• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

آبرومندی اصحاب صفه (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



اصحاب صفه به اندازه‌ای فقیر بودند که در برخی آیات از آنان با عنوان فقرا یاد شده است. هیچ‌گاه دو نوع لباس و طعام برای اهل صفه فراهم نبود. جیره‌ای بیش از یک چارک خرما در روز نداشتند و با آن رفع گرسنگی می‌کردند.



اصحاب صُفّه، فقیرانی آبرومندند:
• «لِلْفُقَرَاء الَّذِينَ أُحصِرُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ لاَ يَسْتَطِيعُونَ ضَرْبًا فِي الأَرْضِ يَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِيَاء مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُم بِسِيمَاهُمْ لاَ يَسْأَلُونَ النَّاسَ إِلْحَافًا وَمَا تُنفِقُواْ مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللّهَ بِهِ عَلِيمٌ؛ (انفاقِ شما، مخصوصاً بايد) براى نيازمندانى باشد که در راه خدا، در تنگنا قرار گرفته‌اند؛ (و توجه به آيين خدا، آن‌ها را از وطن‌هاى خويش آواره ساخته؛ و شرکت در ميدانِ جهاد، به آن‌ها اجازه نمى‌دهد تا براى تأمين هزينه زندگى، دست به کسب و تجارتى بزنند؛) نمى‌توانند مسافرتى کنند (و سرمايه‌اى به دست آورند؛) و از شدت خويشتن‌دارى، افراد ناآگاه آن‌ها را بى‌نياز مى‌پندارند؛ اما آن‌ها را از چهره‌هايشان مى‌شناسى؛ و هرگز با اصرار چيزى از مردم نمى‌خواهند. (اين است مشخصات آن‌ها!) و هر چيز خوبى در راه خدا انفاق کنيد، خداوند از آن آگاه است».

۱.۱ - تفسیر آیه



۱.۱.۱ - مراد از حصر

کلمه (حصر) که مصدر فعل مجهول (احصروا) است، به معناى منع و حبس است و اصل در معناى آن تنگ گرفتن است.
راغب مى‌گوید: (حصر) و (احصار) هر دو به معناى راه نیافتن به خانه کعبه است اما چیزى که هست (احصار)، ممنوع شدن به خاطر وجود مانعى ظاهرى از قبیل دشمن و امثال آن است، و حصر به معناى ممنوع شدن از ناحیه منع باطنى و درونى از قبیل مرض و امثال آن است، و کلمه حصر در غیر از این مورد استعمال نشده است؛ پس اینکه در آیه: (فان احصرتم) احصار آمده مى‌تواند به هر دو معنا باشد.
و هم‌چنین آیه : (الاذین حصروا...) و اما در آیه : (او جاؤ کم حصرت صدورهم) تنها به یک معناست، و آن همان بیمارى درونى است که در مورد آیه به معناى تنگى سینه به خاطر بخل و ترس است. این بود گفتار راغب.

۱.۱.۲ - مراد از تعفف

و کلمه (تعفف) به معناى آن است که عفت صفت آدمى شده باشد، و کلمه سیما به معناى علامت و کلمه: (الحاف) به معناى اصرار در سؤال است. مؤمنین تا آنجا که مى‌توانند تظاهر به فقر نمى‌نمایند و دست سؤال دراز نمى‌کنند.

۱.۱.۳ - مصرف صدقات در آیه

و در آیه شریفه مصرف صدقات، البته بهترین مصرفش بیان شده که همان فقرایى باشد که به خاطر عوامل و اسبابى، از راه خدا منع شده‌اند، یا دشمنى مال آنان را گرفته و بدون لباس و پوشش مانده‌اند، یا کارها و گرفتارى‌هاى زندگى از قبیل پرستارى کودکانى بى‌مادر نگذاشته به کار و کسب مشغول شوند، و یا خودشان بیمار شده‌اند، و یا کارى انتخاب کرده‌اند که با اشتغال به آن‌، دیگر نمى‌توانند به کار و کسب بپردازند؛ مثلا به طلب علم پرداخته‌اند، و یا کارى دیگر از این قبیل.

۱.۱.۴ - مراد از «یحسبهم الجاهل»

(یحسبهم الجاهل) یعنى کسى که از حال ایشان اطلاع ندارد، از شدت عفتى که دارند، ایشان را توانگر مى‌پندارد؛ چون با اینکه فقیرند، ولى تظاهر به فقر نمى‌کنند، پس جمله نامبره دلالت دارد بر همین که مؤمنین تا آنجا که مى‌توانند تظاهر به فقر نمى‌کنند، و از علامت‌هاى فقر به غیر آن مقدارى که نمى‌توان پنهان داشت، پنهان مى‌دارند، و مردم پى به حال آنان نمى‌برند، مگر اینکه شدت فقر رنگ و رویشان را زرد کند، و یا لباسشان کهنه شود (و یا مثلا از زبان اطفالشان اظهار شود، و امثال این‌ها).

۱.۱.۵ - مراد از «لا یسئلون ...»

از اینجا معلوم مى‌شود که مراد از جمله (لا یسئلون الناس الحافا) این است که فقراى مؤمن اصلا دریوزگى نمى‌کنند، تا منجر به اصرار در سؤال شود؛ زیرا به‌طوری‌که گفته‌اند: وقتى روى کسى به سؤ‌ال باز شود براى بار دوم دیگر طاقت صبر ندارد، و نفس او از تلخى فقر به جزع درمى‌آید، و عنان اختیار را از کف مى‌دهد و در هر فرصتى تصمیم مى‌گیرد باز هم سؤال کند و اصرار هم بورزد، و راه را بر هر کس بگیرد.
ولى بعید نیست که منظور نفى اصرار باشد، نه نفى اصل سؤال، و منظور از الحاف اظهار حاجت بیش از مقدار واجب باشد، براى اینکه صرف اظهار حاجت ضرورى حرام نیست؛ بلکه گاهى واجب هم مى‌شود، آن سؤالى مذموم است که زائد بر مقدار لزوم باشد.
• «وَلاَ تَطْرُدِ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ مَا عَلَيْكَ مِنْ حِسَابِهِم مِّن شَيْءٍ وَمَا مِنْ حِسَابِكَ عَلَيْهِم مِّن شَيْءٍ فَتَطْرُدَهُمْ فَتَكُونَ مِنَ الظَّالِمِينَ؛ و کسانى را که صبح و شام خدا را مى‌خوانند، و جز ذات پاک او نظرى ندارند، از خود دور مکن! نه چيزى از حساب آن‌ها بر توست، و نه چيزى از حساب تو بر آن‌ها! اگر آنها را طرد کنى، از ستمگران خواهى بود!».

۱.۱ - تفسیر آیه


در این آیه به یکى دیگر از بهانه‌جویی‌هاى مشرکان اشاره شده و آن اینکه آنها انتظار داشتند پیامبر امتیازاتى براى ثروتمندان به نسبت طبقه فقیر قائل شود، و معتقد بودند که نشستن آنها در کنار یاران فقیر پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) براى آنها عیب و نقص بزرگى است، بی‌خبر از اینکه اسلام آمده تا به این‌گونه امتیازات پوچ و بى‌اساس پایان دهد، لذا آنها روى این پیشنهاد اصرار داشتند که پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم) این دسته را از خود براند؛ اما قرآن صریحاً و با ذکر دلایل زنده پیشنهاد آنها را نفى مى‌کند، نخست کسانى را که صبح و شام پروردگار خود را می‌خوانند و جز ذات پاک او نظرى ندارند، هرگز از خود دور مکن (و لا تطرد الذین یدعون ربهم بالغداوة و العشى یریدون وجهه).


۱. بقره/سوره۲، آیه۲۷۳.    
۲. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص۱۲۰، ذیل آیه.    
۳. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۶۱۲ ۶۱۳، ترجمه موسوی همدانی.    
۴. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۶۱۳، ترجمه موسوی همدانی.    
۵. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۶۱۳، ترجمه موسوی همدانی.    
۶. انعام/سوره۶، آیه۵۲.    
۷. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۵، ص۲۵۳.    



مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۳، ص۴۳۲، برگرفته از مقاله «آبرومندی اصحاب صفه».    


رده‌های این صفحه : آبرو | اصحاب صفه | موضوعات قرآنی




جعبه ابزار