... مرتبه در آغوش فساد پرتاب کرد، بلکه گام به گام این ... بر انسانها در طریق هدایت کرده چنین میگوید: اگر فضل ... ذیل آیات مورد بحث نقل کردهاند و جنبه عمومی دارد ... افک دامن میزد قطع کرده، در حالی که تمام ... موارد گرفتار احساسات تند و داغ نشوند و در برابر لغزشها ...
... دینی را در اصفهان آغاز کرد و در مدرسه نیمآورد ... در انجمنهای ادبی شرکت کرد. ... مدّتی بعد به طهران رفته ... ایست جامع عباسی جادو فریب ***** کرده در آن قصر طلسمی عجیب ... ***** بر دل فردوس برین هشته داغ صورت دیوار و درِ چهلستون ...
... مانند صحبت کردن در مورد چیزی، تحلیل کردن و حدس ... قواعد" و "طرحها" تشریح کرد. ... قواعد ... قواعد، وسیله موثری ... چه میکنند؟ ... شخصی کردن ضمایر ... تو، حرف می ... مثل لمس کردن، دلجویی، نوازش و مشاهده کردن را نیز ... قبال آنها چیست. ... صندلی داغ ... روشی است که بدان وسیله ...
... سپس به عتبات عالیات عزیمت کرد و وارد کربلا شد. ... هیجان تبریز را رهبری میکرد. ناصرالدین شاه به عزم ... پس از فوت میرزا وفات کرد تبریز مانند روز عاشورا ... اجرای قانون «رژی» مبارزه کرد و در سراسر آذربایجان، استعمال ... دو تن از خوانین قره داغ (صمد خان و احمد ...
... این مادّه به معنای فراهم کردن نوشیدنی است: «نُسقِیکممِمّا فی ... متعدّدی را برای «اسراف» بیان کردهاند؛ امّا معنای مشهور آن ... نوشیدنی دوزخیان را چنین وصف کرده. «إن یَستَغیثُوا یُغاثُوا بماء کَالمُهلِ ... عَین ءَانیة = از چشمهای داغ نوشانده شوند» و نحوه نوشیدنشان ...
... سـمرا تهجرون؛ (آيا فراموش كرده ايد كه) در گذشته ... نخواهيد شد. (آيا فراموش كرده ايد كه) در گذشته ... و بت پرستي بازگشت خواهيد كرد)....» ... حق ناپذیری ... حق ناپذیری ... هاي شياطين راه را گم كرده و سرگردان مانده....» ... کیفر ... . سپس روي آن آب داغ متعفني مينوشند. سپس ...
... معنای زیاد شدن، رشد کردن است و از آن به ... خداوند برای آنان درخواست برکت کرد. برخی افراد که در زندگی ... سحری، همراهی و نرمخویی، سلام کردن بر خانواده، پایین بودن مهریه ... خرید و فروش، خوردن غذای داغ، فساد نیت و جنایت، مال ...
... جادوگری را چنین تعریف کرده است: «برخورداری از ... اسارت گیرد. ... قربانی کردن ... قربانی کردن به درگاه ایزدان از دیگر ... بنابر باورهای زردشتی، از کرده زردشت، جادوان در زیر ... افسونهای حق باطل کرد. به روایت مینوی خرد، ... که بر فلزِ روی داغ ایستادهاند و با ...