• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

آباد کردن مساجد

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



آباد کردن مسجد شامل آباد کردن ظاهر و باطن آن می‌شود. ظاهر مسجد، همان بنا و تجهیزات آن و باطن آن، همان حضور و فعالیت در مسجد است. ‌درباره‌ اهمیت آباد کردن مساجد آیات و احادیث متعددی وجود دارد که اهمیت فوق‌العاده این کار را نشان می‌دهد.



ساختن‌ مسجد از مستحبات مؤکد است و اجر بزرگ و ثواب عظیمی دارد و در حدیث آمده که پیغمبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: هرکه در دنیا مسجدی بسازد، خداوند متعال در برابر هر وجب آن - یا فرمود: در برابر هر ذراع آن - به مقدار چهل هزار سال راه پیمودن، شهری از طلا و نقره و درّ و یاقوت و زمرّد و زبرجد و لؤلؤ به او عطا می‌فرماید.

۱.۱ - اعتبار معاطات

از مشهور فقها نقل شده که در مسجد شدن زمینی (که می‌خواهد مسجد شود) معتبر است که صیغه وقف جاری شود، مثل آنکه بگوید: «وقف کردم آن را به‌عنوان مسجد قربة الی اللَّه» لیکن بنابر اقوی همین که قربة الی اللَّه به‌قصد مسجد بودن، ساخته شود و یک نفر هم به اذن سازنده‌اش در آن نماز بخواند کفایت می‌کند و مسجد می‌شود. پس «در امثال مساجد و مقابر و راه‌ها و خیابان‌ها و پل‌ها و کاروان‌سراهایی که برای توقف مسافران مهیا شده و درخت‌هایی که برای استفاده عابرین از سایه و میوه آن‌ها کاشته می‌شوند، بلکه امثال حصیرهای مساجد و قندیل‌های زیارتگاه‌ها و نظایر این‌ها و خلاصه هر چیزی که برای مصلحت عموم حبس باشد، معاطات کفایت می‌کند؛ پس اگر ساختمانی به‌عنوان مسجد بسازد و به عموم اذن بدهد که در آن نماز بخوانند و بعضی از مردم در آن نماز بخوانند در وقف آن کافی است و مسجد می‌شود.» و آنچه که ذکر کردیم از کافی بودن معاطات در مسجد، فقط در صورتی است که اصل ساختن‌ به‌قصد مسجد باشد، به اینکه قصدش از ساختن‌ و عمران آن، این است که مسجد باشد خصوصاً اگر زمین مباحی را برای مسجد حیازت کند و به همین نیّت آن را بسازد و اما اگر برای او ساختمان مملوکی باشد؛ مانند خانه یا سرایی، سپس نیّت کند که مسجد باشد و مردم را به نماز در آن وادار کند بدون آنکه صیغه را اجراء نماید، اکتفا به آن مشکل است. ورود به مسجد و حضور و توقف در آن از نظر فقهی احکام تکلیفی مختلفی دارد.

۱.۲ - استحباب نماز در مسجد

امام خمینی در تحریرالوسیله در این باره می‌فرماید: «خواندن نماز در مساجد، مستحب است، بلکه بدون عذر - مانند باران - در مسجد حضور نیافتن مخصوصاً برای همسایه مسجد مکروه است، حتی در حدیث آمده است: برای همسایه مسجد نماز نیست مگر در مسجد. و بافضیلت‌ترین مساجد مسجد الحرام سپس مسجد النبی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) سپس مسجد کوفه و مسجد الاقصی سپس مسجد جامع سپس مسجد قبیله و پس از آن مسجد بازار است. و برای زنان افضل آن است که در اتاق‌هایشان نماز بخوانند و بافضیلت‌تر این است که در اتاق‌اندرونی (پستو) نماز بخوانند، و همچنین خواندن نماز در حرم ائمه (علیهم‌السّلام) خصوصاً حرم شریف امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) و حائر شریف اباعبدالله الحسین (علیه‌السلام) مستحب است.»

۱.۳ - کراهت تعطیل گذاشتن

تعطیل گذاشتن مسجد مکروه است و در حدیث آمده است که مسجد یکی از سه شکایت کننده‌ای است که روز قیامت به خداوند عزّ و جلّ شکایت می‌برند و دوتای دیگر عالمی است بین نادان‌ها و قرآنی است که گرد و غبار روی آن را گرفته و خوانده نمی‌شود و در حدیث آمده است: «کسی که به‌سوی مسجدی از مساجد خدا برود برای او در برابر هر قدمی که برمی‌دارد تا هنگامی که به منزلش برگردد ده حسنه می‌باشد و از او ده سیئه محو می‌شود و ده درجه ترفیع می‌یابد.»


«انما یعمر مساجد الله من امن بالله و الیوم الاخر و اقام الصلوة و اتی الزکوة و لم یخش الا الله فعسی اولئک ان یکونوا من المهتدین؛ مساجد الهی را تنها کسی آباد می‌کند که ایمان به خدا و روز قیامت آورده و نماز را بر پا دارد و زکات را بپردازد و از چیزی جز خدا نترسد، امید است چنین گروهی هدایت یابند».
در آیه‌ شرایط آباد کنندگان مساجد و کانون‌های پرستش و عبادت را ذکر می‌کند و برای آن‌ها پنج شرط مهم بیان می‌دارد و می‌گوید: «انما یعمر مساجد الله من امن بالله و الیوم الآخر؛ تنها کسانی مساجد خدا را آباد می‌سازند که ایمان به خدا و روز رستاخیز دارند». این اشاره به شرط اول و دوم است که جنبه‌ اعتقادی و زیربنایی دارد و تا آن نباشد هیچ عمل پاک و شایسته و خالصی از انسان سر نمی‌زند بلکه اگر ظاهراً هم شایسته باشد در باطن آلوده به انواع غرض‌های ناپاک خواهد بود. بعد به شرط‌های سوم و چهارم اشاره کرده و می‌گوید: «و اقام الصلوة و اتی الزکوة؛ و نماز را برپا دارد و زکات را بدهد».
یعنی ایمانش به خدا و روز رستاخیز تنها در مرحله ادعا نباشد بلکه با اعمال پاکش آن را تائید کند هم پیوندش با خدا محکم باشد و نماز را به درستی انجام دهد و هم پیوندش با خلق خدا و زکات را بپردازد.


درباره‌ اهمیت بنای مسجد احادیث فراوانی از طرق اهل‌بیت (علیهم‌السلام) و اهل‌سنت رسیده است که اهمیت فوق‌العاده این کار را نشان می‌دهد. از پیامبر (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) چنین نقل شده که فرمود: «من بنی مسجدا و لو کمفحص قطاة بنی الله له بیتا فی الجنة؛ کسی که مسجد بنا کند هر چند به ‌اندازه‌ لانه‌ مرغی بوده باشد خداوند خانه‌ای در بهشت برای او بنا خواهد ساخت».
ولی امروزه آنچه بیشتر اهمیت دارد عمران و آبادی معنوی مساجد است و به تعبیر دیگر بیش از آنچه به ساختن مسجد اهمیت می‌دهیم باید به ساختن افرادی که اهل مسجد و پاسداران مسجد و حافظان آنند اهمیت بدهیم. مسجد باید کانونی باشد برای هرگونه حرکت و جنبش سازنده اسلامی در زمینه آگاهی و بیداری مردم و پاکسازی محیط و آماده ساختن مسلمانان برای دفاع از میراث‌های اسلام. مخصوصاً باید توجه داشت مسجد مرکزی برای جوانان با ایمان گردد نه اینکه تنها مرکز بازنشستگان و از کار افتادگان شود. مسجد باید کانونی برای فعال‌ترین قشرهای اجتماع باشد نه مرکز افراد بیکاره و بی‌حال و خواب‌آلوده.

۳.۱ - انحصار حق آباد کردن

انما یعمر مساجد الله من آمن بالله و الیوم الآخر از سیاق کلام استفاده می‌شود این که انحصار مستفاد از کلمه: (انما) از قبیل حصر افراد (یعنی با حرف عطف (واو) آن را به ما قبل خود متصل نکرد) است، ‌تو گویی شخص توهم کرده که هم مؤمنین حقّ دارند مساجد خدا را تعمیر کنند و هم مشرکین، لذا در این آیه حق مزبور را منحصر در مؤمنین کرده است و لازمه‌ این حصر این است که مراد به جمله: (یعمر) انشاء حق و جواز باشد که آن را به صورت خبر تعبیر کرده، نه این که خبر بوده باشد و این معنا پر واضح است.
و اگر جواز تعمیر مساجد و داشتن حق آن را مشروط کرده به داشتن ایمان، هم به خدا و هم به روز جزا و به همین جهت آن را از کفار که فاقد چنین ایمانی هستند نفی کرده و خلاصه اگر در این شرط اکتفا به ایمان به خدا تنهایی نکرده و ایمان به روز جزا را هم علاوه کرده است برای این بوده که مشرکین خدا را قبول داشتند و تفاوتشان با مؤمنین صرف نظر از شرک این بود که به روز جزاء ایمان نداشتند، لذا حق تعمیر مساجد و جواز آن را منحصر کرد به کسانی که دین آسمانی را پذیرفته باشند.

۳.۲ - شرط نماز و زکات

به این هم اکتفا نکرد، بلکه مسئله نماز خواندن و زکات دادن و نترسیدن جز از خدا را هم علاوه کرد و فرمود: (و اقام الصلوة و آتی الزکاة و لم یخش الا الله) برای این که مقام آیه مقام بیان و معرفی کسانی است که بر خلاف کفّار از عملشان منتفع می‌شوند و معلوم است کسی که تارک فروع دین، آن هم نماز و زکات که دو رکن از ارکان دینند بوده باشد او نیز به آیات خدا کافر است و صرف ایمان به خدا و روز جزا فایده‌ای به حالش ندارد، ‌هر چند در صورتی که به زبان منکر آن‌ها نباشد در زمره مسلمان محسوب می‌شود، وقتی کافر است که به زبان انکار کند.
و اگر از میان فروع دین تنها نماز و زکات را اسم برد، برای این بود که نماز و زکات از آن ارکانی است که به هیچ وجه و در هیچ حالی از احوال ترکش جایز نیست؛ و از این اقتضای مقامی که گفتیم برمی‌آید که مراد به جمله: (و لم یخش الا الله) خشیت دینی است که همان عبادت است، نه خشیت و ترس طبیعی و غریزی، چه این رقم ترس را همه دارند، مگر اولیاء مقربین، مانند انبیاء که قرآن درباره‌شان فرموده: «الذین یبلغون رسالات الله و یخشونه و لا یخشون احداً الا الله؛ کسانی که رسالت‌های خدا را ابلاغ نموده و از او می‌ترسند و از احدی جز خداوند نمی‌هراسند».


۱. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۱۶۰، کتاب الصلاة، المقدمة الرابعة فی المکان، مسالة۱۸.    
۲. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۱۶۰، کتاب الصلاة، المقدمة الرابعة فی المکان، مسالة۱۹.    
۳. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۶۸، کتاب الوقف، مسالة۳.    
۴. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۶۸، کتاب الوقف، مسالة۴.    
۵. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۱۶۰، کتاب الصلاة، المقدمة الرابعة فی المکان، مسالة۱۷.    
۶. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۱۵۹، کتاب الصلاة، المقدمة الرابعة فی المکان، مسالة۱۶.    
۷. توبه/سوره۹، آیه۱۸.    
۸. مکارم، ناصر، تفسیر نمونه، ج۷، ص۳۸۰.    
۹. مکارم، ناصر، تفسیر نمونه، ج۷، ص۳۷۶ - ۳۷۷.    
۱۰. توبه/سوره۹، آیه۱۸.    
۱۱. احزاب/سوره۳۳، آیه۳۹.    



سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «آباد کردن مساجد»، تاریخ بازیابی۹۵/۱۰/۱.    
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر)    ، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی    






جعبه ابزار