• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ابن دراج قسطلی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



اِبْنِ دَرّاج با نام کامل ابوعمر احمد بن محمد بن عاص قَسطَلّی (۳۴۷-۴۲۱ق/ ۹۵۸-۱۰۳۰ م)، شاعر و کاتب اواخر عصر امویان‌ اندلس و اوایل دورۀ ملوک الطوایف در آن سرزمین بود.
او از خاندان بنی دراج در قسطله بود که در جوانی سفرهایی به قرطبه کرده و به فراگیری علم و ادب و آشنایی با محافل ادبی آن پرداخته و کاتب دیوان انشاء شده است. وی مدتی از کاتبان و شاعران حکومت امویان بود و بعد از پایان حکومت آنها، سال‌ها در نابسامانی و سرگردانی و به امید یافتن ممدوحی قدرتمند، از میان مدعیان خلافت، سفرها کرد تا اینکه سرانجام به سَرَقُسطه نزد منذر بن یحیی تُجیبی رفت و مدیحه‌سرای بارگاه او شد. این دوره پس از سال‌ها پریشانی و نابسامانی دورۀ آسایش و کامروایی مجدد او بود که تا اواخر عمر ابن دراج ادامه داشت.
ابن دراج در شعر و ادب‌ اندلس سهمی بسزا دارد که از توصیفات معاصران و صاحب‌نظرانِ پس از او می‌توان دریافت. شعر او از همان زمان شهرت داشت و در کنار شاعران نامدار آن زمان ذکر شده است. دیوان ابن دراج از آثار اوست که ابن حزم شاگرد نامدار او و دیگر شاگردانش از راویان دیوان او بودند.



از زندگی ابن دراج، ابوعمر احمد بن محمد بن عاص قَسطَلّی تا حدود ۳۵ سالگی تقریباً هیچ اطلاعی در دست نیست. غالب منابعی نیز که به شرح‌حال وی پرداخته‌اند، تنها به ذکر مقام او در بارگاه منصور بن ابی‌عامر و نقل نظرات ستایش‌آمیز ثعالبی و ابن حزم دربارۀ وی بسنده کرده‌اند، اما دیوان او که ظاهراً در زمانی نزدیک به عصر شاعر گردآوری شده و به ویژه عناوینی که گردآورندۀ گمنام دیوان در آغاز هر قطعه از سروده‌های وی آورده، منبع گرانبهایی است که می‌تواند برای آگاهی از سیر کلی زندگی و احوال شاعر در نیمۀ دوم عمرش، پژوهشگران را سودمند افتد.


ابن‌ دراج در خانواده‌ای توانگر
[۱] ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۵۴۶، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
[۲] مکی، محمدعلی، مقدمه و تعلیقات بر دیوان، ج۱، ص۲۲، (نک‌: ابن‌ دراج در همین مآخذ).
[۳] Blachère، Régis، «la vie et l’ oe uvre du poète، épistolier Andalou Ibn Darrag al، Qastelli»، Analecta، Damas، ۱۹۷۵.
از قبیله بربر نژادِ صِنهاجه به دنیا آمد.
زادگاه او را در منابع متعدد قسطله نوشته‌اند. خاندان او، بنی دراج، از دیرباز در این شهر ساکن بودند و نیای وی درّاج، و فرزندانش یکی پس از دیگری مقام ریاست قسطله را بر عهده داشتند و به همین سبب نیز این شهر به قسطلۀ دراج شهرت یافته بود.
[۹] مکی، محمدعلی، مقدمه و تعلیقات بر دیوان، ج۱، ص۲۲، (نک‌: ابن‌دراج در همین مآخذ).

موقعیت جغرافیایی این شهر به درستی روشن نیست. بسیاری از پژوهشگران معاصر ازجمله بلاشر،
[۱۰] Blachère، Régis، «la vie et l’ oe uvre du poète، épistolier Andalou Ibn Darrag al، Qastelli»، Analecta، Damas، ۱۹۷۵.
لوی پرووانسال،
[۱۱] Lévi، Provençal، E، La péninsule ibérique au moyen، âge، Leiden، ۱۹۳۸.
نیکل،
[۱۲] Nykl، A R، Hispano، Arabic Poetry، Baltimore، ۱۹۴۶.
گارسیاگومز
[۱۳] مکی، محمدعلی، مقدمه و تعلیقات بر دیوان، (نک‌: ابن‌دراج در همین مآخذ).
و پالنسیا
[۱۴] پالنسیا، آنخل گونزالس، تاریخ الفکر الاندلسی، ج۱، ص۶۵، ترجمۀ حسین مؤنس، قاهره، ۱۹۵۵ م.
با استناد به نظر حمیری آن را همان قریۀ کاسلای امروزی، واقع در پرتغال، بر کنارۀ اقیانوس اطلس می‌دانند، اما محمود مکی با استناد به نظر ابن سعید
[۱۶] ابن سعید، علی بن موسی، رایات المبرزین، ج۱، ص۱۰۴، به کوشش نعمان عبدالمتعال القاضی، قاهره، ۱۳۹۳ ق/ ۱۹۷۳ م.
قسطله را کازالیلای امروز و قریه‌ای از منطقۀ جیان و در شمال آن، یا کاستلار دِ سانتیستبان در شمال شرقی جیان پنداشته است.
[۱۸] ابن سعید، علی بن موسی، المغرب، ج۲، ص۳۰-۳۲، به کوشش شوقی ضیف، قاهره، ۱۹۵۵ م.



چنانکه اشاره شد، از دوران کودکی و جوانی ابن‌ دراج اطلاعی در دست نیست، ولی می‌توان احتمال داد که در جوانی سفرهایی به قرطبه کرده و در آن شهر که مرکز تجمع شاعران و ادیبان‌ اندلس بود، به فراگیری علم و ادب و آشنایی با محافل ادبی آن سامان پرداخته
[۱۹] Blachère، Régis، «la vie et l’ oe uvre du poète، épistolier Andalou Ibn Darrag al، Qastelli»، Analecta، Damas، ۱۹۷۵.
[۲۰] مکی، محمدعلی، مقدمه و تعلیقات بر دیوان، ج۱، ص۳۶، (نک‌: ابن‌دراج در همین مآخذ).
و دیری نپاییده است که کاتب دیوان انشاء شده است
[۲۱] Blachère، Régis، «la vie et l’ oe uvre du poète، épistolier Andalou Ibn Darrag al، Qastelli»، Analecta، Damas، ۱۹۷۵.
هر چند در هیچ‌یک از اشعار وی اشاره‌ای به مناصب دیوانی یا درباری او پیش از عصر عامریان نشده است.
[۲۲] مکی، محمدعلی، مقدمه و تعلیقات بر دیوان، ج۱، ص۳۶-۳۷، (نک‌: ابن‌دراج در همین مآخذ).



ابن دراج وارد حکومت عامریان شده و تا پایان حکومت آنها کاتب و شاعر آنها بود.

۴.۱ - آغاز شهرت

به قدرت رسیدن منصور بن ابی‌عامر، حاجب بزرگ، که نخستین ممدوح ابن دراج بود، سرآغاز دوران شهرت و عزت او گشت. چگونگی ورود ابن دراج به بارگاه منصور روشن نیست، اما چون وی نخستین‌بار در ۳۸۲ق/ ۹۹۲ م منصور را مدح گفته
[۲۵] مکی، محمدعلی، مقدمه و تعلیقات بر دیوان، ج۱، ص۱۰، حاشیه، (نک‌: ابن‌دراج در همین مآخذ.
می‌توان گفت که دورۀ خدمت یا دست‌کم درخشش او در بارگاه منصور احتمالاً از همین زمان آغاز شده است. البته روایتی از ابن‌ خطیب حضور او را در جمع شعرایی نشان می‌دهد که در لشکرکشی معروف منصور به بَرشِلونه در ۳۷۴ق همراه وی بوده‌اند،
[۲۷] Blachère، Régis، «la vie et l’ oe uvre du poète، épistolier Andalou Ibn Darrag al، Qastelli»، Analecta، Damas، ۱۹۷۵.
اما در صحت این روایت یا دست‌کم بخشی از آن تردید باید کرد، چه از پاره‌ای قراین، چنین برمی‌آید که ابن خطیب نام عده‌ای از شعرا را که در دوره‌های مختلف مدیحه‌سرای منصور بوده‌اند، یکجا گرد آورده و از آنان به عنوان همراهان منصور در این سفر یاد کرده است،
[۲۸] مکی، محمدعلی، مقدمه و تعلیقات بر دیوان، ج۱، ص۳۸-۴۰، (نک‌: ابن‌دراج در همین مآخذ).
وانگهی، اگر ابن دراج از ۳۷۴ق یا پیش از آن در خدمت منصور بوده، طبعاً می‌بایست شعر یا اشعاری در مدح وی سروده باشد، حال آن‌که می‌دانیم تاریخ نخستین مدیحۀ او ۳۸۲ق است. در هر حال درخشش و شهرت ابن دراج از همین تاریخ و با سرودن همین مدیحه که قصیده‌ای است بلند و زیبا آغاز شد.
[۲۹] مکی، محمدعلی، مقدمه و تعلیقات بر دیوان، ج۱، ص۳۸، (نک‌: ابن‌دراج در همین مآخذ).
[۳۰] مکی، محمدعلی، مقدمه و تعلیقات بر دیوان، ج۱، ص۴۳، (نک‌: ابن‌دراج در همین مآخذ).
این قصیده را شاعر ظاهراً در معارضه با قصیده‌ای از صاعد بغدادی سروده و در آن از سفر خود به قرطبه و وداع با همسر و دختر ۸ ساله‌اش سخن به میان آورده است.
[۳۲] ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۱۳-۱۴، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
[۳۳] مکی، محمدعلی، مقدمه و تعلیقات بر دیوان، ج۱، ص۳۷، (نک‌: ابن‌دراج در همین مآخذ).


۴.۲ - شاعر و کاتب منصور

منصور مدیحۀ ابن دراج را پسندید و فرمان داد تا نام او را در دیوان عطا ثبت کنند.
[۳۴] ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۴۳، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
بدین‌سان او نیز همچون دیگر شاعران رسمی بارگاه منصور از مستمری ثابت برخوردار شد
[۳۶] مکی، محمدعلی، مقدمه و تعلیقات بر دیوان، ج۱، ص۳۷، (نک‌: ابن‌دراج در همین مآخذ).
[۳۷] Blachère، Régis، «la vie et l’ oe uvre du poète، épistolier Andalou Ibn Darrag al، Qastelli»، Analecta، Damas، ۱۹۷۵.
اما چون به زودی از او نزد منصور سعایت کردند و او را به سرقت شعر دیگران متهم ساختند منصور که خود به رغم جنگاوری از علم و ادب نیز بهرۀ فراوان داشت
[۴۰] حمیدی، محمد بن ابی‌نصر، جذوة المقتبس، ج۱، ص۱۳۱، به کوشش ابراهیم ابیاری، بیروت، ۱۴۰۳ ق/ ۱۹۸۳ م.
و طبق عادت، شعرای بارگاه خود را با شیوه‌های دقیق می‌آزمود
[۴۱] مکی، محمدعلی، مقدمه و تعلیقات بر دیوان، ج۱، ص۴۱-۴۲، (نک‌: ابن‌دراج در همین مآخذ).
ابن دراج را در ۳ شوال ۳۸۲ق/ ۲ دسامبر ۹۹۲ م احضار کرد و در حضور جمع بیاموزد، و چون ابن‌ دراج از این آزمون که بدیهه‌سرایی در حضور دیگر شاعران بود،
[۴۲] ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۳۶۵، بیت ۲۲ از قصیدۀ شم‌ ‌۱۰۰، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
سربلند بیرون آمد، منصور به وی پاداش داد و مقام او را در زمرۀ شعرای بارگاه خود تثبیت کرد.
[۴۶] مکی، محمدعلی، مقدمه و تعلیقات بر دیوان، ج۱، ص۴۶، (نک‌: ابن‌دراج در همین مآخذ).
[۴۷] Blachère، Régis، «la vie et l’ oe uvre du poète، épistolier Andalou Ibn Darrag al، Qastelli»، Analecta، Damas، ۱۹۷۵.

ابن دراج خود در قصیدۀ مشهوری که در مدح منصور و به گفتۀ حمیدی در همان مجلس، سروده به این آزمون و موفقیت خود در آن اشاره کرده
[۴۹] ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۳۶۵، قصیدۀ شم‌ ‌۱۰۰، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
و افزون‌ بر آن بر احاطۀ خود به فن کتابت و خطابه نیز تاکید ورزیده است (بیت ۳۸). شاید این امر با منصب دیگر وی یعنی کتابت دیوان انشاء بی‌ارتباط نبوده باشد،
[۵۰] مکی، محمدعلی، مقدمه و تعلیقات بر دیوان، ج۱، ص۴۶، (نک‌: ابن‌دراج در همین مآخذ).
و جالب آن‌که برخی از منابع نیز از وی نخست به عنوان کاتب و سپس شـاعر بـارگاه منصور یاد کرده‌اند از این هنگام به بعد ابن دراج به عنوان شاعر و کاتب رسمی دربار از منزلتی والا برخوردار شد، گرچه بعدها ظاهراً آزمون‌های دیگری نیز پیش آمد،
[۵۷] عامری، یحیی بن ابی‌بکر، غربال الزمان، ج۱، ص۳۵۰، به کوشش محمد ناجی زعبی العمر، دمشق، ۱۴۰۵ ق/ ۱۹۸۵ م.
[۵۹] مکی، محمدعلی، مقدمه و تعلیقات بر دیوان، ج۱، ص۴۷، (نک‌: ابن‌دراج در همین مآخذ).
مقام و مرتبۀ عالی او در بارگاه عامریان همواره پایدار ماند.

۴.۳ - اشعار در مدح منصور

ابن دراج اشعار بسیاری در مدح منصور سروده و در لابلای آن‌ها بسیاری از رویدادها و تحولات تاریخی عصر او را که از دوران‌های رونق و عظمت‌ اندلس به شمار می‌آید، ثبت کرده است، از جمله ورود برخی پادشاهان ممالک مسیحی‌ اندلسی به قرطبه و استقبال قدرتمندانۀ منصور از آنان است که در پاره‌ای موارد، جز اشعار ابن دراج منبع دیگری از آن‌ها خبر نداده است
[۶۰] ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۳۹۵- ۳۹۹، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
[۶۱] ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۴۱۲-۴۱۶، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
[۶۲] ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۴۳۲-۴۳۴، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
[۶۳] مکی، محمدعلی، مقدمه و تعلیقات بر دیوان، ج۱، ص۴۹-۵۱، (نک‌: ابن‌دراج در همین مآخذ).
و نیز خبر برخی لشکرکشی‌های معروف منصور به سرزمین‌های مسیحی‌ اندلس را که با پیروزی‌هایی بزرگ همراه بود، فقط در اشعار او می‌توان یافت. ابن دراج که در بسیاری از این لشکرکشی‌ها همراه منصور بوده، تصاویری زنده و پرشکوه از نبردهای وی به دست داده است.
[۶۴] ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۱۵- ۱۸، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
[۶۵] ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۳۷۱- ۳۷۸، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
[۶۶] ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۴۰۸-۴۱۲، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
[۶۷] ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۴۳۵- ۴۳۸، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
[۶۸] ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۴۴۰-۴۴۳، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
[۶۹] ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۴۵۳-۴۵۶، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
[۷۰] ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۴۵۹-۴۶۳، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
[۷۱] مکی، محمدعلی، مقدمه و تعلیقات بر دیوان، ج۱، ص۵۲-۵۶، (نک‌: ابن‌دراج در همین مآخذ).
[۷۲] Blachère، Régis، «la vie et l’ oe uvre du poète، épistolier Andalou Ibn Darrag al، Qastelli»، Analecta، Damas، ۱۹۷۵.

در یکی از مهم‌ترین این لشکرکشی‌ها، یعنی غزوۀ شَنتیاقُب، ابن دراج به فرمان منصور و از جانب او فتح‌نامۀ معروف را نوشت که به قرطبه نزد هشام بن حکم خلیفه و سایر مراکز مهم‌ اندلس فرستاده شد. گویند وی در این فتح‌نامه شرحی کامل از این لشکرکشی و عرصه‌های پیکار در عباراتی بدیع و با تعابیری زیبا به رشتۀ تحریر درآورد. این سند تاریخی که اکنون از میان رفته است، ستایش و شگفتی همگان را برانگیخت و در زمان خود همواه مورد استفادۀ ادیبان بود.

۴.۴ - ابقای منصب بعد از مرگ منصور

پس از مرگ منصور در ۳۹۲ق/ ۱۰۰۲ م پسرش عبدالملک مظفر به جای او منصب حجابت یافت. عبدالملک با آن‌که عنایت کمتری به شعر و ادب داشت، به احترام پدر همچنان راه و روش او را ادامه داد
[۷۴] ابن بسام شنترینی، علی، الذخیرة، ج۴، ص۷۹-۸۰، به کوشش احسان عباس، لیبی ـ تونس، ۱۹۸۱ م.
و شاعران و ادیبان بارگاه وی ازجمله ابن‌ دراج را، که ظاهراً نگران تغییر اوضاع بود، محترم داشت و مقام شاعر را همچنان در دیوان عطا تثبیت کرد. ابن دراج خود در مدیحه‌ای به این امر‌ اشـاره کرده است
[۷۵] ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
[۷۶] مکی، محمدعلی، مقدمه و تعلیقات بر دیوان، ج۱، ص۵۷- ۵۸، (نک‌: ابن‌دراج در همین مآخذ).
او در این دوره نیز همچون دورۀ منصور به عنوان کاتب و مدیحه‌سرای رسمی دربار از منزلتی والا برخوردار بود و همچنان در اشعار خود پیروزی‌های نظامی عبدالملک را در سرزمین‌های مسیحی تصویر می‌کرد
[۷۷] ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۲۱-۲۵، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
[۷۸] ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۴۴۶- ۴۴۸، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
[۷۹] ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۴۵۰-۴۵۱، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
[۸۰] ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۴۶۶-۴۶۷، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
[۸۱] مکی، محمدعلی، مقدمه و تعلیقات بر دیوان، ج۱، ص۵۸- ۵۹، (نک‌: ابن‌دراج در همین مآخذ).
با اینهمه به نظر می‌رسد که او گاه به دلایلی نامعلوم مورد بی‌مهری دربار قرار گرفته و این ظاهراً با وزارت عیسی بن سعید یَحْصِبی معروف به قَطّاع که او نیز ممدوح ابن دراج بود، بی‌ارتباط نبوده است. شاعر دست‌کم دو قطعه در مدح وی سروده و در یکی از آن‌ها از وضع نابسامان خود شکایت کرده است.
[۸۲] ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۴۳- ۴۸، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.

این نابسامانی احتمالاً با رفتار عیسی با او پیوند داشته، چه مدتی بعد که عیسی در توطئه‌ای بر ضد عبدالملک گرفتار و کشته شد (۳۹۷ق/ ۱۰۰۶ م)، ابن دراج در قطعه‌ای که در مدح عبدالملک سرود، عیسی را سخت نکوهید و با اشاره به جفایی که از او دیده بود، از مرگ وی ابراز شادمانی کرد.
[۸۳] ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۳۲-۳۴، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.

پس از مرگ عبدالملک در ۳۹۹ق/ ۱۰۰۸ م برادرش عبدالرحمان چند صباحی منصب حجابت یافت، اما به زودی به دست محمد بن هشام (مهدی) از مقام خود برکنار و‌ اندکی بعد کشته شد و با مرگ او دستگاه حکومت عامریان فرو ریخت.


با شروع «فتنه» و برچیده شدن خلافت اموی، دورۀ نابسامانی و سرگردانی ابن دراج نیز آغاز شد پس به امید یافتن ممدوحی قدرتمند، از میان مدعیان خلافت در قرطبه نخست محمد بن هشام را مدح گفت
[۸۶] ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۵۰-۵۳، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
[۸۷] مکی، محمدعلی، مقدمه و تعلیقات بر دیوان، ج۱، ص۶۳-۶۴، (نک‌: ابن‌دراج در همین مآخذ).
و پس از کشته شدن او به مدح قاتل او سلیمان بن حکم (المستعین بالله) و بربرهای حامی وی پرداخت
[۸۸] ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۵۳-۷۰، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
[۹۰] مکی، محمدعلی، مقدمه و تعلیقات بر دیوان، ج۱، ص۲۶، (نک‌: ابن‌دراج در همین مآخذ).
[۹۱] Pérès، p۳۵۲مکی، محمدعلی، مقدمه و تعلیقات بر دیوان، ج۱، ص۶۵، (نک‌: ابن‌دراج در همین مآخذ.
اما چون از او نیز نومید شد، به جانب وزیر وی قاسم بن حَمّود علوی متمایل گشت و در قصیده‌ای که در مدح او و اهل بیت (علیهم‌السّلام) سرود از پریشانی خود و خانواده‌اش در کشاکش «فتنه» سخن گفت
[۹۲] ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۷۰-۷۴، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
[۹۳] مکی، محمدعلی، مقدمه و تعلیقات بر دیوان، ج۱، ص۶۶، (نک‌: ابن‌دراج در همین مآخذ).
سپس از او نیز جدا شد و در ۴۰۴ق/ ۱۰۱۳ م قرطبه را ترک گفت و با گذر از تنگه جبل الطارق به سَبته نزد علی بن حمود برادر قاسم رفت و در آن‌جا یکی از مشهورترین قصاید خود را در مدح وی و اهل بیت (علیهم‌السّلام) سرود.
[۹۴] ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۷۵-۸۱، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
البته شک نمی‌توان داشت که ستایش‌های وی از خاندان علی (علیه‌السّلام) در این اشعار نه برخاسته از تمایلات شیعی او که بنابر ملاحظات سیاسی بوده است.
[۹۶] Blachère، Régis، «la vie et l’ oe uvre du poète، épistolier Andalou Ibn Darrag al، Qastelli»، Analecta، Damas، ۱۹۷۵.

سفر ابن دراج به سبته ظاهراً چندان به درازا نکشیده و او پس از قطع امید از حمودیان به‌ اندلس بازگشته است.
[۹۷] مکی، محمدعلی، مقدمه و تعلیقات بر دیوان، ج۱، ص۶۷، (نک‌: ابن‌دراج در همین مآخذ).
از این زمان تا ۴۰۸ق ابن دراج در جست‌وجوی حامیانی قدرتمند و ادب‌دوست به بارگاه امیرانی که اغلب از موالی عامریان بودند، از جمله خیران عامری در المریه
[۹۸] ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۸۶-۹۴، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
مبارک و مظفر در بلنسیه
[۹۹] ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۱۰۱- ۱۰۸، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
[۱۰۰] ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۵۲۰-۵۳۲، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
لبیب عامری در طُرطوشه
[۱۰۱] ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۱۰۹-۱۱۴، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
و دیگران سفر کرد و قصاید و رسایلی در مدح آنان پرداخت
[۱۰۳] مکی، محمدعلی، مقدمه و تعلیقات بر دیوان، ج۱، ص۲۷، (نک‌: ابن‌دراج در همین مآخذ).
[۱۰۴] مکی، محمدعلی، مقدمه و تعلیقات بر دیوان، ج۱، ص۶۸، (نک‌: ابن‌دراج در همین مآخذ).
اما آن سفرها و این سروده‌ها و نگاشته‌ها که ابن بسام
[۱۰۵] ابن بسام شنترینی، علی، الذخیرة، ج۳، ص۱۰-۱۱، به کوشش احسان عباس، لیبی ـ تونس، ۱۹۸۱ م.
آنها را سخت زیبا و دلکش یافته است، او را چندان سودی نبخشید
[۱۰۶] ابن بسام شنترینی، علی، الذخیرة، ج۳، ص۱۰-۱۱، به کوشش احسان عباس، لیبی ـ تونس، ۱۹۸۱ م.
و نیل به شکوه و رونق گذشته برای وی همچنان دور از دسترس ماند.
[۱۰۷] مکی، محمدعلی، مقدمه و تعلیقات بر دیوان، ج۱، ص۶۸، (نک‌: ابن‌دراج در همین مآخذ).
[۱۰۸] مکی، محمدعلی، مقدمه و تعلیقات بر دیوان، ج۱، ص۷۱، (نک‌: ابن‌دراج در همین مآخذ).



ابن دراج سرانجام در ۴۰۸ق به سَرَقُسطه نزد منذر بن یحیی تُجیبی رفت و مدیحه‌سرای بارگاه او شد.
[۱۰۹] ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۱۲۴، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
دورۀ اقامت ابن دراج در سرقسطه، که در آن هنگام به یُمن سیادت تجیبیان از رونق مادی و معنوی برخوردار شده بود
[۱۱۱] Blachère، Régis، «la vie et l’ oe uvre du poète، épistolier Andalou Ibn Darrag al، Qastelli»، Analecta، Damas، ۱۹۷۵.
[۱۱۲] عنان، محمد عبدالله، تاریخ دولت اسلامی در‌ اندلس، ج۲، ص۲۷۴، ترجمۀ عبدالمحمد آیتی، تهران، ۱۴۰۵ ق/ ۱۹۸۵ م.
دورۀ آسایش و کامروایی مجدد او نیز بود. منذر مردی ادب‌دوست، و بارگاه پرشکوه او مجمع عالمان و ادیبان بسیاری بود
[۱۱۳] عنان، محمد عبدالله، تاریخ دولت اسلامی در‌ اندلس، ج۲، ص۲۷۴-۲۷۵، ترجمۀ عبدالمحمد آیتی، تهران، ۱۴۰۵ ق/ ۱۹۸۵ م.
[۱۱۴] Blachère، Régis، «la vie et l’ oe uvre du poète، épistolier Andalou Ibn Darrag al، Qastelli»، Analecta، Damas، ۱۹۷۵.
ابن دراج که در این هنگام سال‌های آخر عمر خود را می‌گذراند، با ورود به بارگاه وی پس از سال‌ها پریشانی و نابسامانی فراغت تازه‌ای یافت و با قصاید بسیاری که در مدح منذر و فرزندش یحیی سرود، دورۀ تازه‌ای از شهرت و عزت را آغاز کرد که حدود ۱۰ سال به درازا کشید.
[۱۱۶] مکی، محمدعلی، مقدمه و تعلیقات بر دیوان، ج۱، ص۷۲، (نک‌: ابن‌دراج در همین مآخذ).
[۱۱۷] مکی، محمدعلی، مقدمه و تعلیقات بر دیوان، ج۱، ص۷۵، (نک‌: ابن‌دراج در همین مآخذ).

بیش از یک سوم قصاید ابن دراج در این دوره سروده شده است. در این دوران نیز وی همچون گذشته، ستایشگر پیروزی‌های نظامی و سیاسی ممدوحان خود بود
[۱۱۸] ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۱۳۷-۱۴۵، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
[۱۱۹] ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۱۵۱- ۱۵۸، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
[۱۲۰] مکی، محمدعلی، مقدمه و تعلیقات بر دیوان، ج۱، ص۷۲-۷۴، (نک‌: ابن‌دراج در همین مآخذ).
و همۀ مراسم و رویدادهای بزرگ را از مناسبت‌های معمولی گرفته تا ورود امیران مسیحی به سرقسطه در اشعار خود منعکس می‌کرد
[۱۲۱] ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۲۰۱-۲۰۷، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
و افزون‌ بر این به تدریس لغت و ادب و انساب نیز اشتغال داشت.
[۱۲۲] ابن فضل‌الله عمری، احمد بن یحیی، مسالک الابصار، ج۱۱، ص۲۰۱، نسخۀ عکسی کتابخانۀ احمد ثالث استانبول.

در دورۀ حکومت یحیی بن منذر که پس از مرگ پدر جانشین وی شد، مقام و منزلت ابن‌ دراج همچنان پایدار ماند. با اینهمه ظاهراً در اواخر دورۀ اقامت در سرقسطه، روابط او با یحیی به تیرگی گرایید، چه خود در قصیده‌ای که در مدح دوست پرنفوذش ابن‌ باق سروده از بی‌مهری روزگار شکایت کرده است
[۱۲۳] ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۴۶۸-۴۷۳، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
[۱۲۴] مکی، محمدعلی، مقدمه و تعلیقات بر دیوان، ج۱، ص۷۶-۷۷، (نک‌: ابن‌دراج در همین مآخذ).
و چنین می‌نماید که به همان سبب دورۀ اقامتش در آن شهر‌ اندکی بعد به پایان رسیده و او به رغم کهنسالی ناچار شده دیگر بار در جست‌وجوی منزلگاهی تازه و ممدوحی ادب‌دوست راهی شهرهای دیگر شود.
آخرین امیر نامداری که ابن دراج او را مدح گفت مجاهد عامری امیر قدرتمند و ادب‌شنـاس دانیـه
[۱۲۵] حمیدی، محمد بن ابی‌نصر، جذوة المقتبس، ج۲، ص۵۶۴-۵۶۶، به کوشش ابراهیم ابیاری، بیروت، ۱۴۰۳ ق/ ۱۹۸۳ م.
بود. شاعر، احتمالاً در ۴۱۹ق، وارد دانیه شده و در قصیده‌ای که در مدح مجاهد سروده به حال پریشان خود اشاره کرده است.
[۱۲۶] ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۴۷۸-۴۸۱، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
[۱۲۷] مکی، محمدعلی، مقدمه و تعلیقات بر دیوان، ج۱، ص۷۸، (نک‌: ابن‌دراج در همین مآخذ).
دو سال آخر عمر ابن دراج نیز ظاهراً در دانیه و با آرامش سپری شد و احتمالاً در همین شهر درگذشت.
[۱۳۰] مکی، محمدعلی، مقدمه و تعلیقات بر دیوان، ج۱، ص۷۹-۸۰، (نک‌: ابن‌دراج در همین مآخذ).



ابن دراج در عصری می‌زیست که در آن، شعر در‌ اندلس به موازات رونق سیاسی رفته رفته راه کمال و پختگی می‌پیمود و شعرای آن در همۀ زمینه‌های شعر عرب از نَوریات گرفته تا اُرجوزه و قصیده طبع‌آزمـایی می‌کردند.
[۱۳۱] Monroe، James، T، Hispano، Arabic Poetry، London، ۱۹۷۴.
تمامی دیوان ابن دراج که خود شاعری نوکلاسیکی و پیرو سنن شرقی است، جز پاره‌ای نوریات و مرثیه‌ها، از قصایدی تشکیل شده که وی در مدح بزرگان‌ اندلس سروده است. برخی از این قطعات بر خلاف سنت کهن، سراسر مدح است
[۱۳۲] ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۹، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
[۱۳۳] ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۱۸-۲۲، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
اما در پاره‌ای از آن‌ها نیز از ساختمان رایج قصاید کهن پیروی شده و شاعر پس از نسیب و وصف، به مدیح پرداخته،
[۱۳۴] ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۳- ۹، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
[۱۳۵] ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۱۰-۱۴، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
[۱۳۶] Blachère، Régis، «la vie et l’ oe uvre du poète، épistolier Andalou Ibn Darrag al، Qastelli»، Analecta، Damas، ۱۹۷۵.
گاهی نیز‌ اندوه خویش را از ترک همسر و فرزند کوچکش، جایگزین نسیب کرده است
[۱۳۷] ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۲۹۷- ۲۹۹، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
[۱۳۸] Blachère، Régis، «la vie et l’ oe uvre du poète، épistolier Andalou Ibn Darrag al، Qastelli»، Analecta، Damas، ۱۹۷۵.
[۱۳۹] Monroe، James، T، Hispano، Arabic Poetry، London، ۱۹۷۴.
در شعر ابن‌ دراج استفاده از صنایع بدیعی به اوج خود رسیده است.


هنرنمایی در عرصۀ لغت و تاریخ و انساب، توصیفات طولانی در قصاید، بازی با معانی، بیان پیچیده و پرتکلف و انتخاب بحور و قوافی اغلب ثقیل و دشوار از خصوصیات سبک ابن دراج در قصیده‌سرایی است. سروده‌های وی آکنده از شواهد و تصاویر ارزشمند تاریخی است.
شاعر، گذشته از آن‌که بسیاری از جنبه‌های زندگی در‌ اندلس و تحولات تاریخی آن سرزمین را به ویژه در دورۀ پرآشوب «فتنه» تصویر کرده، بسیاری از تجربه‌های شخصی و روحی خود را نیز در لابلای اشعار خویش گنجانده است
[۱۴۲] هیکل، احمد، الادب الاندلسی، ج۱، ص۳۱۱، قاهره، ۱۹۸۶ م.
با اینهمه‌ اندیشه و احساس در شعر وی سخت تحت الشعاع مهارت‌های لفظی و بیانی قرار گرفته، تکلف و پیچیدگی بیان و معنی در اشعار او گاه به حدی است که جز با رنج فراوان نمی‌توان پی به مضمون آن‌ها برد.
شعر ابن دراج همچون اشعار غالب شاعران درباری، بیش از آن‌که نشان‌دهندۀ اصالت و عمق‌ اندیشه باشد، حاکی از میل شدید به تصنع و ظواهر شعری است، چنانکه بلاشر
[۱۴۴] Blachère، Régis، «la vie et l’ oe uvre du poète، épistolier Andalou Ibn Darrag al، Qastelli»، Analecta، Damas، ۱۹۷۵.
اشعار او را تقریباً یکسره بی‌بهره از تجلیات‌ اندیشه خوانده و او را، برخلاف متنبی، مقلدی چیره‌دست دانسته که بی‌آنکه در بند اصالت و عمق معنی باشد، می‌کوشد تا موضوعات و اسلوب‌های رایج شعری را به کار گیرد و با حک و اصلاح و پرداخت آن‌ها و البته بدون توسل به انتحال، اشعار پرتصنع و مطنطن بسراید
[۱۴۵] هیکل، احمد، الادب الاندلسی، ج۱، ص۳۳۱-۳۳۲، قاهره، ۱۹۸۶ م.
به همین جهت است که اسلوب شعری او را با سبک «گونگورا‌ای آرگوته» (۱۵۶۱-۱۶۲۷ م) در شعر اسپانیا مقایسه می‌کنند.
[۱۴۶] Blachère، Régis، «la vie et l’ oe uvre du poète، épistolier Andalou Ibn Darrag al، Qastelli»، Analecta، Damas، ۱۹۷۵.
[۱۴۷] Nykl، A R، Hispano، Arabic Poetry، Baltimore، ۱۹۴۶.

ابن دراج که از زمرۀ شاعران کاتب (الشعراء الکتاب) شمرده می‌شد، همۀ خصایص مداحان درباری را در خود جمع‌آورده بود و فی‌المثل ابائی نداشت از این‌که به مناسبتی پدر ممدوح خود را شهید بخواند، اما‌ اندکی بعد با تغییر اوضاع و جلوس امیری دیگر ممدوح معزول را «قعید الشرک» بنـامد.
[۱۴۸] ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۵۱، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
[۱۴۹] ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۵۴، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.



نثر ابن دراج نیز که جز پاره‌هایی پراکنده از آن بر جای نمانده
[۱۵۰] ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۵۴۵-۵۵۱، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
همچون غالب نوشته‌های منثور دورۀ عامریان سبکی مسجع و مصنوع دارد و زیاده‌گویی و نقل نکات ادبی و تاریخی و آمیختن نثر به نظم از خصوصیات آن است.
[۱۵۱] هیکل، احمد، الادب الاندلسی، ج۱، ص۳۳۳-۳۳۶، قاهره، ۱۹۸۶ م.



ابن دراج در شعر و ادب‌ اندلس سهمی بسزا دارد. اهمیت او را در این خصوص از توصیفات و ستایش‌های گاه مبالغه‌آمیزی که معاصران و صاحب‌نظرانِ پس از او از شعرش به عمل آورده‌اند، می‌توان دریافت. از یک سو در خود‌ اندلس بزرگانی چون ابن شهید، ابن حیان، ابن بسام و دیگران سخت او را ستوده‌اند
[۱۵۳] ابن بسام شنترینی، علی، الذخیرة، ج۳، ص۱۰-۱۱، به کوشش احسان عباس، لیبی ـ تونس، ۱۹۸۱ م.
[۱۵۴] Blachère، Régis، «la vie et l’ oe uvre du poète، épistolier Andalou Ibn Darrag al، Qastelli»، Analecta، Damas، ۱۹۷۵.
و به ویژه شاگرد نامدار وی ابن حزم۴۵۶ق) او را در ردیف متنبی و ابوتمام شمرده است از سوی دیگر در مغرب و افریقیه و شرق نیز از همان زمان شعر ابن دراج شهرت یافته بود. فی‌المثل، ابن‌ شرف قیروانی
[۱۵۷] ابن‌ شرف قیروانی، محمد بن ابی سعید، رسائل الانتقاد، ج۱، ص۳۷، به کوشش حسن حسینی عبدالوهاب، بیروت، ۱۴۰۴ ق/ ۱۹۸۳ م.
مراکشی و ابن خلدون او را از زمرۀ بزرگان شعر و ادب به شمار آورده‌اند و از آن مهم‌تر، وی هنوز در قید حیات بود که ثعالبی در ایران او را ستایش کرد و تعدادی از قصایدش را در یتیمۀ خویش آورد.


از شاگردان مستقیم ابن دراج، جز ابن حزم، مشاهیر دیگری چون ابوعمر احمد بن حسین بن حی تجیبی
[۱۶۱] ابن خیر، محمد، فهرسة، ج۱، ص۴۱۴-۴۱۵، به کوشش فرانسیسکو کودرا و ریبرا، بیروت، ۱۳۸۲ ق/ ۱۹۶۳ م.
محمد بن میمون قرشی سرقسطی، ابوالفرج مظفر سرقسطی و عبدالملک بن هشام تجیبی سرقسطی نیز شناخته شده‌اند.
از این میان ابن حزم و ابن حی راویان دیوان ابن دراج نیز بوده‌اند. انتشار این دیوان در خود‌ اندلس از طریق این دو، و در شرق بیش‌تر از طریق ابن حزم و شاگردانش بوده است
[۱۶۵] مکی، محمدعلی، مقدمه و تعلیقات بر دیوان، ج۱، ص۸۲-۸۷، (نک‌: ابن‌دراج در همین مآخذ).
ابن خیر اشبیلی در قرن ۶ ق نسخه‌هایی از این دیوان در دست داشته که برخی در خود‌ اندلس و برخی نیز در بغداد فراهم شده بوده است.
[۱۶۶] ابن خیر، محمد، فهرسة، ج۱، ص۴۱۴-۴۱۵، به کوشش فرانسیسکو کودرا و ریبرا، بیروت، ۱۳۸۲ ق/ ۱۹۶۳ م.
[۱۶۷] مکی، محمدعلی، مقدمه و تعلیقات بر دیوان، ج۱، ص۸۳، (نک‌: ابن‌دراج در همین مآخذ).



(۱) ابن ابار، محمد بن عبدالله، التکملة لکتاب الصلة، به کوشش عزت عطار حسینی، قاهره، ۱۳۷۵ ق/ ۱۹۵۶ م.
(۲) ابن ابار، محمد بن عبدالله، التکملة لکتاب الصلة، به کوشش فرانسیسکو کودرا، مادرید، ۱۸۸۲ م.
(۳) ابن بسام شنترینی، علی، الذخیرة، به کوشش احسان عباس، لیبی ـ تونس، ۱۹۸۱ م.
(۴) ابن بشکوال، خلف بن عبدالملک، الصلة، قاهره، ۱۹۶۶ م.
(۵) ابن حزم، علی بن احمد، جمهرة انساب العرب، بیروت، ۱۴۰۳ ق/ ۱۹۸۳ م.
(۶) ابن‌ خطیب محمد بن عبدالله، الاحاطة، به کوشش محمد عبدالله عنان، قاهره، ۱۳۹۴ ق/ ۱۹۷۴ م.
(۷) ابن خلدون، العبر.
(۸) ابن خلکان، وفیات الاعیان.
(۹) ابن خیر، محمد، فهرسة، به کوشش فرانسیسکو کودرا و ریبرا، بیروت، ۱۳۸۲ ق/ ۱۹۶۳ م.
(۱۰) ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
(۱۱) ابن سعید، علی بن موسی، رایات المبرزین، به کوشش نعمان عبدالمتعال القاضی، قاهره، ۱۳۹۳ ق/ ۱۹۷۳ م.
(۱۲) ابن سعید، علی بن موسی، المغرب، به کوشش شوقی ضیف، قاهره، ۱۹۵۵ م.
(۱۳) ابن‌ شرف قیروانی، محمد بن ابی سعید، رسائل الانتقاد، به کوشش حسن حسینی عبدالوهاب، بیروت، ۱۴۰۴ ق/ ۱۹۸۳ م.
(۱۴) ابن عماد، عبدالحی، شذرات الذهب، قاهره، ۱۳۵۰ ق/ ۱۹۳۲ م.
(۱۵) ابن فضل‌الله عمری، احمد بن یحیی، مسالک الابصار، نسخۀ عکسی کتابخانۀ احمد ثالث استانبول.
(۱۶) پالنسیا، آنخل گونزالس، تاریخ الفکر الاندلسی، ترجمۀ حسین مؤنس، قاهره، ۱۹۵۵ م.
(۱۷) ثعالبی، یتیمة الدهر، قاهره، ۱۳۵۲ ق/ ۱۹۳۴ م.
(۱۸) حمیدی، محمد بن ابی نصر، جذوة المقتبس، به کوشش ابراهیم ابیاری، بیروت، ۱۴۰۳ ق/ ۱۹۸۳ م.
(۱۹) حمیری، محمد بن عبدالمنعم، الروض المعطار، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۹۸۰ م.
(۲۰) حمیری، محمد بن عبدالمنعم، صفة جزیرة الاندلس، به کوشش، لوی پرووانسال، قاهره، ۱۹۳۷ م.
(۲۱) ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، نسخۀ عکسی دارالکتب.
(۲۲) ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب الارنؤوط و محمد نعیم العرقسوسی، بیروت، ۱۴۰۳ ق/ ۱۹۸۳ م.
(۲۳) صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، به کوشش محمد یوسف نجم، بیروت، ۱۳۹۱ ق/ ۱۹۷۱ م.
(۲۴) عامری، یحیی بن ابی بکر، غربال الزمان، به کوشش محمد ناجی زعبی العمر، دمشق، ۱۴۰۵ ق/ ۱۹۸۵ م.
(۲۵) عباس، احسان، تاریخ الادب الاندلسی، بیروت، ۱۹۶۰ م.
(۲۶) عنان، محمد عبدالله، تاریخ دولت اسلامی در‌اندلس، ترجمۀ عبدالمحمد آیتی، تهران، ۱۴۰۵ ق/ ۱۹۸۵ م.
(۲۷) مراکشی، عبدالواحد، المعجب، به کوشش محمد سعید العریان و محمد العربی العلمی، قاهره، ۱۳۶۸ ق/ ۱۹۴۹ م.
(۲۸) مکی، محمدعلی، مقدمه و تعلیقات بر دیوان (نک‌: ابن‌دراج در همین مآخذ).
(۲۹) هیکل، احمد، الادب الاندلسی، قاهره، ۱۹۸۶ م.
(۳۰) حموی، یاقوت، معجم البلدان.
(۳۱) Blachère، Régis، «la vie et l’ oe uvre du poète-épistolier Andalou Ibn Darrag al-Qastelli»، Analecta، Damas، ۱۹۷۵.
(۳۲) Lévi-Provençal، E، La péninsule ibérique au moyen-âge، Leiden، ۱۹۳۸.
(۳۳) Monroe، James، T، Hispano-Arabic Poetry، London، ۱۹۷۴.
(۳۴) Nykl، A R، Hispano-Arabic Poetry، Baltimore، ۱۹۴۶.
(۳۵) Pérès، Henri، La Poésie andalouse en arabe Calassique، Paris، ۱۹۵۳.


۱. ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۵۴۶، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
۲. مکی، محمدعلی، مقدمه و تعلیقات بر دیوان، ج۱، ص۲۲، (نک‌: ابن‌ دراج در همین مآخذ).
۳. Blachère، Régis، «la vie et l’ oe uvre du poète، épistolier Andalou Ibn Darrag al، Qastelli»، Analecta، Damas، ۱۹۷۵.
۴. ابن حزم، علی بن احمد، جمهرة انساب العرب، ج۱، ص۵۰۱-۵۰۲، بیروت، ۱۴۰۳ ق/ ۱۹۸۳ م.    
۵. حمیدی، محمد بن ابی‌نصر، جذوة المقتبس، ج۱، ص۱۱۰.    
۶. حمیری، محمد بن عبدالمنعم، الروض المعطار، ج۱، ص۴۷۹-۴۸۰، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۹۸۰ م.    
۷. ابن بشکوال، خلف بن عبدالملک، الصلة، ج۱، ص۴۴، قاهره، ۱۹۶۶ م.    
۸. ابن سعید، علی بن موسی، المغرب، ج۲، ص۶۰، به کوشش شوقی ضیف، قاهره، ۱۹۵۵ م.    
۹. مکی، محمدعلی، مقدمه و تعلیقات بر دیوان، ج۱، ص۲۲، (نک‌: ابن‌دراج در همین مآخذ).
۱۰. Blachère، Régis، «la vie et l’ oe uvre du poète، épistolier Andalou Ibn Darrag al، Qastelli»، Analecta، Damas، ۱۹۷۵.
۱۱. Lévi، Provençal، E، La péninsule ibérique au moyen، âge، Leiden، ۱۹۳۸.
۱۲. Nykl، A R، Hispano، Arabic Poetry، Baltimore، ۱۹۴۶.
۱۳. مکی، محمدعلی، مقدمه و تعلیقات بر دیوان، (نک‌: ابن‌دراج در همین مآخذ).
۱۴. پالنسیا، آنخل گونزالس، تاریخ الفکر الاندلسی، ج۱، ص۶۵، ترجمۀ حسین مؤنس، قاهره، ۱۹۵۵ م.
۱۵. حمیری، محمد بن عبدالمنعم، الروض المعطار، ج۱، ص۴۷۹، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۹۸۰ م.    
۱۶. ابن سعید، علی بن موسی، رایات المبرزین، ج۱، ص۱۰۴، به کوشش نعمان عبدالمتعال القاضی، قاهره، ۱۳۹۳ ق/ ۱۹۷۳ م.
۱۷. ابن سعید، علی بن موسی، المغرب، ج۲، ص۶۰، به کوشش شوقی ضیف، قاهره، ۱۹۵۵ م.    
۱۸. ابن سعید، علی بن موسی، المغرب، ج۲، ص۳۰-۳۲، به کوشش شوقی ضیف، قاهره، ۱۹۵۵ م.
۱۹. Blachère، Régis، «la vie et l’ oe uvre du poète، épistolier Andalou Ibn Darrag al، Qastelli»، Analecta، Damas، ۱۹۷۵.
۲۰. مکی، محمدعلی، مقدمه و تعلیقات بر دیوان، ج۱، ص۳۶، (نک‌: ابن‌دراج در همین مآخذ).
۲۱. Blachère، Régis، «la vie et l’ oe uvre du poète، épistolier Andalou Ibn Darrag al، Qastelli»، Analecta، Damas، ۱۹۷۵.
۲۲. مکی، محمدعلی، مقدمه و تعلیقات بر دیوان، ج۱، ص۳۶-۳۷، (نک‌: ابن‌دراج در همین مآخذ).
۲۳. حمیدی، محمد بن ابی‌نصر، جذوة المقتبس، ج۱، ص۱۱۰.    
۲۴. حمیدی، محمد بن ابی‌نصر، جذوة المقتبس، ج۱، ص۱۱۰.    
۲۵. مکی، محمدعلی، مقدمه و تعلیقات بر دیوان، ج۱، ص۱۰، حاشیه، (نک‌: ابن‌دراج در همین مآخذ.
۲۶. ابن‌ خطیب، محمد بن عبدالله، الاحاطة، ج۲، ص۶۰.    
۲۷. Blachère، Régis، «la vie et l’ oe uvre du poète، épistolier Andalou Ibn Darrag al، Qastelli»، Analecta، Damas، ۱۹۷۵.
۲۸. مکی، محمدعلی، مقدمه و تعلیقات بر دیوان، ج۱، ص۳۸-۴۰، (نک‌: ابن‌دراج در همین مآخذ).
۲۹. مکی، محمدعلی، مقدمه و تعلیقات بر دیوان، ج۱، ص۳۸، (نک‌: ابن‌دراج در همین مآخذ).
۳۰. مکی، محمدعلی، مقدمه و تعلیقات بر دیوان، ج۱، ص۴۳، (نک‌: ابن‌دراج در همین مآخذ).
۳۱. حمیدی، محمد بن ابی‌نصر، جذوة المقتبس، ج۱، ص۱۱۰.    
۳۲. ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۱۳-۱۴، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
۳۳. مکی، محمدعلی، مقدمه و تعلیقات بر دیوان، ج۱، ص۳۷، (نک‌: ابن‌دراج در همین مآخذ).
۳۴. ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۴۳، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
۳۵. حمیدی، محمد بن ابی‌نصر، جذوة المقتبس، ج۱، ص۱۱۱.    
۳۶. مکی، محمدعلی، مقدمه و تعلیقات بر دیوان، ج۱، ص۳۷، (نک‌: ابن‌دراج در همین مآخذ).
۳۷. Blachère، Régis، «la vie et l’ oe uvre du poète، épistolier Andalou Ibn Darrag al، Qastelli»، Analecta، Damas، ۱۹۷۵.
۳۸. حمیدی، محمد بن ابی‌نصر، جذوة المقتبس، ج۱، ص۱۱۱.    
۳۹. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، ج۲۹، ص۵۰.    
۴۰. حمیدی، محمد بن ابی‌نصر، جذوة المقتبس، ج۱، ص۱۳۱، به کوشش ابراهیم ابیاری، بیروت، ۱۴۰۳ ق/ ۱۹۸۳ م.
۴۱. مکی، محمدعلی، مقدمه و تعلیقات بر دیوان، ج۱، ص۴۱-۴۲، (نک‌: ابن‌دراج در همین مآخذ).
۴۲. ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۳۶۵، بیت ۲۲ از قصیدۀ شم‌ ‌۱۰۰، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
۴۳. حمیدی، محمد بن ابی‌نصر، جذوة المقتبس، ج۱، ص۱۱۱.    
۴۴. حمیری، محمد بن عبدالمنعم، الروض المعطار، ج۱، ص۴۸۰، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۹۸۰ م.    
۴۵. حمیری، محمد بن عبدالمنعم، صفة جزیرة الاندلس، ج۱، ص۱۶۰، به کوشش، لوی پرووانسال، قاهره، ۱۹۳۷ م.    
۴۶. مکی، محمدعلی، مقدمه و تعلیقات بر دیوان، ج۱، ص۴۶، (نک‌: ابن‌دراج در همین مآخذ).
۴۷. Blachère، Régis، «la vie et l’ oe uvre du poète، épistolier Andalou Ibn Darrag al، Qastelli»، Analecta، Damas، ۱۹۷۵.
۴۸. حمیدی، محمد بن ابی‌نصر، جذوة المقتبس، ج۱، ص۱۱۱.    
۴۹. ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۳۶۵، قصیدۀ شم‌ ‌۱۰۰، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
۵۰. مکی، محمدعلی، مقدمه و تعلیقات بر دیوان، ج۱، ص۴۶، (نک‌: ابن‌دراج در همین مآخذ).
۵۱. حمیدی، محمد بن ابی‌نصر، جذوة المقتبس، ج۱، ص۱۱۰.    
۵۲. حمیری، محمد بن عبدالمنعم، صفة جزیرة الاندلس، ج۱، ص۱۶۰، به کوشش، لوی پرووانسال، قاهره، ۱۹۳۷ م.    
۵۳. حموی، یاقوت، معجم البلدان، ج۴، ص۹۵.    
۵۴. صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، ج۸، ص۳۳.    
۵۵. عباس، احسان، تاریخ الادب الاندلسی، ج۱، ص۲۰۹، بیروت، ۱۹۶۰ م.    
۵۶. ابن خلکان، احمد بن محمد، وفیات الاعیان، ج۱، ص۱۳۵.    
۵۷. عامری، یحیی بن ابی‌بکر، غربال الزمان، ج۱، ص۳۵۰، به کوشش محمد ناجی زعبی العمر، دمشق، ۱۴۰۵ ق/ ۱۹۸۵ م.
۵۸. ابن عماد، عبدالحی، شذرات الذهب، ج۵، ص۱۰۴.    
۵۹. مکی، محمدعلی، مقدمه و تعلیقات بر دیوان، ج۱، ص۴۷، (نک‌: ابن‌دراج در همین مآخذ).
۶۰. ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۳۹۵- ۳۹۹، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
۶۱. ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۴۱۲-۴۱۶، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
۶۲. ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۴۳۲-۴۳۴، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
۶۳. مکی، محمدعلی، مقدمه و تعلیقات بر دیوان، ج۱، ص۴۹-۵۱، (نک‌: ابن‌دراج در همین مآخذ).
۶۴. ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۱۵- ۱۸، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
۶۵. ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۳۷۱- ۳۷۸، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
۶۶. ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۴۰۸-۴۱۲، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
۶۷. ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۴۳۵- ۴۳۸، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
۶۸. ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۴۴۰-۴۴۳، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
۶۹. ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۴۵۳-۴۵۶، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
۷۰. ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۴۵۹-۴۶۳، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
۷۱. مکی، محمدعلی، مقدمه و تعلیقات بر دیوان، ج۱، ص۵۲-۵۶، (نک‌: ابن‌دراج در همین مآخذ).
۷۲. Blachère، Régis، «la vie et l’ oe uvre du poète، épistolier Andalou Ibn Darrag al، Qastelli»، Analecta، Damas، ۱۹۷۵.
۷۳. حمیدی، محمد بن ابی‌نصر، جذوة المقتبس، ج۱، ص۱۱۲.    
۷۴. ابن بسام شنترینی، علی، الذخیرة، ج۴، ص۷۹-۸۰، به کوشش احسان عباس، لیبی ـ تونس، ۱۹۸۱ م.
۷۵. ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
۷۶. مکی، محمدعلی، مقدمه و تعلیقات بر دیوان، ج۱، ص۵۷- ۵۸، (نک‌: ابن‌دراج در همین مآخذ).
۷۷. ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۲۱-۲۵، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
۷۸. ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۴۴۶- ۴۴۸، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
۷۹. ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۴۵۰-۴۵۱، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
۸۰. ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۴۶۶-۴۶۷، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
۸۱. مکی، محمدعلی، مقدمه و تعلیقات بر دیوان، ج۱، ص۵۸- ۵۹، (نک‌: ابن‌دراج در همین مآخذ).
۸۲. ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۴۳- ۴۸، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
۸۳. ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۳۲-۳۴، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
۸۴. ابن بسام شنترینی، علی، الذخیرة، ج۱، ص۶۰، به کوشش احسان عباس، لیبی تونس، ۱۹۸۱ م.    
۸۵. ابن سعید، علی بن موسی، المغرب، ج۲، ص۶۱، به کوشش شوقی ضیف، قاهره، ۱۹۵۵ م.    
۸۶. ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۵۰-۵۳، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
۸۷. مکی، محمدعلی، مقدمه و تعلیقات بر دیوان، ج۱، ص۶۳-۶۴، (نک‌: ابن‌دراج در همین مآخذ).
۸۸. ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۵۳-۷۰، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
۸۹. ابن بسام شنترینی، علی، الذخیرة، ج۱، ص۶۷، به کوشش احسان عباس، لیبی تونس، ۱۹۸۱ م.    
۹۰. مکی، محمدعلی، مقدمه و تعلیقات بر دیوان، ج۱، ص۲۶، (نک‌: ابن‌دراج در همین مآخذ).
۹۱. Pérès، p۳۵۲مکی، محمدعلی، مقدمه و تعلیقات بر دیوان، ج۱، ص۶۵، (نک‌: ابن‌دراج در همین مآخذ.
۹۲. ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۷۰-۷۴، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
۹۳. مکی، محمدعلی، مقدمه و تعلیقات بر دیوان، ج۱، ص۶۶، (نک‌: ابن‌دراج در همین مآخذ).
۹۴. ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۷۵-۸۱، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
۹۵. ابن بسام شنترینی، علی، الذخیرة، ج۱، ص۸۷- ۸۸، به کوشش احسان عباس، لیبی تونس، ۱۹۸۱ م.    
۹۶. Blachère، Régis، «la vie et l’ oe uvre du poète، épistolier Andalou Ibn Darrag al، Qastelli»، Analecta، Damas، ۱۹۷۵.
۹۷. مکی، محمدعلی، مقدمه و تعلیقات بر دیوان، ج۱، ص۶۷، (نک‌: ابن‌دراج در همین مآخذ).
۹۸. ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۸۶-۹۴، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
۹۹. ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۱۰۱- ۱۰۸، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
۱۰۰. ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۵۲۰-۵۳۲، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
۱۰۱. ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۱۰۹-۱۱۴، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
۱۰۲. ابن بسام شنترینی، علی، الذخیرة، ج۱، ص۶۰-۶۱، به کوشش احسان عباس، لیبی تونس، ۱۹۸۱ م.    
۱۰۳. مکی، محمدعلی، مقدمه و تعلیقات بر دیوان، ج۱، ص۲۷، (نک‌: ابن‌دراج در همین مآخذ).
۱۰۴. مکی، محمدعلی، مقدمه و تعلیقات بر دیوان، ج۱، ص۶۸، (نک‌: ابن‌دراج در همین مآخذ).
۱۰۵. ابن بسام شنترینی، علی، الذخیرة، ج۳، ص۱۰-۱۱، به کوشش احسان عباس، لیبی ـ تونس، ۱۹۸۱ م.
۱۰۶. ابن بسام شنترینی، علی، الذخیرة، ج۳، ص۱۰-۱۱، به کوشش احسان عباس، لیبی ـ تونس، ۱۹۸۱ م.
۱۰۷. مکی، محمدعلی، مقدمه و تعلیقات بر دیوان، ج۱، ص۶۸، (نک‌: ابن‌دراج در همین مآخذ).
۱۰۸. مکی، محمدعلی، مقدمه و تعلیقات بر دیوان، ج۱، ص۷۱، (نک‌: ابن‌دراج در همین مآخذ).
۱۰۹. ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۱۲۴، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
۱۱۰. ابن بسام شنترینی، علی، الذخیرة، ج۱، ص۶۱، به کوشش احسان عباس، لیبی تونس، ۱۹۸۱ م.    
۱۱۱. Blachère، Régis، «la vie et l’ oe uvre du poète، épistolier Andalou Ibn Darrag al، Qastelli»، Analecta، Damas، ۱۹۷۵.
۱۱۲. عنان، محمد عبدالله، تاریخ دولت اسلامی در‌ اندلس، ج۲، ص۲۷۴، ترجمۀ عبدالمحمد آیتی، تهران، ۱۴۰۵ ق/ ۱۹۸۵ م.
۱۱۳. عنان، محمد عبدالله، تاریخ دولت اسلامی در‌ اندلس، ج۲، ص۲۷۴-۲۷۵، ترجمۀ عبدالمحمد آیتی، تهران، ۱۴۰۵ ق/ ۱۹۸۵ م.
۱۱۴. Blachère، Régis، «la vie et l’ oe uvre du poète، épistolier Andalou Ibn Darrag al، Qastelli»، Analecta، Damas، ۱۹۷۵.
۱۱۵. ابن بسام شنترینی، علی، الذخیرة، ج۱، ص۶۱، به کوشش احسان عباس، لیبی تونس، ۱۹۸۱ م.    
۱۱۶. مکی، محمدعلی، مقدمه و تعلیقات بر دیوان، ج۱، ص۷۲، (نک‌: ابن‌دراج در همین مآخذ).
۱۱۷. مکی، محمدعلی، مقدمه و تعلیقات بر دیوان، ج۱، ص۷۵، (نک‌: ابن‌دراج در همین مآخذ).
۱۱۸. ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۱۳۷-۱۴۵، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
۱۱۹. ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۱۵۱- ۱۵۸، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
۱۲۰. مکی، محمدعلی، مقدمه و تعلیقات بر دیوان، ج۱، ص۷۲-۷۴، (نک‌: ابن‌دراج در همین مآخذ).
۱۲۱. ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۲۰۱-۲۰۷، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
۱۲۲. ابن فضل‌الله عمری، احمد بن یحیی، مسالک الابصار، ج۱۱، ص۲۰۱، نسخۀ عکسی کتابخانۀ احمد ثالث استانبول.
۱۲۳. ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۴۶۸-۴۷۳، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
۱۲۴. مکی، محمدعلی، مقدمه و تعلیقات بر دیوان، ج۱، ص۷۶-۷۷، (نک‌: ابن‌دراج در همین مآخذ).
۱۲۵. حمیدی، محمد بن ابی‌نصر، جذوة المقتبس، ج۲، ص۵۶۴-۵۶۶، به کوشش ابراهیم ابیاری، بیروت، ۱۴۰۳ ق/ ۱۹۸۳ م.
۱۲۶. ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۴۷۸-۴۸۱، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
۱۲۷. مکی، محمدعلی، مقدمه و تعلیقات بر دیوان، ج۱، ص۷۸، (نک‌: ابن‌دراج در همین مآخذ).
۱۲۸. ابن خلکان، احمد بن محمد، وفیات الاعیان، ج۱، ص۱۳۸.    
۱۲۹. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۷، ص۳۶۵، به کوشش شعیب الارنؤوط و محمد نعیم العرقسوسی، بیروت، ۱۴۰۳ ق/ ۱۹۸۳ م.    
۱۳۰. مکی، محمدعلی، مقدمه و تعلیقات بر دیوان، ج۱، ص۷۹-۸۰، (نک‌: ابن‌دراج در همین مآخذ).
۱۳۱. Monroe، James، T، Hispano، Arabic Poetry، London، ۱۹۷۴.
۱۳۲. ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۹، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
۱۳۳. ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۱۸-۲۲، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
۱۳۴. ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۳- ۹، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
۱۳۵. ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۱۰-۱۴، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
۱۳۶. Blachère، Régis، «la vie et l’ oe uvre du poète، épistolier Andalou Ibn Darrag al، Qastelli»، Analecta، Damas، ۱۹۷۵.
۱۳۷. ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۲۹۷- ۲۹۹، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
۱۳۸. Blachère، Régis، «la vie et l’ oe uvre du poète، épistolier Andalou Ibn Darrag al، Qastelli»، Analecta، Damas، ۱۹۷۵.
۱۳۹. Monroe، James، T، Hispano، Arabic Poetry، London، ۱۹۷۴.
۱۴۰. ابن بسام شنترینی، علی، الذخیرة، ج۱، ص۶۱، به کوشش احسان عباس، لیبی تونس، ۱۹۸۱ م.    
۱۴۱. عباس، احسان، تاریخ الادب الاندلسی، ج۱، ص۲۰۷، بیروت، ۱۹۶۰ م.    
۱۴۲. هیکل، احمد، الادب الاندلسی، ج۱، ص۳۱۱، قاهره، ۱۹۸۶ م.
۱۴۳. عباس، احسان، تاریخ الادب الاندلسی، ج۱، ص۲۱۲، بیروت، ۱۹۶۰ م.    
۱۴۴. Blachère، Régis، «la vie et l’ oe uvre du poète، épistolier Andalou Ibn Darrag al، Qastelli»، Analecta، Damas، ۱۹۷۵.
۱۴۵. هیکل، احمد، الادب الاندلسی، ج۱، ص۳۳۱-۳۳۲، قاهره، ۱۹۸۶ م.
۱۴۶. Blachère، Régis، «la vie et l’ oe uvre du poète، épistolier Andalou Ibn Darrag al، Qastelli»، Analecta، Damas، ۱۹۷۵.
۱۴۷. Nykl، A R، Hispano، Arabic Poetry، Baltimore، ۱۹۴۶.
۱۴۸. ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۵۱، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
۱۴۹. ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۵۴، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
۱۵۰. ابن دراج، احمد بن محمد، دیوان، ج۱، ص۵۴۵-۵۵۱، به کوشش محمود علی مکی، دمشق، ۱۳۸۱ ق/ ۱۹۶۱ م.
۱۵۱. هیکل، احمد، الادب الاندلسی، ج۱، ص۳۳۳-۳۳۶، قاهره، ۱۹۸۶ م.
۱۵۲. ابن بسام شنترینی، علی، الذخیرة، ج۱، ص۶۰-۶۲، به کوشش احسان عباس، لیبی تونس، ۱۹۸۱ م.    
۱۵۳. ابن بسام شنترینی، علی، الذخیرة، ج۳، ص۱۰-۱۱، به کوشش احسان عباس، لیبی ـ تونس، ۱۹۸۱ م.
۱۵۴. Blachère، Régis، «la vie et l’ oe uvre du poète، épistolier Andalou Ibn Darrag al، Qastelli»، Analecta، Damas، ۱۹۷۵.
۱۵۵. حمیدی، محمد بن ابی‌نصر، جذوة المقتبس، ج۱، ص۱۱۴.    
۱۵۶. ابن بشکوال، خلف بن عبدالملک، الصلة، ج۱، ص۴۴، قاهره، ۱۹۶۶ م.    
۱۵۷. ابن‌ شرف قیروانی، محمد بن ابی سعید، رسائل الانتقاد، ج۱، ص۳۷، به کوشش حسن حسینی عبدالوهاب، بیروت، ۱۴۰۴ ق/ ۱۹۸۳ م.
۱۵۸. مراکشی، عبدالواحد، المعجب، ج۱، ص۳۸، به کوشش محمد سعید العریان و محمد العربی العلمی، قاهره، ۱۳۶۸ ق/ ۱۹۴۹ م.    
۱۵۹. ابن خلدون، عبدالرحمان بن محمد، تاریخ ابن خلدون، ج۱، ص۷۷۹.    
۱۶۰. ثعالبی، عبدالملک بن محمد، یتیمة الدهر، ج۲، ص۱۱۹.    
۱۶۱. ابن خیر، محمد، فهرسة، ج۱، ص۴۱۴-۴۱۵، به کوشش فرانسیسکو کودرا و ریبرا، بیروت، ۱۳۸۲ ق/ ۱۹۶۳ م.
۱۶۲. نک‌:ابن ابار، محمد بن عبدالله، التکملة لکتاب الصلة، ج۱، ص۳۲۰.    
۱۶۳. نک‌:ابن ابار، محمد بن عبدالله، التکملة لکتاب الصلة، ج۲، ص۱۹۴.    
۱۶۴. نک‌:ابن ابار، محمد بن عبدالله، التکملة لکتاب الصلة، ج۳، ص۷۱.    
۱۶۵. مکی، محمدعلی، مقدمه و تعلیقات بر دیوان، ج۱، ص۸۲-۸۷، (نک‌: ابن‌دراج در همین مآخذ).
۱۶۶. ابن خیر، محمد، فهرسة، ج۱، ص۴۱۴-۴۱۵، به کوشش فرانسیسکو کودرا و ریبرا، بیروت، ۱۳۸۲ ق/ ۱۹۶۳ م.
۱۶۷. مکی، محمدعلی، مقدمه و تعلیقات بر دیوان، ج۱، ص۸۳، (نک‌: ابن‌دراج در همین مآخذ).



مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابن دراج» تاریخ بازیابی ۱۴۰۰/۱۰/۲۵.    






جعبه ابزار