• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

آیه اولی الامر

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



یکی از ادله قرآنی بر اثبات امامت امیرالمومنین (علیه السلام) و بقیه ائمه معصومین (علیهم السلام)، آیه اولی الامر می‌باشد.

فهرست مندرجات

۱ - متن آیه
۲ - ترجمه آیه
۳ - مصداق آیه از دیدگاه علمای شیعه امامیه
۴ - مصداق آیه از دیدگاه علمای اهل سنت
       ۴.۱ - زمامداران مسلمان و عادل
       ۴.۲ - فرماندهان سپاه در سرایا
       ۴.۳ - علمای دین
       ۴.۴ - اجماع امت یا اجماع اهل حلّ وعقد
              ۴.۴.۱ - قائلیین این دیدگاه
              ۴.۴.۲ - دیدگاه فخر رازی
              ۴.۴.۳ - دیدگاه شیخ محمد عبده
۵ - بررسی آرای اهل سنت درباره مصداق آیه
       ۵.۱ - بطلان سه نظریه اول
       ۵.۲ - صواب و خطا در نظریه چهارم
۶ - تقریر مفسران شیعه در دلالت آیه بر عصمت اولی الامر
       ۶.۱ - تقریر اول
              ۶.۱.۱ - اشکال مقید بودن اطاعت از اولی الامر
              ۶.۱.۲ - پاسخ به این اشکال
       ۶.۲ - تقریر دوم
۷ - امامان اهل بیت مصادیق اولی الأمر معصوم
۸ - بررسی اشکالات درباره این آیه
       ۸.۱ - اشکال نخست
       ۸.۲ - پاسخ اشکال نخست
       ۸.۳ - اشکال دوم
       ۸.۴ - پاسخ اشکال دوم
       ۸.۵ - اشکال سوم
       ۸.۶ - پاسخ اشکال سوم
       ۸.۷ - اشکال چهارم
       ۸.۸ - پاسخ اشکال چهارم
       ۸.۹ - اشکال پنجم
       ۸.۱۰ - پاسخ اشکال پنجم
۹ - دیدگاه امام خمینی
۱۰ - فهرست منابع
۱۱ - پانویس
۱۲ - منابع


یا أَیُّها الَّذِینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللّهَ وَأَطیعُوا الرَّسُول وَأُولی الأمرِ مِنْکُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فی شَیء فَرُدُّوهُ إِلی اللّهِ وَالرَّسُول إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَالْیَومِ الآخر ذلِکَ خَیرٌ وَأَحْسَنُ تَأْویلاً.
[۱] نساء:۵۹.



«ای کسانی که ایمان آورده اید! از خدا و پیامبر خدا و اولی الامرتان پیروی کنید، پس، اگر در چیزی نزاع داشتید، آن را به خدا و پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) بازگردانید اگر به خدا و روز رستاخیز ایمان دارید، این، برای شما بهتر و پایانش نیکوتر است».


از دیدگاه دانشمندان شیعه امامیه، مصداق «اولی الامر» امامان معصوم‌اند .


اما دانشمندان اهل سنت در این باره آرای مختلفی ارائه کرده‌اند:

۴.۱ - زمامداران مسلمان و عادل

مقصود از « اولی الامر » زمامداران مسلمان و عادلند .
زمخشری این قول را برگزیده و گفته است: خدا و پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم از حاکمان جور بیزارند، بنابراین تنها اطاعت از حکامی را می‌توان در ردیف اطاعت از خدا و رسول قرار داد که عدالت پیشه بوده و حق را برگزینند.
[۲] الکشاف، زمخشری، ج۲، ص۵۲۴، محمود بن عمر، نشر الأدب الحوزه.

بر این نظریه به حدیثی از علی (علیه‌السلام) نیز استدلال شده است که فرموده : «بر امام واجب است که به عدل حکم کند و امانت دار باشد و هرگاه چنین کند بر مسلمانان واجب است که از او اطاعت کنند».
[۳] تفسیر قرطبی (الجامع لأحکام القرآن، قرطبی، ج۵، ص۲۴۹، محمد بن احمد، تحقیق عبدالرزاق المهدی، دارالکتب العربی، بیروت، ۱۴۲۳ق.

طبری نیز این نظریه را اختیار کرده است.
[۴] تفسیر طبری، طبری، ج۵، ص۱۸۰، محمد بن جریر، ضبط و تعلیق محمود شاکر، داراحیاءالتراث العربی، بیروت.


۴.۲ - فرماندهان سپاه در سرایا

مراد فرماندهان سپاه در سرایا ( جنگ‌هایی که پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) حضور نداشتند) است، به دلیل این‌که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم)، درباره آن‌ها فرمود: «هر کس، از فرماندهان من اطاعت کند مرا اطاعت کرده، و هر کس آنان را نافرمانی کند مرا نافرمانی کرده است».
[۵] تفسیر طبری، طبری، ج۵، ص۱۷۸، محمد بن جریر، ضبط و تعلیق محمود شاکر، داراحیاءالتراث العربی، بیروت.
[۶] مجمع البیان، طبرسی، ج۲، ص۶۴، فضل بن الحسن، داراحیاء التراث العربی، بیروت، ۱۳۷۹ش.


۴.۳ - علمای دین

برخی
[۷] قرطبی، محمد بن احمد، تحقیق عبدالرزاق المهدی، دارالکتب العربی، بیروت، ۱۴۲۳ق.
« اولی الأمر » را بر علمای دین تطبیق کرده و به ذیل آیه مورد بحث استدلال کرده است که فرمود: «اگر در چیزی اختلاف کردید آن را به خدا و رسول ارجاع دهید».
روشن است که غیر از علمای دین، کسی به چگونگی استنباط حکم مورد نزاع از کتاب و سنت آگاه نیست.
[۸] تفسیر قرطبی (الجامع لأحکام القرآن، قرطبی، ج۵، ص۲۵۰، محمد بن احمد، تحقیق عبدالرزاق المهدی، دارالکتب العربی، بیروت، ۱۴۲۳ق.

بر این نظریه به آیه ۸۳ سوره نساء (وَلَوْ رُدّوهُ إِلی الرَّسُول وَإِلی أُولی الأَمْر مِنْهُمْ لعلمَهُ الَّذِینَ یَسْتَنْبِطُونهُ مِنْهُمْ) نیز استدلال شده است.
[۹] تفسیر بیضاوی، بیضاوی، ج۱، ص۳۵۵، عمر بن محمد، مؤسسه اعلمی، بیروت، ۱۴۱۰ق.

مطابق این آیه استنباط و اجتهاد عالمان اسلامی در موارد اختلاف، راهگشای مسلمانان به شمار آمده است.

۴.۴ - اجماع امت یا اجماع اهل حلّ وعقد

مراد از «اولی الأمر» اجماع امت یا اجماع اهل حلّ وعقد است.

۴.۴.۱ - قائلیین این دیدگاه

این دیدگاه نخست توسط فخر رازی مطرح شده و سپس نیشابوری و شیخ محمد عبده آن را برگزیده‌اند.
[۱۰] المنار، رشید رضا، محمد، ج۵، ص۱۸۲، دارالفکر للطباعة والنشر والتوزیع.


۴.۴.۲ - دیدگاه فخر رازی

فخر رازی از اطلاق امر به اطاعت از «اولی الامر» معصوم بودن آنان را نتیجه گرفته است، لکن مصداق آن را مجموع امت یا بعضی از امت (اهل حلّ و عقد) دانسته است، زیرا امر به اطاعت مطلق و بی قید و شرط از اولی الامر غیر معصوم، مستلزم اجتماع نقیضین خواهد بود.
چرا که اگر اولی الأمر معصوم نباشد چه بسا به معصیت فرمان دهد، در آن صورت اطاعت از آنان، هم واجب است و هم حرام ؛ از آن جهت که اطاعت از اولی الأمر به صورت مطلق واجب است، باید از دستور وی اطاعت کرد، و از آن جهت که به معصیت امر کرده و انجام معصیت حرام است، نباید از او اطاعت کرد.
وی، آن گاه گفته است: مصداق اولی الامر معصوم یا مجموع امت است یا بعضی از امت، از آن‌جا که بعضی از امت را با وصف معصوم بودن نمی‌شناسیم، مصداق آن مجموع امت خواهد بود.
بر این اساس، وی آن را دلیل حجیت اجماع دانسته است، گاهی از اجماع امت تعبیر آورده و گاهی از اجماع اهل حل و عقد .
[۱۱] التفسير الكبير، رازى، فخرالدين، ج۱۰، ص۱۴۴، داراحياء التراث العربى، بيروت .


۴.۴.۳ - دیدگاه شیخ محمد عبده

شیخ محمد عبده نیز مصداق اولی الأمر در این آیه را اهل حل و عقد از مسلمانان دانسته و وجوب اطاعت از آنان را مشروط به این کرده است که حکمی که آنان بر آن توافق می‌کنند بر خلاف حکم خدا و پیامبر نباشد، و مورد توافق آنان از مسائل مربوط به مصالح عمومی باشد، نه مربوط به عبادات و اعتقادات دینی، بدین جهت اجماع اهل حل و عقد از عصمت برخوردار است.
[۱۲] المنار، رشید رضا، ج۵، ص۱۸۲، محمد، دارالفکر للطباعة والنشر والتوزیع.



با توجه به لزوم عصمت «اولی الامر» که در نظریه چهارم بیان شد، نادرستی سه نظریه پیشین آشکار می‌شود،

۵.۱ - بطلان سه نظریه اول

زیرا هیچ‌کدام از زمامداران و فرماندهان سپاه و همچنین عالمان دین از ویژگی عصمت برخوردار نیستند،
علاوه بر این وجوهی که در تأیید دیدگاه‌های فوق بیان شده مخدوش است، زیرا کلام امیرمؤمنان (علیه‌السلام) که «هرگاه زمامدار اسلامی به عدالت رفتار کند اطاعتش واجب است» با معصوم بودن « اولی الامر » منافاتی ندارد، زیرا عدالت پیشه بودن زمامدار در تمام شرایط در حقیقت تجلّی عصمت اوست؛
چنان که تأکید پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم بر اطاعت از فرماندهان سپاه، دلیل بر این نیست که آنان از مصادیق «اولی الأمر» هستند، بلکه چون آنان از جانب پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) تعیین شده‌اند، اطاعت از آنان در واقع اطاعت از خود پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) است.
عالمان دین هم از آن نظر که آگاه به معارف و احکام دین هستند، عهده دار امور جامعه اسلامی نیستند، مگر آن‌که چنین مقامی به دلیل دیگری برای آنان اثبات شود و این‌که بیان شده: رجوع به کتاب و سنت در شأن عالمان دین است، معنایش آن است که اولی الامر باید به کتاب و سنّت عالم باشند، نه این‌که عالمان به کتاب و سنت «اولی الامر» هستند، زیرا آیه کریمه نخست اطاعت از اولی الامر را بر مسلمانان واجب کرده و سپس یادآور شده است که موارد اختلافی را به کتاب و سنت ارجاع دهند؛
چنان که امام علی (علیه‌السلام) فرمود: «ارجاع مورد نزاع به خداوند به این است که مطابق کتاب خداوند حکم کنیم و ارجاع آن به رسول خدا به این است که به سنت او عمل کنیم».
[۱۳] نهج البلاغه، الرضی، ابوالحسن محمد بن الحسین، صبحی الصالح، بیروت، ۱۳۸۷ش.


۵.۲ - صواب و خطا در نظریه چهارم

در نظریه چهارم با توجه به این‌که معصوم بودن اولی الأمر اثبات شده، راه صواب طی شده است، و از این جهت که مصداق آن، اجماع اهل حل و عقد دانسته شده راه خطا پیموده شده است، زیرا اجماع کسانی که احتمال خطا در رأی آنان منتفی نیست از نظر منطقی به عصمت نمی‌انجامد.
افزون بر این، پیوسته چنین نیست که اهل حل و عقد در مسائل مربوط به مصالح کلی یا جزئی زندگی مسلمانان به توافق برسند، و ارجاع موارد اختلاف به کتاب و سنت نیز راه گشا نخواهد بود زیرا در فهم کتاب و سنت نیز زمینه اختلاف نظر وجود دارد.


از نظر مفسران شیعه در دلالت آیه بر عصمت اولی الامر تردیدی وجود ندارد، این دلالت به دو گونه تقریر شده است.

۶.۱ - تقریر اول

هرگاه خداوند به اطاعت بی قید و شرط از کسی فرمان دهد آن فرد معصوم خواهد بود، چون در صورت غیر معصوم بودن اگر به گناه امر کند اجتماع نقیضین لازم می‌آید؛ یعنی هم باید از او اطاعت شود و هم اطاعت نشود.
[۱۴] دلائل الصدق، المظفر، ج۲، ص۱۷، محمدحسن، مکتبة الذجاج، تهران.


۶.۱.۱ - اشکال مقید بودن اطاعت از اولی الامر

ممکن است گفته شود هر چند در آیه، اطاعت از «اولی الامر» به صورت مطلق واجب شده، لکن عقل و وحی اطاعت از کسی را که به معصیت خداوند دستور می‌دهد روا نمی‌دانند، در حدیث نبوی مشهور، از اطاعت مخلوق در معصیت خالق نهی شده است .
[۱۵] وسائل الشیعه، الحر العاملی، محمد بن حسن، ج۱۶، ص۱۵۴، المکتبة الاسلامیه، تهران، ۱۳۹۸هـ..
بر این اساس اطلاق آیه مقید می‌گردد؛ یعنی اطاعت از اولی الامر در غیر معصیت خداوند واجب است، بنابراین آیه بر عصمت اولی الامرر دلالت نمی‌کند.

۶.۱.۲ - پاسخ به این اشکال

در پاسخ باید گفت توجه به این نکته لازم است که هرگاه مطلبی از اهمیت ویژه ای برخوردار باشد مقتضای لطف الهی آن است که مکلفان را نسبت به آن توجه و تنبه دهد؛ چنان که اطاعت از خدا و پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) به حکم عقل واجب است.
با این حال به خاطر اهمیت بسیار مسئله، آیات متعدد، بر آن تنبیه کرده است، یا در مورد احسان به پدر و مادر که از مستقلات عقلی است نخست مؤمنان را به آن توصیه می‌کند، آنگاه یادآور می‌شود که اگر پدر و مادر، انسان را به شرک دعوت کنند نباید از آنان اطاعت کرد .
[۱۶] عنکبوت:۸.

در این جا با این‌که دایره اطاعت از پدر و مادر محدود به فرزندان است، نه کل جامعه اسلامی، و از طرفی معصیتی که فرض شده، شرک به خداوند است که از بزرگ ‌ترین گناهان بوده و تردیدی در زشتی آن وجود ندارد، اما خداوند درباره آن به مکلفان هشدار داده است، حال اگر در «اولی الأمر» نیز احتمال خطا وجود داشت به طریق اولی چنین هشدار و تنبیهی لازم بـود.
[۱۷] المیزان، طباطبایی، محمدحسین، مؤسسة الاعلمی، ج۴، ص۳۹۱، بیروت، ۱۳۹۳ق.

پس، از نبـود چنیـن تنبیهـی روشـن می‌شـود کـه حکم الهی بـه اطاعت از «اولی الأمر» واقعـاً مطلق است و اطلاق آن جـز با عصمت « اولی الامر » قابل توجیه نیست.

۶.۲ - تقریر دوم

در این آیه «اولی الأمر» بدون تکرار فعل «أطیعوا» بر رسول عطف شده است، و از آن‌جا که اطاعت از رسول به خاطر معصوم بودنش‌ به‌طور مطلق واجب است اطاعت از «اولی الأمر» نیز همانند آن مطلق خواهد بود و این امر کاشف از معصوم بودن «اولی الأمر» می‌باشد.
.
[۱۸] مجمع البیان، طبرسی، ج۲، ص۶۴، فضل بن الحسن، داراحیاء التراث العربی، بیروت، ۱۳۷۹ش.



در نتیجه، طبق دیدگاه مفسران شیعه و برخی از اهل سنت روشن شد که اولی الأمر باید معصوم باشد، با این تفاوت که آنان مصادیق «اولی الأمر» را اجماع اهل حل و عقد می‌دانند، ولی شیعه مصداق آن را امامان اهل بیت می‌داند، زیرا اقوال مسلمانان درباره مصداق اولی الامر از موارد ذیل بیرون نیست:
۱.اولی الأمر معصوم نیستند؛
۲.اولی الأمر معصوم‌اند و مصداقش اجماع اهل حل و عقد است؛
۳.اولی الأمر معصوم‌اند و مصداق آن، امامان اهل بیت است.
با ابطال دو دیدگاه نخست در همین مقاله استواری دیدگاه سوم اثبات می‌شود، زیرا لازمه نادرستی دیدگاه سوم آن است که حق در این مسئله از امت اسلامی بیرون باشد که با حقانیت اسلام ناسازگار است.
گذشته از این، آیات و روایاتی که بر عصمت اهل بیت و عترت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم دلالت می‌کند مصداق اولی الأمر را روشن می‌سازد، مانند: آیه ۳۳ سوره احزاب و آیه ۵۵ سوره مائده و حدیث ثقلین ؛ حدیث سفینه و....




۸.۱ - اشکال نخست

وجوب اطاعت از «اولی الأمر» بدون شناخت آنان تکلیف به ما لا یطاق است و اگر مشروط به معرفت آنان باشد دیگر وجوب اطاعت مطلق نخواهد بود و این با اطلاق وجوب اطاعت که از آیه استفاده می‌شود منافات دارد.
[۱۹] التفسیر الکبیر، رازی، فخرالدین، ج۱۰، ص۱۴۶، داراحیاء التراث العربی، بیروت.


۸.۲ - پاسخ اشکال نخست

این اشکال اگر وارد باشد بر همه اقوال از جمله نظریه اشکال کننده ( رازی ) نیز وارد است، چرا که هرگونه اطاعتی متفرع بر معرفت است، لکن اشکال فوق از اساس متزلزل است، زیرا معرفت، شرط « واجب » و تنجز تکلیف است، نه شرط « وجوب » و اصل تکلیف؛ بنابراین وجوب اطاعت از «ا ولی الأمر » همچون وجوب اطاعت از خدا و پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) مطلق است، بر این اساس بر مکلف واجب است «اولی الأمر» را بشناسد.
[۲۰] دلائل الصدق، المظفر، ج۲، ص۱۸، محمدحسن، مکتبة الذجاج، تهران.

البته در این جا لازم است که راه معرفت به روی بشر گشوده باشد و قدرت بر تحصیل آن نیز موجود باشد؛ چنان که این راه با مراجعه به ادله قرآنی و سنت نبوی پیوسته به روی انسان‌ها گشوده است.

۸.۳ - اشکال دوم

در زمان حاضر ( عصر غیبت ) شناخت امام و دسترسی به او ممکن نیست، در حالی که اطاعت از « اولی الامر » بدون امکان شناخت و دسترسی به آن تحقق نمی‌یابد
.
[۲۱] دلائل الصدق، المظفر، ج۲، ص۱۴۴، محمدحسن، مکتبة الذجاج، تهران.


۸.۴ - پاسخ اشکال دوم

این اشکال نیز وارد نیست، چرا که با مراجعه به قرآن و احادیث اسلامی، شناخت امام معصوم و بهره گیری معرفتی از وی، چه در زمان حضور و یا غیبت برای همگان ممکن است؛ چنان که با فراهم ساختن شرایط حضور امام معصوم می‌توان به او دسترسی یافت.
حال اگر عموم یا جمعی از مکلفان از تحقق یافتن چنین شرایطی جلوگیری کردند مسئولیت این امر متوجه آنان است، نه خداوند یا پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم یا امام معصوم، علاوه بر این، امام معصوم برای عصر غیبت نائبانی از مجتهدان عادل را جهت تدبیر امور جامعه اسلامی معرفی کرده است.

۸.۵ - اشکال سوم

کلمه «اولی الأمر» جمع و مقتضایش این است که در یک زمان افراد متعددی متولی امر جامعه اسلامی گردند، در حالی که بر اساس نظریه شیعه در هر زمان « ولی امر » باید یک نفر باشد .
[۲۲] التفسیر الکبیر، رازی، فخرالدین، ج۱۰، ص۱۴۶، داراحیاء التراث العربی، بیروت.


۸.۶ - پاسخ اشکال سوم

این اشکال از خلط بین دو مطلب متفاوت ناشی شده است: یکی این‌که یک لفظ معنای عامی دارد در موقع استعمال از آن معنای خاصی اراده شود، دیگری این‌که لفظ عام در معنای عام به کار رود و بر آن معنای عام حکمی مترتب گردد، ولی از نظر تحقق خارجی تنها یک مصداق داشته باشد.
واژه «اولی الامر» در آیه از قبیل قسم دوم است، نه اول، بنابراین در هر زمان تنها یک «ولی امر» معصوم موجود است، و وحدت مصداق موجب تخصیص مفهوم نخواهد بود.
[۲۳] المیزان، طباطبایی، ج۴، ص۳۹۲ و ۴۰۱، محمدحسین، مؤسسة الاعلمی، بیروت، ۱۳۹۳ق.


۸.۷ - اشکال چهارم

دلیلی بر عصمت پیشوایان اهل بیت (علیهم‌السلام) وجود ندارد، و اگر مقصود از «اولی الأمر» امامان معصوم بود، باید آیه به آن تصریح می‌کرد.
[۲۴] المنار، رشید رضا، ج۵، ص۱۸۱، محمد، دارالفکر للطباعة والنشر والتوزیع.


۸.۸ - پاسخ اشکال چهارم

این اشکال نیز بی اساس است، چرا که آیاتی از قرآن چون آیه تطهیر و احادیثی [[|متواتر]] و مسلم چون حدیث ثقلین و سفینه بر عصمت اهل بیت (علیهم‌السلام) دلالت دارد.
اما قسمت دوم اشکال بر سایر اقوال از جمله بر خود اشکال کننده که مراد از « اولی الأمر » را اجماع اهل حل و عقد دانسته نیز وارد است.

۸.۹ - اشکال پنجم

بنابر تطبیق «اولی الامر» بر امام معصوم و این‌که وجود او برطرف کننده اختلاف میان امت است نیازی به ذیل آیه: (فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فی شَیء فَردُّوهُ إِلی اللّه وَالرّسول) نبود، زیرا ارجاع نزاع به کتاب و سنت، فرع اختلاف و آن هم فرع تعدد «اولی الامر» است، ولی لازمه قول به وجود معصوم رفع اختلاف است.
[۲۵] المنار، رشید رضا، ج۵، ص۱۸۶، محمد، دارالفکر للطباعة والنشر والتوزیع.


۸.۱۰ - پاسخ اشکال پنجم

در پاسخ باید گفت: مخاطبان در آیه مؤمنان هستند که دو حکم متوجه آنان شده است:
الف: اطاعت از خدا، پیامبر و اولی الأمر ؛
ب: ارجاع موارد اختلاف در امور دینی به قرآن و سنت ( خدا و رسول ).
آیه کریمه ناظر به اختلاف میان مؤمنان است، زیرا ضمیر جمع مخاطب در کلمه «تنازعتم» به مؤمنانی که در آغاز آیه آمده است باز می‌گردد.
اگر مقصود، اختلاف میان اولی الامر بود باید می‌فرمود: «فإن تنازع أولو الأمر» یا «فإن تنازعوا»، بنابراین نقش «أولی الأمر» داوری در منازعات است، و داوری آنان بر اساس کتاب و سنت انجام می‌گیرد.


امام‌ خمینی با استناد به آیه (یا اَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اَطِیعُوا اللهَ وَاَطِیعُوا الرَّسُولَ وَاُولِی الاَمْرِ مِنْکمْ) بر این اعتقاد است که امر در این آیه به اطاعت از اولوالامر، شناخت آن‌ را بر ما واجب می‌کند و انسان به حکم عقل نمی‌تواند به‌مجرد ادعای اولو الامر بودن، این ادعا را بپذیرد. بنابراین شناخت اولوالامر و امام واجب است، حتی اگر کسی این دو عنوان را جزء دین نداند، البته به نص قرآن این امور جزء دین هستند.
[۲۷] خمینی، روح‌الله، کشف الاسرار، ص۱۷۵-۱۷۶، تهران، بی‌تا.

به اعتقاد ایشان اولوالامر به‌ جهت اینکه جانشین نبی است، باید حاکم عادل باشد و از همین‌ رو در برخی روایات از نشانه‌ شناخت اولو الامر عدل و احسان، معرفی شده‌ است.
امام‌ خمینی با توجه به آیه مذکور معتقد است به حکم عقل ممکن نیست که خداوند به اطاعت از حاکمان و سلاطین امر کند با اینکه می‌داند این سلاطین چه ظلم‌ها و فسادهایی انجام می‌دهند، از این‌ رو همراه کردن اطاعت اولو الامر با خدا و رسولش نشان می‌دهد که اولو الامر باید کسانی باشند که در تمام احکامی که صادر می‌کنند، حکمی برخلاف دین خدا نگوید و بر خلاف دین نگویند و بر خلاف آن عمل نکند، بلکه وجوب اطاعت اولو الامر از جانب حق‌تعالی بر امت‌ها، نشان می‌دهد که حکومت اسلامی تنها باید یک حکومت باشد تا هرج‌ومرج لازم نیاید.
[۲۹] خمینی، روح‌الله، کشف الاسرار، ص۱۰۹-۱۱۲، تهران، بی‌تا.



• التفسیر الکبیر، رازی، فخرالدین، داراحیاء التراث العربی، بیروت.
• تفسیر بیضاوی، بیضاوی، عمر بن محمد، مؤسسه اعلمی، بیروت، ۱۴۱۰ق.
• تفسیر طبری، طبری، محمد بن جریر، ضبط و تعلیق محمود شاکر، داراحیاءالتراث العربی، بیروت.
• تفسیر قرطبی (الجامع لأحکام القرآن، قرطبی، محمد بن احمد، تحقیق عبدالرزاق المهدی، دارالکتب العربی، بیروت، ۱۴۲۳ق.
• دلائل الصدق، المظفر، محمدحسن، مکتبة الذجاج، تهران.
• الکشاف، زمخشری، محمود بن عمر، نشر الأدب الحوزه.
• مجمع البیان، طبرسی، فضل بن الحسن، داراحیاء التراث العربی، بیروت، ۱۳۷۹ش.
• المیزان، طباطبایی، محمدحسین، مؤسسة الاعلمی، بیروت، ۱۳۹۳ق.
• المنار، رشید رضا، محمد، دارالفکر للطباعة والنشر والتوزیع.
• نهج البلاغه، الرضی، ابوالحسن محمد بن الحسین، صبحی الصالح، بیروت، ۱۳۸۷ش؛
• وسائل الشیعه، الحر العاملی، محمد بن حسن، المکتبة الاسلامیه، تهران، ۱۳۹۸هـ.


۱. نساء:۵۹.
۲. الکشاف، زمخشری، ج۲، ص۵۲۴، محمود بن عمر، نشر الأدب الحوزه.
۳. تفسیر قرطبی (الجامع لأحکام القرآن، قرطبی، ج۵، ص۲۴۹، محمد بن احمد، تحقیق عبدالرزاق المهدی، دارالکتب العربی، بیروت، ۱۴۲۳ق.
۴. تفسیر طبری، طبری، ج۵، ص۱۸۰، محمد بن جریر، ضبط و تعلیق محمود شاکر، داراحیاءالتراث العربی، بیروت.
۵. تفسیر طبری، طبری، ج۵، ص۱۷۸، محمد بن جریر، ضبط و تعلیق محمود شاکر، داراحیاءالتراث العربی، بیروت.
۶. مجمع البیان، طبرسی، ج۲، ص۶۴، فضل بن الحسن، داراحیاء التراث العربی، بیروت، ۱۳۷۹ش.
۷. قرطبی، محمد بن احمد، تحقیق عبدالرزاق المهدی، دارالکتب العربی، بیروت، ۱۴۲۳ق.
۸. تفسیر قرطبی (الجامع لأحکام القرآن، قرطبی، ج۵، ص۲۵۰، محمد بن احمد، تحقیق عبدالرزاق المهدی، دارالکتب العربی، بیروت، ۱۴۲۳ق.
۹. تفسیر بیضاوی، بیضاوی، ج۱، ص۳۵۵، عمر بن محمد، مؤسسه اعلمی، بیروت، ۱۴۱۰ق.
۱۰. المنار، رشید رضا، محمد، ج۵، ص۱۸۲، دارالفکر للطباعة والنشر والتوزیع.
۱۱. التفسير الكبير، رازى، فخرالدين، ج۱۰، ص۱۴۴، داراحياء التراث العربى، بيروت .
۱۲. المنار، رشید رضا، ج۵، ص۱۸۲، محمد، دارالفکر للطباعة والنشر والتوزیع.
۱۳. نهج البلاغه، الرضی، ابوالحسن محمد بن الحسین، صبحی الصالح، بیروت، ۱۳۸۷ش.
۱۴. دلائل الصدق، المظفر، ج۲، ص۱۷، محمدحسن، مکتبة الذجاج، تهران.
۱۵. وسائل الشیعه، الحر العاملی، محمد بن حسن، ج۱۶، ص۱۵۴، المکتبة الاسلامیه، تهران، ۱۳۹۸هـ..
۱۶. عنکبوت:۸.
۱۷. المیزان، طباطبایی، محمدحسین، مؤسسة الاعلمی، ج۴، ص۳۹۱، بیروت، ۱۳۹۳ق.
۱۸. مجمع البیان، طبرسی، ج۲، ص۶۴، فضل بن الحسن، داراحیاء التراث العربی، بیروت، ۱۳۷۹ش.
۱۹. التفسیر الکبیر، رازی، فخرالدین، ج۱۰، ص۱۴۶، داراحیاء التراث العربی، بیروت.
۲۰. دلائل الصدق، المظفر، ج۲، ص۱۸، محمدحسن، مکتبة الذجاج، تهران.
۲۱. دلائل الصدق، المظفر، ج۲، ص۱۴۴، محمدحسن، مکتبة الذجاج، تهران.
۲۲. التفسیر الکبیر، رازی، فخرالدین، ج۱۰، ص۱۴۶، داراحیاء التراث العربی، بیروت.
۲۳. المیزان، طباطبایی، ج۴، ص۳۹۲ و ۴۰۱، محمدحسین، مؤسسة الاعلمی، بیروت، ۱۳۹۳ق.
۲۴. المنار، رشید رضا، ج۵، ص۱۸۱، محمد، دارالفکر للطباعة والنشر والتوزیع.
۲۵. المنار، رشید رضا، ج۵، ص۱۸۶، محمد، دارالفکر للطباعة والنشر والتوزیع.
۲۶. نساء/سوره۴، آیه۵۹.    
۲۷. خمینی، روح‌الله، کشف الاسرار، ص۱۷۵-۱۷۶، تهران، بی‌تا.
۲۸. خمینی، روح‌الله، مصباح الهدایه، ص۴۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۶.    
۲۹. خمینی، روح‌الله، کشف الاسرار، ص۱۰۹-۱۱۲، تهران، بی‌تا.
۳۰. خمینی، روح‌الله، تنقیح الاصول، ج۳، ص۵۶۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۷۸.    



دانشنامه کلام اسلامی، مؤسسه امام صادق(ع)، برگرفته از مقاله «آیه اولی الامر»، شماره ۱۱    
دانشنامه امام خمینی    ، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی    ، ۱۴۰۰ شمسی.






جعبه ابزار