... و کتابی نداری، ای کاش من هم مثل تو بودم ... عمر نیز گفته است: ای کاش قوچ خاندانم بودم تا در ... الدرداء می‌گوید: ای کاش همانند درختی بودم که قطع می‌شود ... زمین برداشت و گفت: ای کاش من این پرکاه بودم، ای ... نمی‌آمدم، ای کاش هیچ نبودم، ای کاش مادرم مرا نمی‌زائید ...
... نشده است». ... میوه دادن درخت خشکیده ... روزی امام حسن ... در مکانی؛ زیر یک درخت خرمای خشکیده به استراحت پرداختند ... رطب اکلناه؛ ای کاش این درخت، خرمای تازه داشت و ... لیسکن عنک هذاالورم؛ ای کاش سوار مرکب می‌شدید ... ! مثلا می‌گفت: این درخت خرما چه مقدار میوه ...
... يونانى است که معنايش کاشتن قلمه نهال درخت است تا رشد و ... ساختمان‌ها، کاشتن بذر براى روييدن گياه و سبزه و درختان، بافتن ... سبزى و خوشه گندم و درخت، مِلک صاحبِ دانه بذر است ... تا به صورت گياه يا درخت درمى آيد. بدين ترتيب، همان ...
... زرع را برای کاشتن و نمو بوته درختان، بکار برد؛ ... و با دیدن درختان آنجا فرمودند: این درختان را مسلمان ... پس فرمودند: «هر مسلمانی که درختی بکارد یا زراعتی انجام دهد ... مؤمناظمٍا» هر کس درخت طلح یا درخت سدری را آب دهد ... او مالک آن زمین یا درخت خواهد بود. » ایشان ...
... طبیب: نه، بلکه از درختی بوجود آمده. امام: تو ... نه. امام: بنابراین بوجود درختی اعتراف کردی که با ... این درخت از آن بوجود آمده است قبل از کاشتن ... دیده‌ای؟ طبیب: آری. امام: آیا احتمال می‌دهی این درخت ... جز اینکه بگوئی، آفریننده درخت. زیرا اگر بازبگوئی هلیله ...
... تنه درخت خرمايى کشاند؛ (آنقدر ناراحت شد که) گفت: «اى کاش پيش ... اینکه (جذع) به معنى تنه درخت است نشان مى‌دهد که ... اى از آن درخت باقى مانده بود؛ یعنى درختى خشکیده بود. در ... که بى‌اختیار (گفت: اى کاش پیش از این مرده بودم ... بر زبان راند که ((اى کاش مرده بودم و فراموش شده ...
... تنه درخت خرمايى كشاند (آن قدر ناراحت شد كه) گفت: اى كاش ... "جِذْعِ النَّخْلَةِ" به معناى ساقه درخت خرما است. و كلمه "نسى ... نمود و به كنار تنه درخت خرمايى آورد تا در ... تعبير به تنه درخت كرد نه خود درخت، فهميده مى‌شود ... از مردم گفت: اى كاش قبل از اين مرده بودم ...
... تنه درخت خرمايى کشاند؛ (آنقدر ناراحت شد که) گفت: «اى کاش پيش ... اى از آن درخت باقى مانده بود؛ یعنى درختى خشکیده بود. در ... که بى‌اختیار (گفت: اى کاش پیش از این مرده بودم ... بر زبان راند که ((اى کاش مرده بودم و فراموش شده ... تکان دادن را به ساقه درخت، و خرما ریختن را ...
