• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

آقا رضا اصفهانی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



در این نوشتار زندگی نامه تفصیلی آقا رضا اصفهانی آورده شده است.
[۱] گلشن ابرار ج۴.
این متن، ذیل عنوان محمدرضا مسجدشاهی در کتاب گلشن ابرار آمده است.متوفای ۱۳۶۲ هـ. ق.



فقیه و دانشمند بزرگ آیة الله شیخ محمدرضا مسجدشاهی، معروف به آقا رضا اصفهانی، در ۲۰ محرم سال (۱۲۸۷ هـ. ق.) در محله عماره شهر نجف اشرف به دنیا آمد.
[۲] تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج۲، ص۲۲۲.
[۳] شعراء الغری او النجفیات، ج۴، ص۴۲.
[۴] گنجینه دانشمندان، ج۱، ص۲۴۲.
[۵] مجله نور علم، ش۹، دوره دوم، سال ۱۳۶۶، ص۸۰.
[۶] تذکرة القبور، عبدالکریم گزی اصفهانی، ص۳۲۸.

پدرش شیخ محمدحسین اصفهانی نجفی از عالمان و فقیهان بنام شهرهای اصفهان و نجف اشرف بود. وی در تاریخ (۱۲۶۶ هـ. ق.) دیده به جهان گشود. مقدمات علوم دینی را در زادگاهش اصفهان به پایان رساند. سپس برای ادامه تحصیلات عالی علوم اسلامی به نجف اشرف مهاجرت کرد و در درس خارج فقه و اصول استادان و آیات عظام آن شهر به ویژه میرزا حبیب الله رشتی، شیخ راضی نجفی، و میرزا محمدحسن شیرازی حاضر شده، بهره‌های فراوان برد و به درجه اجتهاد نایل آمد.
شیخ محمدحسین از شاگردان فلسفه حکیم بزرگ آیة الله شیخ محمدعلی ترکی در نجف بود که حکمت متعالیه را نزد آن استاد بزرگوار به خوبی فراگرفت.


در وصف این عالم بزرگ گفته‌اند:
«او عالمی فقیه، فیلسوفی حکیم، پژوهشگری ژرف اندیش، زاهدی عارف و مفسری متبحر است.»
از آثار او، کتاب‌های «الفقه»، «الاصول الفقه»، «اصل البرائة»، «اصول العقائد» و «تفسیر القرآن الکریم» است. آیة الله شیخ محمدحسین اصفهانی در محرم (۱۳۰۸ هـ. ق.) در حالی که فرزندش آقا رضا اصفهانی ۲۱ ساله بود، در نجف اشرف دار فانی را وداع گفت و در آن وادی مقدس به خاک سپرده شد.
[۹] تذکرة القبور، عبدالکریم گزی اصفهانی، ص۳۳۰.
[۱۰] معجم رجال الفکر، ص۳۶.

جدش شیخ محمدباقر مسجدشاهی (متوفای ۱۳۰۱ هـ. ق.) از شاگردان شیخ حسن اصفهانی نویسنده «انوارالفقاهه»، شیخ مرتضی انصاری و صاحب جواهر در نجف اشرف بود که بعد از رسیدن به درجه بلند اجتهاد به اصفهان بازگشت و به تدریس علوم دینی و تبلیغ معارف و احکام اسلامی پرداخت و در مسجد شاه (مسجد عباسی) ـ که سال‌ها محل اقامه شعائر دینی توسط پدرش شیخ محمدتقی بود ـ به تقویت فرهنگ دینی اقدام کرد.
از آثار به جا مانده او، «لب الاصول»، «لب الفقه»، و «رساله حجیت ظن طریقی» است.
[۱۱] نقباءالبشر، شیخ آقابزرگ تهرانی، ج۱، ص۱۹۸.
[۱۲] معجم رجال الفکر، ص۳۵.

جد اعلایش شیخ محمدتقی فرزند شیخ عبدالرحیم تهرانی اصفهانی، (متوفای ۱۲۴۸هـ. ق.) از شاگردان سید محسن اعرجی در کاظمیه، محمدباقر وحید بهبهانی و سید علی طباطبایی در کربلا و سید محمدمهدی بحرالعلوم و شیخ جعفر کاشف الغطاء در نجف اشرف بود. از آثار ارزشمند او: «هدایة المسترشدین فی شرح اصول معالم الدین»، «الطهاره»، «البیع» و کتاب «الفقه فی الفقه الاستدلالی» است.
[۱۴] موسوعة النجف الاشرف، ج۱۱، ص۴۴.
[۱۵] تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج۲، ص۲۲۲.
[۱۶] تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج۲، ص۴۳۸.

خاندان آقا رضا مسجدشاهی، از خاندان معروف علمی و مذهبی در شهر اصفهان هستند که از آن، عالمان و فقیهان بزرگی مثل اجداد آقا رضا اصفهانی برخاسته‌اند. این خاندان به خاطر اقامه نماز جماعت، برگزاری مراسم مذهبی و ترتیب جلسات علمی در مسجد شاه این شهر توسط شیخ محمدحسین اصفهانی ـ جد اول آقا رضا اصفهانی ـ به مسجدشاهی معروف شده‌اند. خود شیخ محمدرضا، نیز به خاطر تولدش در نجف اشرف به «نجفی» و به علت اقامت در شهر اصفهان به «اصفهانی» مشهور شده است و به سبب احترام نامش او را آقا رضا هم خطاب می‌کنند.


دوران کودکی آقا رضا اصفهانی در دامن پدری عالم و مهربان در نجف اشرف سپری شد. وی نزد پدرش به فراگیری خواندن، نوشتن و قرائت قرآن پرداخته، این مرحله از زندگی خود را با هوش و ذکاوت بسیار، به خوبی به پایان رساند.


آقا رضا در سال ۱۲۹۶ هـ. ق. در حالی که ۹ سال بیشتر نداشت، همراه پدر خود از نجف اشرف به شهر اصفهان سفر کرد و تا سال (۱۳۰۰هـ. ق.) در آن شهر اقامت گزید. در این مدت کوتاه، ادبیات فارسی و عربی، مقداری از فقه، اصول و دیگر علوم مقدماتی را نزد مدرسان و فقیهان آن شهر فراگرفت. او کتاب‌های صرف و نحو، معالم الاصول، نجات العباد، علم عروض، علم حدیث، شرح لمعه و قسمتی از رسائل شیخ انصاری را در حالی که نوجوانی بیش نبود فراگرفت.
[۱۷] المسلسلات، مرعشی نجفی، ج۲، ص۸۷.



آقا رضا اصفهانی در سال ۱۳۰۰ هـ. ق. در ۱۳ سالگی همراه پدر و جدش شیخ محمدباقر اصفهانی به زادگاه خود نجف اشرف بازگشت و مرحله جدیدی از تحصیلات خود را آغاز نمود. او تحصیلات عالی خود را نزد دانشمندان، ادیبان و فقیهان آن شهر ادامه داد و پس از سال‌ها کوشش در راه تحصیل و پژوهش، در بیشتر علوم از قبیل:حدیث، رجال، ریاضیات، منطق، فلسفه، ادبیات عرب، نظم، نثر، تاریخ و تفسیر به درجات عالی رسید و در فقه و اصول نیز به درجه اجتهاد نایل آمد.
هوش سرشار، انگیزه فراوان برای یادگیری، کوشش و پشتکار در راه تحصیل، غنیمت شمردن اوقات، ارتباط علمی فراوان با استادان و احترام به آن‌ها و تضرع و دعا برای کسب موفقیت از پشتوانه‌های تحصیلی و از ویژگی‌های علم اندوزی وی به شمار می‌رفت.
با این که او از نظر معیشت در وضعیت خوبی قرار نداشت و تا آخر عمر هم در چنین وضعیتی به سر برد، ولی هیچ گاه از تحصیل، پژوهش، تعمق و تفکر در مسائل پیچیده علمی باز نماند و همواره و در همه حال به فراگیری معارف، مسائل دینی و علوم مختلف پرداخت.
[۱۸] المسلسلات، مرعشی نجفی، ج۲، ص۸۸.

جایگاه علمی آقا رضا اصفهانی از نظر دانشمندان و صاحب نظران علوم مختلف، به ویژه شرح حال نویسان مخفی نبوده است از این رو با عبارت‌ها و جمله‌های متنوع از او تجلیل کرده و عظمت موقعیت علمی او را تحسین نموده‌اند. آنان وی را مجتهد بزرگ در فقه و اصول، متکلم متبحر، مفسر ژرف نگر، فیلسوف متاله، شاعر ماهر، ادیب، ریاضی دان، محیط بر اصول و فروع علم عروض و به طور کلی جامع علوم عقلی و نقلی معرفی کرده‌اند.
[۱۹] ریحانة الادب، ج۵، ص۱۶۴.
[۲۰] تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج۲، ص۲۳۱.
[۲۱] معجم رجال الفکر، ص۳۶.
[۲۲] آثار الحجة یا تاریخ و دائرة المعارف حوزه علمیه قم، ج۱، ص۷۷.

آیة الله مرعشی نجفی در جاهای مختلف، ضمن تمجید از مقام علمی وی و توصیف او با عبارات گوناگون، او را نابغه عصر در علوم مختلف و کم نظیر در جامعیت علوم عقلی و نقلی می‌داند.
[۲۳] المسلسلات، مرعشی نجفی، ج۲، ص۷۴۹.

شیخ آقا بزرگ در کتاب «نقباء البشر» او را متبحر، صاحب نظر و نوآور در همه علوم اسلامی به ویژه فقه و اصول معرفی کرده و از جایگاه علمی او تجلیل می‌کند.
[۲۴] نقباء البشر، شیخ آقابزرگ تهرانی، ج۲، ص۷۴۹.

آیة الله میر سید علی مجتهد نجف آبادی از بزرگان و مدرسان نامی اصفهان بارها گفته است:
«از اصفهانی‌ها فقط چند نفر مجتهد مسلم وجود دارد و آنان: شیخ ابوالفضل ریزی، سید ابوالقاسم دهکردی، شیخ محمدحسین فشارکی، آقا رضا اصفهانی و خود من.»
اهمیت این سخن وقتی روشن می‌شود که او قبل از دیدار با آنان در بین عالمان شیعه تنها خود را «اعلم» می‌دانست و برای آیة الله شیخ ضیاءالدین عراقی بعد از خود مقام ارجحیت قائل بود اما بعد از ملاقات با آقا رضا اصفهانی و مباحثه علمی با او از نظر خود عدول کرد و برای آقا رضا اصفهانی و شخصیت‌هایی که نام برده شد، مقام اعلمیت و برتری بر دیگران قائل شد.
[۲۵] مجله نور علم، ش۹، دوره دوم، سال ۱۳۶۶، ص۸۰.



از موهبت‌های بزرگ خداوند به آقا رضا اصفهانی، فراهم بودن زمینه ارتباط با دانشمندان، استادان ماهر و فقیهان نامدار در شهرهای اصفهان و نجف اشرف بود. او از این موقعیت مناسب کمال استفاده را نمود و در نجف اشرف در همان ابتدای جوانی با شور و شوق فراوان و با توکل بر خداوند منان، در محضر بسیاری از آنان حاضر و از وجود آنان بهره‌های فراوان برد. آنان عبارتند از:
۱. شیخ محمدحسین اصفهانی (متوفای ۱۳۰۸ هـ. ق). (پدر آقا رضا اصفهانی)
آقا رضا اصفهانی در اصفهان، کتاب‌های فصول، تفسیر بیضاوی و قسمتی از تفسیر کشاف را نزد این عالم بزرگوار که پدرش بود، خواند و از او بهره‌های فراوانی در معارف قرآنی برد.
[۲۶] تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج۲، ص۲۳۹.

۲. سید محمدابراهیم قزوینی
آقا رضا اصفهانی می‌گوید: کتاب نجات العباد و علم نحو را از خارج و بدون کتاب نزد او خواندم. و در کتابم «حلی الدهر العاطل» نوشته‌ام که، قبل از رسیدن به سن تکلیف، در درس او حاضر می‌شدم. او بسیار ماهر بود و نحو را خوب تدریس می‌کرد.
[۲۷] تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج۲، ص۴۴۰.

آقا رضا اصفهانی، علاوه بر یادگیری نحو و ادبیات عرب، کتاب معالم الاصول، شرح اللمعه و قسمتی از کتاب‌های فقه و اصول سطح حوزه و تفسیر را نیز نزد آن عالم بزرگوار فراگرفت.
[۲۸] نقباء البشر، شیخ آقابزرگ تهرانی، ج۲، ص۷۴۸.

۳. شیخ محمدباقر بهاری همدانی (متوفای ۱۳۳۳ هـ. ق.)
شیخ محمدباقر بهاری فرزند محمدجعفر بهاری همدانی فقیهی زاهد و عارف و از شاگردان و تربیت یافتگان عارف بزرگ ملا حسینقلی همدانی (متوفای ۱۳۱۱ هـ. ق.) بود. او از مشایخ آقا رضا اصفهانی بود که به او اجازه روایت عطا کرده بود.
[۲۹] تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج۲، ص۲۳۷.
شرح زندگانی وی در گلشن ابرار ج۳ آمده است.
۴. سید جعفر حلی (متوفای ۱۳۱۵ هـ. ق.)
سید جعفر فرزند محمدحسین حلی، ادیبی بزرگ بوده که در سرودن انواع شعر احاطه کامل داشته است. وی از جمله کسانی است که آقا رضا اصفهانی در نجف اشرف از محضر او استفاده کامل برد و در جلسات ادبی و مشاعره او شرکت فعال داشت.
[۳۰] نقباء البشر، شیخ آقابزرگ تهرانی، ج۲، ص۷۴۹.

۵. میرزا حبیب الله ذی الفنون (متوفای ۱۳۶۷ هـ. ق.)
میرزا حبیب الله فرزند جعفر سلطان آبادی اراکی معروف به ذی الفنون، دانشمندی بزرگ در فلسفه، ریاضیات و نجوم بوده و آقا رضا اصفهانی، علوم ریاضی، هیئت، فلک و فلسفه را نزد او آموخته است.
[۳۱] نقباء البشر، شیخ آقابزرگ تهرانی، ج۲، ص۷۴۸.
[۳۲] تاریخ علمی و اجتماعی اصفهانی، ج۲، ص۴۴۱.
[۳۳] تذکرة القبور، عبدالکریم گزی اصفهانی، ص۳۲۹.

۶. میرزا محمدحسن شیرازی (متوفای ۱۳۱۲ هـ. ق)
[۳۴] آثار الحجة، ج۱، ص۷۷.

۷. سید حسن صدر عاملی (متوفای ۱۳۵۴ هـ. ق.)
سید حسن صدرالدین عاملی موسوی کاظمینی فرزند محمدعلی، نویسنده «تاسیس الشیعة الکرام لفنون الاسلام» از مشایخ آقا رضا اصفهانی است که اجازه نامه روایی اعطایی به وی، در ابتدای کتاب «شرح نجات العباد» متعلق به آقا رضا اصفهانی ذکر شده است.
[۳۵] تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج۲، ص۲۳۹.
[۳۶] گنجینه دانشمندان، ج۱، ص۲۴۲.

۸. میرزا حسین نوری (متوفای ۱۳۲۰ هـ. ق.)
میرزا حسین نوری نویسنده «مستدرک الوسائل» از استادان بزرگ و مؤثر در ارتقای علمی آقا رضا اصفهانی بود. آقا رضا اصفهانی، قسمتی از کتاب‌های تفسیری کشاف، بیضاوی و علم حدیث را نزد او آموخت.
[۳۷] تذکرة القبور، عبدالکریم گزی اصفهانی، ص۳۲۹.
[۳۸] تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج۲، ص۲۳۹.

۹. سید حسین قزوینی حلی نجفی (متوفای ۱۳۲۵ هـ. ق.)
سید حسین فرزند سید مهدی قزوینی حلی نجفی دانشمندی فقیه، فیلسوف، ادیب و شاعر بود. منزل او همیشه محل گردهمایی ادیبان و شاعران بزرگ بود. علاوه بر آقا رضا اصفهانی ـ که در بیت آن عالم بزرگوار برای کسب علم و ادب رفت و آمد داشت ـ ادیبانی چون: سید جعفر حلی، شیخ عبدالحسین صادق، شیخ جواد شبیبی، سید مهدی بغدادی و شیخ عبدالحسین جواهری را نیز می‌توان نام برد که با آن مرد بزرگ ارتباط داشتند.
[۳۹] نقباء البشر، شیخ آقابزرگ تهرانی، ج۲، ص۶۶۲.

آقا رضا اصفهانی، علاوه بر استفاده از مجمع ادبی او، از او اجازه روایت نیز داشت.
[۴۰] تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج۲، ص۲۴۴.

۱۰. محمدکاظم خراسانی (متوفای ۱۳۲۹هـ. ق.)
ملا محمدکاظم خراسانی معروف به آخوند خراسانی و صاحب کفایه فرزند ملا محمدحسین هروی خراسانی از استادان فقه و به ویژه اصول فقه آقا رضا اصفهانی به شمار می‌رود. آقا رضا اصفهانی سال‌ها نزد آن عالم بزرگوار به شاگردی پرداخت. نویسنده گنجینه دانشمندان می‌گوید:
«از بعضی از عالمان مورد اعتماد شنیدم که می‌گفت: در جلسه درس آخوند خراسانی جز آقا ضیاء الدین عراقی، آیة الله بروجردی، شیخ علی قوچانی، شیخ عبدالله گلپایگانی و آقا رضا اصفهانی، کسی جرات اشکال کردن و اعتراض علمی نداشت.»
[۴۱] گنجینه دانشمندان، ج۱، ص۱۷۱.



اصفهانی، آقا رضا در کتاب ارزشمند «وقایة الاذهان» خود می‌گوید:
«در مجلسی (که پر از عالمان بود) در محضر شیخ و استادم صاحب کفایه بودم و این در حالی بود که نوجوانی بیش نبودم و تازه مو بر صورتم روییده بود. مساله مورد طرح در آن جلسه مساله «مقدمه موصله» بود. آخوند خراسانی آن را انکار می‌کرد و من در بین جمعیت با مثال‌های متعدد و متنوع آن مساله را اثبات می‌کردم. و هر چه دلیل بر انکار آن اقامه می‌کرد من با مثال‌های دیگر به اثبات آن تاکید داشتم. تا این که آخوند فرمود: ان معک الوجدان و معی البرهان من با برهان سخن می‌گویم و تو آن را با وجدان رد می‌کنی. در جواب گفتم: مگر نه این است که نهایت و مقصد علم، وجدان است یعنی علوم باید به سرحد وجدان برسند. و اگر شما قبول دارید که مساله مقدمه موصله، از نظر وجدان و واقعیت، ثابت شده است و اگر برهان و دلیل هم مقصدش همان وجدان است، پس چرا حجیت مقدمه موصله را انکار می‌کنید و از طرفی اقامه برهان در برابر وجدان که امری است بدیهی، در واقع ایجاد شبهه است (نه کوشش برای حل مساله). آخوند خراسانی بعد از گفتار من، ساکت شد و دیگر چیزی نگفت.»
[۴۳] تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج۲، ص۳۷۷.

۱۱. آقا رضا همدانی (متوفای ۱۳۲۲ هـ. ق.)
آقا رضا همدانی فرزند محمدهادی نجفی نویسنده «مصباح الفقیه فی شرح الشرایع»، از شاگردان بارز محمدحسن شیرازی (متوفای ۱۳۱۲ هـ. ق.) و از استادان بنام شهر نجف بود که آقا رضا اصفهانی نیز نزد او بهره‌های بسیار برد.
[۴۴] تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج۲، ص۲۴۴.

۱۲. علی نهاوندی (متوفای ۱۳۲۲ هـ. ق.)
مولی علی فرزند فتح الله نهاوندی، از شاگردان شیخ انصاری و میرزا ابوالقاسم کلانتری و نویسنده «تشریح الاصول» از استادان آقا رضا اصفهانی است.
[۴۵] تذکرة القبور، عبدالکریم گزی اصفهانی، ص۳۲۹.
[۴۶] گنجینه دانشمندان، ج۱، ص۲۴۲.

۱۳. فتح الله شیخ الشریعة اصفهانی (متوفای ۱۳۳۹ هـ. ق.)
آقا رضا اصفهانی، علم عروض را نزد آن عالم بزرگوار فراگرفت.
[۴۷] تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج۲، ص۴۴۱.

۱۴. سید محمد کاظم طباطبایی یزدی (متوفای ۱۳۲۷ هـ. ق.) نویسنده «عروة الوثقی».
۱۵. سید مرتضی رضوی کشمیری (متوفای ۱۳۲۳ هـ. ق.)
۱۶. امیر معزالدین سید محمد فرزند سید محمد مهدی قزوینی حلی.
[۴۸] نقباء البشر، شیخ آقابزرگ تهرانی، ج۲، ص۷۵۳.

۱۷. سید محمد طباطبایی فشارکی نجفی (متوفای ۱۳۱۶ هـ. ق.)
آقا رضا اصفهانی از محضر این استاد ارجمند بهره‌های فراوان برد و خود او می‌گوید:
«بهره علمی که من در مدت کوتاهی نزد او بودم، بسیار بیشتر از بهره‌ای است که از دیگر استادان خود، برده‌ام.»
[۴۹] اعیان الشیعه، سید محسن امین، ج۹، ص۱۹۸.

و از گفتار وی برمی آید که با وفات این استاد بزرگوار، دیگر در درس فقه و اصول استاد دیگری شرکت نکرد و به تحقیق و مباحثات و مذاکرات علمی روی آورد.
[۵۰] تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج۲، ص۲۵۰.
[۵۱] المسلسلات، مرعشی نجفی، ج۲، ص۸۷.

۱۸. میرزا حبیب الله رشتی.
[۵۲] المسلسلات، مرعشی نجفی، ج۲، ص۸۷.
مشروح زندگی نامه وی در دیدار با ابرار آمده است.


دوران تحصیل فقه و اصول آقا رضا اصفهانی نزد استادان بزرگ نجف به مدت ۱۶ سال (۱۳۱۶ تا ۱۳۰۰ هـ. ق.) طول کشید و پس از آن دوران مباحثات و مذاکرات علمی وی با دانشمندان اصول و فقه آن دیار در جلسات منظم و مستمر شروع شد. و تا سال (۱۳۳۳هـ. ق.) به مدت ۱۷ سال به طول انجامید. در این مدت طولانی که با پژوهش‌های فراوان و مراجعات متعدد به منابع و مآخذ فقهی و اصولی همراه بود، عالمان و فقیهان صاحب نامی در جلسات علمی با آقا رضا اصفهانی به طور منظم شرکت می‌کردند.
دوران مباحثات علمی آقا رضا اصفهانی با فقیهان نجف اشرف، در واقع دوران شکوفایی علمی وی است زیرا آن چه را که در زمان‌های پیشین از زبان استادان می‌شنید، حالا خود به طور مستقیم از منابع اصلی یافته و در بوته نقد و بررسی قرار می‌داد و در مباحثه و مذاکره با آنان احاطه کامل خود را بر اصول و فروع فقه و اصول بیش از پیش تثبیت می‌کرد.
از عالمان و فقیهانی که به طور منظم و مستمر در جلسه مباحثه آقا رضا اصفهانی شرکت می‌کردند می‌توان افراد زیر را نام برد:
میرزا حسین نایینی ، (متوفای ۱۳۵۵ هـ. ق.)
شیخ عبدالکریم حائری یزدی (متوفای ۱۳۵۵ هـ. ق.)
سید علی مجتهد نجف آبادی (متوفای ۱۳۶۲هـ. ق.)
آشنایی و دوستی سید علی مجتهد نجف آبادی با آقا رضا اصفهانی از حوزه درس استاد بزرگوارشان سید محمد طباطبایی فشارکی شروع شد و تا آخرین روزهای زندگی ادامه پیدا کرد و آن دو بزرگوار در اصفهان به فاصله کمتر از ۲۰ روز وفات یافتند.
شیخ حسن کربلایی (متوفای ۱۳۲۲ هـ. ق.)
شیخ حسن کربلایی فرزند محمدرضا شوشتری، دانشمندی بزرگوار و فقیهی آگاه بود. از آثار او، «تقریرات فقه و اصول»، قاعده «الناس مسلطون علی اموالهم» و رساله‌ای مهم در مورد قضایای تنباکو در سال ۱۳۰۹ هـ. ق. به زبان فارسی است. در این رساله، نویسنده آن موضوع تنباکو را از ابتدای صدور امتیاز از ناحیه ناصرالدین شاه قاجار تا تاریخ لغو آن، با بیانی شیوا و قلمی روان به رشته تحریر درآورده است. این رساله در سال ۱۳۱۰ هـ. ق. به چاپ رسیده است
[۵۳] تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج۲، ص۲۵۱.
و اخیرا توسط مورخ معاصر، رسول جعفریان با نام رساله دخانیه با تعلیقات، تجدید چاپ گردیده است.


شعله‌های آتش جنگ جهانی دوم ـ که از اروپا شروع شده بود ـ آسیا را نیز فراگرفت. عراق هم از آثار شوم این جنگ طولانی بی نصیب نبود و سایه سیاه این جنگ به صورت قتل، غارت و ناامنی بر شهرهای این کشور افکنده شده بود. به طوری که تاب و تحمل آن برای مردم بسیار سخت شده، موجب مهاجرت عده‌ای از جمله عالمان و فقیهان به نقاط مختلف نسبتا امن شد. از جمله آن عالمان، آقا رضا اصفهانی بود که سفر به اصفهان را بر خود لازم دید. وی در این باره می‌گوید:
«شعله‌های آتش جنگ جهانی دوم به عراق سرایت کرد و وحشت و ناامنی همه جا را فراگرفت و من مجبور شدم نجف اشرف را به قصد اصفهان ترک کنم.»
آقا رضا اصفهانی نجف اشرف را ترک و به کربلا رفت و از آن جا به ایران مهاجرت کرد. در این سفر خانواده اش نیز همراه او بودند. وی در کربلا با حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی همسفر شد و تا اراک او را همراهی نمود. او می‌گوید:
«این سفر یکی از بهترین مسافرت‌ها و جامع‌ترین آن‌ها از نظر سعادت و خوشبختی بود. چه این که توفیق همسفری با آیة الله شیخ عبدالکریم حائری یزدی نصیبم شد. و هر دو از کربلا تا سلطان آباد (اراک) با یک وسیله اجاره‌ای همراه شدیم.»
آقا رضا اصفهانی در اواخر سال (۱۳۳۳ هـ. ق.) از نجف مهاجرت نمود و بعد از خداحافظی با شیخ عبدالکریم حائری یزدی در اراک، اول محرم سال (۱۳۳۴ هـ. ق.) وارد اصفهان شد و مورد استقبال مردم و عالمان و خواص شهر اصفهان قرار گرفت. و تا آخر عمر در آن شهر اقامت گزید.
[۵۴] المسلسلات، مرعشی نجفی، ج۲، ص۸۹.
[۵۵] تاریخ علمی و اجتهادی اصفهان، ج۲، ص۴۳۸.



آقا رضا اصفهانی بنا بر وظیفه دینی، به تبلیغ احکام و معارف دین پرداخت و با سفارش و تاکیدهای مکرر آقا نورالله اصفهانی (متوفای ۱۳۴۶ هـ. ق.) به اقامه نماز، تدریس، ارشاد و نشر احکام پرداخت.
[۵۷] المسلسلات، مرعشی نجفی، ج۲، ص۸۹.
روزهای پنج شنبه و جمعه، در منزل خود به قرائت حدیث و تدریس تفسیر روایات می‌پرداخت و در مسجد نو بازار نماز جماعت برگزار می‌کرد.
[۵۸] تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج۲، ص۲۷۹.



یکی از خدمات مهم آقا رضا اصفهانی، تدریس رشته‌های مختلف علوم اسلامی، در شهر اصفهان و قم بوده است. جویندگان دانش که از جایگاه بلند علمی او خبر داشتند، در جلسات درس وی حاضر می‌شدند و از او بهره‌ها می‌بردند. او با بیانی شیوا و تقریری نیکو، با استناد به شواهد و ادله متقن به اثبات مطالب و مسائل علمی می‌پرداخت. و کام تشنگان دانش را با شربت شیرین مسائل علمی سیراب می‌کرد. آقا رضا اصفهانی قبل از ظهرها در مسجد نوبازار و عصرها در مدرسه صدر بازار اصفهان و در سال‌هایی که حکومت رضا خانی عرصه را بر روحانیت تنگ کرده بود، در منزلش به تدریس اشتغال داشت و هیچ گاه دست از نشر معارف دینی برنداشت و حتی در سخت‌ترین شرایط به تربیت شاگردان پرداخت.

۱۱.۱ - شاگردان او در اصفهان

۱. میرزا ابراهیم نواب (متوفای ۱۳۶۶هـ. ق.)
۲. شیخ ابوالقاسم اشراقی (متوفای ۱۳۸۹هـ. ق.)
۳. شیخابوالقاسم نورایی سدهی (متوفای ۱۳۹۰هـ. ق.)
۴. شیخاحمدفیاض فرزندملامصطفی (متوفای۱۴۰۷هـ. ق.)
۵. شیخ اسماعیل گزی.
۶. سید اسماعیل هاشمی موسوی طالخونچی.
۷. شیخ اسماعیل کلباسی (متوفای ۱۳۹۷هـ. ق.)
۸. شیخ امان الله گینکانی (متوفای ۱۳۸۳هـ. ق.)
۹. حاج امیرآقافلاورجانی لنجانی (متوفای۱۴۰۳هـ. ق.)
۱۰. شیخ محمدباقر نجفی.
۱۱. شیخ محمدباقر کمره‌ای نویسنده «الفوائدالغرویه»
۱۲. سید محمدباقر رجایی.
۱۳. سید محمدباقر نحوی (متوفای ۱۳۵۰هـ. ق.)
۱۴. سید محمدتقی مصطفوی فروشانی (متوفای ۱۳۹۰هـ. ق.)
۱۵. شیخ محمدتقی فشارکی (متوفای ۱۴۰۵هـ. ق.)
۱۶. شیخ محمدتقی نجفی فرزند عبدالحسین.
۱۷. جلال الدین فارقلیطی.
۱۸. سید جمال الدین میردامادی نویسنده «ربیع الاسابیع».
۱۹. سیدجوادغروی موسوی نویسنده اخلاق محمد صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم .
۲۰. شیخ محمدجواد اصولی فریدنی (متوفای ۱۳۷۵هـ. ق.)
۲۱. شیخ محمدحسن همدانی (متوفای ۱۳۸۰هـ. ق.)
۲۲. محمدحسن سه چهاری.
۲۳. شیخ محمدحسین فاضل کوهانی.
۲۴. شیخ محمدحسین شریعت هرندی (متوفای ۱۳۹۸هـ. ق.)
۲۵. سید محمدحسین مهدوی اردکانی (متوفای ۱۴۰۷هـ. ق.)
۲۶. حسین موسوی بیدآبادی (متوفای ۱۳۵۶هـ. ق.)
۲۷. محمدحسین ضیایی بیگدلی قمی.
۲۸. شیخ محمدحسین نجفی (متوفای ۱۳۹۹هـ. ق.)
۲۹. حسین ظهیر میردامادی.
۳۰. شیخ حیدرعلی محقق.
۳۱. حیدرعلی خان برومندگزی.
۳۲. شیخ داود مصاحبی نایینی.
۳۳. شیخ محمدرضا قهدریجانی.
۳۴. سید محمدرضا آل رسول.
۳۵. سید محمدرضا شفتی (متوفای ۱۳۹۶هـ. ق.)
۳۶. سید محمدرضا خراسانی (متوفای ۱۳۹۰هـ. ق.)
۳۷. سید ریحان الدین مهدوی (متوفای ۱۳۹۹هـ. ق.)
۳۸. سید زین العابدین طباطبایی ابرقویی (متوفای ۱۳۷۲هـ. ق.)
۳۹. شمس الدین خادمی.
۴۰. سید عباس طباطبایی خوراسکانی اصفهانی (متوفای ۱۳۵۹هـ. ق.)
۴۱. سید عباس فرزند سید علی حسینی دهکردی معروف به صفی (متوفای ۱۳۹۴هـ. ق.)
۴۲. حاج شیخ عباسعلی ادیب حبیب آبادی.
۴۳. سید عبدالحجة بلاغی نایینی اصفهانی (متوفای ۱۳۹۷هـ. ق.)
۴۴. عبدالرحیم ربانی خوراسکانی.
۴۵. میرزا عبدالله شیخ الاسلام (متوفای ۱۴۰۴هـ. ق.)
۴۶. شیخ عزالدین نجفی.
۴۷. آقا عطاءالله درب امامی حسینی (متوفای ۱۳۸۷هـ. ق.)
۴۸. شیخ علی مشکوری سدهی.
۴۹. شیخ علی قدیری کفرانی (متوفای ۱۴۰۷هـ. ق.)
۵۰. میر سید علی ابطحی سدهی.
۵۱. ملا علی ماربینی (متوفای ۱۴۰۲هـ. ق.)
۵۲. حاج سید علی علامه فانی.
۵۳. شیخ محمدعلی حسینی.
۵۴. ملا محمدعلی عالم حبیب آبادی (متوفای ۱۳۹۶هـ. ق.)
۵۵. سید کمال الدین نوربخش دهکردی (متوفای ۱۴۰۱هـ. ق.)
۵۶. میرزا ابراهیم کرونی اصفهانی (متوفای ۱۳۶۳هـ. ق.)
۵۷. آقا مجتبی میر محمد صادقی.
۵۸. میرزا مجتبی روضاتی.
۵۹. شیخ مجدالدین معروف به مجدالعلماء نجفی.
۶۰. محمد مقدس بیدآبادی (متوفای ۱۳۷۵هـ. ق.)
۶۱. محمد شیخ العراقین (متوفای ۱۳۸۷هـ. ق.)
۶۲. مرتضی علماءالاسلام حجت (متوفای۱۳۸۶هـ. ق.)
۶۳. شیخ مرتضی مظاهری.
۶۴. سید مرتضی موحد ابطحی (متوفای ۱۴۱۳هـ. ق.)
۶۵. سید مرتضی ظهیرالاسلام (متوفای ۱۴۰۱هـ. ق.)
۶۶. شیخ مرتضی اردکانی.
۶۷. شیخ مصطفی ارسطویی نجف آبادی (متوفای ۱۴۰۱هـ. ق.)
۶۸. سید مصطفی مهدوی هرستانی.
۶۹. سید مصطفی زاینانی (متوفای ۱۳۴۷ ش.)
۷۰. مصطفی میرعمادی سیدالعراقین (متوفای ۱۴۰۳هـ. ق.)
۷۱. سید مهدی حجازی فروشانی.
۷۲. مهدی میرعمادی سیدالعراقین (متوفای ۱۴۰۴هـ. ق.)
۷۳. نجم الدین نوری (فاضل نوری) (متوفای ۱۳۹۰هـ. ق.)
۷۴. مجتهده حاجیه نصرت خانم امین.
۷۵. شیخ نورالدین اشنی قودجانی (متوفای ۱۳۹۸هـ. ق.)
۷۶. شیخ هبة الله هرندی.
۷۷. شیخ یحیی فاضل هرندی (متوفای ۱۳۶۹هـ. ق)
[۵۹] تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج۲، ص۲۷۸.
[۶۰] المسلسلات، مرعشی نجفی، ج۲، ص۹۲.
[۶۱] مجله نور علم، ش۹، سال دوم، سال ۱۳۶۶، ص۸۳.

۷۸. شیخ محمدرضا جرقوئی اصفهانی (متوفای ۱۳۹۳هـ. ق.)
۷۹. سید یحیی مدرسی یزدی (متوفای ۱۳۸۳هـ. ق.)


ورود آقا رضا اصفهانی به شهر اصفهان، مقارن با سال‌های اوج اختناق و رفتارهای ستمگرانه رضا خانی بود. چه این که رضا خان خود را در برابر تمدن غرب کوچک احساس کرده و تدین مردم را مانع اصلی در راه رسیدن به تمدن بزرگ می‌دانست استعمار انگلیس نیز از حقارت روحی او استفاده کرد و او را بر آن داشت تا به شعائر دینی و برنامه‌های مذهبی حمله ور شود. از این رو رضا خان دستور کشف حجاب، تغییر لباس مردم، ممنوعیت عزاداری، خلع لباس روحانیان و امثال آن را صادر و به ترویج فساد مثل راه اندازی قمارخانه‌ها، شراب فروشی‌ها و ده‌ها مرکز فساد و فحشا پرداخت. هر کس در مقابل اقدامات او می‌ایستاد، حبس کرده و یا به قتل می‌رساند. نمونه اش حادثه مسجد گوهرشاد و کشتار مردم مشهد در جوار مرقد مطهر امام رضا علیه‌السّلام در سال ۱۳۱۴ هـ. ش. است.
در برابر ستم و بیداد رضا خانی، گاهی مردم به رهبری روحانیت آزاده به اعتراض می‌پرداختند. از جمله این حرکت‌ها، هجرت اعتراض آمیز عالمان و مردم اصفهان به رهبری آقا نورالله اصفهانی در اواخر سال (۱۳۴۶ هـ. ق.) است. آقا رضا اصفهانی نیز در این زمینه احساس تکلیف کرد و ضمن آگاه سازی مردم و افشاگری نسبت به برنامه‌های دستگاه طاغوتی رضاخان، شجاعانه همراه با جمعیت مذکور، اصفهان را به قصد قم ترک کرد و از این راه، اعتراض خود را نسبت به برنامه‌های دین ستیزی اعلام داشت.
این سفر با شهادت آقا نورالله اصفهانی در قم ـ که توسط پزشک اعزامی رضا خان به شهادت رسید ـ در سال ۱۳۴۶ هـ. ق. به پایان رسید.
[۶۵] آثارالحجة، ج۱، ص۲۸.
[۶۶] تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج۲، ص۲۶۳.
[۶۷] مجله نور علم، ش۹، دوره دوم، سال ۱۳۶۶، ص۸۲.

آقا رضا اصفهانی سه بار به قم مسافرت کرد سفر اول در سال ۱۳۴۵ هـ. ق. به قصد زیارت کریمه اهل بیت حضرت معصومه علیهاالسّلام ، سفر دوم در سال ۱۳۴۶ هـ. ق. در حمایت از قیام حاج آقا نورالله اصفهانی بود که حدود یک سال به طول انجامید و سفر سوم در سال ۱۳۵۵ هـ. ق. به مناسبت رحلت آیة الله شیخ عبدالکریم حائری یزدی مؤسس حوزه علمیه قم انجام شد.
[۶۸] تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج۲، ص۲۶۳.
[۶۹] گنجینه دانشمندان، ج۱، ص۲۴۲.



آقا رضا اصفهانی در مدت کوتاهی که در قم اقامت داشت، برنامه‌های علمی خود را ترک نکرد و از آن جا که آیة الله شیخ عبدالکریم حائری یزدی مدتی طولانی با او به مباحثه و مذاکرات علمی پرداخته بود و از جایگاه علمی او کاملا آگاهی داشت از وی درخواست نمود تا در مدرسه فیضیه قم به تدریس فقه و اصول بپردازد و از طرفی طلاب و فضلای حوزه علمیه قم را به شرکت فعال در مجالس درس او تشویق می‌کرد. آقا محمدرضا اصفهانی، دعوت مؤسس حوزه علمیه قم را لبیک گفت و درس خارج فقه و اصول را در آن مکان مقدس تدریس کرد. بسیاری از جویندگان علم و کمال در نزد او حاضر شدند که در میان آنان ده‌ها عالم بزرگ دیده می‌شود از جمله:
۱. سید احمد شبیری زنجانی (متوفای ۱۳۹۳ هـ. ق.)
۲. سید احمد خوانساری (متوفای ۱۴۰۴ هـ. ق.)
۳. میرزا اسحاق آستارایی (متوفای ۱۳۹۱ هـ. ق.)
۴. میرزا خلیل کمره‌ای نویسنده «ندای اسلام».
۵. سید محمدرضا گلپایگانی.
۶. شیخ محمدرضا طبسی.
۷. آقا رضا مدنی کاشانی نویسنده «براهین الحج للفقهاء».
۸. روح الله الموسوی الخمینی (قدس سره).
۹. سید شهاب الدین مرعشی نجفی .
۱۰. شیخ عبدالحسین ابن الدین نویسنده «الآراء و النظرات»، (متوفای ۱۳۹۰ هـ. ق.)
۱۱. میرزا عبدالله فاضل سرابی.
۱۲. میرزا عبدالله مجتهدی تبریزی (متوفای ۱۳۹۰ هـ. ق.)
۱۳. میرزا محمدعلی مدرس تبریزی نویسنده «ریحانة الادب».
۱۴. سید علی اکبر برقعی قمی نویسنده «بامداد روشن در اسرار صلح حضرت امام حسن علیه‌السّلام».
۱۵. میرزا محمد ثقفی تهرانی نویسنده «روان جاوید در تفسیر قرآن».
۱۶. سید مصطفی صفایی خوانساری قمی.
۱۷. شیخ مهدی نراقی کاشانی (۱۳۱۶هـ. ق.)
[۷۰] المسلسلات، مرعشی نجفی، ج۲، ص۹۲.
[۷۱] تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج۲، ص۲۶۶.
[۷۲] نقباء البشر، شیخ آقابزرگ تهرانی، ج۲، ص۷۴۲.
[۷۳] گنجینه دانشمندان، ج۱، ص۲۴۲.
[۷۴] مجله نور علم، ش۹، دروه دوم سال ۱۳۶۶، ص۸۲.



از آیة الله محمدرضا اصفهانی آثار ارزشمند و قابل توجهی در زمینه‌های مختلف علوم اسلامی به ویژه فقه و اصول به یادگار مانده که حاصل سال‌ها پژوهش و تعمق وی در مسائل و موضوعات متنوع علوم دینی است. برخی از این آثار چاپ شده و منبع قابل استفاده‌ای برای پژوهشگران بزرگ به شمار می‌رود. اینک به معرفی آثار قلمی این عالم فرزانه می‌پردازیم.


وقایة الاذهان و الالباب و لباب الاصول فی السنة و الکتاب.
آقا رضا اصفهانی از جمله دانشمندان اصولی است که توجه مجتهدین بزرگ و مدرسان عالی مقام را به خود معطوف داشته و تحولی تازه در شیوه اندیشه عالمان معاصر ایجاد کرده است. او با تدبر، تعمق و تبحر در مسائل علم اصول، علاوه بر احاطه کامل بر تدریس، تحلیل و تقریر نیکوی آن‌ها، آرای جدیدی ابداع کرد حجیت قول لغوی، امکان و وقوع استعمال لفظ در بیش از یک معنا و تفسیر صحیح و کاربردی از اصطلاح مجاز و امثال آن از این قبیل است. آرای ابداعی او فصل الخطاب بسیاری از نزاع‌های علمی در علم اصول به شمار می‌رود و گروهی از صاحب نظران علم اصول با قبول نظرات نو او، به شرح و تفصیل آن‌ها پرداخته‌اند.
[۷۷] محاضرات، ج۱، ص۲۰۸.

وقایة الاذهان یک دوره اصول فقه در یک جلد است که برخی از اجزای آن به نام‌های «سمط اللئالی فی مسئلتی الوضع و الاستعمال» در سال ۱۳۴۶ هـ. ق در اصفهان در ۱۷۶ صفحه با قطع وزیری و «اماطة العین فی استعمال العین فی المعنیین» و «تنبیهات دلیل الانسداد»، به چاپ رسیده است. امروزه نیز توسط مؤسسه آل البیت در سال ۱۴۱۳ هـ. ق. با مقدمه شیخ مهدی مجدالاسلام نجفی و حاشیه مجدالعلماء نجفی با ۶۲۹ صفحه به طور کامل به چاپ رسیده است.
[۷۹] نقباء البشر، شیخ آقابزرگ تهرانی، ج۲، ص۷۵۱.



۱. استیضاح المراد من قول الفاضل الجواد.
رساله‌ای است در رد نظریه علامه شیخ جواد بلاغی با این مضمون که ملاقی متنجس، نجس نیست.
۲. تعلیقة علی رسالة المحاکمة بین العلمین.
«المحاکمة بین العلمین»، تالیف سید مهدی حکیم است که آقا محمدرضا مسجدشاهی اصفهانی به درخواست آقا ضیاء الدین عراقی تعلیقه‌ای بر آن نگاشته است.
۳. تقریرات فقه.
موضوع آن، تقریرات بحث‌های فقهی وی در قم در سال ۱۳۴۶ هـ. ق. است که به قلم سید احمد زنجانی نوشته شده است.
۴. حواشی استدلالی بر رساله نجات العباد.
کتاب «نجات العباد» از تالیفات شیخ محمدحسن اصفهانی نجفی صاحب جواهر الکلام است و آقا رضا اصفهانی بر آن حاشیه زده است و این غیر از «شرح رساله نجات العباد» است.
۵. الروضة الغناء فی معنی الغنا و تحدیده و حکمه.
۶. سفط الدر در احکام کر.
۷. نجعة المرقاد فی شرح نجات العباد.
۸. رسالة فی القبله.
۹. ذخائر المجتهدین فی شرح معالم الدین فی فقه آل یاسین.
«معالم الدین فی فقه آل یاسین» از تالیفات شمس الدین محمد انصاری حلی معروف به ابن قطان شاگرد فاضل مقداد، از عالمان قرن نهم هجری است. آقا رضا اصفهانی، این کتاب را شرح کرده است.


۱. انا و الایام
وی این کتاب را در شرح حال و خاطرات خود نوشته که هنوز چاپ نشده است.
۲. حلی الدهر العاطل فیمن ادرکته من الافاضل.
کتاب مختصری در شرح حال عده‌ای از بزرگان خاندان و استادان اوست.
۳. حواشی بر روضات الجنات.
این کتاب در ضمن کتاب اعلاط (با عین، بدون نقطه به معنای ستارگان گمنام و بینشان) در انساب ـ اثر سید عبدالحجت بلاغی ـ همراه با حواشی مجدالعلما و دیگر حواشی بر روضات الجنات، چاپ شده است.


۱. الاجازات.
در این کتاب اجازه نامه‌های روایت و اجتهاد را که به شاگردان و دیگر عالمان اعطا کرده جمع آوری نموده است. که در ضمن آن برخی از مشایخ خود مثل سید حسن صدر کاظمینی، سید محمد قزوینی و میرزا حسین نوری را نام می‌برد.
۲. الاجازة الشاملة للسیدة الفاضله.
موضوع آن اجازه نامه‌ای است که آقا رضا اصفهانی به بانوی مجتهده ایرانی حاجیه نصرت خانم امین نویسنده کتاب اربعین هاشمیه و تفسیر قرآن اعطا کرده است.


۱. الرد علی البهائیه.
۲. نقد فلسفه داروین.
موضوع کتاب مذکور، نقد فلسفه داروین است. (داروین در فلسفه خود معتقد است که همه انواع موجودات مثل نبات و حیوان از یک نوع سرچشمه میگیرند و انواع موجود در حال حاضر، انواع تکامل یافته از انواع ضعیف الوجود در گذشته است.) نکته مهم درباره این کتاب این است که در آن عصری که محیط اجازه نمی‌داد تا سخنان داروین و دیگر دانشمندان غرب به نحو صحیح به گوش صاحب نظران و اندیشمندان مسلمان برسد و درباره صحت و بطلان آن قضاوت کنند، شیخ آقا رضا اصفهانی به خاطر احاطه اش بر زبان‌های بیگانه به ویژه زبان فرانسه، بر افکار و اندیشه‌های آن‌ها احاطه پیدا کرده، در پی مقابله با آثار سوء رواج افکار انحرافی شبهه افکنان برآمد. وی در این کتاب با بیانی شیوا و مستدل به تحلیل و نقد و بررسی مطالب و مغالطه‌های داروین پرداخته، با شیوه بسیار مطلوبی به آن‌ها جواب داده است.
وی در مقدمه کتاب می‌گوید:
«هدف من از نقد فلسفه داروین، دفع شبهات و دفاع از دین و اثبات توحید در هر دو صورت صحت و بطلان نظریه داروین می‌باشد.»
کتاب نقد داروین، سه جلد است که جلد سوم آن مفقود شده است. جلد اول آن مشتمل بر پیشگفتار، بیان نظریه داروین، معرفی دانشمندان طبیعی از جمله داروین، بیان عدم مخالفت دین با علم، و بیان مخالفت نظریه داروین با بعضی از معتقدات دین است.
جلد دوم مشتمل است بر اثبات بداهت وجود خداوند، علت انکار خداوند توسط دانشمندان، چگونگی امکان مادی نبودن برخی از موجودات، محتاج بودن معلول به علت، توضیح اشتباهات مادی‌ها در مورد محتاج بودن معلول به علت و اثبات این که قدیم بودن جهان منافاتی با اعتقاد به خدا ندارد.
[۸۱] نقد فلسفه داروین، ج۱، ص۳.

محتوای این کتاب در (سال ۱۳۴۶ هـ. ق.) توسط مؤلف آن در قم تدریس شد و عالمان بسیاری از جمله: شیخ محمدباقر کمره‌ای، عبدالله مجتهدی تبریزی و امام خمینی (قدس سره) در آن درس شرکت می‌کردند.
[۸۲] چهل مقاله، ص۵۹۰.

۳. القول الجمیل الی صدقی جمیل.
این کتاب بعد از کتاب نقد فلسفه داروین نوشته شده است و موضوع آن رد نقدهایی است که توسط ادیب و فیلسوف جمیل صدقی زهاوی کردی، ایراد شده است.


۱. الایراد و الاصدار، در حل بعضی مشکلات علوم و مسائل سخت.
۲. استقصاء کتب الاصحاب.
۳. امجدیه.
موضوع آن، دعاها، نمازها و مقدمه‌ای در معنای ضیافت است و به نام فرزندش شیخ امجدالدین، در اولین سال بلوغ او، یعنی سال (۱۳۴۱ هـ. ق.) نوشته شده است و در سال ۱۳۴۱ هـ. ق. در اصفهان و در سال ۱۳۶۴ هـ. ق. با مقدمه شیخ مهدی فرزند مجدالعلما به چاپ رسیده است.
۴. تعریب رساله سیر و سلوک.
این اثر ترجمه رساله سیر و سلوک منسوب به آیة الله بحرالعلوم طباطبایی بروجردی و به زبان عربی است. این رساله به همت آیة الله رضا استادی در قم به چاپ رسیده است و ایشان در مقدمه آن، منسوب بودن رساله به آیة الله بحرالعلوم را ساختگی می‌داند.
۵. حواشی بر کافی محمد بن یعقوب کلینی .
۶. الرد علی فصل القضاء فی الکشف عن حال فقه الرضا علیه‌السّلام .
۷. حواشی بر اکرثاوذوسیوس.
۸. العقد الثمین فی اجوبة مسائل الشیخ شجاع الدین.
۹. النوامج و الروزنامج.
[۸۴] نقباءالبشر، شیخ آقابزرگ تهرانی، ج۲، ص۷۵۳.
[۸۷] المسلسلات، مرعشی نجفی، ج۲، ص۹۲.



آیة الله آقا رضا اصفهانی علاوه بر احاطه بر مبانی اصول و فروع علوم مختلف به ویژه فقه و اصول، به شعر و ادب نیز علاقه مند بود. با شاعران بزرگ نجف رفت و آمد فراوان داشت و در اثر مشاعره با شاعران، هر روز بیش از پیش، طبع شعری خود را می‌آزمود تا این که در بین آنان فردی ممتاز گشته، همه به او با دیده تحسین می‌نگریستند.
وی در سال‌هایی که در نجف اشرف اقامت داشت در فراغت و تعطیلات، با جمعی از عالمان و ادیبان معروف آن دیار مجمعی تشکیل داده، به تقویت بنیه علمی خود در این زمینه می‌پرداخت. از جمله کسانی که در این جلسات شرکت می‌کردند عبارتند از: سید ابراهیم طباطبایی (متوفای ۱۳۱۹ هـ. ق.) سید جعفر حسینی حلی (متوفای ۱۳۱۵ هـ. ق.) سید حسین قزوینی حلی (متوفای ۱۳۲۵ هـ. ق.) شیخ جواد شبیبی جزایری (متوفای ۱۳۶۳هـ. ق.) شیخ عباس کاشف الغطاء نجفی(متوفای ۱۳۱۵ هـ. ق.) سید عبدالحسین شرف الدین عاملی (متوفای ۱۳۶۱ هـ. ق.) و دیگران.
[۸۹] تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج۲، ص۴۰۳.
[۹۰] شعراء الغری، ج۴، ص۴۲.

آقا رضا اصفهانی، به دو زبان فارسی و عربی شعر می‌سرود و بیشتر اشعار او به زبان عربی است. اشعار عربی او، عاری از هر گونه عیب و نقص است. علاوه بر آن سروده هایش دارای نکات بدیع و مضامین بلندی است و کمتر شعری از او می‌توان یافت که خالی از صنایع شعری باشد.


۱. الروض الاریض فیما قال او قیل فیه من القریض (دیوان شعر).
۲. غالیة العطر فی حکم الشعر.
۳. السیف الصنیع علی رقاب منکری علم البدیع.
[۹۳] نقباء البشر، شیخ آقابزرگ تهرانی، ج۲، ص۷۵۲.

۴. حواشی بر شرح دیوان متنبی.
دیوان متنبی متعلق به ابوالطیب احمد بن حسین بن جعفی کندی (متوفای ۳۵۴ هـ. ق.) ، معروف به متنبی است. ابوالحسن علی نیشابوری (متوفای ۴۶۸ هـ. ق.) دیوان متنبی را شرح کرد و آقا رضا اصفهانی بر شرح او حواشی متعددی زده و گاه او را به سختی مورد اعتراض قرار داده است. نوشتن این حاشیه از سال (۱۳۵۴ هـ. ق.) شروع و تا سال (۱۳۵۹ هـ. ق.) ادامه پیدا کرده است.
[۹۴] تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج۲، ص۳۶۴.

۵. اداء المفروض در شرح ارجوزه عروض.
کتاب «ارجوزه عروض» از آثار و اشعار علامه ادیب، میرزا مصطفی تبریزی (متوفای ۱۳۳۷ هـ. ق.) است که آقا رضا اصفهانی آن را شرح کرده است.
[۹۵] نقباء البشر، شیخ آقابزرگ تهرانی، ج۲، ص۷۵۰.
[۹۶] شهداء الفضیلة، ص۳۸۸.
نسخه‌ای خطی از این کتاب به خط روح الله الموسوی الخمینی (قدس سره) در کتابخانه آیة الله جعفر سبحانی در قم و نسخه‌ای دیگر از آن در کتابخانه شیخ مهدی غیاث الدین نجفی در اصفهان موجود است.
[۹۷] تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج۲، ص۳۵۶.



تا بکی خوبان زمن دروی کنند• • • الغیاث از هجر خوبان الغیاث
طاقتم از هجر رویت طاق شد• • • هجر ما را نیست پایان الغیاث
خواجه شیراز خوش فرموده است• • • درد ما را نیست درمان الغیاث
عقل و دل بردند از شیخ نجف• • • خوبرویان صفاهان الغیاث
[۹۸] تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج۲، ص۴۱۰.



آیة الله شیخ محمدرضا مسجدشاهی اصفهانی بعد از سال‌ها تلاش در راه نشر معارف اسلامی و اعتلای دین، سرانجام در صبح روز یکشنبه ۲۴ محرم سال (۱۳۶۲ هـ. ق.) (مصادف با ۲۴ بهمن سال (۱۳۲۱ هـ. ش.) و (۱۹۴۳م)) ([۱۹]    ) در اصفهان به دیدار پروردگار شتافت. مراسم غسل و کفن او در منزلش انجام گرفت.


پیکر آن عالم ربانی به مسجد شاه (مسجد عباسی) منتقل و بعد از اقامه نماز بر آن، با تشییعی با شکوه همراه با عزاداری و ماتم سرایی به قبرستان تخت فولاد منتقل گردید و در آن جا در بقعه جد بزرگوارش شیخ محمدتقی رازی، صاحب «هدایة المسترشدین» به خاک سپرده شد.
[۹۹] معجم رجال الفکر، ص۳۶.
[۱۰۰] تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج۲، ص۴۲۶.
[۱۰۱] گنجینه دانشمندان، ج۱، ص۲۴۲.
[۱۰۲] شعراء الغری، ج۴، ص۴۲.
[۱۰۳] المسلسلات، مرعشی نجفی، ج۲، ص۹۴.



از آیة الله آقا رضا اصفهانی، چند فرزند پسر به یادگار ماند که بعضی از آن‌ها عالمان و فقیهان بزرگی شدند. فرزند بزرگ وی شیخ محمدعلی اصفهانی معروف به مجدالعلماء نجفی (۱۴۰۳-۱۳۲۶ هـ. ق.) از شاگردان عالمان بزرگی چون: شیخ علی یزدی (متوفای ۱۳۵۱ هـ. ق.) ، سید محمدصادق خاتون آبادی (متوفای ۱۳۴۸)، سید محمد نجف آبادی (متوفای ۱۳۵۸) و سید عبدالحجت بلاغی و... است. وی دارای آثار متعددی در علوم مختلف اسلامی است از جمله: «گل گلشن»، ترجمه نقد فلسفه داروین به فارسی، «الیواقیت الحسان فی تفسیر سورة الرحمن»، «المختار من القصائد و الاشعار».
[۱۰۶] تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج۲، ص۴۲۰.

فرزند دیگر وی شیخ عزالدین نجفی (متوفای ۱۳۵۸ ش.) نویسنده کتاب‌های منطق و کلام در موضوع امامت، درایه، تاریخ ادبیات عرب و امثال آن است.
[۱۰۷] تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج۲، ص۴۱۶.



۱. گلشن ابرار ج۴.
۲. تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج۲، ص۲۲۲.
۳. شعراء الغری او النجفیات، ج۴، ص۴۲.
۴. گنجینه دانشمندان، ج۱، ص۲۴۲.
۵. مجله نور علم، ش۹، دوره دوم، سال ۱۳۶۶، ص۸۰.
۶. تذکرة القبور، عبدالکریم گزی اصفهانی، ص۳۲۸.
۷. اعیان الشیعه، سید محسن امین، ج۷، ص۱۶.    
۸. اعیان الشیعه، سید محسن امین، ج۹، ص۲۴۹.    
۹. تذکرة القبور، عبدالکریم گزی اصفهانی، ص۳۳۰.
۱۰. معجم رجال الفکر، ص۳۶.
۱۱. نقباءالبشر، شیخ آقابزرگ تهرانی، ج۱، ص۱۹۸.
۱۲. معجم رجال الفکر، ص۳۵.
۱۳. اعیان الشیعه، سید محسن امین، ج۹، ص۱۹۸.    
۱۴. موسوعة النجف الاشرف، ج۱۱، ص۴۴.
۱۵. تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج۲، ص۲۲۲.
۱۶. تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج۲، ص۴۳۸.
۱۷. المسلسلات، مرعشی نجفی، ج۲، ص۸۷.
۱۸. المسلسلات، مرعشی نجفی، ج۲، ص۸۸.
۱۹. ریحانة الادب، ج۵، ص۱۶۴.
۲۰. تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج۲، ص۲۳۱.
۲۱. معجم رجال الفکر، ص۳۶.
۲۲. آثار الحجة یا تاریخ و دائرة المعارف حوزه علمیه قم، ج۱، ص۷۷.
۲۳. المسلسلات، مرعشی نجفی، ج۲، ص۷۴۹.
۲۴. نقباء البشر، شیخ آقابزرگ تهرانی، ج۲، ص۷۴۹.
۲۵. مجله نور علم، ش۹، دوره دوم، سال ۱۳۶۶، ص۸۰.
۲۶. تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج۲، ص۲۳۹.
۲۷. تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج۲، ص۴۴۰.
۲۸. نقباء البشر، شیخ آقابزرگ تهرانی، ج۲، ص۷۴۸.
۲۹. تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج۲، ص۲۳۷.
۳۰. نقباء البشر، شیخ آقابزرگ تهرانی، ج۲، ص۷۴۹.
۳۱. نقباء البشر، شیخ آقابزرگ تهرانی، ج۲، ص۷۴۸.
۳۲. تاریخ علمی و اجتماعی اصفهانی، ج۲، ص۴۴۱.
۳۳. تذکرة القبور، عبدالکریم گزی اصفهانی، ص۳۲۹.
۳۴. آثار الحجة، ج۱، ص۷۷.
۳۵. تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج۲، ص۲۳۹.
۳۶. گنجینه دانشمندان، ج۱، ص۲۴۲.
۳۷. تذکرة القبور، عبدالکریم گزی اصفهانی، ص۳۲۹.
۳۸. تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج۲، ص۲۳۹.
۳۹. نقباء البشر، شیخ آقابزرگ تهرانی، ج۲، ص۶۶۲.
۴۰. تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج۲، ص۲۴۴.
۴۱. گنجینه دانشمندان، ج۱، ص۱۷۱.
۴۲. وقایة الاذهان، محمدرضا نجفی، ص۲۳.    
۴۳. تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج۲، ص۳۷۷.
۴۴. تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج۲، ص۲۴۴.
۴۵. تذکرة القبور، عبدالکریم گزی اصفهانی، ص۳۲۹.
۴۶. گنجینه دانشمندان، ج۱، ص۲۴۲.
۴۷. تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج۲، ص۴۴۱.
۴۸. نقباء البشر، شیخ آقابزرگ تهرانی، ج۲، ص۷۵۳.
۴۹. اعیان الشیعه، سید محسن امین، ج۹، ص۱۹۸.
۵۰. تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج۲، ص۲۵۰.
۵۱. المسلسلات، مرعشی نجفی، ج۲، ص۸۷.
۵۲. المسلسلات، مرعشی نجفی، ج۲، ص۸۷.
۵۳. تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج۲، ص۲۵۱.
۵۴. المسلسلات، مرعشی نجفی، ج۲، ص۸۹.
۵۵. تاریخ علمی و اجتهادی اصفهان، ج۲، ص۴۳۸.
۵۶. اعیان الشیعه، سید محسن امین، ج۷، ص۱۶.    
۵۷. المسلسلات، مرعشی نجفی، ج۲، ص۸۹.
۵۸. تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج۲، ص۲۷۹.
۵۹. تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج۲، ص۲۷۸.
۶۰. المسلسلات، مرعشی نجفی، ج۲، ص۹۲.
۶۱. مجله نور علم، ش۹، سال دوم، سال ۱۳۶۶، ص۸۳.
۶۲. تراجم الرجال، سید احمد حسینی، ج۲، ص۶۹۴.    
۶۳. تراجم الرجال، سید احمد حسینی، ج۲، ص۸۶۸.    
۶۴. تراجم الرجال، سید احمد حسینی، ج۲، ص۸۶۸.    
۶۵. آثارالحجة، ج۱، ص۲۸.
۶۶. تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج۲، ص۲۶۳.
۶۷. مجله نور علم، ش۹، دوره دوم، سال ۱۳۶۶، ص۸۲.
۶۸. تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج۲، ص۲۶۳.
۶۹. گنجینه دانشمندان، ج۱، ص۲۴۲.
۷۰. المسلسلات، مرعشی نجفی، ج۲، ص۹۲.
۷۱. تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج۲، ص۲۶۶.
۷۲. نقباء البشر، شیخ آقابزرگ تهرانی، ج۲، ص۷۴۲.
۷۳. گنجینه دانشمندان، ج۱، ص۲۴۲.
۷۴. مجله نور علم، ش۹، دروه دوم سال ۱۳۶۶، ص۸۲.
۷۵. اعیان الشیعه، سید محسن امین، ج۷، ص۱۶.    
۷۶. تهذیب الاصول، جعفر سبحانی، ج۱، ص۴۴.    
۷۷. محاضرات، ج۱، ص۲۰۸.
۷۸. الذریعه، آقابزرگ تهرانی، ج۴، ص۴۵۲.    
۷۹. نقباء البشر، شیخ آقابزرگ تهرانی، ج۲، ص۷۵۱.
۸۰. وقایة الاذهان، محمد رضا نجفی، ص۳۸.    
۸۱. نقد فلسفه داروین، ج۱، ص۳.
۸۲. چهل مقاله، ص۵۹۰.
۸۳. الذریعه، آقابزرگ تهرانی، ج۱۷، ص۲۰۹.    
۸۴. نقباءالبشر، شیخ آقابزرگ تهرانی، ج۲، ص۷۵۳.
۸۵. الذریعة، شیخ آقابزرگ تهرانی، ج۲، ص۴۸۸.    
۸۶. وقایة الاذهان، محمدرضا نجفی، ص۳۹.    
۸۷. المسلسلات، مرعشی نجفی، ج۲، ص۹۲.
۸۸. اعیان الشیعه، سید محسن امین، ج۷، ص۱۷.    
۸۹. تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج۲، ص۴۰۳.
۹۰. شعراء الغری، ج۴، ص۴۲.
۹۱. الذریعه، آقابزرگ تهرانی، ج۱۱، ص۲۷۳.    
۹۲. الذریعه، آقابزرگ تهرانی، ج۱۶، ص۲.    
۹۳. نقباء البشر، شیخ آقابزرگ تهرانی، ج۲، ص۷۵۲.
۹۴. تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج۲، ص۳۶۴.
۹۵. نقباء البشر، شیخ آقابزرگ تهرانی، ج۲، ص۷۵۰.
۹۶. شهداء الفضیلة، ص۳۸۸.
۹۷. تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج۲، ص۳۵۶.
۹۸. تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج۲، ص۴۱۰.
۹۹. معجم رجال الفکر، ص۳۶.
۱۰۰. تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج۲، ص۴۲۶.
۱۰۱. گنجینه دانشمندان، ج۱، ص۲۴۲.
۱۰۲. شعراء الغری، ج۴، ص۴۲.
۱۰۳. المسلسلات، مرعشی نجفی، ج۲، ص۹۴.
۱۰۴. اعیان الشیعه، سید محسن امین، ج۷، ص۱۶.    
۱۰۵. وقایة الاذهان، محمد رضا نجفی، ص۴۹.    
۱۰۶. تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج۲، ص۴۲۰.
۱۰۷. تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان، ج۲، ص۴۱۶.



سایت فرهیختگان تمدن شیعه، برگرفته از مقاله«محمدرضا مسجدشاهی».    



جعبه ابزار