱) ذهبی، محمد بن احمد، العبر.
(۲۲) به کوشش ابوهاجر محمد سعید بن بسیونی زغلول، بیروت، ۱۴۰۵ ق/۱۹۸۵ م.
(۲۳) سراج طوسی، عبدالله بن علی، اللمع فی التصوف، به کوشش نیکلسون، لیدن، ۱۹۱۴ م.
(۲۴) سهروردی، عبدالقاهر بن عبدالله، عوارف المعارف، بیروت، ۱۹۶۶ م.
(۲۵) سمعانی، عبد الکریم بن محمد، الانساب، حیدرآباد دکن، ۱۴۰۱ ق/۱۹۸۱ م.
(۲۶) صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم، المبدا و المعاد، به کوشش جلال الدین آشتیانی، تهران، ۱۳۵۴ ش.
(۲۷) عفیفی، ابوالعلاء، تعلیقات بر فصوص الحکم، (نک: هم، ابن عربی).
(۲۸) علم القلوب، منسوب به ابوطالب مکی (نک: هم، احمد عطا).
(۲۹) عین القضاة همدانی، رسالة شکوی الغریب، به کوشش عفیف عسیران، ۱۳۸۲ ق/۱۹۶۲ م.
(۳۰) غزالی، محمد، المنقذ من الضلال، به کوشش عبد الحلیم محمود، ۱۳۹۴ ق/۱۹۷۴ م.
(۳۱) مولوی، جلال‌الدین محمد، مثنوی معنوی، به کوشش نیکلسون، تهران، ۱۳۳۶ ش.


۱. ابن خلکان، احمد بن محمد، وفیات الاعیان، ج۴، ص۳۰۳.    
۲. خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۳، ص۳۰۳.    
۳. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۶، ص۵۳۶.    
۴. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، ج۲۷ ص۱۲۸.    
۵. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۶، ص۵۳۷.    
۶. ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، لسان المیزان، ج۵، ص۳۰۰.    
۷. خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۳، ص۳۰۳.    
۸. ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، المنتظم، ج۱۴، ص۳۸۵.    
۹. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، ج۲۷، ص۱۲۷.    
۱۰. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۶، ص۵۳۶.    
۱۱. ابن خلکان، احمد بن محمد، وفیات الاعیان، ج۴، ص۳۰۳.    
۱۲. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۶، ص۵۳۷.    
۱۳. جامی، عبدالرحمن بن احمد، نفحات الانس، ص۱۲۱.
۱۴. ابوطالب مکی، محمد بن علی، قوت القلوب، ج۲، ص۱۲۸.    
۱۵. ذهبی، محمد بن احمد، العبر، ج۲، ص۱۰۹.    
۱۶. خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۳، ص۳۰۳.    
۱۷. ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، المنتظم، ج۱۴، ص۳۸۵.    
۱۸. ابن خلکان، احمد بن محمد، وفیات الاعیان، ج۴، ص۳۰۳.    
۱۹. ابوطالب مکی، محمد بن علی، قوت القلوب، ج۱، ص۳.    
۲۰. سمعانی، عبدالکریم، الانساب، ج۱۲، ص۴۱۷.    
۲۱. ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، المنتظم، ج۱۴، ص۳۸۵.    
۲۲. خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۳، ص۳۰۳.    
۲۳. ابوطالب مکی، محمد بن علی، قوت القلوب، ج۱، ص۱۷۴.    
۲۴. ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، تلبیس ابلیس، ص۱۴۸.    
۲۵. ابن خلکان، احمد بن محمد، وفیات الاعیان، ج۴، ص۳۰۳.    
۲۶. ذهبی، محمد بن احمد، العبر، ج۲، ص۱۰۹.    
۲۷. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۶، ص۵۳۷.    
۲۸. سراج طوسی، عبدالله بن علی، اللمع فی التصوف، ص۳۹۰-۳۹۵.
۲۹. ابوطالب مکی، محمد بن علی، قوت القلوب، ج۲، ص۱۲۶.    
۳۰. ابوطالب مکی، محمد بن علی، قوت القلوب، ۲، ص۱۰۱.    
۳۱. باخرزی، یحیی، اوراد الاحباب و فصوص الآداب، ج۲، ص۲۲۷.
۳۲. سهروردی، عبدالقاهر بن عبدالله، عوارف المعارف، ص۱۸۴.
۳۳. Massignon, L., Essai sur les origins du lexique technique de la mystique musulmane, Paris, ۱۹۶۸.، p۳۰۰-۲۹۷.
۳۴. ابن عطاء‌الله، احمد بن محمد، لطائف المنن، ص۱۷۹-۱۸۰.
۳۵. غزالی، محمد، المنقذ من الضلال، ص۱۷۰.    
۳۶. ابن تیمیه، احمد، مجموعة الرسائل و المسائل، ج۱، ص۷۱.    
۳۷. ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، لسان المیزان، ج۵، ص۳۰۰.    
۳۸. ابن ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ص۲۲۰.
۳۹. ابن ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ص۲۲۰.
۴۰. ابویعلی، محمد بن حسین، المعتمد فی اصول الدین، ص۲۱۷.
۴۱. صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم، المبدا و المعاد، ص۷۴.    
۴۲. ابوطالب مکی، محمد بن علی، قوت القلوب، ج۲، ص۲۷۱.
۴۳. ابویعلی، محمد بن حسین، المعتمد فی اصول الدین، ص۱۷۵-۱۷۹.
۴۴. ابوطالب مکی، محمد بن علی، قوت الاقلوب، ج۱، ص۲۳۲.    
۴۵. ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، المنتظم، ج۱۴، ص۳۸۵.    
۴۶. ابن تیمیه، احمد، مجموعة الرسائل و المسائل، ج۵، ص۲۵۶.
۴۷. ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة والنهایه، ج۱۱، ص۳۶۶.    
۴۸. خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۳، ص۳۰۳.    
۴۹. عین القضات همدانی، رسالة شکوی الغریب، ص۲۶.
۵۰. عین القضات همدانی، رسالة شکوی الغریب، ص۱۸.
۵۱. جامی، عبدالرحمن بن احمد، نفحات الانس ص۱۲۱.
۵۲. ابن عطاء‌الله، احمد بن محمد، لطائف المنن، ص۱۷۹-۱۸۰.
۵۳. ابن عباد رندی، محمد بن ابراهیم، الرسائل الصغری، ص۲۱-۲۲-۵۷-۵۸.
۵۴. غزالی، محمد، المنقذ من الضلال، ص۱۷۰.    
۵۵. مولوی، جلال‌الدین محمد، مثنوی معنوی، ص۱۱۷۲.
۵۶. جندی، مؤیدالدین، نفحة الروح و تحفة الفتوح، ص۱۶۶.
۵۷. باخرزی، یحیی، اوراد الاحباب و فصوص الآداب، ص۱۸۳-۱۹۰.
۵۸. باخرزی، یحیی، اوراد الاحباب و فصوص الآداب، ص۴۴.
۵۹. باخرزی، یحیی، اوراد الاحباب و فصوص الآداب، ص۹۲.
۶۰. باخرزی، یحیی، اوراد الاحباب و فصوص الآداب، ص۱۱۵.
۶۱. ابن عربی، محمد بن علی، فصوص الحکم، ج۲، ص۲۲۷.    
۶۲. عفیفی، ابوالعلاء، تعلیقات بر فصوص الحکم، ص۲۷۶-۲۷۷.
۶۳. عفیفی، ابوالعلاء، تعلیقات بر فصوص الحکم، ص۲۲۷.
۶۴. ابن عربی، محمد بن علی، الفتوحات المکیة، ج۳، ص۱۷۲.
۶۵. ابن عربی، محمد بن علی، الفتوحات المکیة، ج۴، ص۱۹۰-۱۹۱.    
۶۶. ابوطالب مکی، محمد بن علی، قوت القلوب، ج۲، ص۱۲۷.    
۶۷. ابوطالب مکی، محمد بن علی، قوت القلوب، ج۲، ص۲۴۱.    
۶۸. ابوطالب مکی، محمد بن علی، قوت القلوب، ج۲، ص۲۸۲.    
۶۹. ابوطالب مکی، محمد بن علی، علم القلوب، ص۶۵.
۷۰. ابوطالب مکی، محمد بن علی، علم القلوب، ص۸۱.
۷۱. ابوطالب مکی، محمد بن علی، علم القلوب، ص۳۴.
۷۲. ابوطالب مکی، محمد بن علی، علم القلوب، ص۷۳.
۷۳. ابوطالب مکی، محمد بن علی، علم القلوب، ص۴۴.
۷۴. ابوطالب مکی، محمد بن علی، علم القلوب، ص۸۰.
۷۵. ابوطالب مکی، محمد بن علی، قوت القلوب، ج۱، ص۲۴۹.    
۷۶. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۶، ص۵۳۷.    
۷۷. ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، لسان المیزان، ج۵، ص۳۰۰.    



• نرم افزار عرفان، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.
مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابوطالب مکی».    






جعبه ابزار