• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

محمّد مجاهدی تبریزی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



آیت‌الله محمّد مجاهدی تبریزی (سال ۱۳۲۴ه.ق در تبریز - ۱۳۸۰ ه.ق در قبرستان شیخان قم) از فقهاء و مراجع بزرگ شیعه و مدرس حوزه علمیّه قم بود. وی به خاطر مجاهدت‌ها و رشادت‌هایی که در ارتباط با مبارزه با دودمان قاجار و استقرار نظام مشروطه در تبریز از خود نشان داد، به «مجاهد» معروف گردید. ایشان در نتیجه اعتراض به برنامه‌های ضددینی رضاخان قُلدر، به تبعید و زندان محکوم گردید. در عمر کوتاه ولی بابرکت خود آثار علمی و قلمی ارزشمندی دارد که متاسّفانه هنوز به چاپ نرسیده و هم‌اکنون تالیفات او در کتابخانه فرزند ارشدش استاد محمدعلی مجاهدی نگهداری می‌شود.



شناخت، شناساندن و تجلیل از نخبگانِ علمی و فرهنگی جامعه گامی بلند در تعالی بخشیدن ارزش‌ها و رشد دادن فکری پویندگانِ راهِ دانش است. شادروان آیت‌الله آقا میرزا محمّد مجاهدی تبریزی عالمی‌ اندیشمند و از تبار فرهیختگانی است که به عنوان مُدرسِ حوزه علمیّه قم به تدریس می‌پرداخت و با اخلاق و رفتار و گفتار خویش به همگان درس دینداری می‌داد. ما در این نوشتارِ مختصر، صفحات زندگانی و ابعاد شخصیتی این عالم فرزانه را ورق می‌زنیم تا سرمشقی برای خود و جویندگان راه دانش و فضیلت باشد.


عالم ربّانی، مجاهد نستوه، مرحوم حاج میرزا علی کبر مجاهد فرزند آخوند ملاسلیمان حسن‌آبادی از علمای نامدار تبریز و از دلدادگان حضرات ائمه معصومین (علیهم‌السّلام) بود. وی به خاطر مجاهدت‌ها و رشادت‌هایی که در ارتباط با مبارزه با دودمان قاجار و استقرار نظام مشروطه در تبریز از خود نشان داد، به «مجاهد» معروف گردید.
در سایه درایت و تیز هوشی که داشت باقرخان و ستّارخان از دستوراتش اطاعت می‌کردند و خانه‌اش محل رتق و فتق امور جاری مردم بود. ایشان در نتیجه اعتراض به برنامه‌های ضددینی رضاخان قُلدر، به همراه آیت‌الله میرزا صادق آقا مجتهد تبریزی، آیت‌الله حاج میرزا ابوالحسن انگجی و آیت‌الله حاج سیّدمحمّد مولانا به تبعید و زندان محکوم گردید.
این عالم وارسته از فقهاء و مراجع بزرگ شیعه مانند؛آیت‌الله ملامحمّد شربیانی، آیت‌الله زین‌العابدین تبریزیرجب ۱۳۳۸ق)، آیت‌الله سیّدمحمّدکاظم یزدی طباطبایی، آیت‌الله محمّدتقی حائری، آیت‌الله میرزا محمّدحسین نائینی (۱۰ رجب ۱۳۴۷ق)، آیت‌الله عبدالله مازندرانی نجفی (محرم ۱۳۲۴ق)، آیت‌الله علی شیرازی (۲۷ رمضان ۱۳۴۷ق)، آیت‌الله سیّدابوالحسن اصفهانی، آیت‌الله ملا محمّدکاظم خراسانی (محرم ۱۳۲۳ق)، اجازه امور حسبیّه و از آیت‌الله علی شیرازی (۲۷ رمضان ۱۳۴۷ق) اجازه نقل حدیث دارد. وی در تبریز به درود حیات گفت و در آنجا به خاک سپرده شد.
[۱] گفتگو با استاد محمدعلی مجاهدی (پروانه)، عصر روز جمعه ۱۳۸۲/۹/۲۱.



آیت‌الله آقا میرزا محمّد مجاهدی تبریزی در سال ۱۳۲۴ه'. ق برابر با ۱۲۸۵ه'. ش در بیتِ علم، تقوی و فضیلت، در شهر با صفای تبریز دیده به جهان باز کرد. دوران کودکی و طفولیت را در دامن مادری مهربان و پدری عالم و روحانی پشت سر نهاد و به حدّ رشد و بالندگی رسید.
[۲] مصاحبه با استاد محمد علی مجاهدی (پروانه)، عصر روز جمعه ۱۳۸۲/۹/۱۴.



آقا میرزا محمّد دروس ابتدایی و علوم مقدماتی را در زادگاهش فرا گرفت و در سنین جوانی تبریز را به مقصد شهر مقدّس قم ترک گفت. او در جوار مرقد منوّر کریمه اهلبیت، حضرت فاطمه معصومه (سلام‌الله‌علیها) در محافل علمی نخبگانی همچون؛ مؤسس حوزه علمیّه قم، آیت‌الله حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی (۱۲۷۶ - ۱۳۵۵ق)، آیت‌الله میرزا محمّد همدانی (۱۳۱۵ - ۱۳۶۵ق)، آیت‌الله سیّدمحمّد حجّت کوهکمری (۱۳۱۰ - ۱۳۷۲ق) و آیت‌الله حاج آقا حسین طباطبایی بروجردی (۱۲۹۲ - ۱۳۸۰ق) حاضر گردید و از افادات علمی و معنوی آنها بهره وافی را برد.
آیت الله مجاهدی در سنین جوانی موفّق به دریافت اجازه اجتهاد از آیت‌الله سیدابوالحسن اصفهانی، آیت‌الله حاج شیخ عبداالکریم حایری یزدی، آیت‌الله سیدمحمّد‌هادی میلانی (۲۵ شعبان ۱۳۶۶ق) و اجازه روایی از آیت‌الله سیّدمحسن حکیم (۲۰ رمضان ۱۳۷۲ق) و اجازه امور حسبیّه از آیت‌الله سیّدمحمّد حجّت کوهکمری (۶ رمضان ۱۳۶۶ق) گردید.
[۳] مصاحبه با استاد محمد علی مجاهدی (پروانه)، عصر روز جمعه ۱۳۸۲/۹/۱۴.



آیت الله مجاهدی، پس از کسب کمالات علمی و عملی، در حوزه علمیّه قم شروع به تدریس و تربیت طلاب علوم اسلامی کرد و ۲۰ بار مکاسب و ۱۶ بار جلدینِ کفایة الاصول را تدریس نمود. او استادی مهربان، دلسوز، دقیق، نکته سنج و موشکاف بود و به شهادت شاگردانش، متن کفایه را از حفظ داشت و به صورت دقیق و ریشه‌ای معضلات آن را می‌شکافت و بیان می‌کرد.
ایشان در مسجد امام حسن عسگری (علیه‌السّلام) و مدرسه حجتیّه تدریس می‌نمود و جمع بسیاری از فضلاء و محصلین علوم دینی در محفل علمی‌اش شرکت می‌کردند. استاد مجاهدی می‌گوید: «مرحوم آیت‌الله مجاهدی می‌فرمودند؛ بیش از ۲۳ حوزه شاگردان من و یا شاگردانِ شاگردان من هستند و شکر خدا به هیچ شهری نرفتم، مگر اینکه شاگردان خود را در آنجا به امر تبلیغ و یا تدریس مشغول دیدم.»
[۴] مصاحبه با استاد محمدعلی مجاهدی (پروانه)، عصر روز جمعه ۱۳۸۲/۹/۱۴، مفاخر آذربایجان، عبدالرحیم عقیقی بخشایشی، ج۱، ص۳۳۶-۳۳۷.



شماری از شاگردان آن بزرگوار که هم‌اکنون در ردیف عالمان، مُدرسان، واعظان، محقّقان، نویسندگان، فقیهان و مراجع تقلید هستند، اسامی آنها به ترتیب حروف الفباء و با حذف القاب بیان می‌گردد:
سیدابراهیم میرباقری،
شیخ ابراهیم امینی،
شیخ ابوالفضل سجودی گلپایگانی،
شیخ ابوالقاسم غروی تبریزی،
سیدابوالقاسم کوکبی تبریزی،
میرزا ابوطالب فاضلی خویی،
شیخ احمد دانش آشتیانی،
شیخ احمد پایانی اردبیلی،
سیداحمد فقیه امامی،
شیخ بیوک‌آقا خلیل‌زاده (مروّج) اردبیلی،
شیخ جعفر سبحانی تبریزی،
سیدجعفر مرقاتی خویی،
شیخ جعفر شجونی گیلانی،
سید‌جلال‌الدین آشتیانی،
میرزا جواد تبریزی،
میرزا حسین نوری همدانی،
سیدحسین ابطحی گلپایگانی،
شیخ حسین تقوی اشتهاردی،
شیخ زیدالعابدین احمدی زنجانی،
شهید سیدعبدالکریم‌ هاشمی‌نژاد،
شهید سیدمصطفی خمینی،
شیخ صادق احسانبخش،
شیخ صادق خلخالی،
سیدصادق آل محمد اهری،
سیدعباس اعتمادی،
سیّدعبدالطیف قریشی،
میرزا عبدالرحیم ربانی شیرازی،
شیخ عبدالرحیم ملکان،
شیخ عبدالرسول جلیلی،
شیخ عبدالعلی آخوندی اهری،
شیخ عبدالغنی مهدوی صفت،
سید عطاءالله زینی‌الدینی ارکی،
شیخ علی افتخاری گلپایگانی،
سید علی کبر قریشی ارومیه ای،
شیخ علی اکبر‌هاشمی رفسنجانی،
شیخ عیسی سلیم‌پور اهری،
شیخ قدرت‌الله وجدانی فخر سرابی،
سیدکاظم حسینی،
شیخ مجدالدین محلاتی،
میرزا محسن دوزدوزانی،
سید محمدتقی کشفی،
سیدمحمدحسن علوی عریضی،
سیدمحمد ضیابادی قزوینی،
سیدمحمدعلی روحانی،
سیدمحمدعلی صدرایی اشکوری،
سیدمحمد مصری خویی،
سیدمحمد موسوی واعظ،
شیخ محمدباقر رفیعی،
شیخ محمدباقر ملبوبی،
شیخ محمدحسین خندق آبادی،
شیخ محمد شریف رازی،
شیخ محمدعلی حقی سرابی،
شیخ محمدعلی رسولی اراکی،
شیخ محمد فاضل لنکرانی،
شیخ محمد نصراللهی،
شیخ محمدمهدی احمدی،
سیدمحمدعلی روحانی،
شیخ محمدعلی اجتهادی ارکی،
شیخ محمّدحسن بکایی خویی،
شیخ محمّد آیت اللهی،
شیخ محمّد مؤمن،
سیدمرتضی برقعی،
سید مرتضی محمودی،
شیخ مرتضی بنی فضل،
شیخ موسی سلیمی،
سید مهدی روحانی،
شهید میرزا علی غروی تبریزی،
شیخ ناصر مکارم شیرازی،
سیّد‌هاشم رسولی محلاتی،
سیّدیوسف مدنی تبریزی،


معظم له بسیار مهذّب، وارسته و متقی بود. خوش برخوردی، مواسات با مردم، دستگیری از فقراء، رسیدگی به وضع معیشتی طلاب، تحمّل سختی‌ها و مشکلاتِ زندگی، دوری از گناه، دقّت در مطالعه، فهم درست مطالب علمی، علاقه سرشار به علم و عمل و مهم‌تر از همه بُعد شجاعت و غیرت دینی ایشان زبانزد خاص و عام بود، اگر در جایی منظره‌ای می‌دید که مخالف با شئونات اسلامی است به وظیفه شرعی خویش عمل می‌کرد و خلاف مقرارات الهی را از هیچ کسی بر نمی‌تافت.
درِ خانه‌اش همواره به روی مراجعین باز بود، ولی در عین حال از مطرح شدن می‌هراسید. فرزندش می‌گوید: من در طول سالها که به عنوان فرزند ارشد ایشان در خدمتشان بودم، ندیدم که در یکی از اعیاد در خانه بماند که مبادا دو نفر به دیدن ایشان بیاید، از این مسئله کراهت داشتند که مبادا مطرح بشوند و صبح زود از خانه بیرون می‌رفتند.
آن بزرگوار در نگارش و تحریر مطلب احاطه کامل داشت و خط نسخ و نستعلیق را به خوبی تحریر می‌کرد. استاد خطش در مورد یکی از نوشته‌های ایشان می‌نویسد: «ماشاءالله نور چشمی آقا میرزا محمد این دو سه سطر را خیلی خوب و بقاعده تحریر کرده قابل تمجید و مرحمت مخصوص است.»
[۵] مصاحبه با استاد محمدعلی مجاهدی (پروانه)، عصر روز جمعه ۱۳۸۲/۹/۱۴.



عرض ارادت و اخلاص به پیشگاه حضرات معصومین (علیهم‌السّلام) و به ویژه محضر والای سرور و سالار شهیدان حضرت ابی‌عبدالله الحسین (علیه‌السّلام) و قرائت دائمی زیارت عاشورا حالات روحانیِ عجیبی در زندگانی ایجاد می‌کند. یکی از هزاران افرادی که سال‌ها به زیارت عاشورا مداومت داشته آیت‌الله مجاهدی تبریزی است.
فرزند ارشد ایشان استاد مجاهدی در این خصوص می‌گوید:
«پدرم علامه نستوه مرحوم آقای آیت‌الله میرزا محمّد مجاهدی تبریزی (اعلی‌الله‌مقامه) بیش از ۴۰ سال زیارت عاشورایِ شان ترک نشد و به خاطر اشتغالات علمی و حوزه درسی که داشتند، لعن و سلام زیارت عاشورا را هر روز در حین رفتن به تدریس و به هنگام برگشتنِ به خانه می‌گفتند و از وقت نهایتِ استفاده را می‌بردند. برخی از شاگردان آن مرحوم که هم کنون از مراجع تقلید و علمای بزرگ حوزه علمیّه قمَ‌اند، پس از رحلت آن بزرگوار از من می‌پرسیدند که ایشان چه ذکری داشتند که دائماً به گفتن آن مشغول بودند؟ و من برای آنان توضیح می‌دادم که مرحوم پدرم به زیارت عاشورا مداومت داشتند و لعن و سلام آن را در اثنای راه می‌گفتند تا از دقایقی که در راهَ‌اند کمال استفاده را برده باشند.»
[۶] مصاحبه با استاد محمدعلی مجاهدی (پروانه)، عصر روز جمعه ۱۳۸۲/۹/۱۴، در محضر لاهوتیان، ص۴۳۵.

از آثار شگرفی که در اثر مداومت زیارت عاشورا در آدمی ایجاد می‌شود توجه و عنایت حضرت حسین بن علی (علیهما‌السّلام) در طول زندگانی و در لحظات پایانی عمر است. آیت‌الله آقا میرزا محمّد از جمله کسانی است که در سایه مداومت به زیارتِ شریفِ عاشورا، در روزهای پایانی عمر مورد تفقد آقا امام حسین (علیه‌السّلام) قرار گرفت.
استاد محمّدعلی مجاهدی در این زمینه می‌نویسد: «مرحوم پدرم در روزهای پایانی عمر پربرکت خود حالات عجیبی داشتند به‌طوری‌که اغلب کادر پزشکی و پرستاری بیمارستان جذب ایشان شده بودند و روزی یک ساعت در اتاق پدرم جمع می‌شدند و از مطالب نصیحتْ آمیزشان بهره می‌بردند.
من و آشنایان، بعد از ظهر هر روز اجازه داشتیم که از ایشان عیادت کنیم و مادرم شبها در بیمارستان می‌ماندند. روزی از روزها که به بیمارستان «بازرگانان» رفتم، دیدم که مادرم بسیار متالّم و نارحت‌اند و برای پدرم اظهار نگرانی می‌کنند. وقتی که علّت را جویا شدم، گفتند:
دیشب طبق معمول پرستار بیمارستان آمد و شیشه خون را به یک دست و سرم غذایی را به دست دیگر آقا وصل کرد و رفت. معمولاً حدود ۳ ساعت طول می‌کشید تا خون و سرم تزریقی تمام شود. حدود یک ساعت گذشت و من مشغول تلاوت قرآن بودم. ناگهان تغییر در آقا پیدا شد، به سرعت از جا برخاستند و در حالی که از هر دو دست ایشان خون جاری بود، به نقطه‌ای از اتاق خیره شده و به پهنای صورت اشک می‌ریختند و می‌گفتند:
السّلامُ علیک یا اَبا عبدالله بِاَبی انتَ و اُمّی یا سَیِّدی و مولای!
من که از دیدن این وضع، شوکه شده بودم و نگران حال آقا بودم، پیش رفتم و سعی کردم ایشان را روی تخت بخوابانم ولی با دست خود اشاره کردند که کاری به کار ایشان نداشته باشم! و من به ناچار رفتم و پرستار را صدا کردم تا بیاید و جلوی خونریزی را بگیرد. ساعتی که گذشت به حال عادی برگشت، به من گفتند: دیگر در این مواقع مزاحم حال من نشوید! وقتی که حضرت سیّد الشّهداء (روحی و ارواح العالمین له الفداء) به عیادت من قدم رنجه می‌کنند من که نمی‌توانم مراتب ادب را به جای نیاورم! این حالات اختیاری نیست و ممکن است از این به بعد هم تکرار شود! سعی کنید از این پس آرامش خود را حفظ کنید و نگران حال من نباشید.»
[۷] مصاحبه با استاد محمدعلی مجاهدی (پروانه)، عصر روز جمعه ۱۳۸۲/۹/۱۴، در محضر لاهوتیان، ص۴۴۵-۴۴۶.



شاعر اهل بیت استاد محمّدعلی مجاهدی از مادرش نقل می‌کند که روزی مرحوم آقا به من گفتند: «فردا آیت‌الله حاج شیخ عبدالکریم حائری مؤسس حوزه علمیّه قم رحلت می‌کنند و روز عزای ماست! و همان‌طور که گفته بودند این حادثه تلخ اتّفاق افتاد. سالها گذشت و روزی بعد از نماز صبح با لحن بغض آلودی به من فرمودند: سه روز دیگر آیت‌الله حجّت را از دست خواهیم داد! و ایشان در همان روزی که گفته بودند رحلت کردند.
سالها گذشت و روزی پس از استراحت قیلوله (خواب پیش از ظهر) که آماده نماز می‌شدند انقلاب حال عجیبی را در ایشان مشاهده کردم. وقتی که علّت را جویا شدم از پاسخ طفره رفتند و سرانجام در اثر اصرار من فرمودند: من هفت ماه دیگر بیشتر مهمان شما نیستم و در فلان ماه و در فلان روز خواهم رفت! از شنیدن این حرف دلهره عجیبی پیدا کردم و یادآوری سخن آن مرحوم درباره آن دو مرجع عالی‌قدر بیشتر ناراحتم کرد. هنگامی که پریشان احوالی مرا دیدند به دلداری من پرداختند و گفتند: مرگ و زندگی همه در دست خداست و در برابر این پرسش که شما این مطالب را از کجا می‌گویید؟ فرمودند:
مرحوم آیت‌الله آقا میرزا احمد اهری (رحمة‌الله‌علیه) از دوستان صمیمی من بود و من پس از رحلت ایشان سالها تکفّل هزینه خانواده آن مرحوم را بر عهده داشتم و به خاطر این خدمت، روح آن مرحوم با من مانوس شده و گاهی در خواب مطالبی را با من در میان می‌گذارد که بعدها عیناً اتّفاق می‌افتاد و این سه مطلبی را که با شما در میان گذاشتم از همان مطالب بود!.»
[۸] مصاحبه با استاد محمدعلی مجاهدی (پروانه)، عصر روز جمعه ۱۳۸۲/۹/۱۴، در محضر لاهوتیان، ص۴۴۰-۴۴۱.

فرزند ارشد ایشان می‌نویسد: «بارها شاهد بودم که پدر بزرگوارم به هنگام نماز آیه: «غَیْرِ المَغضوبِ عَلَیْهِمْ وَلاالَضّالینْ» را به طرز خاصّی ادا می‌کنند. روزی از ایشان پرسیدم: چرا این آیه سوره حمد را این گونه تلاوت می‌کنید؟ پدرم در حالی که لبخندی به لب داشتند و دست خود را بر سرم می‌کشیدند فرمودند:
پسرم! تو به این کارها کاری نداشته باش، بعدها علّت آن را خواهی فهمید و بعد آه سردی کشیده و به مطالعه مشغول شدند. پس از رحلت ایشان دفتری را به خطّ آن مرحوم در کتابخانه شخصی‌شان پیدا کردم که بخشی از آن را به رؤیاهای صادقه خود تحت عنوان «الرؤیا فی سنة ۱۳۶۳ ه'. ق» اختصاص داده بودند.
اوّلین رؤیایی را که مرقوم فرموده بودند این بود: در ماه شعبان ۱۳۶۳ در قریه کرمجگان (قم) در خواب، طلیعه مبارکه حضرت حجة بن الحسن (عجّل‌الله‌تعالی‌فرجه) را دیدم و آن بزرگوار به بنده تلاوت «غَیْرِ المَغضوبِ عَلَیْهِمْ وَلاالَضّالینْ» را تعلیم می‌فرمودند. و آن وقت بود که پی بردم چرا پدر بزرگوارم این آیه کریمه سوره حمد را به آن طرز خاص ادا می‌کردند.»
[۹] مصاحبه با استاد محمدعلی مجاهدی (پروانه)، عصر روز جمعه ۱۳۸۲/۹/۱۴، در محضر لاهوتیان، ص۴۴۲-۴۴۳.



در زمان دکتر مصدق یک عده کمونیست به طرفداری از مصدق مرتباً تظاهرات کرده و امنیت شهر را بر هم می‌زدند. یک روز در قم نسبت به علماء، روحانیت و طلاب علوم دینی بی‌احترامی کرده و عده‌ای را مورد ضرب و جرح قرار دادند و شایع شده بود که اجساد قربانیان را در خاکفرج به خاک سپرده‌اند.
آیت‌الله مجاهدی به عنوان اعتراض یک هفته درس و بحث را تعطیل کرده و هفت شبانه روز در قبرستان خاکفرج مستقر شد. وی سپس با ارسال دو تلگراف به مصدق و نمایندگان مجلس انزجار و اعتراض حوزه علمیّه قم را اعلام داشت. آیت‌الله بروجردی در این جریان ایشان را به عنوان نماینده تام‌الاختیار خویش برگزیده بودند.
متن تلگرف اوّل چنین است:
«مقام منیع جناب آقای نخست وزیر؛ خائنین کشور به منظور تضعیف اراده ملی و شکستن سدّ محکم میهن‌دوستی توانستند بین دولت و روحانیت و قاطبه طبقات متدین که علاقه مخصوص به دین و آیین دارند شکاف عجیبی ایجاد نموده بالنتیجه در این لغزش و پرتگاه آمال بیگانگان را تامین نمایند؛ فاجعه عظمی، فرمان آتش مامورین مبغوض دولت نسبت به ساحت مقدّس حوزه علمیّه قم عموم دل‌ها را جریحه‌دار و روز چهاردهم دی ماه را برای حوزه مقدّسه تاریخِ اسفبار و انزجار قرار داد، ما عموم محصلین علوم دینیّه نسبت به دولتی که مقتضیات شرع و مذهبی را رعایت ننموده و مامورین بیگانه‌پرست اعزام می‌نمایند، اظهار انزجار و ابراز توبیخ و نفرت می‌نماییم و توقیف و محکمه دقیقِ مسبّبین را از دولت وقت تقاضا داشته و انتقام مجروحین حوزه و محصلین مفقود الاثر، که شهربانی شبانه متصدی دفن آنها شده از دولت ملّی مسئلت می‌نماییم.»
مُدرس حوزه مقدسه، محمّد مجاهدی
متن تلگراف دوّم آیت‌الله مجاهدی به مصدق و برخی از نمایندگان مجلس شورای ملّی چنین است:
«مقام محترم آقای نخست وزیر محبوب، رونوشت مجلس حجّت الاسلام آقای سیّدمحمّدعلی انگجی، رونوشت مجلس حجّت الاسلام آقای شبستری، رونوشت حضرت اجل آقای خلخالی و رونوشت مجلس حضرت اجل آقای مدرّسی؛ انتظار انتظامی که از قوای دوّلتی و کفایت فرمانداری و شهربانی می‌رفت بعکس مامول دیروز در جوار حضرت معصومه (سلام‌الله‌علیها) و سر پرستی حضرت آیت‌الله بروجردی صحنه خونینی از خون فضلاء حوزه مقدسه قم تشکیل دادند.
دولت وقت متوجه باشد که مملکت پهناور چین در سایه بی‌پایگی عقیده به یک تلقیح کمونیزمی به آتش اشترکی سوخت. ولی در مملکت ایران که سرتاسر با شوروی هم مرز است و چندین سال در دوره جنگ در نقاط ایران مبسوط الید بودند بالاخص در آذربایجان حکومت نیمه شوروی تشکیل دادند، مع الوصف در روحیه مردم ایران تاثیر نکرد و جهت آن جز استحکام عقاید اسلامی چیز دیگری نیست.
چنانکه روز اوّل مرام اشترک را دین مقدّس اسلام برانداخت، امروز هم همان قدرت را دارد و احتیاج دولت به حوزه و نوامیس دینی هزار مرتبه بیش از ارتش شاهنشاهی است. باعث انزجار ما از دولت وقت این است که عناصر مرموز را به شهر مذهبی به نام فرماندار و شهربانی اعزام که در نتیجه نفرت و انزجار عالم تشیع و حوزه مقدسه و حضرات آیات و حجج را به خود جلب نمود مقتضی است از این تغافل و خواب دراز بیدار، مسبّبین را شدیداً مجازات و به خواست حوزه مقدسه و اهالی شهر که اخراج. از قم و جلوگیری از بلوی اوست، موافقت نمایند.
مُدرس حوزه مقدسه، محمّد مجاهدی
مصدق در تاریخ ۱۱/۶/۱۳۳۱ و به شماره ۱۴۴۵۵ در پاسخ به تلگراف معظم له می‌نویسد:
حضرت آقای محمّد مجاهدی مُدرس محترم حوزه علمیّه قم؛
نامه گرامی عزّ وصول بخشید تشخیص شما بسیار صحیح است و مورد نظر خواهد بود. (متن تلگراف‌ها و جواب مصدق در اختیار استاد محمدعلی مجاهدی (پروانه) است.)
دکتر محمّد مصدق؛ امضاء


برخی از شخصیت‌های برجسته اسلامی و نویسندگان زبردست معاصر درباره مقام رفیعِ فقیه فرزانه و استاد دانشور حوزه آیت‌الله مجاهدی سخن گفته‌اند، که ذکر می‌گردد:

۱۱.۱ - محمّدرضا مجاهدی

فرزند ارشد آیت‌الله مجاهدی از برادرش مرحوم حاج محمّدرضا نقل می‌کند: در سال اوّل یا دوّم انقلاب که امام خمینی (رحمة‌الله‌علیه) در قم تشریف داشتند، من در کوچه‌ای امام را با آیت‌الله سبحانی و جمعی از روحانیون دیدم. آیت‌الله سبحانی مرا به خدمت امام معرفی کرد و گفت؛ ایشان آقازاده آقای مجاهدی هستند. امام یک نگاه عمیقی به من‌ انداخت و گفت: خدا رحمت کند آقای مجاهدی را ایشان پیش از من انقلاب را شروع کرده بود، مُنتها دست تنها بود.
[۱۰] مصاحبه با استاد محمدعلی مجاهدی (پروانه)، عصر روز جمعه ۱۳۸۲/۹/۱۴.

استاد مجاهدی می‌گوید: پس از مراسم کفن و دفن مرحوم پدرم، آیت‌الله بروجردی پیام دادند که می‌خواهم فرزند ایشان را ببینم، لذا من به همراه آیت‌الله سیّدمحمدحسین خویی (شوهر عمه) و حاج میر عبدالصمد آقا میلانی (دایی) در‌اندرون به خدمت ایشان رسیدیم و معظم له پس از شروعِ صحبت، به گریه افتادند و بر فوت او افسوس خوردند و رو به من کردند و گفتند: «خدا رحمت کند آقای مجاهدی را، اسلام از سرمایه مصرف می‌کند این حوزه دیگر مجاهدی پرورش نمی‌دهد.»
[۱۱] شریف رازی، محمّد، آثار الحجّة، ج۲، ص۶۳.
[۱۲] شریف رازی، محمّد، گنجینه دانشمندان، ج۲، ص۱۰۴.


۱۱.۲ - محمد شریف رازی

شیخ محمد شریف رازی در خصوص ایشان می‌نویسد: «آقا میرزا محمد مجاهدی تبریزی، از فضلاء، دانشمندان، مُدرسین مبرز و تلامذِ نامی آیت‌الله حجّت و به زیور علم و تقوی آراسته و موصوف می‌باشد. در میان محصلین و دانشمندان و علماء حوزه علمیّه وجاهت تامی دارند. وی دارای اخلاق جمیله و ملکات فاضله و معنویت مخصوص بودند مجلس و منطقش در انسان ایجاد نورانیت می‌نمود.»
[۱۳] مصاحبه با استاد محمدعلی مجاهدی (پروانه)، عصر روز جمعه ۱۳۸۲/۹/۱۴، مفاخر آذربایجان، عبدالرحیم عقیقی بخشایشی، ج۱، ص۳۵۵.


۱۱.۳ - عبدالرحیم عقیقی بخشایشی

شیخ عبدالرحیم عقیقی بخشایشی در مورد معظم له می‌نویسد: «شخصیت ظاهری ایشان به صورتی که در ذهن باقی مانده است، وقور، وزین، متین، خوش لباس و توام با صلابت و رشادت، با آرامش گام می‌سپرد. در حال راه رفتن نیز ارسطو وش به سوالات دانشجویان پاسخ می‌گفت و در حال و هوای خویشتن بود تا مظاهر بیرونی.»
[۱۴] مصاحبه با استاد محمدعلی مجاهدی (پروانه)، عصر روز جمعه ۱۳۸۲/۹/۱۴، در محضر لاهوتیان، ص۴۴۴-۴۴۵.

استاد مجاهدی از قول یکی از نزدیکان آیت‌الله حاج آقا مصطفی خمینی می‌گوید:
«در نجف اشرف که در خدمت آن بزرگوار آیت‌الله حاج آقا مصطفی خمینی تلمذ می‌کردم، گاهی می‌شد در حین درس از مرحوم آیت‌الله مجاهدی یاد می‌کردند. روزی که من به درس کفایه آن مرحوم می‌رفتم و می‌دیدم که ایشان علاوه بر متن غالباً به بیان مطالب خارج درس اصول می‌پردازد و درس ایشان از این بابت سنگین ولی برایِ امثال من بسیار قابل استفاده بود. روزی به آن مرحوم گفتم: آقا! ظاهراً عنوان درس و بحث شما تدریس «کفایة الاصول» است، ولی شما غالباً مطالبی را که مربوط به حوزه درسی خارج است عنوان می‌کنید، بهتر است که عنوان تدریس خود را «خارج» بگذارید و خیال ما را راحت کنید! ؟ فرمودند: نه! من مُدرس کفایه‌ام و از عوارض «خارج گویی» هم می‌ترسم!.»
[۱۵] مصاحبه با استاد محمدعلی مجاهدی (پروانه)، عصر روز جمعه ۱۳۸۲/۹/۱۴، در محضر لاهوتیان، ص۴۴۴-۴۴۵.


۱۱.۴ - سیدجلال‌الدین آشتیانی

حکیم متالّه سیدجلال‌الدین آشتیانی در مورد وی فرمود: «خدا رحمت کند آیت‌الله مجاهدی را، حوزه درسی ایشان در قم بی‌نظیر بود و خود ایشان دریای موّاجی از علوم و معارف بودند و من افتخار شاگردی آن عالم بزرگوار را داشته‌ام و کفایه را نزد ایشان تلمّذ کرده‌ام، ایشان به تمام معنی متقّی و از تظاهر به دور بودند.»
[۱۶] گفتگو با استاد محمدعلی مجاهدی (پروانه)، عصر روز سه شنبه ۱۳۸۲/۹/۱۱، در محضر لاهوتیان، ص۴۴۵.

استاد مجاهدی از قول یکی از شاگردان آن مرحوم می‌گوید: «در حوزه علمیّه قم، دو نفر به دقّت نظر معروف بودند، از بین مراجع: مرحوم آیت‌الله حجّت و از بین مُدرسان طراز اوّل: مرحوم آیت‌الله مجاهدی.»
[۱۷] گفتگو با استاد محمدعلی مجاهدی (پروانه)، عصر روز سه شنبه ۱۳۸۲/۹/۱۱، در محضر لاهوتیان، ص۴۴۵.



آن فقیه فرزانه، در عمر کوتاه ولی بابرکت خود آثار علمی و قلمی ارزشمندی دارد که متاسّفانه هنوز به چاپ نرسیده و آن همه میراث گرانبهاء به جامعه علمی و فرهنگی عرضه نگشته است، امید است با درایت بازماندگانش به زیور چاپ آراسته گردد. هم‌اکنون تالیفات آیت‌الله مجاهدی تبریزی در کتابخانه فرزند ارشدش استاد محمدعلی مجاهدی نگهداری می‌شود.
۱) الهدایة الی رموز الکفایة، (عربی - خطی)؛
معظم له این کتاب را به صورت بدیع و شرحی مفید تالیف نموده، ابتدا مساله‌ای را از متن کفایة الاصول عنوان می‌کند و نظرات؛ آیت‌الله ملا علی حبوشانی، آیت‌الله میرزا علی ایروانی، آیت‌الله سیدابوالحسن اصفهانی و آیت‌الله میرزا ابوالحسن مشکینی، مطرح می‌کند و در نهایت نظر استدلالی و استنباطی خویش را بیان می‌نماید.
۲) نقد اللّئالی فی فروع العلم الاجمالی، (عربی - خطی)؛
این کتاب حاوی ۶۵ مساله علمی است و در سال ۱۳۷۶ق در قم تدوین شده است.
۳) قید الفوائد و کشکول، (عربی، فارسی - خطی)؛
۴) الزام النّواصب بامامة علیّ بن ابیطالب، (عربی - خطی)؛
۵) المعارف و العقائد و الاخلاق، ۴ جلد، (فارسی - خطی)؛
مؤلف این کتاب را در ایام فراغت تالیف نموده و شامل بحثهای اخلاقی، اعتقادی، عرفانی و معرفتی است.
۶) شرح سیوطی؛
ایشان این شرح را به خاطر تشویق پسرش به خط نسخ زیبایی تحریر نموده هم‌اکنون موجود است.
۷) تفسیر سوره حمد.
[۱۸] مصاحبه با استاد محمدعلی مجاهدی (پروانه)، عصر روز جمعه ۱۳۸۲/۹/۱۴، مفاخر آذربایجان، ج۱، ص۳۳۷.



استاد شمس‌الدین محمدعلی مجاهدی حالات روحانی روزهای آخرِ زندگانی معظم له را چنین وصف می‌کند:
«روزی من و جمعی از بستگان در اطراف تخت مرحوم آقا حلقه زده بودیم. آن روز مرتّباً حمد و سوره می‌خواندند و به سمت خاصّی می‌دمیدند و می‌فرمودند: بیش از من مزاحمت نکنید! از دست من برای شما کاری ساخته نیست! رهایم کنید! پرسیدم: آقا! چه کسانی مزاحم هستند؟ فرمودند: من سه دایی داشتم که مالکان مقتدر منطقه‌ای در آذربایجان بودند. مادرم پیش از فوت خودش، شش دانگ منطقه زراعی وسیعی را که متلّق به او بود، طیّ دست نوشته‌ای به من بخشید ولی بعد از درگذشت مادرم، سه برادر او که در دستگاه حکومتی آن روز ذی نفوذ بودند، آن منطقه زراعی را به ناحق تصاحب کردند و حق مسلّم مرا نادیده گرفتند و نتیجه آن، این شد که من یک عمر با فقر و فاقه دست و پنجه نرم کنم.
حالا که می‌بینند روزهای پایانی عمر من است ارواح آنان با حضور در این اتاق از من می‌خواهند که آنها را ببخشم! و من هر چه برای آنان حمد و سوره می‌خوانم و طلب مغفرت می‌کنم می‌گویند که اینها برای ما فایده‌ای ندارد و شما باید قلباً از ما راضی باشید! و رضایت قلبی من از آنان بعد از ۴۰ سال خونِ جگر خوردن و ساختن و سوختن امکان‌پذیر نیست و آن حالی‌که لازمه این رضایت است در من پیدا نمی‌شود.»
همچنین در وصفِ آخرین روز از عمر شریف ایشان می‌گوید: «آن روز اغلب اقوام و آشنایان در اتاقی که پدرم در آن بستری بودند، حضور داشتند و ایشان با آرامش و طُمانینه عجیبی از آنان استمالت می‌کردند، وقتی که می‌خواستیم بیمارستان را ترک کنیم به من فرمودند: شمس‌الدین! ببین آب خنکی پیدا می‌کنی، خیلی تشنه‌ام! رفتم و یک لیوان آب سیب خنک برای پدرم آوردم، به زحمت و با کمک من در روی تخت نشستند و آب سیب را نوشیدند و فرمودند: چه آب سیب گوارایی! السّلام علیک یا اباعبدالله.
و سپس در گوش من گفتند: پسرم! وصیّت من به شما یک جمله است: ایّک نَعْبُدُ وَ ایّک نَستَعین. خدا را همیشه در نظر داشته باش و از او همیشه طلب کمک کن، تمام امور در دست خداست، به لطف خدا توکل کن و بس!
و بعد، از سمت راست خود به افرادی که در اطراف تخت ایستاده بودند، شروع کردند با تانّی نگاه کردن، گویی دارند با همه خدا حافظی می‌کنند! سپس بر روی تخت خوابیدند و ملافه سفیدی را به روی صورت خود کشیدند.
حدود ۱۵ دقیقه گذشت و پرفسور پویا، متخصّص بیماری‌های خونی و طبیب معالج پدرم برای معاینه وارد اتاق شد و پس از گرفتن نبض و کنترل ضربان قلب، با لحن بُغض آلودی گفت: برای همیشه راحت شدند! عجب آدم صبور و متحمّلی بودند! احساس می‌کنم که نزدیک‌ترین کسانم را از دست داده‌ام.»
[۱۹] مصاحبه با استاد محمدعلی مجاهدی (پروانه)، عصر روز جمعه ۱۳۸۲/۹/۱۴، در محضر لاهوتیان، ص۴۴۷.



باری استادِ نامدارِ حوزه علمیّه قم، آیت‌الله مجاهدی تبریزی پس از سال‌ها تهذیب نفس، تحقیق، تدریس، تربیت شاگردان مجتهد و پروراندنِ فرزندان صالح، به عارضه سرطان خون در بیمارستانِ «بازرگانان» تهران جان به جان آفرین تسلیم نمود و برای همیشه از فشارهای جسمی راحت گردید. با انتشار خبر رحلت این عالم فرهیخته بازار تهران و کلیه درس و بحث‌های حوزه به مدّت یک هفته تعطیل شد و پیکر پاک‌شان پس از تشییع شایسته و اقامه نماز میت به امامت مرجع تقلید وقت، آیت‌الله العظمی حاج آقا حسین بروجردی با وجود کهولت، کسالت و تب در آرامگاه (مقبره) حضرت آیت‌الله العظمی آقای حاج شیخ عباسعلی شاهرودی واقع در قبرستان شیخان قم به خاک سپرده شد.
[۲۰] مصاحبه با استاد محمدعلی مجاهدی (پروانه)، عصر روز جمعه ۱۳۸۲/۹/۱۴.

رونوشت مرقد مطهّر وی که توسط آیت‌الله سیّدشهاب‌الدین مرعشی نجفی نگارش یافته، چنین است: «هو الباقی، قد ارتحل من هذه النشاة الدنیّه الی دارالسّرور العالم الجلیل و الحبر النّبیل و من جدّ و اجتهد فی التدریس و تربیت المتعلمین بحیث کان من جهابذة الاساتذه فی الحوزة العلمیّه من نهتوی الیه افئدة الطلبة من کلُّ فجّ حضرة حجة الاسلام و المسلمین آیت‌الله المیرزا محمّد المجاهدی التبریزی - طاب ثراه - و کانت الجنّة ماداه توفی قدس سرّه فی عشاء الاربعاء بعشرتین من ثانی الرّبیعین سنة ثلاث ماة و ثمانین بعد الالف من الهجرة، ۱۳۸۰.»


ثمره ازدواج آن مرد بزرگ با صبیّه مرجع تقلید وقت، مرحوم آیت‌الله حاج سید حاج آقا میلانی که از اعاظم فقهاء و از علمای مطرح در زمان خود بود، ۵ پسر و ۳ دختر می‌باشد که اسامی فرزندان ذکورش عبارتند از:
۱) استاد شمس‌الدین محمّدعلی مجاهدی متخلص به «پروانه»، شاعر، ادیب و دارای آثاری همچون،
تصحیحِ «فغان دل»، مجموعه اشعار شرر بیگدلی فرزند آذر بیگدلی؛
تصحیحِ «گنجینة الاسرار»، عمّان سامانی و «غزلیّات» وحدت کرمانشاهی؛
«تذکره سخنوران قم»، جلد اوّل؛
«در محفل روحانیان، تذکره علمای شاعر»؛
تصحیح و تحشیه «دیوان حافظ»؛
«شکوه شعر عاشورا در زبان فارسی»، (اثر ممتاز و کتاب سال در آثار عاشورایی در سال ۱۳۷۵)؛
«یک قطره از دریا، مجموعه شعر علوی»؛
«سیری در ملکوت، مجموعه شعر»؛
«یک صحرا جنون، مجموعه شعر»؛
«مجموعه شعر بقیع»؛
«خوشه‌های طلایی، مجموعه شعر مهدوی»؛
«آه عاشقان در انتظار موعود، مجموعه شعر مهدوی»؛
«یاس کبود، مجموعه شعر زهرای»؛
«گریه اشک، مجموعه شعر عاشورایی»؛
«بال سرخ قنوت، مجموعه شعر عاشورایی»؛
ترجمه ساده و روان بر «صحیفه سجّادیّه»؛
«سیمای مهدی موعود در آئینه شعر فارسی»؛
«پنج گنج معنوی، مجموعه شعر پنج تن آل عبا»، ۳ جلد؛
ترجمه «ثواب الاعمال» و «در محضر لاهوتیان» و....
۲) شادروان حاج محمّد رضا مجاهدی،
۳) دکتر علی‌اکبر مجاهدی،
۴) دکتر محمّدجواد مجاهدی،
۵) مهندس علی اصغر مجاهدی.
[۲۱] مصاحبه با استاد محمدعلی مجاهدی (پروانه)، عصر روز جمعه ۱۳۸۲/۹/۱۴.



۱. گفتگو با استاد محمدعلی مجاهدی (پروانه)، عصر روز جمعه ۱۳۸۲/۹/۲۱.
۲. مصاحبه با استاد محمد علی مجاهدی (پروانه)، عصر روز جمعه ۱۳۸۲/۹/۱۴.
۳. مصاحبه با استاد محمد علی مجاهدی (پروانه)، عصر روز جمعه ۱۳۸۲/۹/۱۴.
۴. مصاحبه با استاد محمدعلی مجاهدی (پروانه)، عصر روز جمعه ۱۳۸۲/۹/۱۴، مفاخر آذربایجان، عبدالرحیم عقیقی بخشایشی، ج۱، ص۳۳۶-۳۳۷.
۵. مصاحبه با استاد محمدعلی مجاهدی (پروانه)، عصر روز جمعه ۱۳۸۲/۹/۱۴.
۶. مصاحبه با استاد محمدعلی مجاهدی (پروانه)، عصر روز جمعه ۱۳۸۲/۹/۱۴، در محضر لاهوتیان، ص۴۳۵.
۷. مصاحبه با استاد محمدعلی مجاهدی (پروانه)، عصر روز جمعه ۱۳۸۲/۹/۱۴، در محضر لاهوتیان، ص۴۴۵-۴۴۶.
۸. مصاحبه با استاد محمدعلی مجاهدی (پروانه)، عصر روز جمعه ۱۳۸۲/۹/۱۴، در محضر لاهوتیان، ص۴۴۰-۴۴۱.
۹. مصاحبه با استاد محمدعلی مجاهدی (پروانه)، عصر روز جمعه ۱۳۸۲/۹/۱۴، در محضر لاهوتیان، ص۴۴۲-۴۴۳.
۱۰. مصاحبه با استاد محمدعلی مجاهدی (پروانه)، عصر روز جمعه ۱۳۸۲/۹/۱۴.
۱۱. شریف رازی، محمّد، آثار الحجّة، ج۲، ص۶۳.
۱۲. شریف رازی، محمّد، گنجینه دانشمندان، ج۲، ص۱۰۴.
۱۳. مصاحبه با استاد محمدعلی مجاهدی (پروانه)، عصر روز جمعه ۱۳۸۲/۹/۱۴، مفاخر آذربایجان، عبدالرحیم عقیقی بخشایشی، ج۱، ص۳۵۵.
۱۴. مصاحبه با استاد محمدعلی مجاهدی (پروانه)، عصر روز جمعه ۱۳۸۲/۹/۱۴، در محضر لاهوتیان، ص۴۴۴-۴۴۵.
۱۵. مصاحبه با استاد محمدعلی مجاهدی (پروانه)، عصر روز جمعه ۱۳۸۲/۹/۱۴، در محضر لاهوتیان، ص۴۴۴-۴۴۵.
۱۶. گفتگو با استاد محمدعلی مجاهدی (پروانه)، عصر روز سه شنبه ۱۳۸۲/۹/۱۱، در محضر لاهوتیان، ص۴۴۵.
۱۷. گفتگو با استاد محمدعلی مجاهدی (پروانه)، عصر روز سه شنبه ۱۳۸۲/۹/۱۱، در محضر لاهوتیان، ص۴۴۵.
۱۸. مصاحبه با استاد محمدعلی مجاهدی (پروانه)، عصر روز جمعه ۱۳۸۲/۹/۱۴، مفاخر آذربایجان، ج۱، ص۳۳۷.
۱۹. مصاحبه با استاد محمدعلی مجاهدی (پروانه)، عصر روز جمعه ۱۳۸۲/۹/۱۴، در محضر لاهوتیان، ص۴۴۷.
۲۰. مصاحبه با استاد محمدعلی مجاهدی (پروانه)، عصر روز جمعه ۱۳۸۲/۹/۱۴.
۲۱. مصاحبه با استاد محمدعلی مجاهدی (پروانه)، عصر روز جمعه ۱۳۸۲/۹/۱۴.



پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه، برگرفته از مقاله «مُجاهدی تبریزی، محمّد »، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۹/۱۶.    






جعبه ابزار