[ویرایش] گذاردن چوب يا آهن و مانند آن بر ديوار همسایه بدون اجازه وى جایز نيست، و در صورت چنين درخواستى از سوى همسایه، اجابت آن بر مالک ديوار مستحب است و اگر اجازه داد، قبل از اقدام همسایه مىتواند از اجازه خود برگردد؛ ليکن بعد از اقدام او آيا مىتواند از اجازه خود برگردد يا نه، اختلاف است.
بنابر قول به جواز، برخى، مالک ديوار را ضامنخسارت وارد شده بر مالک چوب يا آهن دانستهاند. با خراب شدن ديوار و بناى دوباره آن، استفاده مجدد از ديوار بنابر قول برخى نياز به اذن جديد دارد.
اگر ديوار مشترک بين دو يا چند نفر خراب شود و يکى از شرکا تصميم بر بازسازى آن بگيرد، نمىتواند بقيه شرکا را بر اين کار مجبور کند؛ ليکن در اينکه خود مىتواند بدون اجازه شرکايش نسبت به تعمیر ديوار اقدام کند يا نه، اختلاف است.
آيا بودن تير سقف بر ديوارِ مورد نزاع بين دو طرف در صورت عدم وجود بینه موجب حکم به ملکیت صاحب تير نسبت به ديوار با سوگند ياد کردن بر آن مىشود يا نه؟ مسئله محل اختلاف است.
هرگاه دو نفر بر سر ديوارى که بين دو ملک است نزاع کنند و هرکدام مدعیمالکیت آن باشد، در صورتى که آجر ها و سنگهاى ديوار، درون سنگها و خشتهاى ساختمان کار گذاشته شده باشد قول مالک ساختمان، به شرط عدم وجود بینه، با قسم پذيرفته مىشود
[ویرایش] اگر کسى بر اثر فروريختن ديوار ديگرى بر سر او بميرد، مالک ديوار ضامن نيست به شرط آنکه ديوار در ملک او و يا در مکانى مباح بنا شده باشد و بناى آن از استحکام لازم- که نوعاً قابل اعتماد است و در شرايط عادى خراب نمىشود- برخوردار باشد.