• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

آیندگان اهل‌کتاب (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



خداوند در قرآن وعده به تداوم اهل کتاب، یهود و نصارا تا قیامت داده است.



اذ قال الله یـعیسی انی متوفیک و رافعک الی ومطهرک من الذین کفروا وجاعل الذین اتبعوک فوق الذین کفروا الی یوم القیـمة...
(به ياد آوريد) هنگامى را كه خدا به عیسی فرمود: «من تو را برمى‌گيرم و به سوى خود، بالا مى‌برم و تو را از كسانى كه کافر شدند، پاک مى‌سازم و كسانى را كه از تو پيروى كردند، تا روز رستاخیز، برتر از كسانى كه كافر شدند، قرار مى‌دهم....
بنابراین که مقصود از «الذین کفروا» یهود باشند ، نتیجه آن بقای هر دو دین غالب و مغلوب است.

۱.۱ - تفسیر اول

این آیه هم چنان ادامه آیات مربوط به زندگی حضرت مسیح علیه‌السلام است، هر چند مسیحیان طبق انجیل‌های موجود می‌گویند مسیح کشته شد و دفن گردید و سپس از میان مردگان برخاست و مدت کوتاهی در زمین بود و بعد به آسمان صعود کرد. آیه فوق ناظر به همین معنی است، می‌فرماید: به یاد آرید، هنگامی را که خدا به عیسی گفت: من تو را بر می‌گیرم و به سوی خود بالا می‌برم (اذ قال الله یا عیسی انی متوفیک و رافعک الی).
بعضی تصور کرده‌اند که واژه متوفیک از ماده وفات به معنی مرگ است، به همین دلیل چنین می‌پندارند که با عقیده معروف میان مسلمانان درباره عدم مرگ حضرت عیسی و زنده بودن او منافات دارد.
در حالی که چنین نیست، زیرا ماده فوت به معنی از دست رفتن است ولی توفی (بر وزن ترقی) از ماده وفی به معنی تکمیل کردن چیزی است و اینکه عمل به عهد و پیمان را وفا می‌گویند به خاطر تکمیل کردن و به انجام رسانیدن آن است، و نیز به همین دلیل اگر کسی طلب خود را به طور کامل از دیگری بگیرد، عرب می‌گوید: توفی دینه، یعنی طلب خود را به طور کامل گرفت. در آیات قرآن نیز توفی به معنی گرفتن به طور مکرر به کار رفته است.
با توجه به آنچه گفته شد معنی آیه مورد بحث روشن می‌شود که خداوند می‌فرماید:‌ ای عیسی! تو را بر می‌گیرم و به سوی خود می‌برم (البته اگر توفی تنها به معنی گرفتن روح باشد، لازمه آن مرگ جسم است).
سپس می‌افزاید: و تو را از کسانی که کافر شدند پاک می‌سازم (و مطهرک من الذین کفروا).
منظور از این پاکیزگی، یا نجات او از چنگال افراد پلید و بی ایمان است، و یا از تهمت‌های ناروا و توطئه‌های ناجوانمردانه، که در سایه پیروزی آیین او، حاصل شد. یعنی از گناهانی که به تو در گذشته نسبت می‌دادند و زمینه آن را برای آینده نیز فراهم ساخته بودند پاک سازد. و نیز ممکن است منظور از پاک ساختن او، بیرون بردن مسیح علیه‌السلام از آن محیط آلوده باشد.
سپس می‌افزاید: ما پیروان تو را تا روز رستاخیز بر کافران برتری می‌دهیم (و جاعل الذین اتبعوک فوق الذین کفروا الی یوم القیامة). این بشارتی است که خدا به مسیح و پیروان او داد تا مایه دلگرمی آنان در مسیری که انتخاب کرده بودند گردد.
این آیه یکی از آیات اعجاز آمیز و از پیشگویی‌ها و اخبار غیبی قرآن است که می‌گوید پیروان مسیح علیه‌السلام همواره بر یهود که مخالف مسیح علیه‌السلام بودند برتری خواهند داشت.
در دنیای کنونی، این حقیقت را با چشم خود می‌بینیم که یهود و صهیونیست‌ها بدون وابستگی و اتکاء به مسیحیان، حتی یک روز نمی‌توانند به حیات سیاسی و اجتماعی خود ادامه دهند، روشن است که منظور از الذین کفروا، جماعتی از یهود می‌باشند که به مسیح علیه‌السلام کافر شدند.
و در پایان آیه می‌فرماید: سپس بازگشت همه شما به سوی من است، و من در میان شما در آنچه اختلاف داشتید داوری می‌کنم (ثم الی مرجعکم فاحکم بینکم فیما کنتم فیه تختلفون ). یعنی آنچه از پیروزیها گفته شد مربوط به این جهان است محاکمه نهایی و گرفتن نتیجه اعمال چیزی است که در آخرت خواهد آمد.
آیا آیین مسیح علیه‌السلام تا پایان جهان باقی خواهد بود؟
در اینجا سؤالی پیش می‌آید که طبق این آیه، یهود و نصاری تا دامنه قیامت در جهان خواهند بود، و همواره این دو مذهب به زندگی خود ادامه خواهند داد، با اینکه در اخبار و روایات مربوط به ظهور حضرت مهدی عجل‌الله‌تعالی می‌خوانیم، که او همه ادیان را زیر نفوذ خود در می‌آورد پاسخ این سؤال از دقت در روایات مزبور روشن می‌شود، زیرا در روایات مربوط به ظهور حضرت مهدی عجل‌الله‌تعالی می‌خوانیم که هیچ خانه‌ای در شهر و بیابان نمی‌ماند مگر اینکه توحید در آن نفوذ می‌کند، یعنی اسلام به صورت یک آیین رسمی همه جهان را فرا خواهد گرفت و حکومت به صورت یک حکومت اسلامی در می‌آید، و غیر از قوانین اسلام چیزی بر جهان حکومت نخواهد داشت ولی هیچ مانعی ندارد که اقلیتی از یهود و نصاری، در پناه حکومت حضرت مهدی عجل‌الله‌تعالی با شرایط اهل ذمه وجود داشته باشند. زیرا می‌دانیم حضرت مهدی عجل‌الله‌تعالی مردم را از روی اجبار به اسلام نمی‌کشاند، بلکه با منطق پیش می‌رود، و توسل او به قدرت و نیروی نظامی برای بسط عدالت، و برانداختن حکومت‌های ظلم و قرار دادن جهان در زیر پرچم عدالت اسلام است، نه برای اجبار به پذیرفتن این آیین، وگرنه آزادی و اختیار مفهومی نخواهد داشت.

۱.۲ - تفسیر دوم

آنچه که شایسته گفتن است این است که آنچه در لفظ آیه، معرف واقع شده، برای دو طایفه مورد بحث جمله: الذین اتبعوک است که معرف طایفه اول است و جمله: الذین کفروا است که معرف طایفه دوم است. و در هر دو جمله معرف به صیغه فعل ماضی آمده که بر تحقق و حدوث دلالت دارد نه بر اتصاف که کلمه متبعین و کافرین آن را افاده می‌کند.
پس اگر بگوئیم: مراد قرآن از الذین کفروا عموم یهود است، به خاطر کفری که نیاکان آنها مرتکب شدند، و مرادش از الذین اتبعوا مطلق نصارا است، باز به خاطر اتباعی که نیاکانشان از عیسی علیه‌السلام داشتند، درست گفته‌ایم، البته ایمان نیاکانی از ایشان که ایمانشان مرضی خدا و اتباع از حق بود، نه ایمان آنهایی که قائل به تثلیث شدند و نه ایمان نصارای معاصر با رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله، چون بعد از ظهور اسلام وظیفه ایمانی نصارا پیروی از رسول اسلام و ایمان به دعوت او بود و آنهایی که از پذیرفتن دعوت آن جناب سرباز زدند، در حقیقت ایمانشان به مسیح علیه‌السلام هم ایمانی دروغی و غیر مرضی بود.
پس مراد از آیه شریفه مورد بحث این شد که خدای تعالی نصارا را (یعنی آنهایی را که نیاکانشان به عیسی علیه‌السلام ایمان داشتند) بر یهود (یعنی آنهایی که نیاکانشان به عیسی علیه‌السلام کافر شدند و علیه آن جناب توطئه کردند) تفوق و برتری خواهد داد. و غرض در این مقام، بیان این معنا است که سخط الهی و عذاب او بر قوم یهود نازل خواهد شد و عذاب و مکر الهی بر آنان شدت خواهد گرفت و این معنا با گفتار سابق ما منافات ندارد که گفتیم مراد از اتباع، اتباع بر حق است.
مؤید این معنا تغییر اسلوب کلام در آیه بعدی است که می‌فرماید: و اما الذین آمنوا و عملوا الصالحات...، برای اینکه اگر منظور از جمله: الذین اتبعوک اهل حق و نجات از نصارا و مسلمین بود، و تنها می‌خواست به اهل نجات از نصارا و مسلمین اشاره کند، بهتر این بود که بفرماید: و اما الذین اتبعوک فیوفیهم اجورهم و سیاق را تغییر نمی‌داد، پس از اینکه سیاق را تغییر داد، می‌فهمیم که منظور از جمله اتبعوک اعم از پیروان حقیقی و صوری است.
توضیح اینکه آیات شریفه سخن از چهار گروه دارد: ۱. پیروان حقیقی عیسی تا قبل از اسلام. ۲. پیروان اسمی او که به مناسبت گروه قبل، به آنها هم پیرو می‌گوئیم. ۳. کفار یعنی یهود که هیچگاه به آن جناب ایمان نیاوردند. ۴. مسلمانان واقعی که به عیسی بن مریمی ایمان دارند که به آمدن خاتم انبیاء صلی‌الله‌علیه‌وآله بشارت داده است.، اکنون می‌گوئیم: اگر منظور از جمله: الذین آمنوا و عملوا الصالحات عین گروه دوم بود، باید به همان عنوان قبلی یعنی اتبعوک ذکر شوند و جایی برای تغییر عنوان نبود، و از اینکه عنوان را تغییر داد می‌فهمیم منظور گروه چهارم است. و در نتیجه تفوق بر یهود برای نصارای اسمی کنونی هم ثابت است.


۱. آل عمران/سوره۳، آیه۵۵.    
۲. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۳۰۶.    
۳. زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف، ج۱، ص۳۶۷.    
۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲، ص۵۶۸ ۵۶۹.    
۵. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۳، ص۳۲۸.    



مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۵، ص۳۴۳، برگرفته از مقاله «آیندگان اهل‌کتاب».    


رده‌های این صفحه : اهل کتاب | موضوعات قرآنی




جعبه ابزار