• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

آل

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مرتبط: آل (مقالات مرتبط).

آل، خانواده، عائله، خاندان، تیره، اهل، عشیره، پیروان، وابستگان به یک معنی هستند.



این کلمه ظاهراً در بیشتر این معانی، از عصر جاهلی معروف بوده است. قریشیان، از آنجا که حفاظت خانه کعبه و متعلقات آن را به عهده داشته‌اند، خویشتن را «آل‌الله» می‌خواندند و عربان، در مقام دادخواهی، می‌گفتند: «یالَ‌الله»، یعنی‌ ای قریشیان.


اما ریشه کلمه چندان روشن نیست و شکل مشابهی از آن را در زبان‌های سامی نیافتیم. اگر مفهوم «انتساب به یک شخص یا محل»، «جمعیت و قدرت» را در نظر بگیریم، آنگاه کلمه، با لفظ «اوّل» (اوگاریتیک «wl: نخست، آرامی، awwal، awla: آغاز، گذشته، مندایی t+» wl: بازگشتن) هم خانواده می‌گردد و سپس به مفهوم قدرت (اوگاریتیک ul؛ کنعانی yal: قدرت) منتهی می‌شود. از سوی دیگر ریشه یائی کلمه را می‌توان اصل دانست: آرامی و سریانی iyālā: کمک، کنعانی «eyāl: قدرت، کمک، آکادی ayyalu: هم پیمان. علاوه براین، توجیهِ لغت‌شناسان مسلمان که آن را مشتق از «اهل» دانسته‌اند نیز بی‌اساس نیست (هرچند که استناد ایشان به مصغر کلمه را نمی‌توان معتبر شمرد)، زیرا لفظ ahl (عبری کنعانی «ahel، آرامی» ahlā، نبطی، «hlt») در اوگاریتیک به معنی چادر، و در آکادی به صورت āl (به معنی شهر) آمده است. سپس می‌بینم که شاعر جاهلی ابوذؤیب ان را به معنی چوب‌های خیمه به کار برده است.


شاید تطور کلمه از جزئی به کلی بوده است: خانواده (ساکن یک چادر)، خاندان، خاندان بزرگ و عشیره، قبیله، پیروان (سیاسی یا دینی). در قرآن کریم آن را هم به معنای پیروان دینی ـ سیاسی ـ جغرافیایی (آل فرعون، آل لوط و غیره. قس: سخن ابن‌ عبّاس: ـآلَ‌الله، اهل‌القرآن»)، می‌توان یافت.
در تحدید معنی «آل محمد، آل نبی» علمای اهل سنت عموماً مفهوم عام «بنی هاشم» را در نظر داشته‌اند و‌گاه آن را به «امت محمد» تفسیر کرده‌اند (برخی نیز مفهوم آن ترکیب را همسران پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) پنداشته‌اند). راغب در توجیه همین معناست که آل نبی را خاصان و پیروان آن حضرت (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از حیث علم می‌داند: اهل علم به معنای اخص «آل نبی» و امت اویند و اهل علم از راه تقلید فقط امت او. وی در این باب به حدیثی از حضرت صادق(علیه‌السّلام) نیز اشاره می‌کند .
گرایش کلی اهل تشیع آن است که آل محمد و آل نبی را با «عترت»، یعنی اولاد امام علی (علیه‌السّلام) و حضرت فاطمه(سلام‌الله‌علیها) یکی بدانند. اربلی می‌کوشد مفهوم آل و اهل و عترت را مجزا کند. نیز شاید به همین منظور بوده که رَیّان‌ بن‌ الصَّلْت قمی کتابی نوشته و در آن، سخنان حضرت رضا (علیه‌السّلام) را در «الفرق بین‌الآل والامه» فراهم آورده است.


دو کلمه آل و اهل هریک به تدریج موارد استعمالی خاص خود یافته‌اند. در کتاب‌های لغت، در تفکیک مفاهیم این دو لفظ سخن بسیار گفته‌اند، از جمله اینکه آل، برخلاف اهل، با نام‌های جغرافیایی ترکیب نمی‌شود، اهل بغداد، اهل‌المشرق و نه آل بغداد و آل‌المشرق و جز آن، آل به مفهوم «خاندان و اعقاب مردی شریف» از‌ همان قرن اول ق/۷م رواج بسیار یافت و اکنون نیز درباره خاندان‌های پادشاهان و امیران به کار می‌رود. این ترکیب در زبان فارسی نیز رواج تمام دارد و حتی برخی از خاندان‌های اصیل ایرانی را با لفظ آل مشخص می‌کنند: «آل بویه» بسیار معروف‌تر از «بویه یان» است.


۱) بهاءالدین ابوالحسن اربلی، کشف‌الغمه، بیروت، دارالکتاب‌الاسلام (اول و دوم).
۲) حسین‌ بن‌ محمد راغب اصفهانی، المفردات، به کوشش محمد سیدالگیلانی، مصر، مصطفی‌البابی‌الحلبی، ۱۳۸۱ق.
۳) محمد بن‌ حسن طوسی، الفهرست، به کوشش محمود رامیار، دانشگاه مشهد، ۱۳۵۱ش.
۴)لسان‌العرب.


۱. بهاءالدین ابوالحسن اربلی، کشف‌الغمه، ج ۱، ص۶۲.    
۲. لسان‌العرب، ذیل «اول».    
۳. بهاءالدین ابوالحسن اربلی، کشف‌الغمه، ج۱، ص۶۲.    
۴. حسین‌بن‌محمد راغب اصفهانی، المفردات، ص۳۰.    
۵. حسین‌بن‌محمد راغب اصفهانی، المفردات، ص۳۱.    
۶. بهاءالدین ابوالحسن اربلی، کشف‌الغمه، ج۱، ص۶۲.    
۷. بهاءالدین ابوالحسن اربلی، کشف‌الغمه، ص۶۲.    
۸. محمد بن‌حسن طوسی، الفهرست، ص۲۰۸.    



دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «آل»، شماره۳۴۳.    


رده‌های این صفحه : واژه شناسی




جعبه ابزار