• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

آل در قرآن

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



آل، اهل، خانواده، پیروان، شخص این واژه، ۲۵ بار فقط به صورت مضاف در قرآن آمده است.
[۲] روحانی، محمود، المعجم الاحصائی، ج۲، ص‌۱۵.




سیزده بار به «فرعون»، چهار بار به «لوط»، دو بار به «ابراهیم» و «یعقوب» و یک بار نیز به هر یک از واژه‌های «موسی» «هارون» «داوود» و «عمران» اضافه شده است. در ریشه لغوی «آل» دو نظر اساسی وجود دارد که بر گوناگونی معنای این لفظ، تناسب معانی با لفظ و نیز تشخیص معنای حقیقی از مجازی مؤثّر است.

۱.۱ - آل در قرآن

لغویان و مفسّران برای «آل» چهارمعنا ذکر کرده‌اند: «اهل و خانواده» «پیروان» «شخص» و «نزدیکان خاص». «آل» در قرآن بیش‌تر به معنای «پیروان» است؛ یعنی قوم و گروهی که پیرو شخصی دارای مسلک ویژه باشند که آن‌ها را به هم پیوند داده است؛ پس از این معنا، «آل» به ترتیب در معانی «اهل و خانواده» «شخص» و «نزدیکان خاص» به کار رفته است.

۱.۲ - آل به معنای اهل و خانواده

اهل و خانواده، شایع‌ترین معنای «آل» است؛ از این رو، هنگام کاربرد این واژه بدون قرینه، فقط این معنا به ذهن می‌آید. شاید تبادر معنای خانواده موجب شده تا بعضی لغویان، آن را فقط به همین معنا بدانند.
به نظر برخی لغویان، «آل» در اصل، «اهل» بوده، «هاء» به «همزه» تبدیل؛ سپس تخفیف شده و کلمه «آل» پدید آمده است؛ زیرا مصغّر کلمه «آل»، «اُهَیْل» است و تصغیر، کلمات عرب را به ریشه لغوی آن‌ها باز می‌گرداند.
برخی از لغویان و مفسّران نیز همین نظر را تأیید کرده‌اند. برخی، از جمع بین آیه «إِلاَّ ءَالَ لوط نَجَّینهُم بِسَحَر » فقط خانواده لوط بود که سحرگاهشان رهانیدیم. و «فَأَسرِ بِأَهلِکَ بِقِطع مِنَ الَّیل » پس پاسی از شب گذشته، خانواده‌ات را حرکت ده. نتیجه می‌گیرند که آل، همان اهل است. شیخ طوسی نیز در آیه «إِنَّ اللّهَ اصطَفی ءَادَمَ و نوحاً و ءَالَ إبرهیمَ و ءَالَ عِمرنَ عَلَی العلَمین » خداوند؛ آدم، نوح، آل ابراهیم و آل‌عمران را بر جهانیان برگزید «آل» را به معنای «اهل» می‌داند. گروهی دیگر از مفسّران نیز همین معنا را برای «آل» در آیات ذیل پذیرفته‌اند:«إلاَّ ءَالَ لُوط نَجَّینهُم بِسَحَر» «أَخرِجوا ءَالَ لوط مِن قَریَتِکُم » خانواده لوط را از قریه خود بیرون برانید ، «إِلاَّ ءَالَ لُوط اِنَّا لَمُنَجُّوهُم أَجمَعین » دیگر خانواده لوط که به تحقیق همه آن‌ها را رهانیدیم.
[۲۰] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع‌البیان، ج‌۶‌، ص‌۵۲۴‌.
در چند جای قرآن، از جمله در آیه ۳۳ آل‌عمران و ۵۴ نساء آل به معنای فرزندان آمده؛
[۲۶] رازی، فخرالدین، التفسیرالکبیر، ج۱۰، ص۱۳۳.
[۲۷] قرطبی، محمد، الجامع لأحكام‌القرآن، ج۴، ص۴۱.
امّا منافاتی با معنای «اهل» ندارد؛ چرا که بارزترین مصداق اهل‌و‌خانواده هرکسی فرزندان اویند. گرچه شایع‌ترین معنای «آل»، «اهل» است، تفاوت‌هایی بین کاربرد این دو وجود دارد؛ از جمله، «آل» برخلاف «اهل» به زمان، مکان و کلمات نکره اضافه نمی‌شود؛ هم‌چنین «آل» برخلاف «اهل» بیش‌تر به افراد شریف و با فضیلت (در‌ دنیا‌ یا‌ آخرت ) اضافه می‌شود؛ ازاین رو، در قرآن، مضافٌ‌الیه «آل» یا نام پیامبر (صلی الله علیه وآله)است یا « فرعون » که بزرگ و فرمان‌روای قوم خود بوده‌است.

۱.۳ - آل به معنای پیروان

این معنا (پیروان کسی که آیین و مسلک خاّصی دارد) در قرآن بیش از معانیِ دیگر آمده است.
در آیه «و‌أَغرَقنا ءَالَ فِرعَون » و ما پیروان فرعون را غرق گردانیدیم از لشکر فرعون به «آل» تعبیر شده؛ چون با او بر یک عقیده بودند. آل، در آیه «أَدخِلوا ءَالَ فِرعَونَ أشَدَّ العَذاب» نیز به همین معنا است؛ زیرا فرعون، فرزند نداشته، و‌ پدر، عمو، برادر و نزدیکان خاصّ وی نبوده‌اند تا خاندان و اهلش مراد باشد؛ پس پیروان وی منظور است؛
[۳۵] قرطبی، محمد، الجامع لأحكام‌القرآن، ج‌۱، ص‌۲۶۰.
بنابراین، مقصود در سیزده آیه‌ای که در آن‌ها «آل‌فرعون» آمده، پیروان فرعون است، نه اهل و خانواده او.
پیش از این گذشت که در ریشه لغوی «آل» دو نظر وجود دارد که یکی از آن‌ها در ذیل معنای «اهل» ذکر شد. رأی دیگر این‌است که «آل» از کلمه دیگری گرفته نشده؛ بلکه اصلِ آن، «اَوْل» به معنای رجوع و بازگشت و مصغَّرش «أُوَیْل» است، نه «أُهَیْل»؛ در این صورت، تناسب آل با معانیِ چهارگانه حفظ می‌شود؛ چرا که با این ریشه لغوی، آلِ شخص به کسانی گفته می‌شود که به سبب خویشاوندی یا با عنوان یا روش و دین به او منسوب باشند؛ پس تفاوت «اهل» با «آل» در این است که در «اهل»، «انس و الفت» با شخص، و‌در «آل» رجوع به شخص اصل قرار می‌گیرد. براساس رأی این گروه از لغویان، بعید نیست که آل، «مشترک لفظی» و معانی مذکور، حقیقی باشد نه مجازی.

۱.۴ - آل به معنای شخص

گاهی مقصود از آلِ فلان، خودِ شخص است.
[۴۰] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع‌البیان، ج‌۲، ص‌۶۱۴_۶۱۵‌.
دلیل‌ این‌که‌ از شخص، به آل او تعبیر می‌کنند، توجّه دادنِ دیگران به مقام و شأن او است.
[۴۱] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع‌البیان، ج‌۲، ص‌۷۳۴.
این معنا، هم مورد نظر مفسّران است و هم در اشعار عرب آمده. به نظر برخی مفسّران، در آیه «وَبَقیَّةٌ مِمّا تَرَکَ ءَالُ موسی و ءَالُ هرون» «إِنَّ اللّهَ اصْطَفی ءَادمَ و نوحاً وَ‌ءَالَ إبرهیمَ وَ ءَالَ عِمرن عَلَی العلَمین» مقصود، شخصِ موسی، هارون، ابراهیم و عمران است؛
[۴۴] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج‌۲، ص‌۶۱۴_۶۱۵.
[۴۵] رازی، فخرالدین، التفسیر‌الکبیر، ج‌۶‌، ص‌۱۹۱.
همان‌گونه که مراد از «آل‌ابی‌بکر» در بیت زیر، شخص ابوبکر است: و لاتبک میتاً بعد میت أحبّه / علی و عبّاس و آل‌ أبی‌ بکر.
[۴۷] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع‌البیان، ج‌۲، ص‌۶۱۵‌.


۱.۵ - آل به معنای نزدیکان خاص

چهارمین معنای واژه «آل»، کسانی هستند که رابطه خاصّی با انسان دارند؛ چه این رابطه از طریق خویشاوندی و نزدیکی با فرد حاصل شود، چه با دوستی؛ براین‌اساس، منظور از آل‌محمد (صلی الله علیه وآله)، نزدیکان خاصّ حضرت خواهد بود. علامه طباطبایی، براساس همین معنا، مقصود از «آل‌ابراهیم» و «آل عمران» در آیه «إِنَّ اللّهَ اصطَفی ءَادَم و‌نوحاً و ءَالَ إبرهیمَ وَ ءَالَ عِمرن عَلَی العلَمین» را نزدیکانِ خاصّ ابراهیم و‌عمران و کسانی می‌داند که به آن دو ملحق‌می‌شوند.


(۱) مصطفوی، حسن، التحقيق فى كلمات‌القرآن‌الكريم.
(۲) شیخ‌طوسی، محمد بن حسن، التبيان فى تفسيرالقرآن.
(۳) رازی، فخرالدین، التفسير الكبير.
(۴) مکارم‌شیرازی، ناصر، تفسير نمونه.
(۵) قرطبی، محمد، الجامع لأحكام‌القرآن.
(۶) قرشی، علی‌اکبر، قاموس قرآن.
(۷) ابن‌منظور، لسان‌العرب.
(۸) طریحی، مجمع‌البحرين.
(۹) طبرسی، فضل بن حسن، مجمع‌البيان فى تفسير القرآن.
(۱۰) روحانی، محمود، المعجم الإحصايى.
(۱۱) ابن‌فارس، معجم مقاييس‌اللغة.
(۱۲) راغب‌اصفهانی، حسین، مفردات الفاظ القرآن.
(۱۳) طباطبایی، محمدحسین، الميزان فى تفسير القرآن.


۱. مصطفوی، حسن، التحقیق، ج‌۱، ص‌۱۷۶، «آل».    
۲. روحانی، محمود، المعجم الاحصائی، ج۲، ص‌۱۵.
۳. راغب اصفهانی، حسین، مفردات، ص۳۰، «آل».    
۴. مصطفوی، حسن، التحقیق، ج ۱، ص ۱۷۷.    
۵. راغب اصفهانی، حسین، مفردات، ص‌۳۰، «آل».    
۶. ابن‌منظور، لسان‌العرب، ج‌۱۱، ص‌۳۰، «اهل».    
۷. مصطفوی، حسن، التحقیق، ج‌۱، ص‌۱۷۶، «آل».    
۸. قرشی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج‌۱، ص‌۱۴۳، «آل».    
۹. راغب اصفهانی، حسین، مفردات، ص‌۳۰، «آل».    
۱۰. طریحی، فخرالدین، مجمع‌البحرین، ج‌۱، ص‌۱۳۴، «اول».    
۱۱. طباطبایی، محمدحسین، المیزان، ج‌۳، ص‌۱۶۵.    
۱۲. قمر/سوره۵۴، آیه۳۴.    
۱۳. هود/سوره۱۱، آیه۸۱.    
۱۴. قرشی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج‌۱، ص‌۱۴۳، «آل».    
۱۵. آل‌عمران/سوره۳، آیه۳۳.    
۱۶. شیخ‌طوسی، محمد بن حسن، التبیان، ج‌۲، ص‌۴۴۱.    
۱۷. قمر/سوره۵۴، آیه۳۴.    
۱۸. نمل/سوره۲۷، آیه۵۶.    
۱۹. حجر/سوره۱۵، آیه۵۹.    
۲۰. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع‌البیان، ج‌۶‌، ص‌۵۲۴‌.
۲۱. مکارم‌شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج‌۲۳، ص‌۶۱.    
۲۲. مکارم‌شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج‌۹، ص۱۸۶.    
۲۳. مکارم‌شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج‌۱۱، ص‌۱۰۲.    
۲۴. آل‌عمران/سوره۳، آیه۳۳.    
۲۵. نساء/سوره۴، آیه۵۴.    
۲۶. رازی، فخرالدین، التفسیرالکبیر، ج۱۰، ص۱۳۳.
۲۷. قرطبی، محمد، الجامع لأحكام‌القرآن، ج۴، ص۴۱.
۲۸. طباطبایی، محمدحسین، المیزان، ج۳، ص۱۶۵.    
۲۹. راغب‌اصفهانی، حسین، مفردات، ص‌۳۰، «آل».    
۳۰. ابن‌منظور، لسان‌العرب، ج‌۱۱، ص۳۰، «آل».    
۳۱. مصطفوی، حسن، التحقیق، ج‌۱، ص‌۱۷۶، «آل».    
۳۲. نساء/سوره۴، آیه۵۴.    
۳۳. قرشی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج‌۱، ص‌۱۴۳، «آل».    
۳۴. غافر/سوره۴۰، آیه۴۶.    
۳۵. قرطبی، محمد، الجامع لأحكام‌القرآن، ج‌۱، ص‌۲۶۰.
۳۶. مصطفوی، حسن، التحقیق، ج‌۱، ص‌۱۷۷، «آل».    
۳۷. مصطفوی، حسن، التحقیق، ج‌۱، ص‌۱۷۷، «آل».    
۳۸. مصطفوی، حسن، التحقیق، ج‌۱، ص‌۱۷۷، «آل».    
۳۹. ابن‌فارس، مقاییس اللغه، ج‌۱، ص‌۱۶۱، «اول».    
۴۰. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع‌البیان، ج‌۲، ص‌۶۱۴_۶۱۵‌.
۴۱. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع‌البیان، ج‌۲، ص‌۷۳۴.
۴۲. بقره/سوره۲، آیه۲۴۸.    
۴۳. آل‌عمران/سوره۳، آیه۳۳.    
۴۴. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج‌۲، ص‌۶۱۴_۶۱۵.
۴۵. رازی، فخرالدین، التفسیر‌الکبیر، ج‌۶‌، ص‌۱۹۱.
۴۶. ابن‌فارس، مقاییس اللغه، ج‌۱، ص‌۱۶۱ «اول».    
۴۷. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع‌البیان، ج‌۲، ص‌۶۱۵‌.
۴۸. راغب‌اصفهانی، حسین، مفردات، ص۳۰، «آل».    
۴۹. آل‌عمران/سوره۳، آیه۳۳.    
۵۰. طباطبایی، محمدحسین، المیزان، ج‌۳، ص‌۱۶۵.    



مرکز دائرة المعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله «آصف بن برخیا».    



جعبه ابزار