میرزا حسین محدث نوری
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
میرزا حسین نوری،
محدث و رجالی بزرگ و چهره سرشناس علمای
شیعه در قرن چهاردهم هجری به شمار میآید. او در هیجده
شوال ۱۲۵۴ ق در روستای یالو، از روستاهای اطراف شهرستان نور در استان
مازندران، چشم به
دنیا گشود.
[ویرایش]
هنوز هشت سال او تمام نشده بود که غبار یتیمی بر چهره او نشست و
پدر بزرگوار خود را که از علمای آن سامان بود، از دست داد. حسین در خانوادهای اهل علم به دنیا آمده بود. لذا علاقه ای وافر به علم و دانش و سلسله جلیل
روحانیت داشت. از همان کودکی به درس
فقیه بزرگ آن دیار، مولا
محمد علی محلاتی، رفت و علم و دانش را از محضر آن عالم بزرگ فرا گرفت.
[ویرایش]
میرزا در آغاز جوانی به شهر
تهران سفر کرد تا از علمای بزرگ آن شهر نیز بهرهمند گردد. او در مجلس درس عالم جلیل شیخ عبدالرحیم بروجردی حاضر شد و از خرمن علم و دانش آن دانشمند بزرگ خوشه چید.
[ویرایش]
محدث نوری با دختر استاد خود شیخ
عبدالرحیم بروجردی ازدواج کرد.
وی با وصلت با خانوادهای روحانی و اهل علم، شرایط را برای پیشرفتهای بزرگ علمی خود مهیا ساخت، چرا که همسر او در خانوادهای اهل علم تربیت شده بود و میتوانست شریک و همراهی مهربان برای همسر دانشمند خود باشد.
[ویرایش]
علامه نوری در سال ۱۲۷۳ هجری یعنی در ۱۹ سالگی عازم
نجف اشرف شد. او که رونق علم و دانش را در آن شهر دیده بود تصمیم به
اقامت در
حوزه علمیه بزرگ نجف گرفت تا از مجلس علمای بزرگ آن حوزه نیز بهره مند گردد.
او چهار سال در آن شهر ماند و پس از آن به
ایران بازگشت. محدث نوری که تشنه علوم و معارف
آل محمد صلواتاللهعلیهماجمعین بود و حوزه علمیه بزرگ و پر رونق نجف و
کربلا را در آن زمان دیده بود یکسال بیشتر نتوانست در ایران باقی بماند و در سال ۱۲۷۸ هجری دوباره به
عراق بازگشت. وی در شهر کربلا به محضر درس عالم بزرگ شیخ عبدالحسین تهرانی مشهور به
شیخ العراقین رفت و سفری به شهر
کاظمین داشت که مدت دو سال در آنجا ماند. وی مسافرتهای فراوان دیگری نیز انجام داد.
محدث نوری در سال ۱۲۸۰ هجری در ۲۶ سالگی به
حج مشرف شد و به
زیارت خانه
خدا و
ائمه معصومین
بقیع و حرم
رسول الله صلواتاللهعلیهماجمعین در
مدینه نایل آمد.
او به نجف اشرف بازگشت و در درس دانشمند فرزانه،
شیخ مرتضی انصاری حاضر شد، اما چند ماهی بیش فرصت استفاده از آن عالم بزرگ را نیافت چرا که شیخ انصاری در سال ۱۲۸۱ هجری وفات یافت.
محدث نوری در سال ۱۲۸۴ به قصد زیارت
امام رضا علیهالسّلام عازم
مشهد مقدس شد و به ایران آمد.
دو سال بعد در سال ۱۲۸۶ به عراق بازگشت که در آن سال استاد بزرگش شیخ عبد الحسین تهرانی نیز وفات کرد.
شیخ عبد الحسین تهرانی اولین کسی بود که به محدث نوری
اجازه روایت داده بود.
محدث نوری پس از آن، دوباره به زیارت خانه خدا رفت و بعد از بازگشت به عراق، پای درس میرزای شیرازی حاضر شد.
چون میرزای شیرازی در سال ۱۲۹۱ به
سامرا مهاجرت کرد و قصد اقامت در آن شهر نمود محدث نوری نیز در سال بعد همراه دیگر استادش
فتحعلی سلطان آبادی و دامادش
شیخ فضل الله نوری به سامرا مهاجرت کرد تا از محضر استاد خود میرزای شیرازی بهره برد.
بعد از آن دوباره توفیق زیارت خانه خدا و سپس در سال ۱۲۹۷ زیارت امام رضا علیهالسّلام در مشهد مقدس نصیبش شده در سال ۱۲۹۹ نیز برای چهارمین و آخرین بار به زیارت خانه خدا مشرف شد و بعد از آن به سامرا بازگشت و تا سال ۱۳۱۲ در آن شهر باقی ماند و ملازم استاد خود میرزای شیرازی شد.
محدث نوری در سال ۱۳۱۴، دو سال پس از وفات میرزای شیرازی، به نجف اشرف بازگشت و تا آخر عمر در آن شهر باقی ماند.
[ویرایش]
محدث نوری یکی از کم نظیرترین چهرههای علمی است که در این عصر پا به عرصه وجود نهاد. او نشانهای از نشانههای الهی بود و شگفتیهای فراوانی در نهادش نهفته بود. محدث نوری از دانشمندان بزرگی بود که در میان علمای
شیعه درخشید و عمر ارزشمند خود را صرف خدمت به
دین و
مذهب نمود. حیات او صفحهای نورانی از
اعمال صالح بود و با تالیفات گرانقدر خود جاودانگی را برای همیشه به یادگار نهاد و همه نویسندگان و مورخان را ملزم به اعتراف به فضل و دانش خود کرد.
علامه نوری عمر خود را
وقف خدمت به علم کرد و غیر از بحث و جستجو و تحقیق به چیز دیگری نپرداخت. اخبار و
روایات گوناگون را جمع آوری کرد و
احادیث مختلف را هماهنگ ساخت و آثار پراکنده را به نظم درآورد و توفیق و یاری و خواست
خداوند هم به همراه او بود.
هر بینندهای با نظر به نوشتههای محدث نوری مییابد که خداوند او را مشمول الطاف خاص و عنایت خود قرار داده و گنجینهای گرانبها را برایش نگه داشته بود که حتی علمای بزرگ قبل و قدمای اصحاب نیز به آنها دست نیافته بودند.
گویا خداوند او را برای حفظ آثار و سخنان گهربار آل محمد علیهمالسّلام آفریده است «ذلک فضل الله یؤتیه من یشاء و الله واسع علیم».
[ویرایش]
محدث نوری (اعلی الله مقامه) پیوسته ملتزم به
وظایف شرعی بود و برای هر ساعتی از شبانه روز برنامهای داشت که از آن تخلف نمیکرد.
شاگردش
آقا بزرگ تهرانی برنامه زندگی وی در نجف اشرف را این گونه بیان میفرماید:
زمان نوشتن وی بعد از
نماز عصر تا هنگام
غروب بود و زمان مطالعه وی بعد از
نماز عشا تا هنگام
خواب بود.
او همیشه با
وضو میخوابید و شبها هم کم میخوابید، دو ساعت قبل از
طلوع فجر بیدار میشد و وضو میگرفت. یک ساعت قبل از طلوع فجر به حرم حضرت
امیرمؤمنان علی علیهالسّلام مشرف میشد و این برنامه در
زمستان و
تابستان ادامه داشت.
او پشت «در قبله» میرفت و
نماز شب میخواند تا سید داود نائب، کلید دار حرم، میآمد و در را باز میکرد و محدث نوری اولین کسی بود که وارد حرم میشد.
او به سید داود در روشن کردن چراغهای حرم کمک میکرد آنگاه بالای سر ضریح حضرت میایستاد و
زیارت میخواند. بعد از طلوع فجر
نماز صبح را به جماعت اقامه میکرد و تا هنگام طلوع خورشید به
تعقیبات نماز و
دعا میپرداخت.
بعد از آن به کتابخانه بزرگ خود میرفت. آن کتابخانه شامل هزاران جلد کتاب نفیس و نسخههای خطی ارزشمند و گرانبها و کمنظیر و یا منحصر به فرد بود. او به جز به هنگام ضرورت از کتابخانه خارج نمیشد. بعد از ساعتی برخی از شاگردانش مانند علامه شیخ
علی بن ابراهیم قمی و
شیخ عباس قمی، صاحب
مفاتیح الجنان و مولی
محمدتقی قمی برای تصحیح و مقابله و نگارش و یا نسخه برداری به کمک او میآمدند.
بعد از پایان کار کمی غذا میخورد و استراحت میکرد و بعد،
نماز ظهر را در اول وقت میخواند و بعد از نماز عصر، دوباره همان برنامه را ادامه میداد.
روزهای
جمعه برنامه او تغییر میکرد. صبحها بعد از آنکه از حرم باز میگشت به مطالعه برای منبر میپرداخت و یک ساعت بعد از طلوع خورشید به مجلس عمومی خود میرفت و سخنانی بلیغ و گهربار افاده میکرد.
او سعی بر آن داشت تا هر چه بالای منبر میگوید یقینی باشد و مطالب مشکوک را مطرح نمیکرد و هنگام
ذکر مصیبت اهلبیت علیهمالسّلام اشک بر محاسن شریفش جاری میشد.
بعد از مجلس به
مستحبات روز جمعه مانند کوتاه کردن ناخن و شارب و
غسل روز جمعه و دعاها و آداب و مستحبات دیگر میپرداخت. عصر روز جمعه هم چیزی نمینوشت و به حرم میرفت و مشغول انجام زیارت و دعاهای وارده میشد و این برنامه ایشان تا هنگام وفات ادامه داشت.
[ویرایش]
یکی از سنتهایی که در زمان
شیخ انصاری رواج داشت
زیارت امام حسین علیهالسّلام با پای پیاده بود. بسیاری از بزرگان و
علما با پای پیاده به
زیارت کربلا میرفتند؛ اما این
سنت در زمان محدث نوری به فراموشی سپرده شده بود و از علائم
فقر و نداری به شمار میآمد.
با عزم و همت محدث نوری این سنت نیز دوباره زنده شد. او چارپایانی را برای حمل بار کرایه میکرد و با پای پیاده با یاران و شاگردان خود به زیارت
امام حسین علیهالسّلام میرفت.
آنها مسیر نجف تا کربلا را در سه شب میپیمودند. آنها
صبح و
عصر راه میرفتند و نیمه روز به استراحت و صرف غذا و خواندن نماز و دعا میپرداختند.
این کار آنها بسیار مورد استقبال مردم و علما و بزرگان قرار گرفت و جمعیت فراوانی به آنها ملحق شدند که گاهی تعداد خیمههای آنها به بیش از ۳۰ خیمه بیست تا سی نفره میرسید.
[ویرایش]
۱. فقیه فاضل
ملا محمدعلی محلاتی (۱۲۳۲ـ۱۳۰۶ ق).
۲. عالم جلیل القدر
شیخ عبدالرحیم بروجردی (در گذشته ۱۳۰۶ ق)، ایشان پدر زن محدث نوری نیز بود.
۳.
شیخ العراقین عبدالحسین تهرانی (در گذشته ۱۲۸۶ ق.).
۴. شیخ اعظم،
مرتضی انصاری (۱۲۱۴ـ۱۲۸۱ ق).
۵. جمال السالکین،
آخوند ملا فتح علی سلطان آبادی (۱۳۱۲ق).
۶. فقیه کبیر
ملا شیخ علی خلیلی (۱۲۲۶ ـ ۱۲۷۹ق.).
۷.
معزالدین سید مهدی قزوینی (۱۲۲۲ ـ ۱۳۰۰ ق.).
۸.
میرزا محمد هاشم خوانساری (۱۲۳۵ ـ ۱۳۱۸ ق).
۹.
آیت الله حاج ملا علی کنی (۱۲۲۰ـ۱۳۰۶ ق).
۱۰.
میرزای شیرازی (۱۳۱۲ ق).
[ویرایش]
آثار نوری با ملاحظه ترتیب در تاریخ تألیف، چنین است:
۱.
مواقع النجوم، شجره نامهأی است در سلسله اجازات نوریان، و نخستین اثر او است که در ۲۱ سالگی نوشته است.
۲.
نفس الرحمن فی فضائل سیدنا سلمان ، حدیثی است ازحیات
سلمان فارسی و که در شهر
کربلا به سال ۱۲۸۳ ق تألیف لطیف آن تمام شده است.
۳.
دارالسلام، در دو جلد، درباره خواب و
تعبیر خواب و.. است و جلد دوم در
اخلاق و ... است که به ترتیب الفبایی و کارساز نوشته شده، و در ۱۲۹۲ ق، به زیر سایه آستان قدس عسکریین، در سرزمین
سامرا تألیف آن تکمیل شده است.
۴.
فصل الخطاب ... (تألیف: ۱۲۹۲ ق. در نجف، چاپ: ۱۲۹۸ ق.).
۵.
معالم العبر (تألیف: ۱۲۹۶ ق. در شهر سامرّاء).
۶.
میزان السماء (تألیف: ۱۲۹۹ ق. تهران).
۷.
کلمه طیّبه: (تألیف: ۱۳۰۱ ق. چاپ نخست: بمبئی ۱۳۵۲ ق، در ۶۱۶ صفحه).
۸.
جنّه المأوی: (تألیف:۱۳۰۲ ق) تصنیفی است در مقام
مهدی (عج) و با سوز فراق حضرت یار ـ روحی فداهـ.
۹.
فیض القدسی: (تألیف: ۱۳۰۲ ق، سامرّاء) اولین کتاب مستند و معتبر در خصوص زندگانی
علامه مجلسی است. این کتاب چندی پیش به قلم مترجم معاصر حجه الاسلام سید جعفر نبوی به فارسی ترجمه و منتشر شد.
۱۰.
بدر مشعسع: (تألیف: ۱۳۰۸ ق.) در شرح حال فرزندان
موسی مبرقع پسر
امام جواد ـ علیه السّلام ـ است که همراه با تقریظ و تأیید میرزای بزرگ چاپ شد.
۱۱.
کشف الاستار (۱۳۱۸ ق.) پرتوی است از حُسن دل انگیز حضرت مهدی ـ روحی فداه ـ
۱۲.
صحیفه ثانیه علویّه (۱۳۰۳ ق.)
۱۳.
صحیفه اربعه سجادیّه.
۱۴.
سلامه المرصاد (۱۳۱۷ ق.).
۱۵.
مستدرک مزار بحار.
۱۶. حاشیه بر
منتهی المقال.
۱۷.
ظلمات الهاویه در معایب
معاویه و ...
۱۸.
نجم الثاقب (۱۳۰۳ ق) پر انتشارترین کتاب محدث نوری.
۱۹.
موالید الائمّه.
۲۰. شاخه طوبی.
۲۱. دیوان شعر محدّث نوری که با نام «مولودیّه» چاپ شده است.
۲۲.
مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل.
۲۳.
لؤلؤ و مرجان (۱۳۱۹ ق.)
۲۴. تحیّه الزائر، از متون زیارتی است.
۲۵. تقریرات بحث استادش
شیخ العراقین.
۲۶. تقریرات درس استاد دیگرش میرزای بزرگ.
۲۷.
اربعونیّات، همان که در حاشیه کلمه طیّبه چاپ شده است.
۲۸. اخبار حفظ القرآن.
۲۹. رسالهای در شرح حال مولی
ابی الحسن شریف عاملی فتونی که در ۱۲۷۶ ق نوشته است.
۳۰. کشکول، گلستانی که گلبرگهای گوناگونی را شامل میشود.
۳۱. حواشی بر توضیح المقال حاج
ملا علی کنی که در آخر رجال ابی علی چاپ شده است.
۳۲. رساله فارسی در جواب به شبهات فصل الخطاب و در ردّ تحریف قرآن مجید. تذکر این نکته ضروری است که علاوه بر کتاب القرآن در ضمن
مستدرک الوسائل، محدث نوری سه کتاب دیگر نیز در علوم قرآنی نوشته است و بیگمان با چشم پوشی از هر کدام از این چهار کتاب،
قضاوت در حق نوری و او را متهّم به
تحریف کردن، ناقص و ناروا خواهد بود.
۳۳. ترجمه جلد دوم دارالسلام به فارسی.
۳۴. اجوبه المسائل.
۳۵. حواشی بر
رجال ابی علی که نیمه تمام مانده و غیر از شماره ۳۱ میباشد.
۳۶. فهرست کتابخانه بینظیر خویش که به ترتیب الفبایی نوشته شده و در مقدمهاش به تفصیل در خصوص کتاب و نویسندگی سخن گفته است.
۳۷. نامهها و اجازهنامهها و اعلامیّهها. اگر در کتابی گردآوری شود گنجینه گرانبهایی را تشکیل خواهد داد. بیش از ده نامه از محدث نوری که در جواب نامههای
میر حامد حسین هندی نویسنده اثر گران سنگ «
عبقات الانوار» نوشته شده است در مجلّه نور علم البته بخشهای بریدهای از آنها چاپ شد.
و بسیاری از نامهها و ... که در لابهلای کتابها و ... پراکندهاند.
خوشبختانه آثار محدث نوری ـ بجز سه یا چهار کتاب ـ بارها چاپ شده و بسیاری از کتابها از عربی به فارسی و از فارسی به عربی ترجمه و منتشر شدهاند. بتازگی کتاب
نجم الثاقب از فارسی به عربی و در دو جلد بزرگ ترجمه گشت و انتشار یافت، پس از آن، چندی پیش نیز شاهد انتشار جلد ۱۹
مستدرک الوسائل (جزء اوّل از خاتمه مستدرک) گشتیم که به کوشش مؤسسه آل البیت تحقیق و به بازار کتاب عرضه شد.
[ویرایش]
بسیاری از بزرگان به افتخار شاگردی نوری نایل شده و از انفاس قدسی او بهرهمند گشته و از خرمن خلوص او خوشهچینی و از دریاهای دانش او دانشاندوزی کردهاند. ما با نام بعضی از آن بزرگمردان به کتاب خود زینت میبخشیم:
۱.
شیخ آقا بزرگ تهرانی.
۲.
حاج شیخ عباس قمی.
۳. مصلح مجاهد آیتالله شیخ
محمد حسین کاشف الغطاء (۱۲۹۴ـ ۱۳۷۳ ق).
۴. اندیشمند نامی آیتالله
سید عبدالحسین شرف الدین عاملی (۱۲۹۰ ـ ۱۳۷۷ ق.).
۵.
شیخ اسماعیل اصفهانی.
۶.
شیخ مرتضی بن محمد عاملی.
۷.
سید جمالالدین عاملی اصفهانی.
۸. حاج
شیخ محمدباقر بیرجندی (۱۲۷۶ ـ ۱۳۵۲ ق.) مؤلف
کبریت احمر.
۹. حاج
شیخ علیاکبر نهاوندی.
۱۰. حاج
شیخ علی زاهد قمی (۱۲۷۳ ـ ۱۳۷۱ ق.).
۱۱. حاج
شیخ محمدتقی قمی.
۱۲. عارف واصل آیتالله
میرزا جواد آقا ملکی تبریزی.
۱۳. حاج
میرزا ابوالفضل تهرانی معروف به
کلانتری نوری و نویسنده «
شفاء الصدور فی زیاره العاشورا».
۱۴.
شیخ جعفر نوری نجمی.
۱۵.
سید علمالهدی نقوی کابلی (متولّد ۱۲۸۸ ق) نویسنده «
دستورالمل للنسوان».
۱۶.
آقا میرزا محمد تهرانی (متولّد ۱۲۸۱ ق).
۱۷.
شیخ مهدی نوری فرزند
میرزا هادی نوری، برادر زاده محدث نوری.
۱۸.
شیخ جلیل محمدحسن آل کبه (۱۲۶۹ ـ ۱۳۳۳ ق).
۱۹. صدر الاسلام حاج
میرزا علی اکبر همدانی معروف به دبیر که
ابوالمکارم هم خوانده میشود.
۲۰. مرحوم حاج
میرزا محمد ارباب قمی (۱۲۷۳ ـ ۱۳۴۱ ق).
۲۱.
شیخ علی اکبر همدانی (۱۲۷۰ ـ ۱۳۲۵ ق) نویسنده
ناسخ التفاسیر.
۲۲. پسر خواهرش و دامادش شیخ شهید، آیتالله
شیخ فضل الله نوری (۱۲۹۵ ـ ۱۳۲۷ ق).
۲۳. آیتالله
شیخ محمدتقی بافقی (۱۲۹۲ ـ ۱۳۲۵ ق)
[ویرایش]
در طول صد و پنجاه سال و اندی که در عصر حاضر بر
تاریخ حدیث شیعه گذشته است کمتر «اجازهنامه روایی» یافت میشود که نام نوری زینت بخش آن نباشد. همین است که او را با نام «خاتمه المحدّثین» و سرآمد نوریان، معروف ساخته است. محدّث نوری «شیخ روایتی» بسیاری از دانشوران نامی است که از بابت نمونه علمای زیر نام برده میشود:
۱. آیتالله
سید محسن امین عاملی (۱۲۸۴ ـ ۱۳۷۱ ق) نویسنده
اعیان الشیعه و ... .
۲. آیتالله
میرزای نائینی (متوفای ۱۳۵۵ ق).
۳. حاج
شیخ محمدهادی بیرجندی (۱۲۷۷ ـ ۱۳۶۶ ق) معروف به هادوی و متخلص به «هادی».
۴. حاج
شیخ محمدباقر همدانی (متوفای ۱۳۳۳ ق) از شاگردان عارف نامی
ملا حسینقلی همدانی.
۵.
فدا حسین کهنویی مشهور به نظیر حسن] (متولد ۱۲۷۸ ق).
۶.
منیرالدین بروجردی (۱۲۶۹ ـ ۱۳۴۱ ق.) نوه دختری
میرزای قمی (صاحب «
قوانین الاصول»).
۷. علاّمه مجاهد حاج
شیخ محمد جواد بلاغی (۱۲۸۲ ـ ۱۳۵۲ ق) نویسنده
تفسیر آلاء الرحمن.
۸.
شیخ محمد علی کچویی اردستانی (متوفای حدود ۱۳۳۵ ق).
۹.
سید ابوطالب شیرازی.
۱۰. حاج
شیخ عبدالکریم حائری،
مؤسس حوزه علمیه قم، (متولد حدود ۱۲۷۶ ـ ۱۳۵۵ ق).
۱۱.
سید ابومحمد حسن صدرالدین موسوی کاظمینی، نویسنده «
تأسیس الشیعه لعلوم الاسلام».
۱۲.
سید هبةالدین شهرستانی، نویسنده «
الهیئه و الاسلام».
۱۳.
سید شمسالدین محمود حسینی مرعشی (۱۲۶۰ ـ ۱۳۳۸ ق).
۱۴. شریف الاسلام
سید اسماعیل مرعشی نجفی نویسنده
قانونچه در
علم طب.
۱۵. حاج
میرزا علی حسینی مرعشی شهرستانی، شارح
وجیزه شیخ بهایی در
علم حدیث شناسی.
۱۶.
شیخ محمد حرزالدین نجفی نویسنده
معارف الرجال.
۱۷.
شیخ مهدی حکمی قمی مشهور به پایین شهری.
۱۸.
حاج میرزا حسن علیاری تبریزی فرزند حاج
ملا علی علیاری سردرودی.
۱۹. حاج
شیخ عبدالنبی نوری تهرانی.
۲۰.
آقا ضیاءالدین عراقی (متوفی ۱۳۶۱ ق).
[ویرایش]
آخرین زیارت کربلای محدث نوری در سال ۱۳۱۹ هجری بود.
آن سال را سال حج اکبر مینامیدند. در آن سال
عید نوروز و جمعه و
عید قربان مصادف شده بود و جمعیت فراوانی به حج رفته بودند.
در آن سال در شهر مکه بیماری
وبا افتاد و جمع زیادی هلاک شدند.
محدث نوری در مسیر برگشت از کربلا به نجف، همیشه سواره برمی گشت، اما در آن سال به درخواست یکی از دوستان تصمیم به پیاده برگشتن گرفت.
بر اثر گرمای شدید غذای آنان فاسد شده و همه مسموم شدند. محدث نوری بعد از آن حادثه سخت بیمار شده و بعد از برگشتن به نجف بعد از عمری خدمت به علوم
محمد و
آل محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلّم در شب چهارشنبه ۲۷ جمادی الثانیه سال ۱۳۲۰ هجری جان به جان آفرین تسلیم نمود.
بعد از انتشار خبر فوت محدث نوری شهر نجف یکپارچه عزادار شد و جمع عظیمی از مردم و علمای بزرگ به
تشییع جنازه او حاضر شدند و بدن شریفش را در صحن مطهر حرم حضرت
امیرمؤمنان علی علیهالسّلام در باب قبله دفن نمودند.
[ویرایش]
از وقایع عجیب پیرامون این مرد بزرگ آنکه: زمانیکه پس از ۷ سال همسر محدث نوری وفات نمود و خواستند او را در کنار شوهرش دفن کنند، بدن محدث نوری نمایان شد و همه دیدند که بدن شریف او صحیح و سالم است گویا ساعتی بیش نیست که به خوابی آرام فرو رفته است.
[ویرایش]
مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل (کتاب)[ویرایش]
[ویرایش]
نرم افزار جامع الاحادیث، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.
سایت اندیشه قم