• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ابن منظور

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



جمال الدین ابوالفضل، جلال الدین ابوالعز، محمد بن مکرم بن علی بن احمد بن ابی القاسم بن حقبة بن منظور رویفعی انصاری خزرجی آفریقایی مصری، در محرم سال ۶۳۰ هجری به دنیا آمد. ذهبی زادگاه وی را مصر نوشته است، اما از منابع قدیم درباره مولد و سالهای نخستین زندگی او آگاهی دقیقی به دست نمی‌آید. وی لغوی ادیب و قاضی مصری و مؤلف لسان العرب است. بیشتر مآخذ کهن او را «ابن مکرم» خوانده‌اند. کنیه مشهور وی برگرفته از نام هفتمین جدش منظور بن معافی است.



ابن منظور نسب خود را با ۱۸ واسطه به رویفع بن ثابت انصاری (درگذشت ۵۶ هجری)، صحابی پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله، که در سال ۴۶ هجری امارت طرابلس غرب را عهده دار شد، رسانیده است «شدیاق» نسبت آفریقایی را که منابع کهن به وی داده‌اند، دلیل بر تونسی بودن او می‌داند.
برخی نیز به استناد اینکه «رویفع» جد اعلای او، تا پایان عمر امیر طرابلس بوده و خاندان ابن منظور، معروف به آل مکرم، تا سده‌های اخیر در آن ناحیه شهرت داشته‌اند، زادگاه وی را طرابلس پنداشته‌اند و بعید دانسته‌اند که او پیش از تصدی قضای طرابلس در مصر و یا قاهره به سر برده باشد.
اما نظر به گزارش «صفدی» و «ابن شاکر» و با توجه به آنچه در پژوهش «ابوالقاسم محمد کرو» درباره مهاجرت جد او، نجیب الدین علی، از تونس به مصر آمده، دلیلی قاطع بر ترجیع قول ذهبی که مصر را زادگاه او دانسته است، وجود دارد.


محمد بن مکرم، مشهور به ابن منظور، دانشمندی بزرگ و لغوی و ادیبی مشهور است. وی در قاهره کاتب دیوان انشا بود و پس از آن منصب قضا را در طرابلس غرب به عهده گرفت. وی بیشتر عمر خود را در دیوان انشا گذرانده است. ابن منظور عمری طولانی داشت و دارای شخصیتی بزرگ بود. افراد فراوانی از او روایت شنیده‌اند.
او کتاب‌های ادبی بزرگی را خلاصه کرده است مانند: الاغانی، العقد، الذخیرة، نشوار المحاضرة و مفردات ابن بیطار.
وی کتاب‌های تاریخی بزرگی را نیز خلاصه کرده است. او هرگز از کار خسته نمی‌شد. صفدی می‌گوید: من کتابی در ادبیات نمی‌شناسم که او خلاصه نکرده باشد.
فرزندش قطب الدین می‌گوید: وی بعد از وفات، پانصد جلد کتاب به خط خودش بر جای نهاده است. بسیاری هم از وی حدیث شنیده‌اند که از آن جمله ذهبی و تقی الدین سبکی را می‌توان نام برد. وی از قریحه شعری نیز بهره داشت. قطعاتی چند از سروده‌های او را به نقل صفدی در دست داریم.


مقریزی، ابن منظور را از فقهای برجسته شافعی شمرده است، در حالی که دیگران از جمله: صفدی، ابن شاکر، فوات و سیوطی وی را شیعی دور از تعصب دانسته‌اند.
آقا بزرگ تهرانی در کتاب ارزشمند خود «الذریعة الی تصانیف الشیعة» می‌گوید:
امام لغت، جمال الدین، محمد بن مکرم، مشهور به ابن منظور، شیعه است همانگونه که خود در واژه «وصی» به آن تصریح دارد و سیوطی و محمد بن شاکر نیز به آن شهادت داده‌اند.
ابن منظور در لغت نامه لسان العرب در واژه «وصی» می‌گوید:
به حضرت علی علیه‌السّلام وصی می‌گویند. زیرا نسب و سبب و عقیده او متصل به آقای ما حضرت رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم می‌باشد و من می‌گویم این صفات آن حضرت است در نزد سلف صالح ما رضی‌الله‌عنهم. اما دیگران می‌گویند در آن حضرت دعابه بود.
ابن منظور در واژه «دعب» در توضیح معنای دعابه می‌گوید:
این سخن، سخن عمر است که گفت در آن حضرت دعابه است یعنی مزاح می‌کند.
ابن منظور در واژه «ولی» به سخن حضرت رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم اشاره دارد که فرمود: «من کنت مولاه فهذا علی مولاه»، یعنی هر کس من مولای او هستم علی هم مولای اوست.
وی ظاهرا شیعه بودن خود را پنهان می‌داشته، چرا که خود در دیوان انشا و پست قضاوت بوده و نمی‌توانسته شیعه بودن خود را آشکار سازد.
همچنانکه خود در کتاب اخبار ابی نواس همین مطلب را به ابو نواس نسبت داده است. او می‌گوید: از میان سخنان ابو نواس که به دست ما رسیده است بر می‌آید که وی به اهل‌بیت میل داشته، اما این میل مخفیانه بوده و جرات اظهار آن را نداشته است. نقل شده که روزی به ابو نواس گفتند چرا در مدح علی بن موسی الرضا علیه‌السّلام چیزی نمی‌گویی. او پاسخ داد که مثل من چگونه در مدح مثل آن حضرت سخن بگوید و بعد اشعاری سرود که این بیت از جمله آنهاست:
... انا لا استطیع مدح امام کان جبریل خادما لابیه...
یعنی من نمی‌توانم مدح امامی را بگویم که حضرت جبرئیل خدمت گذار پدر بزرگوارش (حضرت علی علیه السلام) بوده است.


ابن منظور نزد علمای فراوانی به فراگیری علم و دانش پرداخته است و از بسیاری از آنان روایت نقل می‌کند مانند:
۱- عبد الرحمن بن طفیل ۲- یوسف بن مخیلی ۳- صابونی ۴- ابن مقیر ۵- مرتضی بن حاتم و...


علمای فراوانی نیز از محضر درس او بهره برده‌اند و از او روایت می‌کنند که از آن جمله می‌توان ذهبی و تقی الدین سبکی را نام برد.


ابن منظور نویسنده‌ای پر کار بود و به سبب کتابت مداوم در آخر عمر نابینا شد.
صفدی از قول فرزند وی قطب الدین، دست نوشته‌های بازمانده از او را ۵۰۰ جلد نوشته است.
وی به مختصر کردن کتاب‌های مفصل علاقه داشت. از سخن مبالغه آمیز صفدی که گفته است: در میان کتب مفصل ادبی چیزی نمی‌شناسم که او آن را مختصر نکرده باشد، می‌توان به فراوانی تلخیص‌های او پی برد.

۶.۱ - آثار چاپ شده


۱- لسان العرب، که مشهورترین کتاب اوست.
این کتاب نخست در بولاق (۱۲۹۹- ۱۳۰۸ قمری) در ۲۰ جلد با مقدمه احمد فارس شدیاق چاپ شد.
بعد از آن بارها تجدید چاپ شد و چاپهای متعددی از آن به عمل آمد. از جمله در بیروت (۱۳۷۴- ۱۳۷۵ قمری) در ۱۵ جلد و نیز، در همانجا سال ۱۳۸۹ قمری در ۳ جلد بزرگ تحت عنوان «لسان العرب المحیط» با پیوستی از اصطلاحات علمی جدید.
در چاپ اخیر و برخی از چاپ‌های تازه‌تر این کتاب، ریشه‌ها را مطابق شیوه رایج به ترتیب حروف نخستین آنها نظم داده‌اند.
۲- سرور النفس بمدارک الحواس الخمس این کتاب گزیده‌ای از «فصل الخطاب» احمد بن یوسف تیفاشی است که در بیروت (سال ۱۹۸۰ میلادی) به کوشش احسان عباس به چاپ رسیده است. جزء نخست این کتاب نیز با عنوان «نثار الاذهار فی اللیل و النهار و اطائب اوقات الاصائل و الاسحار» جداگانه در استانبول (سال ۱۲۹۸ قمری) و بعد از آن در سال ۱۹۸۸ میلادی با حواشی احمد عبد الفتاح تمام، در بیروت چاپ شده است.
۳- مختار الاغانی فی الاخبار و التهانی، گزیده‌ای از «الاغانی» ابوالفرج اصفهانی است.
این اثر به کوشش جمعی از محققان در قاهره (سال ۱۳۸۴- ۱۳۸۵ قمری) در ۸ جلد و پس از آن در بیروت (سال ۱۳۸۶- ۱۳۸۷ قمری) و در دمشق (سال ۱۹۷۱ میلادی) در ۱۲ جلد به چاپ رسیده است.
ابن منظور در این کتاب فصلی طولانی در استدراک اخبار ابو نواس افزوده است که به گفته خود او، ابوالفرج آن را از قلم انداخته یا بعدها از نسخه‌های کتاب افتاده است.
چاپهای جداگانه‌ای از این بخش در قاهره (سال ۱۹۲۴ میلادی) با حواشی محمد عبد الرسول و در بغداد (سال ۱۹۵۲ میلادی) به کوشش شکری محمد احمد صورت گرفته است.
۴- مختصر تاریخ دمشق ابن عساکر ابن منظور در این کتاب علاوه بر حذف بیشتر اسانید، به تلفیق اخبار پرداخته است. بخشهای افتاده از نسخه‌های کتاب ابن عساکر را در این اثر می‌توان یافت.
چاپ این کتاب از سال ۱۴۰۴ قمری، به کوشش عده‌ای از محققان در دمشق آغاز شده و تا کنون مجلداتی از آن انتشار یافته است.

۶.۲ - آثار خطی


۱- اختصار کتاب الحیوان جاحظ.
۲- لطائف الذخیرة، که تلخیصی است از «الذخیرة فی محاسن اهل الجزیرة» ابن بسام که نسخه‌ای از آن در کتابخانه بایزید استانبول موجود است.
۳- مختار الطبقات الکبیر ابن سعد ازهری.
نسخه‌ای از آخرین جزء آن به خط ابن منظور در دار الکتب موجود است.
۴- مختصر الجامع لمفردات الادویة و الاغذیة ابن بیطار. نسخه‌ای از این کتاب در دارالکتب موجود است.
۵- مختصر ذیل تاریخ بغداد، که خلاصه‌ای است از ذیل سمعانی بر تاریخ خطیب بغدادی. صفدی اختصار تاریخ بغداد و ذیل ابن نجار بر آن را به ابن منظور نسبت داده است.
۶- مختصر نشوار المحاضرة و اخبار المذاکرة قاضی تنوخی. نسخه‌ای از این کتاب در آمبروزیانا موجود است.
۷- المنتخب و المختار فی النوادر و الاشعار.
۸- الرجال.
۹- اخبار ابی نواس.
۱۰- حیاة ابی نواس.
۱۱- دیوان در میان آثار دیگر او، از اختصار زهر الآداب حصری، صفة الصفوة ابن جوزی، یتیمة الدهر ثعالبی و اختصار العقد الفرید ابن عبد ربه نیز یاد شده است که در فهرستهای موجود از آنها نشانی نیست.


سرانجام پس از عمری خدمت به جهان علم و دانش و اسلام و مسلمین، جمال الدین، ابو الفضل، محمد بن مکرم در ماه شعبان سال ۷۱۷ هجری قمری در سن ۸۷ سالگی در مصر وفات یافت و او را در روستای «قرافه» در نزدیکی شهر قاهره به خاک سپردند.


لسان العرب (کتاب)


۱. لسان العرب، ج۱، ص۲۶۳-۲۶۴.    



نرم افزار جامع الاحادیث، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.



جعبه ابزار