• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ابوالحسن آدم بن عبدالرحمان عسقلانی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



ابوالحسن آدم بن عبدالرحمان بن محمد عسقلانی خراسانی مروزی بغدادی، مشهور به آدم بن ابی‌ایاس، از راویان ثقه است. وی برای علم‌آموزی، سفرهای بسیاری به مناطق مختلف داشته و در نهایت به عسقلان، از شهرهای ساحلی شام رفت و آنجا را به عنوان وطن خود برگزید، به همین سبب به عسقلانی شهرت یافت.



ابوالحسن آدم بن عبدالرحمان، از موالی بنی‌تیم یا بنی‌تمیم، و نیاکانش از مردمان خراسان بوده و خود به سال ۱۳۲ هـ در مروالرود متولد شد. او به آدم بن ابی‌ایاس شهرت داشت. دیری نپایید که به جهت کسب دانش، راهی بغداد شد و رشد علمی خویش را از آنجا آغاز کرد و شاید به همین سبب است که برخی رشد و شکوفایی وی را در این شهر دانسته‌اند.


آدم بن عبدالرحمان، در بغداد از اساتید بسیاری بهره برده که برجسته‌ترین آنها شعبة بن حجّاج بود. ذهبی به نقل از احمد بن حنبل می‌گوید که آدم بن ابی ایاس یکی از شش نفری است که احادیث شعبه را نوشته و آنها را جمع‌آوری کرده است. وی نزد شعبه از اعتبار خاصی برخوردار بود و علاوه بر او از اساتید دیگری نیز بهره‌مند شد که از آن میان شیبان بن عبدالرحمان، بکر بن خنیس و حماد بن سلمه را می‌توان نام برد.
عسقلانی چنان به دانش‌اندوزی و بهره‌گیری از دانشمندان اشتیاق داشت که به بغداد و اساتید آنجا اکتفا نکرد، لذا به کوفه و از آنجا به بلاد دیگری چون بصره، حجاز، شام و در نهایت به عسقلان، از شهرهای ساحلی شام رفت و از شیوخ آن مناطق استفاده کرد. وی پس از مسافرت به این دیار، آنجا را به عنوان وطن خود برگزید و تا آخر عمر در همان‌جا رحل اقامت افکند و به همین سبب به عسقلانی شهرت یافت.


بسیاری از راویان و مورّخان از شاگردان آدم بن عبدالرحمان بوده و از او روایت کرده‌اند که محمد بن اسماعیل بخاری صاحب الصحیح، ابوحاتم رازی محدّث معروف و ابوزرعه دمشقی صاحب تاریخ از برجسته‌ترین اینان‌اند.


ابن ابی‌حاتم و عجلی بر وثاقت آدم تاکید کرده
[۱۷] عجلی، احمد بن عبدالله، تاریخ الثقات، ص۵۸.
و ابن‌حبّان نام وی را در زمره ثقات آورده است.
ابن‌سعد، عسقلانی را مردی کوتاه قد توصیف کرده و می‌نویسد که وی به کاغذفروشی اشتغال داشت.


آدم بن عبدالرحمان، پس از ۸۸ سال زندگی در سال ۲۲۰ هـ در عسقلان درگذشت.


ابوالحسن آدم، دارای تالیفی به نام تفسیر القرآن می‌باشد.


۱. بخاری، اسماعیل بن ابراهیم، التاریخ الکبیر، ج۲، ص۳۹.    
۲. صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، ج۵، ص۲۹۷.    
۳. ابن‌سعد بغدادی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۷، ص۴۹۰.    
۴. عسقلانی، احمد بن علی، تقریب التهذیب، ج۱، ص۸۶.    
۵. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۰، ص۳۳۵.    
۶. ابن‌حبان، محمد بن حبان، الثقات، ج۸، ص۱۳۴.    
۷. خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۷، ص۲۹.    
۸. ابن‌سعد بغدادی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۷، ص۴۹۰.    
۹. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، ج۱۵، ص۶۰.    
۱۰. خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۷، ص۲۹.    
۱۱. خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۷، ص۲۹.    
۱۲. مزی، یوسف بن عبدالرحمن، تهذیب الکمال، ج۲، ص۳۰۱.    
۱۳. ابن‌سعد بغدادی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۷، ص۴۹۰.    
۱۴. سمعانی، عبدالکریم، الانساب، ج۹، ص۲۹۴.    
۱۵. مزی، یوسف بن عبدالرحمن، تهذیب الکمال، ج۲، ص۳۰۳.    
۱۶. ابن‌ابی‌حاتم رازی، عبدالرحمن بن محمد، الجرح و التعدیل، ج۲، ص۲۶۸.    
۱۷. عجلی، احمد بن عبدالله، تاریخ الثقات، ص۵۸.
۱۸. ابن‌حبان، محمد بن حبان، الثقات، ج۸، ص۱۳۴.    
۱۹. ابن‌سعد بغدادی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۷، ص۴۹۰.    
۲۰. ابن‌سعد بغدادی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۷، ص۴۹۰.    
۲۱. ابن‌عماد حنبلی، عبدالحی بن احمد، شذرات الذهب، ص۳، ص۹۵.    
۲۲. بابانی بغدادی، اسماعیل بن محمد، هدیة العارفین، ج۱، ص۱.    
۲۳. خطیب بغدادی، احمد بن علی، موضّح اوهام الجمع و التفریق، ج۱، ص۴۹۷.    



پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی، دائرة المعارف مؤلفان اسلامی، ج۱، ص۵۹، برگرفته از مقاله «ابوالحسن آدم بن عبدالرحمان بن محمد عسقلانی».






جعبه ابزار