سیدمحمدحسین مرعشی شهرستانی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
علامه ی بزرگ و نابغه ی سترگ، ضیاء الدین سید محمدحسین حسینی مرعشی شهرستانی از
سادات حسینی مرعشی
در روز پانزدهم شوال ۱۲۵۵ قمری در کرمانشاهبه دنیا آمد.
[ویرایش]
جدش
سید محمدحسین حسینی مرعشی از عالمان کربلابود که بعد از ازدواج با دختر میرزا محمدمهدی موسوی شهرستانی (فقیه کربلا) به «شهرستانی» معروف شد.
کتاب
جلیس الابرار در شرح مشکلات اخبار به عربی و
انیس الاخیار در شرح مشکلات اخبار به فارسی که مختصر کتاب جلیس الابراراست
و
معادن التحقیق در اصول فقه از آثار او است. او دو فرزند داشت: یکی سید محمدتقی (۱۳۰۷ قمری)
پدر سید میرزا علی (متوفای ۱۳۵۵) و دیگری سید محمدعلی.
پدرش، فقیه گرانقدر سید محمدعلی شهرستانی (متوفای ۱۲۸۷ قمری) از شاگردان
سید محمد مجاهد است که آثار ارزشمندی مانند
الاجماعیات، الکشکول،
شرح تبصره،
نتیجة الفکر فی الولایة علی البکر،
رساله در نماز جمعه،
رسالةفی
بر الوالدین،
حجیة المظنة، کتاب الطهارة،
نجوم الفرقان،
رسالةفی قرائة الماموم غیر المسبوق،
الاعتکافیة،
الرسائل الاصولیةشامل مباحث
حقیقت شرعیه و
صحیح و اعم و استعمال مشترک در بیشتر از یک معنا و
مشتق و دوازده فرع از فروع
استصحاب از خود به یادگار گذاشته است.
گفتنی است آقا محمود بن آقا محمدعلی کرمانشاهی، نوه وحید بهبهانی در سال ۱۲۵۷ قمری به او اجازه اجتهاد داده است.
میرزا محمد علی از پدرش محمد حسین شهرستانی و سید محمد مجاهدو حاج
شیخ محمدتقی اصفهانی (صاحب کتاب
هدایه المسترشدین) و سید محمد قصیر روایت میکند. او برای فرزندش محمدحسین، میرزا ابوالحسن کلهر، سید محسن بحرانی، میرزا محمد همدانی اجازه ی روایت صادر کرده است.
مادرش فاطمه خانم، دختر آقا احمد کرمانشاهی از زنان مؤمن و با تقوا بود.
آقا احمد کرمانشاهی نیز با خاندان
شیخ محمدحسین اصفهانی (صاحب
فصول الاصول ) و
شیخ محمدتقی اصفهانی (صاحب
حاشیه بر معالم) دو تن ـ از عالمان نامی در اصول فقه شیعه ـ وصلت داشته است.
با توجه به این مقدمات روشن میشود که سید محمدحسین شهرستانی که در این مقاله در صدد بیان احوال او هستیم، از طرف پدر به سید محمدحسین شهرستانی داماد سید محمدمهدی شهرستانی می رسد و دختر شهرستانی مادر بزرگ پدری او است. آقا احمد کرمانشاهی جد مادری او است چنان که از طریق مادری به خاندان شیخ محمدتقی اصفهانی می رسد.
دایی شهرستانی، شخصی به نام محمد ابراهیم کرمانشاهی بوده است. او عالمی فاضل بود.
شهرستانی در احوالات خود مینویسد:
«زمانی که حقیر در کرمانشاه متولد شدم، والدم در سفر بود. خال (دایی) مذکور (مراد محمدابراهیم است) به ایشان نوشت که خداوند مولودی به شما عطا کرده که با شما مفاخره میکند. میگوید: منم حسین و پدرم علی و مادرم فاطمه و جدم احمد و خالم ابراهیم! سید محمدحسین این نکته را به بیان دایی اش اضافه میکند: بلی و برادرم حسن و پسرانم علی و زین العابدین و دخترانم سکینه و فاطمه».
[ویرایش]
سید محمدحسین از هفت سالگی مشغول به تحصیل شد.
او مقدمات را در کرمانشاه گذراند و در مدتی کوتاه، قرآن را حفظ کرد. او در زمان تحصیل، کتاب
صمدیه و
الفیه را ـ که از کتب درسی حوزههای علمیه است ـ از حفظ کرد و
بر کتاب الفیه شرحی نوشت. تحصیل و حفظ این کتب در حالی بود که سیزده بهار از عمرش بیش تر نگذشته بود. او دوره ی مقدمات را توانست در عرض سه سال به پایان برساند.
بعد از آن، سید محمدحسین به کربلارفت و در حوزه ی درسی پدر بزرگوار خود شرکت کرد. او در سال ۱۲۸۲ قمری توانست از پدر اجازه روایت بگیرد.
استاد مهم دیگر او شیخ محمدحسین فاضل اردکانی است. او با این که یکی از کوچکترین شاگردان این استاد بود، استاد به او احترام زیاد میگذاشت و تا او در درس حاضر نمیشد، درس را شروع نمیکرد.
فاضل اردکانی در شعبان سال ۱۲۸۷ قمری اجازه ی روایتی برای شهرستانی صادر کرده است.
آیتالله مرعشی نجفی از طریق آیتالله میرزا علی شهرستانی و میرزا محمد هندی از سید محمدحسین شهرستانی روایت میکند.
شهرستانی، استاد خود فاضل اردکانی را
بر دیگر اساتید ترجیح میدادند و با این که او شاگرد شیخ انصاری نیز بوده است،
فاضل اردکانی را از شیخ انصاری اعلم میدانستند. آیتالله حاج
شیخ مرتضی حائری از قول پدر خود حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی نقل میکند که مرحوم شهرستانی، بالای سر مبارک حضرت سیدالشهداء، علیه السلام، قسم یاد کرده است که فاضل اردکانی از شیخ انصاری استاد الفقهاء، اعلم است.
سید معز الدین محمدمهدی بن حسن حسینی قزوینی حلی (متوفای ۱۳۰۰ قمری) از دیگر کسانی است که به او
اجازه روایت داده است.
او این اجازه را در سال ۱۲۹۲ قمری برای شهرستانی نوشته است و شهرستانی صورت این اجازه را در کتاب زوائد الفوائدآورده است.
میرزا باقر یزدی یکی دیگر از اساتید سید محمد حسین بود. او استاد سید در هیئت و نجوم بود.
میرزا غلام هروی استاد حساب و هندسه و عروض او بود.
سید محمدحسین این دوران خود را این چنین بازگو میکند:
«هنگامی که به حد تمییز و قوه ی تشخیص رسیدم، به قرائت قرآن مشغول شدم و در زمانی اندک آن را از حفظ کردم. بعد از آن به خواندن بعضی از کتابهای فارسی و عربی مشغول شدم. در این میان به همراه پدر علامهام، به زیارت مشهدرفتم و بعد از یک سال و خردهای که بازگشتم، دوباره به درس مشغول شدم و کتاب صمدیه و الفیه را از
بر کردم. بعد از آن در حالی که سیزده ساله بودم، به
کربلا مشرف شدیم و در آن جا به بحث و مذاکره علمی مشغول شدم و
نحو و بیان و
منطق و سایر مقدمات را در ظرف سه سال به پایان بردم و کتاب فوائد و مهجه در نحو، تسهیل المشاکل و صیغ مشکله در
صرف نوشتم و بسیاری از شواهد مغنی را که به صورت شعر بود، شرح کردم و بعد از آن
مهذب التهذیب در
منطق را تالیف کردم. بعد از آن به خواندن اصول فقه مشغول شدم و در طی مدت شش سال،
حاشیه بر قوانین تا اواسط بحث تقلید نوشتم. بعد از آن به مباحثه ی فلسفه و کلام و حساب و هیئت و هندسه و دیگر علوم پرداختم و کتاب غایۀ المسئول و تحقیق ادلة الاحکام در اصول فقه نگاشتم. بعد از آن مشغول علم فقه شدم و کتاب سبیل الرشادو هدایۀ المقتصد در شرح کفایۀ الاحکام در این زمینه نوشتم».
مؤلف کتاب نجوم السماء، شیخ انصاری را به عنوان یکی از اساتید سید محمدحسین شهرستانی معرفی کرده است و گوید از او اجازه داشته است.
این مطلب در جای دیگری نیامده است و خود شهرستانی نیز در آثار خود بدان اشارهای نمیکند. اگر گفته ی نجوم السماءصحیح باشد با توجه به این که شیخ انصاری در سال ۱۳۸۱قمری وفات کرده است، باید استفاده از محضر او پیش از این تاریخ و پیش از دریافت اجازه از پدرش باشد.
سید محمدحسین شهرستانی بعد از وفات استادش فاضل اردکانی
بر کرسی تدریس و
مرجعیت تقلید تکیه زد و مورد توجه عموم قرار گرفت.
سید محمدحسین شهرستانی از همان ابتدا مورد توجه طلاب علوم دینی قرار گرفت و بسیاری از طلاب در دروس او حاضر میشدند. از جمله کسانی که در دروس او شرکت میکردند، میتوان به این افراد اشاره کرد.
۱ ـ
سید علی شهرستانی (۱۳۴۴ قمری)
او فرزند سید محمدحسین شهرستانی است. در دروس کلام و حکمت و حساب و هیئت پدرش شرکت کرد. بعد از آن، عازم نجف اشرف شد و در دروس ملا حبیب الله رشتی و فاضل ایروانی حاضر شد. بعد از آن به سامرارفت و در دروس میرزای شیرازی شرکت کرد. سید علی بعد از آن به کربلابازگشت و به تدریس و تالیف مشغول شد. مرجعیت کربلابعد از پدر به او رسید و در مدت عمر خود توانست حدود پنجاه کتاب و رساله تالیف کند.
التبیان فی تفسیر غریب القرآن،
التحفة العلویة فی الآفاق الرضویة،
تحفة المؤمنین رساله عملیه فارسی،
التذکرة فی شرح التبصرة ،
ترجمة کشف الریبة،
خیر الزاد رساله عملیه که چاپ شده است،
رجم الشیاطین فی التبری عن اعداء الدین،
الصحیفة النبویة،
فوائد الطب و مجرباته فارسی،
قبلة البلدان،
کشف الحجاب فی شرح خلاصة الحساب،
کنز الحساب،
کنز الفوائدکه شبیه کشکول است،
نصایح فارسی،
نصرة الشریعة فی الاستنصار لمذهب الشیعةدر رد نصیحة الشیعةکه یکی از علمای اهل سنت نوشته است،
وظائف الجوارح
از آثار او است.
آقا بزرگ تهرانی نسخ بعضی از این کتب را در کتابخانه ی او دیده است.
آیت الله
سید شهاب الدین مرعشی نجفی از شاگردان او در
درایه بوده است.
۲ ـ شیخ موسی بن جعفر حائری قرمیسینی (حدود ۱۳۴۰ قمری) صاحب کتاب الاجازات. شهرستانی
بر کتاب الطهاره او تقریظی نوشته است.
او در رثای استادش مرثیهای سروده است.
آقا بزرگ تهرانی از طریق او از شهرستانی روایت میکند.
۳ ـ
سید شمس الدین محمود مرعشی پدر آیتالله سید شهاب الدین مرعشی نجفی
۴ ـ غلام علی مرندی (متوفای حدود ۱۳۴۵ قمری)
۵ ـ ابوالمحاسن شیخ محمدحسن بن حماد بن محسن جناجی (۱۳۴۴ قمری) که وزیر معارف عراق بوده است.
۶ ـ
شیخ عباس قزوینی ۷ ـ سید آقا حسن (۱۳۴۸ قمری)
۸ ـ سید حشمت علی بن حاج جماعت علی (۱۳۵۳ قمری)
۹ ـ سبط الحسین الجائسی بن رمضان علی لکنهوی (۱۳۷۴ قمری)
۱۰ ـ شیخ کاظم بن صادق معروف به شیخ کاظم هر (۱۳۳۳ قمری)
سید محمدحسین بعد از وفات استادش فاضل اردکانی و در سال ۱۳۰۵ قمری برای زیارت امام رضا، علیه السلام، عازم مشهدمقدس شد. در بازگشت از این سفر به تهران رفت.
در تهران مورد استقبال پر شور مردم و رجال دولتی قرار گرفت.
ملا علی کنی که بزرگ علمای تهران بود نهایت تجلیل و تکریم از شهرستانی می کند و اقامه ی نماز جماعت خود را در مدرسه ی مروی
بر عهده ی ایشان میگذارد. این سفر در زمستان و در ماه رمضان سال ۱۳۰۶ قمری بوده است. در نماز جماعت او، طبقات زیادی از مردم حضور مییافتند، به گونهای که صف نماز گزاران از مسجد تجاوز میکرد و به داخل صحن میرسید.
آقا بزرگ تهرانی خود شاهد این صحنهها بوده است و گزارشی کوتاه از این سفر او داده است.
او به غیر از امامت جماعت، در مدرسه ی میرزا حسین خان صدر قزوینی، تدریس میکرد.
سید محمدحسین بعد از چندی اقامت در تهران به
کربلا ئبازگشت و به تدریس و تالیف و ارشاد و رسیدگی به حوائج مردم پرداخت.
سید محمدحسین به غیر از این سفر سفری به بیت الله الحرام نیز داشته است و گزارش سفر خود را در سفرنامه ی حجازآورده است. آقا بزرگ تهرانی این کتاب را در کتابخانه ی آل شهرستانی در کربلادیده است.
شیخیه، یکی از گروههایی است که بعضی اعتقادات انحرافی دارند. یکی از انحرافات این گروه که به دست
حاج محمد کریم خان کرمانی (متوفای ۱۲۸۸قمری) بنیان گذاشته شد، اعتقاد به
رکن رابع است. به گفته ی او انسان علاوه
بر اعتقاد به خدا و رسول باید به رکن رابع هم معتقد باشد و مصداق رکن رابع در نظر او، خودش است. شیخیه برای بیان اعتقادات خود از
فلسفه بسیار استفاده میکردند و کسانی که اطلاعات اندکی از فلسفه داشتند، به راحتی فریب این گروه میخوردند. عالمان و فلاسفه معاصر حاج محمد کریم خان به منظور جلوگیری از انحراف مردم، با او مناظراتی داشتند. سید محمدحسین شهرستانی که در کلام و فلسفه اطلاعات وسیعی داشت، به راحتی میتوانست اشتباهات فلسفی و اعتقادی و برداشتهای حدیثی آنان را به دست آورد. او به منظور جلوگیری از رواج
شیخیه، همگام با دیگر عالمان، به رد شیخیه و حاج محمد کریم خان کرمانی پرداخت و مبانی اعتقادی و فلسفی آنان را نقد کرد. او چند کتاب در رد این گروه نوشته است. تنبیه الانام علی مفاسد ارشاد العوامی کی از این کتابها است. او در این کتاب، صد مطلب از مطالب انحرافی کتاب ارشاد العوام را برشمرده است و بعد از بیان این صد مورد، متذکر میشود که مطالب انحرافی این کتاب بسیار بیش تر از این تعداد است. او این کتاب را در سال ۱۲۹۳ قمری نوشته است.
کتاب دیگر او در رد شیخیه، تریاق فاروق در فرق بین شیخیه و متشرعه است که آن را در سال ۱۳۰۱ قمری نوشت.
او در رد
شیخ احمد احسائی که شیخیه خود را به او منسوب میکنند نیز کتبی نوشته است. از جمله کتاب
المراصد علی شرح الفوائد که رد
بر کتاب شرح فوائد شیخ احمد احسائی است.
او به غیر از مبارزه با شیخیه، به رد
نصارا نیز پرداخته است. کتاب سبیل النجاة و طریق النجاة دو کتاب او در رد نصارا است.
او در رد دهریین نیز کتابی با عنوان آیات بینات نوشت.
الحجةالبالغة و النعمةالسابغة در اثبات وجود
امام زمان ،
جنةالنعیم و الصراط المستقیم فی الامامة،
الآیات المحکمات فی دفع الشبهات،
نورالمبین فی اصول الدین
رساله در اثبات عدم
تحریف قرآن از کتابهای دیگر شهرستانی در اثبات عقاید حق شیعه و دفع شبهات است.
سید محمدحسین شهرستانی آثار زیادی از خود به جا گذاشته است. ایشان از کثرت آثار به شیخ بهایی زمان معروف بود.
در مقدمه ی کتاب اشک روان
بر امیر کاروان به مناسبت صدمین سالگرد درگذشت شهرستانی، صد اثر از او را
بر شمرده است.
این آثار در موضوعات فقهی، اصولی، اعتقادی، تفسیری، حدیثی، شعر، ریاضیات، هیئت جدید و قدیم،
علوم غریبه، اخلاق، مناجات است. در این جا در هر موضوع مهمترین آثار او را
بر میشماریم.
۱ـ العناصر در
حاشیه بر قوانین
۲ـ
اصل الاصول در تلخیص الفصول ۳ـ تحقیق الادلة
۴ ـ حجیة المظنة
۵ ـ دلیل الانسداد.
۶ ـ
غایة المسئول و نهایة المامول فی علم الاصولاین کتاب، یکی از مهمترین کتابهای شهرستانی است. این کتاب در واقع تقریرات درس استادش فاضل اردکانی است. او در ابتدای این کتاب مینویسد:
«این کتاب را هنگام قرائت نزد حبر وحید، متبحر فرید، استاد فاضل، عالم عامل، ابوالفضائل و الفواضل، قطب فلک تحقیق و مرکز دائره ی تدقیق، هم نام جد و یکی از دو سبط پیامبر، صلی الله علیه وآله، ملا محمدحسین اردکانی نوشتم و نام آن را غایه المسئول و نهایه المامول نهادم».
در
حاشیه ی همین صفحه، این نکته را خاطر نشان میکند که در این کتاب، تنها به آن چه مدقق اردکانی آن را تقریر کردهاند، اکتفا کردهام. بدین منظور او از ذکر آرای خود در این کتاب، پرهیز کرده است.
او در پایان کتاب نیز متذکر این نکته میشود که این کتاب، بیانات استادش است.
این کتاب بعد از نوشتن بسیار مورد پسند استادش فاضل اردکانی قرار گرفت به گونهای که استادش برای خود نسخهای از آن تهیه کرد و آن را از دیگر کتب اصولی مقدم میداشت و در دور دوم خارج اصول به آن نظر میکرد. شروع این کتاب، در روز پنج شنبه ربیع الثانی سال ۱۲۷۳ قمری و انجام آن در شوال ۱۲۸۱ قمری پایان پذیرفت.
این کتاب در دو جزء نوشته شده است
و در سال ۱۳۰۸ قمری در یک جلد به چاپ رسید. در میان صاحب نظران، این کتاب، یکی از کتابهای مهمی است که در دوره ی بعد از وحید بهبهانی نوشته شده است.
به علت اهمیت این کتاب، انتشارات آل البیت لاحیاء التراث این کتاب را از چاپ سنگی آن افست کرد.
۱ ـ
سبیل الرشاد شرح
بر نجاة العباد صاحب جواهرکه به فارسی است و تا بحث تیمم نوشته است،
۲ ـ شوارع الاعلام فی شرح شرائع الاسلام که تا کتاب حج در سه مجلد نوشته شده است،
۳ ـ هدایة المسترشد فی شرح کفایة المقتصد،
۴ ـ رسالة فی الید و انها سبب الضمان،
۵ ـ الدر النضید فی نکاح الاماء و العبیدکه در رابطه با اجرای قانون آزادی بردگان در حکومت عثمانی نوشته شده است.
۶ ـ النور المبین فی احکام الدین که رساله ی عملی فارسی او در طهارت و نماز و زکات است و در سال ۱۳۱۲ نوشته است.
میرزای شیرازی در ابتدای این کتاب، رجوع به او را اجازه داده است.
۷ ـ الشرح المبین در جواب رساله المتن المتین
تاج العلماءسید علی محمد نقوی رسالهای نوشت در این که دود، روزه را باطل نمیکند و نام آن را المتن المتین گذاشت. او به هنگام مسافرت به عتبات، آن را به فاضل اردکانی عرضه کرد. شهرستانی در رد این رساله، الشرح المبین نگاشت و تاج العلماءدر جواب، رساله ی التعلیق الانیق نوشت.
۱ ـ
اشک روان بر امیر کارواناین کتاب، ترجمه
خصائص الحسینیة مرحوم شوشتری است. او این کتاب را بعد از بازگشت از سفر مشهدو در تهران نوشته است. او در ابتدای این کتاب انگیزه ی خود را از ترجمه ی این کتاب چنین ذکر میکند: «حقیر سراپا تقصیر، از ابتدای عمر که به هفت سالگی رسیدم تاکنون که سنین آن به پنجاه رسیده، همواره مشغول تحصیل علوم بودم و هیچ وقت از این مرحله نیاسوده، از هر سفرهای توشهای گزیده، از هر خرمنی خوشهای چیده، در هر فنی از فنون تصنیفی و تالیفی نمودهام: از صرف و نحو و
منطق و بیان و کلام و حکمت الهی و ریاضی و اصول و فقه و رجال و حدیث و تفسیر و دعوات و غیر آن. و چون تاملی نمودم دیدم که اصل مطلب از من فوت شده، چیزی در مراثی امام شهید به قالب تالیف نریختهام. و این خیال در اثنای سفر زیارت حضرت امام ثامن، علیه السلام، عارض گردید.
به هنگام مراجعت از آن ارض اقدس به تهران و توقف در ایام زمستان، اسباب و کتبی که موجب تیسر تالیف تازه باشد، میسر نبود. لهذا به خاطر قاصر رسید که کتاب خصائص الحسین، علیه السلام، را که در این باب، اجل و انفع کتب مراثی است، ترجمه ی فارسی نمایم تا موجب عموم انتفاع خلق از عوام و خواص گردد».
او در این کتاب، ضمن ترجمه، گاه مطلب کتاب را اصلاح یا تکمیل میکند و در مواردی مطلب را توضیح میدهد وگاهی نیز اشکالی مطرح و بدان پاسخ میدهد و گاهی نیز
بر مطلب کتاب اشکال و میکند.
نکاتی که او در این کتاب مطرح کرده است با عنوان «مترجم میگوید»، کاملا از مطالب کتاب جدا شده است.
او در ابتدای کتاب، به این نکته اشاره میکند و میگوید: «شاید در اثنای ترجمه، شرحی و نکتهای مزید
بر آن گردد که سبب تکمیل فاید ه ی آن باشد و به این وسیله، اسم خود را در دفتر ذاکران آن سرور داخل کرده باشم و به وسائل شریفه آن جناب فائز گردم.»
این کتاب یکی از اولین ترجمههای کتاب خصائص الحسینیۀاست.
نام اصلی این کتاب، دمع العین علی خصائص الحسین، است، ولی با نام اشک روان
بر امیر کاروان با تحقیق مناسب به چاپ رسیده است.
البرزخیه در تفسیر آیات مربوط به عالم برزخ
رسالة فی «هن مصدقات».
الاربعون حدیثا مع الشرح و البیان
شرح حدیث من حفظ علی امتی اربعین حدیثا درایۀ الحدیث
۱ ـ غایة التقریب یا
مهذب التهذیب که ارجوزهای در
منطق تهذیب است و در ۲۸۷ بیت است.
این کتاب در سال ۱۳۷۴ قمری به نام منظومة
التهذیب در ۳۲ صفحه به چاپ رسیده است. این منظومه در مجله ی تراثنا، ش ۳ ص۱۵۹ در سال ۱۴۰۶ قمری چاپ و تصحیح شده است.
۱ ـ الفرائددر نحو
۲ ـ المهجة علی البهجة.
حاشیه بر کتاب سیوطی در نحو است
۳ ـ تسهیل المشاکل
۴ ـ الصیغ المشکله
رساله در علم کف شناسی
رساله در علم کتف و شانه ی بینی
رساله در رمل به فارسی و عربی
الطریق در رمل
اصطلاحات الجفر
مطالع البروج در هیئت قدیم
نجم السماءدر هیئت جدید
الموائددر سیارات سبع و اورانوس و نپتون. به فارسی نوشته شده است
مختصر فارسی هیئت خواجه نصیر
اللباب فی الاسطرلاب
نان و دوغ. در قبال نان و حلوای شیخ بهایی نوشته است. این کتاب در ۵۶ صفحه به چاپ رسیده است
خوان نعمت. در بیان نعمتهای الهی که به چاپ رسیده است
تخمیس غدیریۀملا مسیحا فسائی
عسل مصفی در مواعظ.
تلویح الاشارةفی تلخیص شرح الزیارة
التوحید
زوائد الفوائد
الموائد فی المتفرقات من الفوائد. به صورت کشکول است و مطالب بسیار گرانقدری در آن آمده است. بنا به نقل شیخ آقا بزرگ تهرانی، این کتاب نزد فرزند مؤلف میرزا علی شهرستانی بوده است که در هنگام سفر حج، در دست او از بین رفته است
الصحیفة الحسینیة فی ادعیة سید الشهداء
خیرة الطیور فی التفال
تاریخ الشهرستانی
تذکرۀ النفس در مناجات و مراقبات
الکرامات در کراماتی که در نجف و کربلاو سرداب مقدس رخ داده است
صنعت جرثقیل
صنعت المتحرک الدائم الحرکة
شرح الحدیددر شیمی جدید
الخطدر انواع خطوط.
[ویرایش]
حاج
شیخ مرتضی حائری، قدس سره، درباره ی ایشان مینویسد: «از طرف مادر، از احفاد وحید بهبهانی است و از لحاظ حدت ذهن و قوت هوش و حافظه و سرعت انتقال، ممتاز بوده است و از مراجع تقلید و علمای بنام در آغاز سده ی چهارده بوده است.».
آقا بزرگ تهرانی درباره او مینویسد: «از اعاظم علما و بزرگان علمای دین در زمان خود در کربلا بود.
»
شیخ عباس قمی درباره ی او میگوید: «عالم فاضل جلیل محقق مدقق بی بدیل سید سند و رکن معتمد آمیرزا محمدحسین شهرستانی حائری صاحب تالیفات برتر.».
محمد علی مدرس می گوید: «از اکابر علمای امامیه اوایل قرن حاضر چهاردهم هجرت میباشد که حاوی فروع و اصول، جامع معقول و منقول، فقیه حکیم محقق مدقق ادیب شاعر ماهر اصولی، در فطانت و کثرت حافظه و حدت ذهن ممتاز، در کربلای معلی رییس مذهبی و مرجع تقلید جمعی وافر از شیعه بود.
» . آیتالله مرعشی نجفی درباره ی او مینویسد: «علامه در فنون مختلف» و او را اعجوبه روزگار در احاطه به فنون مختلف میخواند.
[ویرایش]
۱ ـ
میرزا علی شهرستانی که احوالات او در ذیل شاگردان گذشت.
۲ ـ
سید جعفر شهرستانیاو در علم فقه و
علوم غریبه تالیفاتی داشته است. در امر استخاره ید طولایی داشته است، به گونهای که حکایات عجیبی از او در این باره نقل است. او در اواخر عمر در
مشهد سکونت گزید.
۳ ـ زین العابدین شهرستانی
مؤلفان از زین العابدین شهرستانی چیزی ذکر نکردهاند، اما ظاهرا در حرم حسینی به اقامه ی نماز جماعت میپرداخته است.
فرزند او عبدالرضا شهرستانی (۱۴۱۸ قمری) از عالمان دینی بوده است و کتابی در شرعیت نوروز و سجده
بر تربت امام حسین، علیه السلام، نوشته است.
سید محمدحسین دو دختر هم به نامهای سکینه و فاطمه داشته است و یکی از دامادهای او به نام سید حسن بن اسماعیل قمی حائری (صاحب شرح
بر تبصره و التحفة الحسینیة فی احکام الغیبة)
از علما بوده است.
[ویرایش]
سرانجام این عالم پر تلاش در روز پنج شنبه ۳ شوال ۱۳۱۵ از دار دنیا رفت.
جنازه ی مطهر او را در بقعه ی آل شهرستانی در پشت مقبره ی شهدا در ایوان حسینی به خاک سپردند.
یادش به خیر و راهش پر رهرو باد.
[ویرایش]
[ویرایش]
سایت فرهیختگان تمدن شیعه